دشمن شناسی
۱۳۹۴/۰۵/۱۹

بسم الله الرحمن الرحیم

انگیزه سازی

در بسیاری از آیات قرآن کریم، خداوند متعال دشمنان مؤمنین را معرفی کرده و انسان‌های مؤمن را از آنها بر حذر داشته است. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر روشن می‌شود که بدانیم اولین ضربه‌ای که به انسان وارد شد، همانا بیرون رانده شدن از بهشت بود که در اثر ضعف دشمن‌شناسی در حضرت آدم (علیه السلام) و باورِ فریب‌ها و قسم‌های شیطان، این دشمنِ قسم خورده بود.

قرآن کریم، برای تأکید بر اهمیتِ این داستان، در چند مورد به آن اشاره کرده است. به عنوان نمونه، در سوره مبارکه اعراف پس از نقل ماجرای خلقت آدم و دستور سجده بر ایشان و عدم اطاعت شیطان از این دستور و رانده شدن از درگاه خداوند، آمده است:

«قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِى لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ ... إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمَا عَدُوٌّ مُّبِینٌ»[1]

گفت: «اکنون که مرا گمراه ساختى، من بر سر راه مستقیم تو، در برابر آنها کمین مى کنم! * سپس از پیش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپِ آنها، به سراغشان مى‏روم و بیشتر آنها را شکرگزار نخواهى یافت!»

(خداوند) فرمود: «از آن (مقام)، با ننگ و عار و خوارى، بیرون رو! و سوگند یاد مى‏کنم که هر کس از آنها از تو پیروى کند، جهنم را از شما همگى پُر مى‏کنم! * و اى آدم! تو و همسرت در بهشت ساکن شوید! و از هر جا که خواستید، بخورید! امّا به این درخت نزدیک نشوید، که از ستمکاران خواهید بود!»

سپس شیطان آن دو را وسوسه کرد، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود، آشکار سازد و گفت: «پروردگارتان شما را از این درخت نهى نکرده مگر بخاطر اینکه (اگر از آن بخورید،) فرشته خواهید شد، یا جاودانه (در بهشت) خواهید ماند!» * و براى آنها سوگند یاد کرد که من براى شما از خیرخواهانم.

و به این ترتیب، آنها را با فریب (از مقامشان) فرودآورد. و هنگامى که از آن درخت چشیدند، اندامشان بر آنها آشکار شد و شروع کردند به قرار دادن برگ‌هاى (درختان) بهشتى بر خود، تا آن را بپوشانند. و پروردگارشان آنها را نداد داد که: «آیا شما را از آن درخت نهى نکردم؟! و نگفتم که شیطان براى شما دشمن آشکارى است؟!»

بنابراین از نگاه قرآن و آموزه‌های معصومین (علیهم السلام)، یکی از مهمترین و ضروری‌ترین آگاهی‌های مورد نیاز برای جامعه‌ی اسلامی، شناخت دقیق و درست از دشمنانِ دین و دنیا می‌باشد تا از ناحیه‌ی دشمنان، بیش از این دچار آسیب‌های جدی نگردیم.

برای رسیدن به این هدف، لازم است تا دشمنانِ معرفی شده در آیات و احادیث را بهتر شناخته و شیوه‌های دشمنی از ناحیه‌ی آنها و همچنین شیوه‌های مقابله با آنان را دریابیم. اما به علت محدود بودن مجال سخن، صحبت از شیطان و نفس را که دشمنانی غیبی هستند به بعد موکول کرده و تنها بر روی کفار و منافقین تمرکز می‌نماییم.

مقام معظم رهبری نیز در تذکر نسبت به لزوم هوشیاری دائم در برابر دشمن و وظیفه‌ی دشمن‌شناسی برای همه‌ی مردم می‌فرمایند:

«ملت ایران به همان نسبت که دشمن، روش‌های خود را در توطئه علیه ایران اسلامی پیچیده‌تر می‌کند، باید بر هوشیاری و آگاهی خود بیفزایند و با آمادگی معنوی، فکری، سیاسی و حفظ وحدت و اتصال و ارتباط با یکدیگر، چهره دشمن را در هر لباسی که هست، شناسایی کند.»[2]

 

اقناع اندیشه

در قرآن کریم به سه دسته از دشمنانِ اصلی اشاره شده که در ادامه آنها را نام خواهیم برد.

1-   کفار و مشرکین:

در قرآن کریم، از کفار به عنوان دشمنان آشکار مسلمانان یاد شده است. «إِنَّ الْکافِرینَ کانُوا لَکُمْ عَدُوًّا مُبیناً[3]؛ همانا کافران برای شما دشمن آشکاری هستند.»

کفار و مشرکین، دائماً سد راه پیامبران الهی بوده و با ابراز تردید درمورد سخنان انبیاء، مردم را از پیروی آنان باز‌می‌داشته‌اند. برخی ویژگی‌های ذکر شده برای کفار، به این شرح است:

الف) تکذیب معجزات و نشانه‌های الهی: «وَ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَ کَذَّبُواْ بَِایَاتِنَا[4]؛ کسانی که کفر ورزیده و نشانه‌های ما را تکذیب نمودند»

ب) افراد با ایمان را مسخره می‌کنند: «زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ الْحَیَوةُ الدُّنْیَا وَ یَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ ءَامَنُوا[5]؛ زندگی دنیا برای کافران زینت داده شده و آنها بعضی از مؤمنین را مسخره می‌کنند.»

ج) برای ایجاد حکومتی طاغوتی مبارزه می‌کنند: «وَ الَّذِینَ کَفَرُواْ یُقَاتِلُونَ فِى سَبِیلِ الطَّاغُوتِ[6]؛ و آنها که کافرند، در راه طاغوت پیکار می‌کنند.»

د) افرادی بی‌منطق و هوچی‌گر هستند: «وَ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَا تَسْمَعُواْ لهَِذَا الْقُرْءَانِ وَ الْغَواْ فِیهِ لَعَلَّکُم‏ْ تَغْلِبُونَ[7]؛ و کافران گفتند: به این قرآن گوش فراندهید و به هنگام تلاوتِ آن جنجال کنید، شاید پیروز شوید!»

2-   منافقین:

از مضرترین دشمنان جامعه‌ی اسلامی، گروه منافقان بوده‌اند که همواره با کارشکنی‌های خویش، در صفوف مؤمنین ایجاد اختلاف نموده و از به ثمر رسیدن تلاش‌های انبیاء و معصومین جلوگیری می‌نموده‌اند. قرآن کریم در بیان دشمنیِ آنان می‌فرماید:

«أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ تَوَلَّوْاْ قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِمْ مَّا هُم مِّنکُمْ وَ لَا مِنْهُمْ وَ یَحْلِفُونَ عَلَى الْکَذِبِ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ * .... إِنَّ الَّذِینَ یُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُوْلَئِکَ فِى الْأَذَلِّینَ.»[8]

آیا ندیدى کسانى را که طرح دوستى با گروهى که مورد غضب خدا بودند ریختند؟! آنها نه از شما هستند و نه از آنان! سوگند دروغ یاد مى‏کنند (که از شما هستند) در حالى که خودشان مى‏دانند (دروغ مى‏گویند)! * ... کسانى که با خدا و رسولش دشمنى مى‏کنند، آنها در زُمره ذلیل‏ترین افرادند.

به فرموده‌ی خداوند متعال، قلب منافقین دچار مرض شده و حق را درک نمی‌کند؛ خداوند نیز بخاطر نفاقشان بر این مریضی می‌افزاید.[9]  از دیگر ویژگی‌های ذکر شده برای منافقین، می‌توان این موارد را ذکر نمود:

الف) اهل خدعه بوده و در انجام عبادات، سستی و ریا می‌نمایند: «إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یخَُادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خَادِعُهُمْ وَ إِذَا قَامُواْ إِلىَ الصَّلَوةِ قَامُواْ کُسَالىَ‏ یُرَاءُونَ النَّاس[10]؛ منافقان مى‏خواهند خدا را فریب دهند در حالى که او آنها را فریب مى‏دهد و هنگامى که به نماز برمى‏خیزند، با کسالت برمى‏خیزند و در برابر مردم ریا مى‏کنند.»

ب) اهل ارتباط با دشمنان اسلام و مرعوب شدن از آنها می‌باشند: «فَتَرَى الَّذِینَ فِى قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشَى أَن تُصِیبَنَا دَائِرَةٌ[11]؛ کسانى را که در دل‌هایشان بیمارى است مى‏بینى که در (دوستى با دشمنان)، بر یکدیگر پیشى مى‏گیرند، و مى‏گویند: مى‏ترسیم حادثه‏اى براى ما اتفاق بیفتد (و نیاز به کمک آنها داشته باشیم!)»

ج) امر به منکر و نهی از معروف کرده و در راه خدا انفاق نمی‌کنند: «الْمُنَافِقُونَ وَ الْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُم مِّن بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمُنکَرِ وَ یَنهَْوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَ یَقْبِضُونَ أَیْدِیَهُمْ[12]؛ مردان منافق و زنان منافق، همه از یک گروهند! آنها امر به منکر، و نهى از معروف مى‏کنند و دست‌هایشان را (از انفاق و بخشش) مى‏بندند.»

نکته قابل توجه آن است که نفاق، صفتی مذموم می‌باشد که در اثر تردید در کلام خدا و رسول ایجاد شده و به مانند آفتی ویرانگر، تمام ایمان فرد را زائل می‌کند. رگه‌هایی از این صفت در بسیاری از قلوب مؤمنین وجود دارد و باید با رعایت تقوا و ارتباط دائم با خداوند از طریق عبادات و دعا و قرائت قرآن، آن را در خود ریشه‌کن نماییم تا مبادا به مرحله‌ای برسیم که خداوند بر قلب ما مُهر زده[13] و ما را نسبت به حقایق، کَر و کور کند.[14]

همچنین باید با دقت در رفتار و گفتار مسئولین و اطرافیان خود، مراقب باشیم تا مبادا رگه‌هایی از بی‌اعتمادی به وعده‌ها و کلام خداوند، یا تمایل و اعتماد به دشمنان، در میان مردم مسلمان رواج یابد و از این طریق شرایط را برای حضور منافقین در عرصه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی و فرهنگی کشور، فراهم کرده و رهبر انقلاب را عملاً تنها بگذاریم، زیرا اگر خدای ناکرده چنین اتفاقی بیفتد، طولی نخواهد کشید که نعمتِ حکومت الهی و امنیت و استقلال از ما گرفته شده و در زیر چکمه‌های دشمنان به خود آمده و متوجه خطایمان خواهیم شد.[15]

3-   یهود:

خداوند متعال، یهودیان را در کنار مشرکین به عنوان کسانی معرفی می‌کند که بیشترین دشمنی با مؤمنان را در دل می‌پرورانند.

«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذینَ أَشْرَکُوا[16]؛ بطور مسلّم، دشمن‌ترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهى یافت.»

البته واضح است که در اینجا مقصود از یهود، آن عده از یهودیان که اهل پرستشِ حقیقی خداوند و تبعیت از دستورات او هستند نمی‌باشد، بلکه اکثریت یهود را در آن زمان و حتی زمان حاضر مورد اشاره قرار می‌دهد که به دلیل علاقه وافر به دنیا و مظاهر ثروت و قدرت، از راه حق فاصله‌ی بسیار گرفته و به دشمنی شدید با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امت اسلامی همت گمارده‌اند. از جمله‌ویژگی‌های این گروه که در قرآن به آن اشاره شده، می‌توان موارد زیر را نام برد:

الف) اهل سد کردن راه خداوند هستند: «فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَیْهِمْ طَیِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَن سَبِیلِ اللَّهِ کَثِیراً[17]؛ بخاطر ظلمى که از یهود صادر شد، و (نیز) بخاطر جلوگیرىِ بسیار آنها از راه خدا، بخشى از چیزهاى پاکیزه را که بر آنها حلال بود، حرام کردیم.»

ب) برای خداوند در این دنیا قدرتی قائل نبوده و سعی در جنگ افروزی و فساد دارند: «وَ قَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ ... کُلَّمَا أَوْقَدُواْ نَاراً لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ یَسْعَوْنَ فِى الْأَرْضِ فَسَاداً وَ اللَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ[18]؛ و و یهود گفتند: «دست خدا بسته است.» ...هر زمان آتش جنگى افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت و براى فساد در زمین، تلاش مى‏کنند و خداوند، مفسدان را دوست ندارد.»

ج) تکذیب کننده و قاتل انبیاء هستند: «کُلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنفُسُهُمْ فَرِیقًا کَذَّبُواْ وَ فَرِیقاً یَقْتُلُونَ[19]؛ هر زمان پیامبرى، حکمى بر خلاف هوس‌ها و دلخواه آنها (بنی اسرائیل) مى‏آورد، عده‏اى را تکذیب کرده و عده‏اى را مى‏کشتند.»

پس از آشنایی با این دسته از دشمنان، لازم است تا با شیوه‌های دشمنی و آسیب رساندن به مؤمنین از طرف آنها اشاره کنیم.

1-   ایجاد اختلاف و دو دستگی در میان مؤمنان:

از جمله ابزارهای بسیار قدیمی در دست دشمنان خدا، استفاده از حربه‌ی اختلاف در میان عموم مردم بوده است. چنانچه قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً[20]؛ همانا فرعون در زمین (مصر) تکبر و گردنکشى آغاز کرد و میان اهل آن سرزمین تفرقه و اختلاف افکند.»

این سیاست در دوران معاصر نیز توسط دولت‌های استعمارگر و خصوصاً دولت خبیث انگلیس در دنیای اسلام و کشور ما اجرا شده و حکومت ایران را تا قبل از انقلاب اسلامی، عملاً به بازیچه‌ای در دستان کفار تبدیل کرده بود. رهبر معظم انقلاب، امام خامنه‌ای نیز دائماً نسبت به این مطلب هشدار داده و سران کشورهای اسلامی را به اتحاد و پرهیز از اختلافات بیهوده دعوت نموده‌اند. ایشان در جایی می‌فرمایند:

«استکبار تلاش می‌کند تک تک دولت‌ها و حکومت‌های اسلامی را با چیزهای جزیی و با وعده‌ای واهی از بدنه‌ی دنیای اسلام جدا کند و وضع همین چیزی می‌شود که هم اینک در جهان اسلام وجود دارد.»[21]

در فتنه‌ی سال 88 نیز دشمن تلاش کرد تا با ایجاد اختلاف و خشونت در میان مردم، حکومت اسلامی را سرنگون کند که اگر عنایت الهی و بصیرت مردم نبود، به همین هدف نیز می‌رسید. امام خامنه‌ای در همین زمینه می‌فرمایند:

«البته در سال ۸۸ بعضی خطای بزرگی را مرتکب شدند، کشور را در لبه‌ی یک چنین پرتگاهی قرار دادند، یک مشکل اینچنینی را برای کشور تدارک دیدند؛ اما بحمدالله خدای متعال کمک کرد، ملت توانست از این مشکل عبور کند.»

2-   استفاده از شعارها و بهانه‌های عامه‌پسند:

در طول تاریخ، بارها شاهد آن بوده‌ایم که دشمن با استفاده از شعارهایی که در ظاهر حرف‌هایی خوب و قابل قبول بوده‌اند، عموم مؤمنین را دچار خطا و فریب کرده است. از جمله می‌توان به ماجرای جنگ صفین و استفاده از شعار «لا حُکم إلا لله» اشاره نمود. در آن ماجرا، عده‌ی زیادی از مبارزینِ در صف امیر المؤمنین (علیه السلام)، فریب این حرف را خورده و با امام زمانِ خویش به مقابله پرداختند.

در جنگ جمل نیز از بهانه‌ای عوام فریبانه استفاده شد که همان خونخواهی عثمان بود. طلحه و زبیر با استفاده از پیراهن خونین عثمان، مردم را تهییج کرده و نسبت به علی (علیه السلام) شوراندند، در حالی که به فرموده‌ی امام علی (علیه السلام)، خودِ طلحه و زبیر از سخت‌ترین تحریک کنندگان مردم بر علیه عثمان بوده و آب و غذا را بر او بسته بودند.

«وَ إِنَّهُمْ لَیَطْلُبُونَ‏ حَقّاً هُمْ‏ تَرَکُوهُ‏ وَ دَماً هُمْ سَفَکُوهُ.»[22]

و هر آینه آنها حقی را طلب می‌کنند که خودشان زیر پا گذاشته بودند و انتقام خونی را می‌طلبند که خود آن را ریخته‌اند.

امروزه نیز، دشمنان خارجی سعی دارند تا با استفاده از شعارهایی عوام فریب، همچون حمایت از حقوق بشر و مبارزه با تروریسم، ملت مسلمان ایران و انقلاب اسلامی را در چشمان جهانیان، وارونه جلوه دهند، که إن‌شاءالله موفق نخواهد شد.

3-   مکر و حیله و پیمان شکنی:

یکی دیگر از شگردهای پرکاربرد، فریب مسلمانان و سپس پیمان شکنی به بهانه‌های مختلف می‌باشد. نمونه‌ی این ماجرا را می‌توان در ماجرای عمرو عاص و ابوموسی اشعری یافت که پس از پیمان مخفی میان آن دو مبنی بر عزل امیرالمؤمنین و معاویه، عمرو عاص پیمان را شکسته و معاویه را به خلافت منصوب کرد.

در ماجرای صلح امام حسن (علیه السلام) نیز همین ماجرا به نحوی دیگر تکرار شده و معاویه با فریفتن اطرافیان امام، ایشان را مجبور به صلح کرد، اما هنوز مدتی طولانی نگذشته بود که صلح‌نامه با امام را پاره کرده و نقض عهد کرد.

خداوند متعال نیز در این باره می‌فرماید: «کَیْفَ وَ إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لا یَرْقُبُوا فیکُمْ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً یُرْضُونَکُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى‏ قُلُوبُهُمْ وَ أَکْثَرُهُمْ فاسِقُونَ[23]؛ چگونه (پیمان مشرکان ارزش دارد) در حالى که اگر بر شما غالب شوند، نه ملاحظه خویشاوندى با شما را مى‏کنند، و نه پیمان را؟! شما را با زبان خود خشنود مى‏کنند، ولى دل‌هایشان ابا دارد و بیشتر آنها فاسق و نابکارند.»

4-   ایجاد شبهه‌های اعتقادی:

این شیوه در زمان پیامبران نیز رواج داشته است، آنگونه که در قرآن کریم آمده:

«وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِیَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمیمٌ * قُلْ یُحْییهَا الَّذی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلیمٌ[24]»

و براى ما مثالى زد و آفرینش خود را فراموش کرد و گفت: «چه کسى این استخوان‌ها را زنده مى‏کند در حالى که پوسیده است؟!» * بگو: «همان کسى آن را زنده مى‏کند که نخستین بار آن را آفرید و او به هر مخلوقى داناست!»

در زمان معاصر نیز دشمنان اسلام تلاش زیادی در جهت ایجاد شبهات دینی و إلقاء تردید در ذهن مردم و خصوصاً جوانان انجام داده‌اند، به طوری که در رسانه‌هایی از قبیل ماهواره و اینترنت، هر روزه شاهد بحث‌هایی با محوریت تردید در اعتقادات اصیل اسلامی می‌باشیم.

5-   استفاده ابزاری از مقدسات و یا چهره‌های مقبول در جامعه:

دشمنان اسلام اگر چه هیچ اعتقادی به مقدسات اسلامی ندارند، اما هر کجا که بتوانند، با تمسک به مقدسات و چهره‌های مقبول، سعی در گمراه نمودن مردم و ایجاد تشویش و هرج و مرج دارند، همانگونه که معاویه با استفاده‌ی ابزاری از قرآن در جنگ صفین، برخی سپاهیان امیر المؤمنین (علیه السلام) را دچار تردید نمود، و حال آنکه معاویه‌ هیچ علاقه‌ای به حکم قرآن نداشت.

امام علی (علیه السلام) در نامه‌ای به معاویه اینچنین می‌نویسد: «ثُمَّ إِنَّکَ قَدْ دَعَوْتَنِی‏ إِلَى‏ حُکْمِ‏ الْقُرْآنِ‏ وَ لَقَدْ عَلِمْتَ أَنَّکَ لَسْتَ مِنْ أَهْلِ الْقُرْآنِ وَ لَسْتَ حُکْمَهُ تُرِید.»[25]

سپس تو مرا به سوی حکم قرآن دعوت نمودی، و حال آنکه خودت می‌دانی که اهل عمل به قرآن نبوده و خواهان حکمش نمی‌باشی.

در دوران معاصر نیز مشاهده می‌کنیم که بسیاری از منافقین و حتی برخی عوامل آمریکایی و انگلیسی، در سال 88 سعی نمودند تا با استفاده از نام و عنوان امام خمینی (رحمة الله علیه) در میان مردم تردید و اختلاف ایجاد نمایند، که بحمدالله خیلی زود رسوا شدند.

گرچه شیوه‌های دشمنی از جانب کفار و منافقین در این موارد محدود نمی‌گردد، اما برای رعایت اختصار، به همین مقدار اکتفا می‌کنیم.

 

رفتارسازی

در مقابل فتنه‌گری‌ها و دشمنی‌ها، مؤمنینِ بصیر و هوشیار، همواره خود را آماده نگه می‌دارند تا از ایمان و شرف و استقلال خویش دفاع نموده و با استعانت از خدای متعال، نقشه‌های دشمن را نقش بر آب نمایند. از جمله شیوه‌های اصلی برای مقابله با دشمن، می‌توان موارد زیر را برشمرد.

1-   تجهیز به قدرت ایمان:

مهمترین عاملِ دفع فتنه‌های دشمن، تقویت باورهای درونی و توکل به خداوند و صبر در برابر سختی‌ها و اعتماد به وعده‌های حق از جانب او می‌باشد. زیرا انسانی که خود را عبد خالقِ بی‌نیاز بداند، از دشمنانِ خدا بیزاری جسته و با توکل بر او، گِره‌های ایجاد شده در پیش رویش را باز می‌کند، چرا که قدرت از آنِ خداوند است و شرط پیروزی آن است که در صف مؤمنان باشیم و با استفاده از یاد خدا، صبر و استقامت، پرهیزگاری، توکل و یقین به وعده‌های الهی خود را به این منشأ قدرتِ لایزال متصل کنیم.

قرآن نیز در این‌باره می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُم[26]؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید! اگر (آیین) خدا را یارى کنید، شما را یارى مى‏کند و گام‌هایتان را استوار مى‏دارد.»

و در جای دیگری می‌فرماید: «إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئا[27]؛ اگر (در برابر آنها) استقامت و پرهیزگارى پیشه کنید، نقشه‌‏هاى آنها به شما زیانى نمى‌‏رساند.»

2-   ممنوعیت دوستی با دشمنان خدا:

به فرموده‌ی قرآن کریم، دوستی و تکیه کردن بر دشمنان خدا شدیداً ممنوع می‌باشد. همچنین گره زدن سرنوشت جامعه دینی در قالب مسائل مهم سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی با خواست و وعده‌های دشمنان نیز ممنوع است، چرا که باعث ایجاد سلطه از ناحیه‌ی کفار بر مسلمانان می‌شود.[28] به عبارت دیگر، سطح روابط نباید در حد ائتلاف و اتحاد با آنان باشد؛ بلکه نهایتاً می‌توان پیمان ترک جنگ و عدم تعرض به منافع یکدیگر را با آنان برقرار نمود. به این ترتیب، جلوی بسیاری از فتنه‌گری‌ها و دشمنی‌های پنهان از ناحیه‌ی آنها گرفته می‌شود.

خداوند متعال می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَکُمْ هُزُواً وَ لَعِباً مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ الْکُفَّارَ أَوْلِیاء[29]؛ اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید، افرادى که آئین شما را به باد استهزاء و بازى مى‌‏گیرند، از اهل کتاب و مشرکان، دوست و تکیه‌‏گاه خود انتخاب نکنید.»

3-   مقابله نظامی:

گرچه اسلام اهل جنگ‌طلبی نمی‌باشد، اما نسبت به واقعیات جامعه نیز چشم خود را نبسته است. در شرایطی که دشمنانِ خدا جز به نابودی کامل اسلام و مسلمانان راضی نخواهند شد[30]، خداوند نیز در مقابل به مؤمنان دستور می‌دهد تا خود را از لحاظ نظامی تجهیز و تقویت نموده و همواره در حال آماده‌باش به سر برند.

«وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ[31]؛ هر نیرویى در قدرت دارید، براى مقابله با آنها [دشمنان‏]، آماده سازید! و (همچنین) اسب‌هاى ورزیده (براى میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید.»

و حتی در مواردی که دشمن، با پیمان‌شکنی و تعرض به جان و مال مسلمین، عملاً با آنها وارد جنگ شد، در مبارزه و نبرد با آنها ذره‌ای تردید نکرده و با تمام قدرت در مقابلشان دفاع کنید، چرا که خداوند متعال می‌فرماید:

«وَ إِنْ نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فِی دینِکُمْ فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ[32]؛ و اگر پیمان‌هاى خود را پس از عهد خویش بشکنند، و آیین شما را مورد طعن قرار دهند، با پیشوایان کفر پیکار کنید چرا که آنها پیمانى ندارند، شاید (با شدّت عمل) دست بردارند.»

 

پرورش احساس

در حکمت‌های منسوب به أمیر المؤمنین (علیه السلام) آمده است:

«کُن‏ لِلعَدُوِّ المُکَاتِمِ‏ أشَدُّ حِذراً مِنکَ لِلعَدُوِّ المُبَارِزِ.»[33]

از دشمنی که در ظاهر دشمنی‌اش را مخفی می‌دارد، بیشتر بر حذر باش تا آن دشمنی که علناً با تو مبارزه می‌کند.

در سال‌های اخیر و پس از روی کار آمدن رئیس جمهور جدید آمریکا، دوران جدیدی از پنهان نمودن دشمنی و استفاده از لبخندهای عوام فریبانه از سوی مسئولین دولت‌های ستمگر، خصوصاً مسئولین آمریکایی آغاز شد. مقام معظم رهبری نیز از همان ابتدا نسبت به این پیام‌های دوستی، ابراز تردید و بدبینی کرده و مردم را از این فریب و توطئه آگاهانیده بودند. ایشان در بخش‌هایی از کلامشان می‌فرمایند:

«در مقابل اظهاراتی که رئیس جمهور جدید ایالات متحده‌ی آمریکا می‌کند و می‌گوید ما دست دوستی را دراز می‌کنیم، با نگاه تیزبین مسئله را دنبال خواهیم کرد. ما نگاه می‌کنیم ببینیم آیا واقعاً دست دوستی است؟ آیا واقعاً نیت، نیت دوستانه است یا نیت خصمانه در قالب الفاظ فریبگر؟ این برای ما خیلی مهم است. پارسال گفتم اگر در زیر دستکش مخملی، دست چدنی و پنجه‌ی چدنی باشد، ما دستمان را دراز نمی‌کنیم؛ دوستی را قبول نمی‌کنیم. اگر با لبخندی که زده می‌شود، خنجری در پشت پنهان شده باشد، ما حواسمان جمع است. متأسفانه آنچه که اتفاق افتاد، همان چیزی بود که حدس زده می‌شد. دولت آمریکا و همین تشکیلات جدید و رئیس جمهور جدید، با همه‌ی ادعای علاقه‌مندی به روابط عادلانه و صحیح، که نامه هم نوشتند و پیغام هم دادند و در بلندگوها هم گفتند و در مجالس خصوصی هم تکرار کردند که ما میخواهیم با جمهوری اسلامی روابطمان را عادی کنیم، متأسفانه در عمل، عکس این عمل کردند.»[34]

بنابراین لازم است تا در این مقطع حساس و تاریخی، بیش از پیش مراقب رفتار و گفتار دشمنان بوده و لحظه‌ای از آنان چشم برنداشته و ذره‌ای نسبت به آنان متمایل نشویم، بلکه با پایداری و ایستادگی و پافشاری بر عقاید و حقوق مردم مسلمانِ ایران و جهان، و استعانت از خداوند متعال و ائمه‌ اطهار (علیهم السلام)، راهی را در پیش بگیریم که سبب ایجاد و حفظ این انقلاب تاکنون شده است، تا به این وسیله‌ بخشی از دِین خود نسبت به شهدا را ادا کرده باشیم.

به امید آنکه به زودی شاهد ظهور منجی عالم و پیروزی نهایی دولت حق در برابر مستکبرین باشیم. إن‌ شاء الله.



[1] سوره اعراف، آیات 16 تا 22

[2] بیانات به مناسبت سالروز تشکیل بسیج، 5/9/1376

[3] سوره نساء، آیه 101

[4] سوره بقره، آیه 39

[5] سوره بقره، آیه 212

[6] سوره نساء، آیه 76

[7] سوره فصلت، آیه 26

[8] سوره مجادله، آیات 14 و 20

[9] سوره بقره، آیه 10

[10] سوره نساء، آیه 142

[11] سوره مائده، آیه 52

[12] سوره توبه، آیه 67

[13] خَتَمَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِم (سوره بقره، آیه 7)

[14] صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ (سوره بقره، آیه 18)

[15] امیر المؤمنین علیه السلام می‌فرمایند: «مَنْ نَامَ عَنْ نُصْرَةِ وَلِیِّهِ انْتَبَهَ بِوَطْأَةِ عَدُوِّه‏؛ هر کس به هنگام یاری رهبرش خواب باشد، زیر لگد دشمنش بیدار خواهد شد.» (غرر الحکم، ص 422، حکمت 9681)

[16] سوره مائده، آیه 82

[17] سوره نساء،‌آیه 160

[18] سوره مائده، آیه 64

[19] سوره مائده، آیه 70

[20] سوره قصص، آیه 4

[21] بیاات در دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیئت دولت، 5/6/1380

[22] سید رضی، نهج البلاغة (للصبحی صالحی)، ص 194

[23] سوره توبه، آیه 8

[24] سوره یس، آیات 78 - 79

[25] نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص 494

[26] سوره محمد، آیه 7

[27] سوره آل عمران، آیه 120

[28] «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً؛ و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطى نداده است.» (سوره نساء، آیه 141)

[29] سوره مائده، آیه 57

[30] وَ لَنْ تَرْضى‏ عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لاَ النَّصارى‏ حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ (سوره بقره، آیه 120)

[31] سوره انفال، آیه 60

[32] سوره توبه، آیه 12

[33] ابن أبی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج 20، ص 311

[34] بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، 1/1/1389