خداوند در قرآن کریم مىفرماید: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکاً وَهُدىً لِلْعَالَمِینَ»؛ نخستین خانهاى که براى مردم بنا شد، همان است که در مکه مىباشد؛ جایى که سبب برکت و هدایت براى جهانیان است. بنابراین، نخستین کانون توحیدى و عبادى و با سابقهترین مکانى که مردم در آن به عبادت مشغول بودهاند و با پروردگار خویش نیایش مىنمودهاند، خانه کعبه است؛ همانجایى که قبله تمامى مسلمانان بوده است و مراسم عبادى سیاسى حج را کثیرى از مسلمانان در آن به جاى مىآورند. براساس تأکید قرآنى، این مکان از سوى خداوند کانون امن و امان اعلام شده و مقررات مهمى براى تحقق این موضوع از سوى شارع مقدس وضع گردیده است که رعایت آنها الزامى و اجتنابناپذیر است. مورّخان مىگویند: خداوند فرشتهاى را به سوى حضرت آدم فرستاد و محل این خانه و حدودش را به وى نشان داد و او نخستین کسى بود که این خانه را ساخت و در آن نماز گزارد. ابنعباس، مفسّر معروف نیز بر این موضوع تصریح دارد. این خانه در توفان نوح هم آسیب دید و حضرت ابراهیم علیهالسلام از سوى پروردگار متعال مأمور گردید نسبت به تجدید بناى آن اقدام کند. این مکان مقدس روبروى بیتالمعمور در آسمان و مقابل عرش الهى مىباشد. ساختمان کعبه در میان مسجدالحرام قرار دارد که در حقیقت، منشأ تأسیس شهرى به نام مکّه گردیده است؛ معراج پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآلهاز مسجد مذکور بود که بر مساجد دیگر برترى و فضیلت دارد و طاعات و عباداتى که در آن به جاى آورده مىشود ثوابى فزونتر در پى خواهد داشت.
براى هر فرد مسلمان در هر نقطهاى از جهان که باشد، مسجدالحرام و خانه کعبه مفهوم خاصى دارد. دستکم او در پنج نوبت در شبانهروز، از محل سکونت خویش ذهن و روح خود را متوجه مکه مىنماید، همه نگاهها به هنگام نماز متوجه جهتى مىشود که همان قبلهگاه مسلمین است. در واقع، همه نگاهها از هر نقطه دایره بزرگ شهر اسلامى که متوجه مرکز ثقل مىشود، بر نگاه دیگر اصابت مىنماید، اما مانند انعکاس در آینه، که جنبه مذهبى و اجتماعى فوقالعاده مهمى دارد. این فضاى والا و متعالى که در مکّه واقع است، معرّف نظامى از اصول، ارزشها و معیارهاى مقدس، اما مشخص و دقیق است. این برنامه اصلى را بر جامعه اسلامى حاکم مىکند که فراتر از زمان و مکان جغرافیایى است و امت واحده را در اذهان تداعى مىنماید. جامعهاى که یک سرى آداب و روش زندگى را مشترکاً رعایت مىکند، روى به سوى قبله واحد مىآورد، که اگر استمرار یابد، همان بنیان مرصوص را که قرآن بر آن تأکید مىکند به وجود مىآورد؛ وحدت استوارى که مىتواند بر معمارى شهرها و محل سکونت مسلمانان اثر بگذارد و مکانى امن و محیطى آمیخته با صلح و صفا و تفاهم پدید آورد. پروفسور نجمالدین یمات (1985 ـ 1922 م) مىنویسد: «مکه تنها یک جهت است براى نماز گزاردن و مکانى است براى تجمع و براى زیارت نه یک پایتخت. مکّه مرکز جهان اسلام مىباشد، زیرا محور کلیّه مسیرهاست البته نه به صورت مرکز یک دولت...».
مکّه در واقع شهر عبور است؛ در وهله اول، یک سفر معنى مىدهد و جادهاى براى مؤمنان و کاروانیان گذشته و مسافران امروزى که از همه نقاط دنیاى اسلام به آنجا مىآیند. اعراب بدوى گروهى هستند در میان بقیه، عده بىشمارى از افریقا و آسیا و از تمام مناطق دنیا بدینسو مىآیند، ترکستانىها در کنار افغانىها، پاکستانىها و اندونزیایىها دیده مىشوند؛ همچنانکه از ایران و مالى و فیلیپین به جمع مسلمانان مىپیوندند. در هیچ مکانى مانند مکّه وجود امت واحده به این شکل احساس نمىشود؛ جامعهاى متحد در حرم امن الهى در مسجدالحرام و سایر مکانهاى مقدس مکه که وجه مشترک آنان مراسم حج است و راز و رمز فروزانى در آن نهفته است. اهل معرفت و اصحاب بصیرت در این جا حکم توحید را از سرّ به عَلَن و از باطن به ظاهر سرایت مىدهند و جهات گوناگون خویش را در وحدت فانى مىنمایند. از این رو، راز «لاشرقیه و لاغربیه» را در مىیابند و با توجه ظاهرى به عین کعبه حق را با تمام وجود و همراه با جمعى کثیر مشاهده مىنمایند.