با درود بر شما حضار گرامى و علماى گرانقدرى که تشریف دارید و با تبریک به شما که در کشورتان به یُمن رهبرى امام و رهبر معظم انقلاب آیهاللّه خامنهاى، مساجد نقش واقعى خود را برعهده گرفتهاند.
درود ما از عراق، کشور امام حسین علیهالسلام و امام على علیهالسلام و کشور تمدنها بر شما باد، نخستین سرزمینى که دعوت اسلامى را مبارک شمرد، از جنوب عراق، از شهر ناصریه، همان شهرى که آیهاللّه سید محمّد سعید حقوبى در سال 1914 میلادى انقلاب به راه انداخت، از شهرى که حضرت على علیهالسلام چند روزى در سرراهشان به بصره، در آنجا اقامت گزیدند و تبرّک بخشیدند، به شما سلام و درود مىگوییم، به شما و کشور شما و شما عزیزان میهمان و به رهبرتان.
با توجه به آیاتى که در قرآن مجید در تجلیل از علما آمده است، در عین حال که مسؤولیت این گروه را بسیار بزرگ دانسته است، براى سلاطین و کسانى که در مقابل حرکت و ایمان مردم ایستادند، عذاب سختى را پیشبینى کرده است.
من از عراق خونین براى شما سخن مىگویم از عراقى که امروز وضع بسیار حساس دارد و از همه شما و دستاندرکارانى که از من دعوت کردهاند و این فرصت را به من دادهاند تا با شما صحبت کنم، تشکر مىکنم.
در اهمیت این سرزمین همین بس که حضرت على علیهالسلام، آن را براى اقامتش برگزید؛ امام على و امام جعفر صادق علیهماالسلامآنجا را سرزمین تعلیم قرار دادند و در جلسات درسشان حدود نهصد تا چهارهزار شاگرد تربیت کردند که جملگى از جعفر بن محمّد روایت مىکردند. ائمه معصومین، این کشور را براى زندگى و فعالیتهاى خود برگزیدند. ائمه بسیارى از مذاهب اسلامى در این سرزمین به تحصیل و زندگى پرداختند؛ شیخ توسى، شیخ مفید، سیدین شریفین نیز در اینجا بودند و در بسیارى از کنفراسهاى کشور، شاهد بودیم که بسیارى از شخصیتهاى برجسته اسلامى در این کشور زندگى کردند، درس خواندند و دانش فرا گرفتند و به هر حال نسبتى با این کشور داشته و دارند. من مىخواهم تا آنجا که فرصت اجازه مىدهد، به عنوان نمایندهاى از این سرزمین، براى شما صحبت کنم.
از جمله مسائل مطرح عقیده انسان است. این عقیده هم جنبههاى مثبت دارد و هم ممکن است داراى جنبههاى دشوار و آزمایشى باشد. عشق به اسلام از موقعى که خود پیغمبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم در صدر اسلام بود، در این سرزمین پدید آمد و به خصوص براساس آیه و حدیث ثقلین بر محبت پیروان به اهلبیت خود تأکید داشتند البته خطاب من به عراقى یا ایرانى نیست، بل به همه افرادى است که اسلام را پذیرفته و به آن عشق ورزیده و چه دشوارىهایى به جان خریدهاند. حتى حضرت امام حسین علیهالسلاموقتى حرکت خود را شروع کردند، علىرغم توصیههاى بسیار براى جلوگیرى از قیامشان به لحاظ آنکه مردم فقط ظاهر کار را مىدیدند، ولى امام حسین علیهالسلامتأکید کردند که من باید حتما قیام کنم حتى اگر تکهتکه شوم و این قیام نشان دهنده اوج ایمان امام به حرکت مردمى خود بودند.
عزیزان من! دشوارى و عوارض عشق به اهلبیت علیهمالسلام، همیشه گریبانگر عراقىها بوده است. از 1400 سال به این سو از طرف اموىها، عباسىها و به ویژه از طرف عثمانىهایى که این عوارض را بر ما تحمیل کردند.
در عهد اموىها بدبختى جامعه اسلامى شامل همه حکومتهاى اسلامى بود، ولى عراقىها بیش از همه دشوارى را تحمل کردند. زمان عباسیان که اوضاع بدتر شد، باز هم عراقىها سهمى عمده داشتند. در دوره عثمانىها کار به جایى رسید که حتى شهادت دادن یک فرد شیعه را در دادگاهها نمىپذیرفتند، در حالى که 65 تا 70 درصد مردم عراق از شیعیان بودند!!
پس از عثمانىها نیز، انگلیس وارد معرکه شد، که باز علماى شیعه سردمدار مبارزه با انگلیس شدند و مردم نیز همکارى و ایشان را وادار به خروج از کشور کردند که آنان همچنان کینهاى بسیار شدید به علماى نجف دارند. البته مبارزات علماى نجف بر صدر ایشان فراموش نشده است. ما در چندین دهه گذشته درگیر این مسائل بودهایم.
پس از آن، انگلیسىها نظام شاهنشاهى را در عراق مستقر و علماى مخالف خویش را عمدتا به ایران تبعید کردند؛ چون از این حیله بهره بردند، دست به دامن حزب بعث شدند! در این میان، میشل عفلق مسیحى که از جمله رهبران حزب بعث بود به حمایت پرداختند، او که در سال 1968 میلادى معاون رئیس جمهور بود مىگوید بعثىها نه با دست انگلیس بل با دست امریکا وارد معرکه شدند. بدینسان ما همچنان به پرداخت مالیات و عوارض ادامه مىدادیم.
در زمان حزب بعث هزاران تن از علما را تبعید یا زندانى کردند و بسیارى را کشتند که در صدر آنها آیهاللّه شهید محمّد باقر صدر بود که واقعا امت ما مدیون این شخصیت بزرگ است. شخصیتى که حرکتى بسیار بزرگ شروع کرد و راه زیادی در مسیر تحقق حکومت اسلامى و مبارزه با انحرافات پیمود.
این بدبختىها و دشوارىها فقط مختص شیعیان نبود، اکثریت جمعیت عراق در سختى بودند، اگر چه مخالفان اصلى حکومت، ایشان بودند، ولى همه مردم عراق با این مسئله درگیر بودند. یکى از علماى مسلمان را به نام «عبدالعزیز بدوى» که سنى هم بود، بعد از اعدام، تکهتکه کردند!! در سال 1970 میلادى یک میلیون شیعه، قربانى رژیم بعث شدند، این رژیم آن چنان خونخوار و سفّاک بود که فقط در یک عملیات، 180 هزار نفر کُرد را زنده به گور کرد. هنوز هم بعد از سالها گورهاى دسته جمعى یکى پس از دیگرى کشف مىشوند. این فجایع مختصرى از جنایات وى بود که همچنان ادامه دارد.
حرکت نظام فاشیست بعث برضد جهان عرب و همه مسلمانان و نیز جهان متمدن ادامه یافت و سرانجام به تحمیل جنگ برضد جمهورى اسلامى منجر شد که ما نخستین کسانى بودیم که دعوت امام را در دفاع از جمهورى اسلامى لبیک گفتیم و اکنون در خود ایران، آرامگاههایى براى شهداى ما تعبیه شده که در دفاع از جمهورى اسلامى برضد رژیم صدام به شهادت رسیدند.
در واقع رژیم صدام را همه مردم و علما به سقوط کشاندند. یعنى این خود مردم بودند، ولى امریکایىها نمىخواهند این را بپذیرند. اکنون نیز آنان مانع از محاکمه صدام مىشوند. مردم عراق براى سقوط رژیم صدام قربانىهاى فراوانى دادند، اما سرانجام موفق شدند تا او را به آنجایى که شاهدش هستید، بیندازند. انشاءاللّه محاکمه او هم تحقق خواهد یافت.
متأسفانه منافع برخى کشورها هم ایجاب مىکند که بگویند امریکا باعث سقوط صدام شده است، در حالى که چنین نیست! امریکا هرگز در پى سقوط صدام نبوده است. امریکا مىخواست مقدارى از گرفتارهاىهاى او را کم کند و کسى را جاى او بیاورد که بیشتر مردم او را قبول داشته باشند، علما هم هرگز صدام را قبول نداشتند، مردم و علما بودند که صدام را سرنگون کردند و تمام علما و از جمله شخص خود من و آیهاللّه سیستانى هرگز مقامات و شخصیتهاى برجسته امریکایى را به حضور نپذیرفتهایم و گفتیم که از طریق سازمان ملل باید مسائل را مطرح کنید، چون شما کشور ما را اشغال کردهاید، ولى اکنون کسانى بىاطلاع از مبارزات و میهن پرستى ما و مدعى مبارزه با امریکا و مقاومت برضد امریکا مىشوند، در حالى که امریکا، بىگناهان را به خاک و خون مىکشد.
ما از خون ترسى نداریم، اهل مبارزهایم، ولى از این ناخشنودیم که دوستان ما برخى اوقات چیزهایى را که باید تشخیص دهند، تشخیص نمىدهند، ظرف این دو سال، دهها و صدها تن از علما و شخصیتهاى علمى و مجاهد به خاک و خون افتادند. باید یادشان را گرامى داریم و از این قبیل حرکتها جلوگیرى کنیم.
آنچه اینک در عراق صورت مىگیرد، تروریسم حادى است که با اموال صدام و رسوبات حزب بعث صورت مىگیرد و مبارزان و علما و مردم بىگناه را هدف مىگیرد و به تروریسم کور خود ادامه مىدهد. براى نمونه آیهاللّه شهید حکیم است که در واقع از او فقط انگشترى ماند و تکهتکه شد. این حرکت اقدامى جنایتکارانه از طرف این مدعیان است که با پول صدام و عمل حزب بعث صورت گرفته است.
از جمهورى اسلامى ایران، از رهبرى آیهاللّه خامنهاى و از همه علما و مردم شریف ایران مىخواهم که این حرکت تروریستى را در عراق محکوم کنند، بیانیه بدهند. حرکت تروریستى محکوم است. ما اصلاً در عراق مقاومتى نداریم. یکى از امریکایىها مىگفت اگر یک امریکایى را مىکشند در مقابل یکصد عراقى کشته مىشوند. در نقاطى که
مردم بىگناه کشته مىشوند، باید محکوم شود. مردم باید بدانند چه توطئههایى در عراق شکل مىگیرد و بیگانگان چه اقداماتى صورت مىدهند.