نمایش صفحات

تأسیس مسجد از سوى حضرت ختمى مرتبت به عنوان نخستین گام در بنا نهادن جامعه نوپاى اسلام و نقش محورى مساجد در شهرهاى نوپدید دوره اسلامى تاکنون کم و بیش مورد توجه دانش‏پژوهان قرار گرفته است. کارکردهاى مسجد معمولاً در محورهاى زیر برشمرده مى‏شود: عبادى، آموزشى، تربیتى، فرهنگى، ارتباطى، اجتماعى، معمارى، حقوقى، نظامى و اقتصادى. به‏نظر مى‏رسد افزون براین کارکردها، دو کارکرد مهم دیگر نیز مى‏توان براى مسجد در نظر گرفت: ارائه الگویى از جامعه مطلوب دینى در مقیاس کوچک و دیگرى فراهم آوردن فضایى مناسب براى تمرین شهروندى جامعه دینى. بررسى مجموعه احکام و آداب و آیین‏هاى مربوط به مسجد و مهمترین عمل عبادى که در مسجد صورت مى‏بندد، یعنى نماز جماعت و مشابهت آن با ویژگى‏هاى یک جامعه دینى به خوبى این مدعا را اثبات مى‏کند.

 

اشاره

تأسیس مسجد به‏همت حضرت ختمى مرتبت رسول‏گرامى اسلام، نخستین گام در بناى جامعه نوپاى اسلامى و نقش محورى مساجد در شهرهاى نو ظهور دوره اسلام، تاکنون بیش‏وکم طرف توجه دانش‏پژوهان قرار گرفته است. کارکردهاى مسجد معمولاً در محورهاى زیر برشمرده مى‏شود: عبادى، آموزشى، تربیتى، فرهنگى، ارتباطى، اجتماعى، معمارى، حقوقى، نظامى و اقتصادى.

به نظر مى‏رسد که افزون براین کارکردها، دو کارکرد مهم دیگر نیز مى‏توان براى مسجد در نظر گرفت: عرضه الگویى از جامعه مطلوب دینى در مقیاس کوچک و فراهم آوردن فضایى مناسب براى تمرین شهروندى در جامعه دینى. بررسى مجموعه احکام و آداب و آیین‏هاى مربوط به مسجد و مهم‏ترین عمل عبادى که در مسجد صورت مى‏گیرد، یعنى نماز جماعت و مشابهت آن با ویژگى‏هاى جامعه دینى به شایستگى این مدعا را اثبات مى‏کند: «إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّکاةَ وَلَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسى أُولئِکَ أَنْ یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِینَ».[1]

مسجد واژه‏اى عربى از ریشه «س ـ ج ـ د»به معناى سجده‏گاه است؛ گرچه برخى بر این باورند که این واژه، عربى شده واژه آرامى «مزگت» است.[2] سجده یکى از اجزاى نماز است و شاید سجده‏گاه نامیدن مکان برگزارى نماز، از باب مهم شمردن این جزو از نماز باشد. در متون دینى، سجده، منتها درجه عبادت بنده در آستان حق تعالى شمرده شده است:
«السجود منتهى العبادة من بنى‏آدم».[3] مسجد که در عرف و فرهنگ اسلامى به عبادتگاه مسلمانان اطلاق مى‏شود، در اصطلاح شرعى تعریف دقیق‏ترى دارد: «المکان الموقوف على کافّة المسلمین للصّلاة»؛[4] یعنى مکانى که براى نماز گزاردن همه مسلمانان وقف شده باشد؛

براین اساس سه ویژگى اصلى مسجد از این قرار است:

1 . موقوفه بودن و در تملک فرد خاصى نبودن؛

2 . ویژه عده خاصى نبودن و براى همه مسلمانان بودن؛

3 . براى خواندن نماز استفاده کردن.

یادآور مى‏شود که این واژه به صورت مفرد، مسجد و جمع، المساجد، جمعا 28 بار در قرآن به کار رفته است که 15 بار آن به صورت المسجدالحرام ـ مسجدى که کعبه درآن قرار دارد ـ و یک بار نیز به صورت المسجد الاقصى ـ مسجد معروف بیت المقدس ـ آمده است.[5]

در سال‏هاى اخیر حجم نوشته‏ها درباره نقش و کارکردها، تاریخ و احکام و آداب مساجد افزایش چشم‏گیرى داشته است. مرورى بر سه کتاب‏شناسىِ «کتاب‏شناسى معمارى مسجد»،[6] «فهرستواره مسجد»[7] (شامل معرفى 4 کتاب و 57 مقاله) و «کتابشناسى مسجد»[8] (شامل معرفى 92 کتاب و 1754 مقاله) نمایى از این مطالعات را به دست مى‏دهد.

 

کارکردهاى مسجد و انگیزه‏هاى تأسیس آن

به نظر مى‏رسد پیش از بعثت پیامبر هم به محوطه اطراف کعبه، مسجد گفته مى‏شد، ولى بدون تردید این اصطلاح پس از هجرت پیامبر از مکه به مدینه رواج یافت. نخستین اقدام اصلى پیامبر در شهر مدینه، تأسیس مسجد بود.[9] پژوهشگران حوزه سیره نبوى، تاریخ اسلام، فرهنگ و تمدن اسلامى، انگیزه‏هاى تأسیس مسجد و کارکردهاى مسجد را به شکل‏هاى گوناگون بررسى کرده‏اند. شاید بتوان مجموعه نکات مورد توجه پژوهشگران را در قالب محورهاى زیر برشمرد: کارکردهاى عبادى، آموزشى، تربیتى، فرهنگى، ارتباطى، اجتماعى، سیاسى، معمارى و فضاى کالبدى شهرى، نظامى و اقتصادى.[10]

الف) کارکرد عبادى: اصلى‏ترین کارکرد مسجد، کارکرد عبادى آن است. نماز، برترین و مهم‏ترین ادب و وظیفه دینى است و گرچه مى‏توان آن را در هر مکانى اقامه کرد، اما به خواندن نماز در مسجد، تأکید شده و پاداش نماز در مسجد ـ از مساجد کوچک محلى تا مسجد الحرام ـ از دوازده برابر تا یکصد هزار برابر نماز در غیر مسجد برشمرده شده است.[11]

بجز نماز، آداب و آیین‏هاى عبادى دیگرى نیز در مساجد برگزار مى‏شود، مانند برگزارى مجالس قرائت قرآن، مجالس و مراسم خواندن دعا، مراسم شب‏هاى قدر در ماه مبارک رمضان، مجالس عزادارى براى سالار شهیدان (در جوامع شیعى)، تخصیص نذورات و خیرات و مبرات. این نوع مراسم را نیز مى‏توان در زمره کارکردهاى عبادى مساجد، شمرد.

مفاد اغلب منابع قدیم درباره مساجد، توجه به جنبه عبادى آن و بیان فضایل و آداب و احکام آن است. در این دسته از منابع در کنار بیان فضائل مسجد و اهل مسجد، احکام واجب و حرام و مستحب و مکروه مربوط به مسجد بیان مى‏شود. نمونه‏هاى این دسته از منابع را مى‏توان در ابواب مربوط به مسجد در کتاب‏هایى مانند: «وسائل الشیعه»[12]، «سفینة البحار»[13]، «المحجةُ البیضاء»[14]، و نیز کتاب‏هاى مستقلى مانند «اعلام الساجد باحکام المساجد»[15] و «فرائد الفوائد در احوال مدارس و مساجد»[16] دانست.[17]

در تحلیل اقدام پیامبر براى تأسیس مسجد نخستین گام بنا نهادن جامعه‏اى نو، آنچه در نگاه نخست به نظر مى‏آید این است که پیامبر با این اقدام خود مى‏خواست در اقدامى نمادین، جوهره عبودى جامعه و حکومت را در اندیشه اسلامى بنمایاند؛ یعنى وقتى نخستین گام در مسیر نهادینه‏سازى و آسان‏سازى عبادت برداشته مى‏شود و فضایى کالبدى براى عبادت ساخته مى‏شود، گویى بذرى افشانده و نهالى نشانده مى‏شود که گام‏هاى بعدى همگى بار و بر و ثمر آن بذر و نهال و برخوردار از جوهره و ویژگى‏هاى اصلى آن است. در چنین تصویرى، تمامى فعالیت‏هاى بعدى پیامبر در مدینه، در مسیر ساختن جامعه اسلامى مانند دایره‏هاى متحد المرکز، از همان جوهره عبودى نشأت گرفته است. مسلمانان نیز با تأسى به پیامبر، باید عبودیت خدا را جوهره هر شهر و جامعه و نظام اسلامى بدانند.

ب) کارکرد آموزشى: مسجد درهمان آغاز و از عصرتأسیس در عهد پیامبر کارکردآموزشى داشته است. پیامبر بر کُنده‏اى از چوب و بعدها بر فراز منبر در مسجد به بیان احکام الهى و معارف اسلامى مى‏پرداخت. این کارکرد بعدها نیز ادامه یافت و آموزش را به بخشى انفکاک‏ناپذیر از کارکردهاى مسجد بدل ساخت. در فضاى داخلى مسجد، محراب، نماد وجه عبادى مسجد و منبر، نماد وجه آموزشى آن است؛ به بیانى دیگر، محراب به صورت نمادین تعیین کننده جهت هدایت افراد به وسیله امام به سوى خداست و متقابلاً منبر نیز به صورت نمادین، انتقال آموزه‏هاى دینى از سوى خدا براى بشر را ـ آن هم به وساطت امام ـ نشان مى‏دهد.

این رابطه تعاملى بین انسان و خدا که با وساطت پیشواى دینى صورت مى‏پذیرد، برخاسته از مبناى بسیار مهم دینى در زمینه چگونگى تعامل فرد و جامعه از یک سو و انسان و خدا از سوى دیگر در اندیشه اسلامى است.

در نگاهى تاریخى، آموزش‏هاى متعارف در مساجد، شاخه‏هاى گوناگون علوم اسلامى، به ویژه قرآن، احادیث، احکام، اخلاق و علوم متعلق به آنها خصوصا علم کلام و فقه بوده است.[18] تأسیس کتابخانه‏هاى بزرگ و معتبر در مساجد نیز مرتبط با نقش آموزشى مساجد و برخاسته از نیازمندى آموزش به کتاب و کتابخانه بوده است.[19]

در کنار نقش ثابت آموزشى مساجد، مسجد مانند هر نهاد آموزشى، محل تشکیل کلاس درس و بحث‏هاى علمى بوده است، مساجد به صورت پراکنده و بدون ثابت و غیر برنامه‏ریزى شده و از طریق مراجعه پراکنده مردم به امام جماعت یا مدرسان دروس دینى نیز نقشى آموزشى ایفا نموده است.

صفحات تمدن شکوهمند اسلامى در بردارنده نمونه‏هاى شایان توجهى از مساجد مهم و کارکرد آموزشى وارد که در بسیارى از آنها همچنان آموزش رواج دارد: مسجدالحرام، مسجد النبى، جامع بصره، جامع کوفه، جامع فسطاط (جامع عمرو بن عاص)، مسجد الاقصى، جامع دمشق، جامع زیتونه، جامع قیروان، جامع منصورى در بغداد، جامع قرطبه، جامع قرویین (فارس مراکش)، و جامع ابن‏طولون و جامع الازهر از نمونه مساجد داراى حلقات درس بوده‏اند.[20]

ج) کارکردهاى تربیتى: وجه تربیتى مسجد معمولا در پیوند با وجه آموزشى[21] مورد توجه قرار گرفته و تاکنون مطالعاتى مستقل و مستوفى درباره آن صورت نگرفته است. گرچه نمى‏توان این پیوند و نیز پیوند مباحث تربیتى را با وجه عبادى مسجد نادیده گرفت، اما تردیدى نیست که به هر حال مقوله تربیت، مقوله‏اى متمایز با عبادت و آموزش است. مسجد کانونى براى رشد اخلاق فردى و اجتماعى آحاد جامعه اسلامى و آشنا شدن آنان با رذایل و فضائل اخلاقى و راه‏هاى دورى جستن از رذائل و متحلى شدن به فضائل است. کارکرد تربیتى از منظرى دیگر، با کارکرد تمرین شهروندى جامعه دینى، پیوند و حتى همپوشانى مى‏یابد که در جاى خود به آن اشاره خواهد شد.

د) کارکرد فرهنگى و ارتباطاتى: مسجد، اصلى‏ترین مکان شکل دهى افکار عمومى، فرهنگ‏سازى و اطلاع رسانى در تمدن اسلامى بوده است. نداى «الصلاة جامعه» در عهد پیامبر و پس از آن فراخوانى عمومى براى گردِ هم آوردن مسلمانان در مسجد و آگاهى از امر مهم به هنگام اقامه نماز جماعت بوده است. پس از تشریع اذان، مردم در غیر اوقات نماز نیز با بانگ مؤذن به مسجد مى‏آمدند.[22] سوق دادن مسلمانان به سمت هنجارها و گرایش‏هاى مدّنظر نیز در مساجد صورت مى‏گرفته است. پیامبر و جانشینانش در مسجد، مردم را براى حضور در جنگ و جهاد برمى‏انگیخته‏اند و خطیبان جمعه نیز ـ که سخنگویان حکومت بوده‏اند ـ از همین طریق و در فضاى مسجد، خواسته‏هاى حکومت را مطرح مى‏ساختند و افکار مردم را با این خواسته‏ها همسو مى‏ساخته‏اند. مساجد در فضاى کالبدى شهر بر دو دسته تقسیم مى‏شدند: مسجد جامع و مساجد محلى. مساجد محلى همان مساجد شایان دسترس ساکنان محله‏هاى گوناگون شهر است، ولى در هر شهر، معمولاً یک مسجد ـ که معمولاً از نظر مساحت بزرگتر و از نظر موقعیت در فضاى کالبدى شهر، تقریبا در نقطه مرکزى قرار دارد ـ وجود دارد که محل اجتماع عمومى مردم شهر و محل برگزارى نماز جمعه بوده است. این مسجد را مسجد جامع مى‏خوانند. به سبب جایگاه مسجد جامع و تأثیر آن در شکل‏دهى به افکار عمومى، امام جماعت این‏گونه مساجد که حکم امام جمعه نیز داشتند، به‏ابتکار حکومت تعیین مى‏شده است و لذا مساجد جامع، تریبون رسمى حکومت به حساب مى‏آمده است. در مرحله‏اى فراتر از مساجد جامع، پاره‏اى از مساجد مانند مسجد کوفه و مسجد النبى و مسجد الحرام در پهنه‏اى وسیع‏تر، مورد توجه مسلمانان قرار مى‏گرفته‏اند.

هـ) کارکرد اجتماعى: مساجد کارکردهاى اجتماعى مختلفى نیز داشته و دارد، همچون: گردآورى کمک براى مستمندان، برگزارى آیین‏هایى مانند مراسم ترحیم مردگان، نگهداى جنازه متوفى تا پیش از خاک‏سپارى (به ویژه در روستاها و شهرهاى کوچک)، برگزارى مراسم عمومى مانند جشن‏ها و گردهمایى‏ها (در مساجد روستاها و شهرهاى کوچک یا محیط‏هاى بسته مانند مسجد دانشگاه‏ها)، اقامت موقت و یک شبه در راه ماندگان (به ویژه در مساجد کنار جاده‏ها)، اعلام اشیاى گمشده پیدا شده در مسجد (گرچه این کار در مسجد مکروه است)، مراجعه مردم به امام جماعت براى استخاره و تفأل به قرآن، توزیع کالابرگ و یا کالاهاى سهمیه‏بندى شده (گرچه به صورت موقت مانند آنچه در سال‏هاى اولیه پس از پیروزى انقلاب اسلامى در ایران صورت مى‏گرفت).

کارکردهاى اجتماعى مسجد، ثابت و یکسان نیست، بل متناسب با محیط فرهنگى و جغرافیایى، با یکدیگر فرق دارد. جایگاه اجتماعى کارگزاران ثابت و متغیر مسجد مانند: امام جماعت، منبرى، مؤذن، خادم، بانى و هیأت امنا نیز در این بخش ممکن است مورد توجه باشد.

و) کارکرد سیاسى: یکى از کارکردهاى مساجد در تاریخ و تمدن اسلامى، کارکرد سیاسى آن است. پیامبر اکرم پایه‏هاى حکومت نوپاى مدینه را در مسجد مدینه محکم کرد و بسیارى از برنامه‏ریزى‏هاى سیاسى خود را در مسجد سازمان مى‏داد. پس از رحلت پیامبر، بیعت رسمى با خلفاى جانشین ایشان در مسجد صورت گرفت. در عهد خلافت ابوبکر، حضرت زهرا علیهاالسلامخطبه مشهور خود برضدّ خلیفه را در مسجد ایراد کرد. جنبش‏هایى مانند: جنبش مختار، جنبش زید بن على و جنبش صاحب فخ نیز از مسجد آغاز شد. در سده‏هاى معاصر، نقش و کارکرد سیاسى مساجد در کشورهاى اسلامى محدود شده بود، اما نشانه‏هایى از احیاى آن به‏چشم مى‏خورد، به عنوان نمونه در جریان پیروزى انقلاب اسلامى در ایران، مساجد بار سیاسى بسیار سنگینى را بر دوش کشیدند و در زمان حاضر نیز مسجدالاقصى در بیت‏المقدس که پاى در بند صهیونیسم و چشم به همت مسلمانان دارد، کارکرد سیاسى چشم‏گیرى دارد.

ز) معمارى و فضاى کالبدى شهرى: وجه دیگر کارکرد مسجد، توجه به فضاى کالبدى شهرى و کارکرد معمارى آن است. معمارى مسجد نوعى معمارى پر رمز و راز و در یک نگاه کلى، نماد اندیشه توحید و واسطه عالم علوى با عالم سفلى است. از زاویه‏اى دیگر، پیامبر نخستین اقدام خود را براى ساختن جامعه جدید و الگو با فعالیت معمارى آغاز کرد، این امر نشان‏دهنده اهمیت و نقش فضاهاى کالبدى شهرى در هر جامعه آرمانى باشد و به‏این ترتیب مسجد در قالب نخستین فضاى کالبدى شهرى در جامعه اسلامى، جاى خاص خود را باز کرد. البته پیامبر شهر یثرب را تأسیس نکرد، ولى ساختن جامعه‏اى نو در این شهر را از بنا نهادن مسجد آغاز کرد. بعدها مسلمانان ساختن شهرهاى جدید مانند کوفه، بصره و قاهره را با ساختن مسجد آغاز مى‏کردند. در این شهرها ابتدا مکان مسجد مشخص مى‏شد و سپس با محور قرار دادن آن، محله‏ها و خیابان‏ها و بازار و مانند آن شکل مى‏گرفت. این اقدام نمادین، جوهره عبودى شهر و جامعه و حکومت در اندیشه اسلامى را به خوبى نشان مى‏دهد. محوریت مسجد در معمارى شهرى و نیز چرخه امور شهر به صورت قطب فرهنگ ساز، سهولت دسترسى مردم به مسجد و کثرت مساجد در محله‏ها در گذشته تاریخى جوامع اسلامى، از دیگر ابعاد جایگاه مسجد در فضاى کالبدى شهرى است.

تبدیل به دو قطب شدن مسجد و مدرسه در میان عناصر سازنده شهر در گذشته تمدن اسلامى که بار اصلى فرهنگ‏سازى را بر دوش داشته‏اند، نماد بیرونى و تجسم جایگاه عبادت و علم به مثابه دو بال تعالى بشر در تفکر دینى است؛ یعنى اگر عبادت و علم را دو عامل اصلى تعالى و سعادت افراد و جوامع بشرى بدانیم، این دو قطب فرهنگى و  فرهنگ‏ساز در هر تجربه موفق، بنیاد و اساس اغلب فعالیت‏هاى فرهنگى شهرها با جهت‏گیرى الهى بوده‏اند.

معمارى داخلى مسجد نیز مقوله‏اى مهم و شایان توجه است که بالنسبه مورد التفات پژوهشگران بوده است. بدون تردید نخستین مسجد ساخته شده در عهد پیامبر بسیار ساده و حتى بدون سقف بوده است، ولى به تدریج مساجد هم از نظر معمارى و هم از نظر بخش‏ها و اجزاى تشکیل دهنده، تنوع و گسترش یافتند. اصلى‏ترین اجزاى مسجد در کتاب‏هاى مربوط به معمارى مسجد مورد توجه قرار گرفته است.[23] تحول نقش مساجد متناسب با شرایط گوناگون، مستلزم تحول در معمارى داخلى مساجد هم هست.

ح) کارکرد حقوقى، نظامى و اقتصادى: پاره‏اى از کاربردهاى مسجد که در گذشته تاریخى رواج داشته، در زمان حاضر تقریبا ازبین رفته است. کارکردهاى حقوقى مانند: حل دعاوى مردم، به‏طورى که امیرالمؤمنین على علیه‏السلام نیز در گوشه‏اى از مسجد کوفه به امور قضا مى‏پرداخت. نویسنده کتاب المساجد فى الاسلام، مسجد را کاخ عدالت (= قصر العدل) نامیده است.[24] کارکرد نظامى مانند: پرداختن به امور نظامى و مشورت‏هاى نظامى به ویژه در صدر اسلام، کارکردهاى اقتصادى مثل حفظ و نگهدارى اموال نقدى عمومى در مسجد (بیت المال)؛[25] البته مسائلى مانند هزینه‏ها و درآمدهاى مسجد همچنان از مسائل رایج مساجد است.

به نظر مى‏رسد افزون بر موارد فوق که بیش و کم مورد توجه پژوهشگران بوده است ـ هر چند با تقریر و نگاهى متمایز ـ دو کارکرد دیگر مسجد را که انگیزه پیامبر را هم براى تأسیس مسجد به عنوان نخستین گام بنا نهادن جامعه‏ى جدید نشان مى‏دهد، مى‏توان به شرح زیر بیان کرد:

ط) ارائه الگو و ماکتى از جامعه مطلوب دینى: پیامبر راهى سخت و دشوار براى ساختن جامعه‏اى الگو و اسوه و امتى وسط، پیش روى داشت و یکى از مهم‏ترین و شاید مهم‏ترین دشوارى پیامبر در این مسیر، همساز کردن ساکنان نواحى مرکزى شبه جزیره عربستان با جامعه مطلوب بود و یکى از سودمندترین و اثربخش‏ترین اقدامانى که مى‏توانست به این هدف کمک کند، طرح الگو و ماکتى در مقیاس کوچک‏تر از جامعه مطلوب و فراهم آوردن فضایى مناسب براى تمرین و ممارست زندگى در این الگوى کوچک، به منظور آماده شدن تاریخى براى شهروندى در جامعه مطلوب و مورد نظر پیامبر بود.

امروزه نیز یکى از مهم‏ترین مباحث و چالش‏هاى برنامه‏ریزى و مدیریت استراتژیک، چگونگى همسو ساختن اعضاى هر سازمان یا گروه اجتماعى با اهداف کلان است و از جمله راه حل‏ها طرح ماکتى از وضعیت مطلوب و فراهم آوردن زمینه رسیدن به درکى کلى از آینده، در مقیاسى محدود است. این رویه را در طراحى و ساخت و معرفى بناهاى عظیم هم مشاهده مى‏کنیم. مرورى بر احکام و آداب، مسجد نشان دهنده این است که مسجد در عهد مدنى پیامبر چنین نقشى را ایفا مى‏کرده است؟ نقشى که از آن پس نیز همواره از مساجد انتظار مى‏رود.

بررسى مقایسه‏اى گزیده‏اى از مهم‏ترین آداب مسجد با ویژگى‏هاى جامعه اسلامى، مى‏تواند ما را براى رسیدن به چنین درکى از کارکردهاى مسجد مدد رساند. این موارد و موارد مشابه آن ـ در کنار حفظ جوهره عبادى ـ ترجمان و بازگو کننده معیارها و ویژگى‏هاى یک جامعه‏اى دینى به‏شمار مى‏رود.



[1] . توبه /  8 .

[2] . معین، محمد، فرهنگ فارسى، تهران، امیرکبیر: ج 11 ، 1376 ش ، ص 4063 ، مدخل «مزگت»؛  Encycloedia of Islam ;(New Edition) (EI)Leiden :Brill v6 "Masdjid"  PP664کلمه مسجد در متون فارسى سده چهارم به کار رفته است: «چون على علیه‏السلام از در مزگت اندر آمد و ابن‏ملجم على را یافت، شمشیر بزد». تاریخنامه طبرى، گردانیده منسوب به بلعمى، تصحیح: محمد روشن، تهران: سروش، 1380، ص 674.

 

[3] . مجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1362 : ج 82 ، ص 164 .

[4] . بابانیا، محمدباقر، در سایه سار مساجد، ماهنامه کوثر: ش 32 .

[5] . عبدالباقى، محمدنژاد، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، القاهرة، دارالکتب المصریه، 1364 ق: ص 345 .

[6] . شکرى، فاطمه، کتاب‏شناسى معمارى مسجد، مجموعه مقالات همایش مسجد، گذشته، حال، آینده، تهران، دانشگاه هنر، معاونت پژوهشى، 1379 : ج 2 ، صص 357 ـ 404 .

[7] . شاه‏حسینى، یونس، فهرستواره مسجد، مسجد، سال سوم، ش 15 ، 1373 ش، صص 56 ـ 57 ، و ص 101 .

[8] . عباسى‏نیا، سعید به کوشش، کتاب‏شناسى مسجد، ج 1 ، تهران: ستاد عالى هماهنگى و نظارت بر کانون‏هاى فرهنگى، هنرى مساجد: ج 1 ، 1380 ش .

[9] . به‏عنوان نمونه، ابن‏هشام، ج 1 ، ابن‏هشام، السیرة النبویه: ج 2 ، تحقیق: مصطفى السقاء، ابراهیم الابیارى، عبدالحفیظ شلبى، بیروت، داراحیاء التراث العربى: ص 141 ـ 143 .

[10] . براى بحث‏هایى دراین زمینه به‏عنوان نمونه ر.ک. سلطان‏زاده، حسن، مقدمه‏اى بر تاریخ شهر و شهرنشینى در ایران، تهران، آبى: ج 1 ، 1365 ، ص 265 ـ 267 ؛ همو، روند شکل‏گیرى شهر و مراکز مذهبى در ایران، تهران، آگاه: ج 1 ، 1362 ش ، ص204 ـ 208 ؛ فلامکى، محمد منصور، باززنده‏سازى بناها و شهرهاى تاریخى، تهران: دانشگاه تهران، 1365 ش: ص 57 ـ 61 ؛ نقى‏زاده، محمد، مسجد کالبد مسلط بر مجتمع اسلامى، مجموعه مقالات همایش معمارى مسجد: گذشته، حال، آینده، تهران، دانشگاه هنر، 1378 ش .

[11] . العاملى شهید اول، محمد بن جمال الدین مکى، اللمعة الدمشقیه، ج 1 ، بیروت، دارالعالم الاسلامى: ص 212 ـ 213 .

[12] . شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعه الى تحصیل الشریعه، قم، مؤسسة آل‏البیت لاحیاء التراث، ط 1 ، 1409 ق: ج 5 ، ص 193 ـ 297 .

[13] . قمى، شیخ عباس، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، بیروت، دارالتعارف، بى‏تا: ج 1 ، ص 600 ـ 603 .

[14] . فیض کاشانى، مولى محسن، المحجة البیضاء فى تهذیب الاحیاء، صححه و علق علیه على اکبر غفارى، قم: دفتر انتشارات اسلامى، وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه، ط 2 ، بى‏تا: ج 1 ، ص 366 ـ 358 .

[15] . الزرکشى، محمد بن عبداللّه‏، اعلام الساجد باحکام المساجد، قاهره، دارالکتاب المصرى، ط 2 ، 1403 ق .

[16] . تبریزى، محمد زمان بن کلبعلى، فرائد الفوائد در احوال مدارس و مساجد، به کوشش رسول جعفریان، تهران، احیاء کتاب، دفتر نشر میراث مکتوب، چ 1 ، 1373 ش .

[17] . براى احکام مسجد همچنین مى‏توان از دو منبع زیر نیز بهره جست: فلاح‏زاده، محمد حسین، احکام مسجد، قم: دلیل، 1374 ش؛ نوبهار، رحیم، سیماى مسجد، 2 ج ، قم: مؤلف، چ 2، 1373 ش؛ مبلغى، احمد «فقه مساجد»، کوثر، ش 10، و نیز مباحثى پراکنده در بخش مکان نمازگرار در رساله‏هاى عملیه و کتب فقهى.

[18] . شلبى، احمد، تاریخ آموزش در اسلام، ترجمه، محمد حسین ساکت، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1361: ص 96 ـ 97 .

[19] . درباره کتابخانه‏هاى مساجد، ر.ک. سباعى، محمد مکى، تاریخ کتابخانه‏هاى مساجد، ترجمه: محمد عباسپور، محمدجوادمهدوى.مشهد، بنیادپژوهش‏هاى‏اسلامى، 1373؛ این‏کتاب بانام «نقش‏کتابخانه‏هاى‏مساجد درفرهنگ‏وتمدن اسلامى» نیز به‏همت على شکوئى ترجمه و سازمان مدارک فرهنگى انقلاب اسلامى در همان سال 1373 منتشر کرده است؛ در زمینه کتابخانه‏هاى مساجد ایران نیز ر. ک. کریمیان سردشتى، نادر، تاریخ کتابخانه‏هاى مساجد ایران، تهران: کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شوراى اسلامى، 1378 ش .

[20] . غنیمه، عبدالرحیم، دانشگاه‏هاى بزرگ اسلامى، ترجمه نوراللّه‏ کسایى، تهران، دانشگاه تهران، 1372 : ص 61 ـ 82 .

[21] . در این زمینه ر. ک. ضرابى، عبدالرضا، «نقش و عملکرد مسجد در تربیت» معرفت: ش 33 .

[22] . محمد بن سعد، الطبقات الکبرى، بیروت، داربیروت، 1985 م: ج 1 ، ص 146 .

[23] . حاج سید جوادى:  ص 367 به بعد، زبرشیدى: ص 209 ـ 245 .

[24] . الولى، المساجد فى الاسلام، بیروت، دارالعلم للملایین، 1409 ق: ص 159 ـ 162 .

[25] . الولى، همان: ص 116 .