جایگاه مسجد
«اِنَّ اَوَّل بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لِلَذّى بِبَکَةَ مُبارکا وَ هُدىً لِلْعالَمین».[1] «نخستین خانهاى که در روى زمین براى مردم ساخته شد همان خانه خداست که پر برکت و موجب هدایت جهانیان است».
ظاهر اطلاق آیه این است که خانهى خدا نخستین معبد جهانى و پرستشگاه عمومى از زمان آدم ابوالبشر تاکنون بوده و مایهى برکت و هدایت براى همگان قرار داده شده است.
نخستین عمل نبى مکرم اسلامى، بعد از هجرت به مدینه نیز ساخت مسجد بوده و این دلیل بر آن است که در فرهنگ دینى و حکومت اسلامى مسجد جنبه محورى دارد و سایر مسائل باید در حول مسجد شکل بگیرد.
خداوند متعال همه مساجد را به عنوان خانههاى خویش در روى زمین معرفى فرموده است.
«ان بیوتى فى الارض المساجد».[2] «خانههاى من در روى زمین مساجد هستند».
«و ان المساجد للّه».[3] «مساجد از آن خداست».
از طرف دیگر مساجد را به عنوان محل ملاقات خود قرار داده است.
«الا طوبى لعبد توضأ فى بیته ثم زارنى فى بیتى».[4] «خوشا بهحال بندهاى که در خانهاش وضو بگیرد و مرا در مسجد زیارت کند».
لذا امام حسین علیهالسلام فرمود: «اهل المسجد زوار اللّه».[5] «اهل مسجد زائران خدا هستند».
از آنجا که طراح و بیانگذار مساجد خود خداوند است، لذا، تطهیر و تعمیر و خادمى آن
را برعهده انبیا و اولیاى خود قرار داده است: «و عهدنا الى ابراهیم و اسماعیل ان طهرا بیتى للطائفین و العاکفین و الرکع السجود».[6]
چون که خانهى خداست خادمان نیز باید از اولیاى خدا باشند، لذا یکى از پیامبران اولوالعزم شیخ الانبیا ابراهیم خلیل الرّحمان به همراه فرزندش اسماعیل مأمور این کار مقدس شدند و هدف این مأموریت این بود که خانهى خدا براى مهمانان و حضور بندگان از هر جهت آماده شود و خدمت به خانه خدا و مسجد کارى ابراهیمى و مأموریت الهى بهشمار آید.
در طول تاریخ، زمانى ابراهیم و اسماعیل و زکریا و پیامبران دیگر خادم مساجد بودند و مادر حضرت مریم نیز قبل از تولد فرزندش، نذر مىکند که فرزندش خادم مسجد گردد.
«اذ قالت أمرأة عمران رَبِّ انى نذرت لک ما فى بطنى محررا فتقبل منى».[7]
«همسر عمران گفت: پروردگارا، آنچه را در رحم دارم براى تو نذر کردم که براى خدمت به خانهى تو آزاد باشد، پس از من قبول فرما».
لذا خدمت به خانهى خدا آنقدر ارزش دارد که اولیاى خدا، عزیزان خود را قبل از تولد براى آن کار نذر کنند و از خداوند هم بخواهند آن را قبول فرماید.
در همین راستا خداوند متعال خاتم النبیین حضرت محمد صلىاللهعلیهوآله را مأمور خدمتگزارى به مسجد خود قرار داد.
قال الباقر علیهالسلام: «اوحى اللّه الى نبیه ان طهر مسجدک».[8] امام باقر علیهالسلام فرمود: «خداوند پیامبرش را وحى کرد تا مسجد النبى را تطهیر کند».
و در مرحلهى بعد خدمتگزارى مساجد را به مؤمنان و بندگان صالح سپرد. «انما یعمر مساجد اللّه من امن باللّه و الیوم الآخر و اقام الصلوه و اتى الزکوه و لم یخش الاّ اللّه».[9] «مساجد خدا را فقط کسانى باید آباد کنند که به خدا و روز قیامت ایمان دارند و نماز را به پا مىدارند و زکات مى پردازند و جز از خدا نمى ترسند».
مساجد پایگاه مهم عبادى و اجتماعى مسلمانان و خانهى خداست، لذا متولیان آن باید صالح و پاک باشند، یعنى هم درد دین داشته باشند و هم درد محرومان (اتى الزکوه) و هم شجاع باشند (لم یخش الا اللّه) و از آنجا که خدمت به مسجد کار ابراهیمى و محمدى صلىاللهعلیهوآله و بندگان صالح خداست، لذا فرمود مشرکان حق خدمتگزارى به آستان مقدس مساجد را
ندارند: «ما کان للمشرکین ان یعمروا مساجد اللّه».[10]
با نگاهى گذرا به تاریخ اسلام در مىیابیم که علىرغم گذشت چندین قرن از ساخت نخستین مسجد، همچنان شأن و تقدس معنوى مساجد حفظ شده و در طول تاریخ جایگاه خود را از دست نداده است و به عنوان مقدسترین و مهمترین و عظیمترین پایگاه دینى و مهمترین سنگر اسلام محسوب مىشود و بزرگترین نقش را در تقویت و تثبیت و توسعهى زیر ساختهاى فرهنگ اسلامى داشته و همواره دژ پولادین و استوار در مقابل هجمههاى فرهنگى دشمنان اسلامى بوده است. اگر تاکنون از اسلام، اسم و رسمى باقى مانده و اگر از مسلمانى نشانى در دست است، همه و همه از برکات این مراکز نور، نشأت گرفته است.
مساجد به سبب ارزشهاى والایى که داشته و دارد توجه بسیارى از دانشمندان غربى و بیگانه را نیز به خود جلب کرده است.
«هگل» فیلسوف آلمانى مىنویسد: «در اسلامبول روزى به مسجد رفتم از سادگى و صلابت مسجد شگفت زده شدم و حال خوش و جذبهاى شور انگیز در خود احساس کردم».[11]
«ژزف ارنست رنان» نویسنده، و فیلسوف فرانسوى مى نویسد: «برخلاف سخنان ناروایى که دربارهى اسلام و عرب شنیده بودم، هرگاه وارد یکى از مساجد مسلمانان مىشدم صحنههاى دلپذیر و جذابى مىدیدم که به خود مىلرزیدم و افسوس مىخوردم که چرا مسلمان نیستم».[12]
«ویل دورانت» مؤرخ مشهور مىنویسد: «چه خوش آهنگى است صداى مؤذن در گوش مسلمانان و غیرمسلمانان که این جانهاى محبوس در پیکر خاکى را از فراز هزاران مساجد دعوت مىکند به سوى بخشنده زندگى و عقل، توجه کنند و به جان، با او پیوند گیرند».[13]
سرانجام «شیخ الرئیس ابو على سینا» مىگوید: «هر زمان برایم مشکل علمى پیش مىآمد و از حل آن عاجز مىماندم به مسجد شهر مىرفتم تا گره از مشکلم باز شود پس از اداى دو رکعت نماز راه حل مشکل برایم آسان مىشد و به آنچه مىخواستم مى رسیدم».[14]
کارکردهاى مسجد
بدون شک اقامهى نماز و سایر عبادت منحصر به مکانى خاص نیست، بل مىتوان در هر مکانى انجام داد. آنچه باعث شد که برگزارى نماز به صورت جمعى و جماعتى در مساجد مورد تأکید فراوان قرار گیرد، اهداف بهتر و والاترى است که دین مبین اسلام آن را تعقیب مىکند.
مساجد در طول تاریخ اسلام نه فقط محل عبادت و مناجات، بل پایگاه تصمیمگیرى مهم سیاسى، اقتصادى، نظامى و مرکز نشر معارف دینى و کانون تربیت انسانهاى متعهد و جایگاه حل معضلات امت اسلامى و محور وحدت مسلمانان و پشتوانه محکم براى حکومت اسلامى بوده است؛ به عبارت دیگر مساجد به عنوان کانون فعالیتهاى فرهنگى، سیاسى، اجتماعى اقتصادى، قضایى و آموزشى محسوب مىشده است.
از آغاز اسلام تا چند قرن بعد، از مساجد به عنوان مدرسه آموزشى استفاده مىکردند و با پدیدهاى به نام مدرسه روبرو نبودند و مشهور این است که از سال 459 هجرى قمرى نخستین مدرسه را نظام الملک توسى وزیر آلب ارسلان سلجوقى در بغداد بنا کرده است. بههرصورت تاریخ تأسیس مدرسه هر وقت باشد محققان و مؤرخان پذیرفتهاند که پیش از پیدایى مدرسه، مسجد یگانه مرکز مهم آموزشى در کشور اسلامى بوده است و در حقیقت مدرسه فرزند مسجد به شمار مىآید.
قدر مسلم پیش از پیدایى مدرسه، مسجد یگانه مرکز مهم آموزشى، فرهنگى، سیاسى، اجتماعى و قضایى در کشور اسلامى بوده و بعضى از نویسندگان، مسجد را مجلس شوراى مسلمانان نام نهادهاند.[15]
در حقیقت بناى مسجد النبى که مسجد نمونهى اسلام است فقط تأسیس یک عبادتگاه نبود، بل به شهادت مؤرخان و محققان و حتى خاورشناسان، پىریزى یک مدرسه بزرگ اسلامى بود.
«جرجى زیدان» نویسنده مسیحى عرب مىنویسد: «همانطورى که مسجدهاى مسلمانان، مرکز اجتماع و پناهگاه غریبان و بیماران است، این مراکز مهد تعلیم و تربیت نیز بوده است. در کوچکترین مسجد، کودکان را آموزش مىدهند و مسجدهاى بزرگ گاهى به اندازهى دانشگاههاى اروپا ارزش و اهمیت دارند».[16]
مقام معظم رهبرى فرمودند: «نظام مسجد نه فقط در زمان ما و نه فقط در کشور عزیز اسلامى بل در نقاط گوناگون عالم و در طول تاریخ، منشأ آثار و نهضتهاى بزرگ و حرکات اسلامى شده است».[17]
هر مسجد داراى کارکردهایى نظیر کارکردهاى عبادى، آموزشى، فرهنگى، تبلیغى، علمى، سیاسى، اجتماعى، قضایى، نظامى و رسانه اى، هنرى ورزشى و غیره است. هر قدر این فعالیتها و کارکردها از تنوع بیشترى برخوردار گردد، مسلما از زمینهى جذابیت و اقبال بیشترى از سوى طبقات گوناگون جامعه خصوصا جوانان مواجه و نتیجه آن افزایش دینباورى در سطح جامعه خواهد شد.
تقسیمبندى کارکردها به اصلى و فرعى و توضیح هر یک نیاز به مقالهاى دیگر دارد، به هر صورت جایگاه و نقش برجستهى مساجد در صدر اسلام و در طول تاریخ بر کسى پوشیده نیست.
مستکبران و مساجد
با توجه به توانمندىهاى مساجد و فعالیت و کارکردهاى وسیع و گستردهى آن که از آغاز پیدایى آن تاکنون منشأ تحولات و خدمات فراوان و مرکز سازماندهى و برنامهریزى امور مسلمین بوده است، دشمنان مساجد و معابد و مستکبران و زورمندان و هر کس که کارکردهاى مساجد با منافع آنان در تضاد بوده و هست، سعى و تلاش داشته و دارند که در راستاى از بین بردن یا کاهش نقش مساجد به عنوان برنامهاى اساسى و هدف استراتژیک، اخلال کنند.
اعمال فشار سیاسى، فرهنگى، اقتصادى و نظامى از سوى کشورهاى غربى خصوصا اِمریکا بر مساجد به بهانهى واهى تهدیدهاى تروریستى حاکى از نگرانى آنها از کارکردهاى اجتماعى مساجد است. آنان مىخواهند همان بلایى را که بر سر کلیسا آوردند بر سر مساجد بیاورند و در نتیجه کارکرد مساجد را خلاصه در مسائل عبادى و فردى نمایند.
خداوند متعال هم در قرآن به این دسته از مخالفتها و توطئهها اشاره فرمودهاست: «و من اظلم ممن منع مساجد اللّه ان یذکر فیها اسمه و سعى فى خرابها».[18] «چه کسى ستمکارتر از کسانى که نگذاشتند نام خدا در مساجد الهى برده شود و سعى در ویرانى آنها دارند».
بررسى شأن نزولها نشان مىدهد که روى سخن در آیه به هر سه گروه یهود، نصارى و مشرکان است، بنابر آنچه از شأن نزولها و برخى روایات به دست مىآید، آیه درباره کسانى نازل شده که درصدد تخریب مساجد برآمده بودند و در طول تاریخ، تخریب مساجد و یا جلوگیرى از رونق آن، بارها به دست افراد منحرف و طاغوتها صورت گرفته است، از تخریب بیتالمقدس و آتش زدن تورات به دست مسیحیان تا ممانعت و مخالفت قریش نشانههایى از همین تلاشهاى مذبوحانه است.
امروزه نیز از یک سو تخریب مساجد باقى مانده از صدر اسلام با عنوان مبارزه با شرک در مکه و مدینه و ویرانى مساجد تاریخى، همانند مساجد بابرى در هند که نشانگر قدمت مسلمانان در شبه قاره هند است، و برخورد با مساجد در کشورهاى غربى را به چشم مىبینیم. اینها همه حکایت از روحیهى کفرآلود طاغوتها و جاهلانى دارد که از یاد و نام خداوند که در مراکز توحیدى طنین انداز مى شود وحشت دارند.[19]
بدون شک مفهوم آیه، مفهومى گسترده و وسیع است و به زمان و مکانى معین محدود نمىشود؛ بل حکم آن در همه قرون و اعصار جریان دارد.
توجه به این نکته هم لازم است که جلوگیرى از ورود به مسجد و کوشش در تخریب آن فقط به این نیست که ساختمان آن را ویران سازند؛ بل هر عملى که نتیجه آن تخریب مساجد و از رونق افتادن آن باشد نیز مشمول همین حکم است، همچنان که منظور از عمران و آبادى در آیه مبارکه، «انما یعمر مساجد اللّه». فقط به ساختمان نیست؛ بل مهمترین عمران مساجد است چونکه دشمن از در و دیوار مسجد نمىترسد، ترس او زنده شدن نام خدا و بیدارى مسلمین و رونق دیندارى در جامعه است.
مطلب دیگر این که: خداوند متعال تعطیلى و تخریب مساجد و جلوگیرى از فعالیت آنها را بزرگترین ظلم و ستم معرفى کرده است چون که نتیجهاى جز سوق دادن مردم به بىدینى نخواهد داشت یعنى ظلم فرهنگى بزرگترین ظلم است و از آنجا که مساجد سنگر مبارزه با کفر و شرک و الحاد و نفاق است، لذا دشمنان اسلام همواره سعى در خرابى آنها را داشته و دارند. همانطور که حضرت امام خمینى قدسسره فرمود: «اگر این مساجد قوى باشند ترس از فانتومها نداشته باشید، ترس از امریکا نداشته باشید، آن روز باید ترس داشت که به اسلام پشت کنید به مساجد پشت کنید».[20]
خداوند متعال در سورهى مبارکه حج مهمترین برنامهى دشمن را نابودى مراکز دینى برشمرد.
«و لولا دفع اللّه الناس بعضهم لبعض لهدمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم اللّه کثیرا».[21] «اگرخداوند ازمؤمنان دفاع نکند و ظلم و تجاوز بعضى از مردم را بوسیله بعضى دیگر دفع نکند، صومعهها و کنیسهها و کلیساها و مساجدى که نام خداوند در آنها بسیار برده مىشود، ویران مىگردد».
اگر افراد با ایمان و غیور دست روى دست بگذارند و تماشاچى فعالیتهاى ویرانگرانهى طاغوتها و مستکبران باشند و آنان میدان را خالى ببینند، اثرى از مساجد و مراکز عبادى نخواهند گذارد، چون که معابد، جاى بیدارى و محراب، میدان مبارزه و جنگ است و مسجد در برابر خودکامگان سنگر و مزاحم منافع نامشروع آنان است، لذا به هر قیمتى بتوانند، در هدم و محو آن مىکوشند.
امام خمینى قدسسره فرمود:«مسجد سنگر است این سنگر را حفظ کنید، مساجد بهترین سنگرهاست».[22]
نکته شایان توجه در آیهى شریفه این است که از جمله موارد مجوز جهاد، که خداوند متعال براى مسلمانان صادر کرده است، دفاع از مراکز و معابد دینى است که در این موارد سکوت روا نیست. آنچه مهم است دفاع از حریم مساجد است، خواه با جنگ و اهداى خون باشد خواه با قلم و بیان، مهم هوشیارى و بیدارى مسلمین است.
مطلب دیگرى که در قرآن تأکید شده، این است که دشمنان براى تحقق بخشیدن به نقشه هاى شوم خود درصدد استفادهى از ابزارى از مساجد بر مىآیند:
«والذین اتخذوا مسجدا ضرارا و کفرا و تفریقا بین المؤمنین و ارصادا لمن حارب اللّه و رسوله من قبل و لتحلفن ان اردنا الا الحسنى و اللّه یشهد انهم لکاذبون و لا تقم فیه ابدا».[23]
«گروه دیگر کسانى هستند که مسجدى را براى ضربه زدن به اسلام و بهمنظور ترویج کفر و تفرقهافکنى میان مؤمنان و کمینگاه و پایگاه دشمنان ساخته و همواره سوگند مىخورند که قصد خیر دارند، حال آنکه خداوند گواهى مىدهد که آنان دروغگو هستند، اى پیامبر! هرگز در آن مسجد به نماز نایست».
دشمن ممکن است در نقاب مسجد و به عنوان کمک به بیماران و معذورین از مساجد استفادهى ابزارى کند و بتخانه و کانون تفرقه و نفاق در چهره مسجد ساخته شود و موافقت ابتدایى پیامبر را هم بگیرند، ولى فرشته وحى نازل شد و پرده از نیّات شوم آنان برداشت و به پیامبرش فرمان داد که نه فقط نباید در آنجا نماز بخوانى، بل تخریب آن را در دستور کار خود قرار دهى. از اینرو داستان مسجد ضرار درسى بزرگ براى عموم مسلمانان در همه اعصار است که مسجد هرگز نباید مورد استفادهى ابزارى واقع شود و دشمنان اسلام از ابزار استعمارى (مذهب برضدّ مذهب) براى تحقق اهداف شیطانى خود استفاده کنند.
مساجد و انقلاب اسلامى
الف) خدمت مساجد به انقلاب
خدمات شایان توجه مساجد چه در آستانهى انقلاب ـ که به عنوان پایگاههاى عظیم انقلاب در ساماندهى راهپیمایى و تظاهرات و سازماندهى نیروهاى انقلاب و روشنگرى ائمه جماعات و اطلاعرسانى به موقع که یک نمونه بارز آن تحصن علما و روحانیت مبارز از جمله آیهاللّه شهید مطهرى قدسسره و دیگران در مسجد دانشگاه بوده است ـ برکسى پوشیده نیست.
بعد از پیروزى انقلاب هم با توجه به فروپاشى نظام شاهنشاهى، تقریبا همه چیز در مساجد انجام مىگرفت و کمیتههاى انقلاب از دل مساجد جوشید و خدماتى شایان به انقلاب نمود.
در دوران هشت سال دفاع مقدس، هم در قسمت اعزام نیرو، و هم پشتیبانى، و هم برگزارى مجالس دعا و بزرگداشت شهدا خدمات فراوانى در مسجد صورت گرفته است. در زمان سازندگى و امداد رسانى به مردم آسیب دیده، نظیر زلزله و سیل و بازسازى مناطق جنگى و برگزارى انتخابات نیز مساجد نقشى اصلى داشته و در یک کلمه مساجد پایگاه اصلى انقلاب بوده و هستند.
ب) خدمت انقلاب و انقلابیون و مسؤولان به مساجد
سؤال اساسى این است که آیا انقلاب و انقلابیون و مسؤولان که از مساجد برخاسته و از صندوق مساجد رأى گرفته اند، چقدر به مساجد خدمت کردهاند؟
آیا پس از ربع قرن پیروزى انقلاب اسلامى و توسعه و پیشرفت در محورهاى گوناگون کشور چنین احساس نمىشود که پایگاه اصلى انقلاب یعنى مساجد مورد غفلت و فراموشى قرار گرفته است؟ نظام اسلامى و قواى سه گانه و کارگزاران نظام چقدر حق مساجد را ادا کرده اند؟ با آنکه مساجد برخلاف کلیسا همزاد با حکومت است و خدمات فراوان به حکومت اسلامى نموده است، باید اعتراف کرد که علىرغم پیشرفتهاى مهم در بخش هاى دیگر نظام، در بخش فرهنگ مربوط به مساجد بىمهرى شده است.
آرى براى تأمین آب و برق نوددرصد روستاها برنامهریزى شد اما براى نوددرصد روستاى فاقد امام جماعت فکرى نشده است. براى بهداشت روستاها با احداث خانه بهداشت، چارهاندیشى گردیده اما براى بهداشت روح و روان کارى صورت نگرفته است.
براى نظارت بر هتلها و اماکن عمومى برنامهریزى شد، اما براى هشتاد هزار مسجد و حسینیه هیچگونه تدبیرى به عمل نیامده است.
براى ساخت و ساز بیمارستانها، سینماها، دانشگاهها، پارکها و دیگر مراکز عمومى سیاستگزارى و درصد سرانه پیشبینى گردید، اما براى ساخت و ساز مساجد و اماکن مذهبى بویژه در شهرکهاى جدید التأسیس تدبیرى اتخاذ نگردیده است.
براى تأمین تخصصهاى مورد نیاز جامعه که مربوط به جنبههاى مادى انسان است، چندین نوع دانشگاه و دانشکده تأسیس و صدها رشته در زمینهى آب و خاک و هوا و راه و معدن و ماهى و دام و دانه دهها مرکز تربیت مدرس و تکنسین و حقوقدان، ماما و پرستار، نقاش و گرافیست و جز آن به وجود آمده است، اما براى تربیت امام جماعت و مبلغ دینى و خدام و هیئت امناى مساجد برنامهریزى نشده است.
دولت براى نظارت بر چند هزار هتل و اماکن عمومى برنامهریزى و بودجه گذاشت، اما هشتاد هزار مسجد و حسینیه را به حال خود رها نموده است.
باید پرسید رسالت نظام مقدس جمهورى اسلامى با توجه به مکتبى بودن نظام در قبال مساجد و مسجدیون و تعمیق باورهاى دینى و تربیت ائمه جماعات و پشتیبانى از مساجد و نظارت بر آنها چیست؟
از جمله نقاط قوت ایران اسلامى، برخوردارى از 57000 مسجد است که اگر متراژ آنها بهطور متوسط پانصد متر باشد، قریب به سى میلیون متر مربع فضاى مناسب در کشور مىشود که متأسفانه به علت نبود برنامهریزى جامع و فقدان توجه مناسب، بهرهى بسیار محدودى از این اماکن برده مىشود، تعدادى از مساجد تعطیل یا نیمه فعال است و از ظرفیت موجود مساجد استفادهى بهینه نمىشود. آیا واقعا جاى تأسف نیست که ترکیه لائیک که نصف وسعت ایران و کمتر از جمعیت ایران است، در مسجدسازى حرف آخر را بزند و نود هزار مسجد داشته باشد و دولت براى مساجد آب و برق رایگان بدهد، مثل آب و برق فرهنگسراها و پارکها در ایران...
آیا مىتوان پذیرفت که نظام جمهورى اسلامى، هم از جهت کمّى و هم کیفى پایینتر از آن کشور باشد، حال آنکه ایران اسلامى بهعنوان امالقراى جهان اسلام علاوه بر ساماندهى مساجد در داخل باید از وجود امکان بالقوه ساماندهى مساجد به عنوان ساختار جهانى امت اسلامى استفاده کند و با بهرهبردارى از امکانات مادى و معنوى مساجد جهان اسلامى براى برقرارى وحدت بیشتر مسلمین بسیج نماید.
اگر مسجد را به عنوان اولین نهاد اجتماعى شکل گرفته در زمان صدر اسلام بهشمار آوریم، لازمهى استمرار این نهاد، مدیریت بر آن است و نقش مدیریت در افزایش بهرهورى بر کسى پوشیده نیست، چون تأثیر مدیریت صحیح در ارتقا و انحطاط امرى روشن و بدیهى است. چه بسا ملتهایى از نظر امکانات مادى در زمینههاى دیگر هیچ کمبودى نداشتهاند، ولى به سبب داشتن برنامهى منسجم و نبود مدیریت در انحطاط قرار دارند، اما در مقابل ملتهایى بودند که با ساماندهى و بسیج نیروها، از کمترین امکانات، بزرگترین افتخارات را بهدست آوردند.
آیا مساجد این شایستگى را ندارند که به صورت سراسرى مدیریت و ساماندهى شوند؟
ابهامات
ـ وظیفهى حکومت در برابر مساجد چیست؟
ـ وظیفهى مردم در برابر مساجد چیست؟
ـ اهداف و انتظارات از مساجد چیست؟
ـ کارکردهاى اصلى و فرعى مساجد چیست؟
ـ وظایف متولیان مساجد (امام جماعت، هیئت امنا، خادم، متولیان فرهنگى) چیست؟
ـ ارکان مساجد اعم از ساخت و ساز و نیروى انسانى و آوردههاى مساجد چگونه باید باشد؟
ـ مساجد چگونه باید اداره شود؟
ـ ساماندهى و برنامهریزى مساجد بر عهدهى کیست؟
ـ آیا بر مساجد کشور عملاً مدیریت مىشود؟
ـ آیا از ظرفیت موجود مساجد استفاده مىشود؟
ـ آیا بانک اطلاعات مساجد راهاندازى شده است؟
ـ آیا بین ائمه جماعت احیانا تضاد و درگیرى بروز نکرده و یکپارچگى و وحدت حاکم است؟
ـ آیا برنامههاى موجود مساجد پاسخگوى نیاز نسل امروز است؟
ـ آیا اولویتهاى فرهنگى، تبلیغى مساجد در هر زمان و شرایط مشخص مىگردد؟
ـ آیا متولیان مساجد نیاز به آموزش ندارند؟
ـ آیا ائمهى جماعات مساجد نیاز به دورههاى آموزشى مدیریت فرهنگى، مدیریت ارتباطات، روانشناسى، برنامهریزى و جلسهدارى و غیره ندارند؟
ـ آیا ظرفیتها و زمینههاى کمنظیر مساجد استفاده بهینه مىشود؟
ـ ائمهى جماعات براساس چه معیارى انتخاب و اعزام مىشوند؟
ـ آیا سطحبندى ائمه جماعات صورت گرفته است؟
ـ آیا بانک اطلاعات و شناسنامه جامع مساجد کشور تهیه شده است؟
ـ و سرانجام آیا وضع موجود مساجد در ساخت و ساز، فعالیتهاى معنوى و کارکردهاى آموزشى، اجتماعى، سیاسى و اقتصادى، وضعیت عوامل اجرائى و بهداشتى وغیره مطلوب است؟!
خلأها و مشکلات
1 ـ اختلاف دیدگاه
نخستین و شاید مهمترین مشکل، اختلاف دیدگاه در بین مسؤولان در بارهى مقوله فرهنگ، از جمله امور مساجد است. آیا امور دینى باید جنبهى بررسى مردمى داشته باشد و مداخله و ورود دولت در امور مساجد به مصلحت نیست، یا در نظام اسلامى حداقل وظیفهى دولت و حکومت اسلامى سیاستگذارى، برنامهریزى، هماهنگى، پشتیبانى، نظارت بر مساجد هست. به تعبیر دیگر مسئلهى دین و فرهنگ، مسئله اساسى نظام است یا فرعى و حاشیهاى؟
واقعیت این است که از مجموعه گفتار و عملکرد بسیارى از مسؤولان و برنامهریزان در برنامههاى اول، دوم و سوم توسعه بهدست مىآید که فرهنگ یک جایگاه فرعى و حاشیهاى دارد، حال آنکه حضرت امام خمینى قدسسره فرمودند: «فرهنگ بالاترین مسئله نظام است».
مقام معظم رهبرى مدظلهالعالى نیز اساسىترین مسئله را فرهنگ و بدترین خطر را، هجوم فرهنگى معرفى نمودند.
منظور از حمایت دولت، تسلط کامل دولت بر امور دینى نیست؛ بل سؤال این است که اصولاًً رسالت حکومت اسلامى با توجه به مکتبى بودن نظام در قبال گسترش دین و تعمیق باورهاى دینى و تربیت و هدایت جامعه چیست؟ اگر رسالت مشخص شد آن وقتى ایفاى نقش حکومت مىتواند در قالبهاى سیاستگذارى، برنامهریزى، پشتیبانى، هدایت، نظارت و هماهنگى بروز و ظهور پیدا کند.
2 ـ روشن نبودن استراتژى نظام در بخش فرهنگ دینى؛
3 ـ فقدان سیاست کلى و کلان مساجد؛
4 ـ فقدان سیاستهاى برنامهاى و اجرایى مساجد؛
5 ـ فقدان برنامه جامع و دراز مدت براى ساماندهى مساجد؛
6 ـ نداشتن متولى خاص کشورى براى ساماندهى مساجد؛
7 ـ فقدان بانک اطلاعات مساجد؛
8 ـ نبود شاخص در بخش فرهنگ دینى؛
9 ـ تفکیک نکردن وظایف متولیان فرهنگى در امور مساجد؛
10 ـ تناسب نداشتن بافت نیروهاى انسانى مساجد با برنامهها و نیازها؛
11 ـ فقدان لوازم کافى مساجد؛
12 ـ فقدان جاذبه در برنامههاى مساجد؛
13 ـ فقدان کنترل و نظارت بر امور مساجد؛
و... .
چه باید کرد؟ (پیشنهادها)
اگر مسجد در زمان صدر اسلام کارکردهایى گوناگون؛ اعم از معنوى، فرهنگى، سیاسى، آموزش، اجتماعى، اقتصادى، نظامى و غیره داشته است، ضرورت سازماندهى مساجد و برنامهریزى جامع درازمدت براى افزایش نقش و تأثیرگذارى مساجد در همه زمینهها، و تولید هماهنگى بین مساجد بر کسى پوشیده نیست. نظام اگر خواستار بقاى و اسلامیت خود است، باید بخشى از توان و امکانات خود را صرف امور مساجد مىکند. چطور براى هر کارى مدیریت و برنامهریزى و براى هر چیزى آموزش لازم است، اما براى مساجد لازم نیست؟!
با توجه به برخوردارى از 57000 مسجد و بهرهمندى از ائمه جماعات مساجد، ادارات و مراکز آموزشى درسراسر کشور که در هر روز با اقشار گوناگون جامعه بهطور مستقیم در ارتباط هستند، اگر مساجد کشور ساماندهى شوند و ارتباط بین مساجد برقرار شود و متولیان مساجد دورههاى لازم را ببینند، به عظیمترین قدرت تبدیل خواهند شد.
در عصرى که پیشرفت فناورى ارتباطات، جهان را به صورت دهکدهاى کوچک در آورده، هر جامعه یا فرد مىتواند از اوضاع یکدیگر بهطور کامل مطلع گردد و استفاده از ابزار نوین و مدرن و شیوههاى آن و بهرهگیرى از دانش روانشناسى سلاح کار آمدى است که دشمن براى رسیدن به اهداف شوم و شیطانى خود استفاده مىکند، براى استفادهى مساجد از این
فناورى نوین چه برنامهریزى شده است؟
با توجه به هجوم پیوسته و سازمان یافته و سرمایهگذارى عظیم دشمنان در جهت تخریب معتقدات مردم، بهویژه نسل جوان، ضرورت ساماندهى جامع و برنامهریزى همه جانبه براى استفادهى بهینه و کامل از همه مساجد و زمینههاى مربوط بیش از گذشته براى همهى دلسوزان روشن و واضح شده است.
حضور برنامهریزى تبلیغى دشمن در همه عرصه ها و حضور نداشتن، بل حضور فعالانه بر ضد مسجدیان در چند سال اخیر و برنامهریزى برخى مدیران نظام، موجب موفقیت نسبى دشمنان شده و چهرهى نورانى اسلام و نظام جمهورى اسلامى را مشوه و ناکار آمد جلوه داده است. در جهان معاصر دین و اندیشههاى دینى مورد هجوم وسیع قرار گرفته و شبهاتى گسترده پیرامون اصل دین، خدا، قیامت، امامت، حکومت اسلامى، مهدویت و جز آن مطرح شده و مىشود که در طول شش سال گذشته به اندازه همه 14000 سال قبل به دین اسلام حمله شده و مىشود که بهطور متوسط هر روز سه شبهه القا شده است.[1] براى مقابله با این تهدیدها و شبهات چگونه از فرصتها و امکانات و زمینههاى موجود مساجد استفاده شده است؟ چه سازماندهى براى این امور انجام گرفته است؟ پاسخ منفى از وضع نابسامان فرهنگى دین در جامعه به آسانى به دست مىآید که چه بسا فرصتها به هدر رفته و یا احیانا تبدیل به تهدید شده است. چه باید کرد تا از وضع موجود با استفاده از این اماکن دینى و زمینههاى موجود به وضع مطلوب دست یافت؟
اگر آگاهى ائمه جماعات به تحصیلات مخاطب، آداب و رسوم، مفاسد اخلاقى، تعداد معتادان، میزان آگاهى دینى مردم، شبهات مطرح در منطقه، تعداد هیئتها و نیروهاى مذهبى، پیروان ادیان و مذهبى و به عبارت دیگر شناخت فرهنگ محل تبلیغ، ضرورى است تا کاستىها و نیازمندىهاى مخاطبان مشخص و براى تأمین آن برنامهریزى گردد، چه کسى یا ارگانى باید این اطلاعات را تهیه و در اختیار ائمه جماعات قرار دهد.
باید اذعان کرد مساجد در ابعاد گوناگون از سیاستگذارى در ساخت و سازها تا ساماندهى و برنامهریزى و تهیهى نظام آموزش متولیان و فعالیتهاى فرهنگى تبلیغى و کارکردهاى مساجد و تأمین نیازمندیهاى آن، همه و همه نیاز به اهتمام جدى و همه جانبه مسؤولان نظام و متولیان امور فرهنگى کشور دارد.
براین اساس این موارد جهت ساماندهى امور ساماندهى پیشنهاد مىگردد:
1 ـ تشکیل سازمان رسیدگى به امور مساجد کشور؛
2 ـ تدوین تشکیلات قوى و ساختار جامع و مناسب با ماموریت هاى مساجد؛
3 ـ تشکیل شوراى طرح و برنامهریزى قوى و کار آمد با حضور کارشناسان خبرهى حوزه و دانشگاه؛
4 ـ تعیین استراتژى، اهداف و سیاستهاى اجرایى و برنامهاى مسجد؛
5 ـ تدوین طرح و برنامه دراز مدت، میان مدت و کوتاه مدت؛
6 ـ تغییر نگرش مسؤولان به مساجد؛
7 ـ تهیهى طرح ساماندهى مساجد کشور؛
8 ـ تهیهى طرح ساماندهى ائمهى جماعات کشور؛
9 ـ تهیهى بانک اطلاعات مساجد کشور؛
10 ـ تدوین نظام آموزش متولیان مساجد؛
11 ـ برنامهریزى جهت بهینهسازى نیروى انسانى مساجد؛
12 ـ تعیین دقیق وظایف حکومت در قبال مساجد؛
13 ـ تدوین شرح وظایف متولیان امور مساجد؛
14 ـ تأمین اعتبار مورد نیاز مساجد؛
15 ـ تجهیز مساجد به امکانات مورد نیاز روز؛
16 ـ برنامهریزى جهت گسترش ائمهى جماعات در روستا؛
17 ـ برنامهریزى جهت تأمین خانهى عالم جهت استقرار ائمه جماعات مساجد؛
18 ـ برنامهریزى جهت برقرارى وحدت و یکپارچگى ائمه جماعات مساجد؛
19 ـ تدوین طرح نظارت و کنترل بر مساجد؛
20 ـ تهیه نقشه و معمارى مساجد؛
21 ـ تدوین آئین نامهى مسجد محورى در جغرافیاى شهر و شهرکها؛
22 ـ پىگیرى تصویب قانونهاى مورد نیاز مساجد؛
23 ـ اقدام به پژوهشهاى لازم در زمینهى نیازسنجى مخاطبان، تهیهى پیامهاى مناسب در سطوح گوناگون، آسیبشناسى دینى جامعه به منظور طرح راهکارهاى پیشگیرى، شناخت اشکال و ابعاد هجوم فرهنگى و تعیین راههاى مقابله با آن، بررسى شبهات دینى و دادن پاسخ لازم براى استفادهى ائمهى جماعات مساجد و جز آن.
آیا نباید پرسید که چه کسى یا چه ارگانى در کشور مسئول ساماندهى و پىگیرى این امور است؟
فهرست منابع
ـ قرآن کریم.
ـ آیهاللّه مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران 1370 ش .
ـ محسن قرائتى، تفسیر نور، مرکز فرهنگى درسهایى از قرآن، تهران 1379 ش .
ـ محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء، بیروت 1404 ه ق .
ـ مرحوم حرّ عاملى، وسائل الشیعه، انتشارات المکتبه الاسلامیه، تهران 1401ه ق.
ـ میرزا حسین نورى، مستدرک الوسائل، مؤسسه آلالبیت:، بیروت 1409 ه ق .
ـ حسام الدین هندى، کنزل العمال، مؤسسهالرساله، بیروت 1409 ه ق .
ـ امام خمینى1، صحیفه نور، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى1، تهران 1378 ش .
ـ محمد على موظف رستمى، آئین مسجد، انتشارات گویه، تهران 1382 ش .
ـ حسین دیلمى، هزار و یک نکته درباره نماز، نمایندگى ولى فقیه در بسیج ادارات، تهران 1376 ش .
[1] . روزنامه کیهان 17/4/1381 .
[2] . وسائل الشیعه: ج 1 ، ص 268 .
[4] . وسائل الشیعه: ج 1 ، ص 268 .
[5] . آئین مسجد: ج 1 ، ص 165 .
[8] . وسائلالشیعه: ج 1 ، ص 484 .
[11] . هزار و یک نکته در باره نماز: ص 97 .
[12] . همان: ص 97 و 262 .
[15] . تاریخ آموزش در اسلام احد شبلى: ص 217 و 100 .
[16] . هزار و یک نکته در باره نماز: ص 97 .
[19] . تفسیر نور: ج 1 ، ص 185 .
[20] . صحیفه نور: ج 13 ، ص 21 .
[22] . صحیفه نور: ج 20 ، ص 328 .
[23] . توبه / 107 و 108 .