اگر پس از پیروزى اولیه انقلاب، جامعه همچنان بهگونهاى محسوس به سوى هدفها و آرمانهاى از قبل تعیین شده پیش مىرفت، نشان از دلبستگى و اشتیاق مردم به اهداف و آرمانهاى مذکور با همان شدت و قوت روزهاى نخستین داشت، اشتیاقى که موجب مىشد براى تحقق اهداف جمعى از اهداف رفاهى خود چشم بپوشند، اما به موازات دور شدن واقعیتهاى جامعه از آن اهداف و آرمانها بدیهى است که علاقه و اعتقاد مردم نیز به آن اهداف وایدهآلها به تدریج کاهش خواهد یافت و علایق رفاهى به جاى آنها تقویت گردد.
انتظار مردم پس از آن همه تلاشها و ایثارگرىها این بود که با پیروزى انقلاب معیارها، ارزشها، شعائر و سایر مظاهر اسلامى در کلمه ارکان و اجزاى حکومت و بهطور کلى در سطح جامعه حاکم گردد. آنها آرزو داشتند که در جامعهى پس از انقلاب، مواردى از قبیل ظلم و حق کشى و فساد اخلاقى و نظایر آن، ریشه کن شود یا به کمترین حد ممکن تنزل یابد و جامعهى انقلابى با مصون ماندن از آفتهاى مذکور، به سوى رشد و شکوفایى و توسعهى همه جانبه حرکت کند و نمونهى مطلوبى از جامعهى سالم و مترقى را در معرض دید تودههاى مسلمان سراسر دنیا قرار دهد.
اگرچه اقدامات اصلاحى بسیارى صورت گرفت، اما به تدریج مواردى از نابسامانىها و انحرافات مذکور در جامعه ظاهر شد و نهایتا آن چه تحقق یافت با انتظارات مردم، فاصلهى چشمگیرى داشت.
در شرایطى که افراد به اهداف و نیازهاى جمعى علاقه و کششى ندارند، هیچ یک از فعالیتهاى مسجد که در جهت ایفاى کارکرد سیاسى خویش و حفاظت از انقلاب و پیشبرد اهداف نظام انجام مىدهد، نظیر برپایى جلسات سخنرانى، مناظره، میزگرد، پاسخ به پرسشهاى مردم با شرکت مسؤولان، تشکیل شوراهاى محلى جهت انعکاس معضلات مردم و پىگیرى روند آن فعالیتهاى عمرانى و فرهنگى، تأثیرى فراوان بر جلب آنها به سوى مسجد و حضور در آن نخواهد داشت.
فقر و افزایش سطح انتظار از زندگى
افرادى که در تهیهى حداقل امکانات زندگى به هر علتى با مشکل مواجه هستند، معمولاً همهى ظرفیت و توان خود را در امور معیشتى به کار مىگیرند و حتى گاه ناگزیرند دو یا سه شغل داشته باشند. از آن جا که بخش اعظم نگرانى و دل مشغولى این افراد معطوف به نیازهاى رفاهى است، اعتناى کمترى به نیازهاى متعالى و جمعى نشان مىدهند. البته این سخن هرگز به این معنا نیست که همهى افرادى که در شرایط فقر و تنگدستى به سر مىبرند، علاقهى خود را به ارزشهاى متعالى و جمعى از دست مىدهند، بل تأکید بر این نکته است که حتى در شرایط فقر و تنگدستى نیز مىتوان با تمهیدات اجرایى و تبلیغى خاص، تعادل نیازى افراد را بهطور نسبى حفظ کرد و مانع از بىتوجهى آنها به نیازهاى متعالى و جمعى شد.
البته عامل دیگرى که مانع از دلبستگى به ارزشها و نیازهاى متعالى و جمعى است، افزایش سطح انتظار مردم از زندگى است. به عبارت دیگر، گاه افراد به رغم نداشتن مشکلات معیشتى، صرفا به علت بالا بودن سطح انتظاراتشان از زندگى، همهى نیرو و تلاش خود را براى دستیابى به سطح مطلوب زندگى از نظر خویش به کار مىبرند.
بالا رفتن سطح انتظار اگرچه با مسئلهى فقر متفاوت است، اما از این جهت که افکار، علایق و تلاشهاى انسان را عمدتا به نیازهاى رفاهى معطوف مىکند و انگیزههاى متعالى و جمعى را به سود انگیزههاى رفاهى ضعیف مىنماید، تفاوتى با پدیدهى فقر ندارد.
کمتحرکى نهادهاى فرهنگى و تبلیغى به موازات افزایش هجوم فرهنگى
پدیدههاى دیگرى مانند هجوم فرهنگى بیگانگان و نارسایىهاى موجود در عملکرد نهادهاى فرهنگى و تبلیغى نیز در تغییر تعادل نیازى و ارزشى افراد مؤثر بوده است. از جمله هدفهاى مهم هجوم فرهنگى که به شیوههاى متنوع پىگیرى و اجرا مىشود، تضعیف ارزشهاى متعالى و جمعى و تقویت انگیزهها و ارزشهاى رفاهى است؛ چرا که ارزشهاى متعالى و جمعى از عواملى اساسى شکلگیرى انقلاب اسلامى و استمرار آن تاکنون بوده است.
انتظار این بوده است که نهادهاى تبلیغى و فرهنگى با به کارگیرى کارشناسان متخصص و متعهد و بهرهگیرى از دستآوردهاى برخى از رشتههاى علمى مانند روانشناسى اجتماعى و جامعهشناسى ارتباطات و اتخاذ شیوههاى علمى و کارآمد تبلیغى و فرهنگى، تعادل نیازى مردم را به سمتى هدایت کنند که نیازهاى متعادلى و جمعى تقویت گردد.