آسیب شناسی وجود رقیب برای مسجد
۱۳۹۳/۰۹/۱۵
کلیدواژه (keyword) : آسیب شناسی، مسجد، مسجد مجازی، رقیب، رقابت، حسینیّه، عزاخانه موقّت، زینبیّه، فاطمیّه، تکّیه، مهدیّه، مسجدجامع، روضهخوانی در منازل، فرهنگسرا (خانه های فرهنگ)، رسانه ها.

این نوشتار، با روش توصیفی(Descriptive) و کتابخانه ای، به آسیب شناسی وجود رقیب برای مسجد پرداخته است. بدین منظور، پس از بیان اهمّیت و جایگاه مسجد در صدر اسلام و عصر ظهور، واژگان کلیدی و مکانها و نهادهای رقیب مسجد تعریف شد و سپس، فلسفه و تاریخچۀ پیدایش و گسترش آنها تشریح شد که این رقیبان عبارتاند از: حسینیّه، زینبیّه و فاطمیّه، تکّیه، مهدیّه، عزاخانههای موقّت، مسجدجامع، روضهخوانی در منازل، فرهنگسرا یا خانه های فرهنگ، مسجد و تعدّد آن، رسانۀ جمعی و مسجد مجازی. علاوه بر تعریف هر یک از رقیبان مسجد، برخی از آسیبهای اختصاصی اثرگذار آنها بر رونق مسجد و منزلت معنوی، اعتقادی، اجتماعی، آموزشی و فرهنگی مسجد بیان گردیده و راهحل برون رفت از این آسیب ها مطرح شد. در ادامه، فهرست برخی از آسیب های کلّی و عمومی رقیبان مسجد، با نگاهِ کاربردی مطرح گردید. بر اساس نتایج این تحقیق، مدیریت وضعیّت حاضر و بهبود رونق مساجد، تنها با سبک مدیریت اُرگانیک (organic management) امکان پذیر بوده و مرکز رسیدگی به امور مساجد کشور باید با اِعمال مدیریت متمرکز (management centralized) به طور مستقیم یا غیرمستقیم دارای شاخص ترین نقش اثرگذار در این مورد باشد.

الف: کلیات

1. پیشینه تحقیق

در خصوص عملکردهای اعتقادی و مذهبی مساجد، مقالات متعدّدی نگاشته شده است و اندیشمندان عرصه پژوهشهای مسجدی، به بیان ویژگیهای مسجد طراز اسلامی و انقلابی پرداختند. این تحقیقات، بسیار متعدّد هستند و بیان آنها در این مقال نمیگنجد. محقّقان و پژوهشگران، در قالب مجموعه مقالات فروغ مساجد که توسّط مرکز رسیدگی به امور مساجد کشور انتشار یافته و در حال تجدید چاپ است، به همه کارکردهای متنوّع مساجد پرداختهاند. برخی به کارکردهای عبادی و گروهی به کارکردهای فرهنگی و اجتماعی و بعضی به کارکردهای قانونگرائی، آموزشی، سیاسی، نظامی و... اشاره کردهاند. محقّقان این مقولهها با معیار قرار دادن مساجد صدر اسلام و اوایل انقلاب به قلمفرسائی پرداختند که بیان چکیده یا پیشینه تحقیق این پژوهشها، خود، تحقیقی جامع را میطلبد. با بررسی تحقیقات انجام شده، مشخّص میشود که پژوهشی به طور خاصّ به مسئله رقیبان مسجد و آسیبشناسی این مقوله اشاره نکرده است. نظر به این خلاء پژوهشی، نگارنده به تتبّع و تحقیق در راستای این موضوع اقدام نموده است.

 

2.  مقدّمه

مسجد، از دیرباز در زندگی مسلمانان نقش محوری داشته است و زیربنای شکلگیری تمدّن اسلامی محسوب میشود. مسجد، در نظام سیاسیـاجتماعی مسلمانان، فقط کارکرد عبادی و مذهبی نداشته است، بلکه کارکردهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی و... نیز داشته است. با ظهور اسلام، ساختن مسجد با اندک امکاناتی مورد عنایت مسلمانان بود تا مسلمانان بتوانند با داشتن مسجد در کنار منازلشان، از برکات آن بیشترین بهره را ببرند. به دلیل اینکه مسجد متعلّق به شخص یا گروه یا حزب خاصّی نبود، هر مسلمانی با آرامش خاطر میتوانست در آن حضور یابد و با مسلمانان دیگر ارتباط برقرار کند.

مسلمانان به ساختن مسجد گرچه کوچک، چنان تشویق شدهاند که در هر گوشه و محلّهای با رغبت و امکانات بسیار کم و دست خالی به این کار اقدام میکردند و خالصانه در مساجد حضور مییافتند. پیامبر گرامیn فرمودند: «مَن بَنی مَسجِداً و لَو کَمَفحَصِ قَطاةٍ بَنَی اللَّهُ لَهُ بَیتاً فِی الجَنَّةِ؛ هر که مسجدی، هر چند به اندازه لانه یک پرنده، بنا کند، خداوند برای او در بهشت خانه‏ای میسازد.»[1]  آن حضرت همچنین در ترغیب مسلمانان به حضور در مسجد میفرمایند: «مَنْ مَشَی إِلَی مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللَّهِ فَلَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا حَتَّی یَرْجِعَ إِلَی مَنْزِلِهِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ مُحِیَ عَنْهُ عَشْرُ سَیِّئَاتٍ وَ رُفِعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ؛ کسی که برای رفتن به مسجد گام برمیدارد، برای هر یک قدمش، خداوند ده پاداش به او میدهد و ده گناه را از پروندهاش پاک و ده درجه به مقامش میافزاید.»[2]

در ایران، همزمان با ورود اسلام، مسجدها شکل گرفتند و پس از آن، یکی از نهادهای تأثیرگذار در زندگی مردم بودند. در شکلگیری نهضتهای سیاسیـ اجتماعی ایرانیان در دورههای مختلف نیز، مسجدها نقش بسیار مهمّی ایفا کردند؛ مانند: قیام سربداران، نهضت مشروطه، قیام گوهرشاد و انقلاب اسلامی. مسجدها، هرچند که در جایگاه یک نهاد سنّتی بودند و قدمت1400 سال داشتند؛ امّا با ارائه کارکردهای متناسب با نیاز روز جامعه، توانستند گوی سبقت را از نهادهای مدرن و وارداتی بِرُبایند و همچون ستون فقرات و سازمان انقلاب ایفای نقش کنند. در دوران جنگ تحمیلی هم، اهمّیت مساجد، بسیار چشمگیر بوده است. میتوان گفت که همه شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی از جوانان و افراد مسجدی بودند. با توجّه به ویژگیهای ارزشمند مسجد طراز اسلامی و انقلابی، امروز برخی نهادها به رقابت با مسجد پرداخته و در برخی موارد، رونق آن را تضعیف نمودند. این نوشتار با نگاهی توصیفی به آسیبشناسی وجود رقیب برای مساجد پرداخته است.

 

3. بیان مسئله

مسجد از مهمترین نهادهای فرهنگی، اجتماعی و مذهبی است. اگر نگاهی به عملکرد مسجد در صدر اسلام بیندازیم، درمییابیم که پیامبر اسلامn مسجد را محور بسیاری از کارهای تبلیغی، فرهنگی، آموزشی، قضایی و... قرار داده بود. آن حضرت، به مسجد، تنها به عنوان پدیده جغرافیایی و مکانی نمینگریست، بلکه اندیشهای بسیار فراتر و بالاتر از دیدگاهی صرفاً مکانی به آن داشت. در اوایل انقلاب و دفاع مقدّس نیز مساجد نقش خود را به خوبی ایفا کردهاند. در گذشته مراکز فرهنگی و آموزشی، مثل کتابخانه، مدرسه، مکتبخانه، دانشگاه و... ابتدا در مسجد شکل گرفته و ساماندهی میشد. به محض اینکه مسجد بنا به دلایلی همچون افزایش جمعیّت و بیشتر شدن متقاضیان، گنجایش این امور را نداشت، در کنار مسجد به طور مستقلّ برخی مراکز فرهنگی و آموزشی ایجاد شدهاند. در واقع، مساجد عامل اصلی و پیشتاز در تأسیس و راهاندازی مراکز فرهنگی و آموزشی جدید بوده است و تمامی این مراکز مکمّل و از اجزاء و عناصر وابسته به مسجد محسوب میشدند. این در حالی است که امروز، توسّط نهادها و دستگاههای اجرایی مراکز متعدّدی در قالب پایگاههای فرهنگی و دینی در سطح کشور راهاندازی شده و توجّه بسیاری از نوجوانان و جوانان و میانسالان را به خود جلب نموده است. در برخی موارد، این مراکز و نهادها، موجب خالی شدن مساجد از عموم مردم و غیرفعّال شدن آنها گردیده است. نمونه بارز آنها، برخی تکایا، مهدیّهها، حسینیّهها، عزاخانههای موقّت احداثی، فرهنگسراها و مانند آن هستند. این مراکز به جای اینکه در دل مساجد و تحت نظارت معنوی و اعتقادیِ آن ساخته شوند، در داخل این اماکن تعبیه و استقرار یافته است. علاوه بر آن، وجود برخی نهادها و سازمانهای دینی، با موازیکاری و همپوشانی اهداف سازمانی، مشکلات را افزون نموده است و با تداخل برنامههای غیرهماهنگ و تشابه فعّالیّتها، موجبات دلزدگی مردم و مخاطبان مسجد را موجب شده است. به نظر میرسد که این رقبا به کمک امکانات و اعتبارات و نیروهای انسانی آموزشدیده، به راحتی جای مساجد را گرفتهاند و به عنوان رقیب برای مساجد مطرح هستند. اکنون این سؤال مطرح است که این رقیبان چه آسیبهایی برای مساجد طراز اسلامی و انقلابی ایجاد میکنند و راهکار مدیریت کردن وضعیت موجود چگونه است؟

 

4. اهمّیت و ضرورت مسئله

در قرآن کریم به عمران، آباد کردن و بهسازی و توسعه و گسترش مسجد از همه نظر و در همه جوانب، سفارش شده است؛ آنجا که میفرماید: «إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ وَ أَقَامَ الصَّلاَةَ وَآتَى الزَّکَاةَ وَ لَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسَى أُوْلَـئِکَ أَن یَکُونُواْ مِنَ الْمُهْتَدِینَ؛ مساجد خدا را تنها کسانی آباد میکنند که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و نماز برپاداشته و زکات داده و جز از خدا نترسیدهاند؛ پس امید است که اینان از راۀافتگان باشند.»[3] این آیه شریف، ضمن برشماری شرایط و ویژگیهای متولّیان و مسئولان مسجد، بر اهمّیت آباد کردن مساجد نیز اشاره دارد. از طرف دیگر، قرآن کریم هر گونه ایجاد مانع و رقیب در برابر مسجد را مورد نکوهش قرار داده و این کار را بزرگترین ظلم برشمرده است؛ آنجا که میفرماید: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ وَ سَعى‏ فی‏ خَرابِها؛ و کیست بیدادگرتر (ظالمتر) از آن کس که نگذارد در مساجد خدا، نام وى برده شود و در ویرانى آنها بکوشد؟»[4]در ادامه برخی از مصادیق آبادکردن مسجد و بعضی از مصادیق خراب کردن مسجد بر اساس تفاسیر مختلف بیان میشود تا اهمّیت و ضرورت پژوهش، از منظر آموزههای قرآنی تبیین شود.

 

4-1. مصادیق آباد کردن مسجد

آیه 17 سوره توبه، به آباد کردن مساجد اشاره دارد. در این آیه، از کلمه «یعمروا» استفاده شده است. این کلمه از «عمارة» برگرفته شده که ضد خرابى است؛ وقتى گفته میشود «عمر الارض»، یعنی اینکه زمین را آباد کرده و در زمین بنائى بالا برده باشد و «عمر البیت» وقتى گفته میشود که نقاط مشرف بر خرابى خانه را اصلاح کرده باشد. «تعمیر» هم از همین مادّه و همچنین «عمر» نیز به همین معناست؛ چون عمر عبارتست از تعمیر بدن به وسیله روح. اگر زیارت خانه خدا را «عمره» میگویند، باز به خاطر همین است که زیارت مردم، مایه آبادانى بیتاللهالحرام است.[5]تعمیر به مفهوم آبادسازی ساختمانهای آسیبدیده، زیارت و دیدار دوستان نیز است.[6]

تعمیر صوری و ظاهری مسجد، ساختن آن مطابق اصولی است که دین دستور داده و تعمیر باطنی آن با نام و یاد حقّ تعلیم و تعلّم و مباحثه علمی و عبادت و مانند آن است.[7]تعمیر مسجد، شامل مرمّت، نظافت و فرش کردن، روشنایى، تدریس و تبلیغ مى‏شود.[8]برخی از مفسّران، رفت و آمد و حضور در مسجد، رونق بخشیدن به مساجد، انجام عبادت و فرمانبرداری از خدا در مسجد، آبادسازی و تعمیر خرابی مساجد، محروم ساختن مشرکان از حضور در مسجد، آمادهسازی مساجد برای خداپرستی، مبارزه با شرک و بتپرستی، شایسته کرداری و درستاندیشی و تقواپیشه کردن را از مصادیق تعمیر مساجد ذکر نمودهاند.[9]روش و نحوه نگهداری مسجد و اقبال به عبادت خداوند و دوری از اشتغال به امور دنیوی از مصادیق دیگر تعمیر است.[10]عدهّای مصادیق تعمیر مسجد را بنا کردن، پاک کردن و چراغ روشن کردن، عبادت کردن، درس و علم گفتن و حرف دنیا نزدن ذکر نمودند.[11]برخی تفاسیر، عمارت را شامل مصادیقی مانند تزئین و انجام و ادامه عبادت و ذکر و درس علوم شیعه و صیانت مسجد از آنچه بنای مسجد به خاطر آن بنا نشده (مانند سخن گفتن از دنیا) مطرح کردند.[12]

 

4-2. مصادیق خراب کردن مسجد

بر اساس آیه 114 بقره، خراب کردن مسجد شامل از بین بردن اصل بنا و فرش و سایر اسباب مسجد میشود که بالملازمه وجوب نگهداری و عمارت مساجد را فراهم میسازد.[13] کلمه «منع» به مفهوم خودداری از انجام کار و گاهی به مفهوم جلوگیری از انجام کار به وسیله دیگران است که در این آیه مفهوم دوّم مورد نظر است.[14]

عبارت ارزشمند «سَعى‏ فی‏ خَرابِها» عامّ است و شامل هر مانعی میشود.[15]خراب، مصدر ریشه «خرب» و به معنی ویران کردن و ضدّ آبادانی و ضدّ ساختن و مخالف تعمیر است.[16]جلوگیرى از ورود به مسجد و منع ذکر نام پروردگار و کوشش در تخریب آن، تنها به این نیست که با بیل و کلنگ ساختمان آن را ویران سازند، بلکه هر عملى که نتیجه آن تخریب مساجد و از رونق افتادن آن باشد، مشمول همین حکم است.[17]

بیتوجّهی برخی به مسجد، آلوده کردن مسجد، هرگونه تبلیغ سوء علیه مسجد، ساختن مسجد در کنار مسجدی دیگر و هرگونه تبلیغ شر در مسجد مصداق منع یا خراب کردن مسجد است. در مطالب فوق، انواع مصادیق تعمیر و تخریب مساجد مطرح گردید و بیان مباحث بیشتر در این مقال نمیگنجد.[18] از مقایسه تطبیقی بین دو آیه فوق و با استفاده روش تفسیری قرآن با قرآن، میتوان گفت که افراد فاقد ویژگیهای مدّنظر در آیه 18 توبه، خود به نوعی از ویرانکنندگان مساجد محسوب میشوند. به عبارت دیگر، نداشتن ایمان به خدا، عدم اعتقاد به روز بازپسین، عدمحضور در مسجد و اقامۀ نماز، عدم پرداخت زکات، ترسیدن از غیرخدا و... ویژگیهایی است که در صورت وجود در مبلّغان فرهنگی و افراد مسئول و متولّیان مساجد، خود مصادیق «سَعى‏ فی‏ خَرابِها» خواهند بود.

 در دو آیه فوق به دو واژه یا ریشه متضادّ هم (عمر، خرب) در رابطه با مسجد اشاره شد.[19]«یَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ» و «سَعى‏ فی‏ خَرابِها» دو عملکرد متفاوت و خلاف جهت هم و در تضاد هم هستند (البتّه روایات متعدّدی وجود دارند که به این دو مقوله مربوط میشوند و ذکر آنها از حوصله بحث خارج است).[20]در قرآن، بارها به مشتقّات ریشه «عمر» به مفهوم آباد ساختن[21]اشاره شده است. در این شبکه معانی، تعابیر دیگری چون عمردادن، قابل سکونت نمودن، حجّ عمره گزاردن هم استفاده شده است؛ ولی مشتقات خرب فقط دو بار آمده است.[22]به نظر میرسد که این تفاوت آماری در واژگان مذکور بیانگر این مطلب است که ساختن و آبادکردن مکانی مانند مسجد، تلاش و زحمت بسیاری را میطلبد، ولی ویران ساختن آن و از رونق انداختن مساجد سهلتر از آباد ساختن آنها به نظر میآید.

 ظلم فرهنگى (تخریب مساجد در همه ابعاد)، بزرگترین ظلم‏هاست. خرابى مسجد تنها با بیل و کلنگ نیست، بلکه هر برنامه‏اى که از رونق مسجد بکاهد، تلاش در خرابى آن است. مساجدى مورد قبول هستند که در آنها یاد خدا زنده شود و مطالب خداپسند و احکام خدا بازگو شود. دشمنان اسلام از در و دیوار مسجد نمى‏ترسد، بلکه از زنده شدن نام خدا و بیدارى مسلمانان است.[23]بر این اساس، هر اقدامی که مسجد را به جایگاه حقیقی و طراز انقلابی - ـاسلامی آن نزدیک کند، بیشکّ از مصادیق «عمران» و هر عملی که در جهت تضعیف مساجد صورت پذیرد، مصداق «ظلم بزرگ» در مورد مقام مساجد است.

امروز، برخی از مساجد به دلیل عملکرد رقبای مسجد واقعاً غیرفعّال شدند. این مراکز با توجّه به امکانات و اعتبارات و نیروهای انسانی آموزش دیدهای که دارند، به راحتی جای مساجد را گرفتهاند. در برابر فعّالیّتهای این مراکز، بیشتر مساجد به دلیل نداشتن نمازگرار، امام جماعتِ راتب ندارد. برخی به حالت نیمهفعّال و حتّی تعطیلی درآمدند. رقبای مسجد در حقیقت با مجوّزهای رسمیِ چند نهاد دولتی و سازمان دینی تأسیس میشوند که به صورت پراکنده و مختلفازهم و بدون هیچگونه هماهنگی با یکدیگر، در امر نظارت و مدیریت و برنامهریزی امور مسجد فعّال هستند. تداخل برنامههای غیرهماهنگ و غیر همراستا، تشابه فعّالیّتها و دلزدگی مردم و مخاطبان مسجد را موجب شده است. در این خصوص جوانان و نوجونان بیشتر از سایر گروههای سنّی آسیبپذیر هستند؛ چون این امر باعث بدبین شدن برخی افراد، بهویژه جوانان و نوجوانان شده است. بنابراین، بسیار ضروری است که آسیبهای وجود رقیب برای مسجد مورد مطالعه قرار گیرد و با برشماری این آسیبها، توسّط متوّلیان امر و مهندسان فرهنگی، راه چارهای اندیشیده شود.

 

5. سؤالات تحقیق

5-1. سؤال اصلی

رقبای مسجد چه آسیبهایی برای مساجد طراز انقلابی - اسلامی دارند؟

 

5-2. سؤالات فرعی

رقبای مسجد کداماند و چگونه به وجود آمده و توسعه یافتند؟

آسیبهایی که رقبای مسجد برای مسجد و آموزههای مسجدی دارند، چیست؟

سبک مدیریت بر نهادهای رقیب مسجد کدام است و چگونه باید اِعمال شود؟

 

6. روش تحقیق

این تحقیق از نوع کتابخانهای و توصیفی است. نگارنده با وسعت نظر و نگرشی کلگرا و با مراجعه به کتب و مقالات و منابع مختلف مرتبط با موضوع، مباحث را مطرح مینماید و از منظر روایی و قرآنی و با تأکید بر کاربردی بودن، مباحث را تبیین میکند. نگارنده، به عنوان یکی از فعّالانِ دارای سوابق اجرائی در امور فرهنگی مسجد و اشاعه فرهنگ نماز، از تجربیّات و مطالعات خود در زمینه وجود رقبا برای مسجد، بهره خواهد جست.

 

7. تعاریف مفهومی کلیدواژههای تحقیق

7-1.مفهوم رقابت و رقیب

 رقیب یعنی نگهبان، پاسبان، مراقب، مواظب و در فارسی به مفهوم رقابتکننده و آنکه میخواهد از کسی پیشی گیرد و آنکه با کسی رقابت میکند آمده است و جمع آن رقیبان است.[24]در قرآن به واژه رقیب و مشتقّات آن به مفهوم «نگهبان و مراقب» اشاره شده است.[25]قرآن میفرماید: «مَا یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتیدٌ؛ آدمى، هیچ سخنى را به لفظ درنمى‏آورد، مگر اینکه مراقبى آماده نزد او، آن را ضبط مى‏کند».[26]با توجّه به این آیه شریف میتوان گفت که رقیب همان فرشته نگهبان است که اعمال انسانها را ثبت میکند.

در این تحقیق، منظور از رقیب مسجد همان مراکزی هستند که به عنوان مراقب (رونق و توسعه) و رقابتکننده با مسجد هستند و برخی از فعّالیّتهای مسجدی در آنها انجام میشود. این مراکز در برخی مواقع و شرایط، به دلیل اینکه موجب عدم حضور مسلمانان در مسجد میگردند، به عنوان رقیب مسجد شناخته میشوند و رونق و توسعه و تعالی مساجد را به خطر میاندازند.

یکی از مجاری خسارتهای وارده بر کشور ما، موازی کاریها و تداخل در مأموریتها و اهداف دستگاههای مختلف اجرایی است. به طوری که برخی از دستگاهها در عمل، از وظایف و اهداف اصلی خود منحرف شده و اعتبارات و امکانات خود را به برنامههای خارج از وظایف قانونی مصرف مینمایند. بنابراین، تعریف دقیق و روشن وظایف افراد و مراکز و سازمانها، مانع از موازیکاریهای فرهنگی در رابطه با مدیریت امور مساجد میگردد و رونق مساجد بهبود مییابد.

 

7-2.آسیبشناسی

 آسیبشناسی (pathology) بر تشابهی مبتنی است که دانشمندان بین بیماری عضوی و انحرافات اجتماعی قائل میشوند. این واژه از ریشه یونانی (path=patho) به معنی رنج، محنت و غضب و (logy) به معنای دانش و شناخت، ترکیب یافته است.[27]بر این اساس، آسیبشناسی، به معنای ناخوشیشناسی، مرضشناسی و علم تشخیص امراض و مطالعه عوارض و علائم غیرعادّی بهکار میرود.[28]

هدف از مطالعات آسیبشناسانه در حوزههای علوم مختلف تکمیل و یا تأمین فرآیندهای سهگانه شناسایی، تشخیص، پیشگیری یا درمان است که برآیند این فرآیند، پیشنهاد راهکارهای مناسب برای دفع یا رفع آفات و آسیبهاست.[29]به عبارت دیگر، آسیبشناسی فرآیندی است که با شناخت آسیب شروع و با بیان علّت و پیامد آسیبها ادامه مییابد و سرانجام، با ارائه راهکار پایان مییابد. در این نوشتار، مسائل و مشکلاتی که رقیبان مسجد در راستای رونق و محوریّت مسجد ایجاد میکنند، به عنوان آسیب و انحراف از مسجد طراز اسلامی مطرح و تشریح میشوند.

 

7-3. مسجد و جایگاه آن در صدر اسلام

نخستین مسجد در نظام آفرینش، کعبه و مسجدالحرام بوده است.[30]پیامبر گرامی اسلامn، از نخستین روزهایی که دعوت به دین اسلام را به صورت آشکار شروع کرد، از مسجدالحرام همچون پایگاهی اساسی بهره گرفت.[31]شواهد تاریخی، گواه این است که پیامبر اسلامn، علاوه بر حضور در مسجد و اقامه عبادت در آن، دیگر مسلمانان را نیز ترغیب و تشویق میکرد تا به مسجد رفت‌‌وآمد کنند. پیامبر عظیمالشّأنn و ائمّه معصومb بر اقامه نماز، به‌‌ویژه نماز جماعت، در مسجد بسیار تأکید میکردند و برای آن فضایل بسیاری نقل فرمودهاند.[32]از سوی دیگر، قرآن کریم هر کسی را که به نقش بنیادین مسجد، یعنی «عبادت و پرستش» آسیب برساند، ظالم میداند و میفرماید: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ وَ سَعى‏ فی‏ خَرابِها؛ کیست ستمکارتر از آن کسی که از بردن نام خدا در مساجد او، جلوگیری کرده و سعی در ویرانی آن مینماید.»[33]

7-4.جایگاه مسجد در عصر انتظار

در انتظار بودن برای ظهور امام زمانf از بهترین عبادتهاست و کسی که منتظر امام زمان باشد، اجر و مزدش همانند اجر و مزد کسی است که همیشه در حالت صیام، مشغول نماز باشد؛ یعنی روزها روزه و شبها مشغول عبادت باشد. امام صادقj میفرمایند: «اعْلَمُوا أَنَّ الْمُنْتَظِرَ لِهَذَا الْأَمْرِ لَهُ‏ مِثْلُ‏ أَجْرِ الصَّائِمِ‏ الْقَائِمِ‏؛ آگاه باشید که همانا پاداش منتظر این امر (فرج امام زمانf)، مانند پاداش روزهدارِ شب زندهدار است.»[34]بهترین محلّ عبادت مسجد است؛ پس در مسجد نیز باید منتظر امام زمانf باشیم تا نوعی عبادت را انجام داده باشیم. اوّلین نیروهایی که وجود مقدّس امام زمانf را یاری و به ایشان لبیک میگویند، نیروهای مخلص و مؤمنان هستند. طبق روایات اسلامی، بعد از اینکه حضرت بقیهاللهf در بین رکن و مقام میایستد و به فریاد بلند صدا میزند: ای جماعت نقبا و ای خاصّان و آنان که خداوند شما را پیش از ظهور برای من ذخیره کرده است، از صمیم دل و اطاعت کامل نزد من آیید. همه صدای مبارک او را میشنوند و دعوتش را اجابت کرده، رو به مکّه میآورند و... .[35]افراد مخلص، تربیتیافته مسجد و مؤمنان مسجدی مصداق این گونه افراد هستند؛ چرا که رسول خداn میفرمایند:«إِذَا رَأَیْتُمُ الرَّجُلَ یَعْتَادُ الْمَسَاجِدَ فَاشْهَدُوا لَهُ بِالْإِیمَانِ؛ هنگامی که دیدید مردی بر رفت و آمد به مسجد مداومت میکند، وی را مؤمن بدانید» و قرآن کریم نیز میفرماید: «إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّه‏؛ تنها آنان که ایمان به خداوند دارند، مساجد خدا را آباد میکنند.»[36]بنابراین، بهرهگیری بهینه از مساجد، زمینهساز ظهور مهدی موعودf است.

 

7-5.بحث واژگانی و اصطلاحی مسجد

مسجد در اصل اسم مکان از فعل «سَجَدَ، یَسجُدُ» و در زبان فارسی به معنای محلّ و جایگاه عبادت به کار رفته است. راغب اصفهانی مینویسد: «المَسجِدُ موضِعُ الصّلاةِ اعتباراً بالسّجود؛ یعنی مسجد، جایگاه نماز است و به اعتبار اینکه در آن سجده وجود دارد»[37]و سجده، شریفترین رکن نماز و مظهر تامّ بندگی و کُرنِش عبد، در برابر پروردگار متعال است «السُّجودُ مُنتَهَی العِبَادَة مِن بَنی آدَمَ».[38]از اینرو، اسم آن را مسجِد گذاشتهاند.[39]صاحب جواهر مینویسد: «و المُرادُ بالمَسجد شرعاً المکانُ المَوقوفُ علی کافة المُسلمین للصّلاة؛ مسجد در اصطلاح شرعی، مکانی است که برای برپایی نماز عموم مسلمانان وقف شده باشد.»[40]

 

8-5.مفهوم مسجد در آیات قرآن

هر چند مسجد از مادّه «سجد» برگرفته شده که 95 بار مشتقّات این ریشه در قرآن آمده است، امّا خود واژه مسجد به صورت مفرد و جمع، 28 بار در قرآن آمده است. برخی از این موارد، این واژه به مسجدالاحرام منستب شده و گاهی به مسجدالاقصی و مسجد ضرار اطلاق شده است. در بعضی موارد هم مسجد به معنای معبد و محلّ عبادت، یعنی به صورت کلّی اطلاق شده است و برخی از دستورات یا احکام الهی و بعضی هشدارها و... به همراه واژه مسجد (در حالت جمع یا مفرد) مطرح شده است؛ مانند: رو به سوی قبله نمودن، دوری از مسجد ضرار به عنوان منشأ تفرقه بین مسلمانان، مسجد محلّ ذکر خداوند، مسجد محلّی برای گرامیداشت مقام اصحاب کهف، حفاظت الهی در برابر انهدام احتمالی مساجد، شرایط و ویژگیهای آبادکنندگان و محافظان مساجد و برخی از احکام مربوط به مسجدالحرام و... . با بررسی آیات مربوط به مسجد و دقّت در تفاسیر مشخّص میشود که در قرآن دو آیه به تعریف اساسی مسجد دلالت دارد که با جمع بستن مسجد در قالب لفظ مساجد آن را تعریف نموده است. قرآن میفرماید: «مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ»؛[41]همچنین در جائی دیگر میفرماید: «مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثیراً»؛[42]بنابراین، بر اساس آیات شریف قرآن، میتوان گفت که مسجد به صورت کلی مکانهائی هستند که نام خدا (به هر صورت ممکن) در آنها بسیار برده مى‏شود.

 

ب)رقبای مسجد

در مطالب گذشته مباحث اوّلیه و کلّیات تحقیق مطرح شد. در ادامه، رقبای مسجد به همراه بحث واژگانی و نحوه پیدایش و توسعه آنها بیان خواهد شد و سپس، آسیبهای هر رقیب و راهحل پیشنهادی خاصّ همان آسیب ذکر میشود.

 

1-1.تکّیه، قدیمیترین رقیب مسجد

در فرهنگ لغات، تکّیه به معنای محلّ آسایش، طاق، قبه، حسینیهای که در آن روضه میخوانند، جای تعزیهخوانی، جای روضهخوانی بوده و جمع آن، تکایا است.[43]همچنین، به مفهوم پشت دادن به چیزی، جایی وسیع برای انجام مراسم عزا و روضهخوانی و اسمی قدیمی برای جای نگهداری مستمندان است.[44]تکّیه، محلّ برگزاری مراسم روضهخوانی و سوگواری و جای زندگی درویشان و زاهدان است.[45]تکّیه بستن به معنی درست کردن یا ساختن تکّیه به صورت برپاکردن چادرهائی است که در کوچه یا محلّه مرسوم بود.[46]

 

1-2.تاریخچه به وجود آمدن تکّیه در ایران و رقابت تدریجی آن با مسجد

تکّیه در جهان اسلام در ابتدای حکومت عثمانی مطرح گردید و شبیه «رباط»، «دویر» و «لنگر» بود و اقامتگاه صوفیان بود و برخی افراد مانند ابنسبیل و نیازمندان در آن سکونت داشته و از آنان پذیرائی میشد[47]و در آن زمان به مفهوم زاویه، آستانه، درگاه و... بود. پس از مدّتی تکّیه جایگاه عبادت و اقامت درویشان گردید. تکّیهها در آغاز در ایران کارکرد دیگری داشتند و در دوره صفویان برای نخستین بار، تکّیهها کارکرد عزاداری برای امام حسینj پیدا کردند. سلسله صفویان به دلیل تبار صوفیانهای که داشتند، در تکّیهها به عبادات و آیینهای صوفیانه میپرداختند. در آن زمان تکّیه نقش آرامگاه دراویش و صوفیان و نقش خانقاهی داشت. تکّیه در آن زمان مکانی بود که صوفیان در آن پیرامون شیخ، گرد آمده و مراسم ذکر و نیایش و آداب صوفیانه را انجام میدادند. پس از مدّتی، برخی مشکلات اصناف و مسائل اقتصادی و مشاعره و مناظره در تکایا انجام میشد. کمکم بهخاطر علاقه و الفتی که صفویان به اهلبیتb داشتند، کارکرد تکّیهها دگرگون و به مکانی برای سوگواری اهلبیتb، بهویژه در ماه محرّم تبدیل شد. توجّه به مقوله عزاداری و فعّالیّتهای مذهبی در تکایا بیشتر در اواخر دوره صفویان و اوایل زندیان شدّت گرفت.[48]

 

2-2 . مهمترین تکّیه در تاریخ ایران

«تکّیه دولت» از مهمترین و بزرگترین تکایای اوّلیه ایران بود که در عصر ناصرالدّین شاه بنا شده و دارای معماری ارزشمند و رواج تعزیهخوانی در دو نوبت عصر و شب بوده است. این تکّیه سه طبقه و با سقف چادری از جنس کرباس بر روی اسکلت چوبی بوده که در آن اتّفاقات مهم سیاسی و تاریخی مانند تصمیماتی در مورد ضرب سکه، تشییع ناصرالدّین شاه و مظفّرالدّین شاه و مجلس مؤسّسین و... در آن اتّفاق افتاد. پس از ناصرالدّین شاه این تکّیه رو به ویرانی نهاد و سرانجام در محلّ آن بانک ملّی کشور بنا شد.[49]

 

3-2.خاستگاه تاریخی تکّیهها در ایران

در ایران همزمان با گسترش حسینیّهسازی، تکّیهسازی هم گسترش یافت. در آن زمان تکّیه فقط جای شبیهخوانی و تعزیهخوانی بود. بیشترین تکّیهسازی در دوران ناصرالدّین شاه انجام شد و در دوران وی 54 تکّیه در تهران دایر بود و در انتهای سلسله قاجاریه تعداد تکایای تهران به 95 تکّیه رسید. با بررسی اسناد تاریخی میتوان خاستگاه تکایا را در این سه مورد خلاصه نمود:[50]برخی تکایا در ابتدا بقعه و آرامگاه و مقبره بزرگان و مشایخ و صالحان بود و سپس به تکّیه تغییر یافت؛ مثل تکّیه هفتتن، تکّیه پهلوان شریف. برخی تکایا در گذشته کاروانسرا بودند و کم کم به مکانی برای تعزیهخوانی و عزاداری تبدیل شدند؛ مثل تکّیه حمامخانه. گروهی دیگر از تکایا در دوران زندیان فقط با هدف تعزیهخوانی ساخته شدند؛ مثل تکّیه حاج میرزا آقاسی.

 

4-2.همّیت اجتماعی وکارکردهای تکّیه در گذشته

تکّیهها بر چهار پایه اساسی ساختار مییافتند. مرکز شهر، مرکز محلّه، عنصر ارتباطدهنده، گذر اصلی و میدان. برخی از آنها در طول سال غیر فعّال بودند و از آنها برای خشک کردن و نگهداری کردن و انبار نمودن برخی محصولات کشاورزی و خواربار استفاده میکردند. در ایّام عزاداری محرّم و صفر با همبستگی اهالی شهر یا محلّه، تکایا تمیز میشد و چادر عزا برافراشته میگردید. اجزای بیشتر تکایا شامل سکّو در وسط، ساختمانی بدون سقف و ساختمانی مسقّف، حیاط آن دارای شیبی ملایم برای ورود و خروج اسبها، جای نشستن بچّهها و زنان، چند مدخل، طاقنماها، جائی برای نشستن مردان تماشاگر، غرفههای رختکن برای تعزیهخوانان بود. از اسباب درویشی مانند کشکول، تسبیح، منتشا، پوستتخت، وصلهها و برخی اشعار محتشم کاشانی، برای تزئین تکّیهها استفاده میکردند. تکّیهسازی در دوران قاجار رواج داشت و برخی تکّیهها کارکردی سیاسی داشتند. برخی تکایا جنبه شاهی و دولتی و برخی جنبه اعیانی و اشرافی و برخی عادّی در شهر و روستا بودند.

بر اساس آمار سال 1375 تعداد 1707 تکّیه در ایران وجود داشت که مازندران بیشترین تعداد 1135 تکّیه و استان تهران 58 تکّیه را دارا بودند.[51]تکّیههای مازندران دارای یک ویژگی خاصّی هستند که آنها را با دیگر تکایا متمایز میکند. در تکایای مازندرانی، سقّانفار، سقّانپار یا ساقینفار احداث میشد که بنای بیشتر آنها ساده و چهارگوش و از جنس چوب بوده و بر اساس زندگی ساده و بیپیرایه دامداری و کشاورزی ساخته میشود و دارای پلکان چوبی و برخی منبّتکاریهای ساده در اطراف آن است. این بناها نذر حضرت ابوالفضلj، سقّای کربلا، بوده و زیارتگاه محسوب میشوند و در پای این بناها قربانی میکنند. همچنین بیشتر سفرهها و مراسمهای منتسب به آن حضرت به قصد قربت در همین مکان برگزار میشود. در این مکان برخی امور مربوط به سیراب نمودن عزاداران تشنه در مراسمهای محرّم و دستجات با طبخ چای، تهیه و توزیع شربت و سایر نوشیدنیها بر حسب وضعیّت آب و هوا، برای عزاداران انجام میشود.[52]

 

5-2. آسیبها و راهکارها

بر اساس مطالب مطرح شده، تکّیه ازخاستگاهی به مراتب ضعیفتر از مسجد برخوردار است و منزلت آن با مساجد به عنوان بیتالله قابل مقایسه نیست. عامل اصلی توسعه تکایا بعد از اعمال صوفیگری، تعزیهخوانی بوده است. با تحلیل روند تاریخیِ ایجاد و توسعه و گسترش تکایا مشخّص میشود که در بنا نمودن برخی، نیّات غیرمسجدی دخیل بوده است. یکی از آسیبهای تکایا این است که ضمن کاهش رونق مساجد، برخی فعّالیّتهای غیرمسجدی (به خاطر تقدّس کمتر) در آن انجام میشود. همچنان که برخی احکام فقهی مسجد و تخفیفاتی (حضور بانوان معذور و حتّی حضور افراد غیرمسلمان) که در نگهداری تکایا در نظر گرفته شده بر این مطلب گواهی میدهد.

وجود جایی برای نشستن مردان تماشاگر، غرفههای رختکن برای تعزیهخوانان، استفاده از اسباب درویشی مانند کشکول، تسبیح، منتشا، پوستتخت، وصلهها برای تزئین تکّیهها و... به کمتر بودن تقدّس تکّیه در مقابل مسجد در گذشته و حال دلالت دارد. این موضوع میتواند به عنوان دستآویزی، هرچند کماهمّیت تلقّی شود تا برخی دشمنان فرهنگ مسجدی به بیان توجیهاتی برای رفتار خود در تکایا اقدام نمایند؛ چرا که تکایا از امور صوفیگری برخاسته و فقط با انجام تعزیهخوانی در ایّام محرّم و صفر به صورت تکایای امروزی در آمدهاند. استفاده از تکایای قدیمی به عنوان انبار و فعّال بودن آنها فقط در ماه‌‌های محرّم و صفر و داشتن نگرش قبیلهای و محلّهای به تکایا و بسیاری از امور قابل انجام در تکایا، امروز از عوامل آسیبزا هستند که باید در مدیریت آنها کوشید.

تکایا بخشی از فرهنگ و نگرشهای اجتماعی محلّات و روستاها و برخی شهرها را تشکیل میدهد و حذف آنها خود، آسیبهای متعدّد دیگری را ایجاد میکند. در برخی موارد شاید اعتقاد و تعصّب مردم به خصوص در روستاها و محلّات کوچک به تکایا بیشتر باشد و احتمال دارد وجود بنای تکّیه در کنار بنای مسجد خود به رونق و اعتبار مسجد در نظر عموم بیفزاید.

 راهحل کنونی این است که نگرشهای فرهنگی متضادّ با مسجد در خصوص تکّیه که در اذهان مردم وجود دارد، با تبلیغات مسجدی توسّط امامان جماعت و متولّیان مساجد و بر اساس آموزه‌‌های قرآنی اسلام اصلاح شود و برحسب مورد با نگرشهای اسلامی غنیسازی گردد. به عبارت دیگر، اصلبودن مسجد و فرع بودن تکّیه باید تبیین شود. سپس باید تکایا را در قالب مدیریت مسجدی اداره نمود و تکایا را جزئی از زیرمجموعه مساجد و تحت لوای آن و زیر نظر متولّیان مسجدی (نه در قالب یک متولّی خود مختار) و برحسب قوانین و تفکّرات مسجدی مدیریت نمود. با اینگونه مدیریت، تکایا میتواند محلّ برخی از فعّالیّتهای مسجدی مانند مراسمهای زنانه، مجالس جوانان و نوجوانان و برخی فعّالیّتهای دیگر باشد که همزمان و همراه با مکان مسجد برگزار میشوند.

2.حسینیّه

خانهای است که مخصوص اقامه عزای امام حسینj باشد. حسینیه،[53]مسافرخانههایی هستند که در شهرها، مخصوص زائران حسینی (زائرسرا) میسازند و جنبه انتفاعی ندارد.[54]حسینیّه، مکانی برای برگزاری مراسم مذهبی، بهویژه مراسم سوگواری حسینبنعلیj است.[55]حسینیّه، از نام سیّد و سرور سالار شهیدان گرفته شده و در ابتدا هدف از تأسیس حسینیّهها، برگزاری مراسم و محافل عزاداری برای آن حضرت بوده است.

در نامگذاری حسینیّهها، گاهی نام واقف یا بانی را بر روی حسینیّه میگذارند یا آنها را به نام اصناف میخوانند. حسینیّههایی که اهالی برخی شهرها در شهرهای دیگر بنا میکنند، به نام گروه مهاجران یا زائران خوانده میشوند. برخی حسینیّهها نیز به نام محلّهای که در آن واقع شدهاند، خوانده میشوند. نامگذاری حسینیّهها به نام امامان معصومb و فرزندان آنها نیز مرسوم است.[56]بر اساس آمار سال 1375، تعداد 8752 حسینیّه در کشور وجود داشت که از این تعداد، استان خراسان با 1158حسینیّه، اوّل بود و تهران دارای976 حسینیّه بود که همه آنها در دوران قاجاریه ساخته شدند.[57]برای روشن شدن رقیببودن حسینیّه برای مسجد در ادامه به نحوه شکلگیری آن اشاره میشود.

 

2-1.تاریخچۀ شکلگیری حسینیّه در ایران

دستههای عزاداری امام حسینj در شکل جدید، نخستین بار در سال ۳۵۲ق به وجود آمدند.[58]به دستور معزّالدوله، در عاشورای سال ۳۵۳ق عزای عمومی اعلام شد و از مردم خواسته شد که با پوشیدن جامه سیاه، اندوه خود را نشان دهند.[59]در عاشورای سال ۳۵۲ق نیز گریه و ندبه برای امام حسینj و نوحه‏خوانی و برپایی ماتم برای آن امام برگزار گردید.[60]با روی کار آمدن دولت صفویّه و تغییر مملکت به صورت کشوری شیعه و مقتدر، سرودن شعر در مدح و رثای ائمّهb و شهدای کربلا برای شاعران افتخاری بس بزرگ محسوب میشد و این تأثیری فراوان بر آینده آیین سوگواری محرّم گذارد.

در طول دوره صفویه شکل مهم و معروف دیگری از نمایش مذهبی پدید آمد که در ارتباط با واقعه کربلا و شهادت امام حسینj و یارانش بود. غالب این داستانها از کتاب «روضةالشّهداء» گرفته میشد و از اوایل سده شانزدهم در میان شیعیان به گونهای گسترده انتشار یافت. از این زمان به بعد تکّیهها و حسینیّهها و موقوفات مربوط به عزادارى امام حسینj در ایران شکل گرفت و در سراسر کشور گسترش یافتند.[61]با این حال حسینیّه، از دوره قاجار تثبیت شده است، چنانکه تاریخِ بنای حسینیّههای مهم و معروف نیز تاریخی قدیمتر از آن را نشان نمیدهد.[62]

 

2-2.حسینیّههای قدیم و حسینیّههای امروزی به عنوان رقیب مسجد

در گذشته حسینیّهها سرپوشیده نبودند و در واقع شبیه تکایا بودند. همچنین در برخی موارد واژه حسینیّه و تکّیه به یک محلّ واحد و مشابه اطلاق میگردید. متأسّفانه در دهههای اخیر حسینیّههای سرپوشیده با عملکرد مشابه مسجد در برخی شهرها و روستاها ساخته شدهاند. برخی از حسینیّهها (مثل حسینیّههای شهر کربلا) فقط در حکم زائرسرا بودند. اکنون برخی از حسینیّهها به مجموعهای وسیع اطلاق میشود که شامل مسجد، محلّ برپائی اجتماعات و سخنرانی، محلّ فعّالیّتهای مختلف فرهنگی است. معروفترین این حسینیّهها، حسینیّه ارشاد تهران و پس از آن، حسینیّههای یزد، نائین، شیراز و حسینیّههای شمال کشور است. همه این حسینیّهها در دوران قاجاریه ساخته شدند. برخی از حسینیّهها دارای رواق، فضای سرپوشیده و فضای روباز، غرفهها و ایوانهای شاهنشین بودند.[63]

متأسّفانه با وجود برخی مساجد بزرگ و فعّال، امروز حسینیّهها کارکردهای زیادی دارند. کارکرد اختصاصى حسینیّه‏ها، برگزارى مراسم سنّتى عزادارى و روضهخوانى، به‏ویژه براى امام حسینj و یارانش و کارکرد عمومى‏شان، شامل برگزارى آیین‏هاى مذهبى و فرهنگی، تشکیل صندوقهای قرضالحسنه، سکونت‏گاه موقّت زائران در شهرهای زیارتی، تقویت روحیّه همدلی و... است. تهران (در اواخر دهه 1340ش) حدود 630 حسینیّه داشته است.[64]براساس آمار (1375ش)، 7528 حسینیّه در ایران وجود داشته که بیش از 11% کل اماکن دینی و مذهبی کشور را تشکیل میداد.[65]

 

2-3.آسیبهای احتمالی حسینیّه و راهکارها

حسینیّه، پس از مسجد، پرکاربردترین مکان مذهبى در میان شیعیان است و از رقبای جدّی و قدرتمند مساجد بوده و موجب خالی شدن مساجد میگردند. بررسی تاریخ عزاداری حسینی و تحوّلات و تطبیقات عملی آن در جامعه نشان میدهد که هر اندازه این مراسمها در فضایی سالم برگزار شود، به همان مقدار از افراط و خشنونت و لغزشهای احتمالی در رفتار فاصله میگیرد و ضرورت استقلال عزاداری امام حسینj از عوامل پیرامونی خود به ندرت مورد تردید واقع شده است؛ بهویژه آنکه مراسم عزاداری حسینی، از سوپاپهای اطمینانی در درون خود برخوردار بوده و آن قداست نهضت عاشورا و ارزشهای انقلابی است که مانع هرگونه سوءاستفاده از آن میشود؛ با این حال، مراسم عزاداری حسینی نیز همانند هر رسم و سنّت ملّیـمذهبی در معرض تلاشهایی برای سوءاستفاده و تخریب از ناحیه سودجویان و مغرضان قرار گرفته است.

یکی از دلایلی که بر اساس آن به ساخت حسینیّهها اقدام میشود این است که در نحوه بنای مسجد، مکانی برای عزاداری زنان یا جائی برپائی برخی مراسمهای زنانه ساخته نمیشود. نامتناسببودن حجم جمعیّت تحتپوشش برخی مساجد با فضای مساجد، عامل دیگر ایجاد حسینیّهها بوده است. برخی از مهندسان و معماران در ساخت مسجد، جایگاهی برای زنان ضمن رعایت موارد خاصّ زنانه، در نظر نمیگیرند. این امر موجب میشود که پس از اتمام بنای مساجد، متولّیان به ساخت حسینیّه در کنار مسجد اقدام نمایند. این عمل مستلزم تحمّل هزینههای مجدّد و مضاعف در عمران و توسعه بنای مساجد است.

متأسّفانه به دلیل عدم فعّالیّت (مناسب) مسجد و به دلیل بسته بودن درب آن گاهی اوقات، (برخی فعّالیّتهای خاصّ مسجد، مانندِ) کلاسهای اخلاق، قرآن و احکام و... در سرای محلّهها و یا حسینیّهها برگزار میشود که این امر با «مسجد تراز اسلامی» مغایر است.[66]حسینیّهها به دلیل داشتن فضای سرپوشیده زیاد و پرحجم، کانون ارتباط و توجّهات اجتماعی در شهرها و روستاها در ماههای محرّم و صفر هستند[67]و در بسیاری از موارد، همزمان با برنامههای مسجدی و عزاداری در مساجد، حسینیّهها نیز به فعّالیّت میپردازند و بدینترتیب با مساجد رقابت میکنند. برای حلّ این مشکل، باید مساجد بر حسب اصول مهندسی و معماری و بر اساس چشماندازی از تخمین جمعیّت شرکتکنندگان و آحاد جمعیّت تحتپوشش ساخته شود. در این خصوص، رعایت ظرفیّت مسجد بر حسب ساکنان محلّه یا بخش تحتپوشش مسجد الزامی بوده و متولّیان امر باید رشد نسبی جمعیّت در سالهای آتی را مدّنظر داشته باشند؛ زیرا ناکافی بودن ظرفیّت مساجد برای جمعیّت عزاداران حسینی از مهمترین دلایل برپائی حسینیّهها و عزاخانههای موقّت است. بنابراین، به نظر نگارنده، باید با ساخت مساجد مناسب، مساجد را به حسینیّه و عزاخانه واقعی (در ایّام محرّم و صفر و فاطمیّه و...) تبدیل کنیم نه اینکه عزاخانه موقّتی یا حسینیّه بسازیم و مساجد را از رونق بیندازیم و رقیبی برای مساجد ایجاد نمائیم.

 

2-4.قداست خاصّ مسجد و تفاوتهای بین مسجد، تکّیه و حسینیّه

 تفاوت اساسی مسجد با دو مورد دیگر در این است که اگر مسجد، مسجدالحرام و یا مسجدالنّبی باشد، بر شخص جنب حرام است که در آن وارد شود اگر چه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود و اگر مسجد از نوع دیگر مساجد باشد، توقّف برای جنب در آن حرام است، ولی اگر از یک در داخل و از در دیگر خارج شود یا برای برداشتن چیزی به مسجد برود، مانعی ندارد.[68]در حالی که در دو مورد دیگر، یعنی حسینیّه و تکّیه، اگر شخص جنب وارد و خارج یا توقّف کند، مانعی ندارد.[69]نجس کردن مسجد حرام و تطهیر آن واجب فوری است،[70]امّا تطهیر حسینیّه واجب نیست.[71]علاوه بر آن، با تحقّق وقفیّت مسجد، بانی و سازنده آن با سایر مردم در استفاده از آن مساوی است و حقّ منع از ورود و نماز خواندن کسی را ندارد؛ امّا سازنده حسینیّه میتواند شرایط خاصّی را برای واردین قرار دهد.[72]

در گذشته نیز تفاوت تکّیه و حسینیّه این بود که خاستگاه اصلی تکّیهها پیوندی با اهل تصوّف و دراویش داشته و در تکایا سکّویی قرار داشت که برفراز آن و گرداگرد آن تعزیهخوانی و شبیهخوانی میکردند، ولی در حسینیّه بیشتر به عزاداری و روضهخوانی سرور و سالار شهیدان در ماههای محرّم و صفر میپرداختند.[73]بنابراین، میتوان گفت که تکّیه معنای اعمّ دارد و همه مکانهایی مانند خانقاه، آرامگاه، درویشان و صوفیان و مکانهای شبیهخوانی و تعزیهخوانی را دربر میگیرد. حسینیّه، برخلاف تکّیه از ابتدا بر پایه عزاداری بنا شده و تنوّع کمتری نسبت به تکّیه دارد. تکایا به دوران قاجاریه برمیگردند، ولی حسینیّهها گاهی به دوره ایلخانی و بیشتر به دوران صفویه مربوط میشوند.[74]

 

 3.مَهدیّه

 مَهدی نام قائمِمنتظرf در نزد شیعیان و به معنی کسی که خداوند او را بهسوی حقّ هدایت نموده و به مفهوم هدایتشده، ارشادشده است.[75]مَهدیّه برگرفته از اسم حضرت مَهدیf و مؤنّث (مجازی) مَهدی است. در واقع، مَهدیّه محلّی است که خیمه عاشقان و منتظران حضرت مهدیf است و برنامههای مذهبی و دعای ندبه در آن برگزار میشود. ساختن مکانهایی با نامهای قائمیّه، منتظریّه، بیتالمهدی، دارالمهدی و... همانند ساختن حسینیّه و تکایا است که محلّی برای عرض ارادت به اهلبیتb بوده و مصداق آیه شریف «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى‏»[76]است.[77]

3-1.تاریخچه بنای مَهدیّه

اوّلین بار شهری به نام شهر مَهدیّه در سال 308 قمری توسّط فاطمیان در کشور تونس در کنار خلیج قابس ساخته شد و سپس مسجدی به همین نام در آن شهر (مسجد مَهدیّه) بنا گردید.[78]در ایران، استقبال گسترده مردم از جلسات سخنرانی مرحوم حاج شیخ احمد کافى و مراسم دعای کمیل و ندبه، باعث شد که وی ساخت مَهدیّه در تهران را پیشنهاد کند. او با کمک بازاریان خوشنام تهران و مردم، در سال 1348در خیابان ولی عصر تهران، مَهدیّهای بنا کرد که ساختمان اوّلیه آن پانزده هزار نفر را در خود جای میداد. مردم تهران و برخی شهرستانها، در محافل این مَهدیّه، مشتاقانه شرکت میکردند. مهدیه تهران علاوه بر این، منشأ خدمات و خیرات ارزندهای بود که بسیاری از آنها هماکنون نیز ادامه دارد.[79]

 

3-2. مدیریت کلان مَهدیّههای فعلی در سطح کشور

امروز در هر شهر، مَهدیّههای متعدّدی ساخته شده است. در حال حاضر اطّلاعات مَهدیّههای سراسر کشور در بانک اطّلاعاتی «مجمع مَهدیّههای سراسر کشور» به آدرس «www.mahdieha.ir» دستهبندی و ساماندهی و نگهداری میشود. مهدیّهها میتوانند برای تحقّق همبستگی بیشتر و دستیابی به امکان گفتگو و تبادل نظر سازنده و مؤثّر بین مهدیهها در سطح کشور، پشتیبانی از اجرای برنامههای مؤثّر و کارشناسی، تلاش برای جلوگیری از انحرافات، تلاش برای رسیدن به مفهوم واقعی انتظار، در این سایت ثبتنام نمایند. مَهدیّهها، با تکمیل فرم الکترونیکی ثبت مشخّصات، مَهدیّهها در این سایت، ثبت شده و به شبکه «مهدی یاران» میپیوندند.

3-3.مسجد جمکران یا مهمترین مهدیّه کشور

یکی از مکانهای ارزشمندی که به حضرت امام مهدیf منتسب است و میتواند نوعی مهدیّه تلقّی شود، مسجد جمکران واقع در شش کیلومترى شهر مذهبى قم است. این مسجد، بیش از یک هزار سال پیش به فرمان حضرت بقیةاللهf تأسیس گردید و در طول قرون و اعصار، پناهگاه شیعیان و پایگاه منتظران و تجلّیگاه امام زمانf بوده است. فردى به نام «حسن مثله جمکرانى» دستور امام زمانf را برای بناى مسجد (در بیداری نه در خواب) دریافت نمود و طبق جزئیات اوامر حضرت، آن اجرا کرد.[80]جمکران با محوریّت مسجد و با نام مسجد جمکران تأسیس شده و اکنون با این رویکرد ارزشمند، مدیریت میشود. همه فعّالیّتهای مسجدی به نحو احسن و مدیریت و درایت مسئولان و شرکت مؤمنان سراسر کشور برنامه‌‌ریزی و اجرا میشود که میتواند الگوئی برای مدیریت مهدیّههای کشور باشد.

 

3-4.آسیبها و راهحلها

قدمت مَهدیّه از قدمت حسینیّه و تکّیه کمتر است و این مکانها برای تکریم و تعظیم مقام حضرت مهدیf تأسیس و گسترش یافته است. فلسفه وجودی مَهدیّهها در ابتدا انجام امور و ادعیه منتسب به حضرت ولی عصرf و انتظار فرج آن حضرت بوده است. با این حال، امروز برخی فعّالیّتهای مسجدی در مَهدیّهها انجام میشود. امتیاز مهم مَهدیّهها داشتن فضای بزرگ و مسقّف است که ارائه خطابههایی با شنوندگان متعدّد و انعقاد مجالس و محافل پرجمعیّت را امکانپذیر مینماید. توجّه بیش از حدّ به بناهای مَهدیّه، صرف هزینه‌‌های مهدیّهها از محلّ مشارکت خیّرین و نیکوکاران و تلاش در استقلال یافتن مَهدیّهها و انجام فعّالیّتهای مسجدی در آنها، موجب کاهش منزلت مساجد در انظار عموم میشود و مساجد را از رونق میاندازد. به علاوه اینکه انجام امور خاصّ و مقطعی مانند دعای ندبه و کمیل و جشنهای نیمه شعبان و نپرداختن به امور عبادی و اعتقادی مستمر در مَهدیّهها، اهمیت آنها را در برابر مساجد کاهش میدهد. ایجاد بانکهای اطّلاعاتی مستقل برای مَهدیّه‌‌های سراسر کشور و ایجاد یک مرکز رسیدگی به امور مَهدیّهها تحت عنوان «شبکه مهدی یاران»، یک فعّالیّت شبیهسازی شده و موازیکاری با مرکز رسیدگی به امور مساجد کشور است که جامعیّت عملکرد و مدیریت این مرکز را مخدوش میکند.

باید مَهدیّهها تحت نظارت مرکز رسیدگی به امور مساجد کشور و به عنوان مرکزی، تحت نظارت و مدیریت متولّیان و مسئولان مساجد به ادامه فعّالیّت بپردازند. در این خصوص باید با انجام امور فرهنگی و تبلیغی، نگرشهای خیّرین مَهدیّهساز را نسبت به اهمّیت ساخت مساجد روشن یا اصلاح نمود. در حقیقت، برای رفع هرگونه آسیبهای احتمالی مَهدیّه برای مساجد، باید مسجد جمکران را الگوی کاربردی سایر مَهدیّهها محسوب نمود تا مساجد، محوریّت مسجدیبودن برنامههای خود را رعایت نمایند. نگارنده بر این عقیده است که باید با انجام امور معنوی در راستای فرهنگ انتظار، مساجد را مَهدیّه کنیم و بزرگداشت این فرهنگ به عنوان متمایزترین فرهنگ شیعه با سایر مذاهب، مساجد را رونق دهیم.

 

4. فاطمیّه و زینبیّه، رقیبهایی دیگر برای مسجد

زینبیّه، برگرفته از نام ارزشمند حضرت زینبh است. این بانوی بزرگوار از عصر عاشورای سال شصت هجری به بعد رسالت پیامرسانی خون شهیدان و سرپرستی و رهبری اسیران نهضت عاشورا را بر عهده گرفت و لحظهای از حمایت امام سجّادj غافل نشد. حضرت زینبh با ایراد خطبههای آتشین پایههای کاخ ستم بنیامیّه را به لرزه در آورد و در یک کلام، با این همه تبلیغات و نقشههای دشمنان را خنثی و نفاق منافقان را رسوا و غفلت غافلان را برطرف ساخت و اگر تلاش بینظیر و فداکاری کامل زینب نبود به یقین جریان کربلا و بنیامیّه یا به فراموشی میسپردند یا از مسیر حیاتبخش خود منحرف میکردند.

حضرت زینبh دارای مقامی بس گرانقدر هستند. به گونهای که امام زمانf در روز وفات این بانوی گرامی به همراه سوگواری ملائکه در آسمانها، در مجالس آنها شرکت میکنند. در این مجالس ملائک خطبه آن حضرت را میخوانند و به گریه و زاری میپردازند و آنقدر به سوگواری ادامه میدهند تا اینکه حضرت ولی عصرf آنان را ساکت نماید.[81]زنان مؤمن در الهامگیری و تأسّیجویی از شیر زن کربلا، با همکاری برخی مردان مؤمن، اقدام به تأسیس بناهایی با نام گرانقدر حضرت زینبh کردهاند. آنها با این عمل خود، ایجاد استقلال مفرط در مجالس خاصّ زنانه را مدّنظر داشته و با زینب کبریh در مصائب بزرگ آن بانوی گرامی همصدا میشوند.

فاطمیّه، برگرفته از نام ارزشمند حضرت زهراh بوده که بیشتر برای عزاداری و سوگواری آن حضرت در ایّام فاطمیّه بنا شدهاند. زنان در فاطمیّه، برای برگزاری مجالس عزادری آن حضرت، بدون توجّه به عذر شرعی از این مکان بهره جسته، برخی برنامههای دیگر مذهبی را در آن انجام میدهند. بسیار روشن است که روحیّه استقلالطلبی زنانه و اهمّیت برگزاری مجالس خاصّ سوگواری حضرت فاطمهh در تأسیس و بنای این مکانها نقش اساسی داشته و به تدریج سایر امور و فعّالیّتهای مذهبی مانند قرائت ادعیه، اقامه نماز و عزاداری یا برپائی جشن در سایر مناسبتها و برگزاری مجالس وعظ توسّط مبلّغان و مدّاحان زن در این مکانها رواج یافته است.

4-1.آسیبها و راهکارها

زینبیّهها و فاطمیّهها و برخی مکانهایی با اسماء مشابه (حسنیّه، عباسیّه و...) به هدف تأسّی از بزرگان دین تأسیس میشوند که نوعی همکاری در امور خیریّه است. برخی از زینبیّهها و فاطمیّهها و... به طور منسجم فعّالیّت میکنند؛ به گونهای که حتّی مدّاح و سخنرانان و امام جماعت راتب این بناها را از بانوان روحانی و تحصیل کرده در حوزههای علمیه انتخاب میکنند. آنها در مناسبتهای محرّم و صفر و ایّام فاطمیه و... بیشتر به برگزاری مراسمات متعدّد در راستای سوگواری شهدای کربلا و سایر معصومانb اقدام میکنند. با بررسی بیشتر وضعیّت فعلی این مکانها و انجام مصاحبه حضوری با برخی بانیان و متولّیان این مکانها، مشخّص میشود که فلسفه وجودی این بناها معذوریّت شرعی بانوان برای شرکت در مراسمات مذهبی منعقد شده در مساجد، عدم همکاری مدیران مساجد یا متولّیان مسجد برای مراسمات خاصّ و مستقل زنانه، ناتوانی زنان برای حضور در مسجد به دلیل بعد مسافتی خانه نسبت به مسجد، توجّه و اعتقاد داشتن به برخی خواب دیدنها و رؤیاهای برخی عارفان و زنان مؤمنه، فقدان مکان مناسب بانوان در مساجد یا ناکافی بودن امکانات و تجهیزات فضای بخش زنانه در مساجد احداث شده و ... بوده است.[82]

در برخی روستاهای کوچک هنوز مسئله حضور زنان در مساجد و محافل مذهبی به طور کامل حلّ نشده و این نگرش یا آثاری از این طرز فکر در ساختن مساجد یا مرمّت و توسعه مساجد، اساس تصمیمات متولّیان امر است. این بناها موجب دور شدن بانوان از مساجد میشود و آنها در مراسمات و مجالس مساجد شرکت نمیکنند. بسیاری از مساجد به این دلیل، خالی از حضور زنان و دختران است و تعصّب خاصّ و ترجیح جنسیّتی که متأسّفانه با اعتقادت هم عجین شده، موجب شده است که مجالس زینبیّهها و فاطمیّهها پُرازدحامتر از محافل مساجد باشد؛ به گونهای که در بیشتر موارد افراد به دلیل ظرفیّت محدود این مکانها، از مدّتها قبل از مراسم، در آن حضور مییابند و به انتظار شروع مراسم مینشینند. هرچند بیشتر بانوان به دلیل معذوریّت به حضور در این مکانها ترغیب میشوند، ولی این عدم توجّه موجب میشود که در شرایط عادّی و رفع معذوریّتهای شرعی باز هم به مساجد توجّهی نداشته و مسجد خالی از حضور زنان باشد. این در حالی است که در آموزه‌‌های اسلامی به حضور بانوان در مساجد سفارش شده است.

 

4-2. تبیین اهمّیت حضور بانوان در مساجد، راهحلی برای رونق بیشتر آن

به دلیل فرهنگ ناروا و کج فهمیهای به وجود آمده در گذشته، همیشه زنها از حقوقی کمتر از مردها برخوردار بودند.[83]این طرز تفکّر در دوران پیش از اسلام با شرمساری یا خشم پدران از تولّد نوزاد دختر نمود پیدا میکرد؛[84]همچنان که قرآن کریم میفرماید: «وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظِیمٌ».[85]هر چند احادیثی مانند «خَیرُ مَساجِدِ نِسائِکُمْ الْبُیوتُ»[86]و«صَلاهُ المَرئَةِ فی مِخدَعِها اَفضَلُ مِن صَلاتِها فی بَیتِها وَ صَلاتُها فی بَیتِها اَفضَلُ مِن صَلاتِها فِی الدّار»[87]به منع حضور زن در مساجد اشاره دارد؛ ولی این احادیث مربوط به دورهای است که برای بانوان ناامنی یا موانعی وجود داشته باشد یا ناظر به زمانی است که شوهران به زنان خود، اجازه حضور در مسجد را ندهند. البته در خصوص بررسی سندیّت و تفسیر جنبههای این روایات مباحث مطوّلی لازم است که در این مقال نمیگنجد.[88]آموزههای اسلامی، به زنان اجازه داده تا با حفظ حریم و عفّت و پاکدامنی در اجتماع حضور یابند و برای رشد و ترقّی خود و جامعه گام بردارند.[89]حضور زنان در مساجد برای انجام فرایض دینی، مصداق تعظیم و بزرگداشت و رونق مساجد است، ولی شرط حضور رعایت عفّت، حجاب و شئون اسلامی است. در مستندات متعدّد قرآنی یا روایی، شواهدی در مورد لزوم و اهمّیت حضور زنان در مساجد و شرکتنمودن زنان در سخنرانی یا مجالس وعظ پیامبرn یا انعقاد جلسات اختصاصی توسّط آن حضرت برای زنان وجود دارد.[90]

برای رفع این آسیبها، ابتدا باید مسئله حضور بانوان در مساجد و سایر محافل مذهبی، به همراه آقایان توسّط مبلّغان مرد و مبلّغان زن در مجالس مسجدی یا زینیّهها تبیین شود. باید به مسئله حضور بانوانِ معذور از نظر شرعی در مسجد بیش از پیش توجّه شود و در خصوص بنای مساجد و معماری و مهندسی آنها، از نظرات بانوان صاحبنظر کمک گرفته شود. به نظر نگارنده، عضویّت تعدادی بانوان صاحبنظر و اندیشمند و علاقمند به امور اجرایی و مدیریتی در مجموعه هیئتامنای مساجد برای تصمیمگیریهای مربوط به مساجد الزامی به نظر میرسد.

یکی از راهحلهای رفع مشکل فضای کافی برای حضور بانوان در مساجد و توسعه مساجد فعلی، ایجاد همبستگی اجرائی و تعاملات بین سازمانهایی، در سازمانهایی مانند اوقاف و امور خیریّه، فرهنگ و ارشاد اسلامی، راه و مسکن و شهرسازی، سازمان میراث فرهنگی و... است تا بر اساس اهداف سازمانی مربوط، بودجه و تمهیدات لازم برای مرمّت و توسعه و گسترش مساجد به سهولت و با سرعت بیشتر امکانپذیر گردد.[91]نکته مهم این است که عدم توجّه به تسهیل حضور زنان در مساجد موجب میشود که متولّیان زینبیّهها و فاطمیّهها، برنامهریزی منسجمتر و گستردهتری برای این مکانها انجام دهند و به رقابت آشکار با مساجد بپردازند.

 

5.مسجد جامع 

مسجد جامع از دو کلمه مسجد و جامع تشکیل شده است. کلمه «جامع» به معنی فراهمآورنده، گردکننده و جمع آن جوامع است و به هر چیز تمام و کامل اشاره دارد.[92]به عبارت دیگر، جامع، اسم فاعل از جمع، به معنای پیوستن اجزا به یکدیگر و گردآوردن است.[93]

ترکیب واژه جامع با مسجد به صورتِ وصفی «المسجد الجامع» و اضافی «مسجد الجامع» در متون عربی آمده است. در شکل اوّل، مقصود مسجدی است که مردم را برای ادای نماز، به ویژه نماز جمعه، گرد آورده است و در شکل دوّم، میتوان برای کلمه جامع موصوفی، مانند «امر»، «وقت» یا «یوم»، در تقدیر گرفت.[94]مسجد جامع، مسجدی است که در آن نمازجمعه (و نماز عید فطر و عید قربان) برپا میکنند. مسجد جامع، همان مسجد آدینه، مزگت آدینه، مسجد جمعه یا مصلّی است.[95]به عبارت دیگر مسجد جامع، مسجدی است که در هر شهر برای اجتماع همه اهل شهر بنا شده است و به گروه یا قشر خاصّی اختصاص ندارد.[96]

پیش از اسلام، هر قبیله برای گردآمدن مردم، بزرگان قوم و رئیسان خود، در مناسبتها یا هنگام ضرورت، مکانی را اختصاص داده بود. پس از اسلام حضرت رسولn مسجدالنّبی را بنا کرد که مرکز اصلی فعّالیّتهای عبادی، اجتماعی، سیاسی، اداری و تعلیمیِ شهر مدینه شد. بعد از آن، با توجّه به اوضاع و شرایط جمعیّتی و...، پیامبر اکرمn، بنا به درخواست مردم و برای راحتی آنان، اجازه بنای مساجد دیگر را میدادند.[97]

به نظر میرسد که اوّلین مساجد جامع در شهرهای بصره و کوفه، با مصالح ساختمانی ابتدائی و در مساحتی کوچک ساخته شد. با گسترش شهرها لزوم بازسازی مساجد جامع با مصالح ساختمانی محکمتر و استفاده از خشت، آجر و... ضروری گردید. پس از گسترش جمعیّت مسلمانان در سراسر جهان، مساجد جامع دیگری بنا شد.

 

آسیبها و راهحلها

 بسیار روشن است که مساجد جامع در راستای اهداف مسجدی بنا میشود، ولی خود آنها، رقیبی برای مساجد معمولی یا مساجد غیرجامع هستند. مؤمنانی که در همسایگی مسجد جامع سکونت دارند، به دلیل اهمّیت بیشتر انجام امور مذهبی در این مساجد (مانند مجالس و محافل بزرگ و اعتکاف[98]و...) و ثواب بیشتر داشتن اعمال در مسجد جامع و مزیّت آن در احکام شرعی و فقهی نسبت مساجد غیرجامع، از حضور در مساجد[99]چشمپوشی میکنند. چه بسا مساجدی که در نزدیکی مسجد جامع شهر بنا میشوند و رونقی ندارد.

بسیار روشن است که مساجد جامع از ضروریّات هر شهر هستند و اعمال عبادی سیاسی و معنوی بیشماری مانند نماز جمعه و نماز عیدین و... در آنها برگزار میشود. در واقع، اینگونه مساجد بر محوریّت اتّحاد و همبستگی و توجّه اسلام به اجتماع تأسیس و بنا میشوند. قرآن نیز در این خصوص میفرماید: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا؛ و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید».[100]برای اینکه مساجد جامع، مانع یا رقیبی برای رونق مساجد عادّی (غیرجامع) نشوند، باید موارد زیر توسّط مسئولان امر مورد توجّه قرار گیرد:

توجّه به موقعیّت مکانی مسجد جامع، قبل از احداث و عدمنزدیکی فاصله آن با مساجد عادی؛

ایجاد همبستگی و فرهنگسازی تفکّر و نگرش تجمیع بودن در بین متولّیان مساجد غیرجامع؛

مدیریت مسجد جامع به عنوان یک مسجد عادّی در شرایط و ایّام عادّی و جلوگیری از کاهش رونق مسجد جامع و و تلاش برای فعّال بودن آن؛

تشکیل جلسات و ایجاد تفاهم بین متولّیان مساجد عادّی شهر به منظور همکاری در مناسبتهای فراگیر و جمعی؛

تشکیل هیئت امنای مساجد جامع با همکاری و مدیریت مشارکتی هیئت امناهای مساجد عادّی؛

تبلیغ و اشاعه فرهنگ حضور در مساجد جامع، ضمن تأکید بر رعایت حقّ همسایگی مساجد عادّی.

 

6.عزاخانه موقّت یا خیمههای سوگواری

انتقاد از نحوه و سبک عزاداری سیّد و سالار شهیدان از انتقاداتی است که به دلیل همهگیر بودن و همهپذیر بودن، در بسیاری از موارد راه به جایی نبرده و حتّی با فشار و برخوردهای قهرآمیز برخی افراد همراه میگردد. تا جایی که گاهی فرد منتقد را مخالف عزاداری امام حسینj و یارانش میشمارند. با وجود این، همه آحاد جامعه و همه عاشقان سرور و سالار شهیدان و یاران آن حضرت، بر این نکته اتّفاقنظر دارند که در همه مراحل عزاداری آن حضرت و عزاداری در سایر مناسبتها، باید منزلت، شأنیّت و مرتبت این حضرات و اهمّیت واقعه عاشورا توسّط متولّیان امر و همه عزاداران رعایت شود.

عزاخانه و ماتمخانه، خانهای است که در آن عزا برپا میکنند. به عبارت دیگر، جایی که در آن مراسم عزا برپا دارند، ماتمسرا یا مصیبتسرا یا عزاخانه محسوب میشود.[101]موضوع عزاخانههای موقّت، به طور معمول در ایّام محرّم و صفر مطرح میشود. این مکانها مخصوص هیئتهای تشکیلاتی و گسترده خاصّ هستند و در کوچههای خلوت یا بر روی محوّطه میادین پُرتردّد و به کمک چادر و داربستهایی خاصّ یا سایر ابزار اسکلتی آماده، احداث میشوند که در ایّام محرّم و صفر عزاداری شهدای کربلا در داخل آن انجام میشود.

 

6-1. خاستگاه عزاخانههای موقّت

خیمه سوگواری، رسمی قدیمی در بین مردمان ایران بوده است. مردم دوره آلبویه، به دستور معزّالدوله دیلمی در سال 352ق، در عاشورا خیمههایی برای عزاداری در خیابانها برپا میکردند. در برپایی خیمه، از داربستهای چوبی یا فلزّی استفاده می‏شد و روی آن را با پارچههای برزنتی می‏پوشاندند. این رسم همچنان باقی است.[102]

 

6-2. آسیبها و راهحلها

در روزهای آخر ماه ذیالحجّه برخی از مسئولان اجرائی و خدماتی هیئتها، مقدّمات عزاخانه‌‌های موقّتی را در سطح شهر آماده میکنند. بسیاری از این عزاخانهها با فاصله کمی از مساجد برپا میشوند. البتّه برخی از آنها بسیار مهم و فراگیر هستند که بسیاری از مسئولان کشوری و لشگری و مسئولان شهری در مراسمهای آن شرکت نموده و در بین عزاداران حضور مییابند. بسیار روشن است که مراسم عزاداری و برپایی خیمههایی که به صورت نمادین است و انجام دستهرویها در اطراف میدانها و مسیر خیابانها، در راستای وحدت و همصدا شدن، به نمایش گذاشتن مقام تشیّع و قدرت ایمان آنها، وحدت و یکپارچگی، حفظ فرهنگها و سنّتهای مربوط به سبک عزاداری، ایجاد پیوند عاطفی و قلبی با اهلبیتb، به خصوص امام حسینj و یارانش و... بسیار مطلوب است. با وجود این، برخی از آسیبهای این مراکز عبارتست از: حرمتشکنی احتمالی توسّط برخی فرصتطلبان به دلیل فقدان قداست مکان، عدم توجّه به اشعار و مضامین و مفاهیم نوحهها توسّط مدّاحان و نوحهخوانان، کاهش اعتبار مساجد، خالی شدن مساجد از عزاداران حسینی و... .

عزاداری سنتی، منبرهایی پر از آیات قرآن و حدیث میخواهد و مداحیهائی را که از اشعار شعرای بزرگی همچون محتشم کاشانی بهره داشته باشد میطلبد. امروز، این قبیل عزاداری هر چند کم پیدا میشود، ولی در غربت و انزوا قرار دارد. برای جلوگیری از پراکندگیهای غیرلازمِ محافل عزاداری، از قبیل چادرهای مکرّری که در خیابانها و کوچهها دیده میشوند، تجمیع نمودن آنها در مساجد محلّ میتواند یکی از اقدامات مؤثّر در جهت ممانعت از هرز رفتن امکانات و نیروها و جلوگیری از پدید آمدن انحرافات، خرافات و آلودگیها در محافل و مجالس عزاداری باشد. پدیده پراکندگی غیرلازم چادرهای عزاداری، متأسّفانه در سالهای اخیر در حال رشد است و یکی از عوامل سطحی شدن و دور شدن عزاداریها از مسیر صحیح، همین پدیده است. خودداری مراکز حمایتی از دادن امکانات به این چادرها و هدایت مشفقانه آنها به ادغام شدن در مراکز اصلی محلّهها از یک طرف موجب رونق مساجد میشود و از طرف دیگر، به حذف یکی از عوامل انحراف در عزاداریها منجر میگردد.[103]

یکی از سازمانهای اثرگذار در خصوص برپائی مراسم و محافل مذهبی و فرهنگی، سازمان فرهنگ و ارشاد اسلامی است. همانگونه که این سازمان در صدور مجوّز برگزارى جشنوارهها، کنگرهها و مراسم فرهنگى و ادبى فعّالیّت دارد، بهتر است که در امور مربوط به مجالس و محافلی که خارج مساجد و در فضای غیررسمی شهر و در کوی و برزن برپا میشود، وارد شود تا احتمال فعّالیّت برخی گروههای سؤاستفادهکننده کاهش یابد.

سازمان تبلیغات اسلامی نیز باید با تأکید بر محوریّت مساجد، محلّ فعّالیّت اصلی هیئتهای مذهبی را در مسجد متمرکز کند و با هرگونه رقابت کردن با مسجد و کاهش رونق مساجد و خالی شدن آنها که از نحوه فعّالیّت برخی هیئتها ناشی میشود، حسب آئیننامههای سازمانی، برخورد و ارشادهای لازم را ارائه نماید.

 

7. عزاداری، روضهخوانی و برگزاری سفرههای چند روزه در محرّم، صفر و فاطمیّه در منازل

روضهخوانی و عزاداری، از زمان ائمّهb شروع شد و در زمان آلبویه، جهشی در این زمینه اتّفاق افتاد که یکی از مهمترین مراحل عزاداری امام حسینj، بعد از قدرت یافتن سلسله آلبویه در قرن چهارم هجری است. صفویّه، دولت شیعی بود و از رسوم دربار آن روزگار این بود که شاعران در رثای امام حسین و ائمّهb شعر میگفتند و صله دریافت میکردند؛ همچنین زمانی که روضهخوانی رونق یافت، کتابهای مقتل زیادی نیز نوشته شد. در این زمان کتاب «روضة الشّهداء» به رشته تحریر درآمد و قوّه محرّکهای برای پیدایش مراسم محرّم شد که از بطن آن، سبک تازهای از فعّالیّت به نام روضهخوانی یا قرائت «روضةالشّهداء»، به وجود آمد.[104]

در آموزههای اسلامی به برگزاری مجالس عزاداری در سوگ معصومانb سفارش شده است. امام باقرj در این مورد فرمودند: «إِذَا کَانَ ذَلِکَ الْیَوْمُ بَرَزَ إِلَى الصَّحْرَاءِ... ثُمَّ لْیَنْدُبِ الْحُسَیْنَj وَ یَبْکِیهِ وَ یَأْمُرُ مَنْ فِی دَارِهِ بِالْبُکَاءِ عَلَیْهِ وَ یُقِیمُ فِی دَارِهِ مُصِیبَتَهُ بِإِظْهَارِ الْجَزَعِ عَلَیْهِ وَ یَتَلَاقَوْنَ بِالْبُکَاءِ بَعْضُهُمْ بَعْضاً فِی الْبُیُوتِ وَ لْیُعَزِّ بَعْضُهُمْ بَعْضاً بِمُصَابِ الْحُسَیْنِj؛ (شایسته است که شیعه ما) در روز عاشورا به سوی صحرا برود و سپس بر حسینj ندبه و عزادارى و گریه کند و به اهل خانه خود دستور دهد که بر او (امام حسینj) بگریند و در خانه‏اش با اظهار گریه و ناله بر حسینj، مراسم عزادارى برپا کند و یکدیگر را با گریه و تعزیت و تسلیتگویى در سوگ امام حسینj در خانه‏هایشان ملاقات کنند.[105]

 

7-1. آسیبها و راهحلها

برگزاری سفرههای عزاداری چندروزه در محرّم، صفر و ایّام فاطمیّه و... در برخی منازل، به منظور به جا آوردن نذر یا قسم مرسوم است. در این مراسمها به طور معمول یک فرد حقیقی یا یک شخصیّت حقوقی بانی و برنامهریز است و همه امور مربوط به این مجالس را به عهده میگیرد. این مراسمها در بیشتر اوقات، منطبق با زمان برگزاری مراسمها عزاداری محرّم، صفر و ایّام فاطمیّه یا لیالی قدر و سایر شبهای ماه رمضان در مساجد است که این امر موجب کاهش رونق مساجد میشود. مبلّغان یا خطیبان مراسمهای روضهخوانی، قبل از هر سخن و بیانی باید ابتدا به اهمّیت مسجد و جایگاه معنوی و منزلت اعتقادی و عرفانی آن بپردازند تا بانیان اینگونه مراسم در دفعات بعدی، مراسمهای خود را در مساجد برپا نمایند.

در برخی موارد، دلیل استفاده از منازل به جای مسجد برای اینگونه مجالس، فقدان فضای کافی یا امکانات و عدمتمایل متولّیان مساجد به برگزاری اینگونه محافل در مسجد است. برخی از این مجالس در قالب مجلس خاصّ زنانه و با حضور خواهران روحانی به عنوان روضهخوان و واعظ برگزار میشود؛ چرا که بعضی از مساجد ساخته شده، فاقد بخشی به عنوان قسمت زنانه هستند و این انگیزهای برای رقابت با مساجد است. متولّیان و معماران مساجد و مسجدسازان باید با رعایت عدالت و عدمتبعیض جنسیّتی، مسجد را طوری بسازند که همه گروه‌‌های جمعیّتی و جنسیّتی، بتوانند در مسجد شرکت نمایند و مجالس مذهبی و اعتقادی را برپا نمایند. به نظر میرسد که در این خصوص تخریب مساجد ناکارآمد و دارای عملکرد ضعیف (بارعایت احکام مساجد و استعلام فقهی از علمای دینی در صورت نیاز) برای توسعه فیزیکی و رفع کمبودهای امکانات لازم وضروری باشد.

 

8. مساجدِ مصداق مسجد ضرار، رقیبی دیگر برای مساجد واقعی

بسیار روشن است که در حال حاضر در برخی شهرها و برخی مجتمعهای مسکونی، دچار کمبود مسجد هستیم و مؤمنان برای استفاده از مسجد، ملزم به طی مسافت طولانی و صرف زمان و انرژی نامتعارف هستند. مقوله کمبود مساجد در برخی از شهرها، مانند تهران بسیار جدّی است. ساخت مسجد باید با پراکندگی جمعیّت سرانه در هر محدوده جمعیّتی متناسب باشد.

با این حال، با بررسی برخی روستاها و شهرها و محلّات، برخی مساجد یافت میشود که برای تفرقه یا با نیّت غیردینی بنا شدهاند. زیاد بودن تعداد مساجد نسبت ظرفیّت جمعیّت تحتپوشش، عامل دیگری است که رونق مساجد را نسبت به یکدیگر کاهش میدهد. گاهی اوقات در ابتدا و انتهای یک خیابان کوچک، دو مسجد احداث میشود و افراد ساکن در کوچههای مُشرف به این خیابان در تصمیمگیری برای حضور در این مساجد، مردّد هستند. در برخی از واحدهای کوچکتر جمعیّتی، مانند روستاها و محلّات و دهکدهها، به دلیل مسائل فرهنگی و اجتماعی خاصّ بین گروه‌‌های جمعیّتی و وجود نگرش قبیلهای، تعدّد مساجد بیشتر به چشم میخورد که بسیاری از خاستگاه آنها، درگیریها یا اختلافات احتمالی بین افراد بوده است. چنین مساجدی مصادیق مسجد ضرار هستند. قرآن در این مورد میفرماید: «وَ الَّذینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً وَ تَفْریقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنینَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ الْحُسْنى‏ وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکاذِبُون‏؛ و آنهایى که مسجدى اختیار کردند که مایه زیان و کفر و پراکندگى میان مؤمنان است، و نیز کمینگاهى است براى کسى که قبلاً با خدا و پیامبر او به جنگ برخاسته بود و سخت سوگند یاد مى‏کنند که جز نیکى قصدى نداشتیم؛ ولى‏ خدا گواهى مى‏دهد که آنان قطعاً دروغگو هستند».[106]

سازمان اوقاف و امور خیریّه (به همراه سایر سازمانهای اثرگذار) باید در صدور احداث مساجد، ضمن بررسی نیّات افراد و مطالعه فرهنگ محلّ مورد تقاضا، با کمک مبلّغان محلّی مستقر به انگیزه معنوی یا غیرمعنوی افراد پی برده و بر حسب مقررات و آییننامههای سازمانی خود، مانع از ساخت احتمالی مساجدی با مصادیق مسجد ضرار گردد و در صورت نیاز با یاری سازمان تبلیغات اسلامی به توسعه فرهنگی و اجتماعی محلّات و حتّی روستاهای دورافتاده و کوچک کمک نماید. البتّه امروز با رشد فرهنگی و اشاعه آموزه‌‌های فرهنگ اسلامی این تفکّرات و اینگونه مساجد کمتر مشاهده میشود. بر اساس احکام فقهی مستخرج از آیات شریف قرآنی، ساختن مسجد در نزدیک مسجدی دیگر برای ایجاد تفرقه، احداث دو مسجد جامع در درون یک شهر، امامت دو امام در یک مسجد و انعقاد دو جماعت همزمان در یک مسجد جایز نیست.[107]

 

8-1. آسیبها و راهحلّها

تعدّد مساجد و مسافت غیرمنطقی و اندک بین مساجد مشکلات متعدّدی را دامن میزند. زیاد بودن مساجد در برابر همدیگر و ساختن مساجد بر اساس چشمو همچشمی، نگرشهای تعصّبی و قبیلهای و بدون نیّت دینی و... رقیبی دیگر برای مسجد محسوب میشود. این موضوع، مشکل مدیریت بر آنها و سازماندهی را مشکل میکند. آسیبها و کشمکشهایی مانند رقابت شدید و توسّل به راههای مختلف در جذب افراد، خالی شدن یکی از آنها یا خالی شدن مساجد دارای مدیریت ضعیفتر، تفرقه بین افراد و کاهش وحدت اهالی محلّ، تغییر نیّات خالص به نیّات شخصی یا گروهی یا قبیلهای و مشکلات متعدّد دیگر در صورت تعدّد بیمورد مساجد به وجود میآید.

راهحل این است که اینگونه مساجد که شاید در برخی موارد اندک، مصادیق مسجد ضرار باشد، باید با دقّت، بر اساس تحقیقات فرهنگی و اجتماعی محلّی شناسائی شوند تا ضمن بررسی، انگیزه بانیان از ساخت آنها مشخّص گردد. سپس، موضوع به طور دقیق از نظر فقهای اندیشمند و بر اساس احکام ثانویّه و دستورات حکومتی مورد مطالعه قرار گیرد تا اقدام شایسته شأن مساجد معمول گردد. روشن است که در صورت وجود مسجد مصداق مسجد ضرار، مسئولان محلّی و مؤمنان راستین باید بر حسب دستورات قرآنی و سنّت نبوی عمل کنند و تکلیف خود را تمام و کمال انجام دهند.

بهعلاوه، در صورت ضروری شدن دو مسجد نزدیک هم، راهکار دیگری باید اتّخاذ شود. در برخی موارد لازم است که دو یا چند مسجد رقیب در کنار به فعّالیّت بپردازند؛ البتّه نکته مهم این است که حداقل فعّالیّتهای مسجدی به طور مستمر باید در هر مسجدی برگزار شود و مسجد، به مسجد غیرفعّال تبدیل نشود. با رعایت این نکته مهم، برخی از راهکارهای مدیریت بهینه مساجد نزدیک به هم و رونق دادن بیشتر مساجد رقیب به شرح زیر است:

تقسیم تعدادی و تسهیم جمعیّتی همسایگان اینگونه مساجد به کمک مسئولان محلّی؛

تقسیم مجالس و محافل مذهبی و دینی بین دو مسجد بر اساس نوع مراسمها؛

تقسیمبندی دو مسجد بر اساس وظایف تخصّصی نسبی با مدیریت فرهنگی توانمند توسّط متولّیان و کارشناسان مذهبی و فعّالان فرهنگی؛

تضعیف یا حذف احتمالی سایر رقبای مساجد نزدیک که آن رقبا قداست و معنویّت کمتری نسبت به مسجد دارند (مانند حذف یک خانه فرهنگ روستایی یا یک عزاخانه موقّت دیگر).

با مطالعات میدانی، ضمن مدیریت آسیبهای فرهنگی و اجتماعی و بررسی تبعات امور و تلاش فرهنگی شخصیّت‌‌های نافذ میتوان این رقبا را حذف نمود.

 

9. هر مسجد، رقیب خودش

در ابتدا، شاید این سؤال در اذهان خواننده محترم تداعی شود که مسجد میتواند چگونه رقیب خودش باشد. مفهوم مسجد در برابر خودش با تأمّل در عبارت «تیشه به ریشه خود زدن» بیشتر آشکار میشود. همه رقبای مسجد وجود خارجی ندارند تا رقابت آنها با مسجد برای کاهش رونق مساجد به طور آشکار، مشهود باشد. برخی از رقبای مسجد نامحسوس یا نامشهود هستند. عناصر داخلی مسجد به عنوان یک رقیب نامحسوس برای خود مسجد مطرح هستند. البتّه تا زمانی که عملکرد عناصر مسجد مطلوب باشد، خود مسجد، رقیب دیگر نهادهای مقابل خودش محسوب میشود و رونق خوبی دارد، ولی در صورت بروز مسائل خاصّ و وجود ضعف یا نقص این عناصر، هر مسجد، رقیبی برای خودش محسوب میشود که باعث میشود تا افراد از مسجد و برنامههای مسجدی بیزار شوند.

 

آسیبها و راهحلّهای مدیریتی

عوامل و عناصر متعدّدی مطرح هستند که در بهبود یا کاهش رونق هر مسجد نقش دارد؛ برخی از آنها عبارتاند از: زرق و برق بیمورد مسجد، به روز نبودن مساجد از همه نظر، نحوه مدیریت مساجد توسّط عوامل مسجد (امام جماعت، متولّیان، مسئولان اجرایی)، تعدّد مدیریت و عدم تمرکز مدیریت، نداشتن بودجه کافی، سایر مسائل و مشکلات مساجد.

بر اساس مطالب مطرح شده میتوان گفت که عبارت مسجد در مقام رقابت با خود، به «مدیریت مسجد» اشاره دارد. برای تعریف مدیریت مسجد ابتدا باید مفهوم مدیریت مشخّص شود. برخی از تعاریف مدیریت عبارتاند از: «هماهنگ کردن منابع انسانی و مادّی برای نیل به هدف»؛[108]«فنّ بهتر بسیج کردن و بهتر ساماندادن و بهتر کنترل کردن نیروهای انسانی و به کار بردن آنها.»[109]در یک تعریف کلّی، مدیریت عبارت است از: «فراگرد بهکارگیری مؤثّر و کارآمد منابع مادّی و انسانی بر مبنای یک نظام ارزشی پذیرفتهشده که از طریق برنامهریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل عملیات برای دستیابی به اهداف تعیینشده صورت میگیرد.[110]

مدیریت مسجد، زیرمجموعه مدیریت فرهنگی و تربیتی است و با توجّه به اهداف مدیریت فرهنگی و تربیتی، میتوان نتیجه گرفت که اصول و قواعد مدیریت در عرصههای فرهنگی، تربیتی و نیز اجتماعی و سیاسی از پیچیدگی و گستردگیهای بسیاری برخوردار است. مدیریت مسجد (که هدف غایی آن رساندن بشر به کمال مطلوب دنیوی و اخروی است)، عبارت است از: «اداره یک سازمان معنوی از طریق هماهنگسازی منابع انسانی، مالی و مادّی، در جهت تحقّق اهداف الهی و معنوی».[111]بنابراین، محورهای مدیریت مساجد عبارتاند از: مشخّص کردن وظایف و اختیارات مدیر مسجد؛ تعریف موقعیّت و جایگاه اجتماعی موضوع مدیریت مسجدی؛ تعیین هدف یا اهداف مسجدی؛ برنامهریزی فعّالیّتهای مسجدی؛ ایجاد انگیزه در مجریان و شرکتکنندگان در مساجد؛ سازماندهی و اجرای برنامهها و فعّالیّتهای مسجدی؛ کنترل و نظارت بر برنامهها و بررسی اشتباهات و اجرای اصلاحات لازم.

راهحل همه آسیبهای مربوط به مسجد که در برابر رونق آن مطرح است، مدیریت بهینه و مطلوب مساجد است. مرکز رسیدگی به امور مساجد و برخی سازمانهای اثرگذار باید نظارت دقیقتری بر عملکرد مساجد و مسئولان مساجد داشته باشند. البته بحث در مورد نحوه مدیریت اثربخش مسجد و تبیین جزئیات آن، مباحث متعدّدی را شامل میشود که ذکر آن در این مقال نمیگنجد.[112]

 

10. فرهنگسرا (خانه فرهنگ)

فرهنگسرا از دو واژه «فرهنگ» و «سرا» تشکیل شده است؛ فرهنگ به معنی علم، دانش، ادب و معرفت، تعلیم و تربیت، آثار علمی و ادبی یک قوم یا ملّت است. گاهی به مجموعه عقاید و افسانهها و ترانههای محلّی یک قوم فرهنگ میگویند[113] وگاهی به آن فرهنج هم گفته میشود که به همان معنی علم، ادب و دانش است.[114]فرهنگ یا تمدّن، به مفهوم قومنگاری عامّ خود، مجموعه پیچیدهای است مشتمل بر معارف، معتقدات، هنر، حقوق، اخلاق، رسوم و تمامی تواناییها و عاداتی که بشر به عنوان عضوی از جامعه دریافت مینماید.[115]سرا یا سرای به مفهوم خانه، بیت، کوشک، قصر، بارگاه، منزلگاه و... است.[116]فرهنگسرا، مؤسّسهای با امکانات آموزشی که برای ترویج و گسترش ادبیات و هنر و یا اجرای برنامههای فرهنگی ایجاد میشود.[117]بنابراین، فرهنگسرا و خانه فرهنگ به یک معنا است. فرهنگسرا، مؤسّسهای برای فعّالیّت‌‌های فرهنگی مراجعهکنندگان است که به طور معمول دارای کتابخانه، سینما، تماشاخانه، موزه، میدانهای ورزشی و اسکانهای دیگر است.

مجتمع فرهنگی، نهادی مشابه فرهنگسراست، با این تفاوت که کارکردهای بیشتری دارد. مجتمعهای فرهنگی اصطلاحی است که به مجموعهای چند کارکردی اطلاق میشود. مراکز تفریحی، تجاری، ورزشی و آموزشی از اجزای تشکیلدهنده این مجتمعها هستند. امروز، مجتمعهای فرهنگی را یکی دیگر از مراکزی میدانند که با مسجد موازیکاری میکند. به طور خلاصه میتوان گفت که فرهنگسرا به مجموعهای فرهنگی و هنری اطلاق میشود که برای ارائه خدمات فرهنگی به شهروندان، توسّط شهرداریها ساخته میشود. فرهنگسرا دارای کارکردهایی مانند برگزاری جشنوارهها، برگزاری کارگاههای مختلف اعمّ از هنری، فرهنگی و اجتماعی، نمایشگاههای عرضه محصولات هنری ـ فرهنگی و... هستند.

 

10-1.آسیبها و راهحلها

 فرهنگسرا، امروز مهمترین نهاد موازی مسجد در حوزه فرهنگ است و در آسیبشناسی وضعیّت کنونی مساجد ایران باید به آن توجّه ویژهای صورت گیرد.[118]فرهنگسراها بر پایه شیوه فعّالیّت به یکی از محورهای سهگانه شخصیّت (کیستی)، محتوا (درونمایه) و نهاد میپردازند. فرهنگسراهای شخصیّتمحور، عبارتاند از: فرهنگسراهای کودک، نوجوان، جوان، دانشجو، دختران و سالمند. فرهنگسراهای محتوامحور، عبارتاند از: اندیشه، قرآن، ولاء، انقلاب، پایداری، هنر، قانون، تیرهها (اقوام)، ورزش، دانشها، تندرستی، طبیعت و فنّآوری اطّلاعات. فرهنگسراهای نهادمحور، عبارتاند از: خانواده، مدرسه و شهر.[119]فرهنگسراها در رشتههایی مانند قرائت، تجوید، روانخوانی، ترجمه و تفسیر قرآن، تفسیر نهجالبلاغه، تحلیل تاریخ اسلام، کلاسهای اعتقادیـ‌‌مذهبی، گفتمانهای دینی، احکام، مفاهیم اخلاقی و... نیز فعّالیّت میکنند. این در حالی است که انجام این آموزشها باید در مساجد خالی و بیرونق کنونی انجام شود. پیامبر اسلامn فرمودند: «اِنَّما نُصِبَتِ الْمَساجِدُ لِلْقُرْآنِ؛ مسجدها را برای قرآن خواندن ساختهاند»[120]و در جائی دیگر میفرمایند: «وَ مَنْ اًحَبَّ الْقُرْآنَ فَلْیُحِبَّ الْمَساجِدَ؛ کسی که دوستدار قرآن است، مساجد را نیز دوست دارد».[121]بنابراین، قرآن کلام خدا و مسجد خانه خدا و هر دو نور خدا هستند و بین قرآن و مسجد، پیوندی غیبی وجود دارد.

برای رفع این آسیبها یک راهحل این است در شرایط کنونی فرهنگی و اجتماعی، در کنار مساجد، فرهنگسرا هم ساخته شود تا نوجوان و جوانی که در فرهنگسرا حضور مییابد، در کنار آن به مسجد هم سوق یابد.[122]در همین راستا، فعّالیّتها و رشتههایی که فرهنگسراها در قالب آن به ارائه خدمات اقدام میکنند، نباید با فعّالیّتهای دایر در مساجد تداخل داشته باشد، بلکه بهتر است رشتههایی مانند آموزش قرآن و تفسیر در مسجد برگزار گردد.

فرهنگ و ارشاد و شهرداریها باید نظارت و بازرسی دقیقتری بر عملکرد فرهنگسراها داشته باشند تا انحرافات احتمالی عملکرد آنها از اساسنامه مصوّب و فعّالیّتهای خلاف اصل اشاعه فرهنگ اسلامی اصلاح و برطرف گردد. نکته دیگر اینکه فعّالیّتها و برنامههای فرهنگسراها در ساعات اقامه نماز جماعت و ساعات برگزاری مجالس و محافل مذهبی (مانند عزاداریها و...) در مساجد، تعطیل گردد و ارجحیّت پرداختن به فعّالیّتهای خاصّ مسجدی آشکارا رعایت گردد.

برخی از دشمنان اسلام و قرآن با سرمایهگذاریهای بلندمدّت و منسجم درصدد آن هستند تا از پتانسیل اجتماعی و تجمّع و تردّد نوجوانان و جوانان در فرهنگسراها سؤاستفاده نمایند. آنان از هر فرصتی برای اهداف شوم خود و تضعیف فرهنگ و آئین ناب اسلامی بهره میگیرند. در این خصوص، فعّالان نشر فرهنگ اسلامی و مبلّغان دینی باید ضمن ورود به مقوله نظارت بر فرهنگسراها، با همکاری نهادهای کشوری، تلاش بیشتری نمایند؛ چرا که نشر رفتار فرهنگهای غیراسلامی و غیرایرانی به تدریج اهمّیت مسجد را در ذهن نوجوانان و جوانان تضعیف و رونق مساجد را کم میکند.

 

11. رسانههای جمعی

رسانه جمعی همان رسانه گروهی و رسانه همگانی است و وسیلهای است که اخبار و اطّلاعات را به مردم میرسانند؛ مانند: رادیو، تلویزیون، روزنامه، مجلّه، شبکههای کامپیوتری و...[123]رسانه یا «Media» در لغت به معنی رساندن است و به آن دسته از وسایلی گفته میشود که انتقالدهنده فرهنگها و افکار عدّهای به گروهی دیگر باشد. رسانه، وسیله حامل پیام از فرستنده به گیرنده است. کتاب، مجلّه، عکس، فیلم، نوار صوتی و تصویری، ماهواره و... نمونههایی دیگر از رسانه هستند.

 

آسیبها و راهحلها

امروز، رشد شگفتآور فنّآوریها و رسانههای اطّلاعاتی و ارتباطی مدرن و اقبال گسترده اقشار گوناگون جامعه به این رسانهها، افزون بر ایجاد فرصتهای خاصّ و بیبدیل، تهدیدها و چالشهای مهمّی را نیز فراروی جوامع گوناگون نهاده است. در این زمینه، جوامع دینی با چالشهای بیشتری مواجه هستند. فضای کلان حاکم بر این رسانهها (ماهواره و اینترنت)، فضایی متکثّر، سکولار و اباحهگرانه است. از اینرو، بحث کردن در مورد رسانه مدرن و مسجد (به عنوان نهادی دینی) از اهمّیت خاصّی برخوردار است و چگونگی تعامل و یا رقابت این دو نهاد، یکی از مباحث مهم در الگوی آسیبشناسی مسجد است. مباحث این بخش در دو بعد است که عبارتاند از:[124]اوّل محتوا، یعنی گاهی رابطه محتوای رسانه با مسجد، مورد نظر است. دوّم زمان، گاهی تداخل زمانی استفاده از رسانه با زمان حضور و فعّالیّت در مسجد مورد توجّه است.

راهحل این است که در رسانهها، به خصوص صدا و سیما، در فرهنگسازی رفتارهای مسجد در مخاطبان بیشتر تلاش نماید و در برنامه و فیلمها و سریالها، به قداست مسجد در برابر سایر مکانها به طور عملی تأکید نماید. برنامههای جذّاب و پرمخاطب باید در زمان اذان و هنگام فعّالیّت مساجد، تعطیل و به تعویق افتد تا همه مخاطبان به سمت مساجد و شرکت در برنامه‌‌های مسجدی ترغیب شوند. همچنین، زمان پخش برنامه‌‌های زنده، مانند فوتبال (خارجی یا داخلی) و... نباید با اوقات شرعی و برنامه‌‌های مسجدی تداخل داشته باشد.

بهتر است که در تهیّه فیلم و سریالها، شخصیّتهای مسجدی و افراد متدیّن و مجّبه پرورشیافته مسجد بیشتر حضور یابند و در صحنههای فیلم‌‌ها، نسبت انجام فرایض دینی اسلام (به خصوص نماز جماعت به هنگام مواقع شرعی در مسجد) توجّه بیشتری شود؛ بهگونهای که برای مخاطب غیرمسلمان، مسلمان بودن بازیگران، فیلمسازان و... مشخّص شود. از ساخت یا تولید هرگونه فیلم و برنامه و سریال که موجب تضعیف شخصیّت افراد مسجدی و پرورشیافته مسجد و کاهش رونق مساجد میشود، باید خودداری شود و برای تولیدکنندگان اینگونه فیلمها، برنامهها و سریالها، حقّ استفاده از حمایتهای معنوی، مادّی و مدیریتی حذف شود.

 

12.مسجد مجازی

 مسجد مجازی، عبارت است از وجود همه ساز و کارهای (ارکان) یک مسجد واقعی (فیزیکی) در فضای مجازی، اعمّ از اینترنت و... . مسجد مجازی، همگام با پیشرفتهای فنّّآوری جدید مطرح شده است و موجب تبلیغ اسلام در دنیای مجازی اینترنت شده و راهی برای مقابله با جنگ نرم دشمنان اسلام است. هر چند به فرموده رهبر معظّمK تحوّل، راز ماندگاری و تعالی بشر است و کنارهگیری از تحوّل، موجب از بین رفتن و یا منزوی شدن خواهد شد،[125]ولی مساجد مجازی نوعی رقیب برای مساجد واقعی محسوب میشوند.[126]

 

آسیبها و راهحلها

گسترش مساجد مجازى، موجب دورى مردم از مساجد مى‏شود. رسانه‏ها اعمّ از تلویزیون، رادیو و اینترنت خود به نحوى، رقیب مساجد است. بردن مساجد به فضاى وب (web)، در کاهش استقبال از مساجد و تضعیف رونق مساجد مؤثّر است؛ زیرا آن نیازى را که مساجد پاسخگوی آن بودند، این بار به آسانى در اینترنت، قابل یافتن است.

تقدّس مسجد به دلیل ساختمان فیزیکی آن است. وجود احکامى که در مورد خود ساختمان مسجد در فقه اسلامى مطرح است، بیانگر آن است که خود ساختمان مسجد، جایگاهى خاص دارد.[127]مسجد مجازى، دلیل فقدان این مزیّت نمى‏تواند مطلوب باشد. آنچه بر مسجد، قداست بخشیده است، انتساب آن به خداست. قرآن در این مورد میفرماید: «فی‏ بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصال؛ در خانه‏هایى که خدا رخصت داده که قدر و منزلت‏ آنها رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود. در آن خانهها هر بامداد و شامگاه او را نیایش مى‏کنند‏».[128]بر اساس این آیه، علّت رفعت این خانه‏ها همان «یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ» است.[129]بنابراین، تعدّد مساجد مجازی در فضای وب و استفاده از آن موجب تقدسزدائی مساجد فیزیکی، اعتیاد بیشتر جوانان و جوانان به اینترنت، محرومیّت از ثواب حضور در فضای فیزیکی مساجد و در نهایت، کاهش رونق مساجد میشود.

در شرایط کنونی باید به گونهای عمل نمود تا این «رقیب» رسانه‏اى مسجد، «رفیق» مسجد گردد. به عبارت دیگر، بهتر است که مدیران فضاهای فرهنگیـ‌‌سایبری به گونهای تلاش نمایند تا مساجد مجازی در راستای کارکردهای رسانهای مسجد فعّالیّت نمایند و همگام با فعّالیّتها و مناسبتهای دینی، فضای مساجد مجازی تغییر یابد و با مساجد فیزیکی همسو باشند. مسئولان فرهنگی کشور اسلامى باید تلاش نمایند تا رسانه‏هاى مدرن، رقیب و در عرض مسجد نباشند، بلکه یار و یاور مسجد و در طول آن قرار گیرند؛ چون رفتار آنها اگر از کارکرد رسانه‏اى مسجد بکاهد، مصداق «منع مساجد» خواهد بود که در مباحث اوّلیه این نوشتار به طور مفصّل به آنها اشاره شده است.

 

ج)آسیبهای دیگر رقبای مسجد

در مطالب قبلی مهمترین رقبای مسجد مطرح شد. بسیار روشن است که با مداقه در ابعاد موضوع، رقبای بیشتری شناسائی میشوند؛ مانند نمازخانهها، مصلّی، امامزادهها، برخی بقاع متبرکه و... که به منظور اختصار تشریح و تبیین نشدهاند. در این نوشتار، مهمترین رقیبان مسجد بیان شد که از جنبه واژگانی و اصطلاحی و برخی مطالب مرتبط مورد بررسی قرار گرفت و فلسفه وجودی و نحوه گسترش آنها بیان گردید. سپس در ذیل هر کدام از رقیبان مسجد به آسیبهای مربوط به آن و برخی راهحلها اشاره گردید. علاوه بر موارد ذکر شده، با جمعبندی و با نگاهی دیگر به مباحث مطرح شده آسیبهای دیگر مترتّب بر مسجد از سوی رقیبان مسجد را میتوان به شرح زیر خلاصه نمود:[130]

 کاهش رونق مساجد و تضعیف کارکردهای آن در همه ابعاد و کاهش حضور اقشار مختلف مؤمنان در همه گروههای سنّی و جمعیّتی و کاهش منزلت همهجانبه و قداست مساجد در نظر مردم به خصوص نوجوانان و جوانان.

 ایجاد شبهههای اعتقادی و مذهبی به دلیل عدم استفاده از متخصّصان دین و امور فقهی و منزوی شدن برخی سنّتهای گرانقدر مذهبی و بعضی آیینهای اعتقادی تأیید شده اسلام؛

ایجاد فرصت سوء استفاده برای برخی دشمنان فرهنگ اسلامی و قرآنی در داخل یا خارج کشور؛

 تحمّل هزینههای متعدّد و غیراثربخش به دلیل ایجاد یا گسترش مکانها و ابنیه دارای اهداف موازی؛

 عدم بهرهگیری از اساتید و خطیبان و عالمان دین و اندیشمندان روحانی به دلیل حذف یا کاهش یا غیرفعّال شدن مساجد؛

 تضعیف برخی آموزههای دینی خاصّ محیط و فضای مسجدی و بینصیب ماندن مردم از اثرگذاری معنوی و عرفانی محیط فیزیکی مسجد و محرومیّت از ثواب حضور بیشتر در مساجد؛

 ایجاد برخی موقعیّتهای احتمالی برای عدم تربیت دینی و عدم پرورش مسجدی کودکان و نوجوانان و جوانان؛

 کاهش میزان جمعیّت مسجدی با اخلاص برای تصدّیگری مسئولیّتهای مدیریتی و اجرائی در آینده برای ساختن و آباد کردن ایران اسلامی.

 

نتیجهگیری، ایدهپردازی و پیشنهادات کاربردی

برخی از مکانهای مطرح شده در مطالب فوق، دارای قداست نسبی هستند و در فرهنگ عامّه، منزلت معنوی دارند، ولی با تعریف بیان شده «مسجد» در ابتدای بحث متفاوت هستند. بنابراین، از نظر فقهی جایی که بدون وقف، محلّ نماز است یا برای نماز خواندن تعدادی خاصّی وقف یا ساخته شده است، مسجد نیست. همچنان که تکّیه، خانقاه و حسینیّه هم حکم مسجد ندارد. مراکز و نهادهای رقیب مسجد نمیتوانند از نظامهای اجتماعی حذف گردند؛ زیرا با توجّه به توسعه و گسترش فرهنگی، برخی از نیازهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ملّتها از طریق این نهادها برآورده میشود؛ به عبارت دیگر، توسعه همهجانبه اجتماعی و جمعیّتی باعث شده است تا این نهادها که رقیب مساجد هستند، ایجاد و توسعه یابند. بنابراین، نمیتوان با یک سبک مدیریت مکانیکی و سبک رهبری غیرارگانیک به حذف آنها اقدام نمود. نگارنده بر این عقیده است همانگونه که مدیریت مساجد به عهده مرکز رسیدگی به امور مساجد کشور است، باید این نهادها به طور مستقیم یا غیرمستقیم، تعاملی یا مشاورهای زیر نظر مرکز مزبور فعّالیّت نماید. در این راستا، پیشنهادهای زیر ارائه میشود:

بسیاری از این مراکز با مجوّزهای رسمیسازمانهای دولتی، مانند شهرداریها، سازمان تبلیغات، فرهنگ و ارشاد و... مجوّز فعّالیّت دریافت میکنند و دارای دستورالعمل خاصّ خود هستند. با وجود این و به دلیل تشابه نسبی عملکرد این نهادها با مساجد، بهتر است برخی از نکات و مفاد متن این دستورالعملها توسّط مرکز رسیدگی به امور مساجد یا با تأثیرگذاری مستقیم یا غیرمستقیم آن تهیّه، تنظیم و تدوین شود.

تشکیل گروه بازرسان فرهنگی متشکّل از نخبگان امور مدیریت و مهندسی فرهنگی که نمایندگانی از سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات، فرهنگ و ارشاد اسلامی، اوقاف و امور خیریه، شهرداریها داشته باشد و انجام بازدید از نحوه عملکرد مبلّغان و روحانیون و متولّیان و خدّام مساجد و کارکرد مسئولان فرهنگسراها، خانههای فرهنگ و هنر و نظارت بر فضاهای مجازی فرهنگی.

ایجاد تعامل و تفاهم سازمانی یکپارچه بین سازمانهای مسئول و دستاندر کار، مثل سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات، فرهنگ و ارشاد اسلامی، اوقاف و امور خیریه، شهرداریها و... در مدیریت نهادها و مراکز فرهنگی رقیب مسجد، برای بررسی و نظارت عملکرد آنها به صورت ضمنی و همپایه که با تأثیرگذاری مستقیم سازمان رسیدگی به امور مساجد همراه باشد.

نظارت و بازدید از مراکز دیگر به صورت دورهای سهماهه یا ششماهه یا در حین مناسبتها، به منظور تلاش در رفع اشکالات و کشف موارد خاصّ مربوط به مراکز فعلی؛

برطرف کردن کاستیها، نقصها و ضعفهای مساجد فعلی (مانند مشکلات مربوط به مکان حضور بانوان، توجّه به برگزاری مجالس خاصّ زنانه یا سایر گروههای جمعیّتی، ایجاد فضا و امکانات لازم برای همه گروههای سنّی، مشکلات و مسائل وقفی، مدیریت مساجد و...)؛

مکانهای فاقد شأنیت مذهبی و اعتقادی تعطیل شوند یا فعّالیّت‌‌های مذهبی تخصّصی انجام ندهند و این امور به مساجد سپرده شود.

عموم مردم که متقاضی خدمات از مکانهای رقیب مسجد هستند، از نظر نگرشی توجیه و با فرهنگسازی، تصوّرات ذهنی آنان اصلاح شود؛ به گونهای که محوریّت و برتری مسجد بر سایر مراکز رقیب به خوبی آشکار گردد.

توجّه برنامهریزان امور فرهنگی و اجتماعی به اینکه آغاز و پایان همه فعّالیّتهای سراسری مردمی و ملّی (مانند راهپیمائیها) از مسجد شروع و به مسجد ختم شود تا محوریّت مسجد در همه امور زندگی نهادینه شود.

در شهرهای فاقد مسجدجامع، مسجد جامع مناسب بنا شود و فعّالیّتهای مذهبی و نمازهای خاصّ یا امور دارای جنبه همبستگی و وحدت عمومی، با مدیریت و تعامل متولّیان مساجد غیرجامع، در مساجد جامع برگزار شوند.

همه مراکز باید اولویّت را به مسجد بدهند و مسجد، سرآمد و فوقِ همه رقبایش باشد و مراکز و نهادهای دیگر، مؤیّد مسجد و فعّالیّتهای مسجدی باشند نه در مقابل یا خلاف مسیر آن.

برقراری تعامل و همفکری و نشستهای دو یا چندجانبه مرکز رسیدگی به امور مساجد با مراکز یا سایر نهادهای مرتبط با مساجد باید دقیقتر و کاملتر انجام شود. این نشستها باید با تفاهمنامههای کاربردی و در راستای رونق و توسعه مساجد همراه باشد و محوریّت و جامعیّت مساجد حفظ و تقویّت گردد.

مهندسان و معماران مساجد و شهرسازی باید ضمن توجّه به سرشماریها و تخمین جمعیّت و عنایت به روند و نرخ رشد آن به ساخت مساجد بر اساس جمعیّت سرانه در هر محلّه، شهر، شهرک و مجتمعهای مسکونی و واحدهای آپارتمانی و... اقدام نمایند. نباید مساجدی ساخته شوند که پس از اندک زمانی، گنجایش مسلمانان و مؤمنان نمازگزار را نداشته و آنان به مراکز یا محافل رقیب مساجد سوق داده شوند.

پیشنهاد میشود که به موضوع عذر شرعی بانوان برای حضور در مساجد توجّه بیشتری مبذول گردد. با انتخاب بانوان توانمند به عنوان اعضای هیئت امنای مساجد، نظرات و مشاورههای لازم در امور زنان از آنها اخذ و در اجرای تصمیمات لحاظ شود. با مهندسی دقیق، میتوان به گونهای مساجد را معماری و احداث نمود که فضاهایی برای بانوان معذور در نظر گرفته شود. این فضاهای شبهمسجدی، باید بهگونهای ساخته شود که ضمن اتّصال یا ارتباط به بنای اصلی مساجد، با رعایت قداست مسجد و رعایت احکام شرعی، استفاده بانوان معذور، از برخی برنامههای مذهبی، فرهنگی و سخنرانیها مانند سایرین به سهولت امکانپذیر باشد. این دقّتنظرِ مهندسان و متولّیانِ امر و توجیه یا اصلاح نیّت واقفین موجب میشود تا بانوان به بهانه ایّام معذوریّت، به سمت مکانهای رقیب مساجد هدایت نشوند و همچنان تا حدّامکان در برخی فعّالیّتهای مذهبی و فرهنگی مساجد شرکت نمایند.

اِعمال نظارت تعاملی و مشاورهای بر مراکز رقیب مسجد به منظور رفع اشکالات و ضعفها و بهینهسازی عملکرد؛

کنترل نظارت دورهای سهماهه یا ششماهه یا در مناسبتها بر عملکرد مساجد ضمن تأکید بر مردمی بودن مدیریت مسجد و پیشبینی سازوکار حسابرسی صورتهای مالی مساجد، ضرورت تأیید صلاحیّت اخلاقی و احراز توانمندیهای هیئت امناء و خادمان مساجد و معرّفی ائمّه جماعات، ایجاد ارتباط با مبادی قضایی، در صورت احراز تخلّف یا وقوع جرم آنها توسّط مرکز رسیدگی به امور مساجد.[131]

 

منابع و مآخذ

الف) کتب و مقالات

قرآن کریم، ترجمه آیت الله مکارم شیرازی، ناصر، قم، اسوه، چاپ اوّل، 1387.

قرآن کریم، ترجمه: فولادوند محمّدمهدی، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، چاپ اوّل، 1379.

ابراهیمی، محمّدحسین، مدیریت اسلامی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوّم، 1379.

ابنالجوزى، أبوالفرج عبدالرحمنبن علىبن محمّد، المنتظم فى تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: محمّد عبدالقادر عطا و مصطفى عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ط الأولى، ۱۴۱۲ق.

ابن بابویه قمی محمّدبن علی (شیخ صدوق)، من لایحضره الفقیه، دارالکتب الاسلامیه،1390ش.

ابن درید، جمهرة اللغة، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت، ۱۹۸۷ـ۱۹۸۸م.

ابن شبّه نمیری، تاریخ المدینة المنورة: اخبار المدینة النبویة، چاپ فهیم محمّد شلتوت، بیروت، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.

ابن قدامه، المغنی، چاپ افست، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.

ابنمنظور محمّدبنمکرم، لسان العرب، دارالفکر، دار صار، بیروت،

ابوالقاسمی، محمّدجواد، شناخت فرهنگ، تهران، انتشارات عرشپژوه، چاپ اوّل، 1385ش.

اراکی محمّد، فرهنگ آیات فقهی قرآن کریم، انتشارات اسوه، تهران، چاپ اوّل، پائیز 1383.

آ.اس. هورنای، فرهنگ پیشرفته آکسفورد، مؤسّسه نشر جهان دانش، تهران، چاپ نهم، 1382.

الذهبى، شمسالدّین محمّدبن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق: عمر عبدالسلام تدمرى، بیروت، دارالکتاب العربى، ط الثانیة، ۱۴۱۳.

الشریف لاهجی بهاءالدّین محمّدبن علی، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، نشر مطبوعاتی علمی، با تصحیح: میرجلالالدّین حسنی ارموی، 1363.

انصاری قرطبی ابو عبدالله محمّدبن احمد (578-671)، الجامع لاحکام القرآن (تفسیر قرطبی)، بیروت، دارالفکر، 1415ق.

انصاریقمى، محمّدرضا، موقوفات ایرانیان در عراق، وقف، میراث جاویدان، سال2، ش1 (بهار1373)، ش3(پاییز1373)، سال3، ش1، بهار 1374.

انوری حسن، فرهنگ بزرگ سخن، انتشارات سخن، تهران، چاپ چهارم، 1386.

پترچلکووسکی، اخلاص کامل به امام حسینj، ژان کالمار، پاریس، بیتا، 1354ش، 1975م.

تونهای مجتبی، موعودنامه (فرهنگ الفبائی مهدویت)، میراث ماندگار، قم، چاپ اوّل، 1384.

جاسبی، عبدالله، اصول و مبانی مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی، چاپ پنجم، 1371هـ.ش.

جان نورمن هالیستر، تشیّع در هند، ترجمه: آزر میدخت، مشایخ فریدى، مرکز نشر دانشگاهى، ۱۳۷۳ش.

جزایری سیّدنورالدّین، خصائص زینبیه، انتشارات مسجد مقدّس جمکران، به تحقیق: ناصر باقری بیدهندی، 1341 ه. ش،

جعفربن محمّدبن قولویه قمى (متوفّاى 367 هجرى)، کامل الزیارات، مترجم: ذهنی تهرانی، محمّدجواد، پیام حقّ، تهران، سال ١٣٧٧.

جوادی آملی عبدالله، تفسیر تسنیم، مرکز نشر اسراء، قم، چاپ هشتم، تابستان 1389.

جهانگیری سهروردی یحیی، (دفتر مطالعات و پژوهش‏هاى مرکز رسیدگى به امور مساجد)، مسجد مجازی، رهیافتها و راهکارها در تبیین جایگاه مساجد در فضای مجازی، انتشارات ثقلین، 1 تیر 1388،

حدّادعادل غلامعلی، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، تهران، چاپ اوّل، 1383.

حرّ عاملی محمّدبنحسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسّسه آلالبیت، 1409 ق.

حییّم سلیمان، فرهنگ معاصر، فارسی به انگلیسی، مؤسّسه فرهنگ معاصر، تهران، چ2، 1381.

خامنهای حاج سیّدعلی، رساله اجوبه الاستفتائات، تهران، سپهر، چاپ 72، تابستان 1392.

خلیلبناحمد، العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم، ۱۴۰۵ق.

کاشانیزاده امیرمسلم، کرمالهی نعمتالله،

تبیین الگوی مفهومی آسیبشناسی وضعیت مسجد در ایران، نشریه معرفت فرهنگی اجتماعی،

 سال سوم، ش3، تابستان1391.

خسروی حسینی، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن راغب اصفهانی (متوفّی 502)، انتشارت مرتضوی، تهران، 1361.

دفتر مطالعات و پژوهشهای مرکز رسیدگی به امور مساجد، فرهنگ مسجد، انتشارات ثقلین، جمعی از محقّقین مرکز، ۱ آبان ۱۳۸۵.

دهخدا علیاکبر، لغتنامه دهخدا، مؤسّسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ دوّم، سال 1377.

راغب اصفهانی، حسینبنمحمّد، مفردات الفاظ قرآن، محقّق: داوودی، صفوان عدنان، دار القلم، بیروتـدمشق، 1408ه.ق.

رضایی علیرضا، آسیبشناسی فرهنگی، تبیین مفهومی، نظری و راهبردی، مهندسی فرهنگی، سال دوم، ش17-18، خرداد وتیر 1387.

رضائى جمال، بیرجندنامه: بیرجند در آغاز سده چهاردهم خورشیدى، به اهتمام محمود رفیعى، تهران 1381ش؛

سبحانی تبریزی جعفر، فروغ ابدیّت (تجزیه و تحلیل کاملی از زندگی پیامبر اکرمn)، مؤسّسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، ۱۳۸۵.

سلطانزاده حسین، روند شکلگیرى شهر و مراکز مذهبى در ایران، تهران، 1362ش.

شیبی کامل، تشیّع و تصوف، ترجمه قراگزلو، تهران، امیر کبیر، ۱۳۵۹.

صالحی امیری، مبانی سیاستگذاری و برنامهریزیفرهنگی، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، 1387.

صدر حاجسیّدجوادى احمد، فانى کامران، خرمشاهى بهاءالدین، دایرةالمعارف تشیع، انتشارات حکمت، تهران، 1366ش.

طباطبائی علامه سیّد محمّدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه: سیّد محمّدباقر موسوی همدانی، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرّسین حوزه علمیه قم، چاپ 26، زمستان 1387.

طباطبائی یزدی، سیّدمحمّدکاظم، العروة الوثقى، منشورات مؤسّسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، [بیتا]، 1409ق.

طبرسی ابوعلی الفضلبن الحسن (متوفّای 548ق)، ترجمه تفسیر مجمع البیان، تحقیق و نگارش: کرمی حاج علی، انتشارات فراهانی، تهران، پائیز1379.

طوسی ابوجعفر محمّدبن حسن‏بن علی‏بن حسن (شیخ طوسی)، تهذیب الاحکام، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1365 هـ.ش.

الاستبصار، چاپ حسن موسوی خرسان، تهران، ۱۳۹۰.

عابدی جعفری حسن و دیگران، طراحی مدل مطلوب کارکرد و مدیریت مساجد به عنوان یک سازمان داوطلبانه مذهبی، نشریه مصباح، سال چهاردهم، ش60، آذر و دی 1384.

عباسی رسول، ابوالحسن فقیهی، غلامرضا طالقانی، تدوین الگوی مدیریت اثربخش مسجد، دو فصلنامه علمیـتخصّصی اسلام و مدیریت، سال اوّل، ش 1، سال 1391.

علامه حلّی حسنبنیوسف، مختلف الشیعة فی احکام الشریعة، قم ۱۴۱۲ـ۱۴۲۰ق.

عمید حسن، فرهنگ عمید (تک جلدی)، انتشارات اشجع (با همکاری میکائیل)، چاپ اوّل، تهران، 1389.

فیض کاشانی ملاحسن، ترجمه تفسیر شریف صافی، چاپ و انتشارات نوید اسلام، چاپ ششم، تهران، ج1، پائیز 1388.

فقیهی علیاصغر، آل بویه و اوضاع زمان ایشان، تهران، صبا، ۱۳۵۷.

قرائتی محسن، تفسیر نور، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، تهران، ١٣٨٨.

کاشانی ملاّفتحالله (988ق)، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ویرایش: عقیقی بخشایش، نوید اسلام، چاپ دوّم، بهار 1389.

کرمانیفریدنی علی، شرح واژههای قرآنی در ترجمه تفسیر مجمعالبیان، مؤسّسه انتشارات فراهانی، تهران، چاپ اوّل، 1381.

کلینی، محمّدبنیعقوب، اصول الکافی، دارالاضواء، مجموعه 4 جلدی، 1413ق.

متقی هندی، کنزالعمّال، تصحیح: صفوه سقا، چاپ اوّل، مکتبة التراث الاسلام، بیروت، 1397ق.

مجلسی، محمّدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوّم، 1403 هـ.ق/ 1983م.

محمّدى آشنایى علی، سازمان و مدیریت مسجد، مرکز رسیدگى به امور مساجد، تهران، چاپ اوّل، 1377ش.

محمّدى محمود، فرهنگ اماکن و جغرافیاى تاریخى بیهق (سبزوار) براساس معجمالبلدان یاقوت و تاریخ بیهق، سبزوار 1381ش.

مرکز رسیدگی به امور مساجد، رسانه ملی و مسجد (تقابل یا تعامل)، قم، ماهنامه مسجد، شماره162، شهریور1391.

مصدقی امینی فرشید، تأمّلی در مفهوم مسجد و معنای جامع، ویژگیها، نقشها و کارکردها، پژوهشنامه، مجموعه مقالات پژوهشی اداره کل میراث فرهنگی استان تهران، دفتر۱، پاییز۱۳۷۹.

معتمدى حسین، عزادارى سنّتى شیعیان در بیوت علما و حوزههاى علمیه و کشورهاى جهان، قم، 1378ش.

مقّری احمدبن محمّد، نفح الطیب، چاپ احسان عبّاس، بیروت، ۱۳۸۸ش/ ۱۹۶۸م.

معین محمّد، فرهنگ معین (فرهنگ فارسی متوسّط)، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ بیستم، 1382.

مکارم شیرازی ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ 45، 1382.

مکارم شیرازی، ناصر، رساله توضیح المسائل، انتشارات امام علیّابن ابیطالبj، چ31، 1389.

ملازاده کاظم، محمّدی مریم، مدارس و بناهای مذهبی (تکّیه، حسینیّه، خانقاه، قدمگاه، مدرسه، مصلی)، دایرة المعارف بناهای تاریخی ایران در دوره اسلامی، نشر سوره مهر (پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی) تهران، چاپ اوّل، 1381.

موسوی بجنوردی سیّد محمّدکاظم، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، چاپ اوّل، 1378.

موظّف رستمی، محمّدعلی، آیین مسجد، انتشارات گویه، 1384 هـ.ش.

مؤسّسه مسجد، حضور سبز زنان در خانههای خدا، نشریه مبلّغان، ش40، فروردین 1382.

مؤسسة دایرة المعارف الفقه الاسلامیة، دانشنامه جهان اسلام، سال 1375ش.

میرمحمّدى حمیدرضا، پراکندگى جغرافیایى اماکن مذهبى کشور در قالب استانى، مسجد، ش58، مهر و آبان 1380.

نجفی محمّدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، تحقیق: قوچانی عبّاس، دار احیاء التراث العربی، بیروت، سال ١٣۶٢ .

نوری حسینبن محمّدتقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، مؤسّسة آل البیتb، لاحیاء التراث، بیروت، 1408.

 

ب)سایتها وروزنامهها

روزنامه جمهوری اسلامی، حفاظت از میراث عاشورا، 14/08/92، قابل دسترس در:

http://www.jomhourieslami.com

صداقتی کیوان، تأملی بر طرح حمایت از احداث، تجهیز، نوسازی و مدیریت مساجد کشور، روزنامه کیهان،12/9/92، ش 20655، قابل دسترس در:

http://kayhanarch.kayhan.ir/920912/6.htm

سایت رسمی مسجد مقدّس جمکران به آدرس: http://www.jamkaran.info/Page

سایت رهبر معظّم انقلابK به آدرس: www.leader.ir

سایت ویکیپدیا به آدرس: http://fa.wikipedia.org

مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی به آدرس:http://rc.majlis.ir/fa/law/show//11776

حاجعلیاکبری، محمّدجواد، مصاحبه با خبرگزاری فارس، انتشار به تاریخ1/5/92، قابل دسترس در: http://www.farsnews.com

عظیمزاده فائزه، مطالعه تطبیقی حقوق زنان از منظر اسلام و غرب، قابل دسترس در آدرس:

 http://www.women.gov.ir.

قرائتی محسن، مصاحبه با برنامه فصل نو، شبکه قرآن و معارف سیما، تاریخ 24/5/92، قابل دسترس در آدرس: http://shabestan.ir

هاشمی سیّدعلی، ویژگیهای مدیریت فرهنگی در مساجد، 1/5/92، قابل دسترس در:

 http://www.masjed.ir/fa/article/547

 

ج) منابع انگلیسی       

The Oxford encyclopedia of the Modern Islamic world, ed. John L. Esposito, New York 1995, s.v. "Husayniyah" (by Gustav Thaiss.



[1]. علّامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۶۵، ص۴۶.

 

[2]. حرّ عاملی، وسایل الشیعه، ج3، ابواب احکام المساجد، باب4، ح3.

 

[3]. توبه، آیه18؛ این آیه پس از آیه17 توبه که به عدم صلاحیّت مشرکان در آبادساختن مساجد اشاره دارد، صفات آبادگران مساجد را تبیین میکند.

 

[4]. بقره، آیه114.

 

[5]. طباطبائی علّامه سیّدمحمّدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج9، ص265 - ص266.

 

[6]. کرمانی فریدنی علی، شرح واژههای قرآنی در ترجمه تفسیر مجمع البیان، ص517.

 

[7]. جوادی آملی عبدالله، تفسیر تسنیم، ج6، ص237.

 

[8]. قرائتی محسن، تفسیر نور، ج3، ص393.

 

[9]. طبرسی ابوعلی الفضلبن الحسن، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج5، ص521-522.

 

[10]. اراکی محمّد، فرهنگ آیات فقهی قرآن کریم، ص358-359.

 

[11]. الشریف لاهجی بهاءالدّین محمّدبن علی، تفسیر لاهیجی، ج2، ص238.

 

[12]. کاشانی ملّافتحالله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج2، ص847.

 

[13]. اراکی محمّد، فرهنگ آیات فقهی قرآن کریم، ص358-359.

 

[14]. کرمانی فریدنی علی، شرح واژههای قرآنی در ترجمه تفسیر مجمع البیان، ص249.

 

[15]. فیض کاشانی، ترجمه تفسیر شریف صافی، ج1، ص250.

 

[16]. برای مطالعه بیشتر ر.ک: خسروی حسینی سیّدغلامرضا، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن راغب اصفهانی (متوفّی 502)، ج1، ص636.

 

[17]. مکارم شیرازی ناصر و جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، ج1، ص411.

 

[18]. برای مطالعه بیشتر ر.ک: جوادی آملی عبدالله، تسنیم، ج6، ص225- 254.

 

[19]. برای مطالعه بیشتر ر.ک: خسرویحسینی سیّدغلامرضا، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن راغب اصفهانی (متوفی 502)، ج1، ص875-873.

 

[20]. برای مطالعه روایات مربوط به عمارت و خراب کردن مسجد ر.ک: ابن بابویه، من لایحضره الفقیه، ج1، ص169؛ محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج3، ص386 و385؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج3، ص556 و ص484؛ علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۸۳، ص۲۸۲ و... .

 

[21]. توبه، آیات 17و 18 و 19؛ روم، آیه 9؛ طور، آیه4.

 

[22]. حشر، آیه2؛ بقره، آیه114.

 

[23]. قرائتی محسن، تفسیر نور، ج1، ص185-186.

 

[24]. دهخدا علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ج8، ص12202-12203؛ همچنین بیبنید، معین محمّد، فرهنگ معین، ج2، ص1668.

 

[25]. نساء، آیه1؛ مائده، آیه117؛ احزاب، آیه52؛ دخان، آیه 59؛ قمر، آیه27.

 

[26]. ق، آیه18.

 

[27]. برای مطالعه بیشتر ر.ک: آ.اس. هورنای، فرهنگ پیشرفته آکسفورد، ص928.

 

[28]. ر. ک: کاشانیزاده امیرمسلم، کرمالهی نعمتالله، تبیین الگوی مفهومی آسیبشناسی وضعیت مسجد در ایران، نشریه معرفت فرهنگی اجتماعی،  ش3، ص31 ـ 48.

 

[29]. رضایی علیرضا، آسیبشناسی فرهنگی، تبیین مفهومی، نظری و راهبردی، مهندسی فرهنگی، سال دوم، ش17-18، ص74-81.

 

[30]. آل‏عمران، آیه96.

 

[31]. سبحانی تبریزی جعفر، فروغ ابدیّت، 438-457.

 

[32]. ر.ک: کلینی محمّدبنیعقوب، اصول کافى، ج3، ص373، باب فضل الصلاة فى الجماعة.

 

[33]. بقره، آیه114.

 

[34]. کلینی محمّدبن یعقوب، اصول کافی، ج2، ص222، ح4.

 

[35]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۱۳، ص۱۹۰؛ محدثنوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۳۶۲، باب ۳، روایت ۱۸.

 

[36]. توبه، آیه18.

 

[37]. راغب اصفهانی حسینبنمحمّد، مفردات الفاظ القرآن، صص396-397.

 

[38]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج82، ص164.

 

[39]. ر.ک: مرکز رسیدگی به امور مساجد، فرهنگ مسجد، ص219.  

 

[40]. نجفی محمّدحسن، جواهرالکلام، ج14، ص61.

 

[41]. بقره، آیه114.

 

[42]. حج، آیه40.

 

[43]. دهخدا علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ج5، ص6920.

 

[44]. معین محمّد، فرهنگ معین، ج1، ص1128؛ همچنین ببینید: عمید حسن، فرهنگ فارسی عمید، ص346.

 

[45]. انوری حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ج3، ص1861.

 

[46]. همان، ص1862.

 

[47]. حدّادعادل غلامعلی، دانشنامه جهان اسلام، ج8، ص60، با تلخیص و تغییر الفاظ.

 

[48]. موسوی بجنوردی سیّدمحمّدکاظم، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج16، ص102و103، با تلخیص مطالب.

 

[49]. همان، ص112- 115، با تلخیص مطلب.

 

[50]. برای مطالعه جزئیات بیشتر ر.ک: همان منبع، ص103 و 104.

 

[51]. موسوی بجنوردی سیّدمحمّدکاظم، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج16، ص104و103، با تلخیص مطالب.

 

[52]. نگارنده بر اساس تحقیق میدانی و انجام مصاحبه حضوری و ساختاریافته، با متولّیان تکایا و پیرغلامان اهل بیتD این مطالب را جمعبندی و نگاشته است.

 

[53]. حسینیّه در فرهنگ لغت حییم سلیمان، فرهنگ معاصر فارسی به انگیلسی، ص321، بدین صورت تعریف شده است:

Place where the martyrdom of Imam hossein is mourned for theatre of passion-plays.

[54]. دهخدا علیاکبر، لغتنامه دهخدا،ج6، ص9077.

 

[55]. انوری حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ج3، ص2531.

 

[56]. معتمدى حسین، عزادارى سنتى شیعیان در بیوت علما و حوزههاى علمیه و کشورهاى جهان، ج1، ص151، 165، 168،180؛ محمّدى محمود، فرهنگ اماکن و جغرافیاى تاریخى بیهق (سبزوار) بر اساس معجمالبلدان یاقوت و تاریخ بیهق، سبزوار، ص261؛ همچنین ر.ک: سلطانزاده، حسین، روند شکلگیرى شهر و مراکز مذهبى در ایران، ص30؛ رضائى، جمال، بیرجندنامه، بیرجند در آغاز سده چهاردهم خورشیدى، ص126ـ127؛ انصاریقمى، محمّدرضا، موقوفات ایرانیان در عراق، وقف: میراث جاویدان، سال2، ش1، ص77، ش3، ص84، سال3، ش1، ص101.

 

[57]. موسوی بجنوردی سیّدمحمّدکاظم، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج16، ص103 و 104.

 

[58]. شیبی کامل، تشیّع و تصوف، ص۴۳؛ فقیهی علیاصغر، آلبویه و اوضاع زمان ایشان، ص۴۶۷.

 

[59]. الذهبى شمس‌‌الدّین محمّدبناحمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۲۶، ص۱۱.

 

[60]. ابنالجوزى أبوالفرج عبد الرحمنبن علىبن محمّد، المنتظم فى تاریخ الأمم و الملوک، ج۷، ص15.

 

[61]. ر. ک: جان نورمن هالیستر، تشیّع در هند، ص۱۹۹ ـ۲۰۲؛ پترچلکووسکی، اخلاص کامل به امام حسینA، ص164.

 

[62]. ر.ک: صدر حاجسیّدجوادى احمد، فانى کامران، خرّمشاهى بهاءالدّین، دایرةالمعارف تشیّع، ج6، ص356 و 357، ذیل مدخلهای حسینیّه.

 

[63]. برای مطالعه جزئیات بیشتر ر.ک: صدر احمد حاجسیّدجوادى، فانى کامران، خرمشاهى بهاءالدّین، دایرةالمعارف تشیّع، ج6، ص356 و 357، ذیل مدخلهای حسینیّه.

 

[64]. دایرةالمعارف جهان اسلام آکسفورد (The Oxford encyclopedia of the Modern Islamic world )، ذیل مدخلهای «حسینیّه».

 

[65]. میرمحمّدى حمیدرضا، پراکندگى جغرافیایى اماکن مذهبى کشور در قالب استانى، مسجد، ش58، ص71-72.

 

[66]. برای مطالعه بیشتر ر.ک: حاج علی اکبری، محمّدجواد، مصاحبه با خبرگزاری فارس، 1/5/92، قابل دسترس در آدرس:  www.farsnews.com

 

[67]. برای مطالعه جزئیات بیشتر ر.ک: صدر حاجسیّدجوادى احمد، فانى کامران، خرّمشاهى بهاءالدّین، دایرةالمعارف تشیع، ج 6، ص356 و 357، ذیل مدخلهای حسینیّه.

 

[68]. مکارم شیرازی ناصر، رساله توضیح المسائل، ص75؛ کنزالعمال، ج7، ص668..

 

[69]. خامنهای سیّدعلی، رسالة اجوبة الاستفتائات، ص87، س427.

 

[70]. همان، ص160-163.

 

[71]. ر.ک: یزدی، محمّد کاظمبن عبد العظیم، العروه الوثقی، ج١، ص71-78.

 

[72]. برای مطالعه بیشتر ر.ک: خامنهای سیّدعلی، رساله اجوبة الاستفتائات، ص86-87.

 

[73]. حاجسیّدجوادی احمد صدر، خرمشاهی بهاءالدّین، فانی کامران، دایرةالمعارف تشیّع، ج6، ص356، با تلخیص مطالب.

 

[74]. ملازاده کاظم، محمّدی مریم، مدارس و بناهای مذهبی (تکیه، حسینیّه، خانقاه، قدمگاه، مدرسه، مصلی)، دایرة المعارف بناهای تاریخی ایران در دوره اسلامی، ص15.

 

[75]. دهخدا علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ج14، ص21881.

 

[76]. مائده، آیه 2.

 

[77]. تونهای مجتبی، موعودنامه (فرهنگ الفبائی مهدویت)، ص720.

 

[78]. حدّادعادل غلامعلی، دانشنامه جهان اسلام، ج1، ص6.

 

[79]. بخشی از زندگینامه حجّت الاسلام والمسلمین شهید حاج شیخ احمد کافی، برگرفته از سایت مَهدیّه تهران، به آدرس: www.mahdiehtehran.ir

 

[80]. وب سایت رسمی مسجد مقدّس جمکران به آدرس: http://www.jamkaran.info

 

[81]. برای مطالعه بیشتر ر.ک: جزایری سیّدنورالدین، خصائص زینبیه، ص115.

 

[82]. این نکات و موارد از دستهبندی و مقولهبندی نظرات برخی متولّیان و بانیان زینبیه و بر اساس نتایج حاصل از مصاحبههای کوتاه انجام شده توسّط نگارنده با آنها نگاشته آمده است.

 

[83]. بسیاری از کشورها هنوز این حقوق اجتماعی را برای زنان قائل نیستند. برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به: سایت http://fa.wikipedia.org و همچنین، عظیمزاده فائزه، مطالعه تطبیقی حقوق زنان از منظر اسلام و غرب، قابل دسترس در آدرس: http://www.women.gov.ir.

 

[84]. مکارم شیرازی ناصر و جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، ج11، ص272.

 

[85]. نحل، آیه58.

 

[86]. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج3، ص252-253؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج1، ص358 .

 

[87]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج2، ص27.

 

[88]. برای مطالعه تفصیلی در این خصوص ر ک به: حضور سبز زنان در خانههای خدا، مبلّغان، ش40، ص146-156.

 

[89]. برای مطالعه بیشتر در مورد آداب حضور زنان در اجتماع بر اساس قرآن ر. ک: نور، آیه 30ـ31؛ احزاب، آیات 59 و 53.

 

[90]. عاملی حر، وسائلالشیعه، ج1، ص376؛ همچنین ر ک به: طباطبائی محمّدحسین، المیزان فی تفسرالقرآن، ترجمه موسوی محمّد باقر، ج16، ص509 و 510 و 517.

 

[91]. البته در مصوّبه شماره «56836ت17785ه » در تاریخ22/4/1376 هیئت وزیران، «آییننامه ساماندهی، بهسازی و عمران مساجد کشور» در 10 مادّه تصویب و به سازمانها ابلاغ شده است (مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی به آدرس:

)http://rc.majlis.ir/fa/law/show/11776

 

[92]. عمید حسن، فرهنگ عمید، ص383.

 

[93]. ابن درید، جمهرة اللغة، ج۱، ص۴۸۳؛ خلیلبن احمد، العین ج۱، ص۲۳۹.

 

[94]. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۹۷؛ ابن منظور، لسانالعرب ج۸، ص۵۵.

 

[95]. دهخدا علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ص7379.

 

[96]. خامنهای حاج سیّدعلی، رساله اجوبة الاستفتائات، ص81.

 

[97]. برای مطالعه بیشتر رک: ابن شبّه نمیری، تاریخ المدینة ج۱،ص۵۷ـ۷۵.

 

[98]. برای مطالعه بیشتر ر.ک: ابن قدامه، المغنی، ج۱۲، ص۱۱۵؛ مقّری احمدبن محمّد، نفح الطیب، ج۳، ص۳۷۷.

 

[99]. برای بررسی و مطالعه بیشتر ر.ک: شیخ طوسی، الاستبصار، ج۲، ص۱۲۷؛ علامه حلّی حسنبنیوسف، مختلف الشیعة فی احکام الشریعة، ج۳، ص۴۳۹ـ۴۶۴؛ شیخ کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۱۷۶ و همچنین ر.ک: مصدقی امینی فرشید، تأمّلی در مفهوم، مسجد، و معنای جامع، ص۲۲۲ـ۲۲۶.

 

[100]. آلعمران، آیه 103.

 

[101]. دهخدا علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ج10، ص15856.

 

[102]. فقیهى علیاصغر، آلبویه و اوضاع زمان ایشان با نمودارى از زندگى مردم در آن عصر، ص466.

 

[103]. روزنامه جمهوری اسلامی، حفاظت از میراث عاشورا، 14/08/92، کد خبر80890815، با اندکی تلخیص مطالب، قابل دسترس در:

www.jomhourieslami.com

[104]. ر. ک: جان نورمن هالیستر، تشیّع در هند، ص۱۹۹ ـ۲۰۲.

 

[105]. ابن‏قولویه، کامل الزیارات، ج1، ص579؛ محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج10، ص316.

 

[106]. توبه، آیه 107.

 

[107]. انصاری قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج1، الجزءثانی، ص75.

 

[108]. جاسبی، عبدالله، اصول و مبانی مدیریت، ص128.

 

[109]. ابراهیمی، محمّدحسین، مدیریت اسلامی، ص37.

 

[110]. صالحی امیری، مبانی سیاستگذاری و برنامهریزیفرهنگی، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، ص63.

 

[111]. موظفرستمی محمّدعلی، آیین مسجد، ص20؛ همچنین ببینید: محمّدی آشنایی، علی، سازمان و مدیریت مسجد، ص19.

 

[112]. برای مطالعه بیشتر ر.ک: عابدی جعفری حسن و دیگران، طراحی مدل مطلوب کارکرد و مدیریت مساجد به عنوان یک سازمان داوطلبانه مذهبی، نشریه مصباح، ش60، ص73-126؛ عباسی رسول، ابوالحسن فقیهی، غلامرضا طالقانی، تدوین الگوی مدیریت اثربخش مسجد، دو فصلنامه علمیـتخصّصی اسلام و مدیریت، ش1، ص37-59؛ هاشمی سیّدعلی، ویژگیهای مدیریت فرهنگی در مساجد، 1/5/92، قابل دسترس در: http://www.masjed.ir/fa/article547

 

[113]. عمید حسن، فرهنگ فارسی عمید، ص879.

 

[114]. دهخدا علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ج11، ص17132.

 

[115]. ابوالقاسمی، محمّدجواد، شناخت فرهنگ، ص37و34.

 

[116]. دهخدا علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ج9، ص13555.

 

[117]. انوری حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ج6، ص5348.

 

[118]. قرائتی محسن، مصاحبه با برنامه فصل نو، شبکه قرآن و معارف سیما، تاریخ 24/5/92، قابل دسترس در:. http://shabestan.ir

 

[119]. ویکیپدیا به آدرس: http://fa.wikipedia.org

 

[120]. عاملی حرّ، وسائل الشیعه، ج3، ص493.

 

[121]. محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج3، ص355.

 

[122]. قرائتی محسن، مصاحبه با برنامه فصل نو، شبکه قرآن و معارف سیما، تاریخ 24/5/92، قابل دسترس در: http://shabestan.ir.

 

[123]. انوری حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ج4، ص3515؛ دهخدا علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ج8، ص12024.

 

[124]. برای مطالعه بیشتر ر.ک: مرکز رسیدگی به امور مساجد، رسانه ملی و مسجد (تقابل یا تعامل)، ماهنامه مسجد، ش162، ص61 و 62.

 

[125]. سخنان رهبر معظّم انقلاب اسلامیKدر دوّمین روز از سفر به استان سمنان در جمع دانشگاهیان، قابل دسترس در: www.leader.ir/langs.

 

[126]. برای مطالعه بیشتر ر.ک: جهانگیری سهروردی یحیی، (دفتر مطالعات و پژوهش‏هاىمرکز رسیدگى به امور مساجد(، مسجد مجازی، رهیافتها و راهکارها در تبیین جایگاه مساجد در فضای مجازی، انتشارات ثقلین، 1 تیر 1388، قابل دسترس در:

. http://www.masjed.ir/fa/digitallibrary/23

 

[127]. مکارم شیرازی ناصر، رساله توضیح المسائل، ص160-163؛ خامنهای سیّدعلی، رساله اجوبة الاستفتائات، ص79-86.

 

[128]. نور، آیه٣٦.

 

[129]. موسوى همدانى سیدمحمّدباقر، ترجمه المیزان، ج١٥، ص١٧٥.

 

[130]. با توجّه به این که تعریف و تبیین رقبای مسجد و تشریح سیر توسعه آنها در مطالب قبلی، بسیاری از آسیبها آنها را آشکار نموده است، برای جلوگیری از اطاله بحث، آسیبهای این بخش به طور جزئی تشریح نشده اند. روشن است که بحث و بررسی بیشتر هر یک این موارد مستلزم نوشتار منسجم دیگری است.

 

[131]. البتّه از زمان ارائه طرح یک فوریتی «حمایت از احداث، تجهیز، نوسازی و مدیریت مساجد کشور و پیگیری امور نمازخانهها» در تاریخ 28/2/92 به کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، زمزمههای جدیدی در خصوص مدیریت مسجد مطرح شد. چنین به نظر میرسد که با توجّه به مردمی بودن مساجد و ضرورت دولتی نشدن آن طبق تأکید رهبر معظّمK  لزوم مدیریت اثرگذار امام جماعت مسجد و... طرح مذکور به لحاظ مشکلات ساختاری، اداری و مدیریتی، وجود مغایرتهای قانونی و... شرایط لازم جهت تصویب در مجلس شورای اسلامی و... را نداشته و شایسته است سبک مدیریت و رسیدگی به امور مساجد با مطالعه رعایت جنبههای نرم افزاری و سختافزاری این موضوع و مطالعه آسیبهای احتمالی انتخاب و اتّخاذ شود. روشن است که بررسی این موضوع، نوشتار جامع دیگری را میطلبد که از این بحث خارج است. ر.ک: صداقتی کیوان، تأملی بر طرح حمایت از احداث، تجهیز، نوسازی و مدیریت مساجد کشور، روزنامه کیهان، بخش معارف،12/9/92، ش 20655، قابل دسترس در:

http://kayhanarch.kayhan.ir/920912/6.htm