نام: واژه mosque انگلیسى شده واژه فرانسوى mosquee است که از mezquita اسپانیایى و آن هم از مسجد عربى، به معناى جایى که یک فرد در آن (در پیشگاه خدا) سجده مىکند، گرفته شده است.
واژه مسجد (به همین شکل در فارسى، اردو و ترکى) پیشتر در زبان آرامى یافت شد که براى اشاره به مکانهاى مقدس نبطیان و حبشیان به کار رفته بود. این واژه همچنین یک واژه متداول در عربى پیش از اسلام است. واژه مسجد به طور مکرر در قرآن به کار رفته است (بقره: 144 ؛ توبه: 17 و 18 ، 107 و 108 ؛ حج: 40 ، جمعه: آیه 1 (؟)؛ جن: 17). مسجد معمولاً در قرآن براى اشاره به مکانهاى مقدسى که خداوند در آنها عبادت مىشود، به کار رفته، اما به یک نوع ساختمان اسلامى ـ بخصوص گونه جدید ـ اشاره ندارد.
هرگاه یک شناسایى دقیقا اسلامى، مورد نیاز بوده، این اصطلاح در ساختى مرکب مانند مسجدالحرام در مکه یا مسجدالاقصى در بیتالمقدس به کار رفته است.
یک حدیث معروف خاطرنشان مىکند که هر جا فردى نماز مىگزارد یک مسجد است و بنابراین، وجود یک ساختمان اسلامى را «براى تحقق مسجد» غیرضرورى مىشمارد.
به هر روى، تمام مسلمانان موظفند که هفتهاى یکبار در ظهر جمعه بهطور دستهجمعى نماز به جاى آورند. همزمان آنها نسبت به جانشین پیامبر سوگند وفادارى یاد مىکنند. مسجد بزرگى که در آن جماعت عبادت کنندگان براى عبادت روز جمعه حاضر مىشوند، مسجد جامعه، یا مسجد جمعه یا مسجد جامع (مکان اجتماع) نام مىیابد که معمولاً به اختصار جامع گفته مىشود.
بعدها واژه جامع به مساجد بزرگ اجتماع، جایى که خطبه جمعه در آن ایراد مىشود، اختصاص یافت، در حالى که واژه مسجد به مساجد کوچک خاص نماز روزانه اشاره دارد (به استثناى مسجد مکه و مدینه و بیتالمقدس که نامهاى سنتى قرآنى خود یعنى مسجد را حفظ کردهاند). این تمایز هنوز آشکارا در ترکیه مشاهده مىشود که در آنجا هریک ازاصطلاحات خاص جامع ومسجد بهطور صحیح به کار مىرود.