اگر بخواهیم جایگاه و موقعیت مسجد در اسلام را بیابیم بایستى به صدر اسلام برگشته و جایگاه مسجد در میان مسلمانان عصر پیامبر را مورد بررسى قرار دهیم چرا که تاریخ مسجد با تاریخ اسلام گره خورده و این مکان مقدس، بىدرنگ پس از بعثت نبىاکرم صلىاللهعلیهوآله عهدهدار نقشهاى مهم و گوناگونى در نهضت و انقلاب آن حضرت است. فایده و بهرهاى که جوانان از رفت و آمد و انس با مسجد نصیب آنها مىشود، تنها ثواب بردن و در سراى دیگر مشمول
لطف الهى واقع شدن نیست، بلکه در همین جهان نیز، فواید و آثار اخلاقى، تربیتى، علمى، اجتماعى و سیاسى فراوانى در سایه رفت و آمد به مسجد براى انسان مؤمن به خصوص جوانان حاصل خواهد شد.
به طور کلى تمام پرستشگاههاى مکان و جایگاهى اجتماعى و مرکزى جهت تعاملات اجتماعى مىباشد. مسجد مهمترین و مؤثرترین ستاد فرهنگى در جهت ترویج و اشاعه فرهنگ اسلامى در طول تاریخ اسلام بوده است و به همین دلیل کارکردهاى مختلفى داشته است.
هر دین الهى، مکانى را به عنوان پرستشگاه براى برقرارى ارتباط پروان خود با خدا تعیین کرده و آنان را به رعایت آداب و رسوم خاصى در آن تشویق کرده است. متناسب با سطح رشد و برخوردارى هر قوم و ملتى از فرهنگ و تمدن این مکانها با هنر و معمارى زمانه عجین شده و انسانها با نوع نگاه ویژه خود به عالم هستى و آموزههاى دینى و بشرى به معابد و پرستشگاههاى خود رو آوردهاند.
با بررسى و کاوش در منابع معتبر اسلامى روشن مىشود که مسجد به عنوان اصلى و مهمترین کانون و پایگاه در میان مسلمانان صدر اسلام مطرح بوده و یک مسجد اسلامى چهار نقش ذیل را همزمان ایفا نموده است:
الف: مسجد به عنوان پایگاه عبادت و یاد خداوند متعال؛
ب: مسجد به عنوان پایگاه جهاد فکرى و تعلیم و تعلم معارف اسلامى؛
ج: مسجد به عنوان پایگاه تجمع نیروهاى رزمنده و اعزام آنان به جبهههاى جهاد؛
د: مسجد به عنوان پایگاه وحدت مسلمین و نمایش روح وحدت و یکپارچگى به دشمنان پیدا و پنهانِ جامعه اسلامى.
برنامهریزى آموزشى و دینى در مساجد
برنامهریزى تعاریف گوناگونى دارد اما در یک تعریف کلى مىتوان مفهوم و ماهیت برنامهریزى را کشیدن نقشه یا طراحى یک پلان براى اهداف مختلف بیان کرد.
یادگیرى، نیاز به نقشه و طرح دارد. یادگیرى و تربیت از عوامل فراوانى از جمله: عامل مرّبى، عامل فضا، عامل ویژگىهاى یادگیرنده، عامل شرایط و اوضاع و احوال اجتماعى و فرهنگى، سیاسى و همچنین روابط بین یادگیرندگان با یکدیگر، روابط بین نهادهاى تربیتى با یکدیگر و... متأثر است. جهت آموزش و یادگیرى در مساجد باید به موارد بالا بهطور عمیق توجه گردد. در عرصه تربیت نباید براساس احتمال و تصادف عمل کنیم؛ بلکه باید با نقشه حرکت کنیم. نقشه و طرحریزى کار متخصصان است. ما براى سادهترین مسئله زندگىمان دنبال متخصص مىگردیم ولى آیا نباید در راستاى اساسىترین مسئله زندگى یعنى تربیت و یادیگرى نوجوانان و جوانان دنبال متخصص باشیم؟
در مظلومیت تربیت دینى و اسلامى همین بس که در هیچ جاى دنیا یک آکادمى، دانشکده و... ویژه این حوزه تأسیس نشده است. یعنى هماکنون در هیچ کجا متخصص تربیت اسلامى تربیت نمىکنیم؟
اهمیت تعلیم و تربیت جوانان و نوجوانان
با توجه به آن که دنیاى پر رمز و راز نوجوانى و جوانى است که انسانهایى کامل را مىسازد، مىتوان اهمیت تعلیم و تربیت جوانان و نوجوانان را دریافت.
امام راحل در مورد مراحل قرب انسان مىفرماید: «کودک جدیدالعهد است به ملکوت».[1] در جایى دیگر نوجوان را جدیدالعهد معرفى کردهاند. نوجوان و جوان به آن عهد ازلى و میثاق عالم که با خدا بستهاند، پایبند هستند. کودک هنگام تولد، وجودى پاک و دست نخورده دارد و فطرت او وفادار به عهد الهى است و از همینرو بزرگترها باید مراقب کودکان و نوجوانان باشند و آنان را بعیدالعهد نکنند، یعنى کارى که حریمها را به آسانى بشکنند و گناه کردن براى آنها ساده باشد.
این همان نگاه فلسفى به وجود انسان است. بنابراین با توجه به فطرت انسانى و نیاز جوانان و نوجوانان باید زمینه را براى رشد همه قوا فراهم کرد. باید پذیرفت فردى که به سمت مسجد مىآید، عقل دارد، بعد اجتماعى دارد، بعد عاطفى دارد، بعد زیبایىگرایى و ابعاد گوناگون دارد. از اینرو شایسته است ابتدا جوان را با انگیزههاى متفاوت به سمت مساجد هدایت کرده و شایسته است برنامهها را طورى طراحى کنیم که همه قواى او را دربرگیرد و فردى یک بعدى پرورش نیابد. به راستى انسانى که عاطفه دارد ولى عقل ندارد به چه درد مىخورد؟ از سوى دیگر انسانى که عقل دارد، ولى دین ندارد چقدر خطرناک خواهد بود؟
براساس حدیث قدسى «عبدى اعطنى حتى اجعلک مَثَلى» باید مثل خدا شویم، انسان این قابلیت را دارد که مثل خدا شود، اما آن فردى مثل خدا مىشود که استعدادهاى وجود خود را از قوه به فعلیت درآورد و آن هم در گرو رشد همهجانبه و هماهنگى با هستى و ارزشمدار بودن است.
مسجدگریزى و دینگریزى
امروزه اگر با دیده تأمل در احوال و رفتار نسل تربیتشده انقلاب، یعنى جوانان که پرتعدادترین گروه سنى جامعه را تشکیل مىدهند، بنگریم نمىتوانیم انقلاب اسلامى ایران را در بعد تغییر مناسبات اجتماعى و دگرگون ساختن سلوک افراد جامعه به سمت سلوکى بر پایه آموزههاى دینى و شرعى و در یک کلام تأمین زندگى توأم با کرامت انسانى براى آحاد جامعه، کاملاً موفق و کامیاب بیابیم.
امروز نمىتوان نگرانى عمیق خود را از شکاف و وحشتناکى که امروز بین نسل جوان و برخى سنتها و آموزههاى دینى پدیدار گشته است، پنهان کرد. آنچه باعث شگفتى است این است که جوان ایرانى برخوردار از روحیهاى سالم، حساس، بانشاط، پویا و دلباخته خوبىها و زیبایىها است و آنچه باعث تأسف و اندوه مىشود مشاهده آشکار عدم جذب کامل این جوان شیدا به پرىرویى است که هزار و چهارصد سال پیش و در سیاهترین زندگى بشر طبع خشن و گریزپاى عرب صحرانشین را مفتون خود ساخت.
شاید علتهاى مختلفى براى مسجدگریزى و در نهایت دینگریزى جوانان بتوان جستجو کرد:
1 ـ تهاجم فرهنگى.
2 ـ پاسخگو نبودن شیوه تعلیم آموزههاى دینى و عدم آشنایى مبلغان دینى به نیازهاى بشر امروز و احساس کمبودى که انسان قرن بیست و یک از این جهت مىنماید.
3 ـ آسیبپذیرى جوان ایرانى در برابر مظاهر و جلوههاى فساد و بىقیدى و گریز از تعهد به عمل دینى.
4 ـ عملکرد ناهنجار و نامطلوب متصدیان اداره جامعه به طور خاص و متولیان دین و دین مداران به طور عام، در تربیت دینى نسل جوان.
5 ـ الزام و اجبار نسل جوان به انجام تکالیف دینى.
6 ـ عدم برنامهریزى مناسب جهت تربیت دینى و عمیقتر شدن شکاف مسجد و جوانان.
موانع ارتباط جوانان با مسجد
وسایل مدرن و پرزرق و برق دنیاى اطراف جوانان، از یکسو و روحیه نوپسند و زیباطلب از سویى دیگر، عواملى هستند که اگر آگاهانه، با آنها برخورد نشوند، باعث دورى و غفلت جوان از خدا مىشود.
براین اساس از موانع ارتباطى جوانان با مسجد مىتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1 ـ عدم آشنایى جوانان با فلسفه نماز و اسرار نماز جماعت.
2 ـ احساس عقبماندگى و تحجر دینى از سوى جوانان.
3 ـ جذب بیش از حد به امور دنیوى.
4 ـ وجود گناه و بىفایده دانستن ارتباط با خدا.
5 ـ نارسایىهاى معنوى در خانواده.
6 ـ فاسد بودن محیط جامعه.
7 ـ دوستان ناباب و الگوهاى نامناسب.
8 ـ عدم موفقیت مساجد در بهکارگیرى روشهاى جذب جوانان.
9 ـ عدم توجه به نیازها و خواستههاى جوانان.
10 ـ عدم استفاده از راهکارهاى عملى در جذب جوانان.
11 ـ عدم کارآیى و کارآمدى مدیران و متولیان امر.
12 ـ عدم برنامهریزى منسجم و نظارت مستمر بر اجراى برنامهها.
13 ـ عدم توجه به فرهنگهاى مختلف شهرى، روستایى و قومى.
14 ـ عدم توانایى در جایگزینى تهاجم فرهنگى غرب.
15 ـ دخالت عموم مردم در تربیت دینى بدون داشتن تخصص کافى.
16 ـ دروغگویى و عوام فریبى که در برخى موارد در سایه دین انجام مىشود.
17 ـ نشان دادن چهره خشن و خرافاتى از دین.
راهکارهاى جذب جوانان به مسجد
براساس نکات پیش گفته ضرورت برنامهریزى و استفاده از فضاى مسجد و نیز برانگیختهکردن انگیزه جوانان امرى کاملاً روشن است. جهت برنامهریزى براى جوانان در مساجد و اجراى این برنامهها، حضور جوانان به عنوان رکن اصلى در مسجد الزامى مىباشد. بنابراین باید با توجه به نیازها و ویژگى جوانان به راههاى جذب و ایجاد انگیزه براى هدایت آنان به سوى مسجد توجه کنیم. تأکید مىشود که راهکارها بدون توجه به ویژگى روانشناختى جوانان نه تنها اثر مثبت نداشته بلکه مخرب نیز خواهند شد.
از مهمترین راههاى جذب جوانان به مسجد مىتوان به موارد زیر اشاره نمود:
1 ـ مدیریت صحیح و خردورزانه مسجد: مدیریت صحیح مىتواند با برنامهریزى، و اجرا و هدایت درست امور، راههاى متفاوتى را براى جذب جوانان به مسجد فراهم آورد و باعث ایجاد نگرشهاى مثبت در جوانان براى حضور در مسجد گردد.
2 ـ برخورد مناسب با جوانان: اصولاً جوانان راههاى دفع رفتارى را نمىپذیرند و اگر جوانى در راهى که انتخاب کرده به موانعى برخورد کند که با روحیه او هماهنگى نداشته باشد، سرخورده شده و از ادامه راه باز مىماند و یا با رغبت و علاقه به آن نگاه نمىکند. در ارتباط با جوانان بایستى ابتدا راه ارتباطى و عاطفى را هموار کرد یعنى با جوانان ارتباط عاطفى را برقرار کرده تا ایمانى نسبى به برنامههاى تعیین شده داشته باشند و یا کل اهداف را پذیرفته تا بتوان به جزئیات اهداف برسند. در برخورد با جوانان باید شناخت کافى از وضعیت فیزیولوژى و شخصیتى و رشد رفتارى جوانان داشت و نیازسنجى کرد و به نظریات و افکارشان اهمیت داد. حتى در برخى مواقع باید به مسائل خصوصى آنها وارد شده و همدلى کرد در واقع آنها را آنطور که هستند بپذیریم، نه آنطور که خودمان مىخواهیم.
3 ـ برنامهریزىهاى مناسب: با توجه به موقعیت محله، شهر و یا روستا و یا سن افرادى که با آنها سر و کار داریم، باید برنامهریزى صورت پذیرد. بهطور مثال جهت افرادى که براى کنکور خود را آماده مىکنند کلاسهاى تست، روانشناسى، تندخوانى، تهیه کتب مختلف و راههاى موفقیت در کنکور را برنامهریزى نمود.
همچنین از خطوط اینترنتى، نمایش فیلم و سریال، بازى و سرگرمى، و غیره استفادههاى بهینه نمود. با توجه به نیاز سنجى قشر جوانانى که از مسجد موردنظر مىخواهند استفاده نمایند، برنامهریزى نمود.
4 ـ جلسات بحث و گفتوگو: از آنجا که جوانان نیازهاى مخصوص به خود دارند و روحیات و علائق آنها با بزرگسالان متفاوت است؛ در برنامهریزى باید بعد از مخاطبشناسى و نیازسنجى، جلسات ویژهاى را جهت ارزیابى برنامههاى تدوینشده و اجرا شده و بحث و گفتگوى منتقدانه و همچنین پیشنهادهاى مفید در برنامهریزى آینده برگزار گردد.
جلسات بحث و گفتگو علاوه بر رسیدن به راهکارهاى مفید باعث خود ارزشمندى در فرد شده و به اهمیت وجودى خود پى مىبرد و باعث تقویت خلاقیت و ابتکار و اعتماد به نفس در فرد مىشود ضمن اینکه ارتباط دوستانه بین آنها و مدیران مسجد مستحکمتر مىشود.
5 ـ ایجاد اعتماد در جوانان: مدیریت و مسئولین مساجد باید براى علائق و موقعیت جوانان اهمیت خاصى قائل باشند براین اساس مىتوان از طرق مختلف در افرادى که مىتوانند تحت پوشش مسجد مورد نظر قرار گیرند، اعتماد و ایمان کافى را ایجاد نمود و آنها را به سمت مساجد هدایت نمود. بهطور مثال از طریق نیازهاى مادى و معنوى آنها و سعى در برطرف کردن آنها، مشاورى خوب در امور خانوادگى، توجه به مشکلات آنها و سعى در رفع آنها، ایجاد فرصتهایى که بتوانند استعدادهاى خود را به فعلیت برسانند و یا ترغیب و تشویق آنها در جمع از دیگر راههایى است که باعث ایجاد اعتماد در افراد مىگردد.
6 ـ شکل ظاهرى و داخلى مسجد: شکل ظاهرى مسجد باید از نمایى بسیار زیبا و آرامشبخش تشکیل شده باشد همچنین ساختمان و تجهیزات درون مسجد باید از بهداشت مناسب با آرامش کافى و بهطور کلى داراى فضایى جذاب و آرامشبخش برخوردار باشد. فضاى مسجد در ایام مختلف و موقعیتهاى خاص متفاوت باشد و در بیشتر اوقات محیطى زیبا و شاداب براى جوانان فراهم نمایند.
7 ـ ارتباط حضورى با ساکنان اطراف مسجد: به جاى آنکه مدیریت مسجد و مسؤولین افراد مسجد را به مسجد بخوانند خود به محل سکونت و محل کار آنها رفته و از نزدیک با آنها ارتباط صمیمى برقرار کنند. سپس این افراد خود به سمت مساجد خواهند آمد بهطورى که حضور مسؤولین مسجد در زندگى آنها مؤثر واقع شده باشد.
آرى باید با برنامهریزى مناسب زمینه حضور و زمینه جذب جوانان را در مساجد فراهم آوریم.
[1] . دین و برنامهریزى درسى فصل اول.