چهارشنبه / ۲۸ تیر ۱۳۹۶ / ۱۱:۳۲
سرویس : دین و اندیشه
کد خبر : ۲۹۰۴۴
گزارشگر : سید پویان حسین‌پور
امام جماعت مسجد الأقصی خیابان مولوی:

علوم اسلامی توانایی پاسخگویی به نیازهای کنونی و جدید بشر را دارد

حجت الاسلام بهاری، کارشناس مسائل مذهبی گفت: کلام الله مجید جوابگوی همه نیازهای بشر است و علم امروز جامعه اسلامی توانایی پاسخگویی به مسائل و مشکلات را دارد.

به گزارش پایگاه تخصصی مسجد به نقل از مهر،  اسلامی کردن علوم انسانی از جمله موارد بسیار مهمی است که با تاکید مقام معظم رهبری در این سالها رنگ بوی خاص و جدی تری به خود گرفته است و در این میان و با تلاش هایی که در این راستا از سوی مراکز و متخصصان این امر در مراکز علمی و فرهنگی صورت می گیرد یکی از نکات مهمی که در این باره رخ می نماید این است که آیا علوم اسلامی برای تولید علم آن هم با پیشرفت ها و افزایش های نیازهای کنونی بشرکافی هستند یا خیر؟

حجت الاسلام ابراهیم بهاری، کارشناس مسائل مذهبی و استاد حوزه و دانشگاه در این باره می گوید، قرآن و روایات ما عقب مانده نیستند و علم امروز جامعه اسلامی توانایی پاسخگویی به مسائل و مشکلات را داراست و علما و فقهای کنونی و قدیمی شیعه تخصص و مهارت های مثال زدنی داشته و دارند.

گفتگوی ما با حجت الاسلام بهاری را در ادامه می خوانید؛

اسلام و سنت اسلامی به چه اندازه برای تولید علم بسنده است ؟

سنت اسلامی ما بر پایه آگاهی بخشی و و ایجاد روشنگری و بصیرت در جامعه بوده و هست لذا در جامعه ای که بناست آگاهی ایجاد شود علم حتما حرف اول را می زند ، خیلی از آیات و روایات قرآن کریم موید این مسئله است.

وجود مبارک پیامبر اکرم فرموده اند: «العلم و الایمان توامان افترقا افرقا» یعنی علم با ایمان عجین است اگر از هم جدا شوند آتش به پا می کنند. علم بدون ایمان به درد نمی خورد و ضربه زننده است و ایمان هم بدون علم، ایمان جاهلانه است و انسان را دچار جهالت دیگری می کند.

مبحث علم آن چنان که در روایات ما آمده آن قدر گسترده است که دعوت مردم به علم و آگاهی در بین آیات قرآنی می بینیم که وقتی خداوند متعال سوره ای به نام قلم  را در قرآن می آورند که در آن به قلم که سرمایه اصلی علم است قسم یاد می کنند که " قسم به قلم و آنچه را که می نویسد»

در آیه دیگری در قرآن آمده است: آیا آنهایی که می دانند با کسانی که نمی دانند، برابر هستند. لذا این آیه هم دعوت به علم دارد . همچنین در این روایت از حضرت رسول که آمده است اطلب لعلم من المهد الی الحدد یعنی علم را از طفولیت و درون مهدها تا لحظه که لحد روی سرتان چیده می شود را دنیال کنید.  در روایتی دیگر ایشان می فرمایند : یادگرفتن علم واجب است بر همه مسلمانان چه زن و چه زن.

ما از این دست روایات  که مسلمانان را به فراگیری علم و دانش دعوت کرده اند، کم نداریم. از همه اینها گذشته معجزه پیامبر اکرم علم است. قرآن کریم یک علمی بسیار بسیط است که اگر آگاهان عالم در حول قرآن کریم بچرخند آن ادعایی را که قرآن دارد به آن حقیقت می رسند که که هر چه در زندگی نتان می خواهید در درون این آیات نهفته است و زندگی شما را با این آیات قرآن از بعد علمی و عملی  تامین می کنیم.

لذا مشخص می شود مجموعه جهان اسلام از لحظه نزول قرآن در حیات ائمه و پیامبر رحمت مجموعا جهان را دعوت به علم و آگاهی کرده اند و جهالت را یک نوع بدبختی و وابستگی شیطانی نامیده اند.

آن شعر معروف این یمین که گفته: آنکس که بداند که بداند که بداند              اسب شرف خویش بر گنبد دوار براند

تا آنجا که در بیت آخر می‌فرماید: آنکس که نداند که نداند که نداند               در جهل مرکب ابد الدهر بماند

لذا فلسفه دانستن، یادگرفتن و آموختن یکی از مسائل مهم در اسلام است که در این آیه تیر خلاص به همه این موارد و ادعاهاست: خداوند متعال منت نهاد بر همه بندگان مومنش که پیغمبر را از درون خودشان انتخاب کرد که آیات ما را بر آنها تلاوت کند و سپس پیامبر از بین آنها دعوت کرد به تزکیه  تا به انها بیامورد به آنها تمامی حکمت ها و علوم در درون آنهاست را آموزش دهد پس بعثت پیامبر و دعوت ایشان بر پایه علم بنا نهاده شده است .

دانشمندان و محققان ما به چه اندازه به سنت اسلامی در تولید علم توجه داشته اند؟

در طول قرون اتفاقات متعددی رخ داده و متاسفانه که این وقایع بر علیه ما بوده است از ابتدای بعثت پیامبر توجه به علم آنچنان بوده که در بیانات، نامه ها، نصایح و قضاوت ها و سخنرانی هایشان شاخه های گوناگون علمی و نه فقط در بعد اخلاقی در ابعاد نجوم، فیزیک، طب و ریاضیات تا حدی گسترده است تا رسیده به زمان امامان باقر و صادق علیهم السلام که در دوره امام صادق (ع) به اوج شکوفایی خود رسیده است تا جایی که ده ها هزار نفر از مکتب ایشان تلمذ کرده اند، شاگردان ایشان تنها در زمینه علوم دینی تبحر ندارند کسانی را داریم مانند جابرابن حیان آثاری که در جامعه در بعد علوم دیگر به منصه ظهور رساندند، قابل توجه است .

روزی مرحوم شیخ صدوق رضوان الله تعالی علیه آمدند برای اینکه جامعه در علم فقه جایی که فقیه نبود، مردم دچار مشکل نشوند کتابی نوشت بنام من لایحضرالفقیه که جناب زکریای رازی که یکی از علمای بزرگ جهان اسلام است ، کتابی در رده این کتاب نوشت بنام من لایحضره الطبیب  به معنای اینکه اگر جایی پزشک نبود ما چه کنیم ؟

فارابی و بزرگانی مانند سهروردی و بوعلی سینا و ابوریحان بیرونی و جمشید کاشانی همگی کسانی هستند که در شاخه های علمی غیر از علوم فقهی متوهر بوده اند خواجه نصیرالدین طوسی بنیانگذار رصدخانه مراغه در حالی که ریاست قوه قضائیه هولاکوخان را به عهده داشت، همان موقع مجموعه کارهای نجوم قدرتش را به جایی رسید که رصد خانه مراغه را پایه گذاری کرد یا در پزشکی ابن سینا چنان غوغایی کرد که ما همچنان در آن مبهوتیم . آثار پزشکی بوعلی سینا بگونه ای است که هنوز منبع و مرجع بسیاری از دانشجویان در دانشگاه های معتبر پزشکی دنیاست.

ما چنین آثار گرانبهایی را داشته و داریم حتی ائمه (ع) از امام رضا و امام جواد علیهم السلام نیز آموزه های غیر دینی در رشته های مختلف علمی داریم و از امام باقر به آن طرف فرصت پیدا کردند که با توجه به فضای جامعه به چنین تراوشاتی بپردازند خصوصا امام صادق (ع) که در یک محدوده زمانی خاصی اطلاعات علمی بسیار بسیار وسیعی را در اختیار مردم قرار دادند.

امام باقر (ع)جمله‌ای دارند مبنی براینکه به شرق بروید ، به غرب بروید حقیقتی را پیدا نمی کنید مگر حقیقتی را که از حلقوم ما اهلبیت خارج شده باشد. پس ما می بینیم گستره این علم آنقدر وسیع است و آثارش هم در بین علما و بزرگان ما بسیار مشهود است. اما اتفاقی که افتاده این است که شاید در این دو-سه قرن اخیر و بعد از رنسانس و حوادثی که در دنیای غرب رخ داد آنها تکانی به خود دادند و به سرقت علمی روی آوردند و علوم و نظریات بسیار عالی شخصی مانند ابن خلدون را در جامعه شناسی به عنوان مثال برد وبرای خود پرورش دادند و آنچه را که به نفعشان بود را شسته رفته کرده و با تغییراتی به ما تحویل دادند.

آنها علوم انسانی که ریشه‌اش علوم اسلامی بود را تبدیل به علوم غربی کردند و کار به جایی رسید که نظریات افرادی مانند هگل، دکارت، هابز و دیگران روی کار آمد و در ادامه نظریاتی که در آن جامعه مدنی را بیان می کردند و دموکراسی در آن مطرح شد در حالی که همه اینها به عنوان فروع دین در فرمایشات ائمه ما آمده است و ریشه هایش نشان داده شده بود.

 موقعی که ابن خلدون راجع به مدینه فاضله صحبت می کند این را مطرح می کند که لانه زنبور عسل است که نگهبانانی که داخل آن قرار دارند هرگز اجازه ورود آلودگی و هیچ نوع رجسی را به داخل این لانه نمی دهند و لانه از هرگونه آلودگی مبراست. ایشان نظریات مختلفی در جامعه شناسی دارد و این نشان می دهد که در گذشته ما بزرگان مان خیلی در این مسیر کارکرده اند اما هجمه غرب بویژه در قرن اخیر مثلا باعث شد در همین تهران تا همین ۶۰ سال پیش که طبابت می کردند همه حکیمانی دوره فقه و طبابت سنتی و دینی دیده بودند.

در رشته های دیگر هم اینگونه بود اما امروزه همه این مسائل تعطیل شده است و تنها چیزی که باقی مانده همان علم مخربی است که از غرب وارد شده با اثرات مخربی که دارد.

حتی سبک زندگی ما هم دچار تغییراتی به سبک غرب شده است، وقتی به سبک زندگی مان در قدیم می نگریم تمام آمیزه های ما از ائمه و بزگان دینی پایه های مهم علوم انسانی برای زندگی موفق در جامعه را مطرح کرده اند  اما خب دچار این تغییرات و بلاهای سختی شده است که به تعبیر مقام معظم رهبری در دهه هفتاد ایشان فرمودند این غارت و شبیخون فرهنگی است، آنطور که می نگریم تاثیرات آنها در پوشش و حتی مدل موهای ما اثر گذاشته است چه برسد به اینکه علوم ما را متزلزل نکنند و اتفاقا بیشتر دستکاری آنها در علوم بود بطوری که در دانشگاه های ما جایی برای علوم انسانی اسلامی نماند. اسم دانشگاه ها و رشته های آن علوم  و دانشگاه های اسلامی شد اما تدریسی در آن برپایه علوم اسلامی صورت نگرفت.

از دادگاه‌های ما که اسلامی نامگذاری شدند اما پایه ها و ارکان اصلی رسیدگی و آئین نامه های دادرسی شان بر پایه آئین دادرسی غرب چیده شد و این همان ضربه های ریشه ای است که در این قرن اخیر دنیای غرب به ما زده است در حالی که همه این زمینه ها اطلاعات علمی، دینی و شرعی مان کامل بوده‌اند.

با توجه به گسترش و نیازهای علمی جدید چگونه می توان علوم اسلامی را با نیازهای علمی جدید پیوند داد ؟

مابین علوم اسلامی و علوم جدید اصلا فاصله‌ای وجود ندارد که بنا باشد آن را پیوند دهیم. علوم استمرار داشته و رشد می‌کنند. امام راحل راجع به فقه ما اشاره داشته و فرمود ما به فقه جواهری در شیعه پایبند هستیم. خب چرا؟ بدین خاطر که این فقه پویاست و همیشه آن زندگی و رشد بالندگی و حرکت به سمت جلو را دارد و علم اگر این خصلت هارا نداشته باشد که علم نیست لذا اینکه بگوییم علوم جدید، علوم قدیم را نهی می‎کند نادرست است.

اما مبحثی اینجا مطرح می‌شود که برخی افراد جامعه نگاه دیگری به این موضوع داشته و می‌گویند جامعه جدید دیگر آن سنت های گذشته را ندارد، اینطور نیست و اگر امروزه به حقیقت علوم انسانی نگاه کنیم. علوم اسلامی این پایه و توانایی را دارد زیرا خود قران آن را تائید کرده است و قطعا این ادعای قرآن درست و قطعا کلام الله مجید جوابگوی همه نیازهای بشر است و آیاتی داریم که از نوع نشستن و برخاستن تا سایر موارد را دارد مثلا در سوره مجادله نوع نشستن درست در کنار یکدیگر را بیان می‌کند .

از طرف دیگر درباره عالی ترین نیازها و موارد زندگی انسان نظر می‌دهد و زمانی که بشر را دعوت می‌‍کند که به خلقت آسمان و زمین و سایر جنبندگان دقت کنید و راجع به جبر مباحث عمیقی دارد و راجع به نوع بارش باران آیات بسیار مفصلی مطرح شده است. پس می‌بینیم قران و روایات ما هم عقب مانده نیستند و علم امروز جامعه اسلامی توانایی پاسخگویی به مسائل و مشکلات را دارد و علما و فقهای کنونی و قدیمی شیعه تخصص و مهارت های مثال زدنی اس دارند.

 
https://www.masjed.ir/u/2Yh

ارسال نظر

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید

سایر اخبار

اهمیت شب‌های قدر در کلام رهبری
 
بازخوانی بیانات امام خامنه‌ای درباره انس با قرآن
 
رئیس مرکز رسیدگی به امور مساجد اعلام کرد
 
امام مسجد «شهدای پانزده خرداد» قرچک گفت:
 
در راستای لبیک به فرمان رهبر انقلاب
 
حجت الاسلام یاسینی مطرح کرد: