فلسفه ظهور و رخ نمودن متنبیان فرصتطلب
و فریبکارى همچون مسیلمهکذاب و سجاح نصرانىکه قبل و بعد از ظهور پیامبر عظیم
الشأن اسلام، در برابر پیامبران و برگزیدگان
راستین الهى رخ نمودند و نیز پیدایش مذاهب
گوناگون استعمارى در برابر مذهب حقه، جز این نبوده است که به نام دین و گرایشهاى مذهبى
تدریجاً افکار و اندیشه مردم را مطابق طرحهاى شیطانىشان جهت داده و مردم را در مسیر
دلخواهشان سوق دهند.
با سیرى در روشها و شیوههاى «نئوکلئیالیسم»
به ویژه پس از «رنسانس» در مغرب زمین، براى مقابله با اسلام بخصوص در دهههاى اخیر
(دهههاى پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران)، درمىیابیم که این همه گفتهها و نوشتهها
و کتب ضاله علیه اسلام و مذهب تشیع و تحریف عقاید مسلمانان که بعضاً به عنوان کتاب
سال جوایز هنگفتى هم دریافت مىدارند و متأسفانه برخى از روشنفکر نماهاى مرعوب و وابسته
که ژست علمى به خود گرفته و با استخدام چند واژه علمى و بزک کرده، آواگر اندیشه آنها
در مراکز علمى ـ آموزشى و رسانههاى جمعى داخل کشور مىشوند و مباحثى همچون: پلورالیسم
دینى، سکولاریسم، قرائتهاى جدید و متنوع از دین، صراطهاى مستقیم، فردى و خصوصى بودن
دین، استفاده از عقل جمعى براى اداره اجتماع، و... را طرح مىنمایند، همه و همه بدان
جهت است که از طریق بهبازى گرفتن عقاید و باورهاى مردم بتوانند موجبات وهن دین و القاى
ناکارآمدى دین را فراهم نمایند.
بنابراین، یکى از حربههاى مؤثر
در مقابله با دین و ایجاد تفرقه در میان مسلمانان، ساختن مسجد براى کوبیدن مسجد و ایجاد
شکاف در صفوف مسلمانان است؛ چنان که مسجد ضرار در صدر اسلام به همین منظور پایهگذارى
گردید و رسول خدا صلىاللهعلیهوآله دستور ویرانى آن را صادر فرمود.
از این رو، هر مسجدى که موجب تفرقه بین مسلمانان شود مسجد ضرار است و باید ویران گردد.
ستمکارترین انسانها
و هر کس که سعى در کمرنگ کردن کارایى
مساجد و کاستن رونق و آبادانى آنها و نیز ایجاد تفرقه و اختلاف و شکستن وحدت و اخوت
اسلامى و از بین بردن اتحاد و همبستگى مسلمانان را داشته باشد از ستمکارترین افرادى
است که مانع ذکر خدا و سبب گسستن رابطه بندگان با خدا مىشود؛ چنانکه مىفرماید: « وَ مَنْ
أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللّهِ
أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِی خَرَابِهَا أُولئِکَ مَا کَانَ
لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوهَا إِلاَّ خَائِفِینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیَا خِزْیٌ
وَلَهُمْ فِی ا لاْخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ»؛ و کیست ستمگرتر از آنکه از بردن
نام خدا در مساجد جلوگیرى مىکند و سعى در ویرانى آنها دارد؟ شایسته نیست که آنها
جز با ترس و وحشت وارد این اماکن بشوند و مسلمانان باید دست آنان را از این اماکن مقدس
کوتاه سازند، بهره آنها در دنیا خوارى و رسوایى و در قیامت عذاب عظیم است.
این گناه بزرگ و ظلم عظیم از آن
جهت است که کاستن رونق مساجد سبب آبادى بتکدهها شده و خلوت کردن و تخریب پایگاههاى
توحید و اتحاد موجب رشد و توسعه کفر و شرک و الحاد و فساد و انحراف و انحطاط در جامعه
مىگردد که این خود بزرگترین ظلم نسبت به انسانهاست.
بهترین افراد
احادیثوروایات فراوانىدرخصوص مساجد
از حضرات معصومین علیهمالسلام در جوامع روایى نقل شده که اگر
کسى مسجدى بسازد و چراغى در آن روشن کند و در نظافت و پاکیزگى آن اهتمام ورزد و در
رونق و آبادانى آن بکوشد و... داراى چه اجر و ثواب مضاعف ویژهاى خواهد بود، که براى
پرهیز از اطاله کلام از ذکر آنها خوددارى مىشود.
از سوى دیگر، اهالى مسجد که با عدم
حضور گسترده و پرشور خود موجب از رونق افتادن مسجد مىشوند و یا با سستى و سهلانگارى
در مسجد حاضر مىگردند، مورد نکوهش قرار گرفتهاند.
این موضوع در فرهنگ اسلام تا آنجا
حایز اهمیت است که خداوند حکیم در قرآن کریم، مؤمنان را از اینکه کفار و مشرکان و حتى
مسلمانهاى تارکالصلوة و آنان که در عمل، متعهد و پاىبند به احکام و دستورات الهى
نیستند به «عمارت» مساجد بپردازند نهى نموده است؛ چنانکه مىفرماید: « مَا کَانَ
لِلْمُشْرِکِینَ أَن یَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللّهِ شَاهِدِینَ عَلَى أَنْفُسِهِم
بِالْکُفْرِ أُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ وَفِی النَّارِ هُمْ خَالِدُونَ»؛ مشرکان حق ندارند مساجد خدا را
آباد کنند در حالى که به کفر خویش گواهى مىدهند، آنان اعمالشان تباه و بىارزش است
و در آتش جاوید جهنم خواهند ماند.