آنچه مسلم است، قرآن بحث لفظى دربارهى مسجد ندارد، بل تعریف مسجد در قرآن براساس برداشت از مفاهیم آیات مربوط به مسجد طرح گردیده و انتظار بحث لفظى از قرآن در تعریف مسجد انتظارى شایسته نیست:
1 ـ قرآن معابد قبل از اسلام را مسجد خوانده است، یعنى جایى که خدا در آنجا خوانده شود. قرآن در یک جا به فرزندان حضرت آدم علیهالسلام خطاب مى کند «زینتهاى خود را هنگام مسجد رفتن برگزینید»[1] و در جایى دیگر خطاب به بنىاسرائیل مىگوید «داخل مساجد مىشوند چنانکه اول بار داخل شدند»[2] این آیات نشانگر آن است که مسجد محل عبادت و عبادتگاه است.
2 ـ قرآن بر پایهى عرف به مکانى که به اسم مسجد ساخته مىشود مسجد مىگوید هر چند از تمام اهداف عالیه مسجد تهى است و حتى نماز خواندن در آن ممنوع و حتى تخریب آن لازم باشد، مانند مسجد ضرار که قرآن با همین عبارت «مسجد ضرار» از آن یاد مىکند.
3 ـ مسجد به معناى سجدهگاه، اعضاى هفتگانه سجده در بدن نیز در قرآن آمده است. چنانکه قرآن مىفرماید: «به راستى که مساجد (= سجدهگاهها) از آن خداست و کسى را با خدا نخوانید». بنابر قول مشهور معناى این آیه مواضع سجده است.
4 ـ چهارمین تعریفى که از کلمهى مسجد در قرآن به دست مىآید، این است که مسجد به معناى همین مسجد معمولى و عرفى است. البته گاهى به معناى مساجدى خاص، همچون مسجدالحرام و مسجدالنبى و مسجد قبا و گاهى نیز به معناى عام آن یعنى همین مساجدى که در عرف امروز معمول است، متذکر گردیده.
5 ـ مسجد به معناى بیوت (= خانههاى) پیامبران در قرآن وارد شده است.[3]
[3] . باقى و دیگران: 141 ، 1381 ش .