مسجد همه امور را در ارتباط با خدا قرار مىدهد و سعى مىکند سرمنشأ و سرچشمه عمل، خدایى و معنویت باشد. بهترین فضا، فضاى مساجد است که در آنجا انسان، توجه به خدا دارد، عشق و محبت به خدا را ابراز مىکند. در مسجد، ضمن بندگى، با خدا ارتباط برقرار مىکند و از طریق همین ارتباط، آنچه را که خدا مىخواهد انجام مىدهد.
مسجد بهترین پایگاه براى مطلوبها و ارزشهاى الهى است که ادیان از بشریت خواستهاند و لذا است که مىبینیم مساجد در تاریخ اسلام و فرهنگ اسلامى نه تنها جاى عبادت است، بلکه جاى هدایت هم هست؛ بیشترین نورافشانىها، تعلیم و تربیتها در تاریخ اسلام در مساجد شکل گرفته است. هدایت مردم، نشر تعالیم اسلامى در کانونها و پایگاه مساجد شکل گرفتهاست و مىگیرد.
مسجد در اسلام پایگاه تشکیلات سیاسى هم بوده است و پایگاه و هسته اصلى حرکتهاى اجتماعى، فکرى و سیاسى در تاریخ اسلام، مساجد بوده است. چون مسجد است که حرکت سیاسى الهى را مىتواند شکل دهد و از فضاى ارزشى و معنوى و ارتباط با خداوند متعال در مساجد، استفاده مىشود تا با آن حرکت، جامعه در ابعاد سیاسى، جنبه الهى و معنوى و شرعى داشته، مورد رضایت خداوند متعال باشد و در راستاى ارزشها و اهداف معنوى قرار گیرد و ضامن صیانت حرکتهاى سیاسى از لغزشها، انحرافات، ظلمها، خودکامگىها و ستمها و مادىگرىها باشد.
مسجد پایگاه بسیجِ عمومى مردم و بسیج مقاومت مردم در مقابل دشمنان در طول تاریخ بودهاست، خوشبختانه در دوران نهضت و انقلاب ما و حتى پس از پیروزى انقلاب در دوران دفاع مقدس اینگونه بوده است. مسجد پایگاه جهاد و دعوت به جهاد است. بسیج نیروهاى مسلح در تاریخ اسلام به وسیله مساجد شکل گرفته است، در حقیقت مساجد نقش پادگان را هم داشته است.
در تاریخ اسلام و سیره ائمه اطهار و سیره حکومتهاى اسلامى گذشته مىبینیم مساجد جاى کارگزارى اسلامى هم بودهاست. برخى از فعالیتهایى که وظیفه حکومت است، در مسجد شکل گرفته است، بستر مناسبش و پایگاه اصلى آن مساجد بودهاست. کار قضاوت که یکى از وظایف و مسؤولیتهاى حکومت و مدیریت اسلامى است، در زمان حضرت على«علیهالسلام»در مساجد شکل مىگرفته است. اجراى خیلى از احکام و حدود الهى در مساجد بوده است. خیلى از شوراها و شوراهاى تصمیمگیرى، مشورتگیرىهایى که رهبریت نظام اسلامى نیازمند آن مشورتها و یا استشارههاست، در مساجد شکل مىگرفته است. پیامبر اکرم«صلىاللهعلیهوآله» مشورتهاى فى الامر را در مسجد انجام مىداد. هر حادثهاى، بحرانى که شکل مىگرفت پیامبر«صلىاللهعلیهوآله» به مسجد مىرفت و مردم را دعوت مىکرد در آنجا تصمیمگیرى و موضوع حل و فصل مىشد.
در روایات آمده است که «المساجد مجالس الانبیا»[1]، مجالس انبیا در مساجد بوده است. یعنى کارهاى انبیا که عبارت از هدایت، تصمیمگیرى در امور اجتماعى و حکومت اسلامى در مساجد بوده است. انبیا که رهبران جامعه بشرى هستند در مساجد رهبریت و مدیریت مىکردند.
همه این نکات، ذهن انسان را به این مسئله متوجه مىسازد که بحث مساجد در فرهنگ اسلام، بحثى سنگین و محورى است که متأسفانه کمتر به این نکته توجه شده است و با آمدن قالبها و تشکیلات اجتماعى، فرهنگى و سیاسى جدید از خارج به داخل کشورهاى اسلامى، به تدریج این نقش از مساجد گرفته و یا کم شده است و به پایگاههاى دیگرى داده شده است.
احساس مىشود انسان اگر بخواهد آن اسلام ناب را پیاده کند و احیاگر آن سیاستها و مبانى عمیق اسلام ناب باشد، مىبایستى در رابطه با مسئله مساجد، تأملات و تحقیقاتى انجام گیرد و در رابطه با وظایف یک حکومت و مدیریت اسلامى، نقش و جایگاه مسجد در جامعه احیا شود.
مسجد یک هدف و مطلوب است، یک ارزش است و احکام خاصى در فقه دارد، آداب خاصى در فقه اسلامى براى مسجد هست. تقسیمبندىهاى خاصى براى مساجد هست. حالت بندگى و ذکر خدا در مساجد، پر شدن مساجد براى انجام عبادت و ذکر خدا، ارزش بسیار بالایى دارد و مطلوب اوّلیه ادیان الهى است؛ از این رو مساجد باید در جامعه اسلامى توسعه پیدا کنند، تعمیر بشوند و احیا شوند.
نکته دیگر نقش مسجد در رسیدن به اهداف و مطلوبات دیگر نظام اسلامى است. ساز و کار و نقش ابزارى مسجد، باید تنظیم، تدوین و به جامعه و مسوولان و مردم معرفى شود؛ مسجد تنها یک مکان براى تجمع نیست، مسجد ابزار فیزیکى نیست؛ بلکه انسان این چنین استفاده مىکند و مىتواند استنباط کند که مسجد از نظر اسلام یک ساختار اجتماعى است، امروز در دنیا ساختار حرکتهاى اجتماعى عبارت از همین تشکلهاى حزبى و صنفى و امثال این است که به تدریج در جهان اسلام هم وارد شده است و کشورهاى اسلامى و مردم هم از این تشکلها در دهههاى اخیر استفاده کردهاند.
شاید این که در تاریخ اسلام اندیشه تحزّب و احزاب و تشکّلهاى سیاسى حزبى به شکل امروزى پانگرفته بود و از نوآورىهاى خارج از جهان اسلام به جهان اسلام است، علتش این است که در فرهنگ اسلامى آنچه که شکل و قالب حرکت اجتماعى دارد مساجد بوده است لذا نیاز به تشکّلهاى اجتماعى و سیاسى نبوده است. مساجد جامعترین و نهادینه شدهترین و در عین حال منسجمترین شکل و رویه و روش اجتماعى بوده است. در تاریخ اسلام مساجد همه نیازهاى اجتماعى و سیاسى جامعه را پوشش مىداده است، یعنى حرکتهاى ضد ظلم، ضد طاغوت، ضد شاهان و سلاطین مستبّد، از مساجد شروع مىشده است و نیازى نداشته است یک مصلحى بیاید یک حزبى تشکیل دهد، با وجود این بستر بسیار عظیم و بسیار مؤثر در مردم و انسانهاى مسلمان و مؤمن از این تشکل استفاده مىشده است. از مساجد حرکتهاى اجتماعى شروع مى شده است که ما مىتوانیم تعبیر کنیم که مسجد گر چه یک مکان است، ولى یک تشکل اجتماعى هم هست و آن تشکل مورد قبول و بىشک و بىشبهه نظام و فرهنگ اسلامى در حرکتهاى اجتماعى است. مصلحان و عالمان و پیروان انبیا وائمهاطهار«علیهمالسلام»، شکل حرکت اجتماعى و سیاسى خود را از مساجد شروع مىکردند، چون انبیا هم همین کار را مىکردند. پیامبر اکرم«صلىاللهعلیهوآله» وقتى آمدند مدینه و خواستند حرکت اجتماعى، سیاسى خود را شروع کنند، اولین کارى که کردند، مسجد ساختند و از مسجد و داخل مسجد و براساس فرهنگ مسجد، حرکت اجتماعى خودشان را شروع کردند. کانون و مرکز این کار را هم مسجد قراردادند و همه را هم دعوت مىکردند که در آنجا جمع شوند.
امروز در جهان اسلام در دوران نهضت عمومى اسلامى در جهان و مخصوصا نهضت انقلاب ما آنچه از تشکلهاى حزبى و ساختارهاى وارد شده از فرهنگهاى دیگر در جهان اسلام موفقتر بوده، حرکت از مساجد است. پایگاه اصلى نهضت خودمان و قالبهایى که در آن شکل گرفت در مساجد بوسیله علما و ائمه مساجد و علماى دین بود. اگر بعد از انقلاب در مقابله با بحرانها و دشمنىها، جنگ تحمیلى و امثال اینها، نیاز به بسیج مردم بود، باز مساجد در طلیعه این حرکت و به عنوان کانون اصلى این حرکت بوده و بسیار موفق بودهاست. بایستى در رابطه با مساجد فکرى کنیم. آیا درست است که ما از مساجد در حد همان هدف اول که جایگاه عبادت و عشق و پرستش به خداوند و توحید است استفاده کنیم؟ حرکت اجتماعى و سیاسى و فرهنگى خودمان را از راههاى دیگر در جامعهمان سرمایهگذارى کنیم و بودجه از بیتالمال قرار بدهیم؟ آیا واقعا این صحیح است؟ تشکّلهاى دیگرى مانند خانه احزاب را تقویت کنیم و بودجهاى براى احزاب قرار دهیم؟!
ممکن است کسى بگوید اینها وسیله است، شکل و قالب است و هیچ اثرى ندارد و عمده محتواست و محتوا را از مسائل دینى و مذهبى و سیاسى و انقلاب خودمان پر مىکنیم ولى بنده عرض مىکنم:
اولاً: اگر قالبى اصالت دارد در تاریخ و فرهنگ ما چرا انسان به این قالب توجه نکند؟.
ثانیا: اینطور نیست که قالبها و شکلها بىاثر باشد و این قالبها اثرات دیگرى هم دارد، بارهاى منفى هم در بردارد که بایستى واقعا مورد تحقیق قرار بگیرد. من تصورم این است که در این بخش کم بحث و بررسى شده است. با یک بررسى کاملتر و گستردهتر و کار کارشناسى خیلى از وظایف اصلى حکومت اسلامى و آن اهداف بلندى که در نظام اسلامى کارگزاران اسلامى مسؤولیت احیاى آن اهداف و انجام آن وظایف را دارند و در قانون اساسى به آنها اشاره شده است خیلى راحتتر، سریعتر و سادهتر و با هزینههاى کمتر به دست مىآید.
مسؤولان ما، دولت ما، مجلس ما در تصویب قوانین و لوایح بایستى به این مسئله توجه داشته باشند؛ شاید خیلى از این مسائل عوض شود. بحث تنها این نیست که یک بودجهاى صرفا براى مساجد شکل بگیرد؛ بلکه بحث خیلى از این عمیقتر است. مساجد باید کانونهاى اصلى و نماد تشکّلهاى سیاسى اجتماعى باشد. در یک جامعه اسلامى و خیلى از خدمات و خیلى از سرویسدهىهاى اجتماعى، سیاسى که وظایف مرکزیت و حاکمیت اسلامى است به وسیله این قالب (مساجد) باید شکل گیرد و انجام پذیرد، آن وقت است که مسجد، جایگاه اصلى خودش را پیدا خواهد کرد، هم در بعد اول و هم در بعد دوم و ما اگر بخواهیم حرکت خودمان را با حرکت انبیا تطبیق بدهیم، آغاز کار پیامبران از مساجد بود، این امر از باب مکان نبوده؛ بلکه قطعا داراى فلسفه و نکته بوده است و اثرى داشته است. آنها مقیّد بودند که از مسجد شروع کنند و اول مسجد را بنا کنند.
این همه در فرهنگ و فقه ما، عظمت براى مسجدالحرام وجود دارد و مسجدالاقصى در تاریخ ادیان و اسلام همواره مورد توجه بوده است که وقتى دشمنان اسلام حملهاى مىکردند، اولین جایى را که سعى مىکردند، تخریب کنند، مساجد بوده است. معلوم مىشود مساجد داراى نقش بسیار اساسى در حکومت اسلامى بوده است. مسجدالاقصى را که امروز مصادف با جنایات اسرائیلىهاست در این روز مسجدالاقصى را به آتش کشیدند و مسجد را تخریب کردند و دارند تخریب مىکنند. چون این نماد و پایگاهى است که مردم را بسیج مىکند و جامعه را به سوى هدفهاى دین مبین اسلام رهنمون است. صلیبىها در جنگهاى خود اولین جایى را که تخریب مىکردند، مساجد بوده است و سعى مىکردند هیکل سلیمان را احیا و آباد کنند. تاریخ اسلام و تاریخ بشریت گویاى این است و ادبیات و منابع ما بر این موضوع تأکید دارند.
واقعیت بیدارى اسلامى در جهان که مخصوصا پس از پیروزى انقلاب شدت گرفت و در جهان اسلام گسترش پیدا کرد، بهترین دلیل عملى، تجربى و عینى است براى این که واقعا این تشکل و روش و رویه حرکت اجتماعى و سیاسى از مساجد در جهان اسلام موفق است. حرکتهاى حزبى و تشکلهاى برگرفته شده از رنگهاى دیگر که براى جامعه ما وارداتى است، به جایى نرسیدند و نخواهند رسید؛ چون با آن اهداف تناسب ندارند. چرا از آنچه در جهان اسلام مؤثر است و ساخته فرهنگ دینى و ملى ما است، استفاده نکنیم؟
امیدواریم ان شاءاللّه با همت عزیزان مخصوصا مسؤولان این ستاد بسیار مبارک و مفیدى که تشکیل شده است، این بحثها واقعا بررسى شود، کارشناسى شود و از خلال این کارشناسىها، یک طرحهاى بسیار مؤثر و مفیدى در بعد مردمى و هم در بعد دولتىاش و آنچه وظیفه حاکمیت است که استفاده کند از این رویه و تشکلِ بنا نهاده شده در ذات اسلام، در ذات فقه اسلامى و فرهنگ ناب اسلامى، طرحهاى مناسبى آماده شود و داده شود.
بحث امر به معروف و نهى از منکر در قانون اساسى که باقى مانده است و درست احیا نشده است، یکى از راههاى احیا، بحث حرکت مساجد است که طرحى در این رابطه شکل بگیرد، ما در هر جا شوراى حل اختلاف را در مساجد احیا کردیم و مسؤول آن شورا را روحانى مسجد و یا یکى از مسؤولین مساجد قرار دادیم، بسیار موفّق بوده است؛ سریعتر، بهتر و با آثار بسیار ارزندهترى از نظر روحى، روانى و اخلاقى و با برکات بیشترى، اختلافات حل و فصل شد. علت این است که فضاى مسجد تسریع مىکند و به طرفین دعوا آمادگى مىدهد که صلح کنند بگذرند و سازش کنند و گذشتهها را فراموش کنند و سپس محبت، برادرى و اخوت ایجاد مىشود. تجربه جزیى دیگر ما در برخى از استانها، در ارتباط با مساجد، در امر پیشگیرى از جرائم و سالمسازى محیط اجتماعى انجام گرفت. تشکلى از مساجد شروع به کار کرد که مدیر قضایى آن استان با همکارى علما و مؤمنان و بعضى برادران بسیج و سپاه و نیروهاى انتظامى و چیزى تحت عنوان ستاد حفاظت اجتماعى تشکیل شد.
تشکیلاتى تحت عنوان ستاد حفاظت اجتماعى یا حفاظت مدنى جهت پیشگیرى از جرم در سراسر مساجد بهوجود آمد؛ شروع کرد به هر مسجد و به مسؤول هر مسجد کارت داد و تشکیلاتى ایجاد شد و بعد افراد مؤمن متدین بخصوص جوانان به تدریج وارد هستههاى این ستاد و تشکیلات شدند. بعد هم از مساجد به دانشگاه، پایگاه بسیج و جاهاى دیگر توسعه داده شد. در حقیقت حالت قداستى که مسجد دارد و ریشه فرهنگى و اسلامى دارد، گستردهتر و جامعتر شد. این هستهها وقتى مىدیدند در یک جایى از شهر، مثلاً افرادى مىخواهند یک سرى بزهکارىها و خلافکارىها را شروع کنند، آن شخص را مىخواستند و او را به مسجد مىآوردند و با او صحبت مىکردند. به او تذکر مىدادند که از دادگسترى هستند و حکم رسمى قضایى دارند.
یک بار مىبردند به یک شعبه ویژهاى که آن شعبه تحت عنوان شعبه ارشاد قضایى بود که باز در آنجا قاضى آن شخص را از کارش متوجه مىکرد. این کار غالبا هم اثرات فوقالعادهاى داشت در اصلاح اوضاع محلههایى که نیروى انتظامى و نیروهاى قضایى و امنیتى قبلاً به ستوه آمدهبودند با گرفتن و... نمىتوانستند این اصلاحات را انجام دهند، این تشکیلات مؤثر واقع شد و به سرعت بزهکارىها جمع شد و واقعا آن محیط سالمسازى شد.
نقش مساجد اگر درست ساماندهى، برنامهریزى و طراحى شود، خیلى مؤثر است. تحوّل این ابزار از یک مکان فیزیکى به یک تشکیلات سیاسى، اجتماعى و فرهنگى، طرح و برنامهریزى مىخواهد، امکانات و رسمیت مىخواهد. بعد رسمیت آن به قوانین و مقررات ما و بودجه و امکانات و نیروهاى شایسته و مناسب، مربوط مىشود. عرض کردم این بحث بسیار مهمى است و زمینه بحث زیاد دارد و زمینه بررسى و تحلیل و برنامه و... زیاد دارد که اگر انشاءاللّه این انجام گیرد، ما مقدار زیادى از اهداف بلند نظام اسلامى خودمان را، آن مقاصد بلند فرهنگ اسلامى و ترویج آن و احیاى خیلى از مسائل اسلامى را از این راه خیلى راحت در جوامع اسلامى مىتوانیم دنبال کنیم.
امروز هم در جوامع اسلامى که در حال شکلگیرى است، مىبینید که در کشور عراق، در فلسطین، در لبنان و در جاهاى دیگر فعالیتها غالبا مردمى و مسجدى مىشود و اینهاست که حرکتهاى بسیار گسترده،. سریعالتأثیر، جاذبهدار، مؤثر، فعال و مروّج نیروها به طرف ایستادگى، مقاومت و ایثار و شهادتطلبى است. نیروهاى حزبى سابق و روش و رویههاى وارداتى امروز در جهان اسلام، عاجز مانده که بتواند کارى در مقابل دشمنان اسلام بکند؛ اوّلاً به آن حدّ از گستردگى نمىرسد و بعد هم از طرف خود آنهایى که این را از طرف آنها وارد کردند، به سرعت قابل نفوذ است. بنابراین مسئله مساجد در اندیشه و فکر اسلامى بسیار اساسى و محورى است که امیدواریم انشاءاللّه عزیزان این مرکز زمینه بررسىها و بحثهاى کارشناسى شده را در حد وسیع، گسترده، عمیق و علمى با استفاده از نیروهاى خوشفکر علما و فضلا و ائمه جماعات و جمعه و مسؤولان دلسوز و متعهد نظام شکل بگیرد و ما در این بخش بتوانیم شاکلههاى صحیح و متناسب با فرهنگ فقهى و دینى را در جامعه اسلامى خودمان احیا کنیم و به عنوان الگو به جهان اسلام بدهیم.
خداوند انشاءاللّه این توفیق را به شما عزیزان و به ما بدهد. دستگاه قضایى هم در این رابطه آنچه که بتواند دریغ نخواهد کرد و خداوند انشاءاللّه روح بلند امام قدسسره را که بنیانگذار این حرکت عظیم اسلامى و احیاگر اسلام در این قرن بود و ارواح شهدا را با ارواح انبیاى بزرگ الهى و ائمه اطهار محشور گرداند و ما را از پاسداران و رهروان صدیق آن بزرگواران قراردهد.
[1] . مستدرک وسائل، ج 3 ، ص 363 .