نمایش صفحات

نیریز از شهرهاى قدیمى استان فارس و در 220 کیلومترى جنوب شرقى شیراز واقع گردیده است. نیریز گذشته از دوران قبل از اسلام خود، در دوران عظمت آل‏بویه یکى از نقاط معمور به شمار مى‏رفته و به همین دلیل یکى از بناهاى با ارزش به جاى مانده از آن زمان، مسجد جامع شهر مى‏باشد که در قسمت قدیمى شهر واقع شده است.

قدیمى‏ترین تاریخى که در مسجد مى‏توان یافت و از گذشته به‏جاى مانده، سال 363 هجرى است. سال مذکور، تاریخ ساخت محراب اول است، ولى احتمال دارد که مقدم براین تاریخ نیز وجود داشته باشد که هم‏اکنون از میان رفته است؛ براى مثال ژ، لیسترنج در کتاب سرزمین‏هاى خلافت شرقى از قول مقدسى بیان مى‏کند: «تاریخ 340 هجرى را هنوز بر ویرانه‏هاى این مسجد مى‏توان باز یافت». در حقیقت، بناهاى تاریخى ایران غالباً داراى تاریخ‏هاى متفاوتند که نشانگر انجام کارهاى ساختمانى مختلف در بخش‏هاى مسجد مى‏باشد.

مسجد مذکور از نظر معمارى و شیوه ساخت همانند دیگر آثار معمارى صدر اسلام، از معمارى عهد ساسانى متأثر است و با نقشه یک ایوانى ساخته شده است که در ادامه بیشتر پیرامون این مطلب توضیح داده مى‏شود. در طى دوره‏هاى بعد یک ایوان و الحاقات و متعلقات دیگرى به آن افزوده شده و یا تعمیراتى در آن به عمل آمده است.

مسجد داراى سر در و مناره آجرى است که متعلق به ساختمان اولیه مى‏باشد. نقشه کنونى مسجد به غیر از موارد مذکور شامل یک صحن مربع مستطیل شکل، دو ایوان جنوبى و شمالى، رواق‏ها و شبستان‏هاى اطراف صحن است.

سر در مسجد رو به خیابان و در گوشه شمال غربى صحن قرار گرفته و بر پیشانى آن سه کتیبه مربوط به تعمیرات مسجد باقى ماند، که از مضمون یکى از آن‏ها چنین بر مى‏آید که ساختمان مسجد در دوران صفویه به همت میرزا رضا نامى مرمت گردیده است. بر روى کتیبه دیگر این سر در، تاریخ 1300 هجرى مربوط به تعمیرات دوره قاجاریه حکاکى گردیده است.

 

ایوان قدیمى مسجد

براساس شواهد روشن و مطالعات انجام گرفته، مبناى مهم‏ترین عوامل معمارى دوران اسلامى ایران بر عوامل معمارى عهد ساسانى نهاده شده است. از آنجا که در معمارى عهد ساسانى طرح ایوان بیش از دوره‏هاى قبل در ترکیب نقشه ابنیه مورد توجه قرار گرفته و این سبک معمارى اهمیت ویژه‏اى داشته است، به جرأت مى‏توان گفت که در هر یک از این ابنیه‏ها، ایوان را به‏صورتى مخصوص و متمایز ساخته‏اند که نمونه بارز آن کاخ خسرو انوشیروان در تیسفون مى‏باشد که به طاق کسرى یا ایوان کسرى مشهور است.

در نتیجه، عامل ایوان در معمارى نخستین سده‏هاى دوران اسلامى ایران پدیدار و در ابنیه‏ها به کار گرفته شد و در سده‏هاى بعد به‏طور سریع به‏صورت‏هاى چشمگیرتر و مؤثرتر از ارکان معمارى اسلامى ایران درآمد که در عهد سلجوقیان، یعنى قرن پنجم هجرى به بعد، مسجدهاى چهار ایوانى شیوه کلى ساختمان‏هاى مساجد گردید.

با توجه به قدیمى‏ترین تاریخ (363 هجرى) که در مسجد جامع نیریز وجود دارد، به آسانى مى‏توان دریافت که احداث ایوان در بناى تاریخى مورد ذکر ادامه شیوه معمارى دوران ساسانى را نشان مى‏دهد و به گفته گدار «فایده مطالعه در بناى جامع نیریز کشف این نکته است که این مسجد یکى از نمونه‏هاى خوبى است که استعمال سبک معمارى ساسانیان را در قرون اسلام نشان مى‏دهد».

ایوان مذکور که قدیمى‏ترین قسمت مسجد مى‏باشد در جبهه جنوبى صحن و جانب قبله قرار دارد و بناى اصلى مسجد به‏شمار مى‏آید.

ایوان یاد شده با توجه به بررسى‏هایى که برروى آن صورت گرفته، ایوان عمیقى به طول 18 متر و عرض 5/7 متر است که داراى طاقى ساده گاهواره‏اى شکل بوده، با شکستگى قوسى اندک پوشش یافته است که در دو طرف آن دو جرز پهن آجرى قرار دارد و اضلاع شرقى و غربى هر یک داراى پنج طاقنماى عمیق است که اکنون از صورت طاقنمایى خارج شده است؛ زیرا دیواره‏هاى پشتى که ممتد و ضخیم بوده (و هنوز قسمتى از آن باقى مانده) و از طرف خارج نقاط اتکاى بنا را تقویت مى‏کرده‏اند و به فرورفتگى‏هاى طاقنماها شکل مى‏داده‏اند، به هنگام گسترش مسجد و اتصال تالار مرکزى ایوان به شبستان‏هاى دو طرف تالار مرکزى، برداشته شده و باعث تغییر شکل طاقنماها گردیده است. البته این دیواره‏هاى پشتى به‏طور کامل تخریب نشده و براى احتیاط بخش‏هایى که پشت نقاط اتکاى بنا واقع گشته بود بر جاى گذاشته شده است.

همچنین پس از ساخت ایوان در دوره‏هاى بعدى به دلیل شکل و بلندى ایوان فشار بسیارى برآن وارد آمده و باعث به‏وجود آمدن شکاف برروى آن گردیده که با احداث پشتیبان‏هایى در اطراف سر در و اضلاع جانبى آن را مهار کرده‏اند که قدیمى‏ترین این پایه‏ها مربوط به آن‏ها نیست که در طاق سر در وجود دارد و دیگر پایه‏ها که پشتیبان‏هاى جانبى را تشکیل مى‏دهند در دوره‏هاى بعدى و با گل خام ساخته شده‏اند.

ضلع پیشین ایوان سرتاسر باز و ضلع عقب ایوان را دیوار ضخیمى مسدود نموده که محراب قدیمى و نفیسى در آن جاسازى شده است و فضاى اصلى ایوان کاملاً بسته و بى‏روزن بوده است.

در برابر ایوان، صحن مستطیل شکلى وجود دارد که در ضلع شمالى آن، ایوان دیگرى براى گسترش مسجد در دوران بعد به وجود آورده‏اند و در اضلاع دیگر صحن رواق‏هایى به مجموعه ملحق گردیده است.

در گوشه شمالى مسجد، مناره آجرى ساده و مستحکمى واقع گردیده است که به‏نظر مى‏رسد مربوط به بناى اولیه مسجد باشد. بناهاى الحاقى که در زمان‏هاى مختلف به مسجد اضافه شده از نظر معمارى فاقد ارزش خاصى هستند و بجز نماى ورودى‏ها و ساختمان‏هاى دور صحن که آجرى هستند، بقیه با گل و به شیوه نامناسبى ساخته شده‏اند.

 

محراب

محراب قدیمى و نفیسى در ایوان جنوبى قرار دارد که به شکل مستطیل و داراى یک طاقنماى هلالى شکل با قوس تیزه‏دار و دو ستون که داراى سرستون‏هاى گلدانى شکل هستند، در دو طرف طاقنماى محراب قرار گرفته‏اند. در قسمت انتهاى طاقنما یک طاقنماى کم عمق با قوس تیزه‏دار وجود دارد که از جمله الحاقات بعدى است. براساس کتیبه‏هایى که بر دیواره‏هاى داخلى سمت راست و چپ طاق بزرگ محراب نوشته شده، محراب در دوران‏هاى مختلفى مورد تعمیر و بازسازى قرار گرفته است.

تاریخ اول سال 363 هجرى که مربوط به دوره عضدالدوله دیلمى است و تاریخ 460 هجرى که مربوط به تعمیرات دوره سلجوقیان، یعنى دوره سلطنت آلب‏ارسلان سلجوقى است و تاریخ سوم تا سقف 560 هجرى مربوط به تعمیرات مسجد در دوره سلطنت ایل‏ارسلان خوارزمشاهى است و چهارمین تاریخ چنین خوانده مى‏شود: «امرالمولى عماد الملک دنیا و الدین و للّه‏ عزه نصره فى جمادى الثانى». از آنجا که نوشته آن مجاور زمین بوده، به‏هنگام تعمیرات صدمه دیده و عدد سال آن از بین رفته است و به‏جاى آن نقوش هندسى ترسیم شده است. کتیبه‏هاى محراب مذکور از نمونه‏هاى جالب گچبرى محسوب مى‏شود.

گچبرى‏هاى محراب با برجستگى‏هاى کم همراه بوده و سعى داشته‏اند از روى سطوح صاف گچى نقوش موردنظر را گچبرى نمایند، به‏طورى‏که اکثر نقوش در یک سطح واقع شده‏اند، بجز گچبرى داخل محراب که نقش گچبرى برجسته و طرحى شبیه به یک پرنده بالدار است که به شیوه گچبرى موسوم به محورى مى‏باشد و احتمالاً اولین نوع از این دست گچبرى است. زمینه کتیبه‏ها را نقوش اسلیمى گل و برگدار تشکیل مى‏دهد، ولى در هیچیک از کتیبه‏ها این نقوش با هم ترکیب نشده‏اند. علاوه بر نقوش اسلیمى، از نقوش هندسى که با کتیبه‏اى در داخل هلالى طاقنما همراه است استفاده شده که شکل‏هایى کثیرالاضلاع هستند.

 

تزیینات و کتیبه‏هاى محراب

کتیبه‏هاى محراب را در چهار بخش مورد مطالعه قرار مى‏دهیم:

الف) در قسمت داخلى طاقنماى محراب بر دیواره سمت راست و چپ آن کتیبه‏اى مبتنى بر تاریخ ساخت و نام سازندگان و دوره‏هاى تعمیر آن وجود دارد که عبارت است از:

سمت راست: «تاریخ محراب اول سنة ثلث و ستین و ثلث مائه و دوم فى سنة ستین و اربع مائه و سوم فى سنة ستین و مع ستة خمسائه و چهارم امرالمولى عماد الملک دنیا و الدین و للّه‏ عزه نصره فى جمادى الثانى».

سمت چپ: «امر عمارة جمع الجامع و ترمم و اصلاح... الصدر السعیه و الشهید المرحوم الملک کریم‏الدین روزبه ابن‏محمد روح اللّه‏ و وجه و عمارة هذا المحراب و امرها الصدر عالى المظهر امیر الحاج محمد».

ترجمه: بنا نمود همه مسجد را و ترمیم نمود آن را و اصلاح نمود کسى که داراى عزت عالى است، سعادتمند و شهید راه حق مرحوم ملک کریم‏الدین روزبه پسر محمد روح‏اللّه‏ و همت گماشت و امر ساختن محراب نمود فرزانه پاک نهاد امیر الحاج محمد.

در این کتیبه نام بانى محراب را امیرالحاج و نام تعمیرکننده مسجد را کریم الدین روزبه ذکر کرده است که متأسفانه کتیبه مذکور تاریخ ندارد و کسانى که قبلاً این بنا را مورد بررسى قرار داده‏اند، مانند گدار، اسمى از این کتیبه سمت چپ در نوشته‏هاى خود نیاورده‏اند.

ب) دور محراب داراى گچبرى‏هاى بسیار زیبایى است که آیات قرآنى در بین تزیینات گچبرى با خط کوفى دیده مى‏شود که به سه حاشیه تقسیم مى‏گردد:

کتیبه حاشیه 1 : مشتمل بر صلوات بر چهارده معصوم است که چنین خوانده مى‏شود: «اللهم صل على محمد المصطفى و الامام على المرتضى و الامام الحسن الرضا و الامام الحسین الشهید بکربلا و الامام محمد باقر و الامام جعفر صادق و الامام موسى الکاظم و الامام على بن موسى الرضا و الامام محمد التقى و کتب فى شهور سنة 946». و بقیه کتیبه گچبرى مذکور در حاشیه سمت راست محراب مى‏باشد که چنین خوانده مى‏شود: «و امام على النقى و امام حسن العسگرى و امام حجت القائم». این کتیبه با توجه به تاریخ 946 هجرى که بر روى آن حکاکى شده، مربوط به تعمیراتى است که در دوره شاه طهماسب صفوى در مسجد صورت گرفته است.

کتیبه حاشیه 2 : چنین خوانده مى‏شود: «اللهم صل علیه و على آله و سلم المساجد مترصد مرد بالصالحیه. فالرو فیها اله و امربک اللّه‏ اکبر فسبحان اللّه‏ و الحمدللّه‏ و الحمدللّه‏ و لا اله الا اللّه‏ و اللّه‏ اکبر. لا اله الا اللّه‏ و اللّه‏ اکبر و لا حول ولا قوة الا باللّه‏ على العظیم... رضى اللّه‏ عنها قال من امر من رسول اللّه‏ صلى اللّه‏ علیه و على آله و سلم المساجد...» که بقیه این نوشته تخریب گردیده و در بازسازى آن از گچبرى با نقش گل و بستر استفاده گردیده است.

کتیبه حاشیه 3 : با توجه به اینکه خارجى‏ترین حاشیه معمولاً پهن‏ترین حاشیه نسبت به بقیه مى‏باشد، در این محراب به علت تعمیرات مکرر در دوران مختلف باعث تغییراتى در آن شده است.

احتمالاً حاشیه مذکور به دلیل فوق‏الذکر، زمانى خارجى‏ترین حاشیه محسوب مى‏شده است. این کتیبه به خط کوفى نوشته شده که قسمت انتهایى حروف آن، با نقش مارپیچى زیبایى که در تمام کتیبه تکرار شده تزیین شده است؛ کتیبه در قسمت فوقانى محراب دچار آسیب‏دیدگى شده است.

کتیبه کوفى این حاشیه بر زمینه نقوش اسلیمى نوشته شده است. متن کتیبه حدیثى از پیامبر است: «بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم قال رسول اللّه‏ صلّى‏اللّه‏ علیه و آله وسلم ذى النورین و على ابن ابیطالب رضى اللّه‏ عنه...».

ب) کتیبه روى حاشیه قوس هلالى شکل فوقانى کتیبه به خط نسخ مى‏باشد که چنین خوانده مى‏شود: «قال على رضى اللّه‏ عنه، قال رسول اللّه‏ صلى‏اللّه‏ علیه‏وآله‏وسلم من تم یسجد فمن اخرج من...» که متأسفانه بقیه تخریب گردیده است.

ج) کتیبه داخل طاقنماى فوقانى: کتیبه به خط کوفى نوشته شده که انتهاى حروف کتیبه به شکل زیبایى به هشت ضلعى‏هاى هندسى شکل تبدیل گشته‏اند که در داخل این هشت ضلعى‏ها نوشته شده است: «مظفر الدنیا و الدین الموید ینصراللّه‏ محمد بن مبارک ناصرالدین الموسس». این شیوه تزیینى در حاشیه محراب پیر حمزه سبزپوش و محراب مدرسه حیدریه قزوین نیز به کار رفته است. همچنین در داخل طاقنماى پایینى اشعارى در مدح ائمه نوشته شده است که به تعمیرات دوره‏هاى بعد تعلق دارد.

 

نتیجه کلى

با بررسى‏هایى که پیرامون این محراب انجام شده و مقایسه کتیبه حاشیه 2 آن که قابل مقایسه با کتیبه‏نگارى در مدرسه حیدریه قزوین است، همچنین شیوه گچبرى نقوش اسلیمى آن و نیز نوشتن حدیث عشره بر روى محراب، این مطلب به‏دست مى‏آید که محراب (بدون حاشیه 1) با تاریخ 560 که بر روى محراب هم نوشته شده است مطابقت دارد.

همچنین ایوان و بناى اولیه مسجد در سال 340 هجرى ساخته شده، در حالى‏که شبستان‏ها و بیوتات ملحق شده به آن متعلق به عصر قاجار است. تاریخ 340 هجرى، تاریخ بنایى است کاملاً جدید، نه تاریخ انجام تعمیرات یا بازسازى ایوان متعلق به قبل از اسلام؛ زیرا قبله این ایوان که با محور اصلى بنا مطابقت دارد، کاملاً صحیح و در راستاى 31 درجه جنوب غربى از شمال مغناطیسى قرار گرفته است.

 

 منابع و مآخذ

1 . آثار ایران، آندره گدار، جلد 3، صفحه 321 .

2 . مساجد، صفحه 171 .

3 . سیر تحول محراب، صفحه 119 .

4 . راهنماى دیدنى‏هاى ایران، عزت اللّه‏ رکوعى، صفحه 352 .

5 . تاریخ هنر معمارى ایران در دوره اسلامى، محمدیوسف کیانى، صفحه 44 .

6 . فصل‏نامه هنر، شماره 4 ، پاییز 1362 .

7 . استمرار هنر در معمارى ایران، محمدتقى مصطفوى.