نمایش صفحات

بعضى از مساجد جمعه و جامع در کنار بازار و یا به بازار راه دارد و بازارهاى اسلامى که همچون مسجد طاق‏وار ساخته شده جزو مجموعه‏هاى مسجد جامع است و براى ورود به آنها از حیاط مسجد مى‏گذرند، باشد که بازاریان با یاد خدا وارد بازار و کسب و کار شوند. به تعبیر معماران و مهندسان شهرسازى که در بناهاى اسلامى کاوش مى‏کنند، بازار اسلامى به‏منزله ستون فقرات هر شهر است و این همان تعبیرى است که خداوند در قرآن براى مال کرده است: «التى جعل اللّه‏ لکم قواما».[1] «اموالى که خداوند مایه قوام شما قرار داده است».

هدف قرآن از پیوند میان مسجد و بازار تربیت مردانى است با این ویژگى: «لاتلهیهم تجاره ولابیع عن ذکر اللّه‏ و اقام الصلوة».[2] «هیچ تجارت و دادوستدى آنان را از یاد خدا و اقامه نماز باز ندارد».

در همه شهرهاى اسلامى از جمله مهم‏ترین بناهاى شهر، مساجدند، خصوصا مساجد جامع، که در نتیجه پیوند میان بازار و مسجد این بود که قوانین اقتصاد اسلامى اغلب خودبه‏خود به اجرا مى‏آمد و بازاریان روزى چند نوبت در مساجد از نیروى ایمان و تقوا شارژ مى‏شدند و چون به سرکار باز مى‏گشتند، کمتر دروغ مى‏گفتند و کمتر به احتکار و کم‏فروشى مى‏پرداختند؛ از این‏رو معاملات با اعتماد فراوان در بازارهاى اسلامى صورت مى‏گرفت، و مسلمانان کار و تجارتشان را چیزى جداى از عبادت نمى‏دانستند. «روژه‏گارودى» فیلسوف مسلمان فرانسوى در کتاب خود به‏نام «مسجد آئینه اسلام» مى‏نویسد: «در دوران عظمت اسلام زندگى شهر در مسجد جریان داشت، در آنجاست که قراردادهاى تجارى بسته مى‏شود، زیرا اسلام تمایزى میان مقدس و نامقدس نمى‏شناسد، اجراى شریعت بیش از هر چیز به این معنا بوده است که انسان 24 ساعت شبانه‏روز در محضر خداوند به‏سر مى‏برد و هر عملى در زیر نگاه او انجام مى‏شود، بنابراین هر عملى که توأم با تقوا باشد یک بعد قدسى دارد و نماز درنگى است در سلسله لحظات گوناگون، درنگى که به سایر لحظات معنا مى‏دهد. بنابراین نماز از بقیه اعمال جدا نیست».

 

حفظ حدود و ثغور بلاد اسلامى

نقش مساجد در دفاع از مرزهاى بلاد اسلامى در طول تاریخ برکسى پوشیده نیست. براى ما هم در این زمان که دوره هشت ساله دفاع مقدس را تجربه کرده‏ایم، درک نقش مساجد در اداره امور جبهه و جنگ کارى دشوار نیست. اگر بگوییم این مساجد بود که در طول دفاع مقدس جبهه‏ها را تدارک و اداره مى‏کرد، سخن حقى گفته‏ایم.

در صدر اسلام و دوره‏هاى بعد از آن اهل مسجد بودند که براى مرابطه (برقرار ارتباط میان مرزها و مرکز اسلامى) و مراقبت از حرکات دشمن و هجوم رزمى و فرهنگى به مرزهاى سرزمین‏هاى اسلامى کوچ مى‏کردند و با نذر، وقف و وصیت، رباطهایى به شکل مسجد مى‏ساختند، این رباطها، در واقع مسجدى بود که مناره‏هاى کوتاه و بلند آن به صورت برج دیده‏بانى تبدیل و اتاق‏هاى آن به صورت اتاق‏ها و استراحتگاه بسیجیان و مسافران و شبستان آن به هنگام نماز محل اقامه نماز جماعت و بعد از محل درس و بحث طلاب بسیجى درمى‏آمد، بسیارى از طلاب علوم دینى و استادان حوزه و با نذر و غیره به آن مراکز مى‏رفتند و ضمن آموزش‏هاى رزمى از استادان مرابطون دوره‏هاى دروس علوم دینى و لغت و عرفان را فرا مى‏گرفتند تا خود را هم در برابر هجوم رزمى و هم هجوم فرهنگى دشمن آماده سازند.

این پایگاه‏ها نقشى مهم در مرزهاى کشورهاى اسلامى بخصوص مغرب و طرابلس و اسپانیا و تونس ایفا کرده و همواره پاسخ‏گو و مدافع در برابر حملات رزمى و فرهنگى دشمنان اسلام بوده است، تا جایى که بعضى از آنان انقلاب نموده و دولت‏هایى به‏نام دولت مرابطین تأسیس کرده‏اند.[3]

 

آثار تربیتى

همان‏طور که مى‏دانیم تربیت، ارکان حیات اجتماعى انسان است، و لذا توجه به ابعاد گوناگون تربیتى، توجه به شخصیت والاى انسان است. در اصول تربیتى، محیط زیست از جمله عوامل تأثیرگذار بوده و مى‏تواند کفه ترازوى تربیت را به نفع خود سنگین نماید؛ بنابراین مساجد و مکان‏هاى برگزارى نماز جماعت یکى از محورهاى تربیتى شایان توجه به‏شمار مى‏رود.

نکته تربیتى مهم این است که جمع نمازگزاران در مسجد، طبق یک تربیت اسلامى که ریشه آن در خانواده‏ها بنا نهاده شده احترام به امام جماعت، افراد مسن و سایر افراد مؤمن را به فراخور حال و موقعیت معنوى و غیره رعایت مى‏کنند. امور تربیتى غالبا با روان سر و کار دارند تا با جسم و آنچه از تربیت در رابطه با جسم به‏کار گرفته مى‏شود، اکتسابى است، از این رو حضور در جمع تربیت شده مى‏تواند راه سهل و آسان کسب آداب و اخلاق مقبول جامعه اسلامى را در اختیار جمع نمازگزار قرار مى‏دهد. علماى تربیتى نیز به این مطلب اذعان دارند که اجراى مناسک دینى به منزله یادآورى و بازخوانى عقاید دینى است.

«و تقید و التزام به قواعد و قوانین اخلاقى، نوعى در قید شدن است و انسان‏هاى خویشتن‏دار بهتر مى‏توانند این قید را بر خویشتن تحمیل کنند. مناسک دین نوعى تمرین براى خویشتن دارى و تحمل قیود است ومى‏تواند مقاومت در برابر جاذبه‏هاى نفسانى را افزایش دهد و موانع زیست اخلاقى را کم کند».[4]

از دیگر نکات تربیتى حضور در مسجد مى‏توان به وقت‏شناسى اشاره کرد. حاضر شدن منظم و مستمر در مسجد براى نماز جماعت نوعى نظم در زندگى و سایر امور دینى آنان پدید مى‏آورد.

خلاصه اینکه مسجد مکان مقدسى است براى عروج به درجات عالى انسانى و رشته‏اى است براى پیوند دل‏ها و تفکرها در جهت استحکام اتحاد و همبستگى و منبعى است براى تقسیم مهربانى‏ها و صفا و صمیمت‏ها.

 

ایثار و انفاق

از دیگر آثار و برکات حضور در مسجد تقویت و اشاعه فرهنگ ایثار و انفاق است، که گاهى در حدّ اعلا و ممتاز در بین اهل مسجد مشاهده مى‏شود. جمع نمازگزارانى که در مسجد در حال نماز از خداى مهربان هدایت و نعمت را مسئلت مى‏نمایند «صراط الذین انعمت علیهم...» به تبع این درخواست خود نیز گاهى در جهت نعمت بودن براى سایر برادران خود برمى‏دارد. اعلام نیاز بعد از نماز و در پى آن اقدام عمل افراد، از شاخصه‏هاى فرهنگ جمع نمازگزار مسجدى است، زمانى که آیات «اهدنا الصراط» خوانده مى‏شود همگان هدایت را براى همنوعان خود مى‏خواهند، در واقع با دعاى خود به دیگران احسان مى‏کنند. در برخى از آیات نماز و انفاق قرین هم آمده است: «وَ الَّذِیْنَ صَبَرُوا ابْتِغَآءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أقَامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوْا مِمَّا رَزَقْناهُمْ...».[5]

«و کسانى که در طلب رضاى خدا راه صبر پیش مى‏گیرند و نماز به‏پا مى‏دارند و از آنچه نصیبشان کردیم پنهان و آشکار انفاق مى‏کنند». «الَّذِیْنَ یُقِیْمُوْنَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُوْنَ * اُولئکَ هُمُ الْمُؤمِنُوْنَ حَقّا لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَّ رِزْقٌ کَرِیْمٌ».[6]

«و نماز را با حضور قلب بپا مى‏دارند و از هر چه روزى آنها کردیم ـ علم و جاه و مال ـ انفاق مى‏کنند. آنان براستى و حقیقت اهل ایمانند و نزد خدا مراتب بلند و آمرزش و روزى نیکو مخصوص آنهاست».

به‏طور طبیعى اطلاع رسانى در باره نیاز و مشکلات مردم محروم در حالت عادى به سادگى امکان‏پذیر نیست و در صورت اقدام به اطلاع‏رسانى فقط بخش کوچکى از جامعه مطلع مى‏شوند. اما حضور در جماعت مساجد این کار را سهل و ساده و به صورت مطلوب امکان‏پذیر مى‏نماید.

 

آثار روحى و اخلاقى

فضاى مسجد، الهى و نورانى است، ذکر، دعا، صلوات، عزادارى‏ها و تلاوت آیات کریمه قرآن، زمینه بسیار مناسبى براى پرورش فضائل روحى و اخلاقى فراهم مى‏آورد. این‏ها در پرتو رحمتى است که از ناحیه پروردگار شامل اهل مسجد مى‏شود. چنانکه پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نیز در حدیثى به آن اشاره فرموده است:

«ما جلس قوم فى مسجد من مساجد اللّه‏ تعالى یتلون کتاب اللّه‏ (و) یتدارسونه بینهم الا تنزلت علیهم السکینه و غشیتهم الرحمه و ذکرهم اللّه‏ فیمن عنده».[7]

«قومى ـ با یکدیگر ـ در مسجدى از مساجد خداوند متعال براى تلاوت و آموختن قرآن ننشینند؛ مگر آن که آرامش برایشان نازل و رحمت الهى شامل حال آنها شود و خداوند از آن‏ها در میان کسانى که نزد او هستند یاد مى‏کند».

در حدیث دیگرى از آن حضرت مى‏خوانیم که فرمود: «من کانت المساجد بیته ضمن اللّه‏ له بالروح و الراحه و الجواز على الصراط».[8] «هر کس که مسجدها خانه‏اش باشد، خداوند آسایش و آرامش و عبور از صراط را براى او ضمانت مى‏کند».

از طرفى اطمینان و آسایش حاصل از حضور در مسجد، توانایى اجراى صحیح وظایف و تکالیف شرعى و اخلاقى دیگر را نیز بدست خواهد داد.

 

بهره و پاداش الهى

در روایات از ثواب‏ها و اجرهاى متعدد براى حاضران در مساجد، فراوان یاد شده است از جمله:

1 ـ «ان فى التوراة مکتوبا: ان بیوتى فى الارض المساجد فطوبى لمن تطهر فى بیته ثم زارنى فى بیتى و حق على المزور ان یکرم الزائر».[9] «در تورات نوشته شده است که ـ خداوند مى‏فرماید: ـ مسجدها خانه‏هاى من در زمین هستند. خوشا به حال کسى که خود را در خانه‏اش پاکیزه کند و در خانه من به زیارتم بیاید و حق زائر این است که میزبان او را محترم شمارد».

2 ـ قال رسول اللّه‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله : «المساجد سوق من اسواق الاخرة قراها المغفرة و تحفتها الجنه».[10] «مساجد بازارى از بازارهاى آخرتند. آمرزش و بخشش از وسایل پذیرایى آنهاست و هدیه آنها بهشت است».

3 ـ قال رسول اللّه‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله : «سبعه یظلهم اللّه‏ فى ظله یوم لاظل الا ظله... رجل قلبه متعلق بالمسجد اذا خرج منه حتى یعود الیه».[11] «هفت گروه در قیامت مورد توجه خدا قرار مى‏گیرند... (که از جمله آنهاست)، شخصى که وقتى از مسجد خارج مى‏شود تا زمان برگشت، توجه‏اش به مسجد باشد».

4 ـ قال الصادق علیه‏السلام : «لایرجع صاحب المسجد باقل من احدى ثلاث خصال: اما دعاءُ یدعو به یدخله اللّه‏ به الجنه و اما دعاءُ یدعوا به فیصرف اللّه‏ عنه به بلاءَ الدنیا...».[12] «اهل‏مسجد به‏کمتر از یکى از سه ویژگى باز نمى‏گردد: یا دعایى مى‏کند که خداوند به برکت آن، او را به بهشت مى‏برد، یا دعایى مى‏کند که به سبب آن بلاى دنیا را از او دور مى‏کند و یا...».

این همه نشان مى‏دهد، حضور در مسجد، علاوه بر آثار دنیوى، از جنبه اخروى و کمالات معنوى نیز ـ به عنوان عاملى تأثیرگذار ـ مورد توجه است.

نقل است که شیخ الرئیس ابوعلى سینا براى ابوسعید ابوالخیر نوشت: «چه لزومى دارد، مردم همه در مسجد اجتماع کنند، با اینکه خداوند از رگ گردن به انسان نزدیکتر است. هرجا که باشى اگر رابطه‏ات با خدا برقرار باشد، نتیجه خواهى گرفت. وى در پاسخ نوشت: اگر چند چراغ در یکجا روشن باشد، اگر یکى از آن‏ها خاموش شد، چراغ‏هاى دیگر روشن است، ولى اگر همان چراغ‏ها هر یک در یک اتاق باشد، اگر یکى از آنها خاموش شد، آن اتاق در تاریکى فرو خواهد رفت. انسان‏ها نیز این‏گونه‏اند؛ تربیت سیاسى که در مسجد ارائه مى‏شود، به سبب ماهیت مذهبى آن مى‏تواند نسلى را پدید آورد که پشتوانه جامعه دینى باشند و در برابر حوادث سیاسى هوشیارى لازم را داشته باشند. بعضى گناهکارند، اگر تنها باشند، شاید موفق به کسب فیوض الهى نشوند، ولى اگر در جمع باشند، شاید خداوند به برکت افراد دیگر، آنها را مشمول برکات خود سازد».[13]

 



[1] .  نساء  /  5  .

[2] .  نور  /  37  .

[3]الرباط فى سبیل اللّه‏، محى‏الدین قلبیى تونسى، مجله رساله الاسلام قاهره، سال 4، ش 3: ص 309 .

[4]تربیت اسلامى، ویژه تربیت اخلاق:  ص 101 .

[5] .  رعد  /  22  .

[6] .  انفال  /  3 ـ 4  .

[7]مستدرک الوسایل:  ج 3 ، ص 363 .

[8]مستدرک الوسایل:  ج 3 ، ص 482 .

[9]وسایل الشیعة:  ج 3 ، ص 482 .

[10]مستدرک الوسایل:  ج 3 ، ص 361 ؛ بحارالانوار: ج 81 ، ص 4 ؛ امالى طوسى: ص 139 .

[11]وسایل الشیعة:  ج 3 ، ص 481 .

[12] .  همان:  ج 5 ، ص 193  .

[13]داستان‏ها و پندها: ج 9 ، ص 58  .