مسجد ها گم نمی شوند
۱۴۰۰/۰۷/۲۴
کلیدواژه (keyword) :
ایده، ایده های مسجدی، ایده پردازی، مسجد، مساجد، مسجدی، امام جماعت، پایگاه تخصصی مسجد
مسجدها گم نمیشوند چرا که بانوان بسیاری در تاریخ اسلام بودهاند که بنا بر عرض ارادت و بجا آوردن رسم بندگی، آنچه را خداوند به ایشان امانت داده است، به مالک حقیقی آن برگردانده و در راه محبوب خویش وقف نمودهاند. خیلی از این موقوفه ها در گذر تاریخ غبار گرفته و با اینکه همواره توسط مردم حفاظت میشدهاند اما نشانی از آنها در میان اسناد رسمی نیست.
مسجدها گم نمیشوند چرا که بانوان بسیاری در تاریخ اسلام بودهاند که بنا بر عرض ارادت و بجا آوردن رسم بندگی، آنچه را خداوند به ایشان امانت داده است، به مالک حقیقی آن برگردانده و در راه محبوب خویش وقف نمودهاند. خیلی از این موقوفه ها در گذر تاریخ غبار گرفته و با اینکه همواره توسط مردم حفاظت میشدهاند اما نشانی از آنها در میان اسناد رسمی نیست.
یکی از این موقوفهها مسجدی است که اگر چه نشانی از آن در خیابانها نیست اما مردم خیابان هور خوب آن را میشناسند. مسجدی که بانو زهرا امامزاده واقفی آن را به یاد همسر خود وقف نموده و خود کمر همت به نگه داری اش بسته است. خود خرج و مخارج مسجد را تامین می کند و برایش برنامه ریزی می کند. قصه مسجد گمشده را از زبان بانو واقفی می شنویم:
مگر مسجد ها هم گم می شوند؟
خیلی ها مسجد زینبیه را مسجدی گمنام و ناشناخته خوانده اند، وقتی به داخل مسجد می رویم پیرزنی را می بینیم که 80 بهار از زندگی اش گذشته و 34 سال است به این خیابان آمده و ساکن شده است. از او می پرسیم شما بانی این مسجد گمشده هستید؟ پاسخی که می شنویم جالب است: "مگر مسجدها هم گم می شوند". وقتی اطرافش را می بینیم پر است از بانوانی که می آیند و می روند و در مسجد مشغول فعالیت هستند. واقعا اینجا مسجد است مسجدی که ناشناخته نیست.
واقفی که خود خادم مسجد است
زهرا امامزاده واقفی پیرزنی که سالهاست برای آپارتمان دو طبقه اش صیغه مسجدی خوانده و خود کمر همت به خادمی اش بسته است. تمام کارهای مسجد تا خرج و مخارج آن به عهده خود اوست هرچند گاه همسایه ها به کمک می آیند.
اهالی محله می گویند در این مکان علاوه بر اقامه نماز ظهر و شب، روزهای چهارشنبه و پنجشنبه کلاس قرآن هست. جمعهها هم از ساعت ۷ دعای ندبه برای آقایان و خانمها برگزار میشود. در تمامی این موارد خود زهرا خانم مسئولیت به عهده میگیرد و تابستانها قبل از آمدن اهالی کولر روشن میکند تا هوا خنک شود، چایش همیشه به راه است و فقط همسایهها گاه در تمیز کردن یا چای دادن مشارکت دارند.
به یاد همسرم
داستان وقف مسجد جالب است. از همسرش می گوید: 15سال پیش به یاد همسر مرحومم و با موافقت فرزندانم این مکان را وقف مسجد کردم. حتی وقفیه عام هم دارم و برای این مکان صیغه مسجد هم خوانده شد. اما شرط گذاشتم که تا زمانی که زنده هستم، خودم در مسجد خدمتگزار باشم و حالا هم خانهام در یکی از اتاقهای همین طبقه است. البته این مکان از ۳۰ سال پیش محل برپایی کلاسهای قرآن بوده و مدتی هم نام زینبیه را داشت.
برنامه های مسجد
برای آقایان هم برنامه داشتیم. در واقع طبقه اول ساختمان به آقایان اختصاص داشت و حاج آقا خوانساری پیشنماز بود. اما با فوت او بخش آقایان از رونق افتاد و حالا طبقه بالا رها شده است. در نظر دارم که بهزودی از فرد دیگری برای اقامه نماز و برپایی برنامههای مذهبی دعوت کنم. در گذشته آقای خوانساری درس اخلاق هم میداد که مدتی پیش فوت کرد. همچنین در مناسبتها مانند دهه محرم در این مکان مراسم عزا برپاست و جمعیت زیاد میشود.
از نسل واقفان
درخانوادهای بزرگ شدم که نسل در نسل همه تولیت امامزادهای در نطنز را به عهده داشته و دارند و در واقع وقف در خانواده ما موروثی است. چرا که برکات زیادی دارد و همین موضوع هم باعث شد تا برای وقف خانهام به مسجد رغبت زیادی نشان دهم و حتی اعلام کردهام پس از فوتم هم دختر و پسرم باید مسئولیت مسجد را به عهده بگیرند تا مبادا این مکان از رونق بیفتد.
نشانه ای برای محل مسجد
در هفتههای اخیر بسیاری از مسئولان شهرداری ناحیه برای بازدید آمدهاند و در این میان تنها از آنها خواستهام تا در ابتدای کوچه و ورودی خانه تابلویی نصب کنند تا نشان از محل مسجد داشته باشد. در گذشته تابلویی در ورودی ساختمان داشتیم اما زمان نوسازی ساختمان مجاور نمیدانم چه اتفاقی افتاد که تابلو گم شد. بعد از آن هم من اقدامی نکردم اما بارها اهالی خواستهاند تا تابلویی را در ابتدا و مقابل خانه نصب کنم تا همه بدانند در این مکان چه برنامههایی برپا میشود. چون واقعاً اینجا مسجد است.