نمایش صفحات

با توجه به ادبیات پیش گفته، مدل مطلوب مسجد به عنوان یک سازمان داوطلبانه غیرانتفاعى و غیردولتى از نظر محقق، بر مبناى مدل مدیریت استراتژیک شایان طراحى است.          

بر مبناى این مدل، مسجد به عنوان یک NGO در هر منطقه جغرافیایى (مسکونى، تجارى، فرهنگى و غیره) طبق نیازسنجى و امکان سنجى از اجتماع دین‏داران و به‏صورت داوطلبانه به وجود مى‏آید. چشم‏انداز مساجد در وضع مطلوب، فعالیت در هر جامعه داراى هویت دینى مبتنى بر ایمان است. چنین مسجدى داراى کارکرد (Function به معناى علوم اجتماعى) یا همان رسالت (Mission به معناى علم مدیریت) «کمک به تعالى انسان‏ها»ست. مطابق با نظریه‏ى سلسله مراتب نیازهاى مازلو، «رسالت» مسجد کمک به برآورده شدن نیازهاى طبقه‏ى «خودشکوفایى» است. این «نیاز خودشکوفایى» در دو بعد قابل بسط است:

 

الف) در بُعد اعمال نیایشى

در بُعد نیایشى که یکى از جنبه‏هاى بسیار مهم نیاز خودشکوفایى است، مساجد مى‏باید به «شکل‏گیرى هویت دینى مبتنى بر ایمان در جامعه» کمک کنند. مساجد به عنوان سازمانى داوطلبانه با ایجاد یک بستر مشارکتى و فراهم کردن آزادى لازم براى طرح هر نوع پرسش درباره جالش‏هاى امروزین دین، سعى در حل چالش‏هاى دین‏دارى در دنیاى معاصر مى‏نماید. این چالش‏ها براى مساجد به عنوان یک  NGOماهیتى دو گانه دارند. از طرفى «تهدید» محسوب مى‏گردند، اما از بُعدى دیگر به سبب آنکه زمینه را براى ایجاد هویت دینى مبتنى بر ایمان فراهم مى‏کنند، باید «فرصت» تلقى شوند. از طرفى «تهدید» اصلى براى مساجد، تبلیغ و گسترش هویت دینى آیینى از سوى بعضى منابع و تریبون‏هاست که دین را از ماهیت غنى خویش تهى مى‏سازد و آن را مختص بعضى ایام و مناسبت‏ها مى‏گرداند.

مهم‏ترین نقطه‏ى قوت مسجد، همانا دارا بودن ماهیت به عنوان یگانه پایگاه دینى اسلام در جامعه است که افراد جامعه از مسجد به عنوان چنین پایگاهى انتظار دارند تا هویت دینى‏شان را شکل دهد. باید توجه نمود که انزواى کنونى مساجد نه به علت قدرت رقبایى چون تلویزیون و دیگر رسانه‏هاى عمومى است، بل نشانگر فقدان استفاده‏ى بهینه مساجد از چنین نقطه قوتى است. ایجاد بستر مناسب براى پاسخ‏گویى به چالش‏هاى طرح شده در برابر دین و دین‏دارى، با انواع ابزارها و روش ها، از جمله «مدیریت مشارکتى و سیستم پیشنهادها» و همچنین رعایت اصول «مشترى مدارى» نقاط «قوت» مسجد به عنوان  NGOرا تقویت خواهند نمود.

در اوضاع کنونى، ناآگاهى ائمه جماعات از مسائل مبتلا به روز اجتماع در حیطه‏ى دین، و یا بدتر از آن طرد و انکار طرح کنندگان سؤالات و چالش‏ها در باره‏ى دین و دین‏دارى، عمل کردن صرف به وظایف سنتى و ناکارکرد شده از نظر اجتماعى در این بُعد، نقاط عمده‏ى «ضعف» مسجد را تشکل مى‏دهند، چرا که با چنین عملکردى، نهایتا مساجد تبدیل به پایگاه‏هاى ترویج هویت دینى اعتقادى و یا آیینى خواهند شد که ادامه‏ى کار مساجد با حفظ چنین موقعیتى نه فقط آن را به موقعیت درخور شأنش باز نمى‏گرداند، بل با توجه به تغییرات محیطى گسترده در سطح جهانى (آن طور که ذکر آن رفت) این کار هم چون سر به زیر برف بردن است.

 

ب) در بُعد فعالیت هاى غیر نیایشى

در بُعد فعالیت‏هاى غیر نیایشى، باز هم مبتنى بر یک بستر مشارکتى و آزادى‏گرایانه، اعضاى داوطلبانه مسجد به عنوان یک NGO در قالب مدل مدیریت استراتژیک، به هر نوع فعالیتى که به «تعالى» اعضاى سازمان کمک کند، دست مى‏زنند. سازمان با شناسایى استراتژیک قابلیت‏ها و توانایى‏هاى اعضاى خودشکوفاى خود، زمینه را براى ارضاى این نیازها از طریق فعالیت‏هاى دواطلبانه فراهم مى‏سازد به طورى که این فعالیت‏ها در تحقق رفع نیازهاى استراتژیک اعضاى دیگر سازمان که در طبقات پایین‏تر سلسله مراتب مازلو قرار دارند، باشد، تا به صورت تدریجى با برطرف شدن این نیازها در آنان، «نیازهاى خودشکوفایى» در این دسته از اعضا نیز به مرحله بروز برسند.

در این زمینه برخى از «نقاط قوت» مساجد را مى‏توان به‏گونه‏ى زیر بیان کرد:

ـ پایگاه دینى بودن مسجد؛

ـ «عبادت» شمرده شدن این نوع فعالیت‏ها در قالب مسجد از طرف دین؛

ـ وجود آمادگى در اغلب افرد جامعه براى اجراى خدمات داوطلبانه در مسجد.

براى دستیاببى به اهداف «سازمان مسجد» در این بُعد، مسجد و دست‏اندکاران آن باید سعى کنند این «نقاط ضعف» ذیل را اصلاح کنند:

ـ فقدان جامع نگرى در فعالیت‏هاى جانبى مسجد؛

ـ ناآگاهى دست‏اندکاران مسجد به اصول مدیریت و رهبرى؛

ـ ناآگاهى دست‏اندرکاران مسجد به تغییرات محیطى؛

ـ مشارکت ندادن اعضا در نیاز سنجى، برنامه‏ریزى، اجرا، ارزش‏یابى و غیره؛

ـ عدم رعایت اصول مشترى مدارى؛

ـ فقدان ارتباط شبکه‏اى میان مساجد و در بعضى موارد رقابت میان مساجد.

هم‏چنین کارایى نداشتن و اثر بخشى بسیارى از سازمان‏ها و نهادهاى موجود در جامعه نیز ممکن است به عنوان «فرصتى» براى مسجد تلقى گردد تا با استفاده از نقاط قوت خود، در پى تکمیل خلأهاى موجود، اعضاى خود را به سمت «تعالى انسانى» سوق دهد.

در این راستا وجود ساختار سلسله مراتبى در سازماندهى مساجد از سوى دولت، مداخله ارگان‏هاى متعدد در امور مساجد چون «مرکز رسیدگى به امور مساجد»، «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى»، «بسیج»، «سازمان حج و اوقاف و زیارت» و بسیارى دیگر از نهادها و ارگان‏هاى دولتى به مثابه «تهدید» براى «مسجد به عنوان یک سازمان داوطلبانه» به شمار مى‏روند، چرا که زمینه‏ى ایجاد احساس تعلق گروهى به سازمان داوطلبانه‏ى مسجد را در اعضا از بین مى‏برد. براى رفع این تهدیدات ضرورى به نظر مى‏رسد تا تمامى مساجد فعال با تشکیل یک شبکه و کل واحد و منسجم فعالیت نمایند تا زمینه مداخله‏ى ارگان‏هاى متعدد در امور گوناگون مساجد از میان برود.

رهبرى و هدایت تمام این مراحل (که خطیرترین فعالیت است) بر عهده‏ى «امام جماعت» به عنوان مدیر NGO در نقشى «رهبر سازمان» است. «امام جماعت» در این نقش بایسته است با کسب خصوصیات رهبرى و اجراى بهینه‏ى این نقش، این فعالیت‏ها را رهبرى کند.