از آیه مزبور استفاده مىشود که مشرکان و بتپرستان حق ورود به مساجد و مشارکت در مرمت و تعمیر و ساخت و ساز و تأسیس بناى ساختمان مساجد را ندارند و کلیه امور مساجد باید به دست خود مسلمانان باشد و دستهاى آلوده و ناپاک، چه به ظاهر مسلم و غیر مسلم که به دلیل ریاستطلبى یا کسب شهرت و یا تفوقطلبى و نفوذ اجتماعى و یا هر انگیزه غیرخدایى دیگر اقدام به ساخت و ساز تعمیر و نگهدارى از مساجد مىنمایند، کوتاه شود.
در جاى دیگر مىفرماید: « إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاَةَ وَآتَى الزَّکَاهَوَلَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسَى أُولئِکَ أَن یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِینَ»؛ همانا مساجد خدا را کسى آباد مىکند که به خدا و روز جزا ایمان داشته باشد و نماز را برپا دارد و زکات را بپردازد و از کسى جز خدا نمىترسند و امید است چنین کسانى از جمله هدایتیافتگان باشند.
در این آیه شریفه پنج شرط اساسى براى سازندگان و دستاندرکاران مساجد بیان شده که آبادکنندگان مساجد باید از مؤمنان به مبدأ و معاد بوده و خود اهل نماز باشند و زکات بپردازند و جز از خدا از هیچکس هراس و واهمهاى نداشته باشند.
از شرط پنجم (ولم یخش الا اللّه) چنین استنباط مىشود که مساجد و متولیان و دستاندرکاران آن نباید وامدار احدى باشند،
تحت تأثیر هیچ مقام و قدرتى قرار نگیرند و جز رضاى خدا و مصلحت مسلمانان چیزى را در نیت و عمل خویش دخالت ندهند.