نقش مسجد در تعلیم جوانان
۱۳۹۱/۱۱/۲۱

با نگاهی به تاریخ اسلام در می¬یابیم که مسجد از آغاز تأسیس و به خصوص در عصر پیامبر اسلام6نقش-های مهم و متنوعی داشته و کارکرد آن فقط به عنوان مکان مقدسی برای عبادت خداوند و إقامه نماز جماعت و جمعه و یا قرائت قرآن نبوده است، بلکهپس از کارکرد اولیه¬اش که همان نقش عبادی و نیایشی است، دومین نقش مهم آن، تعلیم و تربیت مسلمانان و آشنا کردن آنان با معارف دینی و علوم گوناگوناست.پیامبر اسلام6به عنوان معمار و مؤسس مسجد، پس از اتمام بنای مسجدالنبی در شهرمدینه، یکی از یاران خود به نام «مربدالتمر» را مسئول آموزش در مسجد نمود. در این نوشتار، ابتداویژگی¬های دوران نوجوانیرا برشمرده¬ایم و سپس به تبیین تعلیم و تربیت نوجوانان و نقش مسجد وخانواده در این امر پرداخته¬ایم. کلید واژگان: نوجوان، مسجد، تعلیم، تربیت

بسمه تعالی

 نقش مسجد در تعلیم و تربیت نوجوانان

 نسرین کمالی¬لطف

مقدمه

 نوجوانی دورانی بین کودکی و جوانی و بزرگسالیاست. برخی این دوران را بین 12 تا 20 سالگی می¬دانند و طبق نظری دیگر بین11 تا 19 سالگی است. اما روان¬شناسان این دوران را به دو مرحله پیش از بلوغ و پس از آن تقسیم کرده¬اند: 1) سال¬های پیش از بلوغ را مرحله نگرانی¬ها و بحران¬های جسمی و روانی می¬دانند که همراه با تغییرات و دگرگونی¬های چندگانه وژرفی است که میان کودکی و نوجوانی، تمایز محسوس و قابل توجهی به جای می¬گذارد. 2) سالیان پس از بلوع جنسی و جسمی،مرحله وجد و شورو شباب وجوانی است از دیدگاه اسلام دوره نوجوانی دوره «قوت» است که در بین دو دوره ضعف و ناتوانی کودکی و پیری قرار گرفته است. این دوران بحرانی¬ترین مرحله زندگی فرد است و بیشترین و عمیق¬ترین تغییر و تحولات در این دوره اتفاق می¬افتد. تأثیر این تغییرات بسیار زیاد و طولانی مدت است. اهمیت این دوران به این علت است که می¬ توان گفت چارچوب و اساس شخصیت و هویت فرد در این دوران بنا گذاشته می¬شود. نوجوان تلاش می¬کند از خانواده خود مستقل باشد و تحت امر وفرمان والدین قرار نگیرد. او سعی دارد آزادانه برای خود الگو و نگرش جدیدی انتخاب کند. این تحولات در همه جنبه¬های فردی از جمله جسمی، شناختی ـ اخلاقی، اجتماعی، عاطفی،روانی و غیره ایجاد می¬شود. نوجوان در این برهه نسبت به دوران کودکی خود تغییرات زیادی را احساس می¬کند و پایه وبنیان شخصیت وهویت خویش را نسبت به سال¬های آینده پایه¬گذاری می-کند. بر این اساس، این دوره، دوران تغییر و تحول نسبت به دوران کودکی و از سویی سازندگی و پایه¬گذاری نسبت به بزرگسالی است. نوجوان در خود حس و حالات جدیدی را تجربه می¬کند و این باعث نگرانی و إسترس نسبت به وضع جسمی و ظاهری و نسبت به حالات جنسی¬ای می¬گردد که احساس می¬کند.  مبحث اول: ویژگی¬های دوران نوجوانی 1. رشد جسمی یکی از تحولات بسیار جدی و مشخص در دوران نوجوانی، رشد جسمی می¬باشد. این رشد جسمی به صورت سریع و نامتوازن اتفاق می¬افتد و اندام¬های بدن به صورت ناهماهنگی شکل می¬گیرد. کف پاها، انگشتان، دستها و بینی،نخستین قسمت¬هایی هستند که رشد جسمی از آنها آغاز می¬شود. اندازه، قد و وزن نیز در این دوران به میزان قابل توجهی افزایش می¬یابد. این امر در دختران و پسران متفاوت است. این ناهماهنگی و عدم تناسب باعث نگرانی وگوشه¬گیر شدن و عدم اعتماد به نفس در بین نوجوانان می¬شود. 2. بلوغ از دیگر ویژگی¬ها، افزایش تحولات و تغییرات جسمی در دوران بلوغ است که با پایان یافتندوران کودکی آغاز می¬شود.«ژان¬ژاک روسو» در کتاب «امیل»،بلوغ را تولد ثانوی می¬نامد. تغییرات جنسی بر اثر فعال شدن غدد هیپوفیز،آدرنال(فوق کلیوی) و گناد¬ها(غدد جنسی) به وجود می¬آیند و ترشح هرمون¬های تستوسترون در پسران و استروژن و پروژسترون در دختران باعث رشد جنسی در آنها می¬گردد ودر پی آن، تمایلات جنسی افزایش می¬یابد و بین «عقل» و «نفس» مبارزه در می¬گیرد. عقل به تقوی مایل است و نفس پایبند هوس و خواسته¬های نفسانی است. عوامل بسیاری مانند؛ جنسیت،وراثت،عامل جغرافیایی،ساختمان بدن و روابط عاطفی، تغذیه و غیر آن درسرعت بخشیدن و نحوه به بلوغ رسیدن موثر هستند 3. تغییرات رفتاری یکی دیگر از ویژگی¬ها، تغییرات رفتارینوجوان در این دوران است. به این صورت که نوجوان، بسیار احساساتی، تندخو، زودرنج و حساس است و چه بسا از چیز کوچکی عصبانی شود. او احساس بزرگی و هویت و شخصیت می¬کند و سعی دارد در کلیه امور و کارها به صورت مستقل عمل کند، اما از طرفی خیلی زود احساس خستگی می¬کند و از زیر مسئولیت آن کار شانه خالی می¬کند. در نتیجه با انتقادات والدین و خانواده و جامعه روبرو می¬گردد و اگر انتقادات مداوم باشد، باعث عدم اعتماد به نفس او می¬شود و درنتیجه او نسبت به اطرافیان و خانواه بی¬اعتماد می¬شود و از آنها دوری می¬کند. 4. رشد توان معرفتی و شناختی (ذهنی و فکری) این دوران،دوران تحول فکری و روانی نیز به شمار می¬رود.أفق فکری و نگرش و گرایش نوجوان تغییر می-کند و سریع گسترش می¬یابد. علایق و رغبت¬ها متنوع می¬شوند،حالات جدید روحی را تجربه می¬کند و بعضی از حالات قبلی نوجوان، دورنی و مخفی می¬شوند.نوع تفکر در دوران کودکی یک «تفکر انضمامی» است؛ یعنی برای درک هر چیزی باید مثالی در خارج آورده شود وکودک به صورت عینی آن مثال را دیده باشد. اما نوجوان قادر است با استدلال و استنتاج مفاهیم منطقی هم، به نتیجه برسد؛ یعنی ذهن نوجوان، توانایی تفکر انتزاعی را پیدا کرده است و قادر است که با مفاهیم صِرف به تفکر بپردازد. ذهن متفکر نوجوان، سعی دارد خود را از امور جزئی بیرون بکشد و به کلیات بپردازد.گرایش او به گونه¬ای ملموس نسبت به مسائل معنوی و ماوراء الطبیعه بیشتر می¬شود. اوسعی دارد بیشتر به مسائل ریشه¬ای و بنیادی بپردازد. به همین دلیل در این مقطع امکان درک علم مجرد، فرشتگان و خداوند برای او فراهم شده است. ذهن نوجوان، آماده تفکر درباره دین و امور معنوی است. البته نوجوان در ابتدا به وسیله بزرگسالان با مبانی و اصول دین و آیین¬های نمادین و مراسم مذهبی آشنا می¬شود. واکنش او نسبت به این موضوعات هم، تاحد زیادی تحت تاثیر میحط¬های پیرامونش به ویژه خانواده، مسجد و مدرسه است. خانواده در کنار مسجد می¬تواند نقشی مهم را در شناساندن درست و صحیح مبانی و گزاره¬های دینی به نوجوان ایفا کند. 5. فرضیه¬سازی نوجوان در دوره ابتدایی هر چیزی را به همان صورتی که برای او تعریف شده، می¬پذیرد و به شدت تحت تأثیر والدین و معلمان خویشاست، اما در دوره نوجوانی، دیگر آن کودکی نیست که به راحتی هر چیز را قبول کند و پذیرا باشد. او سعی دارد از دایره زمان و مکان هم فراتر رود و به شیوه خود به زندگی نگاه کند. فرضیه¬سازی این امکان را برای نوجوان فراهم می¬کند که هر امر فرضی را در نظر بگیرد وآن را بیازماید حتی اگر به آن فکر و نظر باور نداشته باشد و یا آن فکر با واقعیت منطبق نباشد. نوجوان، هم¬زمان با فرضیه¬سازی¬های خود، به یک سری استدلالات منطقی و قیاسی نیز می¬پردازد؛ یعنی در واقع سعی دارد این فرضیات خود را با استدلالات و قضایایی که در نظر می¬گیرد، ثابت کند. اودر این دوران می¬تواند برای هر موضوعی تئوری وقضایایی را مطرح نموده و با یک استنباط منطقی به نتیجه برسد. او در حوزه¬های دینی و اخلاقی هم سعی دارد به شیوه¬ای انتزاعی و عقلی بحث و استدلال کند. برای نوجوان با وجود قدرت فرضیه¬سازی و استدلال قیاسی این امکان هست که با نگرش عمیق در درون خود به شناخت و آگاهی از خود دست یابد. این مرحله، گامیمهم وبسیار حساس است. اگر نوجوان به یک شناخت درست و مطلوب و واقع¬نگر و به دور از اغراق از خود برسد،این خودآگاهی و شناخت می¬تواند نقش ویژه¬ای در شکل¬گیری شخصیت او ایفا کند. رشد فرضیه¬سازی و خودآگاهی، این قدرت را به نوجوان می¬دهد تا بتواند برای حال و آینده خود تصمیم¬های مهم و درست و روشنی بگیرد. میزان قدرت تصمیم¬گیری در یک نوجوان تأثیر به سزایی در آینده او دارد.البته داشتن این قدرت به تنهایی نمی¬تواند یک امتیاز محسوب شود،بلکه باید گفت که تصمیم¬گیری بر مبنای عقل و با کمک تجربه¬ای که از بزرگترها به دست می¬آید، به نتیجه درست می¬انجامد. 6. نگرش و مؤلفه¬های آن از جمله جنبه روانی و فکری یک فرد، نگرش اوست. «نگرش» حالتی روانی و ذهنی است که آثار و پیامد آن در گرایش و حالت عملی انسان ظاهر می¬شود. نگرش و بینش یک نوجوان هم،همان حالت روانی و ذهنی وهمان جهان¬بینی و نوع نگاه نوجوان نسبت به هرچیز است. همانگونه که قبلا ذکر شد، دوران نوجوانی، دوران تکوین و شکل¬گیری نگرش است. نگرش دارای سه مؤلفه و عنصراست: 1) عنصر شناختی و بینشی شامل اعتقادات، باورهای شخصی؛ 2) عنصر احساسی و عاطفی؛ 3) عنصر تمایل به عمل و آمادگی پاسخ گویی به شیوه خاص؛ نگرش یک نوجوان در واقع یک عنصر ارزشی و مداوم است. نوجوان برای نگرش خود ارزش و اهمیت خاص قائل است و به راحتی حاضر به تغییر آن نیست؛ چون به زعم خودش آن را بر اساس شناخت و معرفت و به مرور زمان به دست آورده و ارزشی برابر با واقعیت برای آن قائل است. نقش خانواده جامعه و مسجد در شکل¬گیری این نگرش بسیار مهم است. این موارد می¬توانند به نوجوان کمک کنند تا او به یک بینش درست و مطابق با واقعیت دست یابد. 7. رشد اجتماعی از جمله ابعاد و جنبه¬های تحول در دوران نوجوانی، رشد اجتماعی است.رشد اجتماعی یعنی بروز و ظهور نوجوان در جنبه¬های گوناگون و پذیرفتن نقش، انتظارات، تکالیف جدید و یادگیری و عمل کردن به الگوها و هنجارهای اجتماعی نوو تازه.این رشد به استقلال از والدین،صمیمیت با دوستان،تعهدات و مسئولیت و نقش¬پذیری نسبت به جامعه می¬انجامد و برای نوجوانان در میان همسالان و بزرگسالان پایگاه اجتماعی فراهم می¬کند. عوامل مؤثر در رشد اجتماعی عناصر و محیط¬هایی در رشد اجتماعی نوجوان، نقش زیادی دارند که به برخی از آنها اشاره می¬کنیم: • خانواده خانواده نخستین محیط و نهاد اجتماعی است که فرد در آن قرار می¬گیرد. در واقع خانواده کانون و مرکز کنترل اولیه رشد اجتماعی فرد است. اولین تعاملات فرددر قالب یک موجود اجتماعی و مدنی با خانواده و اطرافیان او صورت می¬گیرد و لذا نوع و چگونگی رفتار آنها در أعمال و اندیشه¬ها و احساسات و به طور کلی شخصیت فرد تاثیرگذار است.در واقع نگرش و گرایش¬های وجدانی فرد در نوجوانی و بزرگسالی تاحدود زیادی متأثر از رفتار والدین خود در کودکی است. • مدرسه پس از خانواده، دومین مرحله اجتماعی شدن فرد، در مدرسه و نظام آموزشی انجام می¬شود، یعنی بخش دیگری از تکوین شخصیت، گرایش¬ها و ارزش¬های فرد به همت مدرسه شکل می¬گیرد. فرد در مدرسه علاوه بر تربیت¬های شخصی و اخلاقی،تعلیم هم می¬بیند؛ یعنی به فرا گیری دانش و علوم و مهارت¬ها می¬پردازد. در واقع مدرسه محلی برای تمرین عمل کردن بر اساس هنجارها است.نقش معلم و مربی در کنار خانواده به عنوان یک راهنما و الگو می¬تواند تاثیر به سزایی در جهت¬دهی به گرایش¬ها و واگرایی¬های نوجوانان داشته باشد. رفتار آموزگار و مربی به خصوص در پرورش هویت دینی نوجوان و جذب او به حوزه¬های دینی بسیار مهم است. • گروه همسالان گروه همسالان نوجوان، جمع و حلقه¬ای است که نوجوان در آن می¬تواند مستقل از خانواده بیاندیشد و آرمان¬ها و اعتقادات جدای از خانواده را برای خود انتخاب کند. در واقع خصیصه مهم گروه همسالان برای نوجوان این است که او می¬تواند به صورت مستقل و با إتکا به خود نقش¬ها را در گروه تجربه کند و خود را برای ورود به جامعه آماده نماید. نقش هر فرد از گروه همسالان و رفقا، اهمیت به سزایی در آینده و تعیین مسیر زندگی نوجوان دارد.به هر حال همسالان و نحوه تعامل آنها با او و چگونگی پذیرفتن مسئولیت و مشارکت دادن یک نوجوان در گروه و تشویق و تأیید یا تکذیب و سرزنش¬های گروه همسالان نیز در رشد اجتماعی یا انزوا و کناره¬گیری نوجوان از جامعه بسیار تاثیر دارد. • نقش¬پذیری و رشد اجتماعی یکی از عوامل رشد شخصیت اجتماعی، پذیرفتن نقش است. «نقش» عبارت است از مجموعه¬ای از رفتارها یا کارکردهایی که برای فردی با یک موقعیت خاص و در یک زمینه اجتماعی خاص مناسب باشد. نقش¬ها و هنجارهای اجتماعی تاثیر به¬سزایی در زندگی اجتماعی انسان دارد. از این رو می¬بایست در رشد شخصیت اجتماعی به آن توجه داشت. شناخت نقش در انتظام¬بخشی به عمل تاثیر بهسزایی دارد. نامشخص بودن وظیفه به نوبه خود عامل ناهماهنگی و انجام ندادن تکالیف است. اختلاف میان بزرگسالان و نوجوانان گاه به دلیل عدم شناخت و گاه به دلیل مشخص نبودن نقش و وظیفه از سوی نوجوانان رخ می¬دهد. «مسجد» و مدیریت آن هم به عنوان یک محیط اجتماعی سالم، در تبیین برخی از نقش¬ها و بسیاری از هنجارهای اجتماعی نقش مهم و خاصی را ایفا می¬کند. از این رو شناخت این نقش¬ها و هنجارها برای نوجوان از طریق مسجد یکی از بهترین راه¬های رشد اجتماعی است.  حقوق و تکالیف هر نقش برای انسان حقوق و تکالیفی را موجب می¬شود، یعنی با توجه به انتظاراتی که از نقش وی می¬رود، حقوقی برای او ثابت می¬گردد. مسئله تناسب تکالیف و حقوق، یکی از مهم¬ترین مباحث در این حوزه است. تکالیف یا «وظایف یک نقش»، یعنی مجموعه رفتارهاو الگوهای عملی که از فردی که آن نقش را پذیرفته یا نقش به او نسبت داده شده است، انتظار می¬رود انجام دهد و «حقوق یک نقش»، یعنی مجموعه الگو های عملی که فرد در نقش خاص خود، انتظار دارد دیگران نسبت به او انجام دهند. بنابر این، در مسأله نقش و شکل¬گیری آن در نوجوانان، خانواده، مدرسه و مساجد مؤثر هستند.  تعارض نقش¬ها از جنبه آسیب¬شناسی در مورد مسئله نقش¬ها، می¬توان به تعارض نقش¬ها اشاره کرد. این تعارض در دو صورت به وجود می¬آید: الف)شخص هم¬زمان در چند موقعیت نامتجانس قرار دارد. ب)زمانی که فرد در یک نقش دارای انتظاراتی نامتجانس است. این همان تعارض درونی نقش است. نوجوان به علت ناقص بودن توان إدراکی کمتر، ممکن است در این تعارضات دچار مشکل شود ونتواند به راحتی دست به انتخاب بزند. یعنی وقتی نوجوان در یک موقعیت قرار می¬گیرد که دو حالت نامتجانس برای او بوجود آمده یا در مقابل انتظارات نامتجانس و متداخل قرار گیرد دچار بحران و نگرانی می¬شود. 8. رشد گرایش مذهبی در دوران نوجوانی توجه نوجوان بیشتر به مسائل عقلی و ماورائی معطوف می¬شود و سؤالات زیادی ذهن او را به خود مشغول می¬کند. او توجه خاصی نسبت به موضوعات ماورائی و عقلی پیدا می¬کند و می¬خواهد بداند از کجا آمده و به کجا می¬رود؟ برای چه به این دنیا قدم گذاشته است؟برنامه و هدف واقعی او چیست و یا چه باید باشد؟ او در خود احساس نیاز به پرستش و ارتباط با یک نیرو مطلق می¬کند. نوجوان در این دوران توجه و تمایل بیشتری به مسائل دینی و معرفتی و عرفانی و معنوی دارد. پیامبر اکرم6می¬فرمایند:به شما درباره نوجوانان به نیکی سفارش می¬کنم که آنها دلی دقیق¬تر و قلبی فضیلت پذیرتر دارند. برخلاف تصور بسیاری که نوجوان را فردی کج و بد خُلق و ضد ازرش تلقی می¬کنند، باید بگوییم در این دوران فطرت و روح نوجوان هوشیارتر و حساس¬تر از هر زمان دیگری است. فضیلت دوستی، خیرخواهی و توجه به ایده¬های اخلاقی وحتی میل به اصلاح جهانی، ویژگی¬هایی است که نوجوان توجه خاصی به آنها دارد و تمام وجود نوجوان را مسخرمی¬کند و سعی و تلاش برای به عمل براساس آنهادارد. اگر این اراده و تمایل اخلاقیبه همت خانواده و محیط اجتماع و مسجد به سمت خوبی تقویت و نهادینه و هدایت گردد،زمینه¬ساز رشد و حرکت نوجوان می¬گردد. 9. رشد روانی رشد روانی یکی دیگر از تحولات دوران نوجوانی است. مهم¬ترین نشانه رشد روانی نوجوان توجه او نسبت به سؤال مهمی چون «من کیستم»؟ است و نیز رسیدن به تعریفی از خود و شکل¬دهی هویت و خود است.  تعریف خود و شکل¬گیری هویت تعیین هویت مناسب و تعریف خود در دوره نوجوانی، بدین معناست که نوجوان در میان این انتظارات و توقعات به انتخاب آگاهانه و خردمندانه دست یازد و «خودی» را انتخاب کند که با توانایی¬ها و انتظارات واقعی او سازگاری داشته باشد. نوجوان برای رسیدن به یک «خود واقعی» دچار تردیدها و مشکلات فراوانی است. او به طور دائم، در معرض تجربه و تغییر موقعیت¬های گوناگون است. مجبور به پذیرش نقش-هایی متفاوت و حتی گاهی متضاد است.گاهی اوقات،ممکن است نوجوان یک «خود کاذبی» را بپذیرد،یعنی خودی که با عواطف و روحیات و عقاید او متفاوت باشد.علت این امر،غالباً این است که نوجوان درمی¬یابد که خود واقعی او مورد پذیرش دیگران نیست و یا صِرفاً برای رضایت دیگران این خود را پذیرفته است، در حالی¬که خود به آن معتقد نیست. در واقع هویت نوجوان تا حد زیادی در تعامل با دیگران شکل می-گیرد.نوجوان نسبت به «من واقعی» خود دچار تردید می¬شود و مداوم در حال پرسش از خود است. تکلیف مشخص نوجوان در این دوره آن است که به تعریفی از خود دست یابد که منحصر به فرد و مُجزّای از دیگران باشد و سازگاری شخصی و اجتماعی را برای او فراهم کند و هم¬چنین با تمایلات فطری او همسو و هم جهت باشد. بنابر آنچه تاکنون ذکر شد، عوامل مؤثر بر تعیین هویت و شکل¬گیری آن در نوجوان،متعددند، ولی چند عامل نقش پررنگ¬تری دارند.مانند: خانواده،گروه همسالان، محیط و فضای اجتماعی، ارزش¬ها و هنجارهای اجتماعی و الگوهایی که نوجوان برای خود انتخاب می¬کند.  ویژگی¬های شخصیتی و رفتاری نوجوان از خصوصیات مهم نوجوان، تحول¬گرایی، نشاط و شادابی، شجاعت، تهوّر، احساس از خودبیگانگی و غیره است.  تحول¬گرایی یکی از خصیصه¬های مهم نوجوان و جوان تحول¬خواهی و نوگرایی است. نوجوان مدام در تلاش است تا تحول وتغییر ایجاد کند و به یک موقعیت نوو جدیدی برسد.  شادابی تازگی و طراوت یک ویژگی بارز اوست. اگر جامعه و دولت و متولیان فرهنگی، زمینه صحیح فراهم کنند و این ویژگی را در مسیر درست هدایت کنند، نتایج بسیار خوب و مفیدی به دست می¬یاید.  انرژی و نیروی فراوان نوجوان به سبب داشتن نیرو و انرژی فراون و قدرت روحی و جسمی نسبت به سنین دیگر از سر زندگی و طراوت و نشاط و شادابی خاصی برخوردار است. این روحیات باعث می¬شوند که او نسبت به کارهای گروهی و فعالیت¬های جمعی تمایل زیادی پیدا کند.  شجاعت و تهوّر نوجوان با شجاعت و تهوّر که یکی از خصوصیات اوست، دست به تغییرات و تحولات زیادی می¬زند و همیشه سعی دارد که به تغییر و تحول محیط اطراف و دنیای خارج بپردازد.  لطافت روحی و حساسیت زیاد نوجوان دارای روحیه¬ای لطیف و حساس است. او گاهی نسبت به اطرافیان و محیط خود احساس بیگانگی می¬کند و یک حس ناامنی و از خودبیگانگی وجود او را فرا می¬گیرد. شاید علت این بی¬هویتی، گمگشتگی «خود واقعی¬اش» باشد که سبب شده تا نوجوان مدام کششی میان خود و دیگران وحتی أشیای پیرامون خود احساس کند. 10. هویت دینی هویت دینی، یک جنبه یا بخشی از هویت انسان است. هر انسانی به طور فطری و ذاتی، دوستدار پرستش و عبادت است و نیاز به پرستش یک معبود عالی و متعالی دارد.مجموعه دین هم، یک برنامه و یک طرح برای همین مقصود است. هویت دینی،رابطه میان آدمی و دین را تبیین می¬کند و پیامد تدوین آن،احساس تعهد و مسئولیت در قبال ارزش¬ها و باورهای آن مکتب است. اختلال در هویت دینی باعث ضعف و سستی در دینداری می¬شود؛ چرا که ضعف در این هویت، باعث عدم تعهد و مسئولیت¬پذیری شخص در برابر ارزش¬ها و اعتقادات می¬شود و رابطه نوجوان با دین سست و آشفته می¬گردد. در نتیجه شخص در ارزیابی ارزش¬های دینی خود دچار مشکل می¬شود.  مبحث دوم: نقش مسجد در تعلیم وتربیت نوجوانان • مفهوم¬شناسی تعلیم وتربیت و هدایت  تربیت تربیت از نظر لغوی یعنی پرورش و ساختن. از نظر تربیت فرق نمی¬کند که تربیت چگونه و برای چه هدفی است. یعنی درمفهوم تربیت، قداست نخوابیده که بگوییم تربیت یعنی کسی را آن¬طور پرورش بدهند که یک خصایص مافوق حیوان پیدا کند، بلکه تربیت «جانی» هم تربیت است و این کلمه در مورد حیوانات نیز اطلاق می¬شود.  هدایت یکی از مفاهیم مهم و مرتبط با امر تربیت، مفهوم «هدایت» است. مفهوم هدایت در تعلیم و تربیت از ارزش ویژه¬ای برخوردار است. بسیاری از متخصصانِحوزه تعلیم و تربیت، هدایت و تعلیم و تربیت را دو مفهوم مترادف تلقی می¬کنند. برخی، تعلیم و تربیت را همان هدایت فرد یا جامعه تلقی می¬کنند. گروهی از مربیان، هدایت را رسالت اساسی تعلیم و تربیت محسوب می¬دارند. واژه هدایت،از مفهوم گسترده¬ای برخوردار است. معمولا گفته می¬شود که هدایت کردن؛ یعنی کمک به فرد برای شناختن خود و محیط خویشتن. در اینجا مراد از هدایت فرد، هدایت او در جنبه¬های گوناگون رشد شخصیت می¬باشد. شخصیت آدمی جنبه¬های اساسی دارد که غالبا چهار جنبه را به عنوان اساس و مبنا برای شخصیت فرد مطرح می¬کنند: 1. جنبه بدنی، 2. جنبه عقلانی، 3. جنبه اجتماعی 4. جنبه عاطفی اگر رفتار افراد را تحلیل کنیم، می¬توانیم جنبه¬های عقلانی،اجتماعی و عاطفی را از هم متمایز سازیم. جنبه-های بدنی محسوس¬ترین جزء شخصیت آدم است و از طریق مغز و سلسله اعصاب یا جنبه¬های دیگر ارتباط پیدا می¬کند. ادراک و شناسایی و مقایسه امور و اشیاء، تمایز اشیاء از یکدیگر، ازریابی و بررسی امور مختلف، پیش¬بینی و تخیّل هم جزء جنبه عقلانی شخصیت فرد قرار می¬گیرند. سخن گفتن، اختلاط و معاشرت با دیگران، کارهای جمعی، همکاری، مخالفت، توافق و تشابه، همه جزء جنبه اجتماعی شخصیت فرد به شمار می¬روند. شادی و اندوه، خشم و ترس،محبت و نفرت، کینه و علاقه و اموری از این قبیل جزءجنبه عاطفی شخصیت آدمی قرار دارد. • شیوه¬های تعلیم وتربیت در امر تربیت باید دو جریان مهم را مورد توجه قرار بدهیم: 1 ـ تعلیم و تربیت توأم با تفکر 2 ـ تعلیم و تربیت به شیوه عادت تفکر در اعمال و آگاهی داشتن از اعمال خود، از ویژگی¬های مهم فرد است. افراد در حالت عادی ومتعادل قبل از انجام هر کاری به تفکر و تعقل می¬پردازند. اما گاهی نیز واکنش¬ها و اعمالی که نتیجه یادگیری فرد از دیگرافراد است، از فرد سرمی¬زند.همین امر سبب شده که برخی از متخصصان امر تعلیم و تربیت، به این فکر بیافتند که «شیوه عادت دادن» می¬تواند یک روش درست و کامل برای تربیت افراد باشد. اما ایشان به تدریج به نتیجه رسیدند که این روش کاملی نیست و یا این¬که نمی¬تواند یک روش درست و مفید برای تمام طول زندگی افراد باشد. مثلاً در دوران نوجوانی، افراد طالب تغییر و تازگی هستند ونمی¬توان مانند دوران کودکی به شیوه عادت دادن آنها را تربیت کرد یا به اعمالی واداشت. اما تعلیم و تربیت همراه با تفکر، یک شیوه مفیدی است و تاثیر آن عمیق¬تر و درونی¬تر است. والدین و مربیان ومسئولین فرهنگ و تربیتو ائمه جماعات مساجد با این روش می¬توانند کودک و نوجوان را به تفکر در اعمال خود وادارند و کمک کنند تا او قبل از انجام هر عملی، به علت و نتیجه و آثار انجام آن عمل فکر کند و به قضاوت بپردازد. • تربیت جسمی و جنسی تغییرات فیزیولوژیکی وظاهری در جسم و اعضاء بدن نوجوان، گاهی سبب حساسیت بیش از حد نسبت به اندام خود و نگرانی و افسردگی نوجوان می¬شود. نوع و سرعت و اهمیت نسبی تغییراتی که در افراد صورت می¬گیرد متفاوت استو به تبع این تغییرات در خَلق، تحولاتی در خُلق و خو و حالات عاطفی و روانی نوجوان به وجود می¬آید. هیجان، تندخویی، خیال¬بافی، میل به طرح مباحثی خاص و دوستی¬ها و وابستگی-های عاطفی نوجوان، از این موارد است. یکی از جنبه¬های مهم تربیت جسمی،تربیت جنسی است که متاسفانه مورد بی¬توجهی قرار می¬گیرد است. اغلب والدین و مربیان مدرسه هم به علل مختلفی از توجه به آن، سرباز می¬زنند و در برخی مواقع هم، به بهانه¬هایی چون: ما نمی¬خواهیم پرده¬های حیا و احترام از بین برود، از سخن گفتن و مشاوره با نوجوان جلوگیری می¬کنند . اگرما مسأله جنسی را از لحاظ اهمیت در ردیف سایر فعالیت¬های انسانی قرار دهیم و آنرا موضوع جداگانه ندانیم و سخن گفتن از آن را گناه و موجب از بین رفتن حیا ندانیم، بسیاری از مشکلات امروز نسل نوجوان و جوان جامعه ما برطرف می¬شود. بنابر آموزه¬های وحیانی و دینی، وظیفه والدین است که ابتدا موقعیت نوجوان خود را درک کنند و بشناسد؛ چرا که تربیت درست و صحیح جز با شناخت درست و واقع¬بینانه نوجوان بدست نمی¬آید. والدین باید شیوه تربیت نوجوان خود را با توجه به تفاوت¬های فردی او انتخاب کنند. باید دخترانرا قبل از سن بلوغ و پسران را از 12سالگی از بلوغ قریب¬الوقوع خود آگاه ساخت.مادر باید دخترش را از وقوع عادت ماهیانه مطلع سازد. او باید این کار را قبل از اولین تجربه عادت ماهیانه انجام دهد تا دختر به دلیل نداشتن آگاهی دچار وحشت نشود. پدر هم به همین صورت باید با پسرش صحبت کند تا او نیز از پیش¬آمدهایی نظیر احتلام نگران نشود. این وظیفه را پدر و مادر به عهده دارند و هر گاه خود را برای انجام آن قادر نمی¬بینند، باید از مشاوران و متخصصان کمک بگیرند.والدین و مربیان باید نوجوانان را از وقوع این تغییرات جسمی و جنسی،که آنان را غافل¬گیر و غالبا نگران می¬کند آگاه سازند و از ظهور برخی از انحرافات غریزه جنسی جلوگیری کنند و هر گاه به چنین بحران¬هایی برخورند، آن¬ها را به راه راست باز آورند. • مسجد و ائمه جماعات وآگاهی بخشی تربیت جنسی نوجوان وظیفه مسجد و روحانیت و امام جماعت مسجد به عنوان مأمن و پدر مهربان و رازدار نسل نوجوان در امر تعلیم و تربیت جنسی، در کنار والدین و مربیان را می¬توان بیشتر در عملکرد و مشاوره¬های امام جماعت مسجد بررسی کرد. اطلاعات امام جماعت در زمینه¬های گوناگون، به خصوص زمینه¬های احکام دینی و فقهی و فلسفه بایدها و نبایدهای شریعت، می¬تواند کمک بسیار مفیدی هم برای والدین و هم برای نوجوانان باشد. مشاوره¬ها ونصایح روحانی مسجد، می¬تواند در جهت تعلیم و تربیت نوجوان برای والدین راهگشا باشد. هم¬چنین راهنمایی¬ها و بیان مسائل وراهکارهای حل مشکلات به صورت خصوصی و چهره به چهرهرا می¬توان نقش مؤثر مسجد در تعلیم وتربیت جسمی و جنسی قلمداد کرد. • تربیت معرفتی، شناختی و عقلی تعلیم و تربیت، فراگیری دانش¬ها، هستی¬شناسی، دین¬شناسی و معنویت، آگاهی از احکام شرعی و آشنایی با وظایف خود نسبت به خداوند و دیگر انسان¬ها از نیازهای معرفتی و شناختی یک نوجوان است. ما در بحث تعلیم و تربیت فکری ومعرفتی با بینش، نگرش، باورها واعتقادات یک فرد سر و کار داریم. همان¬گونه که در تعریف نگرش بیان کردیم، «نگرش» مجموعه¬ای از شناخت¬ها، باورها و اعتقادات و داشته-هایی که حاوی ارزشیابی¬های مثبت و منفی همراه با عنصر احساس و عاطفه است و سبب ایجاد رفتارهای مشخصی در فردمی¬شود. نگرش یک فرد، ابتدا از طریق تقلید وبه صورت اکتسابی از والدین ایجاد می¬شود و بعدها با اطلاعاتی که به دست می¬آورد آن باورها را مورد تایید یا تغییر قرار می¬دهد. نگرش یک شخص نسبت به امری، می¬تواند مثبت یا منفی باشد. او نسبت به چیزهایی که وی را در برآوردن نیازهایش یاری رساند یا از رسیدن به او جلوگیری کند، نگرش مثبت پیدا می¬کند و در مقابل، اگر چیزی مانع تامین نیازهای فرد باشد نسبت به آن نگرش منفی پیدا می¬کند. علاوه بر این¬ها گروه¬های همسال که فرد در آنها عضو است، نیز می¬تواند بر نگرش فرد تاثیر بگذارد و قسمتی از بینش و نگرش هر فرد تحت تاثیر گروه است و قسمتی دیگر تحت تأثیر شخصیت و هویت فردی خود اوست. اگر بخواهیم نگاهی دوباره به بحث کنیم، می¬بینیم که آغاز شکل¬گیری نگرش یک فرد ابتدا در خانواده است و کودک با تقلید از والدین و اطرافیان به یک نگرش اولیه و ابتدایی دست می¬یابد. سپس در محیط¬هایی مثل مدرسه، گروه همسالان و غیره با اطلاعات و داده¬های یافته، تغییر و تحولاتی در این نگرش ایجاد می¬کند. او نسبت به عوامل و موانع در تامین نیازها نگرش مثبت و منفی پیدا می¬کند.پس باورها و نگرش یک فرد پیوستهمی¬تواند تغییر کند، اما این تغییرات در دوران نوجوانی شدیدتر و اساسی¬تر است و اصل و پایه و شکل¬بندی چارچوباین نگرش، در این دوران پایه¬گذاری می¬شود. نقش فعالیت¬ها و برنامه¬های مسجد در این عرصه، کمک به ایجاد یک بینش و نگرش درست و مطابق با واقعیت است. فعالیت¬های مسجد و امامت جماعت می¬تواند این وظیفه را از حداقل دو راه به انجام رساند: 1- اطلاع¬رسانی و دادن اطلاعات 2- برآوردن نیازها مسجد می¬تواند از طریق دادن اطلاعات گوناگون مورد نیاز نوجوانان، در تعیین و انتخاب صحیح بینش نوجوان تاثیرگذار باشد. امام جماعت و متولیان مسجد، باید با برگزاری مباحث هستی¬شناسی و جهان-شناسی و جلسات و حلقه¬های معرفتی درباره گزاره¬های دین و احکام دینی و بیان علل و فلسفه و حکمتگزاره¬ها و احکام خمسه و اثرات وضعی و تکلیفی احکام، در ایجاد یک بینش و نگرش درست و عمیق و منطقی در نوجوان کمک کنند. «مسجد»در قالب یک مکان بسیار مقدس و أمنی که به سبب برخورداری از فضای معنوی و آرامش¬بخش که با نظام فطرت انسان و به ویژه نسل پاک نوجوان هماهنگ است، می¬تواند بسیاری از انتظارات و نیازهای درونی و بیرونی نوجوان را تأمین کند. ارتباط با خداوند، امنیت و آرامش، داشتن روابط اجتماعی و شرکت در گروه¬های سالم و فعالیت¬های دسته جمعی و مرکزی مهم و مطمئن برای دریافت پاسخ سؤالات و شبهات گوناگون، از ویژگی¬های مهم مسجد است. مسجد و به طور خاص امام جماعت، می¬توانند با تأمین این نیازها، حس اعتماد نوجوان را جلب نماید وبا تکیه بر این اعتماد،بر بینش و نگرش و رفتار نوجوان تأثیرگذار باشد و با ارائه اطلاعات درست و مبتنی بر دین مبین اسلام که همسو و همگِن با فطرت است، نگرش نادرست و اشتباه نوجوان را اصلاح کند و بینش و نگرش جدیدی را از طریق تشویق و تحسین جایگزین نمایند. • تعلیم و تربیت اجتماعی رفتار اجتماعی فرد ابتدا در خانواده،گروه همسالان و مدرسه شکل می¬گیرد. فرد در دوران کودکی از والدین خود می¬آموزد که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کند. والدینی که برای حقوق دیگران احترام قائل باشند و رفتاری به دور از تعصب،قهر و کینه¬توزی داشته باشند، می¬توانند فرزندی صالحبه جامعه تحویل دهند. شخصیت سالم در محیطی که اطمینان، وفاداری، محبت و الفت در آن معمول و حکمفرما هستند ایجاد می-شود . در دوره نوجوانی، وابستگی و علاقه فرد نسبت به خانواده کاهش می¬یابد و تمایل او برای حضور در جامعه وگروه همسالان بیشترمی¬شود. رشد اجتماعی نوجوان در مدرسه با شرکت در گروه¬ها و انجام فعالیت¬های اجتماعی به میزان قابل توجهی افزایش می¬یابد.از نظر «جان دیویی»، مدرسه پلی است میان خانواده و جامعه.نوجوان در مدرسه به مقایسه موقعیت اجتماعی و تحلیلی خود وهمسالان می¬پردازد و راه و رسم یک رقابت سالم و مفید را پیدا می¬کند. خانواده با تبیین وعمل به هنجارها و قوانین اجتماعی کمک بزرگی به رشد اجتماعی نوجوان می¬کنند. وظیفه خانواده این است که بادادن آزادی نسبی معقول به نوجوان، اجازه دهند تا وی با عضویت در گروه¬های سالم همسالانش، به پذیرش نقش¬های مختلف بپردازد تا آمادگی برای حضور در موقعیت¬های اجتماعی آینده را کسب کند. «نقش مسجد» درتربیت اجتماعی نوجوان، بسیار مهم است. نوجوان با حضور در مسجد و شرکت در نماز جماعت و جلسات بحث و مناظره و کلاس¬ها و دوره¬های آموزشی، گروه¬های علمی، فعالیت¬های گروهی و غیر آن، می¬تواند به طور ناخودآگاه به رشد و تربیت اجتماعی دست یابد؛زیرا در مسجد،کلیه ویژگی¬های اجتماعی یک جامعه فاضله و الهی وجود دارد. مسجد به عنوان یک محیط و نهاد مهماجتماعی، در جامعه می¬تواند جنبه¬های گوناگون اجتماعی یک فرد را تربیت کند. فرد در مسجد، احترام به بزرگترها،سکوت وسخن گفتن به موقع،عمل براساس قوانین اجتماعی، برقراری نظم و انضباط،مسئولیت¬پذیری امور مختلفوغیر آن را می¬آموزد.مسجد به عنوان محیطی خارج از خانه، می¬تواند نیاز جامعه¬پذیری و برقراری ارتباط و رشد شخصیت اجتماعی نوجوان را ایفا کند و درامور مهم، کمک شایانی برای خانواده و والدین باشد. • تعلیم و تربیت روانی و عاطفی نوجوانی؛ دوران اوج عواطف و احساسات است. شدت و تلوّن عواطف،هیجان، عدم کنترل خشم و عصبانیت از ویژگی¬های مهم روانی این دوران است. تعیین هویت و خودیابی واقعی، دغدغه مهم ذهن و فکر نوجوان است. نوجوان برای شکل دهی به هویت خویشباید از انتظارات، توقعات، تردیدها، اشتباهات و خودهای کاذب فراوانی عبور کند. او باید به انتخابی آگاهانه و معقول دست بزند. وی برای رسیدن به خود واقعی و هویت مطابق با فطرت و سرشت خود نیاز به راهنمایی و کمک اطرافیان دارد. امام جماعت و فعالان مسجد، می¬توانند در این موقعیت بحرانی خدمت بزرگی به نوجوان بکنند. در مرحله اول، روحانی مسجد باید نوجوان را با ویژگی¬ها و خصوصیات ذاتی و طبیعی¬اشآشنا کند. سپس با گفت وگوهای مستدل ومنطقی به او کمک کند تا با درنظر گرفتن خصوصیات فردی به تعیین هویت، شخصیت، نیازها و استعدادهایش بپردازد. از رهگذراین مکان مقدس و آموزه¬های دینی و مذهبی، تربیت هویت دینی نوجوان که جنبه¬ای از هویت اوست، اتفاق می¬أفتد.نحوه رفتار و عملکرد والدین و به¬خصوص روحانی مسجد در حوزه دین و مسائل دینی، می¬تواند تاثیری به سزا در گرایش و جذب نوجوان به دین داشته باشد. • تعلیم وتربیت اخلاقی فرد دردوران نوجوانی،دارای رفتاری احساساتی، تندخو و حساس است. نوجوان به دنبال شناخت هویت خود است و در این راه می¬خواهد آزاد باشدو به میل خود رفتار کند. او گاهی در تعریف شخصیت خود مبالغه و إغراق می¬کند ویا مغرور و خودپسند می¬شود. از سویی، اخلاق و ارزش¬های خاصی که در او نهته است، برای او برجسته می¬شود و اهمیت می¬یابد؛ مانند: پاکدلی، قهرمانی، ترحم،شفقت وفداکاری. والدین نخستین الگوهای رفتاری و اخلاقی نوجوان¬اند. پدر و مادر باید بدانند خواه ناخواه الگوی رفتاری آن¬ها مورد تقلید فرزندان قرار می¬گیرد.پس اگر بخواهند یک فرزند خوش اخلاق و سازگار داشته باشند، باید سعی کنند به گونه¬ای درست و صحیح رفتار نمایند. نوجوان برای شکل¬دهی به هویت اخلاقی خود، پیوسته به دنبال الگو و تقلید از رفتار الگوی خویش است. پس چه بسا شایسته است که فعالان مسجد و امام جماعت با معرفی و تبیین اسوه و الگوهای رفتاری بزرگ و حسنه¬ای همچون پیامبر اسلام6 وائمه اطهار:و اولیای الهی این خلاءرا برای نوجوان پر کنند تا نوجوان در انتخاب خود دچار اشتباه نشود. نتیجه در یک جمعبندی می¬توان گفت که مسجد، مکانی فقطبرای انجام مناسک دینی و فراگیری احکام شرعی و دینی نیست، بلکه نوجوان می¬تواند در رشد و پرورش همه جنبه¬های خود از مسجد و امام جماعت کمک بگیرد. در زمینه¬های رشد جسمی، جنسی،معرفتی، انتخاب گرایش و نگرش صحیح و رشد رفتارهای اجتماعی و انواع تعلیم و تربیت¬های شایسته و هویت¬یابی، از فضای مسجد و برنامه¬های آن و وجود امامت جماعتی توانمند، بهره¬مند گردد. محیط أمن و آرامش¬بخش مسجد می¬تواند تامین کننده نیازهای عاطفی و روانی نوجوان باشد. به طور کلی «مسجد» می¬تواند به عنوان محیطیأمن و امام جماعت آن هم به عنوان یک مشاور فهیم، والدین و شخص نوجوان را در تربیت و هدایتیاری رساند. البته این مهم به دست نمی¬آید، مگر به همت خانواده¬ها که با حضور در مساجد و تبیین درست ارزش¬های مسجد برای فرزندان¬شان، رابطه¬ای صمیمی و نزدیک میان مسجد و نوجوانان و امام جماعت ایجاد کنند. فهرست منابع 1. عوامل جذب جوانان و نوجوانان به مسجد، گروه پژوهش¬های کاربردی مرکزرسیدگی بهامور مساجد، ثقلین، چاپ اول، 1386ش. 2. مظلومی، رجبعلی؛ گامی در مسیر تربیت اسلامی، آفاق، چاپ دهم، 1386ش. 3. ادیبی،شهاب الدین؛ روان¬شناسی ارتباط والدین با فرزندان، چهارباغ، چاپ اول، 1382ش. 4. شریعتمداری،علی؛تعلیم و تربیت اسلامی، نهضت زنان مسلمان، چاپ ششم،1360ش. 5. مطهری، مرتضی؛تعلیم و تربیت در اسلام، صدرا، چاپ بیستم، 1371ش. 6. مرادی، اکرم،مقاله:ویژگی¬های دوران نوجوانی، 1384 7. کریمیان،حسین،مقاله:تعلیم و تربیت در دوره نوجوانی، 1387 8. محمدی، محسن؛ مقاله:مساجد و مشارکت جوانان. فروغ مسجد2،ثقلین، چاپ اول، 1383ش. منبع: دفتر مطالعات و پژوهشهای مرکز رسیدگی به امورمساجد