زنان ایران اسلامی الگوی کنشگری جنسیتی در تحولات خاورمیانه
۱۳۹۱/۱۱/۲۱

بسمه تعالی

زنان ایران اسلامی الگوی کنشگری جنسیتی در تحولات خاورمیانه

نسرین.کمالی‌لطف

 مقدمه

بانوان مسلمان ایران با فداکاری‌هایشان در جهت پیروزی انقلاب اسلامی، تصویری زیبا و به‌یادماندنیاز خود به یادگار گذاشتند. آن‌ها باغیرتی مردانه به مبارزه با ظلم و زشتی همت گماشتند و در این راه از همه‌ی تعلقات خود دست کشیدند. الگوی رفتاری زنان مسلمان ایران، در همه‌یجنبه‌ها، سرمشقی است برای همه‌ی زنان آزاده‌ی جهان و به آن‌ها در احیای جایگاه والایشان کمک می‌کند.این مقاله می‌کوشد جایگاه و نقش مؤثر زنان مسلمان ایرانی در شکل‌دهی، تثبیت و تداوم انقلاب اسلامی ایران را نشان دهد و همچنین تأثیر الگوی فعالیت زنان انقلابی ایران در تحولات خاورمیانه را بررسی کند. کلیدواژه‌ها:انقلاب اسلامی، زنان، تحولات خاورمیانه.   بخشاول نقش زنان در انقلاب اسلامی ایران تاریخچه‌ی حضور زنان در انقلاب اسلامی ایران 15 خرداد 1342 یادآور نخستین زمزمه‌های انقلاب اسلامی ایران است که در سال 1357به سرانجام رسید. عناصر، قشرها و نیروهای زیادی در انقلاب و پیروزی آن نقش داشتند. زنان مسلمان ایرانی نیز، همگام با مردان، در میدان مبارزه با طاغوت ایثار و فداکاری کردند. نقش فعال و سازنده‌ی آنان در شکل‌گیری انقلاب اسلامی به همه‌ی ناظران و متفکران جهان ثابت کرد که اصول و قوانین اسلام هیچ‌گاه مانع حضور زن در اجتماع و انجام فعالیت‌های سیاسی، فرهنگی نمی‌شود.بانوان مسلمان ایرانی انگیزه و اعتقاد خود را مدیون اسلام و آموزه‌های آن هستند؛آموزه‌هایی که نه‌تنها خصوصی‌ترین بخش زندگی آن‌هارابرنامه‌ریزیمی‌کند، بلکهبر مشارکتشان را در برنامه‌های سیاسی و اجتماعی نیز تأثیری شگرف دارد. رهبر انقلاب بارها به این نکته‌ی مهم اشاره کرده است که نقش زنان در انقلاب برجسته و حتی عظیم‌تر از نقش مردان بوده است. این نقش و تأثیر را می‌توان به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم بر روند شکل‌گیری و تداوم انقلاب بررسی کرد. زنان نقش سازندگی غیرمستقیم خود را وامدار اخلاق خاص جنسی خویش بودند؛‌ یعنی حیا، عفاف، تقوا، ایثار، شجاعت، وحدت کلمه و همیاری. زنان در سایه‌ی اسلام و در نقش همسر، مادر و خواهر به پرورش فکری و روحی همسران، فرزندان و برادران خود می‌پرداختند. تحول فکری و روحی‌ای که در جریان انقلاب برای زنان به‌وجود آمد، نه‌تنها در عملکرد سیاسی و اجتماعی آن‌ها تأثیر گذاشت، بلکه تحول فکری را به مردان نیز القا کرد و در عملکرد آن‌ها نیز مؤثر واقع شد. زنان،همچون معلمان، با تعلیم و ترغیب مردان خود به پرورش درخت انقلاب کمک کردند. امامدر این‌باره فرموده است: زنان تقویت‌کننده و شجاع‌کننده‌یملت‌ها هستند. نقش و تأثیر مادران، همسران و خواهران شهدا و ایثارگران نیز در این میان بسیار ستودنی و مهم است. حضور فعال و پررنگ این زنان نه‌تنها تأثیر شگرفی در روحیه‌ی مردان جامعه داشت، بلکه باعث دلگرمی دیگر زنان جامعه برای ادامه‌ی این راه و نهضت بزرگ بود. عملکرد زنان مسلمان ایران درفعالیت‌های غیرمستقیم خلاصه نشد. آنان با حضور در راهپیمایی‌ها و تظاهرات دربرابر ظلم و استبداد رژیم پهلوی همدوش مردان مبارزه کردند؛ البته با رعایت حجاب اسلامی و موازین شرعی. روحیه‌یشهات‌طلبی، ایثار و ازخودگذشتگی آنان وحشتی عظیم در دل دشمنان اسلام و انقلاب ایجاد کرد و موجب تعجب مردم جهان شد. نام این انقلاب همیشه و همه‌جا با نام شهدا و مبارزان زن عجین شده است. این مبارزه‌ها بعد از انقلاب و در حماسه‌یهشت سال دفاع مقدس نیز تداوم داشت و زنان پشت جبهه‌های نبرد به فعالیت و سازندگی مشغول بودند. نقش مستقیم و غیرمستقیم زنان هیچ تعارض و تداخلی با هم نداشت. آن‌ها در عین انجام وظایف همسری و مادری به فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی می‌پرداختند و قبل‌ازآنکه مبارزی فعال و شجاع باشند، مادر و همسریوظیفه‌شناس بودند و این همان الگویی است که اسلام در آموزه‌های خود برآن تأکید دارد. تیپ‌شناسی زنان در انقلاب اسلامی و مطالبات آن‌ها از انقلاب یکی دیگر از ویژگی‌ها و درواقع زیبایی‌های انقلاب اسلامی ایران این بود که اقشار و احزاب مختلف جامعه، با وجود طرز فکرهای متفاوت، گاه در کنار هم و در یک سنگر با طاغوت مبارزه می‌کردند. زنان نیز از این ویژگی مستثنا نبودند. هر کدام از این گروه‌ها با انگیزه‌ای منحصربه‌خود، اما با هدفی مشترک،- که براندازی حکومت وقت و جانشینی حکومت اسلامی بود- به فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی می‌پرداختند.این اقشار و گروه‌ها را می‌توان براساس طرز فکر و مطالباتشان به دو دسته‌ی کلی تقسیم کرد:1. زن سنتی مسلمان؛ 2. نیروهای روشنفکر.البته، نیروهای روشنفکر به‌طور خاص‌تر به طرف‌دارانمکتب‌های مارکسیست، لیبرالیست، فمنیست و نیروهای نوجوان، جوان و دانشجو تقسیم می‌شوند. زن سنتی ایرانی بر خلاف نظر و تفکر بسیاری از نظریه‌پردازان که سعی دارند زن سنتی ایرانی را زنی منزوی و خانه‌نشین نشان دهند و تأثیر و نقش او را در جامعه کمرنگ جلوه دهند، باید بگوییم زن ایرانی نقشی زیربنایی و گسترده در انقلاب ایران داشت. اگرچه بیشتر اوقات در پشت‌صحنه و دور از چشم به همسرداری و تربیت فرزند مشغول بود؛ اما درواقع تأثیر و عمق عملکرد او بسیار عظیم بود. فداکاری، صبر و تحمل او در نقش مادر و همسر جایگاهی والا در تاریخ انقلاب ایران دارد. تغییرات سیاسی و اجتماعی‌ای که در این برهه از زمان رخ داد، باعث تحول فکری زنان شد. سهم زن سنتی از این تحولات این بود که قصد داشت به هویت دینی- اسلامی خود برگردد. آن‌ها خواستار حکومت اسلامی بودند؛ حکومتی که در آن برای داشتن حجاب و عفاف مجبور نباشند با سربازان پهلوی مبارزه کنند. درواقع، حجاب مهم‌ترین مطلوب زنان سنتی بود و آن‌ها با الگو قراردادن زنانی چون فاطمه الزهرا(سلام‌الله‌علیها)، زینت کبری(سلام‌الله‌علیها) و... سعی در احیای آموزه‌های دین اسلام داشت. زن روشنفکر مسلمان ایرانی تحولات و تغییرات سیاسی و اقتصادی و گسترش ارتباط با دیگر کشورها باعث به‌وجودآمدن دگرگونی فکری و روحی در برخی از زنان جامعه‌ی ایران شد. بیشتر اعضای این قشر را زنان و دختران محصل، دانشجو و شاغل تشکیل می‌دادند. زنانی که تا دیروز با قوانین خانواده‌ای پدرسالار و سنتی زندگی می‌کردند، امروز با شنیدن افکاری جدید همچون حقوق زنان، برابری و تساوی زنان و مردان، آزادی و... به هویت و موقعیت خود شک کردند. درنتیجه، سعی کردند هویتی جدید و حتی مخالف افکار سنتی خانواده و جامعه پیداکنند. بالارفتن سطح تحصیلات، روابط اجتماعی، فعالیت‌های حزبی و سیاسی و همچنین تکثر منابع هویت‌ساز باعث شکل‌گیری احزاب و گروه‌های جدیدی شد که هر کدام از گوشه‌ای از جهان وارد کشورمان شده بودند. گروهی از زنان روشنفکر کهاز نظریات مکتب مارکسیستی تأثیر گرفته بودند- که از شرق و شوری سابق وارد شده بود- خواستار برابری زنان و مردان و نفی مالکیت خصوصی شدند. بیشتر افراد این قشر را طبقه‌ی کارگر تشکیل می‌دادندو با آموزه‌ها و انگیزه‌های خاص خود با حکومت وقت مخالفت کردند.مکتب دیگری که در آن زمان تاحدی رواج پیدا کرد، مکتب لیبرال بود. این مکتب سوغات کشورهای غربی بود و بیشتر روشنفکران و تحصیل‌کرده‌های خارج، بعد از بازگشت به کشور، آن را همراه خود وارد جامعه کردند. زنانی که به این مکتب پایبند بودند، خواستار برابری و تساوی حقوق و موقعیت زن و مرد، دخالت‌نکردن دولت در اقتصاد، آزادی مالکیت خصوصی و ملی‌گرایی بودند. دسته‌یدیگر را می‌توان نوجوانان بین 15 تا 22 سال معرفی کرد که در مدرسه و دانشگاه تحصیل می‌کردند. آن‌ها در موقعیت سنی حساسی قرار داشتند و شخصیتشان در حال شکل‌گیری بود؛ درنتیجه هر کدام از این مکتب‌ها تلاش می‌کردندآموزه‌ها و اهداف خود را به این قشر پرهیجان و کم‌تجربه القا کنند. در اینجا نقش افرادی چون امام خمینی(رحمة‌الله‌علیه)، دکتر بهشتی، شهید مطهری و... برای هویت‌بخشی و راهبری این گروه ستودنی و مهم بود. مطالبات اصلی این قشرعدالت‌خواهی و مبارزه با ظلم و استبداد بود و انقلاب اسلامی بخش اعظمی از پیروزی‌های خود را مدیون این گروه از جامعه است. تلاش این دسته از متفکران باعث شد که اکثر زنان روشنفکر آرمان‌های اسلامی را برگزینند و در خط صحیح شیعی قرار گیرند و فاطمه(سلام‌الله‌علیها) را الگوی خود قرار دهند. نقش زنان در ایجاد انقلاب نقش زنان در ایجاد و تثبیت انقلاب بسیار مهم و کلیدی است. زنان درواقع سرچشمه‌ی تحول فکری و روحی خود و مردان بودند. زنان علاوه بر فعالیت‌های پشت‌صحنه و حمایت از مردان، با شرکت فعال در راهپیمایی‌ها، تظاهرات و فعالیت‌های سیاسی مبارزه‌ی خود را کامل می‌کردند. حتی برخی از آن‌ها به نبرد مسلحانه روی آوردند. نخستین راهپیمایی زنان در مشهد و به‌دلیل انتشار مقاله‌ایرخ داد که در روزنامه‌ای ضدمردمی به آیت‌الله خمینی(رحمة‌الله‌علیه)توهین کرده بود. طبق آمار رژیم، حدود 400 زن در آن راهپیمایی شرکت کردند. زنان بعد از این راهپیمایی، تقریباً در همه‌ی تظاهرات‌ها (ازجمله راهپیمایی تبریز برای چهلم شهدای قم، حمله به حرم امام رضا(علیه‌السلام) در مشهد، مسجد جامع نجف‌آباد و ...) شرکت کردند و مردان انقلابی را تنها نگذاشتند. آمار زندانیان سیاسی زن قابل توجه است. همچنین، درمقابل هر دو شهید مرد، یک شهید زن وجود دارد که نشان‌دهنده‌یفداکاری و شجاعت زنان ایرانی است. نقش زنان در تداوم انقلاب 1. حضور در جبهه‌های جنگ هشت سال دفاع مقدس دومین آزمون الهی بعد از انقلاب اسلامی بود که بانوان مسلمان ایرانی با سربلندی و افتخار در آن پیروز شدند.زنان انقلابی ایستادگی دربرابر هجوم وحشیانه‌ی رژیم بعثی را وظیفه‌ی خود می‌دانستند. آنان که همیشه حامی و مشوق مردان خود بودند، این‌بار نیز با ازخودگذشتگی شوهران و فرزندان خود را به جبهه‌ی نبرد فرستادند.گروهی از بانوان داوطلبانه در شهرها لوازم ضروری رزمندگان را جمع‌آوری می‌کردند. گروهی نیز شبانه‌روز پشت جبهه به رزمندگان کمک، امدادرسانی و آنان را مداوا می‌کردند. مرزهای جنگ‌زده‌ی ایران هیچ‌گاهرشادت، صبر و فداکاری شیرزنان مرزنشین را فراموش نخواهد کرد؛ آن‌هایی که حاضر نشدند شهر و روستا را خالی کنند و دوشادوش و گاه جلوتر از مردان با مهاجمان مبارزه کردند. 2. حضور در موقعیت‌های حساس، مهم و سرنوشت‌ساز بانوان مسلمان ایرانی همیشه و همه‌جا گوش به فرمان حضرت آیت‌الله خمینی(رحمة‌الله‌علیه) بوده‌اند. آن‌ها باور داشتند که غلبه بر ظلم فقط با توکل برخدا و اطاعت از رهبر امکان‌پذیر است. زنان ایران همواره در موقعیت‌هایسرنوشت‌ساز همدوش یا جلوتر از مردان بوده‌اند. حضور پرهیجان آن‌ها در 12 بهمن1357 آغاز فعالیت‌هایشان برای تداوم انقلاب بود؛ انقلابی که هنوز کاملاً پیروز نشده بود. 12 فروردین1357 شاهد دیگری براین مدعاست. مشارکت پرشور زنان در انتخابات نشان داد که زن ایرانی مبشر آزادی و اصول انسانی در اوج آگاهی است. امام(رحمة‌الله‌علیه) بارها فرمودند: انقلاب ما بدون شرکت مخلصانه و فعالانه‌ی زنان پیروز نمی‌شد. 3. حضور در جهاد سازندگی تداوم انقلاب اسلامی و آبادانی کشور جز با بسیج و تلاش یکپارچه‌ی زن و مرد به‌دستنمی‌آید. بزرگ‌ترین و مهم‌ترین وظیفه‌ی سازندگی زنان تربیت فرزندان صالح و غیرتمند استتا با همتی استوار به آبادانی و توسعه‌ی کشور کمک کنند. زنان مسلمان ایرانی با شرکت داوطلبانه در جهاد سازندگی به ریشه‌کن‌کردن فقر وبیماری‌های مسری و فلج اطفال، مداوای بیماران محروم، دادن مشاوره‌های بهداشتی،راه‌اندازی مراکز تولیدی و اقتصادی و ... کمک کردند. بانوان ایران با صرفه‌جویی در مصرف و خرید اجناس داخلی به‌جای خارجی سعی کردند وابستگی به نظام‌های‌خودکامهرا قطع کنند.آن‌ها با برعهده‌گرفتن شغل‌های بیرون از خانه در فعالیت‌های اقتصادی نیز شرکت کردند و به توسعه‌ی اقتصاد و فرهنگی ایران کمک کردند. 4. حضوردر جنبش‌های دانشگاهی تحول روحی و ذهنی ایجادشده در زن ایرانی باعث شد هویت و شخصیتی جدید پیدا کند و با شرکت در جنبش‌ها و گروه‌های اجتماعی- فرهنگی آن را تکمیل و تثبیت کند؛ درحالی‌که تا دیروز حتی قادر نبود شخصیت خود را جدا از مرد تعریف کند.امروزه، زنان سعی دارند موقعیت‌ها و شغل‌های دولتی مهم را به‌دست آورند.آن‌ها می‌کوشند با شرکت در جنبش‌های اجتماعی و فرهنگی نظرات و افکار خود را بیان کنند. اکنون، بیش از نیمی از جمعیت دانشگاه‌ها را زنان و دختران پرشور و باانگیزه‌ای تشکیل می‌دهند که سعی دارند در تلاش و رقابتی سالم سطح علمی خود و جامعه را ارتقا دهند. نتایج آزمون‌های دانشگاهی و المپیادهای علمی جهانی نشان‌دهنده‌ی رشد سطح علمی دختران و زنان مسلمان ایرانی است. بعد از انقلاب اسلامی،جهان شاهد هویت جدیدی از زن مسلمان ایرانی بود؛ زنی که با حفظ حجاب و حرمت خود و با شناخت و آگاهی از ارزش واقعی خویش در جامعه حضور پیدا کرد و توانست به همه‌ی جهان ثابت کند می‌توان فعال سیاسی، دانشجو، معلم، دکتر و... باشد و درعین‌حال پوشش اسلامی را رعایت کند. زن مسلمان ایرانی همزمان با دو دیدگاه مبارزه کرد: 1. مخالفت با سنت‌گرایی خودویرانگر؛ 2. آزادی بی‌قیدوبند غربی. نقش زنان در این برهه را می‌توان، به لحاظ تاریخی، به سه مرحله تقسیم کرد: مرحله‌ی نخست:قبل از انقلاب، کنشگری سیاسی- اجتماعی در قالب مقاومت و مخالفت علیه ساختار موجود. مرحله‌ی دوم:انقلاب، کنشگری فرهنگی- سیاسی برای طراحی ساختار سیاسی، فرهنگی که نتیجه‌ی آن نظام سیاسی انقلاب اسلامی شد. مرحله‌ی سوم:بعد از انقلاب (تثبیت)، کنشگری علمی- مدیریتی انقلابی. در این مرحله، زنان با حضور فعال در عرصه‌ی اجتماعی و با پشت سرنهادن محرومیت‌های گذشته جنبشی علمی تشکیل دادند که امری بی‌سابقه بود و توانستند در عرصه‌های جهادی، علمی و اجتماعی حضوری فعال داشته باشند.بخش دوم تحولات خاورمیانه بررسی زنان در خاورمیانه زنان عموماً در کشورهای عربی خاورمیانه محدودیت‌های شدیدی دارند وفرهنگ سنتی پدرسالار در خانواده‌ها حاکم است. آن‌هاهم از طرف خانواده و هم از طرف اجتماع محدود و زیر فشار هستند. جنسیت نخستین و مهم‌ترین ملاک برای تعریف رفتار آنان است - چه از طرف خود زنان و چه از طرف خانواده و جامعه. در بعضی از این کشورها زن فقطخدمتکار، سرگرم‌کننده‌ی مردان و موجودی برای ارضایمیل جنسی مردان است. این وضعیت در کشورهایی مانند عربستان، امارات و... بسیار حادتر از کشورهای دیگر است. وضعیت تحصیل و سطح دانش زنان خاورمیانه باوجوداینکه در دهه‌ی اخیر پیشرفت‌هایی در زمینه‌ی تحصیل و سطح دانش زنان در کشورهای خاورمیانه اتفاق افتاده است، همچنان خانواده‌های زیادی هستند که مخالف تحصیل دختران و زنان خود و ارتباط مستقیم آن‌ها با مردان هستند. هرروز تعداد بیشتری از زنان و دختران در دانشگاه به تحصیل مشغول می‌شوند؛ اما هنوز رگه‌هایی از دیدگاه سنتی، حتی در جامعه‌ی علمی و بین تحصیل‌کرده‌ها، وجود دارد. تبعیض بین زنان و مردان به این‌ها خلاصه نمی‌شود. برای مثال، آن‌ها حق تحصیل در رشته‌های مهندسی و حقوق ندارند. درنهایت نیز زنان بعد از فارغ‌التحصیل‌شدن معمولاً نمی‌توانند شغل دلخواه خود را پیدا کنند. حضور غیرفعال زنان در جامعه و نداشتن مشارکت سیاسی سلطه‌ی نظام پدرسالارانه، خشک‌مذهب‌بودن، خرافه‌پرستی، نگرانی از به‌خطرافتادن اقتدار مردان، دیدگاه اشتباه مردان درباره‌ی ارزش زن، اعتمادبه‌نفس‌نداشتن برخی از زنان به توانایی‌های خود و... عواملی هستند که از حضور زنان در اجتماع و فعالیت‌های سیاسیدر خاورمیانه جلوگیری می‌کنند.پدرسالاری را می‌توان نوعی نظام اجتماعی تعریف کرد که در آن مزایا و موقعیت‌های اصلی جامعه در دست مردان است و زنان در وضعیت فرودست مردان به سرمی‌برند. سلطه‌ی نظام پدرسالارانه در خانواده و جامعه، خشک مذهب‌بودن و خرافه‌پرستی باعث می‌شود بسیاری از زنان از ترس آبرو و جایگاه خود از از فعالیت در جامعه دست بردارند. مردان در کشورهای عربی، به‌خصوص در خانواده‌های سنتی، به جایگاه خود در خانواده حساس هستند. نگرانی آن‌ها از کم‌شدن مقام نان‌آوری‌شان باعث می‌شود زنان و دختران خود را از انجام فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی منع کنند. به‌همین‌دلیل، مردان در این کشورها برای ازدواج با دختران و زنان شاغل تمایل کمتری دارند. فعالیت سیاسی زنان در جنبش‌هایملی‌گرا و اسلام‌گرامی‌توانست موجب شکوفایی و پیشرفت زنان در جامعه شود. در فضای سیاسی این جنبش‌ها بر مسائل حقوق زنان ، حق رأی، مشارکت سیاسی و... تأکید می‌شود. بسیاری از زنان - به‌خصوص قشر تحصیل‌کرده- برای احیای هویت خویش و تغییر جایگاهشان در جامعه فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی زیادی انجام می‌دهند؛ اما روند این تغییرها بسیار کند است و عرصه‌های سیاسی همچنان تحت سلطه‌ی مردان است. زنان هیچ‌گاه تمایل ندارند تا ابد فرمانبر و اجراکننده‌یسیاست‌های تعیین‌شده‌ی رهبران مذکر باشند؛ به‌همین‌دلیل گاه برخی از آن‌ها بعد از مدتی، به‌دلیلبی‌نتیجه‌بودن تلاش خود، از فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی دلسرد می‌شوند و از آندست می‌کشند. عوامل مؤثر در تفکر زنان خاورمیانه در خصوص تحولات 1. انقلاب اسلامی ایران اینکه آیا انقلاب اسلامی ایران می‌تواند سرمشقی برای کشورهای مستضعف و تحت استبداد حاکمان فاسد باشد یا نه، همیشه مسئله‌ای مهم بوده است. برای پاسخ به این سؤال لازم است نخستخاستگاه و زمینه‌های انقلاب اسلامی ایران را بررسی کنیم. نخستین و مهم‌ترین خاستگاه انقلاب اسلامی ایران اسلامی‌بودن آن است. این انقلاب درواقع مدیون و وامدار دین اسلام است. اسلام دینی جهانی است و رسول خدا(صل‌الله‌علیه‌و‌آله)خاتم پیامبران. یکی از مهم‌ترینآموزه‌هایاسلام عدالت و برابری است و به‌طورکلی ایجاد حکومت جهانی عدالت‌محور. این ویژگی انقلاب ایران، به‌تنهایی، استحقاق صدور به کشورهای دیگر را ثابت می‌کند. یکی دیگر از خاستگاه‌های انقلاب اسلامی ایران حمایت از ملت‌های محروم و مستضعف است. این مؤلفه از جمله اهداف فراملّی سیاست خارجی ایران و همسو با آموزه‌های دین اسلام است. امام خمینی(رحمة‌الله‌علیه)دراین‌بارهمی‌فرماید:«اسلام برای نجات مستضعفان آمده است». انقلاب اسلامی ایران هیچ‌گونهوابستگی‌ای به کشورهای شرق و غرب نداشت و مستقل بود. همچنین، ایران نخستین انقلاب سیاسی (اسلامی) موفق را به جهان عرضه کرد؛ انقلابی که برپایه‌ی اسلام، شعار الله اکبر، ایدئولوژی و نمادگرایی شیعه و رهبری روحانیت استوار بود. با بررسی این خاستگاه‌ها و مؤلفه‌هامی‌توان نتیجه گرفت که هرکس به‌دنبال این اهداف است، می‌تواند انقلاب اسلامی ایران را الگو قرار دهد و کشور خود را از سلطه‌ی نیروهای متجاوز و مستبد خارجی و داخلی نجات دهد. 2. نظام ارتباط رسانه‌ای و جهانی‌شدن در هر جامعه‌ای، قبل از انقلاب سیاسی و تغییر حکومت، انقلاب فرهنگی و اجتماعی رخ می‌دهد. وسایل ارتباط جمعی یکی از ابزارهای تعامل و تبادل فرهنگ است و کارکرد بسیار زیادی در تغییر یا جایگزینی فرهنگ جامعه دارد.کشورهای غربی، به‌خصوص آمریکا، از طریق همین وسایل ارتباط جمعی سعی دارند بر فرهنگ کشورهای خاورمیانه سیطره پیدا کنند و فرهنگ خود را در آن کشورها نهادینه کنند. آن‌ها هر سال مبلغ زیادی را صرف ایجاد شبکه‌های تلویزیونی می‌کنند. آن‌ها با ایجاد شبکه‌های عرب‌زبان و رواج فرهنگ کثرت‌گراییرسانه‌ای سعی دارند جنگی نرم در خاورمیانه راه‌بیاندازند و بر ذهن و فکر ملت‌های عربی، به‌خصوص زنان و جوانان، تأثیر بگذارند. کشورهای غربی با شناسایی ضعف‌ها و کمبودهای کشورهای جهان سوم تلاش می‌کنند جایگزینی جذاب برای آن‌ها ارائه دهند. آن‌ها با سردادن شعارهای فریبنده‌ای چون برابری و تساوی حقوق زن و مرد، آزادی زنان، حق تحصیل و انتخاب شغل زنان فکر و ذهن آنان را تصاحب می‌کنند. نتیجه‌گیری بررسی نقش زنان در انقلاب اسلامی ایران بیانگر بروز نوعی هویت‌طلبی جنسی بود. این هویت‌طلبی معیارهای مطالبات خود را براساس برداشتی از اسلام بنیان نهاده بود و تمایز جدی با دو نگرش مسلط زمانه‌ی خود و نحله‌های فمنیستی رایج داشت. درون‌مایه‌یجنبش‌های فمنیستی تساوی حقوق زنان و برابری با مردان در حقوق و جامعه بود؛ اما زنان در انقلاب اسلامی به‌دنبال رهیافتی عام برای دستیابی به برابری، عدالت، تعهد اجتماعی و نقش‌آفرینی مثبت بودند و تقابل و برابری جنسیتی اولویت نخست آنان نبود. زنان باهمین شعارها و مطالبات فراجنسی تجربه‌ی زیستی جدیدی در عرصه عمومی تجربه کردند که تا آن زمان ناممکن بود. البته الگوی زنان ایرانی برای تجربه‌ی زیستی انتقادی الگوی غربی نبود؛ بلکه بازسازی و احیای الگوهای دینی و اسلامی بود. ازدیگرسوی، تعریف جدید آن‌ها با رویکرد سنتی نیز کاملاً متفاوت بود. ایده‌آل‌ترین تعریف زن در روایت سنتی مادر خوب، همسر خوب، خانه‌دار خوب و... است؛ تعریفی که محدوده‌یفعالیت زن را چارچوب خانواده و منزل تعریف می‌کند. در این انگاره،زن خوب زن خانه‌دار است و حضور اجتماعی اونشانه‌ای است بر پایمال‌شدن شرف خانوادگی، نمایشی‌شدن زن و به فسادکشاندن جامعه. اما زنان در انقلاب اسلامی کاملاً برخلاف این رویکرد حضور فعال، آگاهانه و نمادی داشتند و بانقش‌های فردی آن‌هانیز در تضاد نبود. با نگاهی کلان می‌توان گفت انقلاب ایران در پاسخ به دوبحران ظهور پیدا کرد: مشکل استبداد داخلی: استبداد در ایرانریشه‌ای تاریخی داشت ؛ یعنی ساختار حکومت میل عجیبی به تمرکز، استبداد و فساد قدرت داشت. این نظام نه‌تنها از درون مستبد و فساد بود، بلکه از بیرون و از طریق استکبار قدرت یافته بود. مشکل دخالت استکبار بیرونی: از قرن نوزدهم، شاهد ورود غرب به جامعه‌ی مسلمان بودیم که درنهایت به تحمیل فرهنگ غربی و دوپارگی فرهنگ جامعه منجر شد. ملت ایران درمقابل این دو مشکل و علیه ساختار حاکم مقاومت کردو انقلاب اسلامی ایران را پایه‌گذاری کرد. بررسی تحولات خاورمیانه نشان می‌دهدقیام‌های درون کشورهای عربی نیز در پاسخ به همان دو معضل - یعنی استبداد درونی و دخالت استکبار بیرونی- شکل گرفته است. نکته‌ی دیگر نمادها و نمودهای زنان ایرانی در عرصه‌ی اجتماع و سیاست بود. تحلیل گفتمان درخصوص شعارهای زنان در انقلاب ایران چند پیام را برجسته می‌کند: الف) ظهور گفتمان زن مسلمان معاصر؛ ب) عدالت‌خواهی اجتماعی؛ ج) آزادی فردی و سیاسی؛ د) احیاگری دینی؛ ه) استکبارستیزی؛ و) استبدادستیزی. بررسی تحولات خاورمیانه و حضور زنان در این تحولات بیانگر نوعی شباهت جوهری و محتوایی بین این دو قیام است. البته، بررسی نگرش زنان خاورمیانه با حکمی کلی منطقی نیست. بی‌تردید،عده‌ای از زنان خاورمیانه با الهام از فضای رسانه‌ای و معرفتی غرب به مخالفت با روند حاکم برخاسته‌اند و گرایش‌هایی سکولار در ذهن دارند؛ ولی تحلیل سیمای کلی این تحولات حکایتگر نوعی اسلام‌گرایی در عرصه‌ی عمومی است. به‌دلیل‌اینکه، شعارها و نمادها مشابه انقلاب ایران است و خود انقلابی‌ها نیز چنین گفته‌اند. اکثریت این گروه را افرادی تشکیل می‌دهند که به‌دنبال آرمان‌های اسلامی هستند و با استفاده از ابزارهای مدرن به‌دنبال نوعی از گذشته‌گرایی تاریخی خود هستند.دراین‌میان، آن‌هامهم‌ترین الگوی خود را انقلاب اسلامی ایران می‌دانند.مشخصه‌های این جریان عبارت است از: الف) رویکرد انتقادی به غرب؛ ب) مبارزه با استبداد درونی؛ ج) عدالت و آزادی‌خواهیهمزمان. برآیند این مطالبات تهدیدی جدی برای غرب خواهد بود؛ زیرا غرب هنوز از کابوس انقلاب ایران رهایی نیافته است. انقلابیکه به شکل‌گیری محور مقاومت بسیار قوی و تأثیرگذار در منطقه منجر شد و نقش زنان در آن بسیار چشمگیر بود. اکنون نیزهم‌پیمانان و متحدان ایران درصدد پیوستن به محور مقاومت هستند. فهرست منابع کتب 1. ابوالقاسمی، عباس، نقش زنان در انقلاب اسلامی (با گفتاری از امام و ناصر مکارم)، تهران، انتشارات فتح،1358. 2. محمدی اصل، عباس، درآمدی بر جامعه‌شناسی مشارکت زنان ایرانی، تهران، نشر روشنگران و مطالعات زنان، 1381. 3. زن مسلمان، ج2، نشرنهضت زن مسلمان، 1360. 4. احمدیان، مرضیه و فتح آّبادی، کامبیز، فمنیسم راه یا بیراهه، کرمانشاه، نشر باغ ابریشم، 1389. 5. با بیست‌ساله‌ها مقالات 1. ساروخانی، باقر و رفعت جاه، مریم، عوامل جامعه‌شناختی مؤثر در بازتعریف هویت اجتماعی زنان. 2. رضاپور، مهتاب، زن در آینه‌ی انقلاب اسلامی ایران، بهمن واسفند1380. 3. مغانیم، گوزل، بررسی نقش زن در انقلاب اسلامی و تأسیس، تثبیت و تداوم انقلاب. 4. اسلامی، فاطمه، زن ایرانی و حماسه‌ی دفاع مقدس، پاییز 1385. 5. صفری، فاطمه، الگوی اجتماعی نقش و پایگاه زن در جامعه اسلامی. 6. IRANNEWSPAPER، نقش سیاسی زنان مسلمان در شکل‌گیری نهضت اسلامی. 7. زنان در جنبش‌هایاسلام‌گرا، انتشارات بنیاد صلح بین‌المللی کارنگی، ژوئن 2007. 8. جعفری، نگار، وضعیت و جایگاه زنان عربستان در آموزش. 9. جهانی‌شدن و آینده‌ی فرهنگی خاورمیانه، 3دی 1387. 10. شکل‌گیری پارادایم جدید مبتنی بر بیداری اسلامی، خبرنگاری مهر. 11. جعفری، امیر، مسائل زنان در خاورمیانه، 16 اسفند 1389. 12. پورمحمد، محسن، صدور انقلاب، 25 فروردین 1390. منبع: دفتر مطالعات و پژوهشهای مرکز رسیدگی به امورمساجد