دگرگونى در شیوهى ارضاى نیازهایى که مسجد عهده دار آن بوده است و تمایل مردم به این که همه یا بخشى از آن نیازها را به طرق دیگرى تأمین کنند، موجب کاهش حضور آنها در مسجد خواهد بود که منشأ ترجیح مذکور دو چیز است:
ـ پیدایى سازمانهاى جایگزین
اندکى پس از پیروزى انقلاب، در جامعهى ما به تدریج نهادها، سازمانها و مراکزى پدید آمدند که به تدریج جانشین مسجد در ایفاى بعضى از وظایف و کارکردهاى آن شدند. از آنجا که با ایجاد و شکلگیرى این سازمانها و مراکز رفتهرفته کارکردهاى مسجد، که خود عاملى مؤثر براى حضور جوانان در این مکان بود، کاهش یافت.
تأسیس مراکزى مانند دفاتر و سازمان تبلیغات اسلامى و حوزههاى جدید علوم دینى و راهاندازى نشریات مذهبى جدید، نهادها و مراکز فرهنگى دیگرى از قبیل مدارس، دانشگاهها، صدا و سیما و مطبوعات نیز با تغییراتى که در اهداف، برنامهها و شرح وظایف آنها پدید آمده بود، نقشى مؤثر در ارتقاى فرهنگ مذهبى برعهده گرفتند.این نهادها و مراکز که در سطح ملى یا منطقهاى فعالیت مىکردند، در قیاس با مساجد که قلمرو فعالیتشان عمدتا به یک محله محدود مىشد ـ از امکانات و مزایاى بیشتر و به ویژه از توان بالاترى جهت جذب نیروهاى فرهنگى کار آمد برخوردار بودند؛ لذا بسیارى از افرادى که به فراگیرى و پژوهش در معارف دینى علاقه داشتند و پیش از آن، عمدتا مسجد پاسخگوى نیازهاى فرهنگى آنها بود، ترجیح دادند که همه یا بخشى از نیازهاى خود را از طریق مراکز یاد شده تأمین نمایند.
در مجموع مىتوان گفت با توجه به این که کنشهاى انسان را غالبا انگیزههاى متعددى حمایت مىکنند که از جهت اهمیت و قدرت برانگیزندگى با هم متفاوتاند، در صورت ضعیف شدن یک یا چند انگیزه، تمایل به اجراى آن کنش کاهش خواهد یافت. کنش حضور در مسجد نیز از همین قاعده پیروى مىکند، یعنى با سازمان هاى جانشین و انتقال کارکردهاى فرهنگى، سیاسى و رفاهى مساجد به آنها تمایل افراد براى حضور در مسجد کاهش مىیابد.
علل کاهش توان کارکردى مسجد و رفع آن
کاهش توان کارکردى مساجد در جامعه ما عمدتا ناشى از این مسئله بوده است که مسؤولان و کارگزاران بسیارى از مساجد و به ویژه ائمه جماعات از توانایىها و شایستگىهایى که لازمهى ایفاى مسؤولیتشان بوده است، در حد مطلوب برخوردار نبودهاند.
یکى از شرایط بسیار ضرورى جهت ایفاى مطلوب کارکردهاى معنوى، فرهنگى و سیاسى در مسجد، آگاهى به مقتضیات زمان است. کشف نیازها و مقتضیات هر زمان، فقط در پرتو هوشمندى و درگیرى نزدیک با واقعیتهاى زندگى و آشنایى با ویژگىهاى شخصیتى طبقات گوناگون به ویژه طبقهى جوان و تحصیل کرده حاصل مىشود. با اجراى سخنرانىها و برنامههاى یکنواخت و فاقد نوآورى، نمىتوان نیازهاى فرهنگى و فکرى مخاطبان را اشباع نمود، بل باید به نیازها و علایق متنوع مخاطبان و پرسشها و ابهامات مذهبى که در اذهان آنها جوانه مىزند به دقت توجه کرد. در دورهى اخیر طبقات تحصیل کردهى مذهبى بیش از سایر طبقات با پرسشهاى جدید رو به رو بودهاند که متأسفانه تاکنون مراکز دینى از جمله مساجد تلاش جدى و مناسبى براى پاسخگویى اصولى به پرسشها و ابهامات مذکور از خود نشان ندادهاند. بسیارى از گردانندگان مساجد، توانایى و شرایط کافى براى ایفاى کارکرد سیاسى مسجد ندارند. در صورتى که مسجد مىتواند با آگاه ساختن جوانان در هر زمینه و دخیل کردن آنان در فعالیتها و تصمیمگیرىها و برقرارى پل ارتباطى میان مردم و مسؤولان، گامهایى مفید به منظور حل مشکلات مذکور بردارد، اما ایفاى چنین کارکردى مستلزم وجود افرادى است که مشکلات و اولویتهاى دوره خویش، موقعیت سیاسى و اجتماعى جامعه، شیوههاى آگاهسازى مردم و جلب همکارى ایشان را به خوبى بشناسند. اما در حال حاضر شمار بسیار محدودى از کارگزاران مسجد چنین ویژگىهایى دارند.
نبود سعهى صدر، بلند نظرى و جامعهنگرى در میان بسیارى از کارگزاران مساجد از جمله دیگر عوامل موثر در کاهش توان کارکردى مسجد است. مسئولان مساجد به ویژه ائمهى جماعت، جهت توفیق هر چه بیشتر باید با مخاطبان خود از جمله جوانان رفتارى احترامآمیز و بزرگوارانه داشته باشند و از هرگونه رفتار تند و تحقیرآمیز خصوصا با جوانان پرهیز کنند. همچنین مسجد باید پذیراى متدین و متعهد پویا و آشنا با سلیقههاى فکرى و احیانا گرایشهاى سیاسى جوراجور باشد. کارگزاران مسجد باید از دامن زدن به اختلافاتى که میان گروهها و جناح معتقد به اسلام و نظام بروز مىکند و ایجاد هرگونه درگیرى و تشنج به این علت که موجب هرز رفتن نیروها و امکانات و جلوگیرى از اقدامات سازنده مىشود، تا آن جا که امکان دارد پرهیز کنند. اما متأسفانه آنچه از ابتداى پیروزى انقلاب تاکنون شاهد بودهایم، بعضى رفتارهاى خشونت بار و تحقیرآمیز همراه با تنگ نظرىها، گروه بازىها و بىدرایتىها بوده که سبب رانده شدن برخى از عوامل متعهد و ایجاد تنش و ستیزه و نهایتا تضعیف توان کارکردى مسجد شده است.
به علاوه برخى عملکردهاى نامناسب و رفتارهاى حاکى از نداشتن صداقت، ناخالصى و بىتقوایى عدهاى از گردانندگان مسجد و یا کسانى که مسجدى شناخته مىشوند، موجب شده تا به ارزش معنوى مسجد آسیب وارد آید و کفایت و صلاحیت آن نهاد در ایفاى مسؤولیتهایى که برعهده دارد؛ مورد تردید واقع شود و مردم از جمله جوانان حتى اگر انگیزه و علایق معنوى و فرهنگى داشته باشند، تمایلى به حضور در مسجد از خود نشان ندهند واینگونه نیازها را بهطور
انفرادى یا از طریق سازمانهاى جانشین ارضا کنند.