خوشبختانه اعتقادات دینى مردم ایران موجب شده است، مساجدى بزرگ و وسیع در گوشه و کنار این کشور ساخته شود، همکارى و مشارکت در ساخت مسجد به عنوان کار خیر و سنت حسنه از دیرباز وجود داشته است. اگر بتوانیم جامعه را آگاه سازیم که کتابخانه هم مىتواند به عنوان بخشى از ساختمان مساجد داراى کارکرد فرهنگى مثبت باشد، قطعا گامى مهم در راه توسعه فرهنگ مطالعه و کتاب خوانى برداشتهایم. نهادهاى مسؤول باید به این سمت حرکت کنند که ضمن توجیه متولیان امر، در ساخت مساجد جدید به فضاى کتابخانه هم توجه شود.
در مساجد فعلى هم مىتوان با توجه به شرایط هر منطقه، فضایى را براى کتابخانه در نظر گرفت و حتى با اجاره کردن محلى در نزدیکى مسجد براى تأسیس کتابخانه اقدام کرد.
مردم باید به این باور برسند که، به همان اندازه که مسجد به فرش و سایر امکانات نیاز دارد، به کتابخانه و کتاب هم احتیاج دارد و چه بسا تأثیر کتابِ مناسب در تقویت بعد اخلاقى، اعتقادى و علمى انسان چنان عمیق باشد که اثر آن به عنوان باقیات الصالحات تا قرنها پا برجا باشد.
اختصاص یک صندوق به خرید کتاب و تجهیز کتابخانه
از آن جا که معمولاً افراد با نیتهاى خاصى به مساجد کمک مىکنند، مىتوان صندوقى براى خرید کتاب و تجهیز کتابخانه در نظر گرفت. آگاه کردن مردم در باب ارزش و اهمیت کتاب و نحوه مشارکت آنان در این امر زمینه کمک بیش از پیش به کتابخانه مسجد را فراهم خواهد کرد. این کار نه تنها از اختلاف نظرهاى احتمالى براى اقدام در این زمینه پیشگیرى مىکند، بلکه باعث فرهنگسازى هم خواهد شد.
اگر امکان اختصاص جاى مناسبى براى کتابخانه در مساجد یا در جوار آنها وجود ندارد، مىتوان موقتا با گذاشتن چند کمد و ویترین زمینه بهرهمندى علاقهمندان از کتاب را فراهم آورد.
با اعمال مدیریت صحیح و حفظ قداست مسجد و رعایت جوانب کار، و جلوگیرى از هرگونه مزاحمت براى نمازگزاران، مىتوان فضایى فراهم آورد که نوجوانان و جوانان در مسجد به مطالعه کتابهاى مورد علاقه خود بپردازند یا آنها را به امانت بگیرند. براى دستیابى به نتیجه بهتر باید هر کمد به گروه سنى مشخصى اختصاص یابد. این کار موجب سهولت دسترسى و ترغیب علاقهمندان به کتابهاى مورد نظر مىشود.
راهاندازى کتابخانه و تلاش براى توسعه و تقویت آن اقدامى ضرورى و مؤثر و بسیار ارزشمند است، اما نکته اساسى که باید همواره مورد توجه باشد این است که نقش مسجد در ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانى تنها در تأسیس کتابخانه و تهیه کتاب خلاصه نمىشود، بلکه مسجد به عنوان پایگاه علمى و آموزشى باید اساس کار خود را بر آموزش بگذارد.
کسانى که پشت سر امام جماعت، به نماز مىایستند، به او اعتماد دارند و سخنانش را مىپذیرند و براى او احترام قائلاند. امام جماعت باید در کنار آموزش احکام و معارف اسلامى و مسائل ضرورى دیگر به تبیین ارزش و جایگاه علم و دانشاندوزى از دیدگاه قرآن و عترت بپردازد و اهمیت و نقش کتاب را در توسعه و ترویج علم و دانش و بالا بردن آگاهى مسلمانان بیان کند. جامعه باید بداند که علم و دانش به آدمى توان مىبخشد و او را از اعماق هولناک ضلالت و گمراهى به اوج قلههاى سعادت و خوشبختى رهنمون مىشود و در همه حالات کتاب ابزارى مناسب براى افزایش علم و آگاهى است و اگر خداوند متعال در قرآن کریم به قلم و کتاب سوگند مىخورد.[1] شاهدى بر این مدعاست.
نوجوان و جوان مسلمان باید بداند در آیات و روایات متعددى به اهمیت و ارزش علم و دانش اشاره شده است. تا آن جا که جویندگان علم و دانشمندان، سعادت همراهى و همنشینى با پیامبران و اولیاى الهى را پیدا مىکنند و چنان عزت و عظمتى مىیابند که مورد ستایش ملائکه الهى قرار مىگیرند. آنها باید بدانند چرا تلاش در راه فراگیرى علم و دانش چون جهاد در راه خدا قلمداد مىشود و قلم دانشمندان افضل بر خون شهیدان مىگردد و زمانى که از سر همه اینها آگاه شوند، کتاب و مطالعه و پژوهش نزد آنان ارزشمند مىشود و نیازى اساسى بهحساب مىآید، و آن وقت اگر مسجد هم کتابخانه و کتاب نداشته باشد، علاقهمندان به جستجوى کتابهاى مورد علاقه خود خواهند رفت.
امام جماعتِ آگاه و عالم باید به پدران و مادران بیاموزد که چگونه کتاب حس کنجکاوى کودکان و نوجوانان را ارضا مىکند و موجب رشد، آگاهى و خلاقیت آنان مىشود و این که خانواده چه نقشى در تقویت توانایىهاى کودکان و ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانى دارد و مهمتر از همه چگونه مىتوان با مطالعه زندگى بهترى داشت و فرزندان خوبى تربیت کرد و مسائلى از این قبیل.
او باید از همه راههاى ممکن استفاده کند تا عطش مطالعه را در نسل جوان ایجاد کند، به سان تشنهاى که به دنبال آب بگردد. «این از بدیهیات است که تا کسى در خود احساس تشنگى نکند، هرگز به دنبال آب نمىرود و اگر هم درباره آب سخن گفته شود، چون براى او جاذبهاى ندارد، توجهش را جلب نمىکند؛ اما هنگامى که تشنگى حاصل شد، یعنى جاذبهاى در درون براى آب به وجود آمد، دیگر خود آب، لفظ آب، صداى آب، سمت و جهت آب همه و همه براى او جالب توجه، دلربا، زیبا و جذاب خواهد بود».[2]
آن وقت است که پدر و مادر کودک و نوجوان ما براى یافتن کتابى که عطش دانستن او را سیراب کند، خودش به جستجوى کتاب خواهد رفت و به قول مولانا:
آب کم جو تشنگى آور به دست / تا بجوشد آبت از بالا و پست
کتابخانههاى موجود
مساجدى که داراى کتابخانه هستند باید ضمن برنامهریزى مناسب شرایط استفادهى مطلوب علاقهمندان از این فضاهاى فرهنگى را فراهم آورند. از جمله این شرایط مىتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1 . استفاده از کتابدار شایسته: از جمله اقدامات مهمى که باید صورت گیرد، استفاده از کتابداران ثابت و آگاه است، این افراد حتى اگر متخصص رشته کتابدارى هم نباشند، باید علاقهمند به این کار باشند و حداقل دورههاى تخصص کوتاه مدت را بگذرانند.
کتابدار نقشى مهم در جذب افراد علاقهمند و به ویژه کودکان و نوجوانان دارد و اگر نتواند به وظیفه خود عمل کند، ممکن است شرایطى را فراهم آورد که افراد از کتابخانه و مطالعه فاصله بگیرند. هر کس در دنیاى پیچیده امروز نتواند خود را با پیشرفتها هماهنگ کند، موفقیت چندانى به دست نخواهد آورد.
«کتابداران مرشدى هندى به نام «رانگاناتان» دارند؛ ریاضىدانى که در انگلیس تحصیل کرد و در هند به لحاظ روح ناآرام خود به کتابخانه تبعید شد و در همان کتابخانه پنج اصل کتابدارى را ثبت و به جهان عرضه کرد؛ اصولى که بنیان تفکر جدید کتابدارى شد. پنج اصل رانگاناتان عبارتاند از:
1 . کتاب / اطلاعات براى استفاده است؛
2 . هر خواننده کتاب / اطلاعات خودش را نیاز دارد؛
3 . هر کتابى / اطلاعات خواننده خودش را دارد؛
4 . وقت خواننده / جوینده اطلاعات، طلاست؛
5 . کتابخانه (به هر شکل و نامى که مطرح باشد) نهادى پویاست».[3]
«در حالى که نگاه کتابدار با توجه به اصول دوم و سوم معطوف به مثلثى است که میان او، اطلاعات و خواننده به وجود مىآید، در نیل به اصل چهارم کتابدار مىکوشد تا با انجام دادن انواع خدمات فنى و تخصص در وقت خواننده صرفهجویى کند. در باره اصل پنجم بعضى از صاحبنظران عقیده دارند، کتابدارانى که صرفا به دنبال راضى نگه داشتن مخاطباند کتابدار نیستند، لذا باید این اصل را سرلوحه کار خود قرار دهند. کتابدارى واقعا شایسته این نام است که با انجام دادن کارهاى جدید و ابتکارى، مرتب در خواننده تحول ایجاد بکند و هر ساعت او را در مقایسه با ساعت قبل متحول سازد. یعنى ضمن پاسخگویى به خواستههاى مخاطب، فضایى را براى بیان ناگفتهها و حتى ناخواستهها فراهم بیاورد و به صورت هدایت گر فرهنگى تأثیرگذار باشد».[4]
«نتایج پژوهشى با عنوان بررسى وضعیت کتابخانههاى شهرستان بم در سال 1382 نشان مىدهد که على رغم وضعیت نسبتا مناسب کمّى کتابخانههاى شهرستان، این نهادهاى فرهنگى به علت ضعفهاى کیفى نتوانستهاند نقش اصلى خود را به عنوان نهادى پویا در توسعه فرهنگ شهرستان ایفا کنند. نارضایتى بیشتر مراجعهکنندگان از خدمات کتابخانهها بیانگر این واقعیت است که انتظارات جامعه در حال رشد کشورمان، با امکاناتى که کتابخانهها در اختیار آنها قرار دادهاند، برآورده نمىشود. لذا براى رفع این معضل باید چارهاى اندیشید. زیرا حجم بالاى اطلاعات که هر روزه برآن افزوده مىشود، مىطلبد که کتابخانهها از قالب سنتى خود به درآیند و به صورت پایگاهى شوند که جدیدترین اطلاعات را در خود جاى داده است و پیشرفتهترین امکانات را در اختیار مراجعهکنندگان قرار مىدهد. براى رسیدن به این هدف استفاده از امکانات بخشهاى گوناگون جامعه اعم از بخشهاى خصوصى و نهادهاى شهرى و موقوفات و سایر منابع مىتواند یارى دهنده باشد».[5]
بنابراین کتابخانههاى مساجد براى کسب موفقیت باید هماهنگ با تحولات و پیشرفت فنآورى با استفاده از فهرستنویسى و ردهبندى علمى و نظامدار و امانتدهى منظم و فعال، امکان بهرهمندى و دسترسى علاقهمندان به محتواى کتابها و انواع موضوعها را فراهم آورند، چرا که در عصر اطلاعرسانى، روشهاى کهنه، قدیمى و ابتدایى دیگر کاربرد و کارآیى لازم را ندارند.
اگر مساجد در وضعیتى باشند که بتوانند فرد توانمندى را به عنوان کتابدار انتخاب و پس از طى آموزشهاى لازم براساس برنامهاى منظم از او استفاده کنند، تأثیرى بسیار در جذب کتابخوانهاى نوجوان و جوان خواهد داشت و در حقیقت از جمله رموز اصلى توفیق کتابخانههاى مساجد همین است.
اما چون در اکثر مساجد این امکان وجود ندارد، لذا باید از مشارکت نوجوانان و جوانان براى اداره کتابخانههاى مساجد بهره گرفت. گروهى متشکل از چند جوانان علاقهمند مىتواند کتابخانه مسجد را به خوبى اداره کنند.
تجربه نشان داده است اگر به گروههاى نوجوان و جوان مسؤولیت داده شود و به خوبى رهبرى شوند، مىتوانند بسیار مؤثر واقع شوند، حتى اگر خانوادههاى آنان این آمادگى را نداشته باشند. هرچند خود ما در کشورمان تجربههاى بسیار موفقى از این دست داریم، ولى استفاده از تجربههاى سایر کشورها نیز مىتواند مفید واقع شود.
«مثال جالب در این زمینه، نهضت سارودادیا در سریلانکاست. کشورى که در بسیارى از دهکدههایش، کودکان کلید توسعه مشارکت در جامعهاند. معلمان مدارس ابتدا الگوهاى مشارکت کودکان را متحول کردند و به دنبال آن همین کار را درخصوص بزرگسالان انجام دادند».[6]
در ضمن بر این نکته مهم تأکید مىشود که مشارکت نوجوانان و جوانان در اداره مسجد باید همراه با نظارت و آموزش باشد.
2 . آشنا ساختن همه مردم با نقش کتاب در زندگى و لزوم مطالعه: آگاه کردن مردم جامعه بهویژه کودکان و نوجوانان درباره اهمیت کتاب و نقش مطالعه در زندگى فردى و اجتماعى انسان، از جمله مقدمات ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانى در مدارس است. وقتى مردم بدانند کتاب خوب و مفید داراى چه ارزش و اهمیتى است و چگونه مىتواند آنان را در مسیر زندگى سالم و سعادت بخش قرار دهد، به آسانى آن را مىپذیرند. در حقیقت، همین آگاهى است که مىتواند انگیزهاى قوى براى کودکان و نوجوانان و حتى بزرگسالان به منظور روى آوردن به کتاب و مطالعه باشد. بنابراین، از جمله اساسىترین برنامههایى که در مساجد باید در نظر گرفته شود، بررسى راههاى افزایش آگاهى مردم درخصوص این امر مهم است.
3 . معرفى کتابهاى خوب: معرفى کتاب به عنوان کارى انگیزشى، براى ترویج فرهنگ مطالعه و کتاب خوانى مؤثر است. در تحقیقات انجام شده، قرائت قسمتهایى از کتاب و همچنین معرفى کتاب در تابلوى اعلانات، تأثیرى فراوان در تشویق افراد به مطالعه دارد، که از میان این دو روش، روش اول بازدهى بیشترى داشته است.
«از جمله کارهایى که پیش از معرفى کتاب باید انجام شود، تلخیص کتاب است. «تلخیص» یعنى خلاصه کردن و منظور از تلخیص کتاب یا نوشتهاى، بیان اصل مطلب در کوتاهترین شکل خود است».[7]
از مهمترین کارهایى که در تلخیص کتاب باید به آن توجه کرد، تعیین مشخصات کتاب، شامل نام کتاب، نام و نام خانوادگى نویسنده یا مترجم، نام مؤسسه انتشاراتى، سال انتشار، محل انتشار، تعداد صفحهها، و نوبت چاپ است که باید با خطى زیبا نوشته شود و در تابلویى که در معرض دید نمازگزاران باشد یا بر در ورودى کتابخانه نصب گردد.
همچنین اگر امام جماعت هفتهاى یک بار ظرف چند دقیقه کتابى مناسب و ارزشمند را معرفى نماید، انگیزهاى قوى زیادى براى مطالعه کتاب در علاقهمندان به وجود مىآورد. ضمن این که استمرار چنین اقدامى ارزش قایل شدن براى کتاب و کتابخوانى است. نکته مهمى که باید مدنظر قرار گیرد، این است که حداقل چند جلد از کتابهایى که معرفى مىشود، در کتابخانه مسجد موجود باشد.
4 . دعوت از افراد صاحب نظر و متخصص: از جمله کارهاى ارزشمندى که امام جماعت و هیأت امناى مساجد مىتوانند انجام دهند، دعوت از افراد صاحبنظر و علاقهمند در این حوزه و یا کتابداران کتابخانههاى عمومى است. حضور افراد متخصص و آگاه به مقوله کتاب و کتاب خوانى مىتواند موجب ترغیب و تشویق مردم به ویژه کودکان و نوجوانان باشد. مساجدى که فضاى مناسبى براى تأسیس و راهاندازى کتابخانه ندارند مىتوانند با این اقدام خود، امکان ارتباط بیشتر افراد با کتابخانههاى عمومى و سایر کتابخانهها را به وجود آورند و در جهت فراگیر شدن فرهنگ مطالعه و کتابخوانى قدم بردارند.
5 . تشکیل انجمنها و گروههاى علمى و فرهنگى: تشکیل انجمنها و کانونهاى دانشآموزى، دانشجویى و تشکلهاى ویژه جوانان، فرصت ارتباط مؤثر با این قشر توانمند و پویا با مساجد را فراهم مىآورد و بخشى از این انجمنها و کانونها مىتوانند با کتابخانه مرتبط شوند، انجمنهاى علمى و فرهنگى و مطالعه و تحقیق گروههایى از دانشآموزان و نوجوانان و جوانان علاقهمند اگر به کمک یک یا چند نفر از مربیان آگاه، سازماندهى و هدایت شوند و براساس استعدادها و دلبستگىهایشان در مسیر مطالعه، تحقیق و گردآورى مدارک و غیره راهنمایى شوند، کمکى مؤثر در این زمینه خواهد بود.
نتیجه کار این گروهها مىتواند از طریق نشریه داخلى مسجد، بولتن و یا روزنامه دیوارى در اختیار دیگران قرار گیرد.
به هر حال این نکته حایز اهمیت باید مورد توجه مسؤولان امر قرار گیرد که فعالیتهاى متنوع و سازنده گروهى، نقش به سزایى در جذب نوجوانان به مساجد خواهد داشت، چرا که گروه جایى است که فرد مىتواند توانایىها و استعدادهاى خود را در حد اعلا نشان دهد و رضایت خاطر کسب نماید.
دکتر على اکبر شعارى نژاد (1377 : 569) در بیان اهمیت و آثار گروه مىنویسد: «فرد در دوره نوجوانى نه کودک است و نه بالغ، به همین سبب به گروه و جمعیتى نیازمند است که به سطح رشد و مظاهر فعالیت و فهم او پاسخ دهد و آنها را بفهمد تا فرد، مقام واقعى خود را در میان دوستانش دریابد. گروه همسالان به این معنا، از جمله عوامل ضرورى براى رشد و تکامل اجتماعى نوجوانان است و اهمیت آن در تربیت فرد ـ چنان که گفتیم ـ بیش از والدین و معلمان است؛ زیرا همین گروه است که محیط مناسب براى ایجاد عادت براى گفتوگوى اجتماعى، مهارتها و ارتباطها فراهم مىکند و روح وابستگى به یک جمعیت را در او رشد و پرورش مىدهد، استعدادهاى اجتماعى او را آشکار مىسازد و در نتیجه میزان رهبرى، پیشوایى، اطاعت و فرمانبردارى، حدود سازگارى و نفرت خود را درمىیابد که در رشد اخلاقى و میزان قبول مقیاسهاى اخلاقى مؤثر است و به نوجوان براى کسب اطمینان خاطر در زمان رهایى از تسلط خانواده کمک مىکند. علاوه بر آنها، نوجوانان را براى زندگى آینده و دوست داشتن دیگران آماده مىکند».
یکى دیگر از متخصصان تعلیم و تربیت نیز مىگوید: «کار گروهى پیشرفت اجتماعى را آسان مىکند و موجب ایجاد انگیزه در افراد براى رسیدن به تکامل بیشتر مىشود. همچنین ثابت شده است، گروههایى که از روى دوستى تشکیل مىشوند، با دوامترین گروهها هستند. تعلق داشتن، بیش از هر عامل دیگر، موجب ایجاد حس آرامش مىشود. تعلق داشتن، به گروه آن قدر براى نوجوان اهمیت دارد که اگر از راه مثبت و سازنده و در جهت منافعِ جامعه براى تشکیل گروهها اقدام نشود، ممکن است به شکل مخرّب پدیدار شود و آثار زیانبارى در پى داشته باشد».
6 . راهاندازى بخش کودکان و نوجوانان در کتابخانه: از جمله مهمترین راههاى جذب کودکان و نوجوانان به کتابخانههاى مساجد این است که این کتابخانهها بخشى از محل، خدمات و کتابهاى خود را به کودکان و نوجوانان اختصاص دهند و تکتک بچههایى را که در حیطه نفوذ کتابخانه زندگى مىکنند، دقیقا از وجود کتابخانه و شرایط عضویت آن آگاه کنند.
«بهطور مثال اگر در مسجد محلهاى کتابخانهاى براى بچهها تشکیل مىشود، کتابدار بایست با حضور در مراسم نماز جماعت، چند دقیقهاى در مورد تشکیل و نحوه کار کتابخانه براى نمازگزاران صحبت کند و امام جماعت نیز به کرّات (اما به فاصله معقول) درخصوص مورد اهمیت و لزوم مطالعه بچهها سخنرانى کند و تذکرات لازم را بدهد. علاوه برآن، کتابدار نباید تنها به این امر اکتفا کند، بلکه با ارسال نامههایى براى تکتک خانوادههاى محل و یا با نصب آگاهى در مکانهاى مناسب، تأسیس و طرز کار کتابخانه را به اطلاع عموم برساند».[8]
7 . استفاده از روش باز: نحوه دسترسى به کتاب نیز از جمله مواردى است که بر ایجاد میل و رغبت کودکان به مطالعه مىافزاید. استفاده از روش باز براى کودکان نکتهاى مهم است که باید دقت کرد. فضا باید بهگونهاى باشد که آنها بتوانند کتابهاى گوناگون را بررسى کنند، به دست بگیرند و ورق بزنند، تا بتوانند کتاب مورد نظر و دلخواه خود را انتخاب نمایند.
8 . برقرارى ارتباط بین مساجد و مدارس: ایجاد ارتباط بین مدارس و مساجد بهویژه در مناطق و شهرهاى کوچک که زمینه این ارتباطات بیشتر است، در بالا بردن میزان مطالعه در کودکان و نوجوانان مؤثر است. این ارتباط مىتواند به ارتباطى دوسویه و مؤثر تبدیل شود. تشویق کودکان و نوجوانان مسجدى به بهرهگیرى از کتابهاى موجود در مدرسه از یک سو
و حضور امام جماعت و یا اعضاى هیئت امناى مساجد در مدارس و هماهنگى به بهرهگیرى از سوى دیگر، زمینهساز بهرهگیرى آنان از کتاب و در نتیجه افزایش مطالعه است.
استفاده از همکارى معلمان مدارس هم براى آگاه ساختن در دانشآموزان مؤثر است. بسیارى از معلمان و مربیان، از جمله شخصیتهاى مورد علاقه و اعتماد کودکان و نوجوانان هستند. مىتوان با ترتیب دادن جلسههاى سخنرانى، برگزارى مراسم جشن کتاب و برنامههاى متنوع دیگر از معلمان دعوت کرد تا مردم به ویژه کودکان و نوجوانان را در زمینه اهمیت کتاب و مطالعه آگاه کند.
استفاده از ارتباط بین مساجد و مدارس از جنبهاى دیگر نیز حایز اهمیت است. در مساجدى که نزدیک مدارس قرار دارند، این ارتباط آسانتر شکل مىگیرد. معمولاً در طول سال تحصیلى کلاسهاى آموزش خانواده با موضوعات گوناگون در مدارس تشکیل مىشود و نتایج نسبتا خوبى هم در بردارد. مىتوان یک یا دو جلسه از این آموزشها را به موضوع اهمیت مطالعه و کتابخوانى و روشهاى علاقهمند کردن کودکان و نوجوانان به مطالعه در مساجدى که شرایط مناسب دارند، اختصاص داد.
9 . برگزارى مراسم هفته کتاب: در اهداف برگزارى هفته کتاب آمده است: «توسعه فرهنگ مکتوب و ایجاد علاقه و شوق در عموم مردم به ویژه کودکان به امر کتاب و مطالعه».[9]
گرامىداشت هفته کتاب در مساجد از جمله اقداماتى است که مىتواند در آگاهسازى جامعه و ایجاد رغبت و عادت به مطالعه مؤثر واقع شود. مىتوان با ترتیب دادن مراسم باشکوه، جشن کتاب، مسابقات گوناگون و تجلیل از کتابخوانهاى نمونه و امثالهم فضاى جامعه را به سمت مطالعه و کتابخوانى سوق داد.
10 . وضع و تدوین مقررات براى کتابخانه: بدون تردید کتابخانه خوب، داراى قوانین و مقرراتى خاص است که همین امر، موجب ایجاد نظم و انضباط مىشود و بازدهى کار کتابخانه را افزایش مىدهد.
کتابخانههاى مساجد، از این نظر، با مشکلاتى مواجه هستند که اگر با استفاده از روشهاى اصولى براى حل این مشکلات اقدامى صورت نگیرد، امور کتابخانه به خوبى پیش نمىرود و موفقیتى حاصل نمىشود. شاید اساسىترین این مسائل، نظم و انضباط اعضا و چگونگى تحویل گرفتن و پس دادن کتاب باشد.
براى جلوگیرى از بروز مشکلات احتمالى و به منظور بالا بردن کیفیت کار کتابخانه مسجد، به ویژه درخصوص کودکان و نوجوانان توجه به نکات زیر ضرورى است:
الف) بسیارى از مشکلاتى که اعضاء پدید مىآورند، ناشى از ناآگاهى و نداشتن شناخت صحیح از کتابخانه و قوانین و مقررات مربوط به آن است؛ لذا باید در ابتداى عضویت، در نهایت خوشرویى و دقت، قوانین و مقررات کتابخانه را براى مراجعه کنندگان، بیان کنند و از آنان خواسته شود، با مسئولان کتابخانه و کتابدار همکارى کنند.
ب) مىتوان قوانین و مقررات کتابخانه را روى یک برگ کاغذ، تایپ کرد و هنگام ثبتنام براى عضویت در کتابخانه مسجد، در اختیار مراجعهکنندگان قرار داد، تا پس از مطالعه دقیق و آگاهى از مقررات، متعهد به رعایت آن شوند و ورقه را امضا کنند و در پرونده کتابخانهاى اعضا نگهدارى شود.
ج) کتابدار مسجد، نباید براى ایجاد انضباط، به زور و اجبار متوسل شود، بلکه باید با آگاهى از روحیه کودکان و نوجوانان بهگونهاى رفتار کند که از علاقه آنان به کتابخانه کاسته نشود و ضمن رفتار صمیمانه، نظم و انضباط نیز رعایت شود.
د) کتاب در کتابخانههاى کودکان و نوجوانان، «کالاى مصرفى» است. بنابراین، نباید براى حفظ کتابها،بیش از اندازه سختگیرى کرد یا با اجراى قوانین خشک، مراجعهکنندگان را جریمه نمود، چرا که این کار موجب فاصله گرفتن آنان از کتابخانه مىشود. بلکه باید علاوه بر تقویت روحیه امانتدارى در کودکان و نوجوانان، تدابیرى اتخاذ کرد تا عمر مفید کتابها بیشتر شود و هر بار که کتابى خراب یا پاره مىشود و تعمیر شدنى است، درخصوص آن اقدام لازم به عمل آید.
هـ) هرگز نباید کتابهایى را که کثیف و فرسوده شده یا جذابیت خود را از دست داده است، در کتابخانه نگه داشت زیرا کودک و نوجوان علاقهمند است که کتابهاى جالب، تمیز و زیبا در اختیار داشته باشد.
و) براى تأخیر در تحویل کتاب نیز جریمه تعیین نکنید. مطمئن باشید کودکان علاقهمند، پس از مطالعه کتابهایى که به امانت گرفتهاند، بىصبرانه آماده گرفتن کتابى دیگر هستند. بنابراین، تأخیر در تحویل کتاب حتما علتى دارد، لذا ابتدا باید آنها را شناسایى و سپس کودک را در حل مشکل وى یارى نمود. ممکن است علت تأخیر، بیمارى، مسافرت،
زیاد بودن تکلیفهاى مدرسه، امتحان یا موردى دیگر باشد. حتى اگر علت این تأخیر بىنظمى دانشآموز باشد، با جریمه نمىتوان نظم را به او آموخت. جریمه، بیش از آن که نظم را در پى داشته باشد، موجب دلسردى و دورى کودکان از کتاب و مطالعه مىشود.
ز) اگر تعداد اعضاى کتاب خانه مسجد زیاد است و آنان در طول هفته، فقط یک بار مىتوانند براى گرفتن کتاب مراجعه کنند، بایستى در صورت نیاز و علاقه آنان، هربار دو یا سه جلد کتاب به ایشان امانت داد، تا در فاصله یک هفته، به مواد خواندنى بیشترى دسترسى داشته باشند و با انتظارى ملالآور روبه رو نباشند.
ح) هیچ وقت کودکان و نوجوانان را مجبور نکنید خلاصه کتاب را بنویسند. هرچند این کار بسیار مفید و سازنده است؛ اما اگر جنبه زور و اجبار داشته باشد، موجب فاصله گرفتن آنان از کتابخانه مىشود؛ زیرا بعضى از دانشآموزان، این حوصله و توانایى را ندارند. البته به مرور مىتوان با استفاده از راههاى گوناگون آنان را به این کار تشویق کرد. بهطور مثال، کتابدار مسجد خلاصههاى کتاب را بخواند و به نویسندگان آن امتیاز دهد.
علاوه بر آن چه بیان شد، راه کارهاى دیگرى براى افزایش میزان مطالعه از طریق مساجد وجود دارد که در این مقاله فرصت طرح آنها نیست. اما در مجموع یک نکته اساسى دیگر را نباید از نظر دور داشت که مرکز رسیدگى به امور مساجد وظیفهاى سنگین در این زمینه دارد. این مرکز باید برنامهاى اساسى براى تأسیس و تقویت کتابخانههاى مساجد تدوین کند و ضمن تعیین خط مشى کلى نظارت لازم را بر عملکرد کتابخانهها به عمل آورد.
اختیارات هیئت امناى مساحد هم باید در حدى باشد که بتوانند براساس شرایط بومى و منطقهاى تصمیمات لازم را اتخاذ کنند که شامل انتخاب کتابهاى مناسب، برگزارى نمایشگاهها، نحوه اداره کتابخانهها، چگونگى جلب مشارکت گروهها، تشکلها و نهادهاى اجتماعى و غیره مىشود.
«وجود شبکهى سازمانى کتابخانههاى مساجد، مىتواند در جهت رفع پارهاى از مشکلات کتابخانهها مؤثر واقع شود؛ این شبکه باید اختصاصا به بحث تحقیق و توسعه کتابخانههاى مرکزى و کتابخانههاى مساجد و به روشهاى گسترش خدمات و بهینهسازى کتابخانهها و به تلاش در جهت حل مشکلات آنها و یافتن الگو و کارکردهاى جدید، براى کتابخانههاى مساجد بپردازد. افزون براین، مسؤول ارزیابى کلیه خدمات و فعالیتهاى کتابخانههاى مرکزى مساجد است، تا میزان توفیق و ناکامى آنها را در مقاطع زمانى متفاوت، مورد بازبینى قرار دهد. ضمن سنجش میزان قابلیتهاى هر کتابخانه، رهنمودها یا پیشنهادهاى لازم را براى بهبود خدمات کتابخانه آن استان یا شهرستان خاص ارائه دهد».[10]
[3] . شوراى کتاب کودک 1383 : 17 .
[4] . شوراى کتاب کودک 1383 : 18 .
[5] . عباسزاده، و همکاران 1382 : 113 .
[10] . مجیدى 1378 : 227 با تصرف و تلخیص .