شب قدر سوم
۱۳۹۴/۰۵/۱۹

بسم الله الرحمن الرحیم

انگیزه سازی

حمران از امام باقر (علیه السّلام) درباره معنى قول خداى (عزّ و جلّ): «إنَّا أنزَلنَاهُ فِی لَیلَةٍ مُبَارکَة»[1] سؤال کرد. امام فرمود: آن شب مبارک، شب قدر است، و آن هر سال در ماه رمضان در ده شب اواخر آن ماه است، و قرآن جز در شب قدر نازل نشده است، خداى (عزّ و جلّ) در این باره فرموده است: «فِیهَا یُفرَقُ کُلُّ أمرٍ حَکِیمٍ».[2]

حضرت فرمود: در شب قدر هر چیزى از خیر یا شرّ، یا طاعت یا معصیت، یا مولود یا اجل یا رزق که در آن سال تا سال آینده و شب قدر بعد تحقّق مى‏یابد مقدّر مى‏شود، پس هر چیز که در آن شب تقدیر شود و به امضاى قضا برسد، آن چیز امرى حتمى و تخلّف ناپذیر است، و خداى (عزّ و جلّ) را درباره آن مشیّتى است.

راوى گفت: گفتم معنى این بیان‏ الهى که فرمود: «شب قدر از هزار ماه بهتر است»[3] چیست؟ فرمود: این آیه ناظر به عمل صالح در شب قدر است؛ و اگر نه آن بود که خداى (تبارک و تعالى) حسنات را براى مؤمنین مضاعف مى‏ساخت، ایشان به کمال فضیلت و ثواب نمى‏رسیدند ولى خداى (عزّ و جلّ) حسنات را براى ایشان مضاعف مى‏سازد.[4]

همچنین درباره شب قدر از امام صادق (علیه السّلام) نقل شده است:

شیوه‌ی على (علیه السّلام) آن بود که بسیار مى‏فرمود: روزی دو تن از اصحاب،[5] خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) حاضر بودند و آن حضرت سوره «انا انزلناه» را با خشوع و گریه تلاوت مى‏کرد تا اینکه آن دو گفتند: براى این سوره چه سخت دلت نازک است؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: براى آن چیزى است که به چشم خود دیده و به دل خود فهمیده‏ام و براى آن چیزیست که دل این مرد (اشاره به على (علیه السّلام)) بعد از من دریافت خواهد کرد.

آن‌دو مى‏گفتند: شما چه دیدید و او چه خواهد دید؟ پیامبر روى خاک براى آن‌ها نقش مى‏کرد «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ»[6]

سپس پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مى‏فرمود: پس از فرموده خداى (عز و جل): «هر امرى» آیا چیزى بر جا مى‏ماند؟ آن دو مى‏گفتند: نه، پیامبر مى‏فرمود: آیا مى‏دانید بر چه کسی «هر امرى» را نازل مى‏کنند؟ مى‏گفتند: یا رسول اللَّه بر شما، مى‏فرمود: آرى درست است. سپس مى‏فرمود: ولى آیا شب قدر، بعد از من نیز هست؟ آن دو مى‏گفتند: آرى، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مى‏فرمود: آیا این امر در آن شب نازل مى‏شود؟ مى‏گفتند: آرى، مى‏فرمود: بر چه کسى؟ مى‏گفتند: ما نمى‏دانیم.

سپس پیامبر سر مرا در آغوش گرفته و مى‏فرمود: اگر نمى‏دانید، بدانید: آن کس، بعد از من، این مرد است.

امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرمودند: به راستى که آن دو نفر بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) این شب را از روی شدت هراسى که در آن شب به دلشان مى‏افتاد، مى‏شناختند.[7]

 

اقناع اندیشه

یکی از موقعیت‌هایی که خداوند متعال برای توبه و بازگشت بندگانش قرار داده، شب قدر است. خداوند در شب قدر، غفران خویش را نصیب بندگانش می‌نماید و این غفران به قدری گسترده است که اگر شامل کسی نشود، به معنای خارج شدن از دایره وسیع رحمت خداوند است. چنانکه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

مَنْ‏ أَدْرَکَ‏ لَیْلَةَ الْقَدْرِ فَلَمْ یُغْفَرْ لَهُ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ.[8]

کسی که شب قدر را درک کند، ولی بخشیده نشود [و مورد رحمت بی‌پایان الهی واقع نشود] پس خدا او را [از رحمت خویش] دور ساخته.

اما برای اینکه بفهمیم، چرا غفران و مغفرت این‌قدر اهمیت داشته و مشمول غفران خداوند شدن چه اثری در شب قدر دارد، می‌باید ابتدا معنای غفران را متوجه شویم.

غفران در لغت به معنای پوشاندن و پنهان کردن[9] و در اصطلاح به معنای پوشاندن خطای شخصیست که تحت قدرت فردی قادر قرار گرفته، آنهم به توسط این فردِ قادر.[10]

یکی از دعاهای بندگان خدا در اوقات دعا به خصوص در شب قدر این است که شخص، مورد مغفرت خداوند قرار بگیرد چرا که در شب قدر تمام برنامه‌های سال آینده انسان‌ها رقم خورده و تقدیر آن‌ها قطعی می‌گردد؛ چنانچه امام رضا (علیه السلام) فرمود:

لَیْلَةُ الْقَدْرِ یُقَدِّرُ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) فِیهَا مَا یَکُونُ مِنَ‏ السَّنَةِ إِلَى‏ السَّنَةِ مِنْ حَیَاةٍ أَوْ مَوْتٍ أَوْ خَیْرٍ أَوْ شَرٍّ أَوْ رِزْقٍ فَمَا قَدَّرَهُ مِنْ تِلْکَ اللَّیْلَةِ فَهُوَ مِنَ الْمَحْتُوم.[11]

خداى (عز و جل) آنچه را که از اول سال تا آخر سال می‌باشد از زندگى یا مردن یا خوبى یا بدى یا روزى، در شب قدر تقدیر می‌کند، پس آنچه خدا در آن شب مقدور کرده باشد از امور حتمی است که آن را محکم و واجب نموده و به آن حکم فرموده‏ است.

لذا اگر فرد بخواهد تأثیر طبیعیِ خطاهای گذشته‌ی او در سال آینده گریبانش را نگیرد، چاره‌ای جز جلب مغفرت خداوند متعال ندارد، تا در سال آینده خداوند گناهان و خطاهای سال گذشته‌اش را تأثیر نداده و سالی همراه با تکامل و رشد را در پیش  رویش قرار دهد، نه همراه با سقوط؛ و این خداوند است که می‌تواند چنین کاری را انجام دهد، چنانکه در روایت آمده است:

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ‏ إِذَا کَانَتْ لَیْلَةُ الْقَدْرِ نَزَلَتِ الْمَلَائِکَةُ وَ الرُّوحُ وَ الْکَتَبَةُ إِلَى سَمَاءِ الدُّنْیَا فَیَکْتُبُونَ مَا یَکُونُ مِنْ قَضَاءِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فِی تِلْکَ السَّنَةِ فَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یُقَدِّمَ أَوْ یُؤَخِّرَ أَوْ یَنْقُصَ شَیْئاً أَوْ یَزِیدَهُ أَمَرَ اللَّهُ أَنْ یَمْحُوَ مَا یَشَاءُ ثُمَّ أَثْبَتَ الَّذِی أَرَادَ‏.[12]

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: زمانی که شب قدر شود، ملائکه و روح و فرشتگان کاتب به آسمان دنیا می‌آیند و قضاء خداوند (تبارک و تعالی) در آن سال را می‌نویسند؛ پس زمانی که خداوند متعال اراده کرد تا چیزی را مقدم یا مؤخر کند یا چیزی را کم یا زیاد نماید، امر به محو هر چه که بخواهد نموده و سپس امر به ثبت هر چه که بخواهد می‌نماید.

البته اعمال نیز در شب قدر ارزش مضاعف پیدا می‌کنند، چنانکه نقل شده است:

از امام صادق (علیه السلام) سوال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟

حضرت فرمودند: کار نیک در آن شب از کار در هزار ماه که در آن ماه‌ها شب قدر نباشد بهتر است.[13]

فلذا مؤمنین در این شب عزیز، هم از خداوند طلب مغفرت نموده و هم به عبادت و انجام اعمال خیر همت می‌گمارند، چرا که عبادت در این شب هم باعث آینده‌ای بهتر می‌گردد و هم رشد و تکامل فعلی شخص را ارتقاء می‌دهد؛ فلذا همت برای شب‌زنده‌داری در این شب‌ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، چرا که زندگی مادی و معنویِ یک سالِ ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

البته نکته‌ی قابل توجه آن است که فرد باید تلاش خود را برای احیاء نگه‌داشتن هر سه شب قدر انجام دهد، چرا که در روایت وارد شده است:

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام)‏ التَّقْدِیرُ فِی‏ لَیْلَةِ تِسْعَةَ عَشَرَ وَ الْإِبْرَامُ فِی لَیْلَةِ إِحْدَى وَ عِشْرِینَ وَ الْإِمْضَاءُ فِی لَیْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ.[14]

امام صادق (علیه السلام) فرمود: برآورد اعمال در شب نوزدهم انجام مى‏گیرد و تصویب آن در شب بیست و یکم و تنفیذ آن در شب بیست و ‏سوم.

لذا انسان مؤمنی که قلبش با حدود بیست روز روزه‌داری و دوری از شهوات، تصفیه گردیده است، در این شب با معنویتی که از ماه رجب تا شب‌های قدر کسب نموده، به درگاه خداوند متعال می‌رود و هر آنچه که از قاضی الحاجات بخواهد می‌گیرد.

 

رفتارسازی

حضرت موسی (علیه السلام) فرمود:

خداوندا! مى‏خواهم به تو نزدیک شوم، خداوند فرمود: قرب من از آنِ کسى است که شب قدر بیدار شود.

حضرت موسی (علیه السلام) عرضه داشت: خداوندا! رحمتت را مى‏خواهم، خداوند فرمود: رحمتم از آنِ کسى است که در شب قدر به مسکینان رحم کند.

گفت: خداوندا! جواز گذشتن از صراط را از تو مى‏خواهم. خداوند فرمود: آن، از آنِ کسى است که در شب قدر صدقه‏اى بدهد.

گفت‏: خداوندا! از درختان بهشت و از میوه‏هایش خواهم. فرمود: آن‌ها از آنِ کسى است که در شب قدر تسبیحش را انجام دهد.

حضرت موسی (علیه السلام) فرمود: خداوندا! رهایى از جهنم را مى‏خواهم، خداوند فرمود: آن، از آنِ کسى است که در شب قدر استغفار کند.

حضرت موسی (علیه السلام) گفت‏: خداوندا خشنودى تو را مى‏خواهم، خداوند فرمود: خشنودى من از آنِ کسى است که در شب قدر دو رکعت نماز بگذارد.[15]

آری! شب قدر دارای این همه برکات و خیرات است، اما این مسئله نیز فراموش نشود که انسان‌ها بر طبق تلاش و معرفتشان می‌توانند از این ایام بهره ببرند. در همین زمینه از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که ایشان فرموده است:

هر کس شب بیست و سوم رمضان را شب زنده‌دارى کند و صد رکعت نماز در آن بگذارد، خداوند روزىِ او را در دنیا فراخ مى‏فرماید و شرّ کسانى را که با او ستیزه کنند از او کفایت مى‏فرماید و او را از سوختن در دنیا و زیر آوار ماندن و شر دزدان و جانوران درنده محفوظ مى‏دارد و بیم نکیر و منکر را از او برطرف مى‏فرماید و هنگامى که از گور خود بیرون آید، پرتو چهره‏اش براى همه مردم محشر درخشان است و نامه عملش به دست راست او داده مى‏شود و براى او آزادى از دوزخ و عبور از پل صراط و امان از عذاب مقرر مى‏شود و بدون حساب وارد بهشت مى‏شود و در آن از همنشینان پیامبران و صدیقان و شهیدان و نیکوکاران‏ خواهد بود که چه نیکو رفیقانى هستند.[16]

 

پرورش احساس

تا به حال برخی سخنان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل‌بیت عصمت (علیهم السلام) در مورد شب قدر را مرور نمودیم. در اینجا مناسب است که سخنان مقام معظم رهبری را به عنوان فقیه زمان‌شناس و نائب حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) درباره شب قدر ذکر نماییم:

«امروز (بیست ویکم ماه رمضان) بنابر احتمال فراوان، هم روز قدر است، هم روز شهادت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. دیشب یکی از سه شب ممتاز در دوران سال بود؛ شب‌هایی که محتمل است شب قدر باشند. تنزل ملائکه‌ی الهی و تنزل روح در مثل دیشب یا یکی از دو شب دیگر اتفاق افتاده است یا می‌افتد. خوشا به حال کسانی که با فرود فرشتگان الهی توانستند روح خود را فرشته‌گون کنند. حضور ملائکه‌ی الهی در روی زمین و در میان ما مردم که فرمود: «تنزّل الملائکة والرّوح فیها باذن ربّهم من کلّ امر»[17] باید بتواند ما را به نزدیک شدنِ به خلق و خوی فرشته‌گون کمک کند. یقیناً در میان بندگان خدا کسانی بوده‌اند که دیشب را شب خوبی گذرانده‌اند و چشم حقیقت‌بین و روحِ حقیقت‌یاب آن‌ها حقایق شب قدر را ادراک کرده است. شاید کسانی فرشته‌ها را به چشم دیده باشند. شما مردم عزیز هم در همه جا شب نوزدهم و شب بیست ویکم و ان شاءالله شب بیست وسوم را ساعات خوبی گذراندید و می‌گذرانید. می‌بینیم که مردم ما، جوان‌های ما، زن و مرد ما با این شب‌ها حقیقتاً قصد پالایش خود را دارند؛ دل‌ها نرم می‌شود، چشم‌ها اشکبار می‌شود، روح‌ها لطیف می‌شود؛ روزه هم کمک کرده است. ما باید امیدوار باشیم، دعا کنیم و بکوشیم از این شب‌ها برای عروج معنوی خود استفاده کنیم؛ چون نماز معراج و وسیله‌ی عروج مؤمن است. دعا هم معراج مؤمن است، شب قدر هم معراج مؤمن است. کاری کنیم عروج کنیم و از مزبله‌ی مادی که بسیاری از انسان‌ها در سراسر دنیا اسیر و دچار آن هستند، هرچه می‌توانیم، خود را دور کنیم. دلبستگی‌ها، بدخلقی‌ها، خلقیات غیرانسانی، ضدانسانی، روحیات تجاوزگرانه، افزون خواهانه و فساد و فحشا و ظلم، مزبله‌های روح انسانی است. این شب‌ها باید بتواند ما را هرچه بیشتر از این‌ها دور و جدا کند.»[18]

 

روضه

این شب‌ها مؤمنین داغدارند، زیرا نه تنها أمیر و مولای خویش را از دست داده‌اند، بلکه بالاتر از آن، پدری مهربان را از دست داده‌اند، چنانکه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «أَنَا وَ عَلِیٌ‏ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ»[19] «من و علی پدران این امت هستیم.» و این علی (علیه السلام) است که همچون پدری مهربان، غمخوار امت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شده و در سختی‌ها پناه مسلمین است. و این علی (علیه السلام) است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای او می‌گرید و علت گریه خویش را می‌فرماید:

یَا عَلِیُّ أَبْکِی لِمَا یُسْتَحَلُّ مِنْکَ فِی هَذَا الشَّهْرِ کَأَنِّی بِکَ وَ أَنْتَ تُصَلِّی لِرَبِّکَ وَ قَدِ انْبَعَثَ أَشْقَى الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ شَقِیقُ عَاقِرِ نَاقَةِ ثَمُودَ فَضَرَبَکَ ضَرْبَةً عَلَى قَرْنِکَ فَخَضَبَ مِنْهَا لِحْیَتَک‏.[20]

ای علی! براى آنچه در این ماه از تو حلال شمارند گریه می‌کنم. گویا تو را می‌نگرم که نماز براى پروردگارت می‌خوانى و شقى‏ترین از  اولین و آخرین که مانند پِى کننده شتر ثمود است، برانگیخته شود و ضربتى بر فرقت زند و محاسنت را خضاب کند.

و علی (علیه السلام) را پس از ضربت خوردن به خانه آوردند. خانه‌ای که همیشه یاور اهل آن بوده و دلسوز و غمخوار دنیا و آخرت ایشان است؛ و این مظلوم عالم است که همچنان غمخوار فرزندان خویش است و تاب دیدن اشک فرزندان خویش را ندارد چنانچه در تاریخ این‌طور ثبت شده:

محمّد بن حنفیّه می‌گوید امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمود: مرا بردارید و به خانه ببرید، پس حضرت را در نهایت ضعف برداشتیم و به خانه بردیم و مردم بر دور آن حضرت گریه و زارى مى‏کردند تا حدی که نزدیک بود خود را هلاک کنند. پس امام حسن (علیه السلام)  در عین گریه و زارى و ناله و بى‏قرارى با پدر بزرگوار خود گفت: اى پدر! بعد از تو براى ما که خواهد بود؟ مصیبت تو بر ما امروز مثل مصیبت رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) است. گویا گریه را از براى مصیبت تو آموخته‏ایم.

پس امیر المؤمنین (علیه السلام) آن حضرت را به نزدیک خود طلبید. چون نظر کرد دیده‏هاى آن امام مظلوم را، دید که از شدتِ گریه مجروح گردیده است. به دست مبارک خود اشک از دیده‏هاىِ نور دیده‌ی خود پاک کرد و دست بر سینه مبارکش گذاشت گفت: اى فرزند! خداوند عالمیان دل تو را به صبر ساکن گرداند. مزد تو و برادران تو را در مصیبت من عظیم گرداند و اضطراب تو را و جریان آبِ دیده تو را ساکن سازد. به درستى که حق تعالى تو را اجر داد به قدر مصیبت تو.

پس آن حضرت را داخل حجره گردانیدند و در نزدیک محراب خوابانیدند. زینب و امّ کلثوم (علیهما السلام) آمدند در پیش على (علیه السلام) نشستند. نوحه و زارى براى آن حضرت مى‏کردند و مى‏گفتند که: بعد از تو کودکان اهل بیتِ تو را که تربیت خواهد کرد؟ بزرگان ایشان را که محافظت خواهد نمود؟ اى پدر بزرگوار، اندوه ما بر تو دور و دراز است و آب دیده‌ی ما هرگز ساکن نخواهد گردید. پس صداى مردم از بیرون حجره بلند شد به ناله و آب از دیده‏هاى مبارک على (علیه السلام) جارى شد. نظر حسرت به سوى فرزندان خود افکند. حسن و حسین (علیهما السلام) را نزدیک خود طلبید و ایشان را در بر کشید و روی‌هاى ایشان را مى‏بوسید.[21]

زینب کنار لاله‌ی پرپر صبور باش

در داغ بال‌های کبوتر صبور باش

من می‌روم شبانه، غریبانه دخترم

بر سوز این غریبی حیدر صبور باش

اینجا هنوز اوّل راه است دخترم

زینب کنار تشت برادر صبور باش



[1] الدخان، آیه 3

[2] الدخان، آیه 4

[3] القدر، آیه 3

[4] محمد بن علی بن بابویه، من لا یحضره الفقیه، ج‏2، ص: 158

[5] خلیفه اول و دوم

[6] القدر، آیه 4

[7] محمد بن یعقوب الکلینی، الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص: 249

[8] محمد بن علی بن بابویه، فضائل الأشهر الثلاثة، ص: 54

[9] أحمد بن محمد فیومى، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ج2، ص449

[10] سید علیخان بن احمد کبیر مدنى، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین، ج‏2، ص: 403

[11] محمد بن علی بن بابویه، التوحید ، ص: 444

[12]على بن ابراهیم‏ قمى، تفسیر القمی، ج‏1، ص: 366

[13] محمد بن علی بن بابویه، من لا یحضره الفقیه، ج‏2، ص: 158

[14] محمد بن حسن‏ شیخ حر عاملى، وسائل الشیعة، ج‏10، ص: 354

[15]على بن موسى‏ بن طاووس، إقبال الأعمال (ط - القدیمة)، ج‏1، ص: 186

[16] محمد بن احمد فتال نیشابورى، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (ط - القدیمة)، ج‏2، ص: 349

[17] القدر، آیه 4

[18] بیانات مقام معظم رهبری در خطبه‌های نماز جمعه مورخ 15/8/83

[19] امام حسن عسکری (علیه السلام)، التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام، ص: 330

[20] محمد بن علی بن بابویه، الأمالی، النص، ص: 93

[21] محمد باقر مجلسی، جلاء العیون، ص:346