نمایش صفحات

گزارش حجه‏الاسلام والمسلمین موسوى عبادى دبیر کمیسیون

بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم. بنده تشکر مى‏کنم از مسئولانى که این جلسات را برگزار مى‏کنند و امیدوارم که خداوند متعال توفیق بدهد که آثار مفید را در عمل و نتایج نهایى را در جامعه اسلامى به عینه مشاهده بکنیم.

هر قدمى که در راه مسجد برداشته شود یقینا هم در دنیا و هم در آخرت، خداوند متعال اجرش را خواهد داد ان‏شاءاللّه‏. روایتى از پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله دیدم که مى‏فرمایند: «هر روز ملکى ندا مى‏کند بر قبرها که حسرت چه چیزى را مى‏خورید؟ همه با هم مى‏گویند که: اهل مسجد که نماز مى‏خوانند ولى قدرش را نمى‏دانند که چه ثوابى دارد، اگر مى‏دانستند از مساجد بیرون نمى‏آمدند».

بحث ما در باره آسیب‏ها و چالش‏هاى مساجد است. از منابع و اطلاعاتى که در دسترسمان بود این موضوعات و سرفصل‏ها را انتخاب کردیم اما باز هم گمان مى‏کنم که در باره این موضوع خاص باید کار تحقیقاتى و میدانى بشود تا نتیجه بهترى داشته باشد.

فصل اوّل در باره مخاطبان مسجد است. در کشورهاى دیگر کلیساها در مراکزى با فضاهاى آنچنانى که هرچقدر وسائل نقلیه زیاد باشد باز هم جا براى پارک وجود دارد، مهد کودک براى بچه‏ها هست تا در آن بازى کنند، جاى دوچرخه سوارى هست، همه چیز هست، آن وقت در مساجد ما متأسفانه هیچ جایى براى خردسالان نیست، کسى که بچه‏اش را مى‏آورد و در بغلش گریه مى‏کند جایى نیست تا برود و بچه را ساکت کند، امام جماعت در حال نماز خواندن است و بچه‏ها هم گریه مى‏کنند. متأسفانه بسیار ضعیف و سنتى عمل مى‏کنیم، باید در مساجد جاهاى مخصوصى با اسباب بازى لازم وجود داشته باشد، در این گونه مساجد بچه‏ها چندین ساعت مى‏توانند مشغول باشند و مادرانشان هم به کلاس‏هاى مسجد برسند، براى امام جماعت هم مزاحمت ایجاد نمى‏کنند. این موارد بسیار مهم است.

در مساجد مى‏توانیم از همان خردسالان استفاده کنیم، مى‏توانیم به آنها قرآن یاد بدهیم، خردسالى که قرآن را حفظ کرد، وقتى بزرگ شد، از مسجد جدا نخواهد شد. در مورد کودکان و نوجوانان نیز همین طور است وقتى سنشان بالا مى‏رود به اقتضا و نیاز سنشان باید جایى در مساجد داشته باشند.

در مورد جوانان جاى بحث زیاد است، عواملى که جوان وقتى به سن بلوغ نزدیک مى‏شود مسیر تعیین کردن براى جوان خیلى مهم است، گاهى جوان مسجدى مى‏شود و گاهى جذب جاهاى دیگر مى‏شود، در آن سن هر کس که جذب شد، مدتها طول مى‏کشد که تغییر پیدا کند. کسى که مسجدى شد یقینا مسجدى خواهد ماند و اگر بى‏نماز شد دیگر به نماز برگرداندنش بسیار طول مى‏کشد.

خیلى از مسائل که ما مهم نمى‏دانیم، ممکن است موجب فرار جوان از مسجد بشود. خیلى معذرت مى‏خواهم ناچارم بگویم که حتى وضو گرفتن عالم ممکن است فرارى دهنده جوان باشد. عالمى که از لحاظ استحباب مى‏خواهد وضو بگیرد، باید رعایت حال دیگران را در موقع پاک کردن بینى خود بکند زیرا همین ممکن است جوانى را ناراحت بکند به‏طورى که دیگر به مسجد نیاید، مسئله‏اى که ما هیچ وقت فکرش را هم نمى‏کنیم!

موضوع دیگر تبلیغ نکردن است، من خودم تحقیق کردم در قم که مرکز کتاب فروشى‏هاى مذهبى ایران است، به اندازه تعداد انگشتان دست، کتاب در مورد مسجد ندیدم. البته هست منتها 200 الى 300 کتاب هست که اکثرا هم عربى هستند، یا کتاب‏هایى هستند در مورد مسجد فلان شهر یا مسجد فلان محله که از لحاظ معمارى و قدمت بحث شده است اما در مورد مسجد و آسیب‏ها و چالش‏هاى مساجد، راه‏هاى جذب به مسجد یا مسائلى که ما در اینجا مطرح کردیم، هیچ منبع و مأخذى پیدا نکردم. ولى خدا برکت بدهد به اینترنت که مقدارى اطلاعات از آن به دست آوردم، ماهنامه مساجد نیز انصافا اطلاعات مفید زیادى دارد از اولین تا آخرین جلدش را بررسى کردم، مدیریت‏هایى که تغییر پیدا کرده حتى در خود ماهنامه کاملاً درج شده است. گاهى به مطالب جالبى برمى‏خوریم، هر زمان مدیریت ضعیف بوده، موضوعات با مسجد فاصله پیدا کرده، خیلى فلسفى و عرفانى شده است یا وارد بحث‏هاى کلامى شده‏اند. و گاهى به مسائل روز پرداخته‏اند که از آن طرف قیمت به 900 تومان رسیده است، که اگر مسجدى بخواهد این را بخرد، قیمت بالایى است و این مضر براى تبلیغ است.

ما در بعضى موارد اصلاً تحقیق نکرده‏ایم، مثلاً در مورد ثواب مسجد، خود مسجد، فضیلت مسجد و کسانى که به مسجد مى‏آیند. خودشان مطلع هستند ولى آنهایى که مسجدى نیستند چکار کنند؟ آیا ما نباید در باره مسجد تحقیق بکنیم، تحقیق میدانى را باید در کلاس کامپیوتر، کلاس‏هاى گیم‏نت و کلاس‏هایى که اصلاً با مسجد ارتباطى ندارند، انجام دهیم؛ سؤال کنیم: چه چیزى باعث شده شما به مسجد نروید؟ یا چطورى مى‏شود که مسجدى بشوى؟ این آمارهاى میدانى را باید پیگیرى بکنیم و بتوانیم آنها را جذب کنیم و قسمتى از تبلیغ را به عهده رسانه‏ها واگذار کنیم که در بخش رسانه‏ها ان‏شاءاللّه‏ به آن مى‏پردازیم.

مطلب دیگر این که اگر جوان‏هاى الآن را مقایسه بکنیم با زمانى که بزرگان ما جوان بودند، مى‏بینیم از زمین تا آسمان فرق مى‏کنند، آن موقع در 300 سال میزان اطلاعات بشر دو برابر مى‏شد اما الآن در ظرف 3 سال دو برابر مى‏شود. الآن پیشرفت علم بشر در هر سال مساوى است با علمى که بشر از روز اول خلقت تاکنون به دست‏آورده است. الآن اطلاعات به صورت آزاد در اختیار جوانان است. جوان مى‏تواند همه چیز را ببیند، اینترنت دارد، ماهواره دارد، سى‏دى دارد، مد روز ماهواره را دارد، اما وقتى داخل مسجد مى‏شود برخورد ما با آنها چگونه است؟ موهایش را دم اسبى بسته بگوییم برو بیرون، نه. الآن در اعتکاف افرادى مى‏آیند که موهاى‏شان را دم اسبى بسته‏اند، ریش‏هاى آن‏چنانى و شکل‏هاى آن‏چنانى دارند ولى گریه مى‏کنند، خیلى‏ها طرد مى‏کنند که باعث مى‏شود جوان‏ها از مسجد دور شوند.

مطلب بعدى از فصل اول که مخاطبان مسجد بود، بانوان هستند. بانوان نیمى از جمعیت هستند. آمار جمعیت زنان در کل کشور دو میلیون کمتر از مردان است ولى به لحاظ نداشتن جایگاه در مسجد، بانوان از مسجد دور هستند. در مساجد ما زن‏ها را مى‏برند طبقه بالا خیلى‏ها نمى‏توانند بروند بالا، بچه دارند، بچه ممکن است از آن بالا بیفتد یا مثلاً حایض است، باید مکانى براى زنان حایض در نظر گرفت، باید گوشه‏اى از مسجد را حسینیه قرار دهند تا زن‏ها همیشه در مسجد حضور داشته باشد. همچنین خانم‏ها را با کلاس‏هاى گوناگون مى‏توان جذب کرد؛ زیرا در خانواده‏ها تأثیر مى‏گذارد و مى‏توانند بچه‏هاى‏شان را خوب تربیت کنند و آنان را مسجدى بکنند.

فصل دوم در مورد معمارى مسجد از لحاظ ظاهرى بود، موقعیت مسجد باید بهترین مکان شهر باشد. ثانیا موقعیت مسجد از لحاظ پراکندگى جمعیت خیلى در جذب مردم مهم است. مطلب دیگر این که بناى مسجد مناسب با وضع اقتصادى و فرهنگى مردم و متناسب با ساختمان‏هاى محل باشد. این درست است که بحث معمارى مهم است ولى اگر در منطقه‏اى خیلى سطح پایین مسجدى مثلاً 500 میلیونى بسازیم این با موقعیت آنجا سازگار نیست، معمارى و نکات معنوى معمارى همه جا به شکل ساده آن مى‏تواند باشد.

مطلب دیگر نوشتن دعاها روى در ورودى و خروجى است که این‏ها انسان را به یاد معنویت و یاد خدا مى‏اندازد. دیگر اینکه سعى کنند مسجد به صورت مستطیل و مربع باشد که اصلاً پله نداشته باشد زیرا در اتصال صفوف و دیدن امام جماعت در قیام و قعود تأثیر دارد. منبر حتى‏الامکان بین پرده زنانه و مردانه باشد که هم زنان اشراف داشته باشند هم مردان، چون خود دیدن واعظ و روحانى خیلى اثرگذار است. منبر باید نور کافى داشته باشد و پشت سر روحانى سایه نباشد. رنگ‏آمیزى منبر، سادگى منبر و ارتفاع منبر خیلى مهم است.

بخش دیگر در باره نور و سیستم صوتى است. سیستم صوتى از  جمله مواردى است که آزاردهنده است. سیستم صوتى مسجد فقط باید اذان را از بیرون پخش کند و در مراسم ختم و یا سایر مراسم اصلاً نباید بیرون پخش شود و فقط در داخل مسجد باشد، زیرا موجب اذیت و آزار مردم مى‏شود.

فصل سوم در باره رسانه‏ها و مساجد است. منبر یک روش سنتى است که 1400 سال است که به این روش سنتى عمل مى‏کنیم این درست که هیچ پدیده‏اى جاى منبر را نمى‏گیرد منتها مى‏توانیم از پدیده‏هاى نو در منبر استفاده کنیم مثلاً اشکال ندارد انسان با لب‏تاب و یا رایانه برود بالاى منبر و مطالبش را همان جا بگوید. مساجد ما مى‏توانند ماهواره بیاورند داخل مسجد ولى نظارت شده و با نظارت هیئت امنا و مدیریت مسجد، روحانى مسجد از بخش‏هاى علمى ماهواره استفاده بکند تا جوان‏هاى ما نیز منحرف نشوند. حال براى این که تنوعى بشود از نظریات دیگران استفاده مى‏کنیم.

در این جلسه حجت‏الاسلام شیران نیز بر لزوم مخاطب‏شناسى، خلاصه‏گویى، استفاده از آیات و روایات، استخاره نکردن بین دو نماز تأکید کردند و خواستار تذکر به صدا و سیما در ممانعت از پخش برنامه‏ها و سریال‏هاى مغایر با وقت نماز جماعت و منبر مساجد شدند و برخى از حاضران نکاتى را پیرامون موضوعات مطروحه بیان نمودند.