در این مقاله پس از ذکر مقدمهاى کوتاه با استناد به روایات و احادیث، مسجد را زیارتگاه موحدان شناسانده و معناى عمارت مسجد تبیین گردیده و با اشاره به معبد در اسلام و دیگر ادیان الهى، مسجد کانون پرستش خالصانه، خانه ذکر و یاد خدا دانسته شده و تأکید پیشوایان دین بر جنبههاى عبادى مسجد و بر لزوم به جا آوردن نمازهاى واجب و مستحب در مسجد
تأکید گردیده است. همچنین از دعا در مسجد و فضیلت ذکر و یاد خدا در آن یاد شده و سکونت در جوار عرش، پاداش اهل مسجد معرفى شده است.
در این مقاله، سازنده مسجد ولى اللّه و مسجد بازار آخرت و برترین مکانها در زمین شناسانده شده است و با استناد به روایتى از تسبیح زمین براى انسانهاى مسجدى یاد شده است و در حدیث دیگرى از حضرت رسول صلىاللهعلیهوآله آمده که: اگر دیدید شخصى مرتب به مسجد رفت و آمد مىکند به ایمان وى شهادت دهید.
بدینسان مسجد و حضور در آن افزون بر پاداش اخروى، داراى آثار و مواهب معنوى بر آدمیان است.
1 . مسجد، سراى معشوق
مسجد کانونى درخشان است که انوار تابناک الهى را برگستره زمین مىپراکند: «المساجد انوار اللّه»؛ مسجد جایگاه دعا و بازگشت به سوى خداوند در طوفان هولناک حوادث جانکاه و غمهاى طاقت فرساست.[1] مسجد، برترین و گرامىترین مکانهاى زمین است آنسان که دوستداران و اهل مسجد نزد خداوند دوست داشتنى و گرامىاند.[2]
مسجد، در جایگاه اصیل خویش بنایى است مبارک، فرخنده و به دور از کژى و گمراهى، چنان که اهل مسجد نیز مبارک و فرخنده و برکنار از ضلالت و گمراهىاند.[3] خداوند مهربان به یمن وجود مسجدیان، فرو فرستادن عذاب وخشم خویش را بر جامعهاى که در سایه دست یازیدن به گناه و سرکشى، شایسته کیفر گشتند، به تأخیر مىافکند.[4] موحدان شیعه و خداجوى، مسجد را زیارتگاهى ملکوتى مىدانند: «ألا طوبى لعبد توضأ فى بیته ثم زارنى فى بیتى...».[5]
مسجد در نگاه آنان بارگاه خاص دوست[6] و مهمان سراى حضرت حق است.[7] ضیافتکدهاى که میزبان آن خداوند است[8] و دست لطف و نوازش او جان و دل مهمان را مىنوازد. آنان در این بارگاه الهى با عبادت خالصانه و در سایه لطف خاص حق به قرب وى نایل مىآیند. در دستیابى به این آرزوى بلند آنسان برآمد و شد به مسجد و انس و آشنایى با خانه دوست پاى مىفشرند که گویى مسجد خانه آنان است.
در این حضور عاشقانه، شب و روز براى آنان یکسان است. تاریکى شب و دیجور و سختى و رنج پیمودن راه، زبونتر از آن است که آنان را از حضور در مسجد باز دارد. چه آنان نیک مىدانند که هرگام متواضعانهاى در مسیر آمد و شد به مسجد خود نشانى از بندگى و خاکسارى به آستان و سراى معبود است.[9] مسجد براى اهل ایمان، بازار آخرت است. «المساجد سوق من اسواق الآخرة».[10]
2 . عمارت مسجد آبادانى ویرانه دل خویش
رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله فرمود: «هنگامى که خداوند متعال مشاهده نماید اهل سرزمینى راه زیادهروى در گناه و سرکشى را پیش گرفتهاند اما در میان آنان سه گروه از مؤمنین یافت مىشوند، آنان را ندا دهد که اى اهل عصیان! اگر چنین نبود که در میان شما گروهى از مؤمنین براى جلال من با یکدیگر دوستى و محبت ورزند و گروهى دیگر با نماز خود زمین و مساجد مرا آباد کنند و گروهى دیگر که سحرگاهان براى خوف از من استغفار نمایند، عذاب خویش را بر شما نازل مىنمودم و به شما توجهى نداشتم».[11]
در حدیث دیگرى ایشان مىفرمایند: «اذا رایتم الرجل یعتاد المساجد فاشهدوا له بالایمان لان اللّه یقول: انما یعمر مساجد اللّه من آمن باللّه».[12] «اگر دیدید شخصى مرتب به مسجد رفت و آمد مىکند به ایمان وى شهادت دهید؛ زیرا خداوند متعال مىفرماید: تنها کسانى مساجد خدا را آباد مىکنند که به خداوند ایمان داشته باشند».
از این روایت شریف استفاده مىشود که باطن اهتمام به تعمیر مسجد، تلاش براى ساختن دل خویش است. پس خوشا به حال سازندگان مسجد و آبادگران ملک دل.
3 . ترجیح خواسته معشوق بر خواسته خود
در حدیثى متواتر از رسول خدا صلىاللهعلیهوآله آمده است: «اعطیت خمسا لم یعطها احد قبلى، جعلت لى الارض مسجدا و طهورا...».[13] «پنج چیز به من عطا شده که به هیچ یک از پیامبران پیشین داده نشده، از جمله آنها این است که همه زمین براى من، مسجد و خاک آن، وسیله طهارت است...».
این حکم، افزون بر آن که تخفیفى بزرگ براى امت پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم است؛ گویاى نکتهاى لطیف نیز هست. عارفان وارسته، در سخنان خویش بدین نکته اشاره نمودهاند. یکى از عالمان الهى در این باره مىگوید: «وقتى پروردگار هر جایى را که ما اختیار مىکنیم و به او نسبت مىدهیم و آن را محل ملاقات قرار مىدهیم و آن جا در محضرش حاضر مىشویم و زیارتش مىکنیم، براى ما مسجد قرار دهد و با ما همانطور که مىخواهیم رفتار فرماید، معنایش این است که تعیین مجلس ملاقات و حضور را به اختیار ما واگذار فرموده و این از بزرگترین بزرگوارىهاست».[14]
به هر روى، براى امت پیامبر خاتم صلىاللهعلیهوآلهوسلم همه زمین، پرستشگاه است؛ ولى مسجد، جایگاهى خاص و محضرى ویژه است که معشوق و محبوب حقیقى عالم، آن جا را بر سایر امکنه براى ملاقات ترجیح مىدهد و کلام عاشق است که جایى غیر از پسند محبوب را اختیار نکند.
در حقیقت، کسى که مسجد را براى نماز انتخاب مىکند، خواسته خدا را برخواسته خود ترجیح داده و مکانى را براى ملاقات برگزیده است که محبوب بیشتر مىپسندد.
4 . فقط یاد او رواست
زینت مسجد با طلا و نقاشى کردن آن، خرید و فروش، قضاوت کردن، اقامه حدود در مسجد، راه دادن دیوانگان به مسجد، بلند کردن صدا، به زبان آوردن سخنان بیهوده، اعلام اشیاى گمشده و پیدا شده و امورى از این دست، هر یک مىتواند انسان را از توجه شایسته به نماز و عبادت و خداوند باز دارد. از همینرو از انجام دادن آنها در مسجد نهى شده است.
پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم خطاب به شخصى که در مسجد اعلام مىکرد چیزى را گم کرده است و هم خطاب به کسى که در مسجد به تراشیدن تیر مشغول بود، فرمودند: «... انها لغیر هذا بنیت...». «مسجد براى کارهاى دیگرى ساختهاند».[15]
از چنین سخنان گهربارى به روشنى استفاده مىشود که مسجد در اسلام، محلى براى عبادت و یاد خداست.
پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم خطاب به کسى که در مسجد شعر مىسرود فرمودند: «... انما نصبت المساجد للقرآن».[16] «... مساجد را براى قرآن خواندن ساختهاند».
و در مقام بیان فضیلت مسجدسازى مىفرمایند: «من بنى مسجدا لیذکراللّه فیه بنى له بیت فى الجنة».[17] «اگر کسى مسجدى را به این انگیزه که یاد خدا در آن شود، بنا نهد، خانهاى در بهشت براى او ساخته مىشود».
این روایات بیانگر آن است که در مسجد باید تنها یاد او ـ جل اسمه ـ را روایت و از غیر یاد او پرهیز کرد.
5 . سائل باید از خانه خود به خانه کریم رود!
از پارهاى روایات چنین بر مىآید که دعا در مسجد، داراى فضیلتى ویژه است؛ تا آن جا که حتى از عبادتهایى همچون تلاوت قرآن کریم، برتر به شمار آمده است.
معاویه ابنعمار مىگوید: از امام صادق علیهالسلام پرسیدم: دو نفر به مسجد وارد مىشوند و در یک زمان به نماز مىایستند. یکى بیشتر به تلاوت قرآن مىپردازد و دیگرى بیشترى وقت خود را دعا مىخواند و هر دو در وقت معینى از مسجد خارج مىشوند، کار کدام یک از این دو برتر است؟ امام فرمودند: «عمل هر دو داراى فضیلت است».
راوى مىگوید: به امام گفتم: مىدانم که هر دو عمل نیکو و داراى فضیلت است. امام فرمودند: « دعا برتر است. آیا سخن خداوند متعال را نشنیدهاید که فرموده است: دعا کنید تا خواستههایتان را اجابت نمایم؛ آنان که از عبادت من سرپیچى مىکنند به زودى با حالت خوارى و زبونى به دوزخ وارد مىشوند».
آنگاه امام سه مرتبه فرمودند: «سوگند به خدا که دعا برتر است، آیا دعا همان عبادت نیست و سه مرتبه نیز فرمودند: سوگند به خدا، دعا مهمتر است».[18]
امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: «هرگاه حاجتى از خداوند دارم، هنگام ظهر براى دعا، به مسجد مىروم».[19]
سرّ این کار با مثالى معلوم مىشود: حاجتمندى که در خانه خود بنشیند و از دیگران توقع مشکلگشایى داشته باشد، چه قدر تفاوت دارد با حاجتمندى که از خانه خود بیرون و به درخانه کریمان و بزرگواران رود و از آنان با اصرار کمک بطلبد!
ماجراى پناه بردن ابولبابه به مسجد پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم به خوبى، بیانگر ارزش دعا و توبه در مسجد است و این راز را روشن مىکند. ابولبابه همان کسى است که در جنگ بنى قریظه دچار لغزش شد و از سر بىدقتى طرح پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم را درباره یهودیان بنىقریظه افشا نمود. او پس از آگاهى از خطاى خویش، بىدرنگ به مسجد آمد و هفت یا پانزده شبانهروز خود را به یکى از ستونهاى مسجد بست؛ تا این که خداوند توبه او را پذیرفت.[20]
لذا در روایات آمده است که: «.. جاء رجل الى النبى صلىاللهعلیهوآلهوسلم فقال: من خیر اهل المسجد؟ فقال: اکثرهم للّه ذکرا...».[21]
مردى به حضور پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم آمد و پرسید: در میان اهل مسجد، برترین آنها چه کسى است؟ پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: آنان که بیش از دیگران به یاد خدا هستند.
6 . عالَمیان براى اهل مسجد تسبیح مىگویند
تسبیح گفتن زمین براى انسان مسجدى یکى دیگر از آثار و برکات رفت و آمد به مسجد است.
امام صادق علیهالسلام فرمود: «کسى که به سوى مسجد گام برمىدارد بر هیچ خشک و ترى پا نمىگذارد مگر این که از زمین اول تا هفتم براى او تسبیح مىگویند».[22]
این روایت به دو صورت ممکن است معنا شود:
1 . مراد از تسبیح زمین براى افراد مسجدى آن است که زمین، خداوند متعال را تسبیح مىگوید ولى ثواب آن نصیب انسان مسجدى مىشود.
2 . تسبیح آسمان و زمین و سایر موجودات تنها براى ذات حق تعالى نیست، بل آنان بندگانى را که به قصد تعظیم شعائر الهى و یا هر انگیزه الهى دیگرى به سوى مساجد مىشتابند، نیز مىشناسند و ستایش مىکنند و براى او تسبیح مىگویند.
اگرچه معناى نخستین، ترجیح دارد. از درگاه خداوند بارى تعالى مىخواهم که عشق و مهر مسجد را در دلهامان جلوهاى نو بخشد؛ تا مساجد، این ستارگان درخشان زمین و انوار تابناک الهى، آنسان که باید بر گستره خاک چهره بنمایند و پرفروغتر از گذشته فرا روى حقجویان پرتو افکنى کنند.
[1] . وسایل الشیعه، شیخ حرعاملى: ج 5 ، ص 263 ، روایت 3 .
[2] . وسایل الشیعه، شیخ حرعاملى: ج 12 ، ص 344 ، روایت 1 .
[3] . مستدرک الوسایل، میرزا حسین نورى: ج 3 ، ص 355 ، روایت 2 .
[4] . همان: ص 366 ، روایت 3 .
[5] . وسایل الشیعه: ج 1 ، ص 268 ، روایت 5 .
[6] . وسایل الشیعه: ج 3 ، ص 422 ،روایت 1 تا 5 .
[7] . وسایل الشیعه: ج 3 ، ص 84 .
[8] . همان: ص 268 ، روایت 5 .
[9] . وسایل الشیعه: ج 3 ، ص 483 ، روایت 2 .
[10] . مستدرک الوسایل، میرزا حسین نورى: ج 3 ، ص 361 ، روایت 13 .
[11] . مستدرک الوسایل: ج 3 ، ص 367 ، روایت 3 .
[12] . مستدرک الوسایل: ج 3 ، ص 362 ، شماره 18 .
[13] . وسایل الشیعه: ج 3 ، ص 423 ، روایت 2 .
[14] . پرواز در ملکوت، مجتمل بر آداب الصلوات امام خمینى سید احمد فهرى: ج 3، ص 238 ، انتشارات نهضت زنان مسلمان، تهران، 1359 .
[15] . وسایل الشیعه، حرعاملى: ج 3 ، ص 496 ، باب 17 ، روایت 3 .
[16] . وسایل الشیعه، حرعاملى: ج 3 ، ص 493 ، روایت 1 .
[17] . روضهالواعظین، فتال نیشابورى، مؤسسه اعلمى، بیروت: ص 307 .
[18] . السرائر، ابنادریس حلى: ج 3 ، ص 551 .
[19] . بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسى: ج 47 ، ص 347 ، شماره 44 .
[20] . مغازى، محمد بن عمر واقدى: ص 383 .
[21] . وسایل الشیعه، شیخ حرعاملى: ج 4 ، ص 1182 ، باب 5 ، روایت 2 .
[22] . وسایل الشیعه: ج 3 ، ص 383 ، باب 4 ، حدیث 1 .