وحدت شیعه و سنی
۱۳۹۴/۰۵/۱۹

بسم الله الرحمن الرحیم

انگیزه سازی

شاید بسیاری افراد، این روزها اخبار کشتار شیعیان در پاکستان، حمله به شیعیان در عراق، حمله به حسینیه‌ها و مراکز شیعی در سوریه، محدودیت‌ها علیه شیعیان در مصر و عربستان و ... را شنیده باشیم، اما در چرایی این تفرقه افکنی‌ها و اخلال در وحدت مسلمین چه مقدار اندیشه و تفکر شده است؟

این حکایتِ مشترک بین فرهنگ‌های مختلف جهان تکراری است، اما یادآوری آن بی‌فایده نیست. داستان آن پیرمردی که می‌خواست به فرزندان خود درس اتحاد و یکی بودن را بیاموزد و به هریک چوبی داد و گفت بشکنید و آنها شکستند و سپس دو چوب داد و گفت بشکنید، شکستند و این ماجرا تا جایی پیش رفت و چوب‌ها به تعدادی رسید که برای هیچ یک از فرزندان، شکستن چوب‌ها امکان‌پذیر نبود.

درسی که پدر می‌خواست به آنها بدهد، درس وحدت و با هم بودن بود؛ اینکه اگر پشتیبان یکدیگر باشید، هیچ قدرتی نمی‌تواند بر شما غلبه کند؛ این روایت با وجود اینکه در بیشتر فرهنگ‌ها آمده، اما کمتر به اهمیت آن توجه شده است.

در فرهنگ اسلامی، بر وحدت مسلمانان تأکید بسیار شده و در روایات و آیات متعدد وحدت بین مسلمین به صورت آشکار و تلویحی مورد توصیه قرار گرفته است.

عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ قُلْتُ لَهُ کَیْفَ یَنْبَغِی لَنَا أَنْ نَصْنَعَ فِیمَا بَیْنَنَا وَ بَیْنَ قَوْمِنَا وَ بَیْنَ خُلَطَائِنَا مِنَ النَّاسِ مِمَّنْ لَیْسُوا عَلَى أَمْرِنَا قَالَ تَنْظُرُونَ إِلَى أَئِمَّتِکُمُ الَّذِینَ تَقْتَدُونَ بِهِمْ فَتَصْنَعُونَ مَا یَصْنَعُونَ فَوَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَیَعُودُونَ مَرْضَاهُمْ وَ یَشْهَدُونَ جَنَائِزَهُمْ وَ یُقِیمُونَ الشَّهَادَةَ لَهُمْ وَ عَلَیْهِمْ وَ یُؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ إِلَیْهِمْ.[1]

«یکی از اصحاب امام صادق (علیه السلام) از ایشان می‌پرسد: هنگامی که با مردمی که شیعه نیستند معاشرت می‌کنیم، چه روشی برای ما بهتر است؟ امام (علیه السلام) فرمودند: به امامان خود نگاه کنید که چگونه رفتار می‌کنند، پس همانند آنها باشید. بخدا سوگند امامان شما همواره از مریض‌هایِ آنان (غیر شیعیان) عیادت می‌کنند و در تشییع جنازه‌ها حاضر می‌شوند و هر جا لازم باشد به نفع آنها یا علیه آنها شهادت می‌دهند و اگر امانتی در دستشان باشد به آنها تحویل داده و خیانت نمی‌کنند.»

همچنین در احکام اسلامی، مناسکی وجود دارد که بخشی از ثمره‌ی آن، نمایش وحدت به شکلی نمادین می‌باشد. قبله‌ی واحد، مراسم حج، قرائت و تکریم قرآن کریم، روزه و امر به معروف و نهی از منکر را می‌توان در زمره این مناسک اسلامی قرار داد که با وجود اختلاف‌های فقهی، در میان مذاهب مختلف اسلامی مشترک است.

امام خامنه‌ای نیز یکی از پرچم‌داران وحدت اسلامی می‌باشند و از جمله مواردی که ایشان، ریشه‌ها و آسیب‌های خطر تفرقه را بیان نمودند، بیانات ایشان در جمع مردم کردستان است که به حکم شرعی آن هم اشاره فرموده و حجت را بر همگان تمام کردند:

«شما نگاه کنید ببینید آن کسانى که می‌خواهند وحدت ملت ایران را به هم بزنند، چه کسانی هستند؟ آن کسى که نداى تفرقه‌ى بین شیعه و سنى را سر می‌دهد و به بهانه‌ى مذهب، می‌خواهد وحدت ملى را بهم بزند، چه شیعه باشد و چه سنى، مزدور دشمن است؛ چه بداند، چه نداند. ... من عرض می‌کنم، رفتار هر دو گروه حرام شرعى است و خلاف قانونى است.»[2]

 

اقناع اندیشه

نگاه به مسأله وحدت در آینه قرآن و حدیث، بسیار کمک کننده است.

بی‌شک مسأله وحدتِ اسلامی و ضرورت حفظ آن، از نظر عقل و عقلاء بر هر انسان منصفی پوشیده نیست. ضمن اینکه خداوند متعال نیز در قرآن کریم به این مسأله اشاره نموده است که در اینجا چند مورد را بیان می‌کنیم:

1-   وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ.[3]

و (فرمان) خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید! و نزاع (و کشمکش) نکنید، تا سست نشوید، و قدرت (و شوکت) شما از میان نرود.

2-   وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا.[4]

و همگی به ریسمان الهی چنگ بزنید و متفرق نشوید.

3-   وَ إِنَّ اللَّهَ رَبىّ‏ِ وَ رَبُّکمُ‏ْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ.[5]

و همانا خداوند، پروردگار من و شماست، پس او را بپرستید که بندگی او راه مستقیم و استوار است.

4-   مِّلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ.[6]

همگی از ملت پدرتان ابراهیم هستید و او شما را مسلمان نامید.

امام خامنه‌ای (مد ظله العالی) نیز در مورد توجه و تمسک به قرآن برای ایجاد وحدت می‌فرمایند:

«بعضی از مفاهیم قرآنی وجود دارد که دست استعمار سعی کرده است ماها را از آنها دور نگه بدارد. ما را از جهاد دور نگهداشتند. ما را از این‌که کفار نباید بر مسلمین مسلط باشند، دور نگهداشتند. ما را از آیاتی که وحدت مسلمین در آنها هست، دور نگهداشتند.»[7]

اهل بیت (علیهم السلام) نیز علاوه بر اینکه خودشان عملاً ملتزم به رعایت این مهم بوده‌اند، در بیاناتی نورانی، خطاب به ما شیعیان تأکید کردند که موضوع وحدت و پرهیز از تفرقه را رعایت نموده و از آن غافل نباشیم. چند مورد از این احادیث خدمتتان تقدیم می‌گردد:

1-   امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند:

خَطَبَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) بِمِنًى إِلَى أَنْ قَالَ: الْمُسْلِمُونَ‏ إِخْوَةٌ تَتَکَافَأُ دِمَاؤُهُمْ وَ یَسْعَى بِذِمَّتِهِمْ أَدْنَاهُمْ هُمْ یَدٌ عَلَى مَنْ سِوَاهُمْ.[8]

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در منا برای مردم خطبه خوانده و در ضمن آن فرمودند: مسلمانان برادر همدیگرند، و خونشان برابر است و اگر کوچک‌ترین آنها به کسى امان داد، همگى آن را مراعات مى‌کنند. آنها در برابر دیگران (دشمنانِ غیر مسلمان) همدست و کمک یکدیگرند.)

2-   امام علی (علیه السلام) در وصیت به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) می‌فرمایند:

وَ عَلَیْکُمْ یَا بَنِیَّ بِالتَّوَاصُلِ‏ وَ التَّبَاذُلِ‏ وَ التَّبَارِّ وَ إِیَّاکُمْ وَ التَّقَاطُعَ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّفَرُّقَ‏.[9]

و بر شما باد ای فرزندانم به ارتباط و بذل و بخشش، و بر حذر باشید از جدائی و پشت کردن به یکدیگر و تفرقه.

3-   امام باقر (علیه السلام) می‌فرمایند: «یَا مَعْشَرَ الْمُؤْمِنِینَ‏ تَأَلَّفُوا وَ تَعَاطَفُوا.»[10]

هان ای گروه مؤمنان، مأنوس و متحد باشید و به هم مهربانی کنید.

4-   امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «صَدَقَةٌ یُحِبُّهَا اللَّهُ‏ إِصْلَاحٌ بَیْنِ النَّاسِ إِذَا تَفَاسَدُوا وَ تَقَارُبٌ بَیْنِهِمْ إِذَا تَبَاعَدُوا.»[11]

ایجاد وحدت به هنگام پیدایش اختلاف و تباهی میان امت و نزدیک کردن آنها در هنگام جدائی، صدقه‌ایست که خداوند آن را دوست دارد.

5-   امیر المؤمنین علی (علیه السلام) می‌فرمایند: «وَ إِلَهُهُمْ‏ وَاحِدٌ وَ نَبِیُّهُمْ وَاحِدٌ وَ کِتَابُهُمْ وَاحِدٌ أَ فَأَمَرَهُمُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ بِالاخْتِلَافِ فَأَطَاعُوهُ أَمْ نَهَاهُمْ عَنْهُ فَعَصَوْه‏؟»[12]

خدایشان یکی، پیامبرشان یکی، و کتابشان یکی است. آیا خداوند آنها را به اختلاف و دو دستگی فرمان داده و او را اطاعت می‌کنند؟ یا آنها را از اختلاف نهی کرده و فرمانش را سرپیچی می‌نمایند؟

همچنین رهبر انقلاب با استفاده از روایات می‌فرمایند:

«امروز اتحاد و اتفاق بین مسلمانان، یک فریضهی فوری است. ... امروز هر حنجرهای که به وحدت دنیای اسلام دعوت کند، حنجرهی الهی است، ناطق من اللّه است. «مَنْ‏ أَصْغَى‏ إِلَى‏ نَاطِقٍ‏ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ کَانَ النَّاطِقُ یُؤَدِّی عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ کَانَ النَّاطِقُ یُؤَدِّی عَنِ الشَّیْطَانِ فَقَدْ عَبَدَ الشَّیْطَانَ.»[13] آنهائی که از زبان ابلیس حرف می‌زنند، خودشان و مستمعین خودشان را به طرف جهنم می‌برند؛ خودشان را هم دچار هلاکت می‌کنند.»[14]

 

رفتارسازی

در جامعه اسلامی، هر فردی در هر جایگاهی که قرار دارد، چه به عنوان حاکم اسلامی و یا کارگزار، دانشمند، عالم، امام جماعت و یا فردی عادی که حتی در محیط اطراف خود ارتباطی با مذاهب دیگرِ اسلامی ندارد، در بحث وحدت دارای وظایفی می‌باشد که در رسیدن به این هدف والا مؤثر است. لذا می‌بینیم که اهل بیت (علیهم السلام) در رفتارهای اجتماعی، همواره به شیعیان سفارش می‌نمودند که در تشییع جنازه آنها شرکت کنید و به عیادت آنها بروید و در مشکلات و سختی‌ها در کنارشان باشید و به امور مسلمین اهتمام بورزید و بالاتر از آن فرموده‌اند که در نماز جماعت آنها نیز شرکت کنید و آنقدر با آنها مدارا کنید که اگر یکی از ایشان شما را دید، از دیدن شما خوشحال شود.[15]

آنچه در اینجا لازم است دانسته شود، کیفیت و چگونگی ایجاد و یا تقویت وحدت بین شیعه و سنی می‌باشد. با جستاری در بیانات امام خامنه‌ای، می‌توان به مواردی دست یافت که به عنوان دستورات و توصیه‌های عملیِ ایشان در موضوع وحدت، خطاب به جامعه محسوب می‌شوند:

1.      تشکیل یک نهضت علمى و منطقىِ فراگیر از سوى همه‌ى علماى مذاهب اسلامى براى ریشه‌کن کردن جریان تکفیرى.[16]

2.      روشنگرى نسبت به نقش سیاست‌هاى استکبارى آمریکا و انگلیس. باید روشنگرى کرد؛ باید در دنیاى اسلام همه بدانند که نقش سیاست‌هاى آمریکا در این میان چیست.[17]

3.      اهتمام به قضیّه‌ى فلسطین. نگذارید قضیّه‌ى فلسطین و قدس شریف و مسئله‌ى مسجدالاقصى به دست فراموشى سپرده بشود؛ آنها این را می‌خواهند. آنها می‌خواهند دنیاى اسلام از قضیّه‌ى فلسطین غفلت کند.[18]

4.      جلوی بدبینی را باید بگیریم. هم شیعه مراقب باشد، هم سنی مراقب باشد. نگذارند که این وحدتی که امروز در بین کشور هست ‌[از بین برود]؛ برجسته کردن خصوصیات قومی و دمیدن در آتشِ قوم‌گرایی، کارهای خطرناکی است، بازی با آتش است؛ به این هم باید توجه بکنند.[19]

5.      اجتماع حول محور پیامبر اکرم (صلی الله علیه  آله و سلم)، زیرا وجود مقدس نبی مکرم و رسول اعظم اسلام، مهمترین نقطه‌ی ایجاد وحدت است. اینجا، جایی است که عواطف همه‌ی مسلمان‌ها در آنجا متمرکز می‌شود؛ این، کانون عشق و محبت و دنیای اسلام است.[20]

6.      به اسلامِ مطلوب واشنگتن و لندن و پاریس بدبین باشید؛ چه از نوع لائیک و غربگرا، و چه از نوع متحجر و خشن آن. به اسلامی که رژیم صهیونیستی را تحمل می‌کند، ولی با مذاهب اسلامیِ دیگر بی‌رحمانه مواجه می‌شود، دست آشتی به سوی آمریکا و ناتو دراز می‌کند، ولی در داخل به جنگ‌های قبیله‌ای و مذهبی دامن می‌زند و أشدّاء با مؤمنین و رحماء با کفار است، اعتماد نکنید. به اسلام آمریکائی و انگلیسی بدبین باشید، که شما را به دام سرمایه‌داری غرب و مصرف‌زدگی و انحطاط اخلاقی می‌کشانند.[21]

به گواهی اسناد، می‌توان به جرأت گفت که امام خامنه‌ای جزو اولین کسانی است که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و در زمان تبعید به منطقه سنی‌نشین ایرانشهر، عملاً بنیان وحدت اسلامیِ میان شیعه و سنی را در ایران بنا نهادند.

در گیرودار این فعالیت‌ها و در نقطه‌ی اوج‏گیرىِ انقلاب اسلامى در سال ۵۶، رژیم ستمگر با نهایتِ خشونت، ایشان را دستگیر مى‏کند و پس از چند شب زندان، ایشان را به «ایرانشهر» تبعید مى‏نماید. اما تبعید و آب و هواى گرم و شرجیِ ایرانشهر نیز روحِ تلاش و مبارزه را در ایشان آرام نمی‌سازند. بلکه آن‌جا نیز از فرصت استفاده کرده، و در راه ایجاد وحدت و همبستگى میان نیروهاى مبارز در آن سامان و نیز وحدت بین برادران شیعه و سنى کوشیده و موفقیت زیادى به دست مى‏آورند، و با تماس با مردم و تبلیغ و برطرف ساختن مشکلات و محرومیت‌هاى این استانِ ستم‏زده، نقش مهمى در توجه مردم به امام خمینی، روحانیت، اسلام و انقلاب ایفا مى‏کنند.

از جمله اینکه در آن سال، در ایرانشهر سیلى مى‏آید که منجر به بى‏خانمان شدن و آسیب رسیدن به عده زیادى از مردم مى‏شود.

آیت الله العظمى خامنه‏اى، یک گروه از روحانیون و طلاب را بسیج مى‏کنند و گروه امداد روحانیت را تشکیل مى‏دهند. این گروه، به قدرى در کار امداد، تبلیغ، تحریک و تشجیع مردم موفق مى‏شود که ساواک وحشت مى‏کند. ایشان را احضار مى‏کنند و رئیس ساواک به معظم له مى‏گوید: دیشب در کمیسیون امنیتِ شهربانى به ساواک گفتم، شما چقدر بى‏عرضه هستید که هیچ‏کارى نکردید. یک تبعیدى ببینید این‏جا چه اوضاعى درست کرده است.[22]

 

پرورش احساس

متاسفانه امروزه عده‌ای از پیروان اهل بیت فکر می‌کنند از آنجایی که خودشان در شهرهایی زندگی می‌کنند که در ظاهر اهل سنتی در آنجا نیست، اجازه هر رفتاری را دارند. در حالی که کثرت وسایل ارتباطی و جاسوسی و تلاش فراوان استکبار برای برهم زدن وحدت میان مسلمانان با هر وسیله ممکن، باید ما را هوشیار کند تا حتی از رفتارهایی که در آن احتمال سوء استفاده وجود دارد، دوری کنیم.

یکی از ایامی که هر ساله به این مسأله آسیب می‌زند، ایامی است که به عید الزهراء (سلام الله علیها) شهرت یافته است، اما مجالس وهن‌آمیزی که به اسم تشیع در خانه‌ها و حتی دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه برگزار می‌شود، باعث می‌گردند تا برگزار کننده‌ی همین مجالس ساده و به ظاهر مخفیانه!! خسارت بزرگی به مکتب راستین اهل بیت (علیهم السلام) وارد کرده و خواسته یا ناخواسته، مسئولیت خون هزاران شیعه‌ی مظلوم زاهدانی، پاکستانی، عراقی، لبنانی و ... را به گردن بگیرد.

از سویی دیگر، تجربه نشان داده که هیچگاه دشنام گفتن به مقدسات دیگران، موجب هدایت گمراهان نمی‌شود، بلکه برعکس، آنان را به لجاجت و مقابله به مثل وادار می‌کند. از این رو اهل بیت (علیهم السلام) به شیعیان یادآور می‌شدند که خداوند از دشنام گفتن حتی نسبت به بت‌های مشرکان نهی فرموده است.

خداوند می‌فرماید: (به معبودِ کسانى که غیر خدا را مى‏خوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند.)[23] بنابراین پرهیز از دشنام، یک اصل قرآنی و اسلامی می‌باشد.

به امید روزی که امت اسلامی دوباره با یکدیگر متحد شده و با خروج از تحت نفوذ و سیطره کفار، اقتدار و عزت را برای تمام مسلمانان جهان به ارمغان آورند. انشاء الله.

 

مناجات

از عطا و رحمت بی حدّ تو آکنده‌ام

ای خدای مهربان، از لطف تو شرمنده‌ام

گشته آلوده ز عُصیان، یا رب از پا تا سرم

از منِ عاصی خطا و از تو خوبی و کرم

گرچه من خیلی بدم امّا تو خوبی ای خدا

واقعاً شرمنده‌ام، إغفر ذنوبی ای خدا



[1] محمد بن یعقوب (کلینی)، الکافی، ج 2، ص 636

[2] بیانات مقام معظم رهبری در جمع مردم استان کردستان‌ در میدان آزادى سنندج، 22/2/1388

[3] سوره انفال، آیه 46

[4] سوره آل عمران، آیه 103

[5] سوره مریم، آیه 36

[6] سوره حج، آیه 78

[7] بیانات در دیدار جمعی از قاریان، 16/3/1370

[8] محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق)، الأمالی (للصدوق)، ص 351

[9] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 47

[10] محمد بن یعقوب (کلینی)، الکافی، جلد 2، ص 345

[11] محمد بن یعقوب (کلینی)، الکافی، جلد 2، ص 209

[12] سید رضی، نهج البلاغه (للصبحی صالحی)، خطبه 18، ص 60 - 61

[13] محمد بن یعقوب (کلینی)، الکافی، ج 6، ص 434

[14] بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در مسابقات بین‌المللی قرآن کریم، 18/3/1392

[15] محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق)، کتاب من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 382

[16] بیانات در تاریخ 4/9/1393

[17] همان

[18] همان

[19] بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبیری، 15/12/1393

[20] بیانات در دیدار کارگزاران نظام، 27/1/1385

[21] خطبه‌های نمازجمعه تهران، 14/11/1390

[22] نقل از روزنامه رسالت، 31/3/1368

[23] سوره انعام، آیه 108