حجهالاسلام والمسلمین رضایى بیرجندى، دبیر کمیته علمى همایش
بسم اللّه الرحمن الرحیم و صلى اللّه على محمد و آله الطاهرین. ضمن تشکر و قدردانى از محضر سروران عزیز که قبول زحمت فرمودند.
همانگونه که مستحضر هستید براى کارهایى که صُورت مىگیرد زحمت زیادى کشیده مىشود تا یک سلسله همایش به این شکل برگزار شود، مخارج زیادى مىشود. نمایشگاه توانمندىهاى مساجد که امسال نیز به نحو خوبى برگزار شد مىطلبد که جمعى با هم فکر و تلاش کنند که کارها به سمت کاربردى شدن و عملى شدن پیش برود.
همانطور که دوستان شاهد بودند مقام معظم رهبرى، فرمودند: «سعى کنید کارهایتان نتایج عملى داشته باشد». و ما یقینا باید تلاش کنیم به سوى هرچه کاربردى شدن اندیشههایى که ارائه مىشود و از این جلسات نهایت بهرهبردارى را بکنیم.
در سال گذشته و دو سال قبل آن همین همایشها برگزار شد. در کتاب «فروغ مسجد جلد 1 و 2» عصارهاى از اندیشه، اندیشهورزان در باره مساجد آورده شده است که باید این کارها را انجام داد. همچنین شخصیتهاى بزرگى که صحبت کردند. مطالب بسیار مفیدى ارائه نمودند. یکى از ضعفها آن است که در همه سلسله همایشها، دوستان فرصت اظهار نظر پیدا نمىکنند این کمیسیونها باید جایى باشد که کسانى که واقعا نظر مفیدى دارند بتوانند نظرشان را ابراز بکنند.
نکته دیگر این که ما از صاحبنظران در این کمیسیونها استفاده کنیم و در واقع جهتگیرى بشود، که امیدواریم در نتایجى که بعدا ارایه مىشود به عنوان محصول همایش و به شخصیتها داده مىشود فرهنگسازى شود و مؤثر باشد.
امروز در خدمت آقاى مهندس نقرهکار هستیم. نکته اساسى آن است که مسجد باید مرکز و محور شهرسازى اسلامى بشود تا به منزله روح جامعه اسلامى باشد. امروزه مساجدى ساخته مىشود که هیچ جاى آن به مسجد نمىخورد. همچنین در خدمت جناب آقاى مهندس مروت مشاور وزیر مسکن و شهرسازى در امور ساختمان و شهرسازى مذهبى هستیم که زحمات زیادى کشیدند از نقطهنظرات آنان استفاده مىکنیم.
گزارش جناب آقاى مهندس نقرهکار دبیر کمیسیون معماری مساجد
بسم اللّه الرحمن الرحیم. درخصوص معمارى مساجد باید بگویم واقعا مساجد ما در طول تاریخ بسیار مظلوم واقع
شدهاند و همچنین بعد از پیروزى انقلاب به دلیل دیدگاههایى که بوده مردمى ماندن مساجد و اینکه خود مردم اداره کنند و دولت دخالت نداشته باشد به این مظلومیت هنوز پاسخى داده نشده است، اگرچه در مواردى افرادى کمک کردند و این مظلومیت تاریخى مساجد را مقدارى جبران کرده است ولى حقیقتا مساجد ما از نظر ساختمان، از نظر معمارى از نظر
شهرسازى، به هیچ وجه در شأن مردم ما و در شأن تمدن ما، شهرسازى ما و معمارى ما نیست.
این عقبافتادگى دلایل متعددى دارد، علل سیاسى، اقتصادى و اینها را دوستان از قبل از انقلاب آگاهى دارند. دیدگاهى هم که باعث شده به آن مقدار که لازم است همت نشود، جنبه مردمى بودن است که یکى از وجوه بسیار بارز مراکز دینى ماست. این دو بعد را از هم جدا نمىکنند که یکى بحث ساختمان مساجد و یکى بحث مدیریت مساجد است.
ساختمان مساجد، آنچه که در تمام دنیا به عنوان سرانه فضاهاى مذهبى در تمام استانداردها و شهرسازىها مطرح است، در تمام دنیا سرانهاى براى فضاى سبز مىگذارند سرانهاى براى فضاى آموزشى، بهداشتى مىگذارند و دولت موظف است این حداقلها را براى مردم تأمین کند به این ترتیب اصلاً دولت موظف است سرانه فضاهاى مذهبى را تأمین
کند. نه تنها دولت باید در آن قسمت کمک کند بلکه اصولاً یارانه باید بدهد، یعنى الآن در تمام دنیا در طول تاریخ به این گونه بوده که بهترین ساختمانها و ماندگارترین ساختمانهایشان، حتى ارزشمندترین ساختمانهایشان، ساختمان مذهبى است.
ولى مساجد ما طورى است که دولتهاى قبل نه فقط کمک نکردهاند، بلکه مزاحمت هم ایجاد کردهاند. ساختمان مراکز مذهبى را هنوز تا به امروز در دانشکدههاى ما روى طراحى مسجد به طور خاص آموزش ندارند در حالى که واقعا کار، تخصصى است. اکثر معماران ما با معمارى مساجد اصلاً آشنا نیستند مگر خودشان با سلیقه و ذوق و همت خودشان مطالعاتى کرده باشند و اصولى را استخراج کرده باشند.
مساجد ما واقعا نیاز دارد که کمک دولتى در این جهت به صورت جدى بشود و مدیریتش هم در اختیار مسؤولین آن باشد که بتوانند ساختمان را اداره کنند، نکتهاى کلى که در باره طراحى مساجد و نوع طراحى ساختمان مساجد که خیلى نقطه ضعف داریم، از نظر اقتصادى و ساختمان مسجد از نظر طراحى، زیربنا، نوع مصالح به کار رفته شده اشکالات
عمدهاى داریم ولى به طور خاص از نظر هنر معمارى و از نظر استانداردهاى متداولى که امروز در دنیا به کار برده مىشود، متأسفانه استانداردها بسیار پایین است و مردم خودشان جمع مىشوند براى انجام دادن اینگونه کارها و مهندس هم که پیدا مىکنند عموما معمارهاى تجربى بودهاند آنها نیز با استفاده از همان معیارها و مبانى معیارى قدیم نقشهاى براى این ساختمانها تهیه مىکردند.
لذا قرار شد کمیتهاى آییننامه اداره امور مساجد را تهیه بکند و کمیتهاى هم قرار شد با آقاى مهندس مروت باشد که ایشان از پیشکسوتان معمارى و شهرسازى کشور ما هستند. منتها در این چند ساله چه از لحاظ نظر و چه از نظر فنى کارهاى نسبتا خوبى شده است از جمله مقالاتى که در همین مرکز تهیه شده، تحقیقات خوبى هم وزارت مسکن با دانشگاه شهید بهشتى دانشکده معمارى انجام داده است که تحقیقات خوبى است. خصوصا در زمینه تأسیساتى براى مساجدى که در کل ایران ساخته مىشود. خلاصه آن را مىتوانید تهیه کنید. ما هم از لحاظ نظرى تحقیقاتى براى وزارت مسکن کردهایم به عنوان هویت اسلامى در معمارى که آن هم در حال چاپ است.
بهطور خاص هم درخصوص مسجد دو تحقیق انجام دادهایم در دانشگاه علم و صنعت که تحقیقات معمارى داریم که در این زمینه کار مىشود یکى دیگر رابطه صورت و معنى در مسجد است یعنى مفاهیمى که شکلها و فرمها و صورتها و نمادهایى که در مسجد سنتى ما در طول زمان چه حالا در خود خانه کعبه و مسجد النبى و سایر مساجد به کار برده شده است.
اینها تحلیل معنایى شده، با نگاه پدیدار شناسانه آن جنبههاى مفهومى و آن جنبههاى صورت معنى هم که بحث مشخصى است در هنر و در ادبیات ما هم بحث مىشود، همچنین تحقیقات دیگرى است به نام بررسى تطبیقى نیایشگاهها.
از آنجایى که ما در بحثهاىمان رسیدیم به این که واقعا همان جورى که دوستان فرض مىکنید معجزات ادبى قرآن را نگاه مىکنند یقین پیدا مىکنند که این شاهکار در واقع معجزه است همان جورى که از مفاهیم به این نتیجه مىرسند که معجزه است همان جورى که فرض بکنید پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآلهاُمّى بودند و در جامعه جاهل عرب زندگى مىکردند، این فرهنگ این معنا و این مفاهیم را و این کتاب را حاضر کردند اثبات مىشود که معجزه است. ما به عنوان معمار به عنوان کسى که با فرم و شکل و هندسه و اینها سر و کار دارد به این حقیقت واقعا مىتوانیم برسیم که خانه کعبه، مسجد نبى خود این اصولى که در هنر ما به صورت مستقیم و غیرمستقیم وارد شده، واقعا به حد معجزه است. یعنى در مقایسهاى که نسبت به سایر معابد یا سایر هندسهها بگیریم یک متخصص معمارى مىتواند معجزه بودن آن را تصدیق کند که اینها واقعا الهام غیبى است. این قواعد و اصول الهام گرفته است از اینها مىتوانیم استنباط بکنیم این در واقع مدعى چنین درکى است در مقایسهاى که ما در فرهنگ معمارى خودمان از طراحى مساجد داریم در مقایسه با آنچه که در کلیساها است در معابد یونان و روم است نسبت به معابد قارى یا معابد برجى یا معابد گنبدى شرقى، هندى، چینى و آنها هست همچنین مفاهیمى رو ما پیگیرى کردیم.
البته این جلدش در باره مقایسه مسجد با معابد غربى است جلد دیگرى هم دارد که معابد شرقى است. این مقدمه است و ممکن است که خیلى اجرایى نباشد، منتها آنچه که به صورت عملى است یکى دو مطلب را من بگویم اولاً: همان جورى که عزیزان بهتر از من اشراف دارند که ما در فرهنگ اسلامى تجسّد نداریم آن جورى که مثلاً در غربىها که صلیب براى آنها جنبه تقدس پیدا کرده و مقدس شده حتى به گردنشان آویزان مىکنند یا به صورتهاى دیگر استفاده مىکنند، ما در شکل و فرم طراحى هیچ تجسدى نداریم.
حدود 1400 الى 1500 سال و تا امروز حدود دوهزار سال طرح پلان کلیساها و فضاى کلیسا به صورت صلیب است. یعنى دو نوع کلیسا به صورت کلى داریم کلیساى مرکزى و کلیساى صلیبى که کلیساى طولى است پلان آن شکل صلیب است. شما هیچ گاه در هیج جاى اسلام نیامده که پلان کف مساجد حتما شکل خاصى داشته باشد و جور خاصى تمام شود. به هیچ وجه اینگونه نیست، اینها مىشود تجسد که مترادف با بتپرستى مىشود. شیخ بهائى در این زمینه مىگوید:
من یار طلب کردم و او جلوهگه یار
او خانه همى جوید و من صاحب خانه
مقصود من از کعبه بتخانه تویى تو
مقصود تویى کعبه و بتخانه بهانه
براى ما شکل و صورت، سنگ، رنگ و اینها معیار نیست براى ما حقیقت انسانى، حقیقت عبادت، حقیقت کمال روحى انسان ملاک است. اما در عین حال اینگونه هم نیست که هر لباسى مناسب هر شخصیتى، هر حال و هوایى و هر شرایطى باشد. مسجد و طراحى مسجد در واقع یک لباس براى مؤمن است، لباسى براى عبادت، لباسى براى موعظه، این لباس باید لباس متناسب باشد هر لباسى را نمىشود استفاده کرد.
از این جهت ظرافتهاى خاص مىخواهد که ما مسجد را چگونه تهیه کنیم؟ چگونه طراحى کنیم؟ نقشه آن چگونه باشد؟ حداقل در این جلسهاى که ما خدمتان هستیم به چند نکته کلى اشاره مىکنم. طراحى مسجد و معمارى مسجد بسیار با حساب و کتاب است ممکن است قدیمىها یک کتاب هم، ننوشته باشند ولى مساجدشان داراى این ارزشها و این اصالتها است امروز کاملاً احساس مىکنیم که عملاً به این ارزشها رسیدهاند و به این مفاهیم دست پیدا کردهاند مثلاً ما در بیتاللّه الحرام در مناسک عبادى که در حج داریم دو تا نماد داریم که نظر ما نماد معمارانه است و اتفاقا اسامى آن کم و بیش با مسائل معمارى ما سنخیت دارد این دوتا نماد یکى خانه کعبه است که به آن مىگوییم بیتاللّه، یعنى خانه خدا، خانه یک عنصر معمارانه است! یکى دیگر جمرات سه گانه است. اگر این دو نوع را با هم مقایسه کنید درست دو نوع معمارى، دو نوع جهتگیرى درخصوص ساختمان سازى است.
در خانه کعبه اولاً این یک فضا است اصل بدنه و پوسته نماى بیرونى آن نیست، خانه است فضاى سرپوشیده، فضایى که انسان بتواند درباره عوارض طبیعى مصون باشد، ایجاد امنیت و آرامش مىکند. آن امنیت و آرامشى که ما از ایمان استنباط مىکنیم امنیت ظاهرى و مادى هم لازم است خانه یعنى فضاى محفوظ که به وسیله دیوارها محبوس مىشود و امنیت خاطر براى انسان ایجاد مىکند.
جمرات سهگانه سنگهایى است که روى هم انباشته شده است به صورت یک نماد، به صورت مجسمه، آنجا دیگر قهرمان داستان آدم علیهالسلام نیست. قهرمان داستان بت، است، انسان تماشاچى شده، انسان باید آنجا بایستد و آن را تماشا کند، آن خودش را به نمایش گذاشته است در حالى که در خانه کعبه خود چیزى نیست بل یک پوسته است اصل آن فضاى داخلى آن است که انسان کامل در آن متولد مىشود و یا آن مفاهیم عالى که از آن استنباط مىشود، آنجا اصل انسان است. در جاى دیگر اصل آن ساختمان است.
در معمارى هم دو اصل اساسى داریم وقتى ما اساس را بر خود انسان و نیازهاى انسان، حالا چه نیازهاى مادى و چه نیازهاى روحى انسان بنا کنیم، ما فضا را نباید براى تفاخر و خودنمایى و یا سنگ گرانیت به کار ببریم، مناره را بلند بسازیم، وقتى اینها بشود، خودش بت مىشود وقتى خود بدنه مطرح شد، نما شد، اصل شد اینها مىشود بت، کسى که
دنبال ظاهر است دچار بتپرستى است کسى که درپى معناست دچار بتپرستى نمىشود و خود بدنه براى او بت نمىشود. ولى آنجا معنا و مفهوم است، این یک نکته، نکته دیگر این که ابزار ادراکى انسان تمام این بحثهایى که داریم براى رسیدن انسان به کمال است، ابزار ادراک انسان یکى حس است و یکى عقل است و یکى دل است. بزرگان ما مىگویند، این فضاى مساجد، چه خانه کعبه باشد چه مسجدالنبى ادراکات انسان اول حواس پنجگانه است که با حیوان مشترک است و انسان در ارتباط با علم طبیعت و مادیات از این حواسش استفاده مىکند. این وجه مشترک با حیوان و انسان از جایى شروع مىشود که عقل شروع مىشود، این که خواب زشت و زیبا مطرح مىشود و تمرکز روحى براى حضور قلب در عبادت، مسجد در واقع یا همان خانه کعبه یا مسجد نبى، یک مکعب نساختهاند که ارتفاع آن قد طول و عرض آن انسان باشد، تا در طبیعت و یا تا در بازار است حواسش چشمش و گوشش در واقع دارد از طبیعت استفاده مىکند ولى وقتى ما وارد مسجد مىشویم وارد تکامل مىشویم باید فضایى ایجاد شود که تمرکز فکرى و روحى داشته باشیم. بنابراین فضاى داخلى مسجد باید آرامشى ایجاد بکند و ما احکامش را داریم که نقاشى نباید باشد، مجسمه جاندار نباید باشد تا آدمى بتواند حواسش را کلاً جمع خالق کند. نقاشى نمىکنند زیرا انسان را سرگرم مىکند که این صحنه کجا بوده است؟ اینجا انسان فاعل نیست بل تماشاچى است. مثلاً جنگلى است در آن قدم مىزنیم و زیبایىهاى طبیعت را در آن مىنگریم. این که در مساجد ما گفتهاند عکس نزنید، نقاشى نکنید براى این است که اگر انسان به اینها توجه کند از عبادت غافل مىشود، ما دو عبادت اصلى داریم. یکى موعظه است که عقل انسان را باور مىکند. براى موعظه باید تمام توجه به خطیب باشد تا بتواند تفکر و اندیشهاش بارور بشود و براى عبادت دیگر اصلاً شما باید ذهن و حضور قلب داشته باشید و اطرافتان جاذبههایى که شما را به آن جلب کند، نباید باشد. اینجا وحدت فضایى باید داشته باشید، چون به وحدت برسید و در درون خود احساس وحدت بکنید، تمرکز روحى و وحدت حضورى پیدا کنید و از درون حضور قلب پیدا کنید. بنابراین فضاهاى ما و مساجد باید که وحدت داشته باشد، ساده و همانند باشد. انواع رنگهاى تند و عجیب و غریب، انواع و اقسام شکلها به هیچ وجه نباید استفاده بشود. از نظر نقشه، مثلاً در تمام شکلهاى منظم مربع هست. دایره و مستطیل و مثلث داریم، ولى در تمام اینها شکلهاى نامنظم (که متأسفانه کلیساهاى ما را به شکل نامنظم موجى و غیره درست مىکنند) هیچ شکلى مناسبتر از مربع براى تمرکز و سکوت نیست به سبب این که اولاً تمام مربع که چهار جهت دارد، انسان هم چهار جهت دارد هیچگونه کششى براى انسان ایجاد نمىکند، زورخانهها را گرد درست مىکنند که انسان حالت چرخشى داشته باشد. مستطیل در جهت طول انبساط دارد، هر یک از این شکلهاى نامنظم حواس انسان را پرت مىکند، ولى در مربع و چهار ضلع آن یک شکل است و هیچ جاذبه شکلى نداریم. بنابراین آنجا کاملاً انسان ساکن مىشود سکون حواس پنجگانه بهترین شرایط را براى سکون فراهم مىکند، این است که هنوز متأسفانه کسانى که مىآیند مسجد بسازند هنوز دوستان ما نمىدانند که مسجدالاقصى با ساختمان قدس تفاوت دارد هنوز در قم مصلى را به صورت هشت ضلعى مىسازند، هشت ضلعى زیارتگاه است آنجا یک سرى سفرههایى است که براى زیارت دور آن مىگشتند. به این علت هشت ضلعى ساختهاند که بیایند دور بگردند. اما مسجدالاقصى خودش مربع است یعنى هسته اصلى مربع است. البته در طول و عرض و شبستانها به صورتهاى مختلف بزرگ و کوچک مىشوند منتها نکته مهم این است که تمرکز آفرین، درونگرا و آرامشبخش باشد که ویژگىهایش ذکر نمىکنیم.
مهم این است که بدانیم اینگونه نیست که طراحى مساجد بدون حساب و کتاب باشد؛ به سبب این که ما تکّثر داریم و مفاهیم ما به اشکال گوناگون ظهور و بروز پیدا مىکند، حسن مکتب ماست که دو مسجد ما مشابه هم نیست، اما در عین حال ضوابط و قواعدى دارد که بسیار حساب شده و دقیق است و متأسفانه امروز در دانشگاههاى ما درس نمىدهند. مهندسانى که شما انتخاب مىکنید، اگر وارد نباشند مواردى را طراحى مىکنند که هیچ سنخیتى با اصول فرهنگى ما ندارد.
سخنان جناب آقاى مهندس مروت
بسم اللّه الرحمن الرحیم. از صحبتهاى تمام عزیزان و همکاران و همچنین از برپایى این همایشها و کمیسیونهاى جنبى تشکر مىکنم. ما مصوبهاى از هیئت وزیران داریم که در سال 76 تصویب شده و قطعا نسخهاى از آن به سازمانهاى مرتبط داده شده است و موظف شدهاند که کارهایى در مورد مساجد انجام دهند و اخیرا هم ستاد اقامه نماز که انصافا خیلى خوب فعال شده است روى همین مصوبات هیئت وزیران کار کرد و تجدیدنظرهایى نیز روى آن صورت داد ولى متأسفانه دکتر عارفان گفتند چون به پایان وقت دولت رسیدهایم، بعید است که ما این را بدهیم به دولت و بتوانیم آن دیدگاهها را در آن احیا کنیم. بنده تصور مىکنم که آن مصوبهها و هم اصلاحاتش در دولت جدید به تصویب برسد. خوشبختانه در سال 79 تحقیقات دیگرى هم در وزارت مسکن و شهرسازى انجام شده است و نزدیک به چهل موضوع در باره معمارى مساجد و اصول و ضوابط طراحى مساجد و هویت معمارى و شهرسازى اسلامى توسط مهندس نقرهکار در حال تهیه است. انشاءاللّه این مطالعات و زحمات به صورت مصوبه در بیاید و این ضوابط در شوراىعالى شهرسازى و معمارى وزارت مسکن تصویب بشود که شکل قانونى به خود بگیرد و قابلیت اجرا پیدا کند.
به نظر من ما باید شرحى بنویسیم که وقتى دولت جمهورى اسلامى در برنامه سوم و چهارم توسعه مساجد را به عنوان محور معرفى مىکند، فقط از لحاظ کاربردى که نیست همه مسائل جنبى که شما به آن اشاره کردید بر مسجد مترتب است. منتها دستگاههاى مربوط باید بنشینند اینها را روشن کنند و به صورت آییننامه در آورند و اینها را ببرند به تصویب برسانند و به جریان بگذارند مقصود این است که زمینههاى آن فراهم است و باید روى اینها کار شود.
دستگاههایى که باید کار کنند اگر بتوانند مسؤولیتها را توزیع کنند، نمایندگان محترم روحانیت، سازمان اوقاف، سازمان تبلیغات اسلامى، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، استاندارى، شهردارى جمعا هشت دستگاهى هستند که موظفاند بحث محوریت مسجد را که در قانون توسعه جزو رئوس کلى است، اجرا کنند.
اشاره کنم به صحبت یکى از برادران که در زمینه مسجد روستا داشتند، در یکى از تبصرههاى همان قانون توسعه سوم آمده است که در روستاهایى که پنجاه درصد هزینه مسجد را مردم تأمین بکنند پنجاه درصد دیگر توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامى پرداخت مىشود منتها وقتى ما پىگیرى کردیم خود بنیاد هم خبر چندانى از این موضوع نداشت. براى این که دستگاهها یک سرى وظایفى بر عهدهشان گذاشته مىشود ولى اینها در جریان آن نیستند، دستگاههایى باید باشند که پىگیر این موضوع باشند. به قول آقایان دو نکته در جمهورى اسلامى اصل است: یکى هماهنگى و یکى پىگیرى، اگر ما این دو نکته را رعایت کنیم، شاید به نتیجهاى برسیم.
براى من بسیار جالب بود که شنیدم در حوزه علمیه قم درسى گذاشتهاند براى روحانیون به عنوان مفاهیم مسجد و معمارى مسجد تا امام جماعتى که در مسجد است، حداقل الفباى معمارى را بداند و با معمارى مسجد آشنا باشد این امر بسیار مهم است.
کتاب مساجد وزارت مسکن و شهرسازى که طبعا سه موضوع کلى دارد، یکى مساجد ساخته شده به همت سازمان ملى زمین و مسکن و مساجد ساخته شده و مرمت شده به همت شرکت عمران و بهسازى وزارت مسکن، این کتاب قرار است در حدود دویست نسخه چاپ بشود که بخشى از آن را به مساجد معاصر و مساجد سنتى اختصاص داده است. این کتاب براى جوانهاى طراح ما که تازه طراحى را شروع کردهاند تا حدودى راهنماست. من پیشنهاد مىکنم که امور مساجد بیاید یک هزار نسخه اضافه کند و بخشى از هزینه را بدهد و این یکهزار نسخه را بین جاهایى که مىداند، توزیع کند این کار بسیار شایسته است و این سرمایه گذارى ارزش دارد.
مطلب دیگر این که من چند دانشجو را تشویق کردم که پایاننامه خود را در باره مسجد بنویسند و انصافا هم جزوههاى مناسبى تهیه کردند و اگر امور مساجد بخشى از هزینههاى این دانشجویان را تقبّل کند این پایاننامهها بسیار مؤثر خواهد بود و منبع تحقیقاتى ارزشمندى محسوب خواهد شد.
بحثى هم در باره هیئت امناها بود که مىگفتند اگر ما اینها را به شکلى تربیت بکنیم که هیئت امناهاى کشور به شکلى به هم مرتبط بشوند و به آنها جهت داده بشود، چون بسیارى از آنها نمىدانند در این مساجد چه باید بکنند، جا دارد که ما بتوانیم یک راهنما براى این هیئتها باشیم تا بارى هم از روى دوش امام جماعت مسجد برداشته بشود. هیئت امناها اگر درست ارشاد و راهنمایى شوند و جزوههایى هم براى آنها تهیه بشود، در کل کشور، قطعا در ارتقاى مدیریت مساجد تأثیرگذار خواهد بود.