از نظر تاریخى، مساجد از راه اموال اهدایى (وقف،) تأمین هزینه شدهاند که از سوى یک متولى (ناظر) اداره مىشود که به مدیریت منابع مالى مسجد و تعیین هیأت (امناى) آن نیز نظارت مىکند. از آنجا که اسلام کشیش و آیین عبادت کلیسا ندارد، مقامات مسجد کم شمار بوده و وظایف آنها ساده و روشن است.
1 . امام یا پیشواى نماز، مهمترین منصوب است. در صدر اسلام، حاکم خود این وظیفه را به عهده مىگرفت. او رهبر حکومت، فرمانده جنگ و امام جماعت بود. در روزگار عباسیان، زمانى که خلیفه به مدت طولانى نمازها را به طور منظم برگزار نمىکرد، یک امام جماعت حقوقبگیر منصوب شد. در حالى که هر مسلمان سرشناس یا تحصیل کرده مىتواند افتخار امامت نمازها را داشته باشد، هر مسجد مخصوصا مردى را که در موضوعات الهیات بسى ماهر است، نصب مىکند تا در مقام امامت مسجد انجام وظیفه کند. او مسؤولیت فعالیتهاى مذهبى مسجد را بر عهده دارد و وظیفه اوست که پنج بار در روز در جلوى محراب نماز گزارد.
وظیفه امامت جماعت براى یک امام که معمولاً شغل دیگرى مانند قضاوت، آموزگارى، یا مغازهدارى دارد، یک حرفه نیست و این عنوان دایر مدار شغل است نه شخص.
2 . خطیب یا واعظ جمعه، نیز یک منصوب مذهبى است. این شغل بسان امامت جماعت به تدریج از زمانى شکل گرفت که خلیفه عباسى به مدت طولانى خطبههاى جمعه را ایراد نکرد. مردى تحصیل کرده در موضوعات دینى، منصوب گشت تا نماینده حاکم باشد. اغلب، قضات به عنوان خطیب برگزیده مىشوند و این شغل معمولاً موروثى است.
در مساجد بزرگ شمارى خطیب منصوب شدهاند تا به یکدیگر کمک کنند. در حالى که در مساجد کوچکتر وظایف خطیب و امام مىتواند تلفیق شود. در کنار خطیب، واعظ وقاصّ «قصهگو» به عنوان مبلغ ارشادگر، به طرزى متفاوت فعالیت مىکنند.
3 . مؤذن نمازهاى پنجگانه روزانه و عبادت ظهر جمعه را به مؤمنان اعلام مىکند. بر طبق سنت، اذان (اعلام) در نخستین سال آغاز دوره اسلامى وضع شد. بلال حبشى برده آزاد شده پیامبر (مشهور در داشتن صوت دلنواز)، نخستین مؤذنى بود که مؤمنان را به نماز فرا خواند. در آغاز مؤذنان از بالاى مسجد فرا مىخواندند، تا اینکه اذان به سرعت یک جایگاه رسمى در مأذنه (مناره) به دست آورد.
تا قرن بیستم مؤذن روزى پنج بار بر فراز مناره مىرفت تا فراخوان نماز را ندا دهد. اما با رواج بلندگوهاى الکتریکى و اذانهاى ضبط شده، هنر خیلى پیشرفته مؤذن دیگر ضرورى نیست. مؤذنان که منصبشان گاه موروثى بوده، تحت رؤساى «مسجد» سازماندهى مىشوند که در اهمیت پس از امام قرار دارند. مؤذنان همچنین در مواردى وظیفه موقت را انجام مىدهند؛ یعنى اخترشناسى که قبله را تعیین مىکند.
نهادها: در صدر اسلام احداث مسجد، به عنوان وظیفه حاکم تلقّى مىشد، اما با گسترش اسلام، والیان شهرها این نقش را به عهده گرفتند و تابع افراد غیردولتى بودند.
ساختن مساجد، یک وظیفه دینى و اجتماعى شمرده مىشود؛ یک حدیث گزارش مىکند که پیامبر فرمود: «هر کس مسجدى بسازد، خداوند یک خانه در بهشت براى او بسازد». و از باب اظهار شهرت و اعتبار «از سوى بانیان»، شمار مساجد به نحو شگفتانگیزى افزایش یافته است. براى نمونه گاهشماران و مسافران سه هزار مسجد براى بغداد سده چهارم، دویست و چهل و یک مسجد براى دمشق در سده هفتم و دوازده هزار مسجد براى اسکندریه در سده هفتم، گزارش مىکنند.