واژهى «کارکرد Function در ادبیات علم جامعهشناسى به معناى نقش یا اثرى است که هر پدیده در زنجیره پدیدههایى که با آنها مرتبط است، باقى مىگذارد. یک رشتهى کنش اجتماعى منظم، کارکرد اجتماعى نامیده مىشوند».[1]
باید توجه نمود که این تعریف از «کارکرد»، تعریفى جامعه شناختى از ترجمهى کلمهى «Function» است. همین واژه در ادبیات علم مدیریت نیز استفاده مىشود. واژه «Function» در ادبیات علم مدیریت معناى بسیار محدودترى در قیاس با علم جامعهشناسى دارد که علماى مدیریت آن را مترادف «فعالیت» یا حتى «وظیفه» براى هر بخش سازمانى دانستهاند.
اگر بخواهیم در ادبیات علم مدیریت اصطلاحى هم ارز با واژهى «Function» در علوم اجتماعى بیابیم شاید مناسبترین اصطلاح، واژه «Mission» ترجمه شده به رسالت باشد.
هر چند کارکرد ابتدایى و اصلى مسجد، کارکرد نیایشى آن بوده است و از مساجد به صورت محلى براى برگزارى آیینها و عبادات جمعى استفاده مىشده است، اما به هیچ وجه این کارکرد، یگانه کارکرد مساجد نبوده است. بنا بر پیش گفته روح جمعى در بسیارى از دستورات اسلام و عبادات اسلامى مرکوز است و علاوه بر آن اسلام اهمیت فراوانى براى اجتماع مؤمنان قائل است. یکى از دلایلى که فقط امور عبادى صرف در مساجد انجام نمىشده، تعریف اسلام از عبادت مىباشد. اسلام هر عملى را که به قصد قربت به خداوند متعال انجام گیرد، عبادت بر مىشمارد. با این پیش زمینه و همچنین به تأسى از سیره و سنت نبوى مساجد توانستهاند در زمینههاى بسیارى در جوامع اسلامى نقش ایفا نمایند و خلاء وجودى بسیارى از نهادها را پر نمایند.