همدلی دولت و ملت عامل دفع تهدیدهای داخلی و خارجی
۱۳۹۴/۰۵/۱۹

بسم الله الرحمن الرحیم

انگیزه سازی

امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) درباره همدلی میان دولت و ملت می‌فرمایند:

«آن‌گاه خداوند از حقوق خود، حقوقى را بر بعض مردم نسبت به بعض دیگر واجب گرداند و آن حقوق را در جهات و حالات با هم برابر قرار داد و بعضى را در برابر بعضى دیگر واجب نمود و بعضى واجب نگردد مگر به انجام حقّى که در برابر آن است؛ و بزرگترین چیزى که از این حقوق واجب فرمود حقّ حاکم بر رعیت، و حقّ رعیت بر حاکم است.

این فریضه‏اى است که خداوند براى هر یک نسبت به دیگرى واجب نموده و این حقوق را موجب برقرارى الفت و ارجمندى دینشان قرار داد. رعیت اصلاح نشود مگر به صلاح حاکمان، و حاکمان اصلاح نگردند مگر به استقامت رعیت. پس زمانى که رعیت حقّ والى را اداء کرد و والى هم حقّ رعیت را رعایت نمود، حق میان ایشان ارجمند گردد و راه‌هاى دین بر پا شود و نشانه‏هاى عدالت، اعتدال گیرد و سنّت‏ها در مجراى خود روان شود و زمان، آراسته و شایسته گردد و به دوام دولت، امید رود و مطامع دشمنان به یأس مبدّل گردد. ولى اگر رعیت بر والى غالب شود یا والى بر رعیت ستم کند، اختلاف کلمه پیدا شود و نشانه‏هاى ستم آشکار گردد و افساد و اختلال در دین زیاد شود و راه‌هاى روشن سنّت‏ها رها گردد و از روى هواى نفس عمل شود و اجراى احکام رو به تعطیلى رود و بیمارى روان‌ها زیاد شود؛ در آن وقت مردم از تعطیل حقّ عظیم نترسند و بر انجام گرفتن باطل بزرگ وحشت نکنند. به آن هنگام است که نیکوکاران خوار، و بدکاران عزیز شوند و کیفر خداوند نزد بندگان بزرگ گردد.

پس بر شما باد به خیرخواهى در حقّ یکدیگر و کمکِ نیکوى یکدیگر بر این کار، زیرا اگر کسى، هر چند براى به دست آوردن رضاى خدا حرصش شدید، و کوشش او در بندگى طولانى گردد، ولی باز هم قدرت نخواهد داشت تا حق طاعت خدا را چنان که هست ادا کند؛ لکن از جمله حقوق واجب خدا بر بندگان این است که به اندازه طاقت خود به خیرخواهى یکدیگر برخیزند و در کمک به هم براى اقامه حق در بین خود اقدام کنند؛ و هر چند کسی، منزلتش در حق عظیم بوده و فضیلتش در دین بر دیگران پیشى داشته باشد، چنان نیست که در اداى حقّى که‏ خدا بر او واجب کرده محتاج به کمک نباشد و هر چند کسی را کوچک شمارند، و در دیده حقیر بینند، کمتر از آن نیست که در اداى حق به دیگران کمک کند و یا از سوى دیگران کمک شود‏[1]

 

اقناع اندیشه

یکی از کارهای مهمی که برای مقابله با دشمنان داخلی و خارجی باید انجام گیرد، حفظ وحدت و همدلی بین مردم و مسئولین است. قرآن کریم درباره حفظ وحدت و همدلی می‌فرماید:

وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها.[2]

نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن‏] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‏هاى شما پیوند و اُلفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالى از آتش بودید، ولى شما را از آن نجات داد.

واضح است که مقابله با دشمنان اسلام، بدون همدلی و همکاری میان آحاد مردم و مسئولین امکان‌پذیر نیست و این همکاری نشانه ایمان و تدین افراد جامعه است، چنانچه امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)  می‌فرماید:

طَلَبُ التَّعاوُنِ عَلى إقامَةِ الحَقِّ دِیانَةٌ و أمانَةٌ.[3]

درخواست همکارى براى برپا کردن حق، نشانه دیانت و امانت [دارى] است.

و نیز خداوند متعال در قرآن کریم فرمان می‌دهد:

تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى‏ وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقاب.[4]

یکدیگر را بر انجام کارهاى خیر و پرهیزکارى یارى نمایید، و یکدیگر را بر گناه و تجاوز یارى ندهید و از خدا پروا کنید که خدا سخت کیفر است.

عمومیت این فرمان، همکاری در جهت تحقق اهداف اسلام و پرهیز از اختلاف را نیز شامل می‌شود.

همچنین امیرالمؤمنین (علیه السلام)  در توصیه‌ای أکید نسبت به همدلی و همکاری فرمان داده و می‌فرمایند:

لَا تَخْتَانُوا وُلَاتَکُمْ وَ لَا تَغُشُّوا هُدَاتَکُمْ وَ لَا تَجْهَلُوا أَئِمَّتَکُمْ وَ لَا تَصَدَّعُوا عَنْ حَبْلِکُمْ‏ فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ‏ [5]وَ عَلَى هَذَا فَلْیَکُنْ تَأْسِیسُ أُمُورِکُمْ وَ الْزَمُوا هَذِهِ الطَّرِیقَةَ فَإِنَّکُمْ لَوْ عَایَنْتُمْ مَا عَایَنَ مَنْ قَدْ مَاتَ مِنْکُمْ‏ مِمَّنْ خَالَفَ مَا قَدْ تُدْعَوْنَ إِلَیْهِ لَبَدَرْتُمْ وَ خَرَجْتُمْ وَ لَسَمِعْتُمْ وَ لَکِنْ مَحْجُوبٌ عَنْکُمْ مَا قَدْ عَایَنُوا وَ قَرِیباً مَا یُطْرَحُ الْحِجَابُ.[6]

با والیان خود خیانت نورزید و با رهبران خود دغلى نکنید و پیشوایان خود را نادان نخوانید و از رشته پیوند خود (جماعت مسلمین) پراکنده مشوید که سست شوید و شوکت و دولت شما برود. پایه کارهاى شما باید روى این مبنى باشد و ملازم این روش باشید، زیرا اگر شما مشاهده مى‌کردید آنچه را مردگان از شما که مخالف دعوت شما بودند، مشاهده کرده‌اند، شما هم شتاب مى‌کردید و بیرون مى‌آمدید و فرمان مى بردید (یعنى مردمِ پیش از شما را به جهاد و اطاعت دعوت کردند، ولى آنها مخالفت کردند و اکنون عذاب خدا را مشاهده مى‌کنند، شما هم اگر آن عذاب را مشاهده کنید، به سوى جهاد مى‌شتابید و فرمان مى‌برید.) ولى آنچه را آ‌ن‌ها مشاهده کردند، از شما پوشیده شده و به زودى پرده برداشته شود. (و شما هم عذاب را مشاهده کنید.)

همچنین امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در ضمن توصیه به اتحاد و همدلی، نتیجه تفرقه را این‌گونه تبیین می‌نمایند:

الْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ فَإِنَّ یَدَ اللَّهِ [عَلَى‏] مَعَ الْجَمَاعَةِ وَ إِیَّاکُمْ‏ وَ الْفُرْقَةَ فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّیْطَانِ کَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْب‏.[7]

با اکثریت همراه شوید، که دست خدا بر سر جماعت است، و از تفرقه و جدایى بپرهیزید، که جدا افتاده از مردم، بهره‌ی شیطان است، چنان که گوسفندِ دور مانده از گله، نصیب گرگ است.

آری! بدون اتحاد و همکاری و همدلی، دشمنان اسلام بر ما غالب خواهند بود و مؤمنین قادر به دفع تهدیدات از جان و مال و عِرض خویش نخواهند شد.

 

رفتارسازی

امام علی (علیه السلام) پس از برشمردن حقوق مردم و دولت بر گردن یکدیگر، درباره نوع رفتار بین ایشان به عنوان حاکم جامعه و مردم تذکر می‌دهند و می‌فرمایند:

«مرا به خاطر آنکه نفس خود را براى خدا و خدمت به شما به کار گرفته‏ام و هنوز از اداى کامل آن حقوق فارغ نشده‏ام و واجباتى که چاره‏اى جز انجام آن‌ها ندارم ثنا نگویید. پس با من چنانکه با سرکشان سخن مى‏گویند سخن مگویید و آنچه را در برابر مردم خشمگین پنهان مى‏کنند از من پنهان مدارید و با مدارا و چاپلوسى با من معاشرت ننمایید و گمان نکنید که شنیدن سخن حق بر من سنگین است و مپندارید که تعظیم نابجاى خود را از شما درخواست دارم، زیرا آن که اگر سخن حق به او گفته شود یا عدالت به او پیشنهاد گردد بر او سنگین آید، عمل به حق و عدل بر او دشوارتر است. بنابراین از حق‌گویى یا مشورت به عدل خوددارى نکنید که من در نظر خود نه بالاتر از آنم که خطا کنم و نه در کارم از اشتباه ایمنم مگر اینکه خداوند مرا از نفسم کفایت کند. نفسى که خداوند از من به آن مالک‏تر است، زیرا من و شما بندگانى در اختیار پروردگارى هستیم که جز او پروردگارى نیست. او مالک و صاحب آن چیزى از ماست که ما مالک آن نیستیم و ما را از آنچه در آن بودیم بیرون آورده و به آنچه صلاح ما بود داخل کرد؛ هدایت را عوض گمراهى، و بینایى را بعد از کور دلى به ما عنایت فرمود[8]

 

پرورش احساس

مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی) به عنوان ولی فقیه و حاکم جامعه اسلامی، درباره رابطه دولت و ملت این‌گونه می‌فرمایند:

«در نظام اسلامی، اسلام از همه افراد با هر سلیقه اجتماعی، انسجام و هم‌افزایی را می‌خواهد. دولت‌ها در نظام اسلامی باید مورد حمایت مردم قرار بگیرند و حتّی از سوی آن کسانی که به این شخص خاص در دولت رأی ندادند هم باید مورد پشتیبانی و حمایت قرار بگیرند؛ این حرفِ حقیقی و لُبّ معنای انسجام اجتماعی و ملّی در کشور اسلامی ما است.

امروز وظیفه‌ی همه‌ی آحاد ملّت این است که از مسئولین کشور حمایت کنند و به مسئولین دولتی کمک کنند. این مخصوص این دولت نیست، مربوط به همه‌ی دولت‌ها است[9]

ایشان همچنین درباره همدلی بین دولت و ملت و رفتار دولت با منتقدین می‌فرمایند:

«هم به مردم این توصیه را عرض می‌کنم که با دولت بایستی مهربانانه و با نگاه همراهی و همدلی سخن گفت، هم به مسئولان کشور در سه قوّه، این را تأکید می‌کنم که آن‌ها هم باید با منتقدین خود و با کسانی که از آن‌ها انتقاد می‌کنند رفتار مناسبی داشته باشند، آن‌ها را تحقیر نکنند، به آن‌ها اهانت نکنند؛ تحقیر مخالفان از سوی مسئولان، خلاف تدبیر و خلاف حکمت است.

مردم و منتقدین هم اگرچه حق نظارت و پیگیری مسائل کشور را دارند اما این مسئله نباید باعث تخریب و متهم کردن مسئولین شود و نیز نباید به معنای نادیده گرفتن زحمات و خدمات باشد.»[10]

همچنین حضرت آیت الله خامنه‌ای (حفظه الله تعالی) درباره دفع تهدیدات خارجی می‌فرمایند:

«مهمترین سلاح ملت ایران برای خنثی کردن تهدیدها، همبستگی ملی و همدلی است. ملت ایران برای خنثی کردن تهدیدهای دشمن احتیاج به بمب اتمی و سلاح هسته‌ای ندارد. همدلی و همبستگی شما مردم و چنگ زدن شما به ریسمان الهی و ایمان دینی، مهمترین سلاح ملت ایران است؛ این سلاحی است که در طول بیست و شش سال بعد از پیروزی انقلاب تا امروز کارایی خود را نشان داده و بعد از این هم نشان خواهد داد.

دشمن، اتحاد مردم را هدف گرفته است. دشمن به نفوذی‌های خود دل‌بسته و اعلام می‌کند که ما در ایران به کسانی که به اهداف آمریکایی ها کمک کنند، کمک مالی می‌کنیم. این‌ها صریحاً می‌گویند که ما می‌خواهیم در داخل ایران با پول، معارض و به قول خودشان، اپوزیسیون درست کنیم. همه باید بدانند؛ کسی که با پول آمریکا و با حمایت دولت‌مردان آمریکا بخواهد برای منافع آمریکا کار کند و قیافه‌ی اپوزیسیون به خودش بگیرد، در چشم ملت ایران منفورترین انسان است. همه‌ی ملت ایران، به خصوص نخبگان، جوانان، دانشجویان و کسانی که حوزه‌ی تأثیری فراتر از حول و حوش خودشان دارند، بدانند امروز علاج همه‌ی مشکلات این کشور، همبستگی و مشارکت عمومی است.»[11]

این سخنان ارزنده رهبر معظم انقلاب را می‌توان در این موارد خلاصه نمود:

1. وظیفه اسلامیِ آحاد جامعه، حمایتِ منسجم از دولت اسلامی است.

2. وظیفه مسئولین در قبال مردم و منتقدین، برخورد مهربانانه و با احترام با آن‌ها است.

3. هیچ کسی به بهانه انتقاد حق تخریب دولت اسلامی را ندارد.

4. منتقدین باید با انصاف و با در نظر گرفتن خدمات، انتقاد کنند.

5. مهمترین سلاح برای مقابله با دشمنان، همدلی مردم و دولت است.

6. دشمن با امکانات مالی قصد بر هم زدن این همدلی و اتحاد را دارد.

همدلی و وحدت، آن‌قدر اهمیت دارد که خداوند متعال، پیامبرش (صلی الله علیه و آله و سلم) را این‌گونه برای تواضع در برابر مسلمین و دوری از تفرقه و جدایی فرمان می‌دهد:

وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ.[12]

و پَر و بال [فروتنى و تواضع‏] خود را براى مؤمنانى که از تو پیروى مى‏کنند بگستر.

این فرمان خداوند متعال یکی از بهترین و ظریفترین دستورات برای ایجاد همدلی و وحدت بین حکومت و مردم می‌باشد.

 

مناجات


حیف که از دست ما ماه خدا می‌رود

ماه مناجات و نور، ماه دعا می‌رود

ماه سحر خیزی اهل صفا می‌رود

ماه وصال علی، ماه ولا می‌رود

هر شب و هر روز بود، بزم خدا جای ما

زمزمۀ افتتاح، سر زد از آوای ما

حیف که مانند برق، این مه معبود رفت

دیر ز راه آمد و، خنده زد و زود رفت



[1] محمد بن حسین‏ شریف الرضى، نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 333

[2] آل عمران، آیه 103

[3] على بن محمد لیثى واسطى، عیون الحکم و المواعظ، ص: 319

[4] المائده، آیه 2

[5] الأنفال، آیه 46

[6] محمد بن یعقوب الکلینی، الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص: 405

[7] محمد بن حسین‏ شریف الرضى، نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 184

[8] محمد بن حسین‏ شریف الرضى، نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 335

[12] الشعراء، آیه 215