روزه در قرآن
۱۳۹۴/۰۵/۱۹

بسم الله الرحمن الرحیم

انگیزه سازی

از امام حسن بن علىّ بن ابى طالب (علیهما السّلام) روایت شده است، که فرمود: تنى چند از یهود به نزد رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله و سلم) آمدند، پس دانشمندترین ایشان درباره مسائلى از آن حضرت سؤال کرد، و از جمله سؤال‌هایش این بود که گفت: خداى (عزّ و جلّ) به چه منظور سى روز روزه در ساعات روز را بر امّت تو واجب ساخته است و بر امّت‌هاى دیگر بیش از این فرض فرموده است؟ رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله و سلم) فرمود: وقتى آدم (علیه السّلام) از آن میوه درخت خورد، سى روز اثر آن در شکم او باقى ماند. از این جهت خداى (عزّ و جلّ) سى روز گرسنگى و تشنگى را بر نسل او فرض فرمود و آنچه در شب می‌خورند تفضّلى از جانب خداى (عزّ و جلّ) در باره ایشان است. و کار بر آدم نیز بر همین گونه بوده است، و از این رو خدا آن را بر امّت من واجب ساخته است. سپس این آیه را تلاوت فرمود: کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ.[1] «اى کسانى که ایمان آورده‏اید، روزه بر شما مقرر شده است، همان گونه که بر کسانى که پیش از شما [بودند] مقرر شده بود، باشد که پرهیزگارى کنید.»

مرد یهودى گفت: راست گفتى یا محمّد، پس مزد کسى که این ایام را روزه بدارد چیست؟ فرمود: هیچ مؤمنى نیست که ماه رمضان را به قصد قربت روزه بدارد مگر آنکه خداى (تبارک و تعالى) هفت خصلت را بر او واجب می‌سازد: نخست آنکه حرام را در بدنش ذوب می‌کند، و دوم آنکه او را به رحمت خداى (تبارک و تعالى) نزدیک می‌سازد، و سوم آنکه با این عمل خطاى پدرش آدم را جبران می‌کند، و چهارم آنکه فشارهاى بیهوش‏کننده‌ی جان دادن را بر او آسان‏ می‌سازد، و پنجم آنکه او را از گرسنگى و تشنگى روز قیامت در امان می‌دارد، و ششم آنکه خدا برات آزادى از آتش جهنّم را به او عطا می‌کند، و هفتم آنکه خداى (عزّ و جلّ) او را از غذاهاى پاکیزه بهشت اطعام می‌نماید. گفت: راست گفتى، یا محمّد.[2]

 

اقناع اندیشه

یکی از عبادت‌هایی که انسان را به خداوند متعال بسیار نزدیک می‌گرداند، روزه گرفتن است. چنان‌که رسول مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به اسامه توصیه فرمودند:

یَا أُسَامَةُ عَلَیْکَ‏ بِالصَّوْمِ‏ فَإِنَّهُ قُرْبَةٌ إِلَى اللَّه‏.[3]

ای اسامه بر تو باد به روزه! پس همانا روزه باعث نزدیکی به خداست.

پیشینه این عبادت همان‌گونه که قرآن کریم می‌فرماید، به امت‌های قبل از اسلام برمی‌گردد. از تورات و انجیل فعلى نیز برمى‏آید که روزه در میان یهود و نصارى بوده و اقوام و ملل دیگر هنگام مواجه شدن با غم و اندوه، روزه مى‏گرفته‏اند، و نیز از تورات برمى‏آید که موسى (علیه السلام) چهل روز روزه داشته است، و همچنین به هنگام توبه و طلب خشنودى خداوند، یهود روزه مى‏گرفتند.

حضرت مسیح (علیه السلام) نیز چنانکه از «انجیل» استفاده مى‏شود، چهل روز روزه داشته است.

به این ترتیب اگر قرآن مى‏گوید: «کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ»[4] «همان گونه که بر پیشینیان نوشته شده بود.» شواهد تاریخى فراوانى دارد که در منابع مذاهب دیگر (حتى بعد از تحریف) به چشم مى‏خورد.[5]

اما این نکته قابل توجه است که افتخار وجوب روزه برای امت پیامبر آخر الزمان (صلی الله علیه و آله و سلم) است، همان‌گونه که در روایتی وارد شده است:

سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ‏: إِنَّ شَهْرَ رَمَضَانَ لَمْ یَفْرِضِ اللَّهُ صِیَامَهُ عَلَى أَحَدٍ مِنَ الْأُمَمِ قَبْلَنَا فَقُلْتُ لَهُ فَقَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ،‏ قَالَ إِنَّمَا فَرَضَ اللَّهُ صِیَامَ شَهْرِ رَمَضَانَ عَلَى الْأَنْبِیَاءِ دُونَ الْأُمَمِ فَفَضَّلَ بِهِ هَذِهِ الْأُمَّةَ وَ جَعَلَ صِیَامَهُ فَرْضاً عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) وَ عَلَى أُمَّتِه.‏[6]

حفص بن غیاث نخعى روایت کرده است: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که مى‏فرمود: خدا روزه‌ی ماه رمضان را بر هیچ یک از امّت‌هاى پیش از ما واجب نساخته است، گفتم: پس قول خداى (عزّ و جلّ) که فرمود: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید، روزه داشتن بر شما واجب شده است، همان طور که بر امّت‌هاى پیش از شما واجب شده بود.» چگونه توجیه مى‏شود؟ امام فرمود: همانا که خدا روزه ماه رمضان را بر پیامبران واجب کرده بود، نه بر امّت‌ها، ولى این امت را به وسیله آن برترى بخشید و روزه داشتن آن را هم بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) واجب‏ ساخت و هم بر امّتش.

اما چرا می‌گوییم این خود افتخاری بس بزرگ است؟ با بررسی ثمرات روزه متوجه این خیر عظیم خواهیم شد. در این بخش برخی از اثرات و فواید روزه را مطرح می‌نماییم:

1. زیاد شدن تقوا

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‏.[7]

2. جلب نمودن غفران الهی

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام)‏ مَنْ‏ صَامَ‏ لِلَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ یَوْماً فِی‏ شِدَّةِ الْحَرِّ فَأَصَابَهُ ظَمَأٌ وَکَّلَ اللَّهُ بِهِ أَلْفَ مَلَکٍ یَمْسَحُونَ وَجْهَهُ وَ یُبَشِّرُونَهُ حَتَّى إِذَا أَفْطَرَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ مَا أَطْیَبَ رِیحَکَ وَ رَوْحَکَ مَلَائِکَتِی اشْهَدُوا أَنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَهُ‏.[8]

امام صادق (علیه السلام)‏ فرمودند: کسى که یک روز را در شدّت گرما، براى خدا روزه بدارد، و آنگاه تشنگى به او اصابت کند، خدا هزار فرشته را بر او مى‏گمارد که دست مهر بر صورتش بسایند و او را بشارت دهند، تا چون افطار کرد خداى عزّ و جلّ میگوید: چه خوش است بوى تو! و روح تو! اى فرشتگان من، گواه باشید که من او را آمرزیده‏ام.‏

3. دور شدن از شیطان

پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به اصحاب خود فرمود: آیا عملی را بگویم که اگر انجام دهید، شیطان به قدر فاصله مشرق و مغرب از شما دور می‌شود. عرض کردند بفرمائید. فرمود: روزه صورت شیطان را سیاه می‌کند، صدقه پشت او را می‌شکند، دوستی در راه خدا و کمک کردن به یکدیگر در کارهای نیک، شیطان را بیچاره می‌نماید، و توبه و استغفار رگ قلبش را پاره می‌کند. هر چیزی زکات و پاک کردن دارد و زکات بدن روزه است.[9]

4. استمداد از خداوند و جلب یاری او

 از حضرت صادق (علیه السلام) نقل شده که در تفسیر آیه شریفه «و استعینوا بالصبر و الصلوة»[10] فرمود: منظور از صبر، روزه است. هرگاه برای شخصی پیش‌آمدِ سختی ایجاد شود، روزه بگیرد؛ زیرا خداوند می‌فرماید: «از روزه و نماز کمک بگیرید.»[11]

4. پاداش بی‌پایان

أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَقُولُ الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا أَجْزِی عَلَیْهِ‏.[12]

خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید: روزه برای من است و من خود، پاداش آن را می‌دهم.

5. عبادت دائم

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم): الصَّائِمُ فِی عِبَادَةٍ وَ إِنْ کَانَ عَلَى فِرَاشِهِ مَا لَمْ یَغْتَبْ مُسْلِماً.[13]

رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله و سلم) فرمود: شخص روزه‏دار، همه وقت در حال عبادت است، اگر چه که در بستر خود خوابیده باشد، تا هر زمان که مسلمانى را غیبت نکند.

و نیز وارد شده است:

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: نَوْمُ الصَّائِمِ عِبَادَةٌ وَ نَفَسُهُ تَسْبِیحٌ.[14]

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: خواب روزه‌دار عبادت است و نفس کشیدن او تسبیح خداست.

6. شادی معنوی

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ: لِلصَّائِمِ فَرْحَتَانِ فَرْحَةٌ عِنْدَ إِفْطَارِهِ وَ فَرْحَةٌ عِنْدَ لِقَاءِ رَبِّهِ.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: روزه‏دار دو شادى دارد، یکى آن‌گاه که افطار می‌کند، و دیگر آن‌گاه که به لقاء پروردگارش (عزّ و جلّ) نائل مى‏شود.

7. تثبیت اخلاص

قَالَتْ فَاطِمَةُ (سلام الله علیها) فِی خُطْبَتِهَا: ..... فرض الله الصِّیَامَ تَثْبِیتاً لِلْإِخْلَاص‏.[15]

حضرت زهرا (سلام الله علیها) در ضمن خطبه خویش فرمودند: .... خداوند روزه را برای تثبیت اخلاص واجب کرد.

8. شکستن شهوات

امام ابوالحسن على بن موسى الرضا (علیهما السّلام) ضمن جواب خود بر مسائل محمّد بن سنان براى او نوشت: علّت تشریع روزه، شناختن اثر گرسنگى و تشنگى است، تا آدمى ذلیل و متضرّع و مأجور و اندوزنده ذخیره‌ی عمل صالح و صابر گردد و این سختی‌ها براى او دلیلى بر سختى و شدائد آخرت شود و علاوه بر آن، خاصیّتش شکستن صولت و قدرت شهوات است. در این دنیا براى او واعظى و در آخرت دلیلى باشد تا از این طریق، شدّت تأثیر آن سختی‌ها را بر اهل فقر و مسکنت بفهمد و در دنیا و آخرتش مؤثر افتد.[16]

9. سلامتی و صحت بدن

عَنْ عَلِیٍّ (علیه السلام) أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) قَال‏: .... صُومُوا تَصِحُّوا.[17]

امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل می‌کند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:.... روزه بگیرید تا سالم باشید.

در روایتی از وجود مقدس پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) تعدادی از اثرات روزه مطرح گردیده است که این روایت را در این مجال مطرح می‌نماییم:

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم)‏ ... الصَّوْمُ یُمِیتُ مُرَادَ النَّفْسِ وَ شَهْوَةَ الطَّبْعِ‏ وَ فِیهِ صَفَاءُ الْقَلْبِ وَ طَهَارَةُ الْجَوَارِحِ وَ عِمَارَةُ الظَّاهِرِ وَ الْبَاطِنِ وَ الشُّکْرُ عَلَى النِّعَمِ وَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْفُقَرَاءِ وَ زِیَادَةُ التَّضَرُّعِ وَ الْخُشُوعِ وَ الْبُکَاءِ وَ حَبْلُ الِالْتِجَاءِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ سَبَبُ انْکِسَارِ الْهِمَّةِ وَ تَخْفِیفِ السَّیِّئَاتِ وَ تَضْعِیفِ الْحَسَنَاتِ وَ فِیهِ مِنَ الْفَوَائِدِ مَا لَا یُحْصَى وَ کَفَى بِمَا ذَکَرْنَاهُ مِنْهُ لِمَنْ عَقَلَهُ وَ وُفِّقَ لِاسْتِعْمَالِهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى‏.[18]

روزه خواست‌هاى نفسانى و شهوات طبع را از بین مى‏برد. آئینه دل را صفا مى‏دهد، و اعضاء و جوارح را پاک مى‏سازد، و ظاهر و باطن را آباد مى‏کند، و انسان را در مقابل نعمت‏هاى پروردگار متعال سپاسگزار قرار مى‏دهد، و موجبات دستگیرى از نیازمندان و احسان بر فقراء را فراهم مى‏کند، و حالت خضوع و خشوع قلب و گریه و تضرع را ایجاد مى‏نماید، و یگانه وسیله توجه و پناه به سوى خداوند مهربان است، و موجب انقطاع و اعراض از مخلوقات بوده و اهتمام انسان را از غیر راه حق مصروف مى‏دارد، و سبب مى‏شود که بر حسنات و اعمال خیرِ انسان افزوده شده و به همان نسبت از کارهاى بد و ناشایست که مخالف صلاح و روحانیت و سعادت است کاسته شود و در روزه گرفتن فوائد بی‌شمار است و همین اندازه که اشاره شد براى اشخاص عاقل و خردمند که توفیق عمل به این عبادت مهم را پیدا کرده‏اند، کفایت خواهد کرد.

آری! اثرات و فواید روزه به قدری زیاد است که حتی خداوند متعال برای تنبّه بندگان و بازگشت از خطاها و پذیرش توبه انسان در وقتی که گناهی بزرگ را مرتکب شده است، روزه را واجب نموده. چنانچه قرآن کریم می‌فرماید:

«و هیچ مؤمنى را نَسِزَد که مؤمنى را- جز به اشتباه- بکُشد. و هر کس مؤمنى را به اشتباه کُشت، باید بنده مؤمنى را آزاد و به خانواده او خون‌بها پرداخت کند، مگر اینکه آنان گذشت کنند. و اگر [مقتول‏] از گروهى است که دشمنان شمایند و [خود] وى مؤمن است، [قاتل‏] باید بنده مؤمنى را آزاد کند [و پرداخت خون‌بها لازم نیست‏]. و اگر [مقتول‏] از گروهى است که میان شما و میان آنان پیمانى است، باید به خانواده وى خون‌بها پرداخت نماید و بنده مؤمنى را آزاد کند. و هر کس [بنده‏] نیافت، باید دو ماه پیاپى- به عنوان توبه‏اى از جانب خدا- روزه بدارد، و خدا همواره داناى سنجیده‏کار است.» [19]

و نیز می‌فرماید:

«خدا شما را به سوگندهاى بیهوده‏تان مؤاخذه نمى‏کند، ولى به سوگندهایى که [از روى اراده‏] مى‏خورید [و مى‏شکنید] شما را مؤاخذه مى‏کند. و کفّاره‏اش خوراک دادن به ده بینواست- از غذاهاى متوسّطى که به کسانِ خود مى‏خورانید- یا پوشانیدن آنان یا آزاد کردن بنده‏اى. و کسى که [هیچ یک از این‌ها را] نیابد [باید] سه روز روزه بدارد. این است کفاره سوگندهاى شما وقتى که سوگند خوردید. و سوگندهاى خود را پاس دارید. این‌گونه خداوند آیات خود را براى شما بیان مى‏کند، باشد که سپاسگزارى کنید.»[20]

آری! خداوند متعال این عبادت را با این ثمرات و آثار نورانی برای ما واجب نموده است تا راه کمال و سعادت برای ما به عنوان امت پیامبر خاتم بیش از پیش هموار گردد و این‌گونه لطف و رحمت خویش را بر ما تمام نموده است.

البته در اینجا نکته بسیار مهمی مطرح می‌گردد و آن این است که روزه گرفتن فقط به ترکِ خوردن نیست، بلکه روزه‌ی‌ واقعی که این‌ ثمرات و برکات را به همراه دارد، عملی است که امام صادق (علیه السلام) این‌گونه به آن دستور می‌فرماید:

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: روزه گرفتن، تنها به خویشتن دارى از نوشیدن و خوردن نیست. مریم مادر عیسى (علیهما السلام) گفت: «إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنْسِیًّا»[21]«من نذر کرده‏ام که براى خداى رحمان روزه باشم». یعنى، جز به ستایش خداى رحمان، دهان خود را باز نکنم. اگر روزه گرفتید، زبان خود را حفظ کنید. چشم خود را فرو بخوابانید. نزاع مکنید. حسد مورزید. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنید که یکى از بانوانش با دهان روزه خادم خود را دشنام مى‏دهد. فرمود تا برایش خوراکى حاضر کنند و بعد به آن خانم گفت: میل کنید. خانم گفت: من روزه دارم. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به او گفت: «چه گونه روزه‏اى که خادم خود را دشنام مى‏دهى؟ روزه گرفتن فقط با دهان بستن از خوراک و آب نیست». امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هرگاه روزه گرفتى و دهان خود را از نوشیدنى و خوردنى بستى، باید گوش و چشم تو نیز از حرام و ناشایسته بسته شود: بحث و جدل مکن. خادمت را با نیش زبان آزار مده. آرامش و وقارى که ویژه روزه‏دارى است، از دست مده. مبادا روزِ روزه‏ات مانند روزهاى دیگر باشد.[22]

لذا هر کسی در ماه مبارک رمضان بتواند این دستورات را رعایت نماید، می‌تواند هرچه بیشتر از برکات این ماه استفاده کند. البته  این‌گونه نیست که بدون ترک گناه، روزه هیچ اثری نداشته باشد؛ ولی به دست آوردن این برکات در اثر تلاش برای تحقق این دستورات است و هرچه بیشتر این فرمایشات را رعایت کنیم، بیشتر از نورانیت این ماه عزیز و آثار روزه بهره‌مند خواهیم شد.

 

رفتارسازی

ابن عباس مى‏گوید: حسن و حسین (علیهما السلام) بیمار شدند. پیامبر (صلّى اللَّه علیه و آله و سلم) با جمعى از یاران به عیادتشان آمدند و به على (علیه السلام) گفتند: اى ابو الحسن! خوب بود نذرى براى شفاى فرزندان خود مى‏کردى. على (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) و فضه که خادمه آن‌ها بود، نذر کردند که اگر آن دو آقازاده شفا یابند، سه روز روزه بگیرند. (طبق بعضى از روایات حسن و حسین (علیهما السلام) نیز گفتند ما هم نذر مى‏کنیم روزه بگیریم).

چیزى نگذشت که هر دو شفا یافتند در حالى که از نظر مواد غذایى دست خالى بودند. على (علیه السلام) سه من جو قرض نمود و فاطمه (سلام الله علیها) یک سوم آن را آرد کرد و نان پخت. هنگام افطار سائلى بر در خانه آمد و گفت: السلام علیکم یا اهل بیت محمد! سلام بر شما اى خاندان محمد! مستمندى از مستمندان مسلمین هستم. غذایى به من بدهید، خداوند به شما از غذاهاى بهشتى مرحمت کند. آن‌ها همگى مسکین را بر خود مقدم داشتند و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشیدند.

روز دوم را هم چنان روزه گرفتند و موقع افطار وقتى که غذا را آماده کرده بودند، (همان نان جوین) یتیمى بر در خانه آمد. آن روز نیز ایثار کردند و غذاى خود را به او دادند. (بار دیگر با آب افطار کردند و روز بعد را نیز روزه گرفتند).

در سومین روز اسیرى به هنگام غروب آفتاب بر در خانه آمد، باز سهم غذاى خود را به او دادند. هنگامى که صبح شد، على (علیه السلام)  دست حسن و حسین (علیهما السلام)  را گرفته و خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمدند. هنگامى که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آن‌ها را مشاهده کرد، دید از شدت گرسنگى مى‏لرزند! فرمود: این حالى را که در شما مى‏بینم، براى من بسیار گران است. سپس برخاست و با آن‌ها حرکت کرد، هنگامى که وارد خانه فاطمه (سلام الله علیها) شد، دید دخترش در محراب عبادت ایستاده در حالى که از شدت گرسنگى شکمش به پشت چسبیده و چشم‌هایش به گودى نشسته است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ناراحت شدند.

در همین هنگام جبرئیل نازل گشت و گفت: اى محمد! این سوره را بگیر. همانا خداوند با چنین خاندانى به تو تهنیت مى‏گوید، سپس سوره «هل أتى» را بر او خواند. (بعضى گفته‏اند که از آیه «إنّ الْأَبْرارَ» تا آیه «کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً» که مجموعاً هیجده آیه است در این موقع نازل گشت.)[23]

 

پرورش احساس

امام رضا (علیه السلام) از پدران بزرگوارشان از امیرالمؤمنین (علیهم السّلام) نقل فرمودند که:

روزى پیامبر اکرم (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) سخنرانى کرده و فرمودند: اى مردم! ماه خدا با برکت‏ و رحمت و مغفرت به شما رو کرده است. ماهى که نزد خدا از تمام ماه‌ها برتر است و روزهایش بهترین روزها و شب‌هایش بهترین شب‌ها و ساعاتش بهترین ساعات است؛ و آن ماهى است که در آن ماه به مهمانى خدا دعوت شده‏اید و در آن از اهل کرامت خدا گشته‏اید. نفس‌هایتان در این ماه تسبیح و خوابتان در آن عبادت است و اعمالتان در آن مقبول است و دعایتان مستجاب. پس با نیّت‌هاى صادق و قلب‌هاى پاک از خدا بخواهید که شما را به روزه گرفتن و تلاوت آیات قرآن موفّق نماید زیرا بدبخت کسى است که در این ماه عظیم، از غفران خداوند محروم ماند. با گرسنگى و تشنگىِ این ماه، گرسنگى و تشنگىِ قیامت را به یاد آورید. به فقراء و مساکین خود صدقه بدهید. بزرگان خود را احترام کنید. به اطفال خود مهربانى کنید. با خویشان خود ارتباط برقرار کنید. زبان‌هایتان و چشم‌هایتان را از آنچه نگاه کردنش حلال نیست حفظ کنید و گوش‌هایتان را از آنچه شنیدنش جایز نیست ببندید. به یتیم‌هاى مردم مهربانى کنید تا بر یتیم‌هاى شما مهربانى کنند. از گناهانتان به درگاه خداوند توبه کنید و در اوقات نماز دست به دعا بردارید زیرا آن اوقات بهترین ساعات است و خداوند در آن مواقع با نظر رحمت به بندگان خود مى‏نگرد. هرگاه با او مناجات کنند جوابشان می‌دهد. هرگاه او را صدا کنند، پاسخشان مى‏دهد و هرگاه از او درخواستى کنند، دعایشان را مستجاب مى‏گرداند.

اى مردم! جان‌هایتان در گرو اعمالتان است. با استغفار آن‌ها را آزاد کنید. پشت‌هایتان از گناهان سنگین شده است، آن‌ها را با سجده‏هاى طولانى سبک کنید و بدانید که خداوند متعال به عزّت خویش قسم خورده است که نمازگزاران و سجده‏کنندگان را در قیامت (که همه براى خداوند جهانیان برمی‌خیزند) عذاب نکند و با آتش نترساند.

اى مردم! هر کس در این ماه روزه‏دار مؤمنی را افطارى دهد، در مقابل این کار نزد خداوند ثواب آزادسازى یک برده و نیز بخشش گناهان گذشته‏اش را خواهد داشت. مردم گفتند: یا رسول اللَّه! همه‌ی ما توان این کار را نداریم. حضرت فرمودند: آتش را از خود دفع کنید و لو با تکّه‏اى از یک خرما. آتش را از خود دفع کنید و لو با یک جرعه آب.

اى مردم! هر کس در این ماه، خوش خُلق باشد، در روزى که قدم‌ها بر صراط، لرزان است، او از آنجا به امان خواهد گذشت؛ و هر کس در این ماه بر برده‏هایش آسان بگیرد، خداوند در حسابرسى بر او آسان خواهد گرفت؛ و هر کس در این ماه شرّ خود را از دیگران دور کند، خداوند در روزى که به ملاقاتش خواهد آمد، غضبش را از او دور می‌کند؛ و هر کس در این ماه، یتیمى را اکرام کند خداوند او را در روزى که به دیدارش خواهد رفت، اکرام خواهد نمود؛ و هر کس در این ماه صله رحم کند، خداوند او را در روزى که ملاقاتش می‌کند، به رحمت خود پیوند می‌دهد؛ و هر کس در این ماه قطع رحم کند، خداوند رحمتش را (در روزى که او خدا را ملاقات می‌کند) از او قطع خواهد کرد؛ و هر کس در این ماه یک نماز مستحبّى بخواند، خداوند دورى از آتش را بر او حتمى می‌گرداند؛ و هر کس در این ماه فریضه‏اى انجام دهد، ثواب کسى را دارد که در ماه‌هاى دیگر هفتاد فریضه انجام داده باشد؛ و هر کس در این ماه بر من بسیار صلوات فرستد، کفّه‌ی میزان اعمالش در روزى که ترازوها سبک است، سنگین خواهد بود؛ و هر کس در این ماه آیه‏اى از قرآن بخواند، اجر کسى که قرآن را در ماه‌هاى دیگر ختم کند خواهد داشت.

اى مردم! درهاى بهشت در این ماه باز است. از خداوند بخواهید که آن‌ها را بر شما نبندد. درهاى جهنّم بر شما بسته است. از خداوند بخواهید که آن‌ها را بر شما باز نکند؛ و شیاطین در بند هستند، از خداوند بخواهید که آنان را بر شما مسلّط نکند.

امیر المؤمنین (علیه السّلام) فرمودند: من برخاستم و گفتم: یا رسول اللَّه! با فضیلت‏ترین کار در این ماه چیست؟ حضرت فرمودند: یا ابا الحسن! افضل اعمال در این ماه، پرهیز از محرّمات الهى است و سپس گریستند. عرض کردم: یا رسول اللَّه! چه چیز باعث گریه شما شد؟! حضرت فرمودند: یا علىّ! به خاطر آن عملى که در این ماه نسبت به تو خواهد شد گریه می‌کنم. گویا تو را می‌بینم که مشغول نماز هستى و شقى‏ترین افراد بشر (چه در گذشته و چه در آینده)، برادر و هم مسلک کسى که ناقه ثمود را از پا درآورد، برخاسته و ضربه‏اى بر فرق سرت فرود مى‏آورد و محاسنت را [با خون‏] خضاب می‌کند، امیر المؤمنین (علیه السّلام) ادامه دادند: عرض کردم: یا رسول اللَّه! در آن حالت دینم سالم است؟ فرمودند: بله دینت سالم است.[24]

 

مناجات

وقتی خدا خواهد که دستی را بگیرد

حتی منِ آلوده را هم می‌پذیرد

از درب این خانه نمی‌گردد کسی رد

پس خوش به حال هر کسی این‌جا بمیرد

این جا همان جایی که دل را می‌برند و

بیچاره‌ها را با نگاهی می‌خرند و

از دیده‌ی آلوده تا باران می‌آید



[1] البقره، آیات 183و184

[2] محمد بن علی بن بابویه، من لا یحضره الفقیه، ج‏2، ص: 73

[3] نعمان بن محمد مغربى بن حیون ‏، دعائم الإسلام، ج‏1، ص: 270

[4] البقره، آیه 183

[5] احمد علی بابایی، برگزیده تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 16

[6]  محمد بن علی بن بابویه ، من لا یحضره الفقیه، ج‏2، ص: 99

[7] البقره، آیه 183

[8] محمد بن یعقوب کلینی، الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏4، ص: 64

[9] محمد بن یعقوب کلینی، الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏4، ص: 62

[10] البقره، آیه 45

[11] محمد بن یعقوب کلینی، الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏4، ص: 62

[12] محمد بن یعقوب کلینی، الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏4، ص: 63

[13] محمد بن یعقوب کلینی، الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏4، ص: 64

[14] همان

[15] محمد بن حسن شیخ حر عاملى، وسائل الشیعة، ج‏1، ص: 22

[16] محمد بن علی بن بابویه، من لا یحضره الفقیه، ج‏2، ص: 73

[17] نعمان بن محمد مغربى بن حیون ‏، دعائم الإسلام، ج‏1، ص: 342

[18] منسوب به جعفربن محمد امام ششم علیه السلام‏، مصباح الشریعة، ص: 136

[19] النساء، آیه 92

[20] المائده ، آیه 89

[21] مریم، آیه 26

[22] محمد بن یعقوب کلینى- محمد باقر بهبودى، گزیده کافى، ج‏3، ص: 136

[23] ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج‏25، ص: 343

[24] محمد بن علی بن بابویه، الأمالی( للصدوق)، النص، ص: 93