نمایش صفحات

با تجربه و با منطق امروز برایمان روشن شده‏است که مساجد مى‏توانند محور درستى براى کمال و پیشرفت و توسعه جامع بشریت باشند. این طرّاحى خداوند متعال است، خداوند خالق جهان این چنین طراحى کرده که از این محور پاک و مقدّس و الهام‏بخش، جامعه بتواند تکامل خودش را آغاز کند و در این محور حرکت کند. طبیعى است که خالق جهان و مُبدع آفرینش و طراح کائنات، بهتر از هر کسى مى‏تواند محور را تنظیم کند. همه طراحى‏هاى ما و برنامه‏ریزى‏هاى ما با حدس، گمان، ظن و مطالعه است ولى طراحى‏هاى الهى با علم و دانایى مطلق است. از بیت‏اللّه‏ آغاز مى‏شود. در اسلام ما مکلّف هستیم که حداقل در عمرمان یک بار برویم دور خانه خدا طواف کنیم که آن یک حکم شرعى است ولى مى‏تواند نماد و منظره‏اى باشد از واقعیت مقررّات الهى که همه چیز بر محور مسجد و دور بیت‏اللّه‏ عتیق مى‏گردد. این طواف شاید بتواند نماد حرکت تاریخ و بشر باشد و بیت‏اللّه‏ هم آن اوج عظمتش در مکّه است و همه مساجد دیگر هم بیوت‏اللّه‏ هستند، البته با یک تفاوتى، اما همه یک حقیقت هستند و آن مرکزیتى است که خداوند براى حرکت بشر و دوران تکاملى انسان‏ها قرار داده است.

هر مسجدى در روستا، محله و شهرهاى بزرگ وکوچک مى‏تواند محوریت حوزه خود را به عهده بگیرد و این چیزى است که تاریخ اخیر ما به خوبى آن را نشان مى‏دهد. جالب این است که دشمنان ما هم اخیرا به رمز این طرّاحى الهى پى‏برده‏اند و فهمیده‏اند که حرکت جدید امت اسلامى در سراسر جهان با محوریت مساجد دارد شکل مى‏گیرد و دوام پیدا مى‏کند. آن حرکتی که مسجد محور است شکست‏ناپذیر هم هست. ممکن است فشارها و تهدیدها، لحظاتى کار مساجد را متوقف بکند ولى باطن مسجد و عمق طراحى الهى، کار خود را مى‏کند و بعد از فراز و نشیب، بلافاصله حرکت به سمت جلو، از نو آغاز می شود.

رمز واقعى آن هم اینست که بالاخره همه چیز بر محور خداست و حقیقت خداست و سایر موجودات سایه و ظل هستند. خدا هم واقعیت را در پیام انبیا قرار داده که خواست خداوند، از طریق پیام انبیا در جامعه جریان پیدا مى‏کند و راهکار به راه افتادن حرکت انبیا در اسلام، مسجد است.

پیروزى انقلاب اسلامى در ایران نمونه خوبى است که بیشتر آن در مساجد اتفاق افتاد و از مساجد شروع شد. هنوز مبارزات ما شروع نشده بودکه الجزایرى‏ها مبارزه شان تمام شد و با یک مجاهدت بى‏نظیر در تاریخ، فرانسه را شکست دادند. در زمانی که ما خیلى جوان بودیم یکى از مجاهدان الجزایرى بعد از پیروزى‏شان، به ایران آمد و در مسجد آیت‏اللّه‏ طالقانى سخنرانى کرد و در آنجا جمله ای گفت که آن موقع خیلى براى ما ارزش داشت و ما همیشه از آن جمله استفاده کردیم؛ او گفت: در الجزایر بجز مسجد که نتوانسته بودند بگیرند، همه امکانات را از ما گرفته بودند، ما فقط مسجد داشتیم و همه چیز از مسجد شروع شد و به مسجد ختم شد. انقلاب الجزایر حقیقتا انقلاب عظیمى بود، یک میلیون شهید داد و ارتش عظیم فرانسه را شکست داد و پیروز شد و من تجربه آن را در مساجد خودمان مى‏بینم. ما مثل الجزایر در داخل جنگ نداشتیم اما مبارزه‏مان خیلى جدّى بود. امن‏ترین مرکز و بهترین پشتیبان وپناهگاه ما، مساجد بود.

من امروز از اولین نمایشگاه توانمندی های مساجد شما و غرفه های متنوع آن دیدن کردم. اولین برداشت من این است که اگر این نمایشگاه تکمیل شود بخوبى مى‏تواند محوریت مسجد را نشان بدهد. روح نمایشگاه نشان مى‏دهد که در همه امور، مساجد مى‏توانند تأثیرگذار، پشتیبان و الهام‏بخش باشند. نمونه‏ ها و آثار خوبى در نمایشگاه جمع کردند، البته چون اوّلین نمایشگاه است، قاعدتا باید تجربه را تکمیل کنیم و بعدا آن را به صورت منسجم به مردم بگوییم. توانمندیهای زیادی در مساجد دیده مى‏شود.

الان شاید تصادفى نباشد که آمریکایى‏ها این‏قدر دارند نجف را بمباران کرده و مى‏کوبند. مسئله خیلى روشنى است، این احمق‏ها دو هفته است که نجف را بمباران مى‏کنند. جنگ واقعى و تمام عیار است، با هواپیماى اف 16 ، هلیکوپترهاى آپاچى ، توپخانه‏هاى لیزرى و همه ابزارى که در جنگ شهرى به کار برده مى‏شود، این‏ها دارند در نجف به کار مى‏گیرند. فقط خشم‏شان را نشان مى‏دهند. البته حماقت آنها را هم نشان مى‏دهد. براى این که وقتى که دنیا مى‏بیند که چند هفته یک شهر بى‏پناه را این‏طورى بمباران می کنند و شکست خورده و پیشرفت نمى‏کنند، خیلى معنا دارد. صدام با ارتش عظیمش در یک حمله وسیع سقوط کرد، بغداد با یک حرکت همه جانبه جنگى سقوط کرد ولى نجف چطور؟ با یک تعداد مؤمن و مدافع، مقاومت مى‏کند، این چه رمزى است؟ ظاهراً اسم مسجد نیست ولى اصل مسئله همین است که پایگاه خداست و حقائق پیام الهى در آنجا نهفته است.

دیروز مقاله ای دیدم که در انگلیس در نشریه گاردین منتشر شده با این مضمون که احمقانه‏ترین کار بوش، جنگ با مردم نجف است. بعد سؤال مى‏کند که شما در آنجا چه مى‏خواهید؟ همه شهر را هم که ویران کنید این آدم‏ها از یک جاى دیگر سر در مى‏آورند، بعد براى شما چه مى‏ماند؟ تاریخ به شما چه مى‏گوید؟ شما کجا را ویران کردید؟ آنجایى را می زنید که هزار سال آثار تاریخى اسلامى جمع و ضبط شده، شما هر گلوله‏اى که مى‏زنید یک اثر تاریخى و فرهنگى را از بین مى‏برید، این در تاریخ براى شما رسوایى است. پیروزى شما شکست است و شکست شما شکست اندر شکست است. جالب‏تر این‏که مطبوعات امریکا یک اتحادیه دارند، مقاله تندى نوشته اند که ما نمى‏فهمیم که امریکا به جنگ چه رفته است؟ زدن نجف و مدرسه‏هاى قدیمى یک شهر مقدس که در بین همه مسلمانان عزّت دارد، این چه دستاوردى مى‏تواند داشته باشد؟ مى‏گویند که شما آبروى دولت دست‏نشانده خودتان را هم از بین بردید، چون او را در مقابل مردم و احساسات دینى مردم قرار دادید. مسئله قابل توجه و اهمیت است.

وقتى‏به‏جنگ‏هاى زمان پیامبر«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله» نگاه‏مى‏کنیم‏مى‏بینیم مثلاً درغزوه تبوک پیامبراکرم«صلى‏الله‏علیه‏و‏آله»یکى از دستورات‏شان این است که به معابد و کلیساها حمله نکنید. آنها مال دین دیگرى هستند. مساجد و مبانى اسلامى به فطرت انسان‏ها وابسته است، به ریشه جان ما وابسته است، خیلى‏ها این فطرت‏شان را خرد کردند، ممکن است بروز نداشته باشد ولى وجود دارد و در شرایطى جوانه مى‏زند و خودش را نشان مى‏دهد. مراکز الهام‏بخش بشریت، محور، پایگاه، سنگر و  هر چه اسم آن را بگذاریم، همین مساجد مى‏توانند باشند که در اسلام اعتبار فراوانى دارند.

خواسته‏هایى که برادر گرانقدرمان حاج آقاى ابراهیمى مطرح کردند، واقعا خواسته‏هاى زیاد و متوقعانه‏اى نیست. اصلاً مصلحت خود نظام این است که مساجدش را همچنان معمور واقعى نگه دارد. مساجد مرکز، پایگاه و محل رفت‏وآمد مردم و به خصوص جوان‏ها است که بحمداللّه‏این روزها مساجد ما توجه ویژه‏اى به آنها کرده‏اند.

در مورد چشم‏انداز 20 ساله، سابقه تاریخى آن در دولت بنده بود، ولى در عمل متوجه شدیم که این برنامه‏هاى 5 ساله باید در ظرف بزرگترى باشد و ما هدف دور و بلند مدتى داشته باشیم تا بتوانیم به آن نقطه‏اى که انتخاب کرده ایم، برسیم. اول باید آن هدف را انتخاب کنیم و بعد ببینیم 20 سال آینده به کجا مى‏توانیم برسیم و باید برسیم. ما آن موقع اسمش را گذاشتیم تمدن بزرگ اسلامى. مقام معظم رهبرى در یکى از ملاقات‏ها فرمودند حیات طیّبه، یعنى آن تعبیرى که قرآن دارد و آن زندگى که از هر جهت پسندیده باشد. ما آن موقع در سال 75 ، سال 1400 یعنی 25 سال بعد را برای رسیدن به نقطه مطلوبی که باید برسیم، قرار دادیم. یعنى هدفی را که مى‏خواهیم معیّن کنیم. منتهى شیوه دولت ما یک جور دیگر بود و در مجمع یک طور دیگر عمل شد، در شیوه دولت، چون دولت دست ما بود و همه امور کشور را مى‏دانستیم، گفتیم از پایین شروع شود و مدیران ارشد کشور از دستگاه‏هاى پایینى خودشان بخواهند و هر بخشى اعم از نهادها و وزارتخانه‏ها و مسؤولان هر بخشى ببینند در حال حاضر چه دارند و چه امکاناتى براى آینده دارند و چه اهدافى دارند و به کجا مى‏توانند برسند و چه امکاناتی از دولت مى‏توانند بگیرند؟ این کار شروع شد و اطلاعات خیلى خوبى جمع شد، انبارى از اطلاعات جمع‏آورى شد، بنا بود به مرور این‏ها را در دولت جمع‏بندى کنیم و به عنوان تمدن بزرگ اسلامى یا حیات طیّبه مطرح کنیم که مثلاً ما مى‏خواهیم به این‏نقطه برسیم، از نظر فرهنگى، اقتصادى و...

خوب عمر دولت وقت تمام شد و دولت بعد هم لازم ندید آن کار را ادامه دهد، ولى رهبرى معظم آن فکر را بعداً تعقیب کردند و از مجمع خواستند که ما چشم‏اندازى براى 20 سال آینده مشخص کنیم. در مجمع با کمک دولت و سایر جاها، منابع را دوباره جمع کردیم و نوشتیم، کارهاى زیادى شد که ما مى‏خواهیم به کجا برسیم. بحث‏هاى اقتصادى، فرهنگى، آموزشى و سیاسى و اجتماعى، همه بخش‏ها را بررسی کردیم، امکانات، راهکارها و مسیر و موانع را بررسی کردیم و گفتیم ما براى 20 سال آینده چنین جامعه‏اى را مى‏خواهیم و این جامعه باید براى 20 سال آینده از طریق 4 برنامه 5 ساله ساخته شود.

در چشم‏انداز برنامه نیست، راهکار هم نیست، منتهى الزامات را دوباره مى‏نویسیم و به دولت مى‏دهیم. این برنامه‏هاى 5 ساله است که باید تنظیم شود، بودجه‏هاى سالانه هم آن ظرف‏هاى کوچکتر را پر مى‏کند و ما هم باید نظارت کنیم که این 20 سال پیشرفت را بسنجیم و ببینیم درست جلو مى‏رویم یا نه؟ بخشى از آن فرهنگى است که براى شما مى‏خوانم. در امور فرهنگى تقریبا این‏ها سیاست کلى است:

1 . تقویت روحیه ایمان و ایثار و عنصر فداکارى به عنوان عامل اصلى اقتدار، بحث مساجد را محور قرار دادیم به عنوان عامل اصلى اقتدار ملّى و تقویت مبانى ارزشى و تقویت اعتماد به نفس ملى که شما علما در ساختن این محور اساسى، نقش زیادى باید داشته باشید و مساجد باید حقیقتا نقش خودشان را ایفا کنند تا این ایمان و ایثار و روحیه ارزشى را حفظ کنند.

2 . ایجاد جامعه‏اى سالم و اخلاقى و مبتنى بر ارزش‏هاى اسلامى، فرهنگ مدار و شهروندانى آگاه، عزّتمند و برخوردار از ملاک‏هاى درستکارى و احساس رضایت‏مندى. تحمیلى هم نباشد و واقعا راضى باشند از آنچه انتخاب مى‏کنند.

3 . رشد و اعتلاى فرهنگ ایران و اسلام که باز در اینجا مساجد یکى از نمادهاى بسیار بسیار ارزشمند هنرها و هم مسائل معنوى است.

4 . پیشبرد راهبرد گفتگوى میان تمدن‏ها و فرهنگ‏ها در سطوح ملّى، منطقه‏اى و بین‏المللى. باز ما فکر مى‏کنیم که مساجد در ابعاد زیادى مى‏توانند اینجا میدان‏دارى کنند و این هفته تکریم مساجد که شما دارید، اگر یک حالت جهانى به خود بگیرد و بتوانید این مسئله را جهانى‏تر عمل کنید. با ارتباط عمل کنید، فکر مى‏کنیم یکى از مراکز خیلى خوب آن که شما مى‏توانید براى فرهنگ‏هاى جهان درست کنید.

5 . ارتقاى نقش و جایگاه زنان در توسعه اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى و سیاسى کشور و تقویت نهاد خانواده. خانم‏ها در این دوره اسلامى ثابت کردند که استعداهایشان اگر بیشتر از مردها نیست، کمتر هم نیست و بهترین نمونه آن همین مسابقات علمى کنکورهاست که مخالفی ندارد و مساجد خوشبختانه به نقش زنان توجّه کرده‏اند. این مسئله شکل سازمانى به خود گرفته و باید واقعا این مسائل را بیشتر از گذشته جدى بگیریم.

6 . نهادسازى در جهت تولید و ترویج علم و تحقیق و افزایش سطح کشور در تولیدات علمى جهان و گسترش تعمیق نهضت نرم‏افزارى و تأکید در رویکرد و خلاقیّت و نوآورى؛ شک نکنیم که در بسیارى از علوم، غربى‏ها از ما جلو هستند و شک نکنیم که استعدادهاى دنیاى اسلام زنده به گور شده و ما باید تلاش کنیم که آن جایگاه اسلامى علم را بتوانیم در دنیا به عنوان خدا، به عنوان آسمان و به عنوان پیام الهى و رسالت پیغمبر معرفى کنیم. خیلى زشت است که ببینیم که دنیاى مسیحیت که آن روزها در جهل مطلق زندگى میکرد، امروز از ما جلو باشد و ما واقعا باید روى این خیلى تکیه کنیم که باز مساجد هم به عنوان مروّج و هم علمایى که در مساجد هستند، مى‏توانند خیلى براى این زمینه کار کنند.

7 . توسعه علوم و فن‏آورى‏هاى جدید شامل فن‏آورى زیستى، ریز فن‏آورى (نانو)، فن‏آورى فرهنگى، فن‏آورى زیست محیطى و فن‏آورى‏هاى مواد جدید، این‏ها الان موتور حرکت دانش بشرى هستند که این مورد زیاد به مسجد مربوط نمى‏شود و به کل دستگاه‏هاى علمى کشور مربوط مى‏شود.

8 . توسعه، توسعه ارتباطات، زیرساخت‏هاى ارتباطى و فن‏آورى اطلاعات مناسب با پیشرفت‏هاى جهانى که البته مسجد خودش پایگاه اطلاع‏رسانى است و ابزار اطلاع‏رسانى را شما باید استخدام کنید که به تدریج به خدمت میگیرید تا بتوانید ارتباط جهانى برقرارکنید.

این هشت بند در امور فرهنگى و علمى و آموزشى است و در بخش‏هاى دیگر هم تعداد زیادى بند وجود دارد که نیازی نیست همه را در جمع شما بخوانم چون شما مى‏توانید خودتان این سند را مطالعه کنید. از این جهت مى‏خواهم خدمت شما مطرح کنم که در بحث چشم‏انداز و ترسیم آینده 20 ساله کشورمان باید جایگاه عظیمى براى مساجد در نظر بگیریم، اگر بخواهیم این اهداف و این چشم‏انداز محقق شود، ده‏ها هزار مسجد و دهها هزار علوم مسجد و میلیون‏ها عشّاق مسجد که همراه قُدسیّت دینى و علمى در مسجد حضور پیدا مى‏کنند، با تبدیل مسجد به پایگاه علمى، آموزشى و اطلاعى‏رسانى درست و پاک کردن آلودگى‏هاى فردى و اجتماعى، نقش اول را مى‏توانند در اهداف چشم‏انداز 20 ساله تأمین کنند.

من خواهش مى‏کنم از مرکز رسیدگى به امور مساجد در تهران و مساجد سایر شهرستانها که به دنبال برنامه‏هاى جامع بروند. ما در بسیارى از مساجد کشورمان، امام جماعت نداریم. در روستاها به خصوص مردم خَیّرى آمدند مسجدى را ساختند، استفاده‏اى از آن نمى‏شود. همین مساجدى هم که امام جماعت دارد در خیلى از ساعات روز بسته است و درش قفل است. ما نباید این‏طور باشیم. درب مساجد باید باز باشند و براى هر ساعتى در مساجد باید برنامه باشد، براى طبقات مختلف جوان‏ها، پیرها، کارمندها، کارگرها و آنهایى وقت فراغت بیشترى دارند، برای دانشمندان، برای کارهاى اجتماعى، فرهنگى و فنى و همان چیزهایى را که من بخشى از آنها را در نمایشگاه شما دیدم، ابتکارات خوبى هم دارید. حقیقتا از این ظرفیت عظیم به صورت شبکه عظیم الهى در کشور باید بتوانیم در تمام ساعات ممکن روز بهره بگیریم و این‏ها به صورت مراکز انسان‏ساز در خدمت جامعه باشند؛

البته نظام، دولت و دستگاه‏هاى مدیریتى کشور باید ارزش بیشترى برای مسجد قائل باشند. من نمى‏خواهم بگویم همه مسؤولیت مساجد را دولت به عهده بگیرد و این خیلى خوب نیست، بهتر این است که مردم به عهده بگیرند و مردم خودشان را شریک بدانند، بهتر این است که مردم انفاق کنند. ولى دولت هم باید مواظب باشد که اگر یک جایى دست مردم نمى‏رسد و امکانات از قدرت مردم خارج است، دولت باید حضور داشته باشد. ما آن روزى که آیین‏نامه مساجد را تهیه کردیم، دولت فکر مى‏کرد این کافى است و خیلى فکر کردیم و مشورت کردیم با ائمه جماعات، آن روز فکر کردیم کافى است، حالا ممکن است بعد از گذشت 10 سال معلوم شود که یک چیزهایى باید اصلاح شود. خوب شما پیشنهاد اصلاحى بدهید و پیگیرى کنید و ما هم کمک مى‏کنیم و از محضر مقام معظم رهبرى هم بخواهید که ایشان اشاره‏اى بکنند. حداقل آن آیین‏نامه باید در مورد مساجد اجرا شود که حداقل نیازهاى مساجد را مى‏تواند تأمین کند.

ان‏شاءاللّه‏ بتوانیم در 20 سال آینده مساجدمان را به عنوان نمونه‏هاى خوبى از خانه‏هاى خدا در روى زمین و مرکز ساخت انسان در نهایت 20 ساله آینده در چشم‏انداز ببینیم. دعا مى‏کنیم این اجتماع شما خیر و برکت بیشترى براى جامعه ما داشته باشد و از شما التماس دعا داریم.