چهارشنبه / ۲۷ بهمن ۱۳۹۵ / ۱۵:۱۳
سرویس : ناحیه شهید بهشتی
کد خبر : ۲۷۷۴۴
گزارشگر : کرمانی شهید بهشتی
یادواره شهدای والا مقام روحانیت

یادواره شهید حجت الاسلام و المسلمین حاج سید حسن طباطبائی نسب با حضور امام جمعه موقت تهران

برگزاری یادواره شهید حجت الاسلام و المسلمین حاج سید حسن طباطبائی نسب

به گزارش روابط عمومی ناحیه شهید بهشتی یادواره شهید حجت الاسلام و المسلمین حاج سید حسن طباطبائی نسب در مسجد سپهسالار حسین واقع در میدان رسالت ، خیابان فرجام شرقی ، چهارراه ولعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف روز پنجشنبه مورخه  28 / 11 / 1395 بعد از نماز مغرب و عشا برگزار خواهد شد .در این مراسم حضرت آیت الله صدیقی امام جمعه موقت تهران سخنرانی خواهند نمود . 

در ادامه به تاریخچه مختصری از زندگی این شهید بزرگوار می پردازیم

سید حسن طباطبایی­ نسب در سال ۱۳۰۹ در روستای «نیسیان» از توابع «اردستان» در استان اصفهان و در خانواده ­ای متعهد و متدین از سلاله­ طیبه رسول اکرم(ص) به دنیا آمد. این خاندان از سادات طباطبا می­ باشند که نَسَب آن­ ها به «حسن مثنّی» فرزند امام حسن مجتبی(ع) می ­رسد.

وی در اوان جوانی به همراه پدر بزرگوارش به کار کشاورزی و دامپروری می ­پرداخت و برای امرار معاش خود و خانواده ­اش از هیچ تلاشی دریغ نمی­ کرد، اما روح خداجوی وی، او را قانع نمی­ کرد و دوست داشت در کسوت روحانیت به مردم خدمت کند، از این رو تصمیم گرفت وارد حوزه علمیه قم شود. پس از ورود به قم، با شور و اشتیاقِ فراوان تحصیل علوم دینی را آغاز کرد و در مدتی کوتاه دروس سطح را به پایان رسانده، در دروس خارج فقه و اصول آیت ­الله بروجردی و حضرت امام خمینی(ره) شرکت کرده، از این دو استاد بزرگ بهره­های فراوانی برد.

 

از ساخت مدرسه تا مسجد

پس از مدتی به فرمان آیت ­الله بروجردی، به همراه گروهی به سرپرستی شهید محراب آیت ­الله اشرفی اصفهانی راهیِ باختران گردید و در آن­جا خدمات شایانی انجام داد که از جمله آن­ها می­ توان به تاسیس مدرسه علمیه­ آیت ­الله بروجردی و بنای چندین مسجد در این شهر اشاره کرد. وی سپس راهیِ شهر ساری شد و در آن­جا به تبلیغ و بنای چند مسجد اقدام نمود.

 

جانبازِ نهضت ملی­شدن نفت

در مبارزه با رژیم طاغوت، تلاش فراوانی داشت و در زمان مبارزات مرحوم آیت ­الله کاشانی، در اثر اصابت گلوله از ناحیه­ دست مجروح شد، و در آن زمان، اولین تخریب مشروب ­فروشی­ ها در قم توسط ایشان و چند تن از دوستانش که همه، طلبه­ های جوانی بودند، صورت گرفت و با تشویق و رضایت آیت­ الله بروجردی همراه شد، به طوری که معظم ­له ایشان را فرزندان خویش نامید.

 

کابوسِ زورگویان

به مدت ۱۰ سال در مسجد روستای محل تولدش مشغول تبلیغ و ارشاد مردم بود و فعالیت ­های اجتماعی ­ای را نیز برای رفع فقر و محرومیتِ مردم روستا سامان می ­داد. به عنوان مثال مردم را تشویق به بافتن قالیچه­ های دستباف صادراتی می ­نمود که در اثر این اقدام، مردم روستا در مدت کوتاهی توانستند پیشرفت خوبی را به لحاظ اقتصادی در زندگی خود کسب کنند.

مبارزه­ی او با ظالمان، بهره­ کشان و زورگویان در روستای محل زندگی ­اش، زبانزد خاص و عام بود و مردم، او را به عنوان اسطوره­ مبارزه با ظالمان و زورگویان، و یاور محرومان می­ شناختند. از هر کوششی برای محرومان و مستضعفان دریغ نمی ­کرد و با افرادی که تنها منافع مادی خود را در نظر داشتند، سرسختانه مبارزه می­کرد؛ چنان­ چه آن ­ها با دیدن این مرد مبارز، وحشت وجودشان را فرا می ­گرفت.

 

مسجد؛ کانون مبارزات انقلابی

۱۷ سالِ پایانی عمر پربرکت وی، صرف فعالیت ­های تبلیغی در تهران شد. وی با کمک مردم، مسجد سپهسالار حسین(ع) را در شرق تهران بنا نهاد و پس از برگزاری نماز جماعت، با سخنان شیوا و بصیرت­ آفرینش مردم را به سوی خدا دعوت می ­کرد.

در جریان مبارزات انقلاب اسلامی، این مسجد را به عنوان کانون مبارزات مردمی قرارداده بود و در اوایل انقلاب، با برعهده گرفتن مسئولیت سه واحد از کمیته­ ها­ی انقلاب اسلامی، خدمت به انقلاب را ادامه داد. نسبت به بسیج و بسیجیان محبت فراوانی داشت و با بیانی نرم و چهره ­ای گشاده با آنان برخورد می ­نمود، همواره از آنان تقدیر می ­نمود و مایه­ دلگرمی آنان بود.

 

جهاد با مال و جان

ایشان در زمان جنگ نیز فعالیت فراوانی داشت و همواره مردم را به حضور در جبهه تشویق می ­نمود. افرادی را هم که توانایی شرکت در جنگ نداشتند، تشویق می­ کرد تا با کمک ­های مالی در این دفاع ملی مشارکت کنند. مردم نیز همواره به سخنانش اقتدا می­ کردند چرا که خود ایشان، تا آن­جا که می ­توانست به جبهه، کمک مالی می­ کرد و نیز بارها به مناطق عملیاتی رفته، دوشادوش رزمندگان اسلام جنگیده بود. ایامی را هم که در تهران بود، ذکر و نام رزمندگان اسلام و شهدای راه حق، سهمی بزرگ در منبرهای ایشان داشت.

وی در مجموع، پنج بار در مناطق عملیاتی حضور یافت و در آن­جا مایه­ دلگرمی رزمندگان اسلام بود. مدتی در جبهه­ های جنوب، در جزیره­ مجنون و در عملیات خیبر و مدتی هم در جبهه ­های غرب کشور، در قصر شیرین حضور داشت تا نام خود را در زمره­ ملکوتیان ثبت نماید.

 

پرواز تا ملکوت

ایشان همواره از خداوند می ­خواست تا به او توفیق خدمت به اسلام و مسلمین را عطا نماید و این سخن، دائما بر زبانش جاری بود که: «من در مقابل این همه نعمت که خداوند به من داده است، شرمنده هستم و کاری نکرده­ ام. زندگی ­ام که سودی نداشت، شاید با ریخته­ شدنِ خون ناقابلم، اثر و سودی برای اسلام و مسلمین داشته باشم».

سرانجام این آرزوی دیرین، محقق شد و ایشان در روز پنجشنبه؛ اول اسفند ماه سال ۱۳۶۴، در پی حمله­ ناجوانمردانه­ی جنگنده­ های عراقی به هواپیمای مسافربری در آسمان گلگون اهواز، این روحانی مبارز به همراه نماینده­ امام خمینی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ حضرت حجت ­الاسلام­ و المسلمین حاج شیخ ­فضل ­الله محلاتی و چهل تن از یاران صدیق امام، جان خویش را فدا نمود.

ناحیه شهید بهشتی
https://www.masjed.ir/u/1jL

ارسال نظر

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید

سایر اخبار

همزمان با شب رحلت حضرت سیدالکریم(ع) انجام می شود:
 
در بیانیه تقدیر مرکز رسیدگی به امور مساجد آمده؛
 
شارح و مترجم نهج‌البلاغه مطرح کرد:
 
اهمیت شب‌های قدر در کلام رهبری