چهل چهلچراغ حسینی(ع)
۱۳۹۲/۰۱/۰۵

۱. جهاد با نفس
جِهادُ الرَّجُلِ نفسه عن معاصی اللهِ وهو مِن أعظم الجهادِ (تحف العقول، ص۱۷۵).
مبارزه با هواهای نفسانی لازم است، تا آنکه مایل به معصیت خدا نشود و این مبارزه از مهم‌ترین مجاهدتهاست.
۲. مرگ با سعادت
إنی لا أری الموت إلاّ سعادةً ولا الحیاةَ مع الظالمین إلا برماً (تحف‌العقول، ص۲۷۶).
به تحقیق من نمی‌بینم مرگ را، مگر سعادت و نمی‌بینم زندگی در کنار ستمگران را، مگر عار و ننگ
۳.  دینداری و امتحان
النّاس عبید الدّنیا والدّین لعبٌ علی السنتهم یحوطونه ما درّت به معایشهم فإذا محصوا بالبلاء قلّ الدّیّانون (محجة البیضاء، ج۴، ص۳۲۸).
مردم بنده دنیا هستند و مذهب بازیچه زبانشان شده است و برای امرار معاش خود دین را پذیرفته‌اند، پس اگر بلائی (خطر مقام، جان، مال، فرزند، ...) به ایشان برسد، دینداران واقعی کمیاب می‌گردند.
۴. اشتباه مؤمن و اشتباه منافق
إنّ المؤمنَ لایُسیءُ ولا یعتذر، والمنافِقُ کل یوم یُسیءُ ویعتذر (تحف العقول، ص۱۷۹).
همانا مؤمن نه کار زشت انجام می‌دهد و نه عذرخواهی می‌نماید، ولی منافق هر روز اشتباه و کار زشت انجام می‌دهد و همیشه هم عذرخواهی می‌کند.
۵. بخل در سلام
البَخیلُ مَن بخل بالسّلام (تحف العقول، ص۱۷۹).
بخیل آن کسی است که از سلام کردن به دیگران بخل ورزد.
۶. عظمت قرآن
القرآن ظاهره أنیقٌ، وباطنه عَمیقٌ (بلاغة الحسین (ع)، ص۳۰۵)
قرآن ظاهرش بسیار زیبا و باطن و درونش بسیار عمیق می‌باشد. 
۷. بهترین مال
خَیرُ المالِ ما وَقی بِهِ العِرْضَ (بلاغة الحسین، ص۲۲۷).
بهترین مال و ثروت آن است که ناموس و آبروی انسان را مصون و محفوظ دارد.
۸.  سرگرمی به دنیا
عباد اللهِ لاتشتغلوا بالدُّنیا، فإنّ القبر بیتُ العمل، فاعملوا ولاتغفلوا (الشهاده، ص۴۷).
ای بندگان خدا خود را مشغول و سرگرم دنیا نکنید که همانا قبر خانه‌ای است که عمل (صالح) می‌خواهد، پس عمل و فعالیتی کنید (که در قبر مفید و نجات بخش باشد) و از آن غافل نشوید.
۹. حق عبادت
مَن عَبدالله حَقَّ عِبادتِهِ اتاهُ الله فوق أمانیهِ وکفایتهِ (بلاغة الحسین، ص۲۵۶).
کسی که خدا را روی حقیقت عبادت نماید، خداوند بیش از آنچه آرزو داشته و بیش از حد کفایتش به او عطا خواهد نمود.
۱۰. سخن درباره مؤمن
لاتَقُولن فی أخیکَ المُؤمن إذا تواری عنک إلاّ مِثلَ ما تُحب أن یقولَ فیکَ إذا تواریتَ عَنهُ (بحارالانوار، ج۷۵، ص۲۶۲)
زمانی که برادر مؤمنت غائب است، درباره او سخنی مگو، مگر آن که همان سخن را درباره خودت دوست داشته باشی.
۱۱.  پرهیز از ظلم به مظلوم
إیاکَ وظُلمَ مَن لایَجِد علیک ناصراً إلاّ اللهَ (وسائل الشیعه، ج۱۱،ص۳۹).
مواظب باش از ظلم و آزار کسی که ناصر و یاوری غیر از خدا ندارد.
۱۲.  دوای گناهان
لکل داءٍ دواءٌ ودواءُ الذُنوب الاستغفار (وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۵۴).
برای بهبودی هر دردی دوائی است و برای جبران گناهان طلب مغفرت می‌باشد.
۱۳.  آثار معصیت اللّهی
من حاول أمرا بمعصیة الله کان أفوت لما یرجو واسرع لمجییء مایحذر (وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۴۲۱).
هر کس کاری را از روی معصیت و مخالفت خداوند انجام دهد، آنچه را آرزو دارد از دست می‌دهد و از آنچه می‌ترسد برایش پیش می‌آید.
۱۴.  قرائت آیه‌ای از قرآن در نماز
من قَرءَ آیة من کتاب الله عزوجل فی صلاته قائماً یکتب له بکل حرف مأة حسنة (اصول کافی، ج۲، ص۶۱۱).
کسی که آیه‌ای از قرآن را در نماز بخواند، نوشته می‌شود برایش در مقابل هر حرفی صد حسنه.
۱۵.  ثواب گوش دادن به قرآن
... واستمع القرآن کتب الله له بکلّ حرفٍ حسنةٌ:
و هر کس گوش به قرآن دهد، خداوند در مقابل هر حرفی که شنیده است یک حسنه برایش ثبت می‌کند (اصول کافی،ج۲،ص۶۱۱).
۱۶.  مخلوقات بدون پدر و مادر
وسبعةُ اشیاء لم تُخلق فی رحم فأولها آدم ثمّ حوّاءُ والغَرابُ وکبشُ إبراهیم (ع) و ناقةُ الله و عصا موسی (ع) والطیر الذی خلقه عیسی بن مریم (ع) (تحف العقول، ص۱۷۴)
امام حسین (ع) ضمن جواب به سئوال‌های پادشاه روم فرمود:
 واما هفت موجودی که بدون خلقت در رحم مادر آفریده شدند حضرت آدم، حوّا، کلاغ، قوچ حضرت ابراهیم و ناقه حضرت صالح و عصای حضرت موسی و پرنده‌ای که عیسی بن مریم آن را درست کرد.
۱۷. ترس از خدا و شدائد آخرت
لا یَأمَنُ مِن یوم القیامةِ إلاّ مَن قَدْ خافَ اللهَ فِی الدُّنیا (بلاغة الحسین، ص۲۸۵).
کسی از اهوال و شدائد قیامت در أمان نمی‌باشد، مگر آن که در دنیا ترس از خدا داشته باشد.
۱۸. مرگ با عزت
مَوت فی عزّ خیر‍ٌ من حیاة فی ذلّ (بلاغة الحسین، ص۲۸۲).
مرگ با عزت بهتر از زندگی ننگین است.
۱۹.  غیبت لقمه سگ‌های جهنم
یاهذا کفّ عن الغیبة فإنها أدام کلاب النّار:
امام حسین (ع) به شخصی که غیبت دیگری را می‌کرد فرمود (تحف العقول، ص۱۷۷).
 خود را از غیبت باز دار، و همانا آن لقمه سگ‌های آتش جهنم است.
۲۰.  اقسام عبادت
إنّ قوماً عبدوا الله رغبةً فتلک عبادة التّجار، و إن قوماً عبدوا الله رهبةً فتلک عبادة العبید، وإن قوماً عبدوا الله شکراً فتلک عبادة الاحرار و هی افضل العبادة (تحف‌العقول، ص۱۷۷).
به تحقیق عده‌ای خدا را جهت طمع و آرزوی بهشت عبادت می‌کنند که یک نوع معامله و تجارت است، و عدّه‌ای هم از روی ترس عبادت می‌کنند که عبادت عبد و نوکر باشد و طایفه‌ای هم به عنوان شکر و سپاس عبادت می‌کنند که این عبادت آزادگان می‌باشد و بهترین نوع عبادت است.
۲۱.  اظهار حاجت به مردم
لاترفع حاجتک إلاّ إلی أحد ثلاثة: إلی ذی دین، او مروّة، او حسبٍ (تحف العقول، ص۱۷۸).
نیاز و حاجت خود را به کسی اظهار مکن، مگر به یکی از سه نفر: یا دیندار، یا جوانمرد، یا با شرافت.
۲۲.  سبقت در آشتی
أیّما إثنین جری بینهما کلامٌ فطلب أحدهما رضی الاخر کان سابقه إلی الجنّة (محجة البیضاء، ج۴، ص۲۲۸).
اگر در بین دو نفر اختلافی پیدا شود و یکی از آن دو نفر از دیگری طلب رضایت نماید، سبقت گیرنده اهل بهشت خواهد بود.
۲۳.  عاقبت عمر سعد
أما أنّه یقرّ بعینی إنّک لا تأکلُ بُرّ العراقِ بعدی الاّ قلیلاً (محجة البیضاء، ج۴، ص۲۳۰).
 
امام حسین (ع) خطاب به عمر سعد فرمود:
 در حقیقت می‌بینم که نمی‌خوری از گندم عراق بعد از من، مگر مقدار کمی (یعنی به آرزوی خود نمی‌رسی (که به حمدالله توسط مختار بدرک فرستاده شد).
۲۴.  حوائج مردم، نعمت اللهی
واعلموا أنّ حوائج النّاس إلیکم من نعم الله علیکم، فلا تمیلوا النّعم فتحوّل نقماً (الشهاده، ص۳۸).
بدانید که احتیاج و مراجعه مردم به شما از نعمت‌های الهی است، پس مواظب باشید که نعمت‌ها حیف و میل نگردد و بیهوده تلف نشود که مبدّل به نقمت و بی‌چارگی خواهد شد.
۲۵.  سخاوتمندترین و با گذشت‌ترین مردم
إنّ أجْوَدَ النّاس من أعطی مَن لایرجوهُ، وإنّ أعفی النّاس من عفی عن قدرةٍ، وَإنّ اَوصل النّاس من وصل من قطعه (الشهاده، ص۳۹).
همانا، سخاوتمندترین مردم کسی است که کمک نماید به کسی که امیدی به وی نداشته، و بخشنده‌ترین افراد کسی خواهد بود که از روی توان و قدرت گذشت نماید، و بهترین کسی که صله انجام دهد، آن فردی است که با کسانی رفت و آمد می‌کند که با او قطع رابطه کرده‌اند.
۲۶.  همنشینی با افراد پست و گناهکار
مُجالسةُ أهلِ الدِّنائَةِ شر، و مجالسة اهل الفسق ریبة (الشهاده، ص۴۳).
همنشینی با افراد پست و رذل موجب شرّ خواهد شد، و همنشینی با معصیت‌کاران موجب شکّ و تردید در درون انسان می‌گردد.
۲۷.  یاد مرگ و حضور در قیامت
یابن آدم اذکر مصرعک و مضجعک بین یدی الله تشهد جوارحک علیک یوم تزلّ فیه الاقدام (الشهاده، ص۵۹).
ای فرزند آدم! بیاد آور لحظات مرگ و جان دادن را، و سپس استراحتگاه خود را در قبر، و این که در پیشگاه خداوند قرار می‌گیری و اعضاء و جوارحت علیه تو شهادت می‌دهند در آن روزی که قدمها می‌لرزد و سست می‌شود.
۲۸.  یاد فنای گذشتگان
یابن آدم! اذکر مصارع ابائک وأبنائک کیف کانوا وحیث حلّوا و کأنّک عَن قلیلٍ حللت محلّهم (الشهاده، ص۶۰).
ای فرزند آدم! متذکر شو که پدران و فرزندانتان چگونه با مرگ روبه‌رو شدند و چه شدند، و کجا رفتند، و بزودی تو هم به ایشان خواهی پیوست (پس خود را آماده ساز).
۲۹. علی (ع) شهر هدایت
سَمعتُ رسول الله (ص) یقول إنّ علیاً هو مدینة هدی، فمن دخلها نجی، و من تخلف عنها هلک (الشهاده، ص۷۲).
شنیدم از رسول خدا (ص) که فرمود: همانا، علی (ع) شهر هدایت است، که هر کس داخل آن گردد (و ولایت او را معتقد باشد) نجات یافته و هر کس از آن تخلّف نماید به هلاکت خواهد رسید.
۳۰ . دنیا و اهل دنیا
إنّ الله خلق الدّنیا للبلاء، و خلق أهلها للفناء (الشهاده، ص۱۹۶).
همانا، خداوند دنیا را محل آزمایش آفریده، و موجودات دنیا را برای فانی شدن و رفتن به عالم دیگری‌.
۳۱. رضایت خدا در رضایت اهل‌بیت (ع) 
رضی الله رضانا أهل البیت (الشهاده، ص۲۲۹).
رضایت و خشنودی خداوند در رضایت ما اهل‌بیت رسول الله (ص) خواهد بود.
۳۲.  آثار اطاعت از پیامبر (ص) و علی (ع)
مَن عرف حقّ أبویه الافضلین محمدٍ و علیٍّ وَاَطاعهُما، قیل له تبحّج فی أیّ الجنان شئت (الشهاده، ص۲۹۳).
هر کس حق والدینش: محمد (ص) و علی (ع) را که با فضیلت‌ترین انسانها هستند، بشناسد و اطاعت شایسته کند، در قیامت به او گفته می‌شود هر کجای بهشت را می‌خواهی انتخاب کن.
۳۳.  اکمال عقل
لا یکمل العقل إلاّ باتّباع الحقّ (الشهاده، ص۳۵۶).
عقل (و شعور و بینش) انسان تکمیل نمی‌گردد، مگر با متابعت حقّ.
۳۴.  موجب رضایت و سخط خداوند
من طلب رضی الله بسخط النّاس کفاه الله اُمور النّاس، و من طلب رضی النّاس بسخط الله وکله الله إلی النّاس (الشهاده، ص۲۶۰).
کسی که رضایت خدا را می‌طلبد، گرچه مردم از او رنجیده شوند، خداوند او را کفایت خواهد کرد، و هر کس رضایت مردم را بخواهد، گرچه به غضب خدا باشد، خدا هم او را به مردم رها می‌کند.
۳۵.  اصلاح امت، نه قدرت طلبى
اللهم إنّک تعلم ما کان منا تنافساً فى سلطان و لا التماساً من فضول الحطام و لکن لنرد المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فى بلادک و یأمن المظلومون مـن عبادک و یعمل بفرائضک و سننک و احکامک. (تحف‌العقول، ص۲۴۳).
در باره فلسفه قیامش فرمود: بار خدایا! تو مى‌دانى که آنچه از ما اظهار شده براى رقابت در قدرت و دستیابى به کالاى دنیا نیست، بلکه هدف ما این است که نشانه‌هاى دینت را به جاى خود برگردانیم و بلادت را اصلاح نماییم تا ستمدیدگان از بندگانت امنیت یابند و به واجبات و سنتها و دستورهاى دینت عمل شود.
۳۶.  بهداشت جسم و خودسازى
اوصیکم بتقوى الله و احذرکم ایامه... فبادروا بصحة الاجسام فى مدة الاعمار... فایاک ان تکون ممن یخاف على العباد من ذنوبهم... . (تحف العقول، ص۲۴۳).
 اى مردم! شما را به تقواى الهى سفارش مى‌کنم و از (گناه کردن) در ایامش برحذر مى‌دارم... در مدت عمر به سلامت و تندرستى جسم پیشى گیرید... و از کسانى مباشید که بر گناه بندگان بیم دارند و خود از عقوبت گناه خویش آسوده خاطراند.
۳۷.  تباهى دنیا
ان هذه الدنیا قد تغیرت و تنکرت و ادبر معروفها، فلم یبق منها الا صبابه کصبابه الاناء و خسیس عیش کالمرعى الوبیل، الا ترون ان الحق لا یعمل به و ان الباطل لایتناهى عنه، لیرغب المومن فى لقاء الله محقاً، فانى لا ارى الموت الا سعادة و لاالحیاة مع الظالمین الا برما ان الناس عبید الدنیا و الدین لعقٌ على السنتهم یحوطونه ما درّت معائشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون. (تحف العقول، ص۲۴۹ـ ۲۵۰).
امام حسین (ع) در هنگام سفر به کربلا فرمود: راستى این دنیا دگرگونه و ناشناس شده و معروفش پشت کرده، و از آن جز نمى که بر کاسه نشیند و زندگـى‌اى پست، همچون چراگاه تباه، چیزى باقى نمانده است. آیا نمى‌بینید که به حق عمل نمى‌شود و از باطل نهى نمى‌گردد؟ در چنین وضعى، مؤمن به لقاى خدا سزاوار است. و من مرگ را جز سعادت، و زندگى باظالمان را جز هلاکت نمى‌بینـم. به راستى که مردم بنده دنیا هستند و دین بر سر زبان آنهاست و مادام که براى معیشت آنها باشد، پیرامون آن‌اند، و وقتى به بلا آزموده شوند، دینداران اندک‌اند.
۳۸.  نعمت ناخوش انجام
الاستدراج من الله سبحانه لعبده ان یسبغ علیه النعم و یسلبه الشکر (تحف العقول، ص۲۵۰).
 غافلگیر کردن بنده از جانب خداوند به این شکل است که به او نعمت فروان دهد و توفیق شکرگزارى را از او بگیرد.
۳۹.  روى آوردن به دیندارى، جوانمرد و اصیل
لاترفع حاجتک الا الى احد ثلاثه: الى ذى دین، او مروه او حسب (تحف العقول، ص۲۵۱).
جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد.
۴۰.  نشانه‌هاى مقبول و نامقبول انسانها
من دلائل علامات القبول: الجلوس الى اهل العقول. و من علامات اسباب الجهل المماراة لغیر اهل الکفر. و من دلائل العالم انتقاده لحدیثه و علمه بحقائق فنون النظر. (تحف العقول، ص۲۵۲.)
از دلائل نشانه‌هاى قبول، همنشینى با خردمندان است. و از نشانه‌هاى موجبات نادانى، مجادله با مسلمانان. و از نشانه‌هاى دانا این است که سخن خود را نقّادى مى‌کند و به حقایق فنون نظر داناست.
۴۱.  نشانه‌هاى مؤمن
ان المؤمن اتخذ الله عصمته و قوله مرآته، فمرة ینظر فى نعت المؤمنین وتارة ینظر فى وصف المتجبرین، فهو منه فى لطائف و من نفسه فى تعارف و من فطنته فى یقین و من قدسه على تمکین (تحف العقول، ص۲۵۳).
به راستى که مومن خدا را نگهدار خود گرفته و گفتارش را آیینه خود، یک بار در وصف مؤمنان مى‌نگرد و بار دیگر در وصف زورگویان، او از این جهت نکته سنج و دقیق است و اندازه و قدر خود را مى‌شناسد واز هوش خود به مقام یقین مى‌رسد و به پاکى خود استوار است.
۴۲.  نتیجه پیروى از گناهکار
من حاول امراً بمعصیة الله کان افوت لما یرجو و اسرع لما یحذر. (تحف العقول، ص۲۵۳).
کسى که با نافرمانى خدا گرد کسى گردد، آنچه را امید دارد از دست رفتنى‌تر است و از آنچه برحذر است زودتر دچارش گردد.
۴۳. احترام به ذریه زهرا (س)
و الله لا اعطى الدنیه من نفسى ابدا و لتلقین فاطمه اباها شاکیه ما لقیت ذریتها امته و لا یدخل الجنه احد اذاها فى ذریتها.(لهوف سید بن طاوس، ص۲۳).
به خدا قسم من هرگز زیر بار پستى و ذلت نخواهم رفت و در روز قیامت، فاطمه زهرا پدرش را ملاقات خواهد کرد، در حالى که از آزارى که فرزندانش از امّت پیامبر (ص) دیده‌اند به پدر خویش شکایت خواهد برد و کسى که ذریه فاطمه را آزار دهد داخل بهشت نخواهد شد.

نویسنده: عسکری اسلامپورکریمی