فیش منبر روزسی ام ماه مبارک رمضان 1437ه.ق/ روزه و مقام شاکران
۱۳۹۵/۰۳/۱۲

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی... َلَکَ الْحَمْدُ عَلی بَسْطِ لِسانی اَفَبِلِسانی هذَا الْکالِّ اَشْکُرُکَ اَمْ بِغایه جَهْدی فی عَمَلی» (دعای ابوحمزه ثمالی)

مناسبت: آخرین روز ماه رمضان و روز عید فطر

ایجاد انگیزه[1]

روزی حضرت داود (ع) از خدا درخواست کرد تا همنشین او را در بهشت معرفی کند. از جانب خداوند به او ندا رسید فردا از شهر بیرون برود، اولین کسی را که در دروازه شهر می‌‎بیند، همنشین او در بهشت خواهد بود. روز بعد حضرت داود (ع) به اتفاق فرزندش حضرت سلیمان (ع) از شهر خارج شدند و پیرمردی را دیدند با پشته‌ای هیزم بر دوش، کنار دروازه شهر نشست و هیزمش را به فردی فروخت.

حضرت داود (ع) پیش او رفت و سلام کرد و فرمود: آیا ممکن است امروز ما را مهمان کنید؟ پیرمرد پاسخ داد، مهمان حبیب خداست. بفرمایید!

پیرمرد مقدارى گندم خرید و آسیاب کرد و سپس آن را خمیر نمود و بر روى آتش گذاشت و سه عدد نان پخت. او نان‌ها را با مقدارى نمک و آب سر سفره گذاشت و خود دو زانو نشست و لقمه‌ها‏ را با «بسم اللَّه» در دهان مى‏گذاشت و پس از خوردن آن یک «الحمد للَّه» مى‏گفت و همین کار را تا آخر ادامه داد.

بعد از صرف ناهار، پیرمرد دستانش را به طرف آسمان بلند کرد و گفت: خداوندا! هیزمی را که فروختم، درختش را تو رویاندی؛ شاخه‌های درخت را تو خشک کردی؛ نیروی کندن هیزم را تو به من دادی؛ مشتری را تو فرستادی که هیزم‌ها را بخرد و گندمی را که خوردیم؛ بذرش را تو رویاندی؛ وسایل آرد کردن و نان پختن را نیز تو به من عطا کردی. در برابر این همه نعمت من چه کرده‌ام؟ پس شکر و سپاس مخصوص توست.

سپس پیرمرد بلند بلند گریه کرد.

حضرت داود (ع) به فرزندش سلیمان (ع) گفت: «فرزندم، باید چنین بنده‏اى در بهشت صاحب مقام باشد، زیرا بنده‏اى از ایشان شاکرتر ندیده‏ام[2]»

امام سجاد (ع) در فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی به فضیلت اخلاقی شکر اشاره کرده است: «(الهی) َلَکَ الْحَمْدُ عَلی بَسْطِ لِسانی اَفَبِلِسانی هذَا الْکالِّ اَشْکُرُکَ اَمْ بِغایه جَهْدی فی عَمَلی اُرْضیکَ وَما قَدْرُ لِسانی یا رَبِّ فی جَنْبِ شُکْرِکَ وَما قَدْرُ عَمَلی فی جَنْبِ نِعَمِکَ وَاِحْسانِکَ؛ (خدایا!) ستایش مخصوص توست به جهت اینکه زبانم را باز کردی، آیا با این زبان خسته‌ام، تو را سپاس گویم یا با نهایت کوششم در کردارم تو را خوشنود سازم؟ و پروردگارا! زبانم در برابر سپاس تو، چه ارزشی دارد؟ و کردارم در کنار نعمت‌هایت و احسانی که به من کرده‌ای، چه مقامی دارد»

این فراز از دعا اشاره به دو نوع از شکر و سپاس در برابر نعمت‌های خداوند متعال دارد. «شکر زبانی» و «شکر عملی»

متن و محتوا

یکی از آثار و برکاتی که در ماه رمضان و خصوصاً بعد از توفیق روزه‌داری و درک رمضان و عید فطر، نصیب انسان می‌شود، شکر و سپاس الهی است. خداوند متعال در آیه 185 سوره بقره به این مسئله اشاره کرده است: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ ... وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ؛ ماهِ رمضان ماهى است که قرآن، براى راهنمایى مردم، و نشانه‏هاى هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است... و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده، بزرگ بشمرید و باشد که شکرگزارى کنید!»

کسی که در ماه رمضان روزه می‌گیرد هر سه قسم «شکر قلبی»، «شکر زبانی» و «شکر عضوی»، را انجام داده و نشان داده که انسانی شاکر است.

روزه و شکر قلبی

شکر قلبی همان معرفت پروردگار و تسلیم شدن در برابر او و رضا و خشنودی به عطایای او است.

امام‌ صادق ‌(ع‌) می‌فرماید: «مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ‏ عَلَیْهِ‏ بِنِعْمَةٍ فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ‏ فَقَدْ أَدَّى شُکْرَهَا[3]؛ خدا به‌ هر کسی‌ نعمتی‌ دهد و او آن‌ را از ته‌ دل‌ بفهمد، شکرش‌ را ادا کرده‌ است.»

روزه‌دار از آنجا که تسلیم فرمان خدا است و به دنبال اطاعت از خداوند است، روزه می‌گیرد و روزه او نشانه شکر قلبی اوست. روزه‌دار، هم خدا را شناخته و هم روزه را به عنوان یکی از اوامر و دستورات خداوند شناخته و نسبت به روزه‌داری راضی و خشنود است.

روزه و شکر زبانی

شکر زبانی، گفتن جمله‌هایی است که بیانگر قدردانی و سپاس انسان در برابر نعمت‌ها است.

روزه‌دار در دعاهای این ماه برکات و فضائل این ماه عزیز و روزه‌داری را بر زبان جاری می‌کند و این خود نوعی سپاسگزاری از نعمت رمضان و روزه است؛ روزه‌دار نعمت نزول قرآن و شب قدر را مرور می‌کند؛  صفات و اسامی خدا را با زبانش ذکر می‌کند؛ برکات سحرهای ماه رمضان را می‌گوید، همه این‌ها شکر زبانی است.

در دعای روز سی ام رمضان می‌خوانیم: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ بِالشُّکْرِ وَ الْقَبُولِ عَلَى مَا تَرْضَاهُ وَ یَرْضَاهُ الرَّسُولُ مُحْکَمَةً فُرُوعُهُ بِالْأُصُولِ بِحَقِّ سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ؛ خدایا! روزه‌ام را در این ماه، بر پایه آنچه تو و پیامبر گرامی‌ات آن را مى‌پسندید، مورد شکر و سپاس و پذیرش قرار ده، در حالی که فروعش بر اصولش استوار باشد، به حق سرورمان محمّد و اهل بیت پاکش، و سپاس خداى را پروردگار جهانیان.»

امام‌ صادق ‌(ع‌) می‌فرماید: «تَمَامُ‏ الشُّکْرِ قَوْلُ الرَّجُلِ- الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ‏ الْعالَمِین[4]؛ تمام‌ شکر گفتن‌ همین‌ جمله‌ است‌: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ‏ الْعالَمِین»

این ذکر بارها در هر شب و روز این ماه تکرار می‌شود.

روزه و شکر عملی

شکر عملی یعنی هر نعمت و موهبتی در جایی مصرف شود که خداوند دستور داده و برای آن آفریده است. یعنی به کار گرفتن‌ استعدادها و نعمتهای‌ خدادادی‌ در راه‌ صحیح‌، و اجتناب از محرمات الهی.

از امام‌ صادق ‌(ع‌) درباره‌ حد شکر سؤال شد، آن حضرت فرمودند: «حد شکر این‌ است‌ که‌ اگر برای‌ خدا در نعمتی‌ که‌ به‌ تو داده‌ حقی‌ باشد، آن‌ حق‌ را بپردازی‌.»[5]

روزه‌دار در شرایط سخت‌تر و دشوارتر با روزه خود، شکر نعمت اعضا و نعمت‌های دیگر را به‌جا می‌آورد؛ زیرا چنین شخصی با اعضا و جوارح خود عمل روزه را انجام داده و توانسته امر خداوند متعال را اطاعت کند.

پیامبر اسلام (ص) می‌فرماید: «لِکُلِّ شَیءٍ زَکَاةٌ وَ زَکَاةُ الْأَبْدَانِ الصِّیَامُ[6]؛ برای هر چیزی زکاتی است و زکات بدن‌ها روزه است.»

روزه‌دار هر آنچه که نفِس می‌پسندد و می‌خواهد را در راه رضا و خشنودی خداوند کنار می‌گذارد و با آنکه بدن به این امور نیاز دارد، محدودیت‌هایی را برای او ایجاد می‌کند تا شکر بدنی را به‌جا آورد و حق الهی را ادا نماید.

پاداش‌های روزه‌داران شاکر

حال که ثابت شد، روزه‌داری نوعی شکرگزاری است، این شکر نیز همچون سایر خصلتهای اخلاق دینی، هم آثار دنیوی و هم بازتاب اخروی دارد. برخی از آثار و برکاتی که با روزه‌داری به عنوان یک نوع شکر نصیب روزه‌دار می‌شود، عبارتند از:

الف) افزایش نعمت‌ها

این مسئله هم در قرآن و هم در سنت مورد تأکید قرار گرفته و برای بسیاری از افراد قابل درک می‌باشد. هر چند ممکن است برخی از نگاه‌های بشری این قضیه را بر نتابد و بگویند، افزایش مال در اثر شکر چیزی نیست که علم اقتصاد بشری توان اقامه دلیل علمی تجربی بر آن داشته باشد.

اما از پیامبر اکرم (ص) روایت شده: «مَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَى عَبْدٍ بَابَ شُکْرٍ فَخَزَنَ عَنْهُ بَابَ الزِّیَادَة[7]؛ هنگامی که در سپاس‌گزاری گشوده است، درِ افزایش نیز باز است.»

در روایت دیگر می‌خوانیم: «خداوند نعمتی به بنده خویش نداد که بنده او از صمیم قلب آن را بشناسد، و در ظاهر با زبان خدا را ستایش کند، و سخنش تمام شود، مگر اینکه برای او به افزونی نعمت امر شود.»[8]

اینکه چگونه شکر نعمت سبب افزایش نعمت می‌شود، سؤالی است که ممکن است به ذهن بیاید.

از آن جا که مثلا عبادتی همچون روزه‌داری شکر عملی است و روزه‌دار از نعمت‌های ظاهری و باطنی و مادی و معنوی که به او داده شده به درستی بهره می‌گیرد و آن را در مسیر کمالی قرار دهد؛ همین بهره‌گیری درست سبب می‌شود تا استعدادها و ظرفیت‌ها و توانایی‌های نهفته و سرشته در این فرد شکوفایی یابد و در مسیر مطلوب خود قرار گیرد؛ آنگاه شخص به اصطلاح امروزی‌ها دست به هر چه بزند، طلا می‌شود و از طرفی خدا را نیز از خود راضی کرده و قطعاً خداوند نیز به چنین بنده‌ای روزی بیشتری می‌دهد.

یکی از یاران امام صادق (ع) می‌گوید: خدمت امام صادق (ع) بودیم و ظرف انگورى هم داشتیم که از آن مى‌خوردیم. فقیری آمد، از امام کمکى خواست.

امام سه دانه انگور برداشت و به او داد.

فقیر سه دانه انگور را گرفت، و گفت: حمد پروردگار عالیمان را که این انگور را روزى من قرار داد.

امام فرمود: صبر کن، و دو کف دست خود را پر از انگور کرده به او داد. فقیر آن را گرفت و خدا را شکر کرد.

امام به غلام خود فرمود: چه مقدار پول همراه توست؟ گفت: بیست درهم. حضرت آن را به فقیر داد.

فقیر گفت: خدایا! حمد براى توست و این پول‌ها از ناحیه توست و برای تو شریکی نیست.

امام براى سومین بار به او دستور توقف داد، آنگاه پیراهن خود را از تن مبارک در آورد و به او داد.

فقیر پیراهن را گرفت و پوشید و گفت: حمد خداى را که مرا پوشانید.

سپس با عبارت «یا اباعبدالله» حضرت را خطاب قرار داد و گفت: خداوند به تو پاداش خیر دهد، سپس راه رفتن را پیش گرفت، امام (ع) دیگر چیزى نفرمود.

گمان می‌کنم، اگر به شخص امام دعا نمى‌کرد و فقط خدا را شکر مى‌نمود، حضرت همچنان به بخشش خود ادامه مى‌داد.[9]

آری بنا به سروده مولانا

شکر نعمت، نعمتت افزون کند           کفر، نعمت از کفت بیرون کند

و اگر در مواردی‌ دیده‌ می‌شود که نعمت‌ انسانهای‌ ناسپاس‌ نیز گاهی‌ فراوان است.‌ به‌ بیان‌ قرآن‌ کریم‌، برای‌ «استدراج»‌ است‌، یعنی‌: نعمت‌ وسیله‌ای‌ برای‌ دورتر شدن‌ او از خدا می‌گردد.

خداوند می‌فرماید: «سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ وَ أُمْلی‏ لَهُمْ إِنَّ کَیْدی مَتینٌ[10]؛ ما آنان را از آنجا که نمى‏دانند به تدریج به سوى عذاب پیش مى‏بریم و به آن‌ها مهلت (بازگشت) مى‏دهم چرا که نقشه‏هاى من محکم و دقیق است!»

نقل شده شخصی‌ که‌ به‌ مفهوم‌ استدراج‌ در قرآن‌ توجه‌ کرده‌ بود، نزد امام‌ صادق‌ (ع‌) آمده‌، عرض‌ کرد:  من‌ از خدای‌ عزوجل‌ مال‌ خواستم‌ به‌ من‌ روزی‌ کرد، فرزند خواستم‌ به‌ من‌ عطا فرمود، منزل‌ خواستم‌ نصیبم‌ کرد، می‌ترسم‌ این‌ استدراج‌ باشد که خدا نعمتی‌ دهد و توبه‌ و استغفار را از یاد ما ببرد، حضرت‌ می‌فرماید: به خدا قسم‌ با حمد و سپاس‌ خدا، استدراج‌ تحقق‌ نمی‌یابد.[11]

بنابراین استدراج برای کسانی است که خدا را شکر نکنند. چنین افرادی را خدا غرق در نعمت می‌کند و به آنان مهلت می‌دهد و در واقع آن‌ها را امتحان می‌کند و آنان هم شکر خدا را به جا نمی‌آورند.

ب) رسیدن به آرامش و امنیت روانی

یکی از عوامل ناآرامی در افراد پولدار، ناشکری و ناسپاسی آن‌هاست و یکی از مهمترین عوامل در آرامش روانی افراد بی پول، روحیه شکرگزاری و سپاس آنان می‌باشد.

شکرگزاری نشانه رضایت و خشنودی از وضعیت و موقیعتی است، همین رضایت سبب آرامش روحی و روانی می‌گردد. برخی از شاکران حتی به درجات بالای شکر می‌رسند و از هر آنچه خداوند به آنها داده، ابراز رضایت می‌کنند و لو اینکه آن چیز درد و رنج باشد، یعنی می‌گویند چون از طرف خداوند است و خدای من حکیم و علیم و رئوف و مهربان است. حتما صلاح من در این بوده از این رو نسبت به درد هم شاکرند.

یکی درد و یکی درمان پسندد              یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران     پسندم آنچه را جانان پسندد

از طرفی نیز انسان شاکر نعمت‌های الهی را به یاد می‌آورد و شکر آن‌ها را به جای می‌آورد و همین بادآوری نعمت‌ها سبب ایجاد آرامش در فرد شاکر می‌شود. از این رو، یکی از راهکارهایی که برای ایجاد آرامش روانی در بیماران روانی سفارش می‌شود، برشمردن نعمت‌ها و توجه به داشته‌هایی که در اختیار افراد می‌باشد و متمرکز شدن روی دارایی‌ها است نه کمبود و نقص‌ها.

خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّث[12]‏؛ نعمت‌های پرودگارت را بازگو کن»

در روایت است که روزی حضرت عیسی (ع) به مرد نابینا و مفلوجی برخورد کرد که علاوه بر فلج بودن مبتلا به مرض برص یعنی پیسی و جذام نیز بود و مرض جذام گوشت بدن او را متلاشی کرده بود و با این حالت می‌گفت: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی عَافَانِی مِمَّا ابْتَلَى بِهِ کَثِیراً مِنْ خَلْقِه‏؛ یعنی حمد و ثنا سزاوار آن خدائی است که مرا از بلائی که بیشتر مردم به آن مبتلاء هستند، عافیت داده است.»

حضرت عیسی (ع) از آن مرد پرسید: آن بلا چیست که خدا از تو بر طرف نموده است؟ گفت: ای روح الله! من بهترم از کسی که خداوند در قلب او آن چیزی را که در قلب من قرار داده، در قلب او قرار نداده است، و آن چیز معرفت خدا است.

حضرت عیسی (ع) فرمود: راست گفتی ای مرد! سپس حضرت عیسی به آن مرد گفت: دستت را به من بده آن مرد دستش را به حضرت داد و آن مرد به معجزه حضرت عیسی (ع) به زیباترین صورت و قیافه در آمد و خداوند تمام آن امراضی که در او بود از بین برد و شفا داده است و حضرت عیسی (ع) با آن مرد رفیق شد و با هم عبادت می‌کردند.[13]

آری یکی از نعمت‌هایی که باید شکر آن را به جای آوریم همین نعمت‌های معنوی است. نعمت‌هایی همچون شناخت خدا، معرفت اهل بیت (علیهم) توفیق روزه‌داری، درک ماه رمضان، درک عید فطر و ...

اما متاسفانه امروزه چیزی که بیشتر نمود دارد و زندگی همگان را بی نصیب نگذاشته است، نگاه به نقص‌ها و کمبودها است.

نکته آخر در این بخش اینکه کسی که شکرگزار خداوند است، روز به روز بر ایمانش افزوده می‌شود. و هر چه ایمان قوی‌تر گردد، به همان میزان آرامش روحی و روانی فرد نیز قوی‌تر می‌گردد.

باید این روحیه و سبک زندگی در بین همگان رشد یابد زیرا اقدامی عملی در تحقق اقتصاد مقاومتی است و ترویج روحیه شکر در جامعه موجب همدلی و هم‌بستگی بیشتر میان شهروندان و نزدیک شدن دل‌ها به هم می‌شود و از شکل‌گیری امواج نارضایتی اجتماعی جلوگیری می‌کند و سبب ترویج و تقویت آرامش عمومی و اجتماعی است.

ج) رسیدن به بهشت و نعمت‌های بهشتی

یکی از پاداش‌های ارزشمند برای روزه‌داران شاکر، بهره‌مندی از بهشت و نعمت‌های بهشتی است.

از پیامبر اکرم (ص) می‌خوانیم: «إِنَّ لِلْجَنَّةِ بَاباً یُدْعَى الرَّیَّانَ لَا یَدْخُلُ مِنْهُ إِلَّا الصَّائِمُون[14]‏؛ بهشت دری دارد به نام‌ ریان (سیراب‌شده) که تنها روزه‌داران از آن وارد می‌شوند.»

مرحوم صدوق در «معانی الاخبار» در شرح این حدیث می‌نویسد انتخاب این نام برای این در بهشت به خاطر آن است که بیشترین زحمت روزه‌دار از ناحیه عطش است، هنگامی که روزه‌داران از این در وارد می‌شوند چنان سیراب می‌گردند که بعد از آن هرگز تشنه نخواهند شد.

از آنجا که روزه‌داران از نعمت‌های دنیا، به نفع آخرت خود دست بر می‌دارند و با عمل خود شاکر خداوند و نعمت‌های او هستند؛ خداوند متعال اعمال چنین کسانی را به بهترین وجه می‌پذیرد و شاکرانه با آنان برخورد می‌کند.

بر اساس برخی از روایات، خداوند کریم، بهشت پرنعمت و گران‌بها را به بهای شکر و سپاس‌هایی که شاید از نظر ما بی‌مقدار باشند، عطا می‌کند.

امام‌ صادق ‌(ع‌) می‌فرماید: «مردی‌ آب‌ می‌نوشد و خدا بهشت‌ را برای‌ او واجب‌ می‌کند، به‌ این ‌صورت‌ که‌ او ظرف‌ آب‌ را بر دهانش‌ می‌گذارد «بسم‌ الله»‌ می‌گوید و آنگاه‌ می‌آشامد، سپس‌ با آنکه‌ اشتها دارد، دور می‌کند و خدا را حمد و سپاس می‌گوید. باز برمی‌گردد و می‌آشامد، باز دور می‌برد و حمد و سپاس می‌کند و ... خدای‌ عزوجل‌ بهشت‌ را به‌ همین‌ سبب‌ برایش‌ واجب‌ می‌کند.»[15]

بنابراین شکرگزاری ریشه تمام سعادت‌ها و سرچشمه عظیم برکات الهى برای انسان است. خیر دنیا و آخرت در شکرگزای است و کسانی که شکر  نعمت نمی‌کنند و کفران کننده هستند، علاوه بر اینکه از این آثار محروم میشوند به گرفتاری‌های دیگری مبتلا می‌شوند.



[1] . روش داستانی.

[2]. إرشاد القلوب، ج‏1، ص 119.

[3] . کافی، ج2، ص 96.

[4] . کافی، ج2، ص 95.

[5] . همان، ص 96.

[6] . همان، ص 62.

[7] . کافی، ج2، ص 94.

[8] . همان، ص 95.

[9]. کافی، ج4، ص49.

[10] . قلم/44 و 45.

[11] . کافی، ج2، ص 97.

[12] . ضحی/11.

[13] . مسکن الفؤاد، ص 95.

[14] . معانی الاخبار، ص 409.

[15] . کافی، ج2، ص 96.