مسجد
واژه مسجد[1] یادآور سجده کردن و زیباترین شکل و شیوهى عبادت است. بنابراین مسجد مرکز پرستش خالصانهى خداوند بزرگ و خالق هستى به حساب مىآید.
ـ مسجد محفل انس و جایگاه حضور جوانمردان و غیرتمندان مرد و زن جامعه اسلامى است.
ـ مسجد پایگاه تجمع دلسوزان دین و مذهب است.
مسلمانان در مسجد پیوستگى و همبستگى خود را نمایش مىدهند، آنان در مسجد به رایزنى و مشاوره در باره مسائل مهم اجتماعى و سیاسى مىپردازند. روح همبستگى و تعاون اجتماعى در مسجد پدید مىآید و استوار مىگردد تا از عدالت و دیگر ارزشهاى اسلامى پاسدارى کند. در بحرانهاى نظامى، این مسجد است که به پایگاه تجمع وتشکل سربازان موحد دوست تبدیل مىگردد.
ـ مسجد پناهگاه مسلمانان در حوادث و پیشامدهاى پیشبینى نشده است. مسجد چون خانهى خداست، خانه آرامش دلها نیز هست. مسجد پناهگاهى است که انسان را از دغدغه و اضطراب نجات مىبخشد و به وى اطمینان و آسودگى خاطر مىدهد.
امام صادق علیهالسلام به مسلمانان سفارش فرمودند: «به هنگام رویارویى با مشکلات و بروز غم و اندوههاى دنیوى وضو بگیرند وبه مسجد وارد شوند و در آنجا دو رکعت نماز بگذارند وبراى برطرف شدن مشکلات و سختى ها دعا کنند».[2]
امام خمینى قدسسره مى فرماید: «اگر حرم و کعبه و مسجد و محراب، سنگر و پشتیبان سربازان خدا و مدافعان حرم وحرمت انبیاء نیست پس مامن و پناهگاه آنان در کجاست؟».[3]
با کمال تأسف در زمان ما مسجد این اصلىترین واحد و پایگاه بقاى دین و وطن، کمتردد شده و ارزش مسجد در بین شهروندان کم گردیده است. و این خطرناکترین وضعى است که ما با آن مواجه هستیم ولى هنوز به فکر نیفتادهایم و راه حل اساسى را جستوجو نکردهایم.
نویسنده معتقد است که اصل بقاى حکومت اسلامى (یعنى نظام حاکم) و مؤثرترین راه ناامید کردن دشمنان اسلام و ایران (اِمریکاى غاصب و اسرائیل جنایت کار) رونق دادن به مساجد و پیوند دادن جامعه با مساجد است.
اگر ما بتوانیم مساجد را پر رونق و پیوند شهروندان را با مساجد جدى، عمیق و مستحکم کنیم همبستگىها، مشارکتها و همدلىها بیشتر مىشود. مشکلات خانوادگى و اجتماعى کاهش مىیابد. تعاون و تعادل زیادتر مىگردد. مقابله بادشمن بسیار و مقابله با تهاجم فرهنگى سهلتر و موفقتر مىشود. جایگاه رهبرى نظام بسیار قوى مىگردد و نظام حاکم، اسلامىتر و مردمىتر مىشود و مزایاى بسیار دیگرى که قابل تصور نیست به دست خواهد آمد. مسجد باید قطب اصلى مملکت و مردم بشود.
یگانه راه رونق مساجد و بالا بردن سطح همبستگى و پیوند شهروندان با مساجد، استفاده از تکنیکها و روشهاى مارکتینگ اجتماعى « arketingM pecialS » است.
براى کسب رضاى خدا و شادى دل رسول اکرم حضرت محمد صلىاللهعلیهوآله و نیز على و آل على علیهالسلام بیاییم در بارهى این مسئله و اره حل آن تعمق و تدبیر کنیم. این علم را یاد بگیریم و یاد بدهیم. و اى دست اندرکاران دلسوز و مسؤولان محترم، بدانید که راه حل همین است.
قبل از هر چیز بهتر است از arketingM pecialS arketing M را تعریف کنیم. مسجد از نگاه مارکتینگ به معناى ایجاد شرایط آزاد و عادلانه دادوستد تعریف کنیم. این تعریف بسیار کلى است.
مارکتینگ را در جامعهى ما هنوز نشناختهاند. به همین علت عدهاى آن را به معناى فروش یا ابزار فروش مىگیرند، حال آنکه مارکتینگ اساسىترین علم و مهمترین فن در هر دادوستد است. علل اصلى پیشرفت اقتصادى اِمریکا همین مارکتینگ است. هر بعدى از جامعه را نگاه کنیم در آن یک نوع دادوستدى صورت انجام مىگیرد. اصلاً مکانیزم جامعه غیر از دادوستد نیست. علم مارکتینگ پاسخى به سورهى مبارکهى المطففین است.
«ویل للمطففین الذین اذا اکتالوا على الناس یستوفون و اذا کالوهم او وزنوهم یخسرون».
مارکتینگ فن و دانشى است که در خدمت برقرارى عدل در دادوستد بهشمار مىرود چه این دادوستد تجارى باشد و چه غیر تجارى.
این رشتهى مدیریت که سبب اصلى پیشرفت اقتصادى و پیشرفت فرهنگى و علمى جوامع پیشرفته خصوصا اِمریکا شده است، باید در همه رشتههاى تحصیلى خصوصا حوزههاى علمیه تعلیم داده شود؛ زیرا کار هر روحانى چیزى غیر از دادوستد نیست. روحانى در مقابلش حضار و شنوندگان قرار گرفتهاند، اگر روحانى بدون توجه به مردم سخن بگوید آنان پراکنده مىشوند واین روحانى نیز محبوبیتى نخواهد داشت. حوزه باید دانش و فن سوشال مارکتینگ را به طلبهها آموزش دهد و در این زمینه همایشهایى نیز برگزار کند.
به هرحال از نگاه سوشال مارکتینگ مسجد و ساکنان اطراف آن در یک معادله قرارگرفتهاند.
اگر مسجد بدون توجه به نیازهاى ساکنان اطراف خود عمل کند و براى همه طبقات جامعه خدمتى تخصیص ندهد، به رکود مىرسد واین رکود بسیار خطرناک خواهد بود. قطع رابطه مردم با مسجد خطرناکترین بمب براى جامعه و نظام اسلامى به حساب خواهد آمد.
مسجد یا مساجد ما باید در قیاس با مساجد چهارده قرن پیش، فعالتر و پر رونقتر باشند. چون مساجد و جامعهى امروز ما با مساجد و جامعهى زمان رسول خدا صلىاللهعلیهوآله فرقى بسیار دارند.
مسجد در زمان حضرت رسول صلىاللهعلیهوآله اصلى ترین محل اجتماع مردم بود ولى رقیبى نداشت. اما در زمان ما مساجد رقباى زیرک و فراوانى دارند.
بنابر پیش گفته زمان حضرت رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله مسجد علاوه بر اینکه محل عبادت بود، مدرسه نیز بود. محل تدریس مبانى دین و اخلاق، محل اجتماع مردم براى امور شهرى و اجتماعى و دفاعى و مرکز حل و فصل مشکلات مردم نیز به حساب مىآمد. حتى دادگاه و صدور رأى و اجراى حکم دادگاه در مسجد بود. با این همه مساجد زمان پیامبر صلىاللهعلیهوآله رقیبى نداشتند. اما امروز مساجد ما رقباى فراوانى دارند از قبیل مدرسهها، دانشگاهها، مراکز فرهنگى، مراکز ورزشى، دادگاهها، سالنهاى اجتماعات براى سخنرانىهاى افراد غیرروحانى، سینماها، منازل و غیره.
مسجد براى اینکه زنده بماند و کار اصلى خود را انجام دهد و با شهروندان همبستگى برقرار سازد و رونق داشته باشد باید با در نظر گرفتن همهى رقباى خود، به شهروندان اطراف مسجد خدمت عرضه کند. درست مثل بازار یا میدان جنگ باید دید که رقیب چطور مردم را ترغیب مىکند، مسجد هم با عرضه خدمات و اقداماتى بر ضدّ رقیب، خدماتى عرضه کند
که عدل در دادوستد اجرا گردد.
براى شروع، مدیران و دست اندرکاران مساجد باید از خود بپرسند ما چه خدماتى عرضه مىکنیم؟ چرا یک فرد باید به مسجد بیاید؟ در این دادوستد که شهروند وقت خود را صرف مىکند و به مسجد مىرود چه چیزى به دست مىآورد؟
مدیر یا روحانى مسجد باید از خود بپرسد آیا ما براى همه طبقات جامعه خدمات مناسب و کافى عرضه مىکنیم یا چیز؟ اگر جواب به سؤالات بالا مبهم یا منفى است، پس به اصل سورهى مطففین عمل نکردهایم. چون بدون در نظر گرفتن نیاز شهروندان اطراف مسجد، یک مسجد را اداره مىکنیم و به همین علت است که مسجدهایمان کسادتر شده رفت و آمد کمترى در آنها صورت مىگیرد.
متأسفانه مساجد ما به نقطهاى رسیدهاند که آرزوى دشمنان اسلام بوده است. یعنى قطع رابطهى مردم با روحانیت و مراکز دینى و این خطرناکترین لحظات براى جامعهى ماست. بنابراین باید براى رونق بخشیدن به مساجد از همین امروز دست به کار شویم، نیروها را بسیج کنیم و از فنون مارکتینگ بهره بگیریم و مساجد را مردم محورى کنیم.
به هرحال، در مسجد نیز باید عدل در دادوستد را رعایت کرد براساس نگاه سوشال مارکتینگ مسجد باید براى همهى طبقات جامعه خدماتى عرضه کند. مسجد باید برنامهاى براى نوزادان ما تا سن قبل از مدرسه داشته باشد. مسجد باید براى اطفال دختر و پسر برنامه داشته باشد. مسجد باید براى نوجوانان دختر و پسر که در سن بلوغ هستند، جداگانه برنامه داشته باشد. مسجد باید براى افراد سى تا پنجاه سال خدماتى عرضه کند. علاوه براین، مسجد باید براى افراد 55 سال به بالا هم خدماتى در نظر بگیرد.
طبق این اصل مسجد متعلق به همه شهروندان یا همسایگان خود است، نه صرفا براى یک گروه کوچک نمازگزار که آن هم هر روز از از شمارشان کاسته مىگردد مسجد در عین حالى که همواره باید عبادتگاه باشد و مکان مقدسى براى پرستش و عبادت به حساب بیاید باید بتواند با رقباى کنونى خود از نظر عرضهى خدمات رقابت کند.
مسجد علاوه بر اینکه مکانى براى برگزارى مراسم دینى و مذهبى و حفظ شعائر اسلامى به حساب مىآید باید در کنار این مراسم نیازمندىهاى جامعه را در نظر بگیرد و آنها را شناسایى کند و متناسب با آنها خدمات کافى و لازم عرضه کند و از این طریق افراد را به طرف دین اسلام جذب کرده و رابطهى آنها را با خدا، رسول خدا صلىاللهعلیهوآله و ولى اعظم خدا، یعنى على علیهالسلام و اولاد معصومینش عمیقتر و مستحکمتر نماید.
مساجد ما باید از تکنیک سوشال مارکتینگ استفاده کنند، نیازها را شناسایى و خدمات را براساس این تکنیک تدوین و عرضه نمایند. براى مثال در کنار محل عبادت باید یک مهد کودک (enterC areC ayD) براى نگهدارى کودکان تا پنج سال هم تعبیه شود. البته در برابر چنین خدمتى نیز پول دریافت مىکنند؛ چون در جامعهى کنونى ما پدرها و مادرها هر دو شاغلند و مساجد ما مىتوانند از این فرصت به شایستگى استفاده کنند. به اینگونه که هم مشکل خانوادههاى شاغل را حل کنند و هم بخشى از هزینههاى مسجد را از این طریق جبران یا تأمین نمایند. علاوه براین، ضمن نگهدارى بچهها، آنها را از ابتداى رشد با صداى روح نواز قرآن و اذان و آواى شیرین نیایش آشنا نمایند و احکام و مسائل مذهبى بهداشتى و غیره را تعلیم دهند.
مساجد باید در کنار عبادت براى گروه دختران و پسران پنج تا ده سال برنامههاى آموزشى ورزشى و تفریحى عرضه کنند و همزمان آنان را براى نماز و عبادت به مسجد هدایت کنند؛ احکام متنوع را به ایشان آموزش و سطح دانش و معرفت دینى آنان را افزایش دهند.
اگر ما بتوانیم پاى نوجوانان و جوانان را به مسجد باز کنیم و آنان را به مساجد هدایت کنیم یا آنان به لحاظ حساب بردن از خداوند و یا به علت حیا نمودن از برادران و خواهران دینى خود از بسیارى گناهان چشمپوشى مىکنند و معاصى را ترک خواهند نمود.
یا امام زمان «عج» نمىدانم مسؤول این کار در این کشور شیعهنشین که تعلق به شما دارد چه کسى است؟ چه کسى بایدبه من ودیگران کمک کند تا مساجد را، که امروز از قبرستانهاى کشور هم کمتحرکتر شده، به پر تحرکترین سازمانهاى جامعه تبدیل نماییم.
یا امام زمان «عج»، ما را کمکفرما تا بیمارى قلبى این جامعه را شناسایى نموده و پس از درمان آن را سالم و فعال نگه داریم.
مسجد در ضمن عبادتگاه بودن باید براى نوجوانان خدمات ورزشى تفریحى (بازىهاى رایانهاى سالم) آموزشى (تقویت دروس)، زبان خارجى (انگلیسى، عربى) آموزش دهد دهد وهمزمان آنها را به عبادتگاه (مسجد و سالن اصلى نماز) براى نماز و یاد گرفتن احکام دینى هدایت کند.
مسجد باید براى جوانان برنامههاى ورزشى ـ آموزشى داشته باشد و حرفههاى کارى و ادارى را به آنان آموزش دهد و کلاسهاى راهنمایى و مشاوره برگزار نماید و همزمان ایشان را به اقامهى نماز و فراگیرى احکام و اداى فرایض دعوت نماید.
مسجد باید براى میانسالان جامعه که ازدواج کردهاند و صاحب زندگى هستند برنامههایى از قبیل برگزارى کنفرانسهاى خانوادگى ـ اجتماعى، ورزشهاى سالم، آموزش مسائل بهداشتى و چگونگى مبارزه با بیمارىهاى گوناگون داشته باشد و همزمان با این برنامهها ملت را براى عبادت و نماز به مسجد بیاورد و آنان را با احکام و سایر مسائل آشنا کند.
مسجد باید براى افراد مسن جامعه نیز برنامه ویژه و متناسب داشته باشد.
مسجد باید براى افراد بىخانمان و حتى معتادان برنامه داشته باشد.
مسجد باید فعالترین رکن اجتماعى، فرهنگى و عبادى جامعه باشد.
مسجد لازم است سازمانى پدید آورد به نام «وزارت» یا «سازمان اجتماعى، فرهنگى و عبادى» یا وزارت یا سازمان همبستگى پیوند شهروندان، این سازمان یا وزارتخانه در هر استانى باید شعبه داشته باشد و کار مساجد را کنترل کند.
مساجد باید بهصورت سازمان یا اداره، تحت مدیریت قرار بگیرند.
هر مسجدى باید یک مدیر اصلى داشته باشد که روحانى مسجد است. او باید فردى بسیار خوشرو، فعال، دانا و آشناى با فن و دانش سوشال مارکتینگ باشد؛ زیرا همین مدیر است که باید:
رئیس امور اطفال تا پنج سالگى و پنج تا ده ساله؛
رئیس امور نوجوانان؛ رئیس امور جوانان؛
رئیس امور خانواده؛ رئیس امور افراد مسن و افراد و دیگران.
نیاز نیست که براى همه مساجد چنین مراکزى پدید آید. مىتوان فقط براى تعدادى از مساجد هر شهر چنین مراکز فرهنگى، اجتماعى و عبادى برپا کرد. این مراکز باید براساس شمار یا تراکم جمعیت و نیازهاى مردم احداث شوند. مسلم است که براى نیل به چنین هدفى نیازمند تحقیق، تحلیل و تصمیمگیرى هستیم.
ادارات استانى باید این مراکز را تحت کنترل بگیرند و مدیران نالایق و ناکار آمد را عوض کنند.
امروزه معضل کمتردد بودن، کم رواج بودن مساجد به بحدى جدى، مهم وخطرناک است که روحانى مسؤول مسجد محل ارائه مىدهد آگاه سازد و آنان را جهت آمدن به مسجد و برقرارى ارتباط بیشتر و بهتر با مسجد و مردم مسلمان تشویق کند. از این طریق است که همدلى و همبستگى افراد جامعه و خانوادهها عمیقتر خواهد شد.
امیر المؤمنین على علیهالسلام در سخنى جامع و جاودانه، جایگاه مسجد اصیل را به لحاظ فرهنگى، اینگونه ترسیم مىفرمایند: «کسى که به مسجد رفت و آمد کند (دست کم) یکى از این امور نصیب او خواهد شد: برادرى که از او در راه خدا استفاده مىکند؛ دانشى نو، آیهاى محکم و سخنى که مایه هدایت و راهیابى او باشد؛ رحمت الهى که آن را انتظار مىکشد؛ سخنى که او را از گمراهى باز دارد».[4]
به امید روزى که ان شاء اللّه گفتار حضرت على علیهالسلام تحقق یابد و مساجد ما پر رونق گردند.
در خاتمه باید تأکید کنم براى رسیدن به مقاصد یاد شده از سوشال مارکتینگ کمک بگیریم و مساجدمان را فعال کنیم.
[1] . مکانِ سجده کردن، مکانِ براى خدا به خاک افتادن.
[2] . محمد بن حسن عاملى، وسائل الشیعه: ص 263 .
[3] . روح اللّه موسوى خمینى، صحیفهى نور: ج 20 ، ص 112 .
[4] . محمد بن حسن عاملى، وسائل الشیعه: ج 2 ، ص 480 ، روایت 1 .