«... وَ أَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلاَ تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً»؛ و اینکه مساجد از آن خداست، پس هیچکس را با خدا نخوانید. برخى گفتهاند: یعنى «و لأنّ المساجد للّه فلا تدعوا»، بنابراین، لام در لأنّ به لا تدعوا مىباشد؛ یعنى هیچ کس را با خدا در مسجدها نخوانید؛ زیرا مساجد مخصوص خدا و عبادت اوست.
پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله در حدیثى قدسى مىفرمایند: «قال اللّه تبارک و تعالى: إنّ بیوتى فى الارض المساجدُ، تضیىء لأهل السماء کما تضیىء النجوم لأهل الأرض. الا طوبى لمن کانت المساجدُ بیوته. الا طوبى لعبد توضّأ فى بیته ثم زارنى فى بیتى. الا إنّ على المزور کرامة الزائر. الا بشّر المشائین فى الظلمات الى المساجد بالنّور الساطع یوم القیامة». خداوند متعال مىفرماید: «خانههاى من در زمین، همان مساجد است که براى اهل آسمان مىدرخشند، آنگونه که ستارگان براى اهل زمین مىدرخشند. خوشا به حال آنان که مساجد را خانه خویش قرار دادهاند. خوشا به حال بندهاى که در خانه خویش وضو مىگیرد، آنگاه مرا در خانهام زیارت مىکند. آگاه باشید که بر زیارت شونده لازم است که زائر خویش را بزرگ شمرده و به وى احسان نماید. کسانى را که در دل تاریکى شب به سوى مساجد؛ گام بر مىدارند، به نورى درخشان در روز قیامت بشارت دهید».
همان گونه که ملاحظه مىشود، در این حدیث قدسى، از انسانى که به مسجد رفت و آمد دارد به زائر خدا تعبیر شده که حق تعالى را در خانه او زیارت مىکند. بنابراین، مسجد، یعنى محل زیارت خداوند متعال مکانى که انسان با انجام عبادات خالصانه خویش در آن، در اوج تقرب به حق تعالى قرار مىگیرد و ملکوت این عبادت و حضور خالصانه در مسجد به صورت نورى درخشان در تاریکىهاى عالم قیامت، براى او جلوهگر خواهد شد. تشبیه مساجد به ستارههاى درخشان آسمان نیز اشاره به همین معناست.
ممکن است این تشبیه اشاره به این معنا داشته باشد که همانگونه که ستارهها در دل تاریکى شب، مایه زینت آسمان و نیز وسیلهاى براى راهیابى و هدایت کسانى هستند که در دریاها و یا بیابانها، راه خویش را گم کردهاند، مساجد نیز مایه زینت عالم خاک و انوار هدایتى هستند که انسانهاى خداجو باید مسیر هدایت و راه سعادت خویش را از این مراکز مبارک بیابند. شاید نبى مکرم اسلام صلىاللهعلیهوآلهاز همین معنا خبر داده است، آنگاه که فرمود: «المساجد انوار اللّه»؛ مساجد، انوار الهى هستند. «قال رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله لابى ذرّ: یا اباذر، ان اللّه تعالى یعطیک مادُمْتَ جالساً فى المسجد بکلّ نَفَسٍ تَنَفَّسْتَ درجةً فى الجنّة و تصلّى علیک الملائکةُ، و تُکْتَبُ لک بکُلّ نَفَسٍ تَنَفَّسْت فیه عشرُ حسنات و تُمْحى عنک عشرُ سیّئاتٍ»؛ پیامبر خدا به ابوذر فرمود: اى ابوذر! تا زمانى که در مسجد نشستهاى، خداى تعالى به تعداد هر نفسى که مىکشى یک درجه در بهشت به تو مىدهد و فرشتگان بر تو درود مىفرستند و براى هر نفسى که در مسجد مىکشى، ده حسنه برایت نوشته مىشود و ده گناه از تو پاک مىگردد.
«قال رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله: الجلوس فى المسجد لانتظاره الصلاة، عبادةً مالم یُحْدث. قیل: یا رسول اللّه! و مالحدث؟ قال الاغتیاب»؛ حضرت نیز مىفرماید: نشستن در مسجد به انتظار نماز، عبادت است مادام که حدثى سرنزده باشد. عرض شد: یا رسول اللّه! حدث چیست؟ فرمود: غیبت کردن.
امام صادق علیهالسلام طى حدیثى طولانى، آداب مراقبت در مسجدها را اینگونه بیان مىفرماید: هرگاه به درِ مسجد رسیدى بدان که تو به آستان خانه پادشاهى بزرگ و پرشکوه آمدهاى که جز پاکان بر بساط او قدم نگذارند و اجازه نشستن در مجلس او جز به صدیقان داده نشود، وانگهى تو بر بساط خدمتگزارى و چاکرى پادشاه قدم گذاشتهاى. پس اگر از هیبت و شکوه پادشاه غافل مانى، خطرى بزرگ تو را تهدید مىکند، خواه به عدالت و یا با فضل و کرمش، مىتواند.
در پیشگاه او به ناتوانى و تقصیر و درویشى خود اعتراف کن؛ زیرا که تو براى پرستش و همدمى با او آمدهاى. رازهایت را با او در میان نه و بدان که اسرار درون خلایق، همگى یا آشکارشان بر او پوشیده نیست. در برابر او همچون درویشترین بندگان باش و دلت را از هر علقه و دل مشغولى که حجاب میان تو و پروردگارت شود، خالى کن؛ زیرا که او جز پاکترین و خالصترین را نمىپذیرد و بنگر که از کدام دیوان نامت بیرون مىآید، اگر حلاوت مناجات با او و لذت گفتگو با وى را چشیدى
و بر اثر رویکرد او به تو و اجابتش، جام رحمت و کرامت او را سر کشیدى، هر آینه لایق چاکرى و خدمتگزارى او شدهاى، اینک به مسجد درآى که در امن و امان خواهى بود.