نمایش صفحات

در حال حاضر بعد از گذشت بیش از ربع قرن از انقلاب اسلامى و تشکیل جمهورى اسلامى ایران، شاهد کمرنگ شدن هر روز نقش مساجد در جامعه هستیم. این بى‏رونقى حتى در زمینه‏ى رسالت اولیه‏ى مساجد، برگزارى آداب و آیین‏هاى نیایشى، هم محسوس است. عجیب‏تر آن که این بى‏رونقىِ مزمنِ مساجد بعد از تشکیل جمهورى اسلامى در ایران رخ داده است، در حالى که همین مساجد در دوره‏ى قبل از انقلاب بسیار فعال‏تر بودند و حتى همین مساجد محل شکل‏گیرى بسیارى از تلاش‏ها براى برپایى نظام جمهورى اسلامى بوده است. کسانى که دوران قبل از انقلاب را به یاد دارند بدون هیچ استثنایى به نقش پررنگ مساجد در جامعه و در جریانات منجر به انقلاب اسلامى ایران اشاره مى‏کنند. به راستى مساجدى که در طول تاریخ ایران بالاخص در دوره‏ى قبل از انقلاب بدان‏گونه پررنگ بوده‏اند و کارکردهاى بسیارى داشته‏اند، چرا هم‏اکنون بدین‏گونه متروک گشته‏اند؟ آیا زندگى مدرن و پیچیده‏ى امروزى دیگر پذیراى مسجد نیست؟ آیا مسجد هم‏اکنون کارکردهاى خود را در زندگى قرن بیست‏ویکم از دست داده است؟ اگر بخواهیم این سؤال را به صورت اساسى‏تر مطرح کنیم باید پرسید آیا جوامع مسلمان میان «مظاهر تجدد» و «مظاهر زندگى دینى» یکى را باید انتخاب کنند؟ و حال آنکه از انتخاب تجدد، گریزى نیست باید با زندگى اجتماعى دینى و مظاهر آن از جمله مسجد وداع کرد؟ آیا مسجد در یک جامعه‏ى مسلمان فقط زمانى رونق دارد که دین در مصدر حکومت نباشد و جز آن؟