نمایش صفحات

با تشکر از همه‏ى عزیزانى که در راه امر به معروف و نهى از منکر و در راه احیاى مساجد و بسیج کردن نیروها در مساجد، براى خدمت به بندگان خدا و قدردانى از مؤمنین و بنیانگذاران این طرح و هر کسى که در این راه گامى برمى‏دارد و وقت مى‏گذارد و خدمت مى‏کند.

مسائلى که ما مى‏توانیم داشته باشیم، خیلى زیاد است که این جلسه و این فرصت گنجایش همه مسائل را ندارد و به قاعده پیشین یک چند جمله‏اى را هم باید خدمت شما عرض کنم با رعایت اختصار؛ ما مشکلات زیاد در کل جامعه اسلامى داریم، مشاهده مى‏کنیم مشکلاتى که واقعا تأسف‏بار و وحشت‏آور بوده هم از جهات مظلومى این مسلمانان در روى زمین با این همه امکانات نیروى انسانى و این همه امکانات اقتصادى و فرهنگى و امکانات خدادادى که مجموعه‏ى جوامع انسانى دارند، الآن دچار فلاکت هستند، هم در بعد اقتصادى زیرا فقیر در جوامع اسلامى زیاد است در حالى که اسلام نمى‏تواند فقیر را تحمل کند، نمى‏تواند گرسنه را تحمل کند و هم در بعد فرهنگى و علمى عقب‏افتاده‏گى‏هاى زیادى داریم فرهنگ ما، فرهنگ‏هاى رشد یافته‏اى نیست پیشرفت‏هاى علمى بسیار ضعیف است و جوامع اسلامى در همین بعد مادى و مسائل علم و فنى و صنعتى و این‏ها حدود دویست سال عقب‏افتادگى دارند و در همین عقب‏افتادگى هم در جا مى‏زنند و شاید هم عقب‏تر بروند و در بعد اخلاقى و معنوى هم فضایل انسانى هم رشد متناسبى ندارند و آن فضیلت‏هایى که اسلام براى آن تلاش مى‏کند و مى‏خواهد در جامعه خود پرورش دهد به چشم نمى‏خورد، نوادرى هستند افراد نادر کم و بیش هستند، همه در کشورها از جمله کشور خودمان بیش از 4 تا 5 میلیون اما پیداست که این‏ها از یک گل بهار به وجود نمى‏آید، فسادهاى اخلاقى کم نیست، بعضى در ظاهر و عمل است و بعضى در خفا و پنهان است و فسادهاى گوناگونى که فکرش ضرورتى ندارد از لحاظ اسم در کشورهاى دیگرى است دیگر آنها از فرهنگ اهل‏بیت«علیهم‏السلام» بى‏بهره‏اند آنها علمایى مثل علماى ما که این همه شهید داده‏اند، این همه آوارگى کشیدند، براى احیاى دین، مظلومیت‏ها را تحمل کردند و بالاخره بالاى دارها رفتند را نداشتند یا خیلى کم داشتند و با وضع امروز ما که بسنجیم بیشتر آنها انقلاب اسلامى نداشتند و رهبرى مثل امام قدس‏سرهنداشتند و روحانیت و مرجع و یاران امام و روحانیت شیعه در آنها نبود، این کم‏ترین توجهى است که مى‏شود براى این که آنها هم برنامه‏ریزى دارند، از اسلام و از قدرت اسلامى و امروز وضعى که از همه بیشتر قابل توجه است وضع ما در جمهورى اسلامى یعنى ما با این که همه‏ى این‏ها را داریم، نهج‏البلاغه را داریم و آثار على«علیه‏السلام»فراوان در دست ما است روایات و احادیث ائمه«علیهم‏السلام» در حد غنى در کتب تفسیرو روائى وحدیثى ماهست و فرهنگ عاشورا در این مملکت، فرهنگ حاکم است، آثار ائمه«علیهم‏السلام» همه جا به چشم مى‏خورد، تقویم کشور، ائمه«علیهم‏السلام» را مطرح مى‏کند، روزهاى وفات هست، شهادت هست، روزهاى تولد هست، مى‏بینید در هر مناسبت همه‏ى این‏ها مطرح مى‏شود، صدا و سیماى ما مطرح مى‏کند، تاریخ‏شان بیان مى‏شود، احادیث‏شان بیان مى‏شود و بزرگان ما اصولاً در این رهرو، علامه امینى، طباطبایى، مثل امام بزرگوار دست‏پرورده ائمه«علیهم‏السلام» بودند و هستند و در آن فرهنگ بزرگ شده‏اند و رشد کرده‏اند و این اعتبار به برکت، همان فرهنگ به وجود آمده است فرهنگ عاشورایى را به وجود آورد و توانست 25 سال تثبیت کند، مشکلاتى که دیگر کشورهاى اسلامى درگیرش هستند، با این وضعیت ما هم کم و بیش دست به گریبانشان هستیم، این خیلى تأسف‏آور است چون آنها دسترسى به آب زیاد نداشتند یا  کم داشتند که تشنه مردند؛ ما درچشمه نشسته‏ایم وتشنگى مى‏خوریم.

مشکلاتى هست، مشکلات اقتصادى قابل توجه است، به صورت بیکارى، به صورت انسان‏هاى کم‏درآمد و بى‏بضاعت، خانواده‏هاى فقیر، خانواده‏هایى که سرپرست خود را از دست داده‏اند، به عسرت زندگى مى‏کنند، جوان‏هایى که مى‏خواهند ازدواج بکنند، پسرها و دخترها، امکان ازدواج ندارند، در اثر فقر مالى کسانى که مى‏خواهند یکسرى کارهاى علمى بکنند و امکان مالى به آنها اجازه نمى‏دهد.

در ابعاد اخلاقى، مشکلات اخلاقى روزافزون است از انجام گناهان بزرگ گرفته تا هر تظاهر به فسق و تجاهر به فسق و بدحجابى که از مسائل باعث تجاهر به فسق است، چه چیزهایى دیده مى‏شود؟! زمینه براى رشدش، بیشتر از زمینه براى رشد حجاب فراهم است بر طبق چیزهایى که من نمى‏خواهم در اینجا مطرح بکنم، خیلى خوشایند نیست، نه آدم از شنیدنش خشنود مى‏شود و نه از گفتنش، دلخوش مى‏شود ولى این واقعیت‏هایى است که وجود دارد و در جهات دیگر مشکلات زیاد است واللّه‏ ما که از قرآن سؤال کنیم که درد ما از کجا ناشى شده و دوایش چیست؟ چون به هر حال در روایات آمده که قرآن را استنطاق کنید، یعنى به زبانش بیاورید، حرف بکشید، سؤال کنید و از آن جواب بگیرید. این اصل روایات استنطاق حالا ما اگر از قرآن بخواهیم سؤال بکنیم که علت این مشکلات جوامع اسلامى و مشکلات ما به‏عنوان یک جامعه اسلامى، علتش چیست؟ یا دوایش چیست؟ و چگونه باید درمانش کرد؟ خیلى راحت جواب مى‏دهد: «ما اصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم»[1]، این یک سرى گستردگى این آیه به این کوتاهى یک افق بسیار وسیعى را در جلوى آدم باز مى‏کند که خیلى از چیزها را مى‏فهمیم: «ما اصابکم بمصیبة»، هر مصیبتى به شما مى‏رسد، استثنا ندارد، بدون استثنا است، در اثر کارهایى است که خودتان مى‏کنید، یعنى خودتان، خودتان را مجبور مى‏کنید، خودتان، خودتان را بیمار مى‏کنید، خودتان، خودتان را در بستر مرگ مى‏اندازید و به مرگ گرفتار مى‏کنید. بنابراین در خارج از خودتان نروید فکر کنید، باران کم بوده، برف کم آمده، باران کم آمده، زمین‏ها خشک است، نمى‏دانم تو خاک و تو آب و تو زمین و تو در و دیوار مشکل خود را در باغ و صحرا جستجو نکنید، مشکل خودتان را در وجود خودتان جستجو کنید، سر به گریبان خودتان بکنید و ببینید چه کار کرده‏اید که این جورى شده که کارتان به اینجا کشیده با افراد لاابالى نشسته و به اختیار خودش معتاد شده، به اختیار خودش رفته با این بیمارها نشست و برخاست کرده و او هم بیمار شده یا با مبتلاى به ایدز نشست و برخاست کرده مبتلا شده، خوب حالا چه کنیم آیا به بن بست رسیدیم؟ مأیوس شویم و ناامید شویم و دست روى دست بگذاریم و بنشینیم و منتظر عواقب کار باشیم؟ منتظر عذاب‏هاى بیشترى براى آخرت‏مان باشیم یا راهى دارد؟ یا راه نجاتى هست؟

«ان اللّه‏ لایغیر ما بقوم حتى یغیّروا ما بانفسهم»[2] که اگر مى‏خواهید راهتان درست شود، اصلاح شود، مصیبت‏ها همه چه مصیبت‏هاى فردى در ملت‏ها و چه مصیبت‏هاى اجتماعى در جامعه، چه مصیبت‏هاى سیاسى، ذلت‏ها خفّت‏ها و امثال این‏ها و هرگونه مصیبت دیگر که گرفتارش هستیم اگر که مى‏خواهیم این مصیبت‏ها برطرف شود، «ان اللّه‏ لایغیر ما بقوم حتى یغیّروا ما بانفسهم» باید خودمان را درست کنیم، خودتان رو باید درست کنید، خودت رو باید اصلاح بکنى، این زمین در اختیار شما، این آسمان در اختیار شما، این حرف در اختیار شما، این باغ در اختیار شما، همه چیز در اختیار شما، در خدمت شما، «ولو ان اهل القرى آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء والارض»[3] برکات از آسمان و زمین مى‏بارد، براى شما یعنى ابر به موقع به آسمان مى‏آید به موقع از آسمان مى‏بارد به اندازه مى‏بارد سرما در حد خودش، در حد لازم مى‏آید بیش از آن نمى‏آید سرماى بیشتر آدم رو مى‏کشه، گر ما به حد خودش مى‏آید به حد لازم، حدّى که درخت‏ها باز بشود و میوه‏ها برسد هر کدام براى خودش در حد خودش مى‏آید و همه چیز را در سر جاى خودش قرار مى‏دهد. همه در خدمت شما انسان‏ها مى‏شود، آن وقت یک زندگى خوب پیدا مى‏کنید که مصیبت در آن نباشد گرفتارى در آن نباشد، درد در آن نباشد، آن درد و این هم، دوا آن در دست، را با این درمان مى‏کن، این توصیه قرآنى و مسئله‏اى که همه وارد هستید، احتیاج به توضیح براى شما نیست.

بعد ستاد امر به معروف و نهى از منکر و همه کسانى که در این مسیرها حرکت مى‏کنند، باید براى این قضیه‏ها، چاره اندیشى کنند و از خودمان باید چاره‏اندیشى کنیم، این‏که ما دیگر خودمان، درد را درمان نکنیم، چشم روى هم بگذاریم و برویم دنبال درمان دیگران، پس چرا درد خود را دوا ننمودى؟! تو خودت دکتر بودى، اگر درد خودت رو درمان مى‏کردى، بعدش مى‏رفتى سراغ بیمار، سراغ آن یکى دیگرى و مگر مى‏شود یک آدم بیمار، بیمار را درمان کند این نشدنى هست، اگر الان در پزشکى هم یک چیزهایى باشد، در امور معنوى نمى‏شود، مى‏گویند: امکان ندارد، یک آدم فاسد یک آدم عادل بسازد، یک آدم ناصالح، یک آدم صالح بسازد. این نشدنى است؛ پس از اول، باید از خودمان کار را شروع کنیم، اهل علم، کسانى که در لباس مقدس روحانیت هستند، از اولویت برخوردار هستند، باید به فکر خودمان باشیم، از جهات عبادى بین خود و خدا، از جهات خدماتى، بین خودمان و مردم، از جهات سیاسى بین خودمان و نظام جمهورى اسلام، در این‏جاها خودمان را اصلاح بکنیم، رفع اشکال بکنیم، اگر نمازمان اشکال دارد، به فکر باشیم که نمازمان را اصلاح بکنیم مانعى نباشد که ظهر چند رکعت نماز درست بخوانیم.

باید یک نمازى باشد که معنویت داشته باشیم، یک حقیقت داشته باشد، موجب قرب الى اللّه‏ بشود، کار از اینجا شروع مى‏شود، آغاز کار و نقطه شروع اینجاست، من به شما عرض مى‏کنم که نکته شروع کار در اصلاح نفس و بعدش اصلاح مردم و جامعه اینجاست و همین طورى که در روایات آمده است و از امام على«علیه‏السلام» هم در آن نوشته‏اند که همه اعمال شما در گرو نماز شماست و اگر نماز قبول شد، بقیه هم قبول مى‏شود و اگر نماز هم قبول نشد، بقیه هم قبول نمى‏شود، پس نقطه شروع باید اینجا باشد، پس باید از اینجا حرکت کرد! چه در اصلاح نفس چه در اصلاح غیر و بعد قدم به قدم آدم جلو برود اگر این گام اول را برداشتیم، راه باز شود، نقطه آغاز همین جاست، قسمت زیادى از درماندگى، درمان مى‏شود. درمان در همین نقطه آغاز است و بعدش هم در مسائل اخلاقى، در برخورد اقتصادى باید با حداقل بسازیم، در برخورد با مسائل
زندگى التزامى، باید به حداقل آنها بسازیم، من روحانیت را عرض مى‏کنم؛ روحانیت همیشه در طول تاریخ تنها بود، همیشه با فقر و کمبود مادى سر به گریبان بودند، یک چیزهایى نقل مى‏کنند در تاریخ از فقرهاى مهلکى که علماى بزرگ دچار آن بوده‏اند. آیت‏اللّه‏ ممقانى را مى‏گویند وقتى یکى از علماء رفته بود به دیدنش گفت:
این چه وضعى است؟! گفت: چه کنم؟ گفتند: این صحافى چیست؟! گفت: ندارم! دزدى کنم؟

الان هم نظام جمهورى اسلامى آمده حکومتى که خوب اغلب، واقعیتى هم که دارد بالاخره حکومت روحانیت و علماء در رأسش ولایت فقیه الان هم اگر یکى از محروم‏ترین قشر جامعه، طلاب هستند، یک واقعیت است مبالغه نکردند، شما از من شاید بهتر بدانید خیلى جاها آدم مى‏رود با طلبه نزدیک مى‏شود، مى‏بیند این‏ها با این حقوق طلبگى، ماه ده هزار تومان، بیست هزار تومان، گرفتارى دارند شهریه معیل بیست هزار تومان، این باید چه کار کند؟

بنابراین بالاخره بایستى به هر نحو بسازیم، هر کسى موظف است براى زندگى خودش و خانواده‏اش تلاش کند، صابر باشیم، بسازیم، وقتى به جامعه مى‏رویم باید فقر را تحمل کرد و باید فقیر نداشت اسلام فقر را قبول نمى‏کند، باید زکات داده شود، در راه‏هاى خودش صرف شود، ولى با همه‏ى این‏ها، یک وضع معیشت بد و تنگدستى، مثل بعضى نباشیم، یک پول حقوقى مى‏گیریم، مگر مى‏شود، اجاره‏خانه داد، براى پسر، زن گرفت؟ حالا اگر کسى یک پولى به ما داد قبول کنیم، اجمالاً از خودمان شروع کنیم ان‏شاءاللّه‏ این طور حرف‏هایمان، اثر مى‏کند این نفوذ کلمه امام که از قلبى پاک و چهره‏ى تابناک سرچشمه مى‏گیرد، خیلى این حرف‏ها را مى‏زنند، اثر ندارد، حاج آقاى ابراهیمى و عزیزانى که در مسجد خدمت مى‏کنند را خداوند حفظ ‏کند ، ما از همه تشکر مى‏کنیم.

من یک مطلبى شنیده‏ام که چند استان پیشنهاد داده‏اند به دولت براى هفته‏ى دولت بیش از یک میلیارد تومان براى برگزارى مراسم هفته دولت، نقل کرده‏اند، هزینه مى‏شود، بودجه مصرف مى‏شود، یک میلیارد و هشتصد هزار تومان؟! آن وقت براى مسجد، بودجه باز کنیم مسجد، مسجد مى‏شود براى فعالیت‏هاى فرهنگى در مساجد، در هفته جهانى، مساجد را معرفى کنیم، زنده کنیم، هر مشکل دارند در مسجد حل کنیم، و مساجد باید احیا شوند، مسجد باید مرکزى باشند همچنان گذشته که محل بسیجِ نیرو بود، این‏ها را دوباره به‏وجود بیاوریم، مسجدى باید آمر بالمعروف و ناهى از منکر باشد، سفارش لقمان به پسرش این بود که گفت: امر به معروف بکن و نهى از منکر بکن، در مصیبت هم صبر کن، ممکن است از نهى از منکر دشمن پیدا کنى، پاپوش درست کنند، باید صبور باشى، نهى از منکر کن، عواقبش را هم باید تحمل کنى، خدایا به تقصیر خودمان در پیشگاه تو اعتراف مى‏کنیم، از تو درخواست مى‏کنیم، خدایا به محمّد و آل محمّد ما را ببخش.

 

 



[1] .  و هرگونه مصیبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و خدا از بسیارى در مى‏گذرد؛ شوراء، آیه 30 .

[2]  . در حقیقت خدا حال قومى را تغییر نمى‏دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند؛ رعد، آیه 11 .

[3]  . و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند قطعا بر کسانى از آسمان و زمین برایشان مى‏گشودیم؛ اعراف، آیه 96 .