مسجد وجوان 41/ مساجد و بزهکاری جوانان
۱۳۹۴/۱۲/۲۶

واژه "Delinquency" در لغت به معنای تخلف، قصور، کوتاهی است. و در اصطلاح عبارت است از ترک انجام وظیفه قانونی و یا ارتکاب عمل خطایی که الزاماً عنوان جرم ندارد. معذلک این اصطلاح غالباً معادل جرم و به ‌ویژه در ارتباط با جرایم ارتکابی از سوی اطفال و نوجوانان بکار می‌رود.(موسوی،1390،ص.24)

 

بسم الله الرحمن الرحیم

واژه "Delinquency" در لغت به معنای تخلف، قصور، کوتاهی است. و در اصطلاح عبارت است از ترک انجام وظیفه قانونی و یا ارتکاب عمل خطایی که الزاماً عنوان جرم ندارد. معذلک این اصطلاح غالباً معادل جرم و به ‌ویژه در ارتباط با جرایم ارتکابی از سوی اطفال و نوجوانان بکار می‌رود.(موسوی،1390،ص.24)

بزهکاری جوانان مسئله‌ای با قدمت و پیشینه‌ی طولانی است؛ جملات برجای‌ مانده بر مقبره‌ ها و غارهای مصر، حکایت از نافرمانی جوانان و نوجوانان در آن روزگار دارد. بر یک لوحه باستانی متعلق به 3500 سال پیش از میلاد مسیح در شهر اور، چنین نوشته‌شده است: «اگر اجازه دهیم اعمال بی‌سابقه نسل‌های جوان‌ترِ ما ادامه یابد، تمدن و فرهنگ ما محکوم‌ به نابودی است».(فقیهی، 1389،ص.79)

امروزه این پدیده در بین کشورهای متعددی ازجمله کشور ایران نیز گسترش‌یافته است و بهترین راه مقابله و شاید تنها‌ترین راه آن، کار فرهنگی است که مسجد سردمدار این حرکت است و باید در این راه جوانان را از گرفتار نشدن در این مشکل یاری نماید. به همین دلیل در این نوشتار در یک بخش به راهکار پیشگیرانه از بزهکاری پرداخته تا نقش مسجد نسبت به جوانان آینده بررسی شود و در ادامه به نقش مسجد در ریشه‌کن کردن بزهکاری در جوانان امروز می‌پردازیم.

راهکار پیشگیرانه:

اولین کار در این زمینه که می‌بایست انجام داد این است که فرزندانی تربیت شوند که کمترین گرایش را به سمت انحراف و بزهکاری داشته باشند. در اسلام نقش پدر و مادر در حالات و روحیات فرزند بسیار پررنگ است. یعنی روحیات پدر و مادر، غذایی که می‌خورند، اعمال و رفتاری که انجام می‌دهند همه بر روی فرزند تأثیرگذار است.  تا حدی که در روایتی از پیامبر اسلام صلی‌الله علیه و آله این‌چنین آمده است: «الشَّقِیُ‏ مَنْ شَقِیَ فِی بَطْنِ أُمِّهِ، وَ السَّعِیدُ مَنْ وُعِظَ بِغَیْرِه‏» (کلینی،1429،ج15،ص.204؛ابن‌بابویه،1413،ج4،ص.377) به همین دلیل هر چه پدر و مادر مراقبت بیشتری انجام دهند فرزند گرایش آن فرزند به سمت بزهکاری کمتر است. قرآن می‌فرماید: «نِساؤُکُمْ حَرْثٌ‏ لَکُم‏»(بقره/223) و در روایات داریم که پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمودند: «الولد سر ابیه» (حسن‌زاده آملی،1364،ج15،ص.37) پس همان‌طور که زوج‌های جوان برای ازدواج به لحاظ جسمی نیاز به آزمایش و در برخی موارد درمان دارند، به‌طریق‌ اولی در مباحث روحی نیاز به درمان دارند، زیرا به فرض وجود ناخالصی در وجود آنان، این خصلت به فرزند منتقل می‌شود. نکته جالب اینکه در بین دانشمندان غربی که در مورد بزهکاری تحقیق کردند نظریه‌ای به نام وراثت و بزهکاری مطرح است به‌عنوان‌مثال: «لمبرزو با تکیه‌ بر تأثیرات زیستی و محیطی ادعا دارد که برخی از بزهکاران بالفطره مجرم و متمایل به انجام بزهکاری هستند و ازاین‌رو برای نخستین بار واژه‌ی «جرم بالفطره و ذاتی» را وارد مبحث جرم‌شناسی نمود. او ادعا می‌کند که در وجود و بدن کودکان بزهکار نقصی به نام «استیگماتا» وجود دارد که آنان را ناخواسته به سمت بزهکاری سوق می‌دهد. شاگرد لمبرزو با تأکید بر اصل وراثت می‌نویسد: تبهکاری مادر زادی اصولاً نابهنجار و بدکار به دنیا آمده است و همان‌طوری که سگ شناگر به دنیا آمده، بزهکار مادرزاد نیز برای ارتکاب جرم متولدشده است.»(موسوی،1390،ص.35) البته شایان‌ذکر است که این تأثیر علت تامه نبوده که فرد نتواند راه دیگری را طی نماید و مجبور باشد؛ بلکه این فرد گرایش بیشتری به انحراف دارد. به ‌هرحال با این پیش ‌فرض روحانی محترم می‌تواند با معارفی که در باب فرزند آوری در روایات وارد شده و انتقال آن به جوانانی که در مرحله‌ی ازدواج قرار دارند، در شکل‌گیری فرزندانی که تمایل بیشتری به‌خوبی دارند آنان را کمک نماید. زیرا رفع رذایل اخلاقی باید توسط روحانی محترم در مسجد مطرح‌ شده و راهکار درمان آن ارائه شود. علاوه بر این روحانی محترم می‌تواند با تشویق والدین به آوردن کودکان به فضاهای فرهنگی و مساجد، آنان را با این فضا ها آشنا کرده و در آینده از بزهکاری آنان جلوگیری نمایند.

پیشگیری از بزهکاری معنای دیگری هم  دارد که از نظر جرم شناسان این‌گونه تعریف ‌شده است: «وسایل  ابزارهایی که دولت و جامعه مدنی به ‌منظور خاص مهار بزهکاری از طریق حذف یا محدود کردن عوامل جرم‌زا و یا مدیریت مناسب نسبت به عوامل محیطی (محیط طبیعی یا محیط اجتماعی) به کار می‌گیرد.»(موسوی،1390،ص.179) این قسم از پیش‌گیری مربوط به خانواده است تا باتربیت درست نوجوانان آنان را برای دوران جوانی و ورود به اجتماع آماده نمایند. این بخش نیز باید در برنامه‌های مسجد گنجانده شود تا خانواده‌ها با این مسئله آشنا شوند. تا در دو حوزه این برنامه پیاده شود.

الف: تقویت سازوکارهای خودکنترلی، از طریق اهرم‌های خانوادگی(تنبیه و تشویق). بدین گونه نوجوان به قبح وزشتی عمل خود پی برده و این امر برای او درونی می‌شود.

ب: آموختن مهارت‌های اجتماعی به طفل و نوجوان، یعنی رفتارهای اجتماعی، تعامل با دیگران. طرز رفتار در محیط خارج از خانه به طفل آموزش داده می‌شود.(موسوی،1390،ص.187)

 ناگفته نماند که نقش مسجد در شکل‌دهی و سامان یافتن خانواده‌ی اسلامی و امن، حائز اهمیت است؛ زیرا خانواده نقش بسزایی در بزهکاری جوانان دارد به‌عنوان‌مثال «بر اساس نتایج یک پژوهش، 47 نفر از جامعه‌ی آماری به نحوی از انحاء، ازجمله عوامل کلیدی و مهم بزهکاری خویش را والدین، خانواده، بی‌توجهی، بی‌مبالاتی و عدم نظارت آنان دانسته‌اند. به‌عبارت‌دیگر، ازنظر آنان والدین ایشان در بزهکاری‌شان نقش داشته‌اند».( موسوی،1390،ص.60) از این ‌رو مسجد در راستای اقدامات پیشگیرانه خود باید به تبیین مبانی خانواده اسلامی پرداخته و شرایطی فراهم سازد تا جوانان انگیزه‌ای برای بزهکاری نداشته باشند.

اما بخشی را که مسجد و روحانی محترم باید به آن توجه ویژه داشته باشند تربیت و تعلیم جوانان و جلوگیری آنان از انحرافات فکری است تا جوانان به سمت بزهکاری کشیده نشوند. اساسی‌ترین نکته در این رابطه بحث شکل‌دهی منظومه فکری جوانان است. مهم‌ترین عامل بزهکاری در جوانان، نداشتن یک جهان‌بینی درست است. یکی از مؤثرترین عوامل بزهکاری در جوانان انگیزه اقتصادی است. و متأسفانه این عامل به خاطر نداشتن یک ایدئولوژی درست است. خیلی از جوانان ثروت را تنهاترین راه خوشبختی می‌دانند و برای رسیدن به آن هر کاری را حاضرند انجام دهند. درحالی‌که نه در جهان‌بینی اسلامی و نه در غرب، اقتصاد تنها عامل خوشبختی نیست. به‌عنوان نمونه با نگاه به جوامع غربی می‌یابیم که آن‌ها با این‌همه پیشرفت هنوز به آرامش و خوشبختی نرسیده‌اند. مقام معظم رهبری در این زمینه می‌فرمایند: «رونق اقتصادی که همه‌چیز یک کشور نیست. اگر خانواده‌ای پول داشته باشد، اما زن و شوهر در درون خانواده، باهم دائماً دعوا کنند، زندگی در آن خانواده تلخ است. یا خانواده‌ای پول داشته باشد، اما امنیت در درون خانه نباشد، یا جوان آن خانواده معتاد به هروئین باشد، این خانواده لذّت پولداری را نمی‌برد. یک جامعه هم مثل یک خانواده است. خانواده‌ای مثل خانواده ملت امریکا را در نظر بگیرید! ازلحاظ فعالیت اقتصادی، تولیداتشان بالاست. پیشرفت علمی آن‌ها خوب است. کارخانه‌ هایشان کار می‌کنند. به همه دنیا جنس صادر می‌کنند و درآمد کشور خوب است؛ اما آن ملت نمی‌تواند از آن پیشرفت اقتصادی یک بهره واقعی بگیرد. چرا؟ چون در آن کشور امنیت نیست، معنویت نیست و جوان در آن کشور نمی‌داند باید چه‌کار کند. لذا خودکشی و بزهکارىِ جوانان زیاد است؛ بچه‌ها از سن دوازده، و سیزده‌سالگی آدمکشی را یاد می‌گیرند؛ خانواده‌ها متلاشی می‌شوند؛ زن و شوهر نمی‌توانند روی وجود یکدیگر حساب کنند.»(دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای،1374) وقتی مسئله‌ی اقتصاد مشکل و دغدغه‌ی اصلی یک کشور شد، باید انتظار هر انحرافی را در آن جامعه داشت. به‌عنوان‌مثال در زمان امام حسین علیه‌السلام هم دغدغه‌ی اصلی مردم اقتصاد شد در چنین جامعه‌ای امام حسین باید در کربلا شهید شود، چرا؟ چون در صورت تزاحم بین دین و دنیا (اقتصاد) همه دنیا را انتخاب می‌کنند. این همان خبری است که  فرزدق از احوال مردم عراق به امام حسین علیه‌السلام داد که گفت: «قُلُوبُ النَّاسِ مَعَکَ وَ أَسْیَافُهُمْ عَلَیْک»(محمد بن نعمان(مفید)،1413،ج2،ص.67) این وظیفه‌ی روحانی محترم را سنگین می‌کند، چون باید این فکر غلط در جوانان ریشه‌کن شود. و این نیاز به برگزاری جلساتی در تبیین اندیشه فکری شیعه دارد. و ازآنجاکه عمده کشیده شدن جوانان به سمت بزهکاری فقدان معنویت است، باید روحانی محترم در تقویت این روحیه در جوانان اقدام نماید. در این راستا باید صحبت‌هایی که در مسجد می‌شود جهت‌دار بوده و پیوسته باشد. تا بتوان به نتیجه‌ی دلخواه رسید.

نحوه‌ی برخورد مسجد با جوانان بزهکار:

حجت‌های الهی هیچ‌گاه از دعوت مردم به دین خسته نمی‌شده و در هر شرایطی آنان را به سمت حق و حقیقت دعوت می‌کردند تا جایی که امیر مؤمنان علیه‌السلام درنبرد با خوارج تعداد اندکی نیرو به همراه داشت و هدف ایشان این بود که خوارج را با گفتار به راه حق بازگرداند و ازاین‌رو جمعیت بسیار کمی همراه خود برد.(عاملی،1387،ص.175) این سیره باید سرلوحه کار مسجد و روحانی محترم آن باشد تا جوانانی را هم که آلوده‌ی بزهکاری شده‌اند را فراموش نکرده و به سمت حقیقت بازگردانند. در این مورد بهترین اقدام سیره نبی مکرم اسلام صلی‌الله علیه و آله است. ایشان بدون اینکه این‌گونه جوانان را طرد نمایند بلکه بیشتر مورداحترام و توجه قرار می‌دادند و در سختی‌ها به عیادت و کمک آنان می‌شتافتند. به‌عنوان نمونه اشاره به داستان همسایه‌ی یهودی ایشان که هرروز خاک و خاکستر به سر مبارک حضرت می‌ریخت سودمند است ایشان وقتی خبر بیماری او را شنید به عیادت او رفت: «پیامبر صلی‌الله علیه و آله با احوالپرسى به‌گونه‌ای برخورد کرد که گویا این یهودى هیچ‌گونه اذیّت و آزارى نسبت به پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله روا نداشته است!»(مکارم شیرازی،1382،ج1،ص.203) این رفتار موجب جذب این یهودی به اسلام شد. نکته‌ی مهم در این رفتار نادیده گرفتن خطای آن فرد است زیرا در بسیاری موارد شخص به خاطر عدم اطلاع دست به این اقدام می‌زند. در مورد جوانان بزهکار هم همین است خیلی از آنان در خانواده‌ای بزرگ‌شده‌اند که شرایطی برای خوب بودن نداشته‌اند ارتباط گرم روحانی با این جوانان امکان برگشتن این جوانان را مهیا می‌کند. زیرا خیلی از این‌ها به دنبال بهانه‌ای برای کنار گذاشتن رفتار غلط خود هستند.

نکته‌ی دیگر بارور کردن نهال امید در دل این جوانان است. زیرا بسیاری از آنان به خاطر انجام برخی اقداماتی که انجام داده‌اند، فکر می‌کنند که خداوند آنان را نخواهد بخشید. درحالی‌که خداوند در قرآن وقتی مشرکان را مخاطب قرار می‌دهد آنان را با لفظ «یا عبادی» خطاب می‌کند(طباطبایی،1417،ج17،ص.279): « قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ».(زمر/53) روحانی محترم می‌تواند این امید را به آنان بدهد و با بیان آیات و روایات توبه و بخشش خداوند، زمینه‌ی بازگشت آنان را فراهم نمایند. زیرا در روایات نشانه‌ی کسی که به معنای واقعی فقیه است این است که: «مَنْ لَمْ یُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّه‏».(کلینی،1429،ج1،ص.87).

فهرست منابع:

1.الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، مفید، محمد بن محمد، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏، قم، کنگره شیخ مفید، اول، 1413 ق‏، ج2، ص.67.

2.امام علی و خوارج، عاملی، سیدجعفرمرتضی، مترجم: سپهری، محمد، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چهارم، 1387، ص.175.

3.بزهکاری اطفال و نوجوانان1و2، موسوی، عافیه سادات، تهران، انتشارات مجد، اول، 1390.

4.جوان و آرامش روان؛ مشکلات، مشاوره و درمانگری با نگرش اسلامی، به کوشش: فقیهی، علی‌نقی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، هفتم، 1389، ص.79.

5.دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، بیانات در دیدار مردم ساری، 22/7/1374.

6.الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق،‏ محقق / مصحح: دارالحدیث، قم،‏ دار الحدیث‏،اول، 1429ق.

7.مثالهاى زیباى قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، قم، نسل جوان، اول، 1382 ش‏. ج1، ص.203.

8.من لا یحضره الفقیه‏، ابن بابویه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏، دوم، 1413 ق‏، ج4، ص.377.

9.منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، حسن حسن زاده آملى‏، تهران، اسلامیه‏، چهارم، 1347 تا 1364، ج15، ص.37.

10.المیزان فى تفسیر القرآن، طباطبایى، سید محمد حسین‏، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسین حوزه علمیه قم‏، پنجم، 1417 ق‏، ج17، ص.279.