نمایش صفحات

درخصوص سؤال اول، با بررسى ادبیات نظرى تحقیق، محقق به دو مدل در تبیین علت رخوت و انزواى کنونى مساجد دست یافت و سپس مدل مدیریت استراتژیک را براى برون رفت از این وضع براى مساجد به عنوان یک NGO پیشنهاد نمود. (به فصل سوم مراجعه کنید)

اما در باره سؤال دوم نیز، محقق با عملیاتى کردن مدل مدیریت استراتژیک در دو بعد فعالیت‏هاى نیایشى و فعالیت‏هاى غیرنیایشى، چهار مسجد را به صورت «مطالعه موردى» بررسى نمود. نتایج حاصل از این مطالعه را مى‏توان به صورت ذیل بیان کرد:

1 ـ 2 ـ 5) در هر دو بعد فعالیت‏هاى نیایشى و فعالیت‏هاى غیرنیایشى امتیازات کسب شده‏ى هر مسجد کمى بیش از حد متوسط و در حدود شصت درصد کل امتیاز در نظر گرفته شده است؛ بنابراین حدس محقق مبنى بر حدى نبودن میزان موفقیت این مساجد، به حقیقت نزدیک است. این امر مى‏تواند ناشى از علل گوناگون باشد که محقق دو علت را مهمتر مى‏داند:

الف) همان‏گونه که در فصل سوم هم بیان شد، آگاهى و بینش نسبى جامعه (بعد از تجربه 25 ساله فعالیت مساجد در این شرایط) درخصوص امکان توفیق مساجد در چارچوب شرایط فعلى و با فعالیت‏هاى کنونى، افزایش یافته است.

افکار عمومى جامعه (و به تبع، افکار دست‏اندکاران این مساجد موفق) به لحاظ تکرار مداوم مدل «فرایند بروز چالش‏ها» در برابر متغیر مداخله‏گر آن مدل حساس شده و در مراحل ابتدایى تغییر در نگرش به سر مى‏برد. این آگاهى تا بدانجاست که میان نگرش نمازگزاران و متولیان مساجد مورد بررسى، (بجز یک مورد) تفاوت خاصى دیده نشده است و هر دو گروه با ضریب اطمینان بسیار بالایى (90 درصد) هم رأى هستند. همان‏گونه که پیش از این هم ذکر شد، این وضع باید در قالب فرصتى براى نخبگان و برنامه‏ریزان دست‏اندکار تلقى شود تا به طرحى نو، این تغییر را به سوى وضع مطلوب با حداکثر سرعت و حداقل هزینه پیش ببرند.

ب) تفاوت تعریف مساجد موفق از دید مدل عرضه شده‏ى پژوهشگر با تعریف «مرکز رسیدگى به امور مساجد» نیز ممکن است از جمله عوامل عدم کسب امتیازات بالا در موارد بررسى شده باشد.

2 ـ 2 ـ 5) مساجد کنونى و از جمله مساجد بررسى شده به عنوان مساجد موفق، در قالب هویت دینى آیینى و یا حداکثر هویت دینى اعتقادى فعالیت مى‏کنند، اما تا رسیدن به مقامى در خور شأن مسجد در جامعه‏ى داراى هویت دینى مبتنى بر ایمان، راه بسیار دشوار و طولانى در پیش دارند.

3 ـ 2 ـ 5) آماده نبودن بسیارى از مساجد براى بررسى وضع موجود (که در این تحقیق به صورت همکارى نکردن شش مسجد از ده مسجد نمونه آمارى بروز کرد) نشان از نضج نگرفتن فرهنگ استفاده از پژوهش و تحقیق و رویکرد علمى براى شناسایى و حل مشکلات موجود دارد. البته این مشکل در سطح کلان‏تر جامعه نیز شایع است. کمک به برقرارى چنین فرهنگى، ممکن است نقشى بسیار اثرگذار در میزان آمادگى براى تغییر داشته باشد.

4 ـ 2 ـ 5) براساس اطلاعات غیررسمى به دست آمده در طول تحقیق (نحوه‏ى برخورد دست اندرکاران مساجد در مقابل تحقیق و بالاخص پرسشنامه و غیره) باید گفت که دست‏اندرکاران امور مساجد درخصوص مدل کارکرد (= رسالت) مطلوب مسجد به عنوان  NGO بسیار ناآگاه هستند و حتى مقاومت نشان مى‏دهند.