« إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ...». مساجد الهى را فقط کسى آباد مىکند که ایمان به خدا و روز قیامت آورد و نماز را به پا دارد و زکات را بپردازد و از چیزى جز خدا نترسد. امید است چنین گروهى هدایت یابند.
منظور از آباد ساختن مساجد در منظر قرآن، صرفاً آبادى ساختمان نیست، بلکه به معناى اجتماع و شرکت در مسجد نیز مىباشد. بنابراین، مشرکان نه حق شرکت در مساجد را دارند و نه حق تعمیر و بناى ساختمان آنها را. عمران و آبادانى مسجد به هر شکلى که باشد، باید به دست مسلمانان انجام گیرد. البته متولّیان و پاسداران مساجد نیز باید از بین پاکترین افراد انتخاب شوند. باید دستهاى ناپاک را از تمام این مراکز مقدّس کوتاه کرد.
از روزى که گروهى از زمامداران جبّار یا ثروتمندان آلوده و گنهکار دست به ساخت مساجد و مراکز اسلامى زدند، روح معنویت و برنامههاى سازنده در آنها مسخ گردید. از اینرو، مىبینیم که بسیارى از این گونه مساجد، در کشورهاى اسلامى، شکل مسجد ضرار به خود گرفته است؛ یعنى ساختمانهاى عظیم و با شکوه و داراى جلوههاى ظاهرى و زیبا، اما درون تهى و بىروح.
ممکن است بعضى بگویند: چه مانعى دارد که از سرمایههاى غیرمسلمانان براى عمران و آبادى این مراکز استفاده نماییم؟ این افراد توجّه به این نکته اساسى ندارند که اسلام همه جا عمل صالح را میوه درخت ایمان مىشمرد. نیّتهاى ناپاک ممکن نیست عمل پاکى بهوجود آورند ومحصول مفیدى از خود نشان دهند. جمله «لم یخش الا اللّه» در دنباله آیه روشن مىکند که عمران، آبادى و نگهدارى مساجد، جز در سایه شهادت و شجاعت ممکن نیست. هنگامى این کانونهاى اسلامى به صورت مراکز انسانسازى در مىآیند که پاسداران شجاعى داشته باشند؛ کسانى که از هیچکس جز خدا نترسند، تحت تأثیر هیچ مقام و قدرتى قرار نگیرند و برنامهاى جز برنامههاى الهى در آن پیاده نکنند. در یک کلام و به تعبیر دیگر، آنچه از دیدگاه قرآن مهمتر است، عمران و آبادى معنوى مساجد است. یعنى مسجد باید کانونى باشد براى هرگونه حرکت و جنبش سازنده اسلامى، در زمینه آگاهى و بیدارى مردم، پاکسازى محیط و آماده ساختن مسلمانان براى دفاع از میراث اسلام.
مساجد خدا را فقط کسانى آباد مىکنند که ایمان به خدا دارند؛ زیرا آبادانى آنها فقط روى هم گذاشتن سنگ و آجر نیست، که این کار را طاغوتیان بهتر انجام مىدهند، بلکه ساختن بااخلاص، رونق دادن آن با حضور، اجتماع نمازگزاران، زکات دادن و آن را محراب قرار دادن براى مبارزه با شیطان نفس و دشمنان خدا مراد است. عرفا گفتهاند: «مساجد اعضاى بنده است که به وقت سجود بر زمین نهاده، عمارتش آن است که آن را به ادب شرع دارند و به زیور حرمت بیارایند و هرگز پیش مخلوق از بهر دنیا بر زمین ننهند و جز خداى عزّوجل را استحقاق سجود ندانند».
فخر رازى درباره ارتباط زکات و عمارت مسجد مىنویسد: «اعتبار اقامه نماز و پرداخت زکات در عمران و آبادى مسجد، گویى دلالت دارد بر اینکه آبادى مسجد به حضور در آن است؛ زیرا وقتى انسان نمازگزار باشد در مسجد حضور به هم مىرساند و مسجد را رونق مىبخشد و وقتى زکات دهنده باشد، طوایف فقرا و مساکین براى دریافت زکات به مسجد روى مىآورند و بدین وسیله، این امکان معنوى آباد مىگردد».