مسجد قبا، اولین مسجد جهان اسلام
۱۳۹۳/۰۶/۰۱

صدای «الله اکبر» از ماذنه عشق و خانه توحید مردم را به کرنش در مقابل حق مطلق فرا می خواند.

فریاد اجتماع از بلندای خانه مردم و پایگاه سیاست انسانهارا به قیام در مقابل همه ستمها و باطلها دعوت می کند. ندای فراخوان علم و عالم از فراز جایگاه خرد و دانش افراد را به دانش پژوهی و خردپروری می خواند.

زمزمه محبت از مرکز جمعیت و اجتماع و مسکن مردم، همگان را به صفوف وحدت آفرین و نشستهای محبت زا و نفاق زدا و گردهماییهای یاد و ذکر و صفا و عشق و محبت می طلبد.

بدین سان مسجد چونان قلبی پرتپش در کالبد جامعه اسلامی به رابطه مردم با حق، ارتباطشان با خلق و تداوم دانش پژوهی و خرد پروری و استحکام پایه های وحدت ومحبت سامان می بخشد.

حوادث مهم تاریخی اسلام به گونه ای در مسجد ریشه دارد. یا از مسجد آغاز شده، یادر مسجد بالیده و پرورش یافته و یا در مسجد به ثمر نشسته است و گاه همه این مراحل را در مسجد پیموده است.

بنابراین، تاریخنگاری مساجد بیان ویژگیهای ساختمانی سرد و خاموش و بی روح نیست، بازخوانی سنگ قبرها به شمار نمی آید، بلکه بازنگری پیشینه عبادی، سیاسی،فرهنگی و اجتماعی یک امت است و زنده کردن همه حماسه ها و شورها و شعورها وشعارها و حادثه ها و حادثه سازها.

با این مقدمه، تاریخ اولین مسجد اسلامی را مرور می کنیم.

مسجد «قبا» که اکنون در کنار شهر مدینه قامت زیبا و رسای گلدسته هایش سر برآسمان لاجوردی می ساید و هر لحظه بویژه در ایام حج پذیرای هزاران مسلمان عاشقی است که در آن حضور می یابند و یاد و یادگار و عطر پیامبر اکرم(ص) رامی جویند،اولین مسجدی است که در اسلام ساخته شده.مهندس این مسجد جبرئیل امین معمار آن خاتم النبیین(ص) و کارگران آن افرادی چون علی(ع) و سلمان و مقدادبوده اند.

آغاز هجرت

پیامبر اکرم(ص) دوران اولیه زندگی خویش و بخش اول روزگار بعثت رادر مکه گذارند.

در آخرین روزهای این دوران، از طرفی با مرگ ابوطالب و خدیجه 3 ماندن در مکه رانامناسب تشخیص داد و از سویی با پیشرفت اسلام در مدینه، زمینه حضور در آن دیاررا مناسب ارزیابی فرمود. پس در نیمه شبی غوغا خیز و هراس آفرین علی(ع) را دربستر خویش خوابانید و خود در راه هجرتی تاریخی گام نهاد.

مردم مدینه در انتظار طلوع خورشید نبوت هرپگاه عاشقانه به استقبال نورمی رفتند، پاسی از روز در انتظار می ماندند و چون هرم آفتاب داغ و توان سوز حجازاز ورود هر مسافری نومیدشان می ساخت، به خانه باز می گشتند. در گرمای نیمروز یک روز سپید و سپیده آفرین، از بلندی یک خانه فریادی برخواست: ای مردم مدینه، این شما و این آرزوی دیرینتان هان! طلوع خورشید نبوت.

پیامبر(ص) در میان فریادهای شادی و شور و شوق بسیار مردم روستای کوچک قباوارد شد، (روز دوشنبه 12 ربیع الاول) در خانه یکی از سران روستا(کلثوم بن هدم) منزل گزید و خانه یکی دیگر از سران روستا(سعد بن خیثمه) را محل ملاقات خویش قرار داد.

مردم مدینه، با اصرار فراوان از او خواستند به شهر مدینه، که تاآنزمان «یثرب » نامیده می شد، گام نهد; ولی او پاسخ داد: من در انتظار علی(ع) هستم و تا آمدن وی در اینجا می مانم کم کم توقف پیامبر به طول انجامید و برخی،خسته از بلاتکلیفی و انتظار، به رسول خدا(ص) گفتند: به مدینه برویم، رسول خدا(ص) دیگر بار همان پاسخ را تکرار کرد. آنان گفتند: شاید علی یک ماه دیگر نیزنیاید! پیامبر(ص) فرمود: نه بزودی می آید، ان شاء الله.

سرانجام این انتظار به پایان رسید و علی(ع) پس از پرداخت قرض ها و بازگرداندن امانات رسول خدا(ص) همراه خانواده رسول اکرم(ص) و برخی از زنان مسلمان واردقبا شد. رنج سفر او را آزرده و پاهایش را سخت مجروح ساخته بود.

رسول اکرم(ص) وی را در آغوش گرفت و آب دهان مبارکش را به پای وی مالید بدین سان علی(ع) تا هنگام شهادت هرگز گرفتار درد پا نشد.

ساخت مسجد

توقف رسول اکرم(ص) در دهکده قبا پانزده روز به درازا کشید. و رسول خدا(ص) در این مدت تصمیم گرفت برای فعالیتهای عبادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مسلمانان پایگاهی برپا کند. بدین منظور مکان مسطح و وسیعی را، که در کنارخانه کلثوم بن هدم بود و از آن برای خشک کردن خرما استفاده می شد، انتخاب کرد.

بدیهی است که برای ساختن مسجد باید نخست نقشه اش ترسیم می شد. به گفته طبرانی رسول خدا به یارانش فرمود: نقشه این مسجد از سوی خداوند است و اینک شتر من مامور این کار است. کسی بر شتر سوار شود و او را حرکت دهد تا محدوده مسجد رامشخص سازد. ابوبکر برخاست و بر شتر نشست، ولی هرچه تلاش کرد شتر حرکت نکرد. به ناچار ابوبکر پیاده شد.

سپس عمر برخاست تا این ماموریت را انجام دهد، ولی تلاش او نیز بی ثمر بود ونتوانست شتر را حرکت دهد. در این هنگام، رسول خدا(ص) به علی فرمود: برخیز وبرشتر بنشین چون علی بر پشت شتر قرار گرفت، شتر راه افتاد، محدوده ای را دور زدو سپس به جای نخست خویش بازگشت. بدینسان محدوده مسجد قبا مشخص شد و رسول خدا(ص) قبله آن را به سمت بیت المقدس تعیین فرمود.

پیامبر برای ساخت این مسجد بسیار تلاش کرد. زنی به نام شموس بنت نعمان می گوید: هنگام ساخت مسجد قبا، پیامبر(ص) را می دیدم که سنگهای کوچک و بزرگ را بر می داشت تا آنجا که سنگینی سنگها پشت مبارکش را خم کرده، سپیدی خاک بر بدن مبارکش نمایان بود(گاه) مردی از صحابه می آمد و می گفت: ای فرستاده خدا، پدر و مادرم فدایت باد! سنگ و خاک را به من واگذار تا به جای تو کار کنم. پیامبر می فرمود: نه، تو نیز سنگ دیگری بردار. حضرت هماره در تلاش بود تا ساختمان مسجد پایان یافت.

در روزهایی که بنای خانه توحید ساخته می شد، عطر زمزمه های روح نواز صحابه، که بیانگر بینش الهی آنان و عشق خدایی شان بود، فضا را آکنده می ساخت و گاه رسول خدا(ص) نیز با آنان هم نوا می شد.

عبدالله بن رواحه، با آهنگی دل نواز، می خواند: افلح من یعالج المساجد، آن که در پی ساختن و پرداختن مساجد است رستگار است.

پیامبر(ص) با همان آهنگ، آخرین قسمت شعرش را تکرار می کرد و می فرمود: مساجدا.

سپس عبدالله ادامه می داد: و یقراء القران فیه قائما و قاعدا; آنکه پیوسته نشسته و ایستاده در مسجد قرآن می خواند.

پیامبر می فرمود: و قاعدا آنگاه عبدالله می خواند: ولا یبیت اللیل عنه راقدا; وشب را نیز هماره بیدار بوده، به خواب نمی گذراند.

پیامبر می فرمود: راقدا بدین سان ساخت اولین بنای توحیدی در اسلام، که دارای 3 ردیف ستون چوبی بود، با تلاش مسلمانان به پایان رسید.
رابطه پیامبر با مسجد قبا پیامبر(ص) پس از مدتی دهکده قبا را ترک کرد و به مدینه رفت ولی تا واپسین روزهای زندگی هرگز رابطه خود را با این مسجد قطع نکرد. هر شنبه پیاده یا سواره به طرف مسجد قبا به راه می افتاد و نماز را درآنجا می گزارد. طبق نقلی دیگر روزهای دوشنبه هر هفته در قبا نماز می خواند و نیزهر سال صبحگاه هفدهم ماه مبارک رمضان به مسجد قبا می شتافت.

فضیلت مسجد قبا

درباره جایگاه معنوی این مسجد همین بس که قرآن کریم آن رامسجدی، که بر پایه تقوا بنا نهاده شده است، می خواند. (لمسجد اسس علی التقوی من اول یوم احق ان تقوم فیه). همانا مسجدی که از اولین روز برمبنای تقوا پایه گذاری شده است، شایسته تر است که تو در آن به نماز بایستی.
بسیاری از مفسران، مراد این آیه را مسجد قبا دانسته اند; گروهی آن را مسجدالنبی(ص) می دانند و برخی هر دو مسجد را مصداق و مراد این آیه به شمار می آورند.

امام صادق(ع) به معاویه بن عمار فرمود: از حضور در مشاهد خود داری مکن و یکی از این مشاهد مسجد قبا است، زیرا این همان مسجدی است که از اولین روز بر پایه تقوا بنا نهاده شده است.

روایات متعددی از رسول اکرم(ص) و ائمه معصومین (علیهم السلام) نقل شده است که خواندن دو رکعت نماز در مسجد قبا را با انجام دادن یک عمره برابر می داند.ابن شبه می گوید: رسول خدا(ص) فرمود: هرکس در خانه خویش وضو گیرد و با نیتی خالص به مسجد قبا بیاید و در آن دو رکعت نماز گزارد، پاداش یک عمره خواهدداشت.

امام صادق(ع) از رسول خدا نقل کرده است که فرمود: هرکس به مسجد من یعنی مسجد قبا درآید و در آن دو رکعت نماز بخواند، با پاداش یک عمره بر می گردد. عقبه بن خالد از امام صادق(ع) پرسید: می خواهم به مساجد اطراف مدینه بروم، از کدامین مسجد شروع کنم؟ امام صادق(ع)فرمود: از مسجد قبا آغاز کن و در آن بسیار نماز گزار; زیرا اولین مسجدی است که رسول خدا(ص) در این منطقه در آن نماز گزارد.

مکانهای تاریخی مسجد قبا

در محل مسجد قبا سه مکان بسیار با اهمیت دیگر بوده است که متاسفانه، به بهانه توسعه مسجد، به دست حاکمان عربستان تخریب شده، ازمیان رفته است.

این مکان ها عبارتند از:

1- چاه انگشتر
در محل مسجد قبا چاهی بود که آب بسیار ناگوار و تلخی داشت. چون پیامبر اکرم به آن محل آمد، مسلمانان گفتند: آب این چاه بسیار ناگوار و تلخ است، لطف کنید و آب دهان خویش را در آن بیفکنید تا گوارا شود. پیامبر اکرم مقداری از آن آب را در دهان خویش گرداند و دوباره به چاه باز گرداند آب چاه بسیار گوارا و شیرین شد و تا سالیانی پیش، کام زیارت کنندگان مسجد قبا راشیرین می ساخت. چون عثمان، در زمان خلافتش، خواست آب بنوشد، انگشتر رسول خدا که در دستش بود در چاه فرو افتاد برای به دست آوردن انگشتر همه آب چاه را تخلیه کردند ولی هر چه کوشیدند انگشتر پدیدا نشد. از آن روز این چاه را «بئرالخاتم » (چاه انگشتر) نامیدند.

2 و3 مسجد فاطمه و علی(ع)

در کنار مسجد قبا دو جایگاه به نامهای مسجدعلی(ع) و مسجد فاطمه(ع) وجود داشت. گروهی این مکانها را محل نماز آن بزرگواران، هنگام اقامت در قبا می دانند.

متاسفانه توسعه های اخیر به از میان رفتن این مکانها انجامیده است. مسجد قبا در طول تاریخ چندین بار توسعه یافت. ابتدا عثمان این کار را انجام داد. پس از وی عمر بن عبدالعزیز و دیگر زمامداران در این مسیر گام برداشتند تاآنکه ساختمان بسیار زیبای کنونی به وسیله حاکمان سعودی توسعه یافت.

به امید بازگشت به جایگاه اساسی و اصلی مساجد و آبادانی معنوی و مادی این پایگاههای توحید و وحدت.