چهارشنبه / ۲۱ شهریور ۱۳۹۷ / ۱۰:۲۸
سرویس : بین الملل
کد خبر : ۳۳۰۱۴
گزارشگر : وحید پورتجریشی
استاد دانشگاه بی.کی بلگائوم هند در گفتگو با پایگاه تخصصی مسجد:

گفتگوی بین ادیان به نابودی افراگرایی کمک می کند/ مساجد، کانون مبارزه با خشونت

استاد دانشگاه بی . کی ایالت بلگائوم هند معتقد است مساجد و سایر پرستشگاه های الهی در حقیقت یک ماهیت ثابت دارند و همگی درهای رحمت الهی به روی بندگان خود است.

پایگاه تخصصی مسجد، گروه بین الملل وحید پورتجریشی: مساله افراطگرایی موضوعی است که قدمت آن از یونمان باستان نیز فراتر می رود. اما با ظهور کلیسای قرون وسطی و قدرت گرفتن کامل آن در رم و بیزانس، قرائت های سیاسی و متفاوتی از مذهب مطرح شد که انحراف در بسیاری از این خوانش ها متاسفانه منجر به گره خوردن مساله دین و نهاد دین با افراط گرایی شد. پس از حدود هزار سال امپراطوری کلیسا و زوال آن در جریان رنسانس یا همان عصر نوزایی، مسائلی همچون افراط گرایی همچنان در میان پیروان ادیان مختلف وجود داشته و با دخالت های قدرت های استعماری به ویژه از قرون 16 به این سو نیز تشدید شد.

رشد منافع سیاسی و اقتصادی گروه های مختلف افراط گرا تا جایی پیش رفت که حتی برخی از خوانش های آنها مانند تفکر حنبلی و سلفی در اسلام، حکم به حمله و تخریب اماکن مقدس مذهبی و یا ترور رهبران دینی خود نیز می دهند.

اما آنچه مسلم است دولت های مدرن قرن بیستم نیز که بر پایه مفاهیمی اومانیستی مانند آزادی و دمکراسی شکل گرفتند، عموما نه تنها اعتقادی به تساهل و تسامح نداشته اند، بلکه همواره به آتش اختلافات مذهبی به ویژه در منطقه خاورمیانه نیز دامن زده اند. به شکلی که حتی حقوق اولیه یک انسان در بسیاری از نقاط جهان مانند فلسطین یا یمن تنها به دلیل پیروی از مذهب اسلام و یا مخالفت با نظام سلطه به راحتی زیر پا گذاشته می شود.

این در حالیست که مذهب به عنوان یک ابزار مقدس و الهی می تواند پیوند دهنده قلوب تمامی مردم جهان به یکدیگر، به ایفای نقش بپردازد.

در همین رابطه به پروفسور «باکتی دسائی»، استاد دپارتمان علوم سیاسی دانشگاه بی . کی بلگائوم هند گفتگو کرده ایم که متن کامل این گفتگو در ادامه تقدیم حضور می گردد:

1)      در تاریخ 23 آگوست سال 1969، مایکل روهان صهیونیست اقدام به آتش کشیدن مسجدالاقصی کرد که البته تنها چند روز بعد از سوی پلیس رژیم صهیونیستی آزاد شده و به استرالیا گریخت. این درحالیست که مقام های اسرائیل همواره وجود هرگونه سیاست نژاد پرستانه علیه مسلمانان را انکار می کنند. ارزیابی شما از این اظهارات اسرائیلی ها چیست؟

حمله به مسجدالاقصی نماد نقض حقوق بشر (بند حق آزادانه انتخاب دین و پرستش) به حساب می آید. مسجدالاقصی نه تنها برای چندین سده به عنوان مسجد و عبادتگاه خداپرستان به حساب آمده، بلکه شاهکاری در میراث و معماری اسلامی نیز محسوب می شود. متاسفانه مسجدالاقصی در روز 23 آگوست سال 1969 توسط افراط گرایان به آتش کشیده شد که نتیجه آن هم بازداشت مایکل روهان بود. علاوه بر موضوع به آتش کشیده شدن، اسرائیل تا حد زیادی پس از این واقعه در خصوص وظیفه خود مبنی بر حفاظت از اعراب و میراث فرهنگی آنان غفلت زیر سوال رفت.

قانون اساسی و قوانین پایه ای اسرائیل شامل قوانینی می شوند که تبعیض بر اساس نژاد، دین، عقاید سیاسی و مسائل این چنینی را به شدت ممنوع کرده اند. در بیانیه استقلال اسرائیل آمده است که اسرائیل برابری تمام و کمال حقوق اجتماعی و سیاسی تمامی شهروندان خود را به دور از در نظر گرفتن نژاد، جنسیت و دیگر مسائل این چنینی به رسمیت شناخته آزادی ادیان، زبان، آموزش و فرهنگ را برای همگان ضمانت می کند. هرچند نص صریح قانون هرگونه تبعیض و انجام اعمال نژادپرستانه را محکوم کرده و لذا حقیقت موجود چیزی مغایر با قوانین اساسی اسرائیل است. حقیقت دردناک این است که مسلمانان شهروند اسرائیل نیز با تبعیض فراوان در جامعه زندگی کرده و مواجه هستند. به طوریکه آمارها، گزارش ها و خبرهای منتشر شده از سوی سازمان های حقوق بشری از نبود آزادی های اولیه و اساسی، تبعیض و رویکرد منفی دولت اسرائیل در قبال مسلمان خبر می دهند. همچنین بسیاری از گزارش ها حاکی از افزایش پر سرعت نژادپرستی علیه مسلمانان عرب شهروند اسرائیل است.

هرچند اسرائیل در تصاحب و اشغال سرزمین (فلسطینی ها) موفق بوده اما از تصاحب قلب شهروندان مسلمان این سرزمین بازمانده است. تمامی روابط برابری رهبری میان مسلمانان و مقام های اسرائیلی  سرشار از سیکل های مبتنی بر بی اعتمادی، تنفر و درگیری است که همین امر منجر به افزایش میزان حملات تروریستی و خشونت های نژادپرستانه شده است. این در شرایطی است که کنست اسرائیل نیز با تصویب لوایح و قوانین خود اوضاع را وخیم تر کرده و میزان این تبعیض و نژاد پرستی را افزایش می دهد. به عنوان مثال حق بازگشت، حق اقامت یا حق زندگی با خانواده، قانون نکبت و بسیاری از قوانین دیگر اخیر مصوب کنست را می توان در زمره این قوانین دسته بندی کرد.

دولت اسرائیل اعلام کرده که هیچگونه تبعیضی علیه مسلمانان فلسطینی قائل نشده است. اما قدر مسلم اینکه در پرتو چنین تبعیض سازمان یافته ای علیه مسلمانان حاضر در سرزمین های اشغالی، انزوای اسرائیل قطعی و اجتناب ناپذیر خواهد بود.

دولت اسرائیل مدعی است هیچگونه تبعیضی علیه مسلمانان فلسطینی قائل نیست اما گزارش حقوق بشر وزارت خارجه آمریکا در سال 2004 نشان می دهد اسرائیل تلاشی ناچیز برای کاهش تبعیض نهادینه، قانونی و اجتماعی علیه شهروندان مسلمان حاضر در سرزمین های اشغالی انجام داده است.

به عنوان مثال در خصوص مدارس حاضر در سرزمین های اشغالی، وضعیت مدارس ویژه اعراب با شهروندان یهودی اسرائیل بسیار فاصله داشته و اصلا یکسان نیستند. در بسیاری از موارد، اقدامات دولت اسرائیل بسیار خودسرانه و بر خلاف قوانین بوده است. مثلا در خصوص مایکل روهان، وی می بایست زندانی میشد. اما تاخیر معنا دار اسرائیل منجر به شعله ور شدن اعتراضات در سرزمین های اشغالی شد.

در سال 1994، زمانی که «باروچ گلدشتاین» از حزب کاچ اسرائیل اقدام به کشتار 24 تن از مسلمانان در مسجد ابراهیمی کرد، دولت اسرائیل از یک سو کشتار جمعی رخ داده را محکوم کرد و از سوی دیگر مسلمانان فلسطینی را به شدت از انجام هرگونه حرکت اعتراضی در هبرون نسبت به به این واقعه منع کرد. همچنین تل آویو هیچگاه نتوانست جلوی یهودیان راستگرای افراطی را برای تقدیس و قهرمان سازی از گلدشتاین بگیرد. سوال اینجاست که چگونه یک قاتل می توان به یک قهرمان بدل شود؟!

2)     به اعتقاد ما مسجد، معبد، کلیسا و کنیسه همگی به عنوان درهای رحمت الهی به روی بشریت به حساب می آیند. چگونه می توان از این ابزار الهی در جهت دستیابی به یک صلح جهانی بهره برد؟

شاعر به نام ایرانی، خواجه حافظ شیرازی در اشعار خود می گوید: من عاشق تمام کلیساها، مساجد و معابد هستم. چراکه می دانم مردم در آنجا اسامی مختلف یک خدا را بر زبان جاری می سازند.

این دقیقا همان پیامی است که ما امروز باید به فرزندان خود در مساجد، معابد، کلیساها و کنیسه ها منتقل کنیم. عبادتگاه ها چنان توانایی در ایجاد آرامش برای قلب و جان و روح بشریت دارند که هیچ سازمان و نهاد بشری این توانایی را ندارد. همین مساله باعث نزدیکتر شدن انسان به خداوند می شود. خاطرم هست در دوران کودکی به همراه والدینم به سفر رفته بودیم. در راه از جلوی یک مسجد عبور می کردیم که از همان داخل اتومبیل مادرم دست هایش را به نشانه احترام به سمت مسجد گرفت. کودک درون من از دیدن این صحنه بسیار مبهوت شده بود، چراکه در دروس مدرسه هندوها، تنها معابد به عنوان اماکن مقدس و محل عبادتگاه ما معرفی شده بودند و بر اساس آن متون، مساجد برای مسلمانان یا کلیساها محل عبادت مسیحیان بودند. به همین جهت دلیل این کار مادرم را از پدر جویا شدم و او به من گفت که خدا در مساجد هم حضور دارد. خداوند به مذهب خاصی تعلق ندارد. تو می توانی او را هرجا و در هر زمان بیابی، در معبد، مسجد یا کلیسا.

همین مساله موجب شد تا من تا به امروز هر زمان از جلوی مقبره یا عبادتگاهی میگذرم، سرم را به نشانه ادای احترام به آن مکان مقدس خم کنم، خواه آن مکان مسجد باشد، معبد یا کلیسا.

من معتقدم راه بره وری از مساجد، کلیساها و معابد این است که ابدتدا و مهمتر از همه، کودکان خود را به عبادتگاه مخصوص دین خود ببریم و ضمن آموزش تعالیم مذهبی به آنها بگوییم که عبادتگاه های ادیان دیگر هم از همین جنس هستند. شاید ظاهر آنها متفاوت باشد اما تمامی آنها خانه های یک خدا به حساب می آیند که مردم مختلف جهان نام های متفاوتی برای آن انتخاب کرده اند.

عبادت دسته جمعی انسان ها در مساجد، معابد، کلیسا ها و کنیسه ها به طور طبیعی حس معنویت، اخلاق مداری، برادری، بردباری و انسانیت و همچنین مهربانی را در انسان افزایش می دهد. تقویت چنین احساساتی می تواند به صورت خودکار منجر به ایجاد حس احترام متقابل در میان پیروان تمامی ادیان مختلف نسبت به یکدیگر پدید آورد. این وظیفه مساجد، معابد و کلیسا ها است که این حس را در میان پیروان ادیان مختلف تقویت کنند و آنها را به سمت افزایش روحیه برادری در جامعه بشری سوق دهند. رهبران مذهبی می توانند پیروان ادیان تحت رهبری خود را به تجمع در پرستشگاه های این ادیان دعوت کرده و آنها را نسبت به برگزاری برنامه های فرهنگی مشترک مختلف در این عبادتگاه ها دعوت کرده و حس وحدت و برادری را در آنها تقویت کنند. هیچ چیز زیباتر از این نیست که جشن دیوالی (جشن سال نو هندوها) در مساجد هند برگزار شده و یا نماز و جشن عید فطر در معابد جاری شود.

 به علاوه بهتر است به جای تمرکز مطلق بر اماکن مذهبی به عنوان مکان عبادت و نگاهی چند وجهی به آنها، این اماکن مقدس را به مرکز انجام امور و فعالیتهای بشردوستانه و ایجاد هماهنگی میان انسان ها بدل کنیم. مساجد، معابد و کلیساها تنها مسیر صحیح قدم گذاشتن در مسیردستیابی به صلح و وحدت جهانی هستند.

3)    به نظر شما، آیا دستیابی به صلح جهانی میان بشریت از طریق برگزاری گفتگوهای جامع بین دینی امکانپذیر خواهد بود؟ ارزیابی شما از به کار بستن چنین روشی در این خصوص چیست؟

پروفسور «هانس کانگ» از بنیاد اخلاق جهانی در این خصوص معتقد است: بدون دستیابی به صلح میان ادیان، هیچ صلح جهانی در جامعه بشری دست یافتنی نخواهد بود؛ و هیچ صلحی مین ادیان بدون گفتگو میان آنها حاصل نخواهد شد.

بله، کاملا درست است. برقراری یک گفتگوی جامع میان ادیان تنها راه دستیابی به دستیابی به همکاری و تعامل میان پیروان ادیان مختلف، نخستین قدم در مسیر دستیابی به صلح جهانی محسوب می شود.

البته این روش، موضوع جدیدی نیست. پیشتر در قرن 16 میلادی، «اکبر خان»، امپراطور مغول حاکم بر هندوستان یک سلسله گفتمان بین دینی تحت عنوان «دین الهی» را در جهت ایجاد هماهنگی میان پیروان ادیان مختلف در این کشور به راه انداخت. جنبش های «باکتی» و صوفی در هندوستان قرون وسطی که دو خوانش بزرگ آن زمان از هندوئیسم و اسلام به حساب می آمدند به رهبری اشخاص بزرگی چون خواجه معین الدین چیستی و نظام الدین اولیا این مسئول انجام این گفتگوها در جامعه آن زمان هندوستان بودند. این یکی از درخشان ترین دوران گفتگوی بین ادیان میان اسلام و هندوئیسم در هند بود که منجر به ایجاد و توسعه آرامش در سطح وسیعی از کشور در آن زمان شد.

در عصر معاصر از زمان تشکیل پارلمان ادیان جهان در شیکاگو (سال 1893) تا به امروز، موج های مختلفی از گفتگوی میان ادیان در جهان به راه افتاده است. عمده این گفتگوها در نهایت با تاثیری مثبت مواجه و ختم به خیر شده اند. به طوریکه در نتایج حاصل از این گفتگوها می بینیم که رهبران تمامی ادیان بر لزوم اخلاق مداری در تمامی ادیان و دستیابی به تساهل و تسامح میان آنها تاکید کرده اند.

 تجاهل به منزله تاریکی است؛ پر از تشکیک، ترس، سوء ظن، پیش داوری و سوء تفاهم. بسیاری از مشکلات مربوط به ناسازگاری، جنگ و خشونت ناشی از همین جهل هستند. گفتگوی بین دینی تنها راه مبارزه با جهل و فرقه گرایی است. اگرچه گفتگوی بین ادیان فرصت فهم بهتر دیگر ادیان و شناخت آنها را فراهم می کند. مردم جهان تنها از این طریق می توانند متوجه شوند که هدف واحد تمامی ادیان یک خدا است که همان خدا آموزگار مفاهیم والای هستی، مهربانی و برادری به انسانهاست. گفتگو و کسب آگاهی از دیگر ادیان توده های انسانی را از پیش داوری و سوء تفاهم نجات می دهد.

رهبران ادیان مختلف می توانند گفتگوهای بین دینی جامعی را به عنوان یک عرشه مشترک برای محکوم کردن تنفر، جنگ و تروریسم از یک سو و آگاهی بخشی در خصوص لزوم ایجاد هماهنگی و دستیابی به صلح جهانی از سوی دیگر را ایجاد می کند.

مذهب یک مجموعه مقدس است که متاسفانه به دلیل خوانش غلط بسیاری از مردم به ابزار انشقاق و تفرقه میان بشریت در بسیاری از نقاط جهان بدل شده است. تمامی ادیان از عشق، صلح، رحمت و برادری سخن می گویند ولی با اینحال امروز جهان شاهد رخداد جنایات گسترده به نام مذهب است. دلیل این امر نیز وجود منافع مشخص رهبران برخی فرق مختلف در وجود اختلاف و تفرقه میان پیروان عامی ادیان است که آنمها را به سمت خشونت، تنفر و جنایت علیه یکدیگر به نام دین سوق می دهند.

داعش نمونه بارزی از این موضوع است که تمامی منطقه خاورمیانه را درگیر خوانش و تفسیر اشتباه خود از مذهب کرده و بشریت را به سمت تباهی سوق می دهد. وجود یک گفتگوی بین دینی جامع می تواند به عنوان قوه قهریه و یک استراتژی موثر در مبارزه علیه گروه های تروریستی نظیر داعش قد علم کند. استفاده از ابزار دین می تواند بشریت را گرد هم آورده و روابطی مستحکم میان آنها ایجاد کند. به عنوان مثال می توان به توافق میان هند و اندونزی برای برگزاری گفتگوهای بین دینی میان رهبران مذهبی دو کشور در اکتبر سال 2018 میلادی اشاره کرد که در راستای ارتقاء تساهل و تسامح دینی و مبارزه با رادیکالیسم انجام شده است.  

4)    اساسا چگونه می توان از نفوذ افراط گرایی و افراطیون به مساجد، معابد و کلیساها یا کنیسه ها جلوگیری کرد؟

قارچ سمی افراط گرایی در حقیقت محیطی گسترده از جهل و نفرت است. ما نمی توانیم این موضوع را نادیده بگیریم که تمامی مذاهب در خطر ابتلا به افراط گرایی، رادیکالیسم و بنیادگرایی قرار دارند و همین موضوع موجب ایجاد هراس دل بشریت کرده است. ما باید متوجه این موضوع باشیم که ریشه کن کردن قطعی افراط گرایی در مساجد، معابد، کلیساها و کنیسه ها مساله ای آرمانی به نظر می رسد. مذهب همانگونه که یک روی خوش و سرشار از رحمت، نیکی و خیر برای بشریت است، تفسیر غلط از آن می تواند آفت هایی نظیر بنیادگایی و رادیکالیسم را در دل خود بپروراند.

ما باید این موضوع را درک نیم که ریشه افراط گرایی تنها در مذهب نهفته نیست. بلکه منافع سیاسی و اقتصادی در مقیاسی وسیعتر منجر به ایجاد افراط گرایی می شوند. ما باید مواظب باشیم مقدسات ما همچون مساجد، معابد و کلیساها در دام منافع اقتصادی و اغراض سیاسی افراد سودجو نیفتد.  

در حقیقت ما باید رویکردی تعاملی در قبال افراط گرایی اتخاذ کنیم. به این معنا که با تقویت زمینه های علم آموزی، افزایش سرانه درآمد و مبارزه با فقر می تواند فرصت رشد افراط گرایی را از افراد سودجو گرفت. همچنین وجود نظارت دقیق بر فضای مجازی می تواند تا حد زیادی در شکست فعالیت بنیادگرایان موثر واقع شود. باید از طریق همین فضای مجازی، چگونگی مبارزه با افراطگرایی را به مردم خود آموزش دهیم.

به هر تقدیر من معتقدم بهترین راه برای مبارزه به افراطگرایی رجوع به متون اصیل و مقدس دینی است. در قرآن مقدس، بگواد گیتا (کتاب مقدس هندوها) یا انجیل، ماهیت دقیق و شفاف آموزه های معنوی و اصیل دین آموزش داده شده است. اما افراطگرایی در حقیقت ریشه در اعمال و تفسیر اشتباه برخی از رهبران دینی از دین دارد.

https://www.masjed.ir/u/5Re

ارسال نظر

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید

سایر اخبار

همزمان با شب رحلت حضرت سیدالکریم(ع) انجام می شود:
 
در بیانیه تقدیر مرکز رسیدگی به امور مساجد آمده؛
 
شارح و مترجم نهج‌البلاغه مطرح کرد:
 
اهمیت شب‌های قدر در کلام رهبری