بهره گیری از دستورهای جامع نگر و انسان ساز اسلام زمینه ساز اعتلای نقش مساجد در تامین سلامت جسم و روح انسان هاست و در متون اسلامی به نحو مناسب معماری مساجد و شیوه حضور انسان ها در آن بسیار توصیه شده است.
مبحث کیفیت محیط از جمله مقولههایی است که در دهههای اخیر به طور خاص در محافل علمی و حرفهای مطرح شده است. اندیشمندان عرصههای مختلف زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و مسئولان و متولیان شهری، هریک به سهم خود در پی ارتقا و بهبود کیفیت محیطهای انسانی هستند. به نظر میرسد نظریههای گوناگون همچون توسعه پایدار، توسعه محلهای، شهرسازی میان افزا، همه و همه در واقع چالشهایی در راه رسیدن به هدف ارتقای کیفیت محیطی بوده است.
نقش بسیار سازنده و مؤثر فضاهای شهری به طور کلی، و «مساجد به طور اخص» در ارتقا کیفیت محیط موجب پیدایی این موضوع در ذهن میشود که با توجه به کثرت تعداد مساجد در بسیاری از کشورهای اسلامی، از جمله ایران، مردم و نیز مسئولان ملی و محله ای ما چه تمهیداتی در جهت استفاده از این سرمایههای عظیم برای خلق نشاط در محیط زیست شهری و روستایی معمول داشتهاند؟ آیا تمهیدات و مساعی به کار رفته کافی بوده است؟ نمونههای عملی مبیّن تاثیرات مثبت فرهنگی ـ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی این فضاهای مذهبی و مصنوعی بر کیفیت محیط کدامند؟ و چه راههایی برای گسترش این تاثیرات نشان داده شده است؟
هدف این مقاله پاسخ به سؤالات فوق و تبین جایگاه فضاهای شهری به ویژه مسجد و عملکرد آن در ارتقای کیفی محیط جوامع اسلامی با تاکید بر جامعه ایرانی است. در این تحقیق با استفاده از روش تحلیل منابع موجود، پس از بیان تعاریفی از کیفیت محیط، به تبیین معیارهای ارزشیابی آن از دیدگاه صاحبنظران پرداختهایم و سپس با بهرهگیری از مطالعات انجام شده و با توجه به ویژگیها و خاستگاه مساجد در جامعه اسلامی به تشریح عوامل تاثیر گذار اجتماعی و کالبدی مساجد در ارتقای کیفیت محیط میپردازیم.
واژگان کلیدی: محیط زیست، مؤلفههای کیفیت محیط، فضاهای شهری، ویژگیهای اجتماعی مساجد، ویژگیهای کالبدی مساجد.
بهداشت، ایمنی و محیط زیست که بهاختصار H.S.E نامیده میشود، چند سال است از مرز تخصصی صنعت و خدمات فراتر رفته است و باتوجهبه خطرها و پیشامدهای ناگواری که در دهههای اخیر برای مسجدها و نمازگزاران پیش آمده است، مسئولان و دستاندرکاران باید جدیتر به این موضوع توجه کنند.
مطلبهایی که در اینجا بیان میشود نتیجهی تحقیقها و مطالعههایی است که برای هر مجموعهای مطرح میشود؛ مجموعههایی که بهنحوی با انسانها، محیط و عاملهای مادی و معنوی (روحی و عاطفی) مواجه هستند. بهنظر میرسد بهترین محور برای پیادهسازی، بسط و ترویج این نکتههای ارزنده مسجد باشد. پسندیده است وقتی از مدیریت، بررسی، برنامهریزی، مطالعه و نظارت بر مسجدهای کشور صحبت میشود، کنترلها از حد مشاهدههای سطحی و سنتی فراتر رود و ازطریق چکلیستهای استانداردی صورت پذیرد که ملی باشد و بتوان آنها را به دیگر کشورها ارائه داد.
ایران، از جمله کشورهاى زلزلهخیز در جهان بهشمار مىرود. با وجود این
واقعیت متأسفانه بخشى عظیم از مساجد کشور براساس ضوابط فنى استوار
نیستند. ایندرحالىاست کهساختمان مساجد یک سرمایه، هویت و فرهنگ
ملى و مذهبى در کشور باید محسوب شود. استحکام و مقاومسازى
ساخت و سازها در کشور باید در برنامهریزى و سیاستگذارىهاى کلان
مسؤولان اجرایى از اولویتى ویژه برخوردار باشد. بعد از زلزله بم و فجایعى
که براى مردم این منطقه پیش آمد، مجددا بحث مقاومسازى سخن روز
همه مسؤولان و حتى مردم شد و تعمیر، مرمت و مقاومسازى
ساختمانهاى قدیمى را مدنظر دارند، ولى نکتهى نگران کننده این است که
متأسفانه حتى بعد از وقوع زلزلههاى اخیر، همچنان ساختمانهاى
خصوصى، عمومى، آموزشى، و دولتى در حال احداث است که کلیه ضوابط
محاسباتى براى مقاومسازى در برابر زلزله بهطور اصولى و صحیح اجرا
نمىشود. به هرحال مسئله مقاومسازى در هر دو زمینه یاد شده
(چه ساختمانهاى قدیم یا بافتهاى فرسوده و چه ساختمانهاى جدید
و نوساز) مطرح است. در این میان ساختمانهاى عمومى از اولویت
و اهمیت بیشترى برخوردار است، چون در گروه ساختمانهاى درجه یک
بوده و تعداد کار بر آنها چشمگیر است. ساختمان مساجد علاوه بر درجه
اهمیت به لحاظ عمومى بودن با توجه به معیارها و ارزشهاى دینى
و مذهبى که دارند، در درجه بالایى از اهمیت قرار داشته و در بحث
مقاومسازى جایگاهى ویژه دارند.
رویکرد این مقاله بهینهسازى لرزهاى و راهکارهاى ایمنسازى
ساختمان مساجد کشور است.
.
معمارى تنها زمانى معمارى اسلامى محسوب مىشود که تزئینات مهم
و معنىدارى را نشان دهد.
اولین اصل در برخورد با معمارى اسلامى و تزئیناتش دور ماندن از
نگرشهاى معمولى درباره تزئین و تا حدى دور شدن از تعاریف معمولى
معمارى است.
ابعاد دیگرى در درک اسلامى نگرش منصفانه به نظم خلق شده
که شامل چشمانداز خدا محور است همان خلقت با یک خالق است.
ابنعربى تعلیم داد که بدون الگو هیچ معنىاى وجود ندارد.
بنابراین نظام هستى، الگو مىباشد و بدین وسیله تمامیت دارد