به گزارش پایگاه تخصصی مسجد؛ یک نخبهی خارج از کشور درس خوانده، دانشمند و مخترعی گمنام و با خضوع، برای یک سفر کاری و پیگیری روند پیشرفت "پروژههای برق و انرژی غدیر" به شیراز میرود. پس از جلسات کاری به حرم شاهچراغ(علیهالسلام) میرود و همانجا در کنار ضریح و به وقت نمازِ مغرب و عشا، انتخاب میشود!
شهید "سیدفریدالدین معصومی" یکی از مدیران جوان کشور، فارغ التحصیل دکترا در زمینه مهندسی مکانیک از دانشگاه «کنتر بری» (نیوزلند)، اتمام موفقیتآمیز دورهی مهندسی انرژی باد، تکنولوژی انرژی و سیستمهای حرارتی در دانشگاه «اوکلند» (نیوزلند)، اولین مخترع دو ربات ماهی در کشور نیوزلند و اولین مخترع بین المللی ربات ماهی بهینه در چند گام حرکتی بود. خواندن این موفقیتهای او باعث شد در حین نوشتن این گزارش سری هم به سایت "هلدینگ سرمایه گذاری برق و انرژی غدیر" بزنم. تنها یک کلمه برای توصیف این مهندسِ شهید میتوانم بگویم: او "خستگی ناپذیر" بود. این نخبه جوان چهارم آبانماه در جریان حمله تروریستی به حرم شاه چراغ(علیهالسلام) در حالی که برای اقامه نماز به این مکان مقدس رفته بود، توسط مزدوران داعشی به همراه چند نفر دیگر از هموطنانمان به شهادت رسید.
پس از شهادتِ سیدفریدالدین، وصفِ بسیاری از تلاش و تعهدش به اسلام و ایران، از دوستان و نزدیکانش شنیدیم و خواندیم. اما افتخار من این بود که در این روزها میهمان پدر و مادر این شهید باشم. در گفت و گوی کوتاهم با «سیدمحسن معصومی» پدر این شهید نخبه، رابطهی سیدفریدالدین با نماز و مسجد را جویا شدم که پاسخ ایشان را در ادامه میخوانید.

سید فرید یعنی مسجد!
سیدفرید از همان طفولیت اینطور بود، سید فرید یعنی مسجد! دائم به فکر قران و نماز بود. قبل از ۱۵ سالگی و رسیدن به سن تکلیف، سالها بود که نماز میخواند و روزههایش را کامل میگرفت. در گروههای تواشیح هم شرکت میکرد.
از همان نوجوانی مرتبه داشت!
از همان نوجوانی مرتبه داشت! یعنی، در هر فعالیتی که حضور داشت، مرتبه پیدا میکرد. در همه کارهایش جدی بود. علاقهی ویژهای به قرآن داشت در همان زمان، تجوید، صوت و قرائت قرآن را به خوبی آموخت. البته به زیبایی هم قرآن را تلاوت میکرد. در زمینه حفظ قرآن هم کوشا بود. بطوریکه تا لحظهی شهادتش، موفق شده بود بیست و هشت و نیم جزء را حفظ نماید.
افق دورتری را نسبت به بقیه میدید
ما همیشه به وجود او افتخار میکردیم! البته به وجود همه فرزندان ما افتخار میکنیم! چون آنها هم در مسیری هستند که سیدفرید در آن مسیر رشد کرد و به درجات رفیع رسید. سیدفرید برنامهریزی ویژهای داشت. در همهی زمینهها از تکالیف دینی تا زندگی و کارش، برنامه ریزی داشت. افق دورتری را نسبت به بقیه میدید.
در نیوزلند حسینیه تأسیس کرد و خودش شد پیشنمازش
با یاری خدا برکتِ قرآن را با خودش به نیوزلند برد. در آنجا با ابتکار و همت خودش تشکیلاتی راه انداخته بود و شیعیان آنجا را که محفل دینی و مذهبی نداشتند، دور هم جمع و یک "حسینیه" هم در آنجا تأسیس کرد.
خودش در این حسینیه کلاسهای قرآن برگزار میکرد.برای علاقمندان فلسفه تریس مینمود و سخنرانی میکرد. حتی پیشنماز آنجا هم بود. به لطف خدا و همت بالایش، آثاری هم بین شیعیان از خودش باقی گذاشت. هنوز هم کسانی که درآن حسینیه با سید فرید آشنا شده بودند، با ما در تماس هستند و از خبر شهادت ایشان بسیار متاثر شدند.
وقت آن است که به وطنم خدمت کنم
وقتی درسش را در نیوزلند به پایان رساند، در اولین فرصت به ایران بازگشت. میگفت: وقت آن است که به وطنم خدمت کنم. تمام سالهایی را که در نیوزلند درس میخواند، در مسیر قرآن و نماز بود و در پایان هم در همین مسیر به شهادت رسید.
سیدفرید دغدغهی نماز و مسجد داشت
سیدفرید دغدغهی نماز داشت و زمانی که در حرم شاهچراغ علیه السلام به نماز مشغول بود، آن اتفاق افتاد و سپس به شهادت رسید. ما هیچ نگرانی و ناراحتی از بابت شهادت او نداریم! درست است، ما والدین او هستیم و دلمان از نبودش میسوزد! اما این را هم به خوبی میدانیم که فرزندمان در مسیر درست قرار داشت. راضی هستیم به رضای خدا. روحش شاد!
پایان پیام/