نمایش صفحات

حجه‏الاسلام والمسلمین رضایى بیرجندى، دبیر کمیته علمى همایش

بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم و صلى اللّه‏ على محمد و آله الطاهرین. ضمن تشکر و قدردانى از محضر سروران عزیز که قبول زحمت فرمودند.

همان‏گونه که مستحضر هستید براى کارهایى که صُورت مى‏گیرد زحمت زیادى کشیده مى‏شود تا یک سلسله همایش به این شکل برگزار شود، مخارج زیادى مى‏شود. نمایشگاه توانمندى‏هاى مساجد که امسال نیز به نحو خوبى برگزار شد مى‏طلبد که جمعى با هم فکر و تلاش کنند که کارها به سمت کاربردى شدن و عملى شدن پیش برود.

همانطور که دوستان شاهد بودند مقام معظم رهبرى، فرمودند: «سعى کنید کارهایتان نتایج عملى داشته باشد». و ما یقینا باید تلاش کنیم به سوى هرچه کاربردى شدن اندیشه‏هایى که ارائه مى‏شود و از این جلسات نهایت بهره‏بردارى را بکنیم.

در سال گذشته و دو سال قبل آن همین همایش‏ها برگزار شد. در کتاب «فروغ مسجد جلد 1 و 2» عصاره‏اى از اندیشه، اندیشه‏ورزان در باره مساجد آورده شده است که باید این کارها را انجام داد. همچنین شخصیت‏هاى بزرگى که صحبت کردند. مطالب بسیار مفیدى ارائه نمودند. یکى از ضعف‏ها آن است که در همه سلسله همایش‏ها، دوستان فرصت اظهار نظر پیدا نمى‏کنند این کمیسیون‏ها باید جایى باشد که کسانى که واقعا نظر مفیدى دارند بتوانند نظرشان را ابراز بکنند.

نکته دیگر این که ما از صاحب‏نظران در این کمیسیون‏ها استفاده کنیم و در واقع جهت‏گیرى بشود، که امیدواریم در نتایجى که بعدا ارایه مى‏شود به عنوان محصول همایش و به شخصیت‏ها داده مى‏شود فرهنگ‏سازى شود و مؤثر باشد.

امروز در خدمت آقاى مهندس نقره‏کار هستیم. نکته اساسى آن است که مسجد باید مرکز و محور شهرسازى اسلامى بشود تا به منزله روح جامعه اسلامى باشد. امروزه مساجدى ساخته مى‏شود که هیچ جاى آن به مسجد نمى‏خورد. همچنین در خدمت جناب آقاى مهندس مروت مشاور وزیر مسکن و شهرسازى در امور ساختمان و شهرسازى مذهبى هستیم که زحمات زیادى کشیدند از نقطه‏نظرات آنان استفاده مى‏کنیم.

 

 

گزارش جناب آقاى مهندس نقره‏کار دبیر کمیسیون معماری مساجد

بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم. درخصوص معمارى مساجد باید بگویم واقعا مساجد ما در طول تاریخ بسیار مظلوم واقع
شده‏اند و هم‏چنین بعد از پیروزى انقلاب به دلیل دیدگاه‏هایى که بوده مردمى ماندن مساجد و اینکه خود مردم اداره کنند و دولت دخالت نداشته باشد به این مظلومیت هنوز پاسخى داده نشده است، اگرچه در مواردى افرادى کمک کردند و این مظلومیت تاریخى مساجد را مقدارى جبران کرده است ولى حقیقتا مساجد ما از نظر ساختمان، از نظر معمارى از نظر
شهرسازى، به هیچ وجه در شأن مردم ما و در شأن تمدن ما، شهرسازى ما و معمارى ما نیست.

این عقب‏افتادگى دلایل متعددى دارد، علل سیاسى، اقتصادى و این‏ها را دوستان از قبل از انقلاب آگاهى دارند. دیدگاهى هم که باعث شده به آن مقدار که لازم است همت نشود، جنبه مردمى بودن است که یکى از وجوه بسیار بارز مراکز دینى ماست. این دو بعد را از هم جدا نمى‏کنند که یکى بحث ساختمان مساجد و یکى بحث مدیریت مساجد است.

ساختمان مساجد، آنچه که در تمام دنیا به عنوان سرانه فضاهاى مذهبى در تمام استانداردها و شهرسازى‏ها مطرح است، در تمام دنیا سرانه‏اى براى فضاى سبز مى‏گذارند سرانه‏اى براى فضاى آموزشى، بهداشتى مى‏گذارند و  دولت موظف است این حداقل‏ها را براى مردم تأمین کند به این ترتیب اصلاً دولت موظف است سرانه فضاهاى مذهبى را تأمین
کند. نه تنها دولت باید در آن قسمت کمک کند بلکه اصولاً یارانه باید بدهد، یعنى الآن در تمام دنیا در طول تاریخ به این گونه بوده که بهترین ساختمان‏ها و ماندگارترین ساختمان‏هایشان، حتى ارزشمندترین ساختمان‏هایشان، ساختمان مذهبى است.

ولى مساجد ما طورى است که دولت‏هاى قبل نه فقط کمک نکرده‏اند، بلکه مزاحمت هم ایجاد کرده‏اند. ساختمان مراکز مذهبى را هنوز تا به امروز در دانشکده‏هاى ما روى طراحى مسجد به طور خاص آموزش ندارند در حالى که واقعا کار، تخصصى است. اکثر معماران ما با معمارى مساجد اصلاً آشنا نیستند مگر خودشان با سلیقه و ذوق و همت خودشان مطالعاتى کرده باشند و اصولى را استخراج کرده باشند.

مساجد ما واقعا نیاز دارد که کمک دولتى در این جهت به صورت جدى بشود و مدیریتش هم در اختیار مسؤولین آن باشد که بتوانند ساختمان را اداره کنند، نکته‏اى کلى که در باره طراحى مساجد و نوع طراحى ساختمان مساجد که خیلى نقطه ضعف داریم، از نظر اقتصادى و ساختمان مسجد از نظر طراحى، زیربنا، نوع مصالح به کار رفته شده اشکالات
عمده‏اى داریم ولى به طور خاص از نظر هنر معمارى و از نظر استانداردهاى متداولى که امروز در دنیا به کار برده مى‏شود، متأسفانه استانداردها بسیار پایین است و مردم خودشان جمع مى‏شوند براى انجام دادن این‏گونه کارها و مهندس هم که پیدا مى‏کنند عموما معمارهاى تجربى بوده‏اند آنها نیز با استفاده از همان معیارها و مبانى معیارى قدیم نقشه‏اى براى این ساختمان‏ها تهیه مى‏کردند.

لذا قرار شد کمیته‏اى آیین‏نامه اداره امور مساجد را تهیه بکند و کمیته‏اى هم قرار شد با آقاى مهندس مروت باشد که ایشان از پیشکسوتان معمارى و شهرسازى کشور ما هستند. منتها در این چند ساله چه از لحاظ نظر و چه از نظر فنى کارهاى نسبتا خوبى شده است از جمله مقالاتى که در همین مرکز تهیه شده، تحقیقات خوبى هم وزارت مسکن با دانشگاه شهید بهشتى دانشکده معمارى انجام داده است که تحقیقات خوبى است. خصوصا در زمینه تأسیساتى براى مساجدى که در کل ایران ساخته مى‏شود. خلاصه آن را مى‏توانید تهیه کنید. ما هم از لحاظ نظرى تحقیقاتى براى وزارت مسکن کرده‏ایم به عنوان هویت اسلامى در معمارى که آن هم در حال چاپ است.

به‏طور خاص هم درخصوص مسجد دو تحقیق انجام داده‏ایم در دانشگاه علم و صنعت که تحقیقات معمارى داریم که در این زمینه کار مى‏شود یکى دیگر رابطه صورت و معنى در مسجد است یعنى مفاهیمى که شکل‏ها و فرم‏ها و صورت‏ها و نمادهایى که در مسجد سنتى ما در طول زمان چه حالا در خود خانه کعبه و مسجد النبى و سایر مساجد به کار برده شده است.

این‏ها تحلیل معنایى شده، با نگاه پدیدار شناسانه آن جنبه‏هاى مفهومى و آن جنبه‏هاى صورت معنى هم که بحث مشخصى است در هنر و در ادبیات ما هم بحث مى‏شود، همچنین تحقیقات دیگرى است به نام بررسى تطبیقى نیایشگاه‏ها.

از آنجایى که ما در بحث‏هاى‏مان رسیدیم به این که واقعا همان جورى که دوستان  فرض مى‏کنید معجزات ادبى قرآن را نگاه مى‏کنند یقین پیدا مى‏کنند که این شاهکار در واقع معجزه است همان جورى که از مفاهیم به این نتیجه مى‏رسند که معجزه است همان جورى که فرض بکنید پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آلهاُمّى بودند و در جامعه جاهل عرب زندگى مى‏کردند، این فرهنگ این معنا و این مفاهیم را و این کتاب را حاضر کردند اثبات مى‏شود که معجزه است. ما به عنوان معمار به عنوان کسى که با فرم و شکل و هندسه و این‏ها سر و کار دارد به این حقیقت واقعا مى‏توانیم برسیم که خانه کعبه، مسجد نبى خود این اصولى که در هنر ما به صورت مستقیم و غیرمستقیم وارد شده، واقعا به حد معجزه است. یعنى در مقایسه‏اى که نسبت به سایر معابد یا سایر هندسه‏ها بگیریم یک متخصص معمارى مى‏تواند معجزه بودن آن را تصدیق کند که اینها واقعا الهام غیبى است. این قواعد و اصول الهام گرفته است از این‏ها مى‏توانیم استنباط بکنیم این در واقع مدعى چنین درکى است در مقایسه‏اى که ما در فرهنگ معمارى خودمان از طراحى مساجد داریم در مقایسه با آنچه که در کلیساها است در معابد یونان و روم است نسبت به معابد قارى یا معابد برجى یا معابد گنبدى شرقى، هندى، چینى و آنها هست همچنین مفاهیمى رو ما پیگیرى کردیم.

البته این جلدش در باره مقایسه مسجد با معابد غربى است جلد دیگرى هم دارد که معابد شرقى است. این مقدمه است و ممکن است که خیلى اجرایى نباشد، منتها آنچه که به صورت عملى است یکى دو مطلب را من بگویم اولاً: همان جورى که عزیزان بهتر از من اشراف دارند که ما در فرهنگ اسلامى تجسّد نداریم آن جورى که مثلاً در غربى‏ها که صلیب براى آنها جنبه تقدس پیدا کرده و مقدس شده حتى به گردن‏شان آویزان مى‏کنند یا به صورت‏هاى دیگر استفاده مى‏کنند، ما در شکل و فرم طراحى هیچ تجسدى نداریم.

حدود 1400 الى 1500 سال و تا امروز حدود دوهزار سال طرح پلان کلیساها و فضاى کلیسا به صورت صلیب است. یعنى دو نوع کلیسا به صورت کلى داریم کلیساى مرکزى و کلیساى صلیبى که کلیساى طولى است پلان آن شکل صلیب است. شما هیچ گاه در هیج جاى اسلام نیامده که پلان کف مساجد حتما شکل خاصى داشته باشد و جور خاصى تمام شود. به هیچ وجه این‏گونه نیست، این‏ها مى‏شود تجسد که مترادف با بت‏پرستى مى‏شود. شیخ بهائى در این زمینه مى‏گوید:


من یار طلب کردم و او جلوه‏گه یار

 او خانه همى جوید و من صاحب خانه


مقصود من از کعبه بتخانه تویى تو

 مقصود تویى کعبه و بتخانه بهانه



براى ما شکل و صورت، سنگ، رنگ و این‏ها معیار نیست براى ما حقیقت انسانى، حقیقت عبادت، حقیقت کمال روحى انسان ملاک است. اما در عین حال این‏گونه هم نیست که هر لباسى مناسب هر شخصیتى، هر حال و هوایى و هر شرایطى باشد. مسجد و طراحى مسجد در واقع یک لباس براى مؤمن است، لباسى براى عبادت، لباسى براى موعظه، این لباس باید لباس متناسب باشد هر لباسى را نمى‏شود استفاده کرد.

از این جهت ظرافت‏هاى خاص مى‏خواهد که ما مسجد را چگونه تهیه کنیم؟ چگونه طراحى کنیم؟ نقشه آن چگونه باشد؟ حداقل در این جلسه‏اى که ما خدمتان هستیم به چند نکته کلى اشاره مى‏کنم. طراحى مسجد و معمارى مسجد بسیار با حساب و کتاب است ممکن است قدیمى‏ها یک کتاب هم، ننوشته باشند ولى مساجدشان داراى این ارزش‏ها و این اصالت‏ها است  امروز کاملاً احساس مى‏کنیم که عملاً به این ارزش‏ها رسیده‏اند و به این مفاهیم دست پیدا کرده‏اند مثلاً ما در بیت‏اللّه‏ الحرام در مناسک عبادى که در حج داریم دو تا نماد داریم که نظر ما نماد معمارانه است و اتفاقا اسامى آن کم و بیش با مسائل معمارى ما سنخیت دارد این دوتا نماد یکى خانه کعبه است که به آن مى‏گوییم بیت‏اللّه‏، یعنى خانه خدا، خانه یک عنصر معمارانه است! یکى دیگر جمرات سه گانه است. اگر این دو نوع را با هم مقایسه کنید درست دو نوع معمارى، دو نوع جهت‏گیرى درخصوص ساختمان سازى است.

در خانه کعبه اولاً این یک فضا است اصل بدنه و پوسته نماى بیرونى آن نیست، خانه است فضاى سرپوشیده، فضایى که انسان بتواند درباره عوارض طبیعى مصون باشد، ایجاد امنیت و آرامش مى‏کند. آن امنیت و آرامشى که ما از ایمان استنباط مى‏کنیم امنیت ظاهرى و مادى هم لازم است خانه یعنى فضاى محفوظ که به وسیله دیوارها محبوس مى‏شود و امنیت خاطر براى انسان ایجاد مى‏کند.

جمرات سه‏گانه سنگ‏هایى است که روى هم انباشته شده است به صورت یک نماد، به صورت مجسمه، آنجا دیگر قهرمان داستان آدم علیه‏السلام نیست. قهرمان داستان بت، است، انسان تماشاچى شده، انسان باید آنجا بایستد و آن را تماشا کند، آن خودش را به نمایش گذاشته است در حالى که در خانه کعبه خود چیزى نیست بل یک پوسته است اصل آن فضاى داخلى آن است که انسان کامل در آن متولد مى‏شود و یا آن مفاهیم عالى که از آن استنباط مى‏شود، آنجا اصل انسان است. در جاى دیگر اصل آن ساختمان است.

در معمارى هم دو اصل اساسى داریم وقتى ما اساس را بر خود انسان و نیازهاى انسان، حالا چه نیازهاى مادى و چه نیازهاى روحى انسان بنا کنیم، ما فضا را نباید براى تفاخر و خودنمایى و یا سنگ گرانیت به کار ببریم، مناره را بلند بسازیم، وقتى اینها بشود،  خودش بت مى‏شود وقتى خود بدنه مطرح شد، نما شد، اصل شد این‏ها مى‏شود بت، کسى که
دنبال ظاهر است دچار بت‏پرستى است کسى که درپى معناست دچار بت‏پرستى نمى‏شود و خود بدنه براى او بت نمى‏شود. ولى آنجا معنا و مفهوم است، این یک نکته، نکته دیگر این که ابزار ادراکى انسان تمام این بحث‏هایى که داریم براى رسیدن انسان به کمال است، ابزار ادراک انسان یکى حس است و یکى عقل است و یکى دل است. بزرگان ما مى‏گویند، این فضاى مساجد، چه خانه کعبه باشد چه مسجدالنبى ادراکات انسان اول حواس پنج‏گانه است که با حیوان مشترک است و انسان در ارتباط با علم طبیعت و مادیات از این حواسش استفاده مى‏کند. این وجه مشترک با حیوان و انسان از جایى شروع مى‏شود که عقل شروع مى‏شود، این که خواب زشت و زیبا مطرح مى‏شود و تمرکز روحى براى حضور قلب در عبادت، مسجد در واقع یا همان خانه کعبه یا مسجد نبى، یک مکعب نساخته‏اند که ارتفاع آن قد طول و عرض آن انسان باشد، تا در طبیعت و یا تا در بازار است حواسش چشمش و گوشش در واقع دارد از طبیعت استفاده مى‏کند ولى وقتى ما وارد مسجد مى‏شویم وارد تکامل مى‏شویم باید فضایى ایجاد شود که تمرکز فکرى و روحى داشته باشیم. بنابراین فضاى داخلى مسجد باید آرامشى ایجاد بکند و ما احکامش را داریم که نقاشى نباید باشد، مجسمه جاندار نباید باشد تا آدمى بتواند حواسش را کلاً جمع خالق کند. نقاشى نمى‏کنند زیرا انسان را سرگرم مى‏کند که این صحنه کجا بوده است؟ اینجا انسان فاعل نیست بل تماشاچى است. مثلاً جنگلى است در آن قدم مى‏زنیم و زیبایى‏هاى طبیعت را در آن مى‏نگریم. این که در مساجد ما گفته‏اند عکس نزنید، نقاشى نکنید براى این است که اگر انسان به این‏ها توجه کند از عبادت غافل مى‏شود، ما دو عبادت اصلى داریم. یکى موعظه است که عقل انسان را باور مى‏کند. براى موعظه باید تمام توجه به خطیب باشد تا بتواند تفکر و اندیشه‏اش بارور بشود و براى عبادت دیگر اصلاً شما باید ذهن و حضور قلب داشته باشید و اطرافتان جاذبه‏هایى که شما را به آن جلب کند، نباید باشد. اینجا وحدت فضایى باید داشته باشید، چون به وحدت برسید و در درون خود احساس وحدت بکنید، تمرکز روحى و وحدت حضورى پیدا کنید و از درون حضور قلب پیدا کنید. بنابراین فضاهاى ما و مساجد باید که وحدت داشته باشد، ساده و همانند باشد. انواع رنگ‏هاى تند و عجیب و غریب، انواع و اقسام شکل‏ها به هیچ وجه نباید استفاده بشود. از نظر نقشه، مثلاً در تمام شکل‏هاى منظم مربع هست. دایره و مستطیل و مثلث داریم، ولى در تمام این‏ها شکل‏هاى نامنظم (که متأسفانه کلیساهاى ما را به شکل نامنظم موجى و غیره درست مى‏کنند) هیچ شکلى مناسب‏تر از مربع براى تمرکز و سکوت نیست به سبب این که اولاً تمام مربع که چهار جهت دارد، انسان هم چهار جهت دارد هیچ‏گونه کششى براى انسان ایجاد نمى‏کند، زورخانه‏ها را گرد درست مى‏کنند که انسان حالت چرخشى داشته باشد. مستطیل در جهت طول انبساط دارد، هر یک از این شکل‏هاى نامنظم حواس انسان را پرت مى‏کند، ولى در مربع و چهار ضلع آن یک شکل است و هیچ جاذبه شکلى نداریم. بنابراین آنجا کاملاً انسان ساکن مى‏شود سکون حواس پنج‏گانه بهترین شرایط را براى سکون فراهم مى‏کند، این است که هنوز متأسفانه کسانى که مى‏آیند مسجد بسازند هنوز دوستان ما نمى‏دانند که مسجدالاقصى با ساختمان قدس تفاوت دارد هنوز در قم مصلى را به صورت هشت ضلعى مى‏سازند،  هشت ضلعى زیارتگاه است آنجا یک سرى سفره‏هایى است که براى زیارت دور آن مى‏گشتند. به این علت هشت ضلعى ساخته‏اند که بیایند دور بگردند. اما مسجدالاقصى خودش مربع است یعنى هسته اصلى مربع است. البته در طول و عرض و شبستان‏ها به صورت‏هاى مختلف بزرگ و کوچک مى‏شوند منتها نکته مهم این است که تمرکز آفرین، درون‏گرا و آرامش‏بخش باشد که ویژگى‏هایش ذکر نمى‏کنیم.

مهم این است که بدانیم این‏گونه نیست که طراحى مساجد بدون حساب و کتاب باشد؛ به سبب این که ما تکّثر داریم و مفاهیم ما به اشکال گوناگون ظهور و بروز پیدا مى‏کند، حسن مکتب ماست که دو مسجد ما مشابه هم نیست، اما در عین حال ضوابط و قواعدى دارد که بسیار حساب شده و دقیق است و متأسفانه امروز در دانشگاه‏هاى ما درس نمى‏دهند. مهندسانى که شما انتخاب مى‏کنید، اگر وارد نباشند مواردى را طراحى مى‏کنند که هیچ سنخیتى با اصول فرهنگى ما ندارد.

 

 

سخنان جناب آقاى مهندس مروت

بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم. از صحبت‏هاى تمام عزیزان و همکاران و همچنین از برپایى این همایش‏ها و کمیسیون‏هاى جنبى تشکر مى‏کنم.  ما مصوبه‏اى از هیئت وزیران داریم که در سال 76 تصویب شده و قطعا نسخه‏اى از آن به سازمان‏هاى مرتبط داده شده است و موظف شده‏اند که کارهایى در مورد مساجد انجام دهند و اخیرا هم ستاد اقامه نماز که انصافا خیلى خوب فعال شده است روى همین مصوبات هیئت وزیران کار کرد و تجدیدنظرهایى نیز روى آن صورت داد ولى متأسفانه دکتر عارفان گفتند چون به پایان وقت دولت رسیده‏ایم، بعید است که ما این را بدهیم به دولت و بتوانیم آن دیدگاه‏ها را در آن احیا کنیم. بنده تصور مى‏کنم که آن مصوبه‏ها و هم اصلاحاتش در دولت جدید به تصویب برسد.  خوشبختانه در سال 79 تحقیقات دیگرى هم در وزارت مسکن و شهرسازى انجام شده است و نزدیک به چهل موضوع در باره معمارى مساجد و اصول و ضوابط طراحى مساجد و هویت معمارى و شهرسازى اسلامى توسط مهندس نقره‏کار در حال تهیه است. ان‏شاءاللّه‏ این مطالعات و زحمات به صورت مصوبه در بیاید و این ضوابط در شوراى‏عالى شهرسازى و معمارى وزارت مسکن تصویب بشود که شکل قانونى به خود بگیرد و قابلیت اجرا پیدا کند.

به نظر من ما باید شرحى بنویسیم که وقتى دولت جمهورى اسلامى در برنامه سوم و چهارم توسعه مساجد را به عنوان محور معرفى مى‏کند، فقط از لحاظ کاربردى که نیست همه مسائل جنبى که شما به آن اشاره کردید بر مسجد مترتب است. منتها دستگاه‏هاى مربوط باید بنشینند این‏ها را روشن کنند و به صورت آیین‏نامه در آورند و این‏ها را ببرند به تصویب برسانند و به جریان بگذارند مقصود این است که زمینه‏هاى آن فراهم است و باید روى این‏ها کار شود.

دستگاه‏هایى که باید کار کنند اگر بتوانند مسؤولیت‏ها را توزیع کنند، نمایندگان محترم روحانیت، سازمان اوقاف، سازمان تبلیغات اسلامى، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، استاندارى، شهردارى جمعا هشت دستگاهى هستند که موظف‏اند بحث محوریت مسجد را که در قانون توسعه جزو رئوس کلى است، اجرا کنند.

اشاره کنم به صحبت یکى از برادران که در زمینه مسجد روستا داشتند، در یکى از تبصره‏هاى همان قانون توسعه سوم آمده است که در روستاهایى که پنجاه درصد هزینه مسجد را مردم تأمین بکنند پنجاه درصد دیگر توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامى پرداخت مى‏شود منتها وقتى ما پى‏گیرى کردیم خود بنیاد هم خبر چندانى از این موضوع نداشت. براى این که دستگاه‏ها یک سرى وظایفى بر عهده‏شان گذاشته مى‏شود ولى اینها در جریان آن نیستند، دستگاه‏هایى باید باشند که پى‏گیر این موضوع باشند. به قول آقایان دو نکته در جمهورى اسلامى اصل است: یکى هماهنگى و یکى پى‏گیرى، اگر ما این دو نکته را رعایت کنیم، شاید به نتیجه‏اى برسیم.

براى من بسیار جالب بود که شنیدم در حوزه علمیه قم درسى گذاشته‏اند براى روحانیون به عنوان مفاهیم مسجد و معمارى مسجد تا امام جماعتى که در مسجد است، حداقل الفباى معمارى را بداند و با معمارى مسجد آشنا باشد این امر بسیار مهم است.

کتاب مساجد وزارت مسکن و شهرسازى که طبعا سه موضوع کلى دارد، یکى مساجد ساخته شده به همت سازمان ملى زمین و مسکن و مساجد ساخته شده و مرمت شده به همت شرکت عمران و به‏سازى وزارت مسکن، این کتاب قرار است در حدود دویست نسخه چاپ بشود که بخشى از آن را به مساجد معاصر و مساجد سنتى اختصاص داده است. این کتاب براى جوان‏هاى طراح ما که تازه طراحى را شروع کرده‏اند تا حدودى راهنماست. من پیشنهاد مى‏کنم که امور مساجد بیاید یک هزار نسخه اضافه کند و بخشى از هزینه را بدهد و این یک‏هزار نسخه را بین جاهایى که مى‏داند، توزیع کند این کار بسیار شایسته است و این سرمایه گذارى ارزش دارد.

مطلب دیگر این که من چند دانشجو را تشویق کردم که پایان‏نامه خود را در باره مسجد بنویسند و انصافا هم جزوه‏هاى مناسبى تهیه کردند و اگر امور مساجد بخشى از هزینه‏هاى این دانشجویان را تقبّل کند این پایان‏نامه‏ها بسیار مؤثر خواهد بود و منبع تحقیقاتى ارزشمندى محسوب خواهد شد.

بحثى هم در باره هیئت امناها بود که مى‏گفتند اگر ما این‏ها را به شکلى تربیت بکنیم که هیئت امناهاى کشور به شکلى به هم مرتبط بشوند و به آنها جهت داده بشود، چون بسیارى از آنها نمى‏دانند در این مساجد چه باید بکنند، جا دارد که ما بتوانیم یک راهنما براى این هیئت‏ها باشیم تا بارى هم از روى دوش امام جماعت مسجد برداشته بشود. هیئت امناها اگر درست ارشاد و راهنمایى شوند و جزوه‏هایى هم براى آنها تهیه بشود، در کل کشور، قطعا در ارتقاى مدیریت مساجد تأثیرگذار خواهد بود.