اخبار

آستانه تحمل ایران تا کجاست ؟

آستانه تحمل ایران تا کجاست ؟
نشست سازمان همکاری های اسلامی در شرایطی در ترکیه به پایان رسید که بیانیه ضد ایرانی و تفرقه جویانه آن روح حاکم برشکل گیری این سازمان را نادیده گرفت .

پایگاه تخصصی مسجد – همانطور که می دانیم سازمان همکاری های اسلامی روز جمعه اقدام به انتشار بیانیه ای غرض آلود و ضد اسلامی کرد که کاملا نشان از رنگ و بوی ضد اسلامی و تفرقه جویانه داشت. البته این بیانیه که پیشتر و بدون حضور مسئولان کشورمان توسط عربستان و هم پیمانانش در جهان اسلام  تنظیم شده بود، بیشتر حاصل زحمات و کج اندیشی های مسئولان سعودی بود تا اعضای سازمان همکاری های اسلامی. در ادامه به ابعاد مختلف ضد ایرانی این بیانیه خواهیم پرداخت.

از همان روز آغاز اجلاس یعنی روز چهارشنبه که با شعار «وحدت و همبستگی برای صلح و عدالت» به پایان رسید، زمزمه هایی از سوی رسانه های سعودی به نقل از مقامت این کشور مبنی بر تنظیم بیانیه اختتامیه اجلاس بر علیه ایران به گوش می رسید.  حتی «عادل الجبیر» وزیر خارجه عربستان، یک روز پیش از پایان اجلاس و در مصاحبه با یک شبکه ماهواره‌ای ضمن تکرار ادعاهای بی‌اساسش علیه ایران گفته بود که بیانیه پایانی نشست امروز علیه ایران خواهد بود. از سوی دیگر بندهای ضد ایرانی بیانیه تا حد زیادی مشابه همان بندهایی بودند که پیش از این در جریان نشست اعضای شورای همکاری خلیج فارس تنظیم شده بود. این مساله که چطور ممکن است، مقام های سیاسی یک کشور از چند و چون بیانیه اختامیه اجلاس که می بایست همزمان با حضور و تصمیم گیری همه اعضای آن به رای گذاشته شده و سپس تصویب شود، از چند روز قبل از روز اختتامیه حتی از جزئیات آن نیز با خبر شده باشند. مگر آنکه مسئولان سعودی به واسطه امدادهای غیبی به توانایی پیشگویی دست یافته باشند!

تصویب چهار بند از مجموع 218 بند بیانیه اختتامیه سازمالن همکاری های اسلامی بر علیه ایران و توجه به ماهیت آنها به خوبی پرده از نقش پر رنگ عربستان در پس درج چنین ادعا های مضحکی بر می دارد که در ادامه به آن می پردازیم:

 

الف – بند 30: در این بند بر لزوم همکاری میان ایران و سایر اعضای سازمان همکاری های اسلامی تاکید شده و از مقام های کشورمان خواسته شده تا اقدام به حل و فصل دوستانه امور نمایند! همچنین از کشورمان خواسته شده تا ضمن رعایت حقوق همسایگان، در امور داخلی آنها دخالت نکند!

این بند همانطور که از ظاهرش پیداست چنان تنظیم شده که هر کس نداند متصور خواهد شد که این بند توسط دمکراتیک ترین و مترقی ترین رژیم های سیاسی جهان تنظیم شده است! کشورهایی که مشابه همین بند را در سازمان همکاری های خلیج فارس به تصویب رساندند، همگی از جمله بزرگترین حامیان حقوق بشر و تروریسم در جهان هستند. پس از گذشت قریب به 38 سال از انقلاب ایران، همگی به این حقیقت دست یافته اند که گفتمان نظام مقدس جمهوری اسلامی مبتنی بر اصل تساهل و تسامح است. این مساله هم در سیاست های داخلی کشور ما در تعامل با اقلیت های دینی ثابت شده و هم در روابط خارجی. آیا رفتار ما با جامعه اهل سنت در ایران که هم تریبون آزاد در اختیار دارند، هم نماز جمعه و مسجد، با رفتار بدوی وهابی که نتوانسستند حتی صدای یک آزاد مرد به نام «شیخ نمر» را تاب بیاورند و او را با فجیع ترین وضع به شهادت رساندند قابل قیاس است؟ آیا دخالت و فتنه افکنی رژیم سعودی، در وقایع پس از انتخابات 88 در ایران، به مثابه دخالت در امور همسایگان دخالت نمی شود؟ این یک ادعای کذب نیست. موسسه مطالعات شرق نزیدیک واشنگتن، در مقاله ای به خوبی از نقش عربستان سعودی و رسانه های این کشور مانند العربیه در جهت دهی به لشکرکشی های خیابانی معترض نمایان در خیابان های ایران پرده برمی دارد.

 

 
انتخایات 88

 

 در جریان مذاکرات هسته ای و مسیر رسیدن به برجام نیز کارشکنی های این رژیم و وزیر خارجه آن بر هیچ کس پوشیده نیست. .و بارها ایران را به تضییع حقوق شهروندان اهل سنت خود متهم کرده و با انتشار شایعاتی مبنی بر تخریب نمازخانه های اهل سنت تهران و شهرهای جنوبی کشور، در پی مخدوش کردن چهره رحمانی نظام مقدس جمهوری اسلامی در میان کشورهای دیگر اسلامی است.

آیا تلاش بی وقفه مقام های سعودی در مخدوش کردن روابط کشورمان با همسایگان خود مانند پاکستان، هند، ترکیه و عراق نشان از حسن نیت و حل و فصل مسالمت آمیز مسائل فی ما بین دارد؟

آیا حمایت از رژیم بعث عراق در زمان جنگ ایران با این کشور، مصداق بارز دخالت در امور همسایگان به حساب نمی آمد؟

ب – بند 31:

در این بند، کشورمان محکوم به عدم دقت در محافظت از سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد در جریان حملات گروهی از عناصر خودسر و فتنه افروز افراطی به این اماکن دیپلماتیک شده است. سوال اینجاست که طبق کنوانسیون وین که بحث لزوم صیانت از اماکن دیپلماتیک را پیش می کشد، اگر چنین حادثه ای رخ داد، کشور میزبان موظف به عذرخواهی و پرداخت غرامت است. دولت ایران نیز در بدو رخداد این حادثه به کرات نسبت به آن ابراز تاسف کرده و حاضر شده تاغرامت آن را نیز بپردازد. اما رفتار مقام های سعودی به گونه ای است که گویی منتظر چنین رخدادی بودند تا از آن علیه کشورمان استفاده کنند. البته سندی درباره احتمال طراحی و اجرای سناریوی حمله به سفارت از سوی عناصر خارجی در دست نداریم؛ اما بعید هم نیست که حمله به سفارت کاری از پیش طراحی شده بود. چرا که با نگاهی به وقایع مربوط به آتش زدن و تجاوز به حریم سفارت سعودی در تهران، نکته ای که ذهن را به خود جلب می کند، تخلیه کامل نیروهای انسانی، مدارک و اسناد محرمانه مهم، آن هم چند ساعت و به روایتی دیگر یک روز پیش از رخ داد آن حادثه شوم است. ظاهرا این بار نیز علم غیب سعودی ها به دادشان رسید و توانستند حمله به سفارت را پیش از دولت و وزارت اطلاعات ایران پیشگویی کنند!

اما حتی با فرض اینکه این عناصر افراطی وابستگی مستقیم به عربستان سعودی نداشتند هم، این روزها همه ملت های منطقه به خوبی می دانند که ریشه افراط گرایی و بستر زایش و پرورش گروه های تروریستی چون القاعده، داعش، النصره و ... تنها یک نقطه و آن هم عربستان سعودی است. طی سالهای متمادی، این عناصر افراطی نسبت به ترویج قرائت های عجیب و وحشیانه از دین اقدام کرده اند که دلارهای سعودی مهمترین عامل گسترش و نفوذ آنها بوده است. باید از این همسایگان پرسید که فرقه های ضاله بابیت و بهائیت را چه کسی جز شما حمایت مالی کرد و آنها را در مقابل با تشیع قرار داد؟ آیا کسی سوال کرده که گروه های افراطی شیعه همچون حامیان «سید صادق شیرازی» و امثالهم این همه ثروت و هزینه های تبلیغاتی را از کجا برای خود دست و پا کرده اند؟ و دیگر سوالات که باید در آنها تاملی ژرف کرد و به آنها پاسخ داد.


وهابیت

 

ج - بند 32:  در این بند از بیانیه مذکور، مواضع جمهوری اسلامی ایران در انتقاد به اعدام ناجوانمردانه شهید شیخ نمر، به شدت مورد تقبیح قرار گرفته و از آن، تحت عنوان دخالت در امور داخلی این کشور نام برده شده است. این اعتراض، در وهله اول انسان را به یاد مفهوم مشروعیت دو گانه در ادبیات سیاسی می اندازد. یعنی چطور ممکن است که انواع و اقسام اعتراض های فیزیکی و مجازی به اعدام یک قاچاق فروش و یا قاتل مرتکب به قتل عمد در ایران از سوی رسانه های غربی و عربی، به ویژه العربیه متعلق به آل سعود می شود و همه دنیا هم از آنها حمایت می کند، اما وقتی ملت مسلمان ایران از روحانی مبارز شیعه ای که تنها هدفش، احقاق حقوق پایمال شده شیعیان مظلوم عربستان است، دفاع می کنند، آن را به منزله دخالت در امور همسایگان قلمداد می کنند؟ سازمان همکاری های اسلامی چطور چشم خود را بر روی تجاوز و تخریب مساجد شیعیان توسط آل سعود می بندد و این کشور را که منبع شرارت در منطقه و تولید تروریست است را در این جریان، مظلوم می داند؟

 

د – بند 33: این بند از قطعنامه شاید به نوعی، شاهکار سازمان در راستای پروژه ایران هراسی و اسلام ستیزی به حساب بیاید. چرا که بر اساس آن، ایران متهم به دخالت در امور دیگر کشورهای اسلامی از جمله سومالی، بحرین، یمن، سوریه و حمایت از تروریسم شده است!

 

سوال اینجاست که آیا حمله متجاوزانه عربستان به یمن و کشتار بیش از 4000 نفر از مردم بی گناه این کشور تجاوز خارجی محسوب می شود یا کمک های انسان دوستانه ایران به آوارگان و جنگ زدگان اسیر در آتش جنگ ؟آیا حمایت از شیعیان بحرین که اتفاقا از حیث تعداد، اکثریت جمعیت این کشور را تشکیل می دهند؛ در مقابل اقلیت وهابی این کشور، دخالت محسوب می شود؟ آیا تخریب بیش از 43 مسجد و بنای مذهبی متعلق به شیعیان آن هم تنها در طول سال 2011، اقدامی تحریک کننده علیه شیعیان جهان نیست؟ آیا حمایت مالی، انسانی و ایدئولوژیک از تروریست های مخالف حکومت در سوریه و آواره کردن میلیون ها شهروند بی گناه که عربستان و برخی از مقام های قطری از آن حمایت می کنند، مصداق بارز دخالت و حمایت از تروریسم نیست؟

آیا گروه حزب الله که توانست ثبات نسبی لبنان را پس از سالها و پس از وقایع جنگ 33 روزه با اسرائیل به مردم خود هدیه دهد، تروریست محسوب می شود؟ آیا مبارزه علیه زیاده خواهی های رژیم صهیونیستی و تلاش برای بازسازی آرمان های اسلامی در لبنان تروریسم به حساب می آید؟

اما در مورد بحث سوریه که این روزها تبدیل به خوراکی بسیار قوی برای رسانه های جهان بدل شده است باید پرسید که کدام کشور به دعوت تنها حامیت مشروع سوریه یعنی دولت این کشور پا به عرصه جنگ داخلی سوریه گذاشت؟ عربستان و ترکیه یا ایران؟ آیا نفت رایگان و دزدیده شده سوریه به جیب ترکیه می رود یا ایران؟ آیا تجاوز هر روزه جنگنده های ترکیه به آسمان عراق آن هم علیرغم اعتراض شدید دولت این کشور و به بهانه جنگ علیه کُردهای جدایی طلب، تجاوز به حریم همسایگان محسوب می شود یا تلاش ایران برای ایجاد ثبات سیاسی و امنیتی در عراق؟

 

اینها سوالاتی است که سازمان همکاری های اسلامی باید به آنها پاسخی شفاف دهد. وگرنه یک طرفه به قاضی رفتن و تنظیم بیانیه سفارشی به نفع یک یا چند کشور خاص، کاری بسیار ساده است.  ا

لبته باید مواظب بود این نوع رفتارهای کودکانه رژیم عربستان  ایران را وارد یک جنگ مذهبی بین شیعه و سنی که مورد علاقه دوشمنان است نکند. اما شاهزادگان عربستانی باید بدانند که این خویشتن داری تیز سقفی دارد . واقعا آستانه تحمل ایران تا کجا ست ؟


وحید پورتجریشی

۳۱ فروردین ۱۳۹۵ ۰۹:۳۸
پایگاه تخصصی مسجد |

اظهار نظر

ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید