Articles

مسجد، پایگاه تبلیغ معارف قرآن و اهل¬بیت(علیهم السلام)

 6/9/2015

در عصر رسالت پیامبر(ص) و صحابه آن حضرت، «مساجد»، تنها پایگاه تبلیغ و ارشاد معارف قرآن و معارف عالیه اسلام بود. نهضت نبوی(ص) اندیشه‌های انسان را به سوی تعالی رهنمون ساخت و با فرمان به «خواندن»، مبارزه با نادانی را رسالت خود قرار داد. قرآن کریم در تأکید این مطلب می‌فرماید: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ*الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ* عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ».[1]بدین ترتیب، اسلام ویژگی «ندانستن» جامعه آن دوران را به بستر آگاهی، بینش و دانش مبدّل کرد و مسجدالنّبی، موجی از افکار و اندیشه‌های الهی را در جامعه ایجاد نمود. پایگاه تبلیغ اسلامی، شور و نشاط علمی را برانگیخت و دانش و آموختن، بهایی دیگر یافت. هر روز، شمار آنان که خواندن و نوشتن می‌دانستند، افزایش می‌یافت و تبلیغ و آموزش با خواندن محتوای پیام آسمانی رونقی چشم‌گیر پیدا کرد.

پیامبر(ص) از هر فرصتی برای روشنگری و آموختن اسلام به مردم بهره می‌جست. شواهد تاریخی نشان می‌دهد که مسجد در دوران 23 سال‌ رسالت، مهم­ترین سنگر تبلیغ دینی پیامبر(ص) بوده است؛ اگرچه میزان نقشی که مسجد در طول این دوران ایفا کرده است، همواره یکسان نبود. از سال چهارم بعثت، اصحاب پیامبر(ص) مسلمان بودن خویش را علنی کردند. با این حال، نمی‌توانستند از مسجد به عنوان سنگری در راستای تبلیغ و آموزش بهره­برداری کنند؛ زیرا مسجدالحرام به‌طور کامل در دست مشرکان قرار داشت و مسجد دیگری که بتوان در راستای اهداف فرهنگی در آن آزادانه فعّالیّت کرد، وجود نداشت. البتّه، شواهد تاریخی، حاکی از آن است که پیامبر اسلام(ص) و یارانش تا حدّ امکان از مسجدالحرام در راستای تبلیغ و ترویج اندیشه‌های دینی بهره می‌جستند؛ یعنی در موسم حجّ و زمان‌هایی که مردم در آنجا حضور داشتند به تلاوت آیات قرآن کریم می‌پرداختند و مردم را به پذیرش دین اسلام فرامی‌خواندند.[2] به همین دلیل بود که پس از ورود حضرت رسول(ص) به مدینه و بنای مسجدالنّبی، نه تنها پرستش­گاهی برای مسلمانان ساخته شد، بلکه دانشگاهی فعّال و سرشار از شور و نشاطِ علمی نیز پی­ریزی شد. حضور منظّم و مستمر مسلمانان در این مسجد به منظور برپا کردن فریضه نماز، بهترین فرصت را برای کارهای تبلیغی حضرت رسول(ص) فراهم می‌آورد. پیامبر اعظم(ص) در این پایگاه بزرگ تبلیغی با توجّه به اوضاع و رعایت حال حاضران در مسجد، پس از برگزاری نمازها برای مردم سخن می‌گفتند.[3]ایشان از طریق تدریس و ایراد خطبه‌های نماز جمعه و دیگر سخنرانی‌ها و تشکیل حلقه‌های علمی، به تبلیغ و نشر فرهنگ عظیم اسلام پرداختند و عظمت آیین خویش را به نمایش گذاشتند. بدین صورت، در اثر کوشش‌های تبلیغی حضرت رسول(ص) و اصحابش در مسجدالنّبی، زمینه‌های مناسبی برای پذیرش دین مبین اسلام در دیگر افراد به وجود آمد؛ به‌گونه‌ای که هرگاه نماینده‌ای از سوی یکی از قبایل و اقوام برای کسب اطّلاع از این دین آسمانی به مسجد مدینه می‌آمد، بی­درنگ اسلام را می‌پذیرفت. همچنین، مسجد حضرت رسول(ص) در مدینه، همانند دانشگاهی بزرگ به تربیت و تعلیم مبلّغان ورزیده‌ای همّت گماشت و آنان را پس از آگاه نمودن به قرآن و فقه اسلامی، به نقاط مختلف جزیرةالعرب اعزام نمود تا در پرتو هدایت و تعلیم مردم، آن سرزمین را از ظلمت نادانی و شرک برهانند و به دین اسلام فراخوانند.[4]

شواهد تاریخی بیانگر آن است که مسجد النبی و سایر مساجد مدینه در عصر پیامبر(ص) به طور رسمی به صورت کانون تعلیم و تعلم قرآن و بحث و بررسی مسائل دینی درآمده بود. به تدریج در مساجد مدینه جمعیت­ها به صورت حلقه­هائی درآمده و اساتیدی از بزرگان صحابه همانند امیرالمؤمنین(ع) زیدبن ثابت، معاذبن جبل، علی بن کعب و دیگران کلاس ها و جلسات تشکیل دادند و همه باشور و شعف از آموزش­های دینی استقبال می­نمودند؛ گاهی خود پیامبر(ص) هم در جلسات شرکت می­کردند. ابن عبدالبر از ابی القبراء نقل می­کند: «کُنّا فی مسجدِ رسول اللّهِ صلى الله علیه وآله حِلَقاً نَتحدَّثُ إذ خَرَجَ عَلَینا رسولُ اللّه مِن بعضِ حُجَرِهِ، فنَظر إلى الحِلَقِ، ثُمَّ جَلَسَ إلى أصحابِ القُرآنِ و قال: بِهذَا المَجلِسِ أُمِرتُ؛ ما در مسجد رسول خدا به صورت حلقه­هایى نشسته بودیم و سخن مى­گفتیم که رسول خدا(ص) وارد مسجد شد و پس از نگاهى که به این حلقه­ها کرد، در گروه قاریان قرآن نشست و فرمود: من به حضور در این مجالس مأمور شده­ام».[5]

همچنین، در سیره نورانی آن حضرت آمده است: «وَ خَرَجَ رسولُ اللهِ(ص) فَإِذَا فِی الْمَسْجِدِ مَجْلِسَانِ مَجْلِسٌ یَتَفَقَّهُونَ وَ مَجْلِسٌ یَدْعُونَ اللَّهَ وَ یَسْأَلُونَهُ فَقَالَ کِلَا الْمَجْلِسَیْنِ إِلَى خَیْرٍ أَمَّا هَؤُلَاءِ فَیَدْعُونَ اللَّهَ وَ أَمَّا هَؤُلَاءِ فَیَتَعَلَّمُونَ وَ یُفَقِّهُونَ الْجَاهِلَ هَؤُلَاءِ أَفْضَلُ بِالتَّعْلِیمِ أُرْسِلْتُ ثُمَّ قَعَدَ مَعَهُم؛ رسول خدا(ص) به مسجد وارد شدند؛ در مسجد دو جلسه جداگانه برپا بود. گروهی در حال یاد دادن و فرا گرفتن دانش بودند. جمعی نیز به دعا و راز و نیاز با خداوند مشغول بودند. پیامبر(ص) فرمودند: هر دو گروه به سوی یک هدف گام برمی‌دارند؛ دسته‌ای خدا را می‌خوانند و گروهی نیز آموزش می‌بینند و نادانان را تعلیم می‌دهند؛ ولی این گروه، کار برتری انجام می‌دهند. من نیز به منظور آموزش به مردم مبعوث شده‌ام؛ ازاین­رو، پیامبر(ص) در میان گروهی که سرگرم آموزش بودند، نشستند».[6]

 آموزگار مکتب اسلام، پرستش خدا را محور تبلیغ قرار داد و بر فراگیری معنای ایمان، دانستن آیه‌های کتاب آسمانی تأکید می‌کرد تا از گذر آن رسالت خویش را مبنی بر تفسیر و تبیین آیه‌ها و فحوای کلام آسمانی به مردم انجام دهد. پیامبر(ص) برای ادای این رسالت دشوار از هر فرصت برای روشنگری مردم بهره می‌جست، ولی سیره و زندگی پیامبر گرامی(ص) نشان می‌دهد که مسجد در دوران رسالت، علاوه بر جنبه تربیتی و آموزشی، مهم‌ترین سنگر تبلیغ و ترویج بینش اسلامی در جهان آن روز بوده است؛ به‌گونه‌ای که برای نشست‌ها و اجلاس‌ با سران ادیان و نمایندگان حکومت‌ها مکانی به جز‌ مسجد وجود نداشته و هرگونه تصمیم­گیری در امور سیاسی و برقراری حکومت اسلامی و معرّفی بینش اسلامی برای دنیای آن روز، در مسجد صورت می‌گرفته است. از این‌رو، مسجد به عنوان یک پایگاه مهم تبلیغی و رسانه ملّی در عصر رسول خدا(ص) پیام‌رسان ندای اسلام و سنگر ایمان و توحید بود. برخی از یاران، مانند حضرت علی(ع)، عبداالله‌ بن‌رواحه، معاذبن‌ جبل و عباده‌بن‌ صامت نیز در این راه در کنار پیامبر(ص) قرار داشتند و در انجام رسالت الهی او را یاری می‌کردند. عبدالله‌بن‌رواحه جلسات مسجد مربوط به توحید، معاد، (مسائل اعتقادی) را اداره می‌کرد. او در غیاب پیامبر(ص) نیز مسائل فقهی و اعتقادی را به مسلمانان آموزش می‌داد. گاهی اتّفاق می‌افتاد که پیامبر(ص) خود در چنین جلساتی شرکت می‌کردند. روزی پیامبر(ص) در حلقه درسی که عبدالله‌بن ‌رواحه در آن تدریس می‌کرد، حضور یافتند. با حضور پیامبر(ص)، چنین انتظار می‌رفت که ایشان سخنران مجلس باشند، ولی پیامبر(ص) فرمودند: به آنچه مشغول بودید، ادامه دهید؛ من نیز برای آموزش و تعلیم مبعوث شده‌ام.[7]یکی دیگر از یاران پیامبر(ص) عباده‌بن‌صامت، مأمور آموزش قرآن و نوشتن به اصحاب صُفه بود.[8]

   در طول تاریخ؛ مساجد همواره به عنوان مدرسه قرآن و محل نشر معارف قرآنی و کانون معنویّت و اندیشه و بصیرت مطرح بوده­اند، زیرا قرآن و مسجد، پیوند ویژه­ای با یکدیگر دارند. چنان که پیامبر(ص) در این باره می فرماید: «إِنَّما نُصِبَتِ المَساجِدَ لِلقِرآنِ؛ مسجدها را برای قرآن خواندن ساخته‌اند».[9]

این بیان نورانی آورنده قرآن، نشاندهنده اهمیت تلاوت قرآن در مساجد است. مسجد محل آموزش، تلاوت و قرائت و تفسیر معارف قرآن است. در مسجد باید انواع برنامه­های قرآنی دایر گردد. مسجد گر چه برای برپا نمودن نماز است، ولی در کنار اقامه نماز باید برنامه­های قرآنی دایر گردد.

از کتابهایی که درباره سیره نورانی پیامبر(ص) و اصحاب او نگاشته شده است استفاده میشود که مسلمانان علاوه بر تلاوت قرآن در خانهها در مساجد نیز قرآن تلاوت میکردند و بیشتر اوقات، این تلاوتها به صورت جمعی بوده است.

قرآن کلام خدا و مسجد خانه خداست، بنابراین دوستدار قرآن، دوستدار مسجد است و دوستدار مسجد، دوستدار قرآن است. پیامبر(ص) در این باره فرمودند: «وَ مَن أَحَبَّ القُرآنَ فَلیُحِبَّ المَساجِدَ؛ کسی که دوستدار قرآن است مساجد را نیز دوست دارد)».[10] بین قرآن و مسجد پیوندی غیبی است، سعی کنیم این پیوند را در دنیا پایدار و همیشگی سازیم. شکی نیست که تلاش و مجاهدت در عرصه قرآن و مسجد پاداش الهی را نیز به همراه خواهد داشت. همان­طور که پیامبر(ص) فرمودند: «مَنْ کانَ الْقُرْانُ حَدیثَهُ وَ الْمَسْجِدُ بَیْتَهُ بَنَىَ اللَّهُ تعالی لَهُ بَیْتاً فِى الْجَنَّةِ؛ کسى که کلام و ذکرش تلاوت قرآن باشد و مسجد خانه­اش، خداوند متعال خانه­اى را در بهشت برایش مهیا سازد».[11]

همچنین پیامبر(ص) در کلامی دیگر فرمودند: «ما جَلَسَ قَومٌ فی مَسجدِ مِن مَساجِدِ اللهِ تَعالی یَتلُونَ کِتابَ اللهِ [و] یَتَدارَسُونَهُ اِلاّ تَنَزَّلَت عَلَیهِمُ السَّکینَةُ وَ غَشِیَتهُمُ الرَّحمَةُ وَ ذَکَرَهُمُ اللهُ فیمَن عِندَهُ؛ قومی [با یکدیگر] در مسجدی از مساجد خداوند متعال برای تلاوت و آموختن قرآن ننشینند؛  مگر آن که آرامش بر ایشان نازل و رحمت الهی شامل حال آنها شود. و خداوند از آنها در میان کسانی که نزد او هستند یاد می­کند».[12] قرآن و مسجد برای ایجاد آرامش، یافتن سعادت دنیوی و اخروی به انسان داده شده است.

کسی که وارد مسجد می­شود به فرموده امام علی(ع) یکی از دست آوردهای هشت گانه را باید بدست آورد: «مَنِ اختَلَفَ اِلَی المَسجِدِ اَصابَ اِحدَی الثَّمانِ؛ اَخاً مُستَفاداً فِی اللهِ، اَو عِلماً مُستَطرَفاً اَو آیَةً مُحکَمَةً اَو یَسمَعُ کَلِمَةً تَدُلُّ عَلی هُدیً، اَو رَحمَةً مُنتَظَرَةً، اَو کَلِمَةً تَرُدُّهُ عَن ردی، اَو یَترُکَ ذَنبا خَشیَةً اَو حَیاءً؛ کسی که به مسجد رفت وآمد می­کند، یکی از منافع هشتگانه نصیب او می­شود: با برادر دینی که از آن بهره­مند می­شود آشنا گردد، یا به دانش خویش بیفزاید، یا آیتی از آیات محکم الهی را فراگیرد، یا مشمول رحمت خاص خدا گردد، یا آموزه­ای بیاموزد که وی را از پستی­ها و زشتی­ها نجات دهد، یا رهنمودی شود که باعث ترک گناه گردد، یا سخنی بشنود که باعث شرمساری یا خوف و خشیت وی از خدا گردد».[13]

نتیجه سخن

 در طول تاریخ اسلام همواره «مسجد» از بزرگترین و ومهمترین پایگاه­های نشر علوم اهل­بیت(ع) و معارف قرآن و احکام دین بوده است؛ سیره رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) نیز بر ترویج فرهنگ اسلام و قرآن و احادیث سازنده در مسجد بوده است.

در عصر خلافت امام علی(ع) با انتقال مرکز خلافت از مدینه به کوفه، مسجد جامع بزرگ این شهر به عنوان یکی از مهم­ّترین مراکز علمی آن روزگار، نقش خاصّی را در شکوفایی نهضت علمی و ارتقاء فرهنگ و تمّدن اسلامی ایفا می­نمود.

 ابن صباغ مالکی می­نویسد: امام حسن مجتبی(ع) در مسجدالنبی می­نشست و مردم به گردش جمع می­شدند و امام با مطالبی که بیان می­داشت عطش شدید سؤال کنندگان را بر طرف می­کرد و با براهین محکم  دلیلهای افراد مجادله کننده را از اعتبار می­انداخت. از اخبار تاریخی استفاده می­شود که امام سجاد(ع) نیز در مسجد پیامبر می­نشست و با بیانات ارزشمند خود به تعلیم و تربیت مسلمانان می­پرداخت.

امّا دوران طلایی مسجد، به عنوان پایگاه تبلیغ معارف قرآن و اهل­بیت(ع)، زمان امام باقر و امام صادق(ع) بود؛ در این دوران مسجدالنبی، بزرگترین پایگاه تبلیغ معارف قرآن و اهل­بیت(ع) بود. نهضت علمی اسلام در این دوران شکل گرفت و از مدینه معارف و علوم مختلف به عالم اسلام منتقل و در همه جا منتشر شد. شاگردان و دانش پژوهان این مرکز بزرگ را 4000 نفر دانسته­اند.

دو نکته قابل توجه این که، مسجد با افزایش شناخت و آگاهی، تبیین، حفظ و گسترش ارزش­ها و آرمانهای اسلامی، تربیت عملی دینی و تربیت الگویی، نظام تربیتی منسجم و قوام یافته­ای را ایجاد می­کند که بر شاخصه­های هویت دینی تأثیر می­گذارد و آنها را تقویت می­کند. به این ترتیب مسجد، سبب تقویت تشخیص دینی و تداوم دین­داری می­گردد.

در دنیای امروز و جامعه اسلامی، هم مساجد به نوعی غریب و مهجورند و هم قرآن. در حالی که هر کدام تقویت شوند دیگری نیز تقویت خواهد شد. باید مسئولین در هر رده و درجه­ای که هستند ارتباط خود را با مساجد و قرآن مستحکم­تر نمایند تا خود عامل جذب بیشتر مردم و جوانان باشد. محافل و مجالس انس با قرآن تقویت شده و خصوصاً بیشتر در مساجد برگزار شود. قرآن و تلاوت آن در مساجد، باعث استواری و قوام برنامه­های مساجد و جذب اقشار جوان به مسجد خواهد بود. امام صادق(ع) فرمودند: «مَن قَرَاَ القُرآنَ وَ هُوَ شابٌّ مُؤمِنٌ اِختَلَطَ القُرآنُ بِلَحمِهِ وَ دَمِهِ وَ جَعَلَهُ اللّه عَزَّوَجَلَّ مَعَ السَّفَرَةِ الکِرامِ البَرَرَةِ، وَ کانَ القُرآنُ حَجیزا عَنهُ یَومَ القیامَةِ؛ هر جوان مؤمنى که در جوانى قرآن تلاوت کند، قرآن با گوشت و خونش مى­آمیزد و خداوند عزّوجلّ او را با فرشتگان بزرگوار و نیک قرار مى­دهد و قرآن نگهبان او در روز قیامت، خواهد بود».[14]بنابراین ترویج برنامه­های قرآنی در مساجد لازم است. متولیان فرهنگی مسجد بدانند: زمانی که محوریت فعالیتهای یک مسجد کار قرآنی باشد آن مسجد از رشد و اعتلای بیشتری برخوردار خواهد شد.

 



[1] - علق، آیات1و4و5.

[2]- همان، ص77.

[3]- همان، ص71.

[4]- موظّف رستمی، آیین مسجد (کارکردهای مسجد)، ج2، ص35و37.

[5]- ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج4، ص163، چاپ بیروت، نشر دارالاحیاء التراث العربی.

[6]- بحارالانوار،‌ ج1، ص207، ح3، باب4.

[7]- کتانی، عبدالحیّ، نظام الحکومه النبویه (التراتب الاداریه)، ج2، ص221.

[8]- همان، ج1، ص48.

[9] - وسایل الشیعه، ج3، ص 403.

[10] - مستدرک الوسایل، ج3، ص 355.

[11]- وسایل الشیعه، ج3، ص481.

[12] - مستدرک الوسایل، ج٣، ص٣٦٣.

[13] - وسائل الشیعه، ج٣، ص٤٨٠.

[14] - کافى(چاپ اسلامیه)، ج2، ص603.

If you want to submit a comment, you should login to the system first. To login please click the login button.