آثار، نتایج و برکات حضور در مسجد بسیار متنوع است، بعنوان نمونه امام على علیهالسلام در یکى از بیانات خود، براى حضور در مسجد هشت اثر را برمىشمرد: «
من اختلف الى المسجد أصاب احدى الثمان؛ اخا مستفادا فى اللّه، او علما مستطرفا او آیه محکمه او یسمع کلمه تدل على هدى، او رحمه منتظره، او کلمه ترده عن ردى، او یترک ذنبا خشیه او حیاء».
[3] «کسى که به مسجد رفت و آمد مىکند، یکى از منافع هشتگانه نصیب او مىشود: برادرى مفید و باارزش در راه خدا، یا علم و دانش نو، یا دلیل و برهان محکم (براى تثبیت عقاید)، یا کلماتى که موجب هدایت شود (مىشنود)، یا رحمت مورد انتظارى (شامل حال او مىشود)، یا مواعظى که او را از فساد و گناه باز دارد، (مىشنود)، یا به خاطر ترس یا حیا و آبروى خود گناهى را ترک مىکند».
و یا آنکه از حاضر شونده در مسجد بعنوان زائر پروردگار سخن به میان آمده است: «فى التوراة مکتوبا أن بیوتى فى الأرض المساجد فطوبى لعبد تطهر فى بیته ثم زارنى فى بیتى ألا ان على المزور کرامه الزائر ألا بشر المشاء فى الظلمات الى المساجد بالنور الساطع یوم القیامه».[4]
چنانکه بیان شد ثمرات و برکات حضور در مسجد بسیار است لکن در نوشتار پیشرو سعى بر آن است که به اجمال آثار، برکات و کارکردهاى فردى و اجتماعى مسجد، مورد بررسى قرار گیرد. امید که براى نگارنده و خواننده گرامى مفید باشد.
ماهیت مسجد
چنانکه گفته شد از مساجد به عنوان خانههاى خدا در زمین یاد شده است و سر تعظیم و گرامىداشت مساجد همان بیتاللّه بودن، خانه متقیان و خانه مؤمنین بودن آنهاست.
«محمد بن على بن الحسین فى العلل عن على بن أحمد عن محمد بن أبىعبداللّه الکوفى عن موسى بن عمران عن عمه الحسین بن یزید النوفلى عن على بن أبىحمزه عن أبىبصیر قال سألت أباعبداللّه علیهالسلام عن العله فى تعظیم المساجد فقال انما أمر بتعظیم المساجد لأنها بیوت اللّه فى الارض».[5]
ابوبصیر مىگوید از امام صادق علیهالسلام درباره علت لزوم تعظیم مساجد پرسیدم امام علیهالسلام فرمودند: به تعظیم مساجد فرمان داده شده براى آنکه مساجد خانههاى خدا در زمین است.
این عنوان به خوبى ماهیت عبادى مسجد را نشان مىدهد؛ اینکه مسجدها، اولاً و اساسا براى ایجاد ارتباط بین بنده و معبود او و اعلام بندگى و عبودیت براى آفریدگار بنا مىشوند. برایناساس نیز اصلىترین اثر حضور در آن در بعد عبادى خواهد بود: «و اقیموا وجوهکم عند کل مسجد وادعوه مخلصین له الدین کما بدأکم تعودون».[6]
«(هنگام عبادت) در هر مسجدى بهسوى او توجه کنید و او را بخوانید و دین (خود) را براى او خالص کنید. همچنان که در آغاز شما را آفرید، بار دیگر در رستاخیز باز مىگردید».
ماهیت حضور در مسجد نیز در بیان نبوى آمده است. رسول خدا صلىاللهعلیهوآله فرمود: «کل جلوس فى المسجد لغو الا ثلاثه: قرائه مصل او ذکر اللّه او سائل عن علم».[7] «هر نشستى در مسجد بیهوده است، مگر اینکه براى سه کار باشد؛ خواندن قرآن، ذکر خدا، پرسش از علم».
بنابراین هدف و حکمت حضور و جلوس در بیوت الرحمن (مساجد) ذکر اللّه است که بالاتر از هر هدف دیگرى در زندگى ماست: «و لذکر اللّه اکبر».[8]
به فرموده امام على علیهالسلام درمان قطعى تمامى دردهاى نفسانى ما: «ذکر اللّه دواء اعلال النفوس».[9] «یاد خدا دواى بیمارىهاى نفوس است».
آثار سیاسى، اجتماعى مسجد
مسجد به عنوان یک مرکز دینى براى عموم، نقش اساسى در شکلگیرى اجتماعات مسلمین دارد. از این جهت بهطور طبیعى مسجد مىتواند کارکرد اجتماعى نیز داشته باشد. حضور زنان و مردان و تبادل اخبار و اطلاعات اجتماعى، جویا شدن از احوال هم و احوال مسلمین، تنها بخشى از این ظرفیت بزرگى است که مساجد دارند. در این مکانها مؤمنان فرصت مىیابند با جمعى آشنا شوند که از نظر دین و عبودیت با آنان همرنگ هستند و توان ایجاد گروههاى اجتماعى هماهنگ را دارند. بنابراین آنان مىتوانند از بین اهل مسجد برادران یا خواهران مناسبى، از حیث دینى، براى خود بیابند که طبعا آثار آن در ابعاد اجتماعى بروز خواهد کرد.
امام صادق علیهالسلام فرمود: «لایرجع صاحب المسجد من احدى ثلاث خصال: و اما اخ یستفیده فى اللّه».[10]
«اهل مسجد به کمتر از یکى از سه چیز از مسجد بر نمىگردد (که یکى از آنها) دوستى است که از او در مسیر خدا استفاده مىکند».
زنان و مردان با حضور در مساجد، مىتوانند از یک اجتماع سالم دینى بهرهمند شوند. طبق روایتى که از امام على علیهالسلام نقل شد، تأثیرات رفتارى که روابط دوستانه و برادرانه در مسجد بر جاى مىگذارد، مىتواند جامعه دینى را از فساد و گناه پاک کرده و مسلمین را به سمت یک جامعه سالم هدایت کند: «أو کلمه ترده عن ردى او یترک ذنبا خشیه او حیاء». «یا کلماتى مىشنود که او را از فساد و گناه باز مىدارد و یا بهخاطر ترس (از خدا) یا حیا و آبرو، گناهى را ترک مىکند».[11]
مسجد همواره در کنار کارکرد اجتماعى، عبادى و معنوى خود، کانون سیاسى در جامعه مذهبى نیز بوده است. این موضوع چه در زمان پیامبر صلىاللهعلیهوآله و چه در زمان خلفاء و امام على علیهالسلام و دیگران قابل پیگیرى است و نمونههاى فراوانى درباره آن مىتوان ذکر کرد.
در این دوران نه تنها آثار سیاسى حضور مردان در مسجد بلکه آثار سیاسى حضور زنان در مسجد نیز مشهود است که حضور زنان و مردان و تبادل اخبار و اطلاعات اجتماعى، جویا شدن از احوال هم و احوال مسلمین، تنها بخشى از این ظرفیت بزرگى است که مساجد دارند.
حضرت فاطمه علیهاالسلام در مسجد و دفاع وى از حق ولایت على علیهالسلام، یکى از آنهاست. همچنین سخنرانى حضرت زینب علیهاالسلام در مسجد که از مسلمات تاریخى است.[12] تربیت سیاسى که در مسجد ارائه مىشود، به دلیل ماهیت مذهبى آن مىتواند نسلى را پدید آورد که پشتوانه جامعه دینى باشند و در برابر حوادث سیاسى هوشیارى لازم را داشته باشند. از اینرو حضور زنان در کنار مردان در مسجد ضرورى مىباشد، چرا که زنان از حضور در این مکان محروم شوند، در واقع تربیت بطور ناقص انجام خواهد شد. در حالى که بانوان به دلیل تأثیر عمیقتر بر فرزندان و نقش تربیتى خود، در صورت برخوردارى از تربیت سیاسى مسجد، بلوغ سیاسى را بطور شگفتانگیزى افزایش خواهند داد.
پیشگیرى از جرائم
امروزه که در تمام جوامع بشرى مسئله بازدارندگى از وقوع جرم از اساسىترین مسائل بهحساب مىآید، نقش مراکز هدایت دینى بخصوص مساجد بسیار مهم و در خور تحقیق است. این موضوع که درصدد ارتکاب جرم و جنایت در میان مسجدىها نسبت به غیر آنها چه میزان کمتر است نیازمند تحقیق جداگانهاى است، لکن این موضوع به تأیید تجربه رسیده و در بین مردم نیز شایع و مشتهر است که بین اهل مسجد و ارتکاب جرم و جنایت ارتباطى نیست و یا لااقل
بسیار ضعیف است.
مبارزه با ظلم
مشاهده روزانه (محراب عبادت) در مسجد با توجه به فلسفه وجودى محراب مساجد، توجه افراد نمازگزار را از دشمن درون به دشمن بیرونى معطوف خواهد کرد.
اگر چه شیطان درونى به چشم مشاهده نمىشود، لکن شیاطین بیرونى که همانا دشمنان دین اسلام هستند، مظهر شیطانند و اولین گام، مبارزه با شیطان و ظلم ستیزى در نماز جماعت برداشته مىشود.
هرگاه احساس و درک مشترکى در جمع نمازگزاران به وجود بیاید، همگان نسبت به دشمن بیرونى خویش اظهار تنفر نموده و در یک جبهه قرار مىگیرند. على علیهالسلام: «ذکر اللّه دواء اعلال النفوس».[13] «یاد خدا دواى بیماریهاى نفوس است».
امامان جمعه یا جماعت، (غالبا در مساجد) طى خطابهاى مردم را نسبت به دشمنان دین آگاه کرده و یا در آنها انگیزههاى نفرت را بیدار مىکنند و لذا دیده مىشود غالب تظاهرات و اظهار تنفر، نسبت به دشمنان و توطئه گران بعد از نمازهاى جماعت و جمعه صورت مىگیرد.
روانشناسان براین باورند که هرگاه افرادى عصبانى باشند و در عین عصبانیت اگر با اسباب و ابزارى که از عوامل تحریک کننده است روبرو شوند عصبانیت آنها شدت خواهد یافت. پس بنابراین نظریه حضور نمازگزاران متنفر از شیطان و مظاهر شیطانى در کنار محراب عبادت، انگیزه ظلمستیزى را تقویت مىکند و فرهنگ ظلمستیزى به دست فراموشى سپرده نمىشود. و بلکه همواره افراد مسلمان در حال آماده باش روحى و فیزیکى قرار مىگیرند و از دشمن خود غافل نمىباشند. چنانچه در شکلگیرى و تداوم انقلاب اسلامى ما این تفکر و احساس نقش کلیدى به همراه داشت.
وحدت و تعاون
از آثار و برکات حضور در مساجد همکارى و تعاون است که از عوامل وحدت آفرین و استحکام بخش جامعه به شمار مىرود. غالبا در نماز جماعت بیش از سایر اجتماعات بهچشم مىخورد. مراعات حقوق دیگران و یارى آنها، رسیدگى به مشکلات برادران دینى در نماز جماعت مطرح شده و به همت مردم کارهاى مفید و مهم صورت مىگیرد. به عنوان مثال در اجتماع جمعه و جماعت از مردم خواسته مىشود که براى رفع خشک سالى در نماز استسقاء حاضر بشوند. و مردم با انگیزه «تعاونوا على البر»، سه روز به خاطر همنوعان خود روزه گرفته و نماز مىخوانند. اینگونه اعمال نه تنها مشکلات مؤمنین را از سر راه برمىدارد، بلکه از عوامل پیوند اجتماع و مردم نیز هست، افراد نمازگزار با حضور خود در صفوف نماز به «اعتصموا بحبل اللّه» جامه عمل مىپوشانند.
امام صادق علیهالسلام مىفرمایند: «به هم بپیوندید و با هم نیکى کنید و به هم مهربانى کنید و برادران خوشرفتارى باشید، چنانکه خداى عزوجل به شما فرموده».[14]
از فرمایشات امام استفاده مىشود که تعاون و نیکى مهربانى به همراه داشته و موجب جلب سایر مؤمنین به جمع نمازگزاران مىگردد.
امروز در جوامع غیرمسلمان عامل اصلى از هم گسیختگى ملتها و دولتها عدم وجود عاطفه و تعاون و دلسوزیست.
رسول مکرم اسلام صلىاللهعلیهوآله مىفرمایند: «من اصبح لا یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم».[15] «هرکس صبح کند و اهتمامى به کار مسلمانان نداشته باشد، پس مسلمان نیست».
هرگاه مؤمنین در سه (یا پنج) وعده حضور به امور برادران خود همت بگمارند تنش روانى در جامعه بسیار کم خواهد شد و چنانکه مىدانیم خداوند سبحان دعایى را قرین اجابت کرده که در جمع مسلمین دعا شده باشد که نوعى تعاون به شمار مىرود.
مسجد کانون اتحاد و همبستگى و انس و الفت مسلمانان است که مردم هر منطقه و محله را روزى چند نوبت در کنار هم در نمازهاى جماعت جمع و با هم مأنوس مىسازد و مسجد جامع و جمعه هفتهاى یک بار همه اجتماعات مساجد را یکجا در نماز جمعه گرد مىآورد و مسجدالحرام و مسجدالنبى مسلمانان کشورهاى مختلف اسلامى را یکجا جمع و متحد مىسازد.
مارسل بوازار اسلامشناس سویسى راجع به نقش نیرومند مسجد در فرهنگ، اقتصاد، سیاست و وحدت مسلمانان چنین مىنویسد: «مسجد عامل نیرومندى در همبستگى و اتحاد مسلمانان جهان است و اهمیت اجتماعى و فرهنگى آن را از این بابت نمىتوان نادیده گرفت، مخصوصا در روزگار معاصر که مسلمانان شور و حرارت صدر اسلام را دگربار از خود نشان مىدهند، مساجد به صورت مراکز تربیت روحانى و پایگاه جنبش امت مسلمان نسبت به ستمگران و سلطه جویان درآمده است وبهتدریجمساجدموقعیتسالهاىنخستینظهوراسلامرابهدستآوردهاند».[16]
انجام اعمال عبادى نماز جماعت به صورت یک دست و منظم، بیانگر این حقیقت است که اگر افراد مسلمان اراده بکنند مىتوانند در تمام امور زندگى نظم و انضباط داشته و با بهره گرفتن از قابلیتهاى نهان و آشکار خود، حلال مشکلات خود و دیگران باشند.
به عبارت دیگر هم اکنون که جماعت مؤمن نمازگزار در مساجد اراده کرده و به صورت اختیارى همه با هم، در کنار هم براى احیاء شعائر اسلامى قدم پیش گذاشته و مصمم به انجام آن هستند، به همان نسبت مىتوانند در سایر امور دینى پیش گام بوده و با بهرهگیرى از نیروى ایمان و استعدادهاى موجود، قلههاى کمال را تسخیر کنند.
و هرگاه این رفتارها به صورت مدام و مستمر صورت بگیرد از خلاقیتها و صفات خداپسندانه افراد صالح بهره برده و متأثر شده، در نتیجه به اصلاح و خودسازى پرداخته و این شکوفایى را به جامعه نیز سرایت خواهند داد.
تعهد برابر سایر انسانها (رعایت حقوق بشر)
در میان ادیان و مکاتب، اسلام بیشترین توجه را براى مراعات و حقوق انسانها نموده است و به عنوان حق الناس در جایگاه عدالت اجتماعى آن را مطرح کرده است. در مساجد به هنگام برپایى نماز جماعت مؤمنین ملزم به مراعات آداب و احکامى هستند که از آثار و نتایج ذکراللّه در بیتاللّه است. به فرموده امام على علیهالسلام: «ذکر اللّه ینیر البصائر و یونس الضمائر».[17] «یاد خدا روشنى بینشها و مونس باطنهاست».
در مسجد نمازگزاران ملزم به رعایت شرایطى هستند، از جمله غصبى نبودن مکان نماز، به این معنا که هرگاه مؤمن سجاده خود را قبل از سایرین در مسجد گسترده باشد دیگران حق ندارند آن را برداشته و خود در آن محل به نماز باستند. همین تعهد در وجود جمع نمازگزار ملکه شده و در سایر امور آنها نیز سرایت داده مىشود و ناخودآگاه تبدیل به یک رفتار اجتماعى مىگردد.
تشکیل جماعت در مسجد نیز خود تمرینى است براى سایر تعهدات ملى و مذهبى، به برکت این اخلاق پسندیده محیط کارى و زندگى از یک امنیت و آرامش مطلوب برخوردار مىشود و از سوى دیگر به تنشزدایى کمک چشمگیرى مىکند. احساس مسئولیت قطعا انسان را به تعهد وادار مىکند و سبب حل بسیارى از مشکلات اجتماعى مىگردد. به عنوان مثال در محیط کارى پاسخ به موقع به نیاز ارباب رجوع، احساس عاطفى و صمیمى آنها را به دنبال خواهد داشت، که هرگاه این نوع برخورد در همه محیطهاى کارى و زندگى اجرا شود، جامعه از یک امنیت نسبى برخوردار خواهد شد و اعتماد همگان را جلب خواهد کرد و مشارکت و همکارى را نیز به دنبال خواهد داشت.
همدردى و همدلى
با تجدید حضور در مساجد براى نماز جماعت، عزادارى یا سایر امور، پیوند عاطفى و معنوى نیز تجدید و تقویت مىگردد.
حضور فیزیکى و معنوى در مسجد که عامل گسترش مشترکات معنوى مىباشد، جمع نمازگزار را به همسویى و همفکرى فرا مىخواند و این احساس و درک را در آنها تقویت مىکند که ـ بنى آدم اعضاى یکدیگرند ـ و نباید از درد و رنج هموطنان خود غافل شوند و این احساس بیش از پیش از قوه به فعل تبدیل شده و افراد مؤمن را به یارى دردمندان برمىانگیزد و با این انگیزش حضور فیزیکى و یارى مادى و معنوى رنج دیدگان، باعث تسکین آلام آنها مىگردند.
در جبهه عمل نیز این رفتار به سایر مؤمنین انتقال داده مىشود و عزم همگان براى رفع گرفتارىها و احیاء آرامش روانى در جامعه فراهم مىگردد. همدردى و همدلى با مؤمنین در مکتب انسانساز اسلام سرآغاز خردمندى است، بعد از ایمان به خدا، و در منابع روایى بدان توصیه شده است.
چنانکه مىدانیم شاد کردن دل مؤمن عبادتى بزرگ بشمار مىآید. امام باقر علیهالسلامفرمودند: «تبسم الرجل فى وجه أخیه حسنه و صرف القذى عنه حسنه و ما عبداللّه بشىء أحب الى اللّه من ادخال السرور على المؤمن».[18]
و امام حسین علیهالسلام مىفرمایند: «صح عندى قول النبى أفضل الأعمال بعد الصلاة ادخال السرور المؤمن بما لا اثم فیه».[19] «یکى از علل شاد کردن قلب مؤمن که در روایات به آن توجه شده است این است که فرد مسلمان با انگیزه شاد کردن دل مسلمانى، بار سنگین درد و رنج را از دوش برادر خود برگرفته و خود را با او شریک بداند و عامل امیدوارى براى آنها باشد».
بىشک شکوه و عظمت همدردى در نمازهاى جماعت مساجد بیش از سایر اجتماعات است و به علت حضور مستمر مردم در مساجد، پایههاى بهداشت روانى در جامعه متزلزل نخواهد شد و جامعه از ابتلا به بیمارى دردناک (بى تفاوتى) نجات پیدا خواهد کرد.
به قول روانشناسان در اثر ممارست فکرى و عمل مردم در سه (یا پنج) وعده نماز جماعت به درونى شدن این افکار و رفتار منجر خواهد شد. بنابراین زندگى ایده آل الهى ـ انسانى را براى نسل امروز و آینده تدارک خواهد دید.
احساس همدردى و همفکرى زمانى پدیدار مىگردد که برادرى از درد و رنج برادرش مطلع شود و آن را درک کند. این احساس در اجتماع جماعت نمازگزار در مسجد به راحتى قابل رؤیت و لمس مىباشد. که مؤمنان در کنار هم قرار گرفته ضمن عبادت از حال یکدیگر نیز باخبر مىشوند و با هم تشریک مساعى مىنمایند و در صورت عدم حضور، کسى از نمازگزاران، سراغ او را گرفته و چه بسا در پى او به تکلف نیز مىافتند. اسلام همدردى با سایر بندگان را امرى ضرورى تلقى مىکند و آن را عامل ثبات و آرامش جامعه مىداند.
زمانى که سپاه معاویه به یکى از شهرهاى بلاد اسلامى حمله مىکردند و خلخال از پاى زن یهودى درآوردند، مولاى متقیان على علیهالسلام فرمودند: «اگر مسلمانى از این غصه بمیرد جاى سرزنش نیست»: «بلغنى ان الرجل منهم کان یدخل على المراه المسلمه و الاخرى المعاهده فینتزع حجلها و قلبها و قلائدها و رعائها، ما تمتنع منه الا بالاسترجاع و الاسترحام، ثم انصرفوا وافرین، ما نال رجلاً منهم کلم و لا اریق له دم، فلو ان امراء مسلما مات من بعد هذا اسفا ما کان به ملوما، بل کان به جدیرا».[20]
در موردى دیگر امام علیهالسلام چنین مىفرماید: «مؤمن برادر مؤمن است چون یک تنند و اگر یکى را دردى رسد، در دیگر پارههاى تن دریافت مىشود، و روحشان از یک روح است و براستى روح مؤمن به روح خدا پیوستهتر است از پیوستن پرتو آفتاب بدان».
با توجه به توصیههاى امام بر همه مؤمنان لازم است که در هر حال از احوال یکدیگر باخبر بشوند و تا عضوى از اعضاء پیکر اسلامى آرام نگیرد آنها نیز آرامش نداشته باشند.
دوستىهاى سالم
قرآن کریم مىفرماید یکى از عوامل دخول به جهنم انسانها که سبب پشیمانى آنها در آخرت مىگردد، داشتن دوستان ناسالم است. بنابر نقل قرآن کریم ناله دوزخیان این است: واى بر من اى کاش با فلان شخص دوستى نمىکردم.
« وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلاً * یَا وَیْلَتِی لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاَنا خَلِیلاً * لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنْ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِی وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولاً».[21] «به خاطر بیاور روزى که ظالم دست خویش را از شدت حسرت به دندان مىگزد و مىگوید: اى کاش من با رسول حق راه دوستى و اطاعت پیش مىگرفتم. اى واى بر من کاش فلان را دوست خود انتخاب نکرده بودم او مرا از یاد حق گمراه ساخت، بعد از آنکه آگاهى به سراغ من آمده بود و شیطان همیشه مخذول کننده انسان بوده است».
از آنجا که انسان موجود اجتماعى است در روابط اجتماعى ناگزیر از انتخاب دوست مىباشد. مىتوان گفت یکى از ارکان (وحدت) معاشرتها و دوستىهاى صحیح و سالم در مکانهاى نماز جمعه و جماعت (یعنى غالبا مساجد) است که در اثر آشنایى و دیدارهاى روزانه به شکل احسن انتخب دوست میسر مىباشد و حتى ادامه دوستى این گونه افراد مىتواند در روز قیامت هم به صورت شفاعت چهره بنمایاند.
«این گروه مىتوانند در چارچوب اذن الهى درباره افراد خاصى که روابط معنوى آنان با خدا برقرار بوده و پیوند روحى آنها با شفیعان الهى نگسسته باشد، درخواست آمرزش گناه و طلب مغفرت الهى بنمایند. لازم به ذکر است شفاعت مخصوص افرادى است که خداپسندانه وارد صحنه قیامت گردند و از گناهانى که سلب شایستگى شفاعت را مىکنند بر حذر باشند».[22]
علامه طباطبائى قدسسره مىفرماید: «گاهى دوستىها بر سر حق است و گاهى بر سر باطل و همین قسم دوستى است که منشا فسادهایى از قبیل جزافهگویى و زورگویىها در بین انسانهاست».[23]
تبدیل شدن اینگونه دوستىها به عداوت در آن روز طبیعى است، چرا که هر کدام از آنها دیگرى را عامل بدبختى و بیچارگى خود مىشمرد: تو بودى که این راه را به من نشان دادى و مرا به سوى آن دعوت کردى، تو بودى که دنیا را در نظر من زینت دادى و مرا به آن تشویق نمودى، آرى تو بودى که مرا غرق غفلت و غرور ساختى و از سرنوشتم بیخبر کردى، هر یک از آنها به دیگرى اینگونه مطالب را مىگوید.[24]
دوستىهایى که در مسجد آغاز مىشود براساس تولى و تبرى است و از جرم و جنایت و... سر درنمىآورد، دوستانى که با معیارهاى دینى برگزیده شدهاند همواره موجب زینت و سرافرازى انسان بودهاند. نمونههاى بارز این گونه دوستىها را در دفاع مقدس به وضوح مشاهده کردهایم و نکته مقابل این نوع دوستى، دوستى افراد غیر صالح و غیر متقى است که غالبا به هنگام گرفتارى نه تنها از دوست خود حمایت نمىکنند، بلکه او را لو مىدهند و یا تنها رها مىکنند.
در منابع روایى آمده است که انسان با هر چیزى که مونس شده و آن را دوست داشته باشد روز قیامت با همان محشور مىشود.
کسب و تجارت
بعضى از مساجد جمعه و جامع در کنار بازار و یا به بازار راه دارد و بازارهاى اسلامى که همچون مسجد طاق وار ساخته شده جزء مجموعههاى مسجد جامع است و براى ورود به آنها از حیاط مسجد مىگذرند باشد که بازاریان با یاد خدا وارد بازار و کسب و کار شوند.
به تعبیر معماران و مهندسان شهرسازى که در بناهاى اسلامى کاوش مىکنند بازار اسلامى به منزله ستون فقرات یک شهر است و این همان تعبیرى است که خداوند در قرآن براى مال کرده است: «التى جعل اللّه لکم قیاما».[25] «اموالى که خداوند مایه قوام شما قرار داده است».
هدف قرآن از پیوند میان مسجد و بازار اینست که مردانى تربیت کند که: «لاتلهیهم تجاره و لابیع عن ذکر اللّه و اقام الصلوة».[26] «هیچ تچارت و داد و ستدى آنان را از یاد خدا و اقامه نماز باز ندارد».
در تمامى شهرهاى اسلامى از جمله مهمترین بناهاى شهر مساجد، خصوصا مساجد جامع است. نتیجه پیوند میان بازار و مسجد این بود که قوانین اقتصاد اسلامى اغلب خود به خود به اجرا در مىآمد و بازاریان روزى چند نوبت در مساجد از نیروى ایمان و تقوى شارژ مىشدند و چون به سر کار باز مىگشتند، کمتر دروغ مىگفتند و کمتر به احتکار و کم فروشى مىپرداختند.
و از اینرو معاملات با اعتماد فراوان در بازارهاى اسلامى صورت مىگرفت و مسلمانان کار و تجارتشان را چیزى جداى از عبادت نمىدانستند. روژه گارودى فیلسوف مسلمان فرانسوى در کتاب خود مسجد آئینه اسلام مىنویسد: «در دوران عظمت اسلام تمام زندگى شهر در مسجد جریان داشت، در آنجاست که قراردادهاى تجارى بسته مىشود، زیرا اسلام تمایزى میان مقدس و نامقدس نمىشناسد، اجراى شریعت بیش از هر چیز به این معنى بوده است که انسان 24 ساعت شبانه روز در محضر خداوند بسر مىبرد و هر عملى در زیر نگاه او انجام مىشود، بنابراین هر عملى که توأم با تقوى باشد یک بعد قدسى دارد و نماز درنگى است در سلسله لحظات گوناگون، درنگى که به سایر لحظات معنى مىدهد. بنابراین نماز از بقیه اعمال جدا نیست».[27]
حفظ حدود و ثغور بلاد اسلامى
بر کسى نقش مساجد در دفاع از مرزهاى بلاد اسلامى در طول تاریخ پوشیده نیست. براى ما هم در این زمان که دوره هشت ساله دفاع مقدس را تجربه کردهایم، درک نقش مساجد در اداره امور جبهه و جنگ کار سختى نیست و اگر بگوییم این مساجد بود که در طول دفاع مقدس جبههها را تدارک و اداره مىکرد، سخن حقى گفتهایم.
در صدر اسلام و دورههاى بعد از آن اهل مسجد بودند که براى مرابطه (برقرار ارتباط میان مرزها و مرکز اسلامى) و مراقبت از حرکات دشمن و تهاجم رزمى و فرهنگى به مرزهاى سرزمینهاى اسلامى کوچ مىکردند و با نذر، وقف و وصیت، رباطهایى به شکل مسجد مىساختند، این رباطها، در واقع مسجدى بود که منارههاى کوتاه و بلند آن به صورت برج دیدهبانى تبدیل و طاقهاى آن به صورت اطاقها و استراحتگاه بسیجیان و مسافران و شبستان آن به هنگام نماز محل اقامه نماز جماعت و بعد از نماز محل درس و بحث طلاب بسیجى درمىآمد. بسیارى از طلاب علوم دینى و اساتید حوزه با نذر و غیره به آن مراکز مىرفتند و ضمن آموزشهاى رزمى از اساتید مرابطون دورههاى دروس علوم دینى و لغت و عرفان را فرا مىگرفتند تا خود را هم در برابر تهاجم رزمى و هم تهاجم فرهنگى دشمن آماده سازند.
این پایگاهها نقش مهمى در مرزهاى کشورهاى اسلامى بخصوص مغرب و طرابلس و اسپانیا و تونس ایفا کرده و همواره پاسخگو و مدافع در بابر حملات رزمى و فرهنگى دشمنان اسلام بوده است تا جایى که بعضى از آنان انقلاب نموده و دولتهایى به نام دولت مرابطین تأسیس کردهاند.[28]
آثار تربیتى
همانطور که مىدانیم تربیت، ارکان حیات اجتماعى انسان است، و لذا توجه به ابعاد مختلف تربیتى، توجه به شخصیت والاى انسان است. در اصول تربیتى، محیط زیست یکى از عوامل تأثیرگذار بوده و مىتواند کفه ترازوى تربیت را به نفع خود سنگین نماید. بنابراین مساجد و مکانهاى برگزارى نماز جماعت به عنوان یکى از محورهاى تربیتى قابل توجه مىباشد.
نکته تربیتى مهم این است که جمع نمازگزاران در مسجد، طبق یک تربیت اسلامى که ریشه آن در خانوادهها بنا نهاده شده احترام به امام جماعت، افراد مسن و سایر افراد مؤمن را به فراخور حال و موقعیت معنوى و... رعایت مىکنند. امور تربیتى غالبا با روان سر و کار دارند تا با جسم و آنچه از تربیت در رابطه با جسم بکار گرفته مىشود اکتسابى است از این رو حضور در جمع تربیت شده مىتواند راه سهل و آسان کسب آداب و اخلاق مقبول جامعه اسلامى را در اختیار جمع نمازگزار قرار مىدهد.
علماى تربیتى نیز به این مطلب اذعان دارند که اجراى مناسک دینى به منزله یادآورى و بازخوانى عقاید دینى است «و تقید و التزام به قواعد و قوانین اخلاقى، نوعى در قید شدن است و انسانهاى خویشتن دار بهتر مىتوانند این قید را بر خویشتن تحمیل کنند. مناسک دین نوعى تمرین براى خویشتن دارى و تحمل قیود است و مىتواند مقاومت در برابر جاذبههاى نفسانى را افزایش دهد و موانع زیست اخلاقى را کم کند».[29]
از دیگر نکات تربیتى حضور در مسجد مىتوان به وقتشناسى اشاره کرد. حاضر شدن منظم و مستمر در مسجد براى نماز جماعت نوعى نظم در زندگى و سایر امور دینى آنها بهوجود مىآورد.
خلاصه اینکه مسجد مکان مقدسى است براى عروج به درجات عالى انسانى و رشتهاى است براى پیوند دلها و تفکرها در جهت استحکام اتحاد و همبستگى و منبعى است براى تقسیم مهربانىها و صفا و صمیمیتها.
ایثار و انفاق
از دیگر آثار و برکات حضور در مسجد تقویت و اشاعه فرهنگ ایثار و انفاق است، که گاهى در حد اعلا و ممتاز در بین اهل مسجد مشاهده مىشود.
جمع نمازگزارانى که در مسجد در حال نماز از خداى مهربان هدایت و نعمت را مسئلت مىنماید «صراط الذین انعمت علیهم...» به تبع این درخواست خود نیز گامى در جهت نعمت بودن براى سایر برادران خود برمىدارد. اعلام نیاز بعد از نماز و به دنبال آن اقدام عمل افراد، از شاخصهها فرهنگ جمع نمازگزار مسجدى است، زمانى که آیات «اهدنا الصراط» خوانده مىشود همگان هدایت را براى همنوعان خود مىخواهند، در واقع با دعاى خود به دیگران احسان مىکنند. در برخى از آیات نماز و انفاق قرین هم آمده است: «و الذین صبروا ابتغاء وجه ربهم و أقاموا الصلاه و أنفقوامما رزقناهم».[30] «و کسانى که در طلب رضاى خدا راه صبر پیش مىگیرند و نماز بپا مىدارند و از آنچه نصیبشان کردیم پنهان و آشکار انفاق مىکنند».
«الذین یقیمون الصلاة و مما رزقناهم ینفقون، اولئک هم المؤمنون حقا لهم درجات عند ربهم و مغفره و رزق کریم».[31]
«و نماز را با حضور قلب بپا مىدارند و از آنچه روزى آنها کردیم (علم و جاه و مال) انفاق مىکنند. آنها به راستى و حقیقت اهل ایمانند و نزد خدا مراتب بلند و آمرزش و روزى نیکو مخصوص آنهاست».
بطور طبیعى اطلاعرسانى در مورد نیاز و مشکلات مردم محروم در حالت عادى به سادگى امکانپذیر نیست و در صورت اقدام به اطلاع رسانى تنها بخش کوچکى از جامعه مطلع مىشوند. اما حضور در جماعت مساجد این کار را سهل و ساده و به صورت مطلوب امکانپذیر مىنماید.
آثار روحى و اخلاقى
فضاى مسجد، الهى و نورانى است، ذکر، دعا، صلوات، عزادارىها و تلاوت آیات کریمه قرآن زمینه بسیار مناسبى را براى پرورش فضائل روحى و اخلاقى فراهم مىآورد. اینها در پرتو رحمتى است که از ناحیه پروردگار شامل اهل مسجد مىشود. چنانچه پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله نیز در حدیثى به آن اشاره فرموده است:
«ما جلس قوم فى مسجد من مساجد اللّه تعالى یتلون کتاب اللّه (و) یتدارسونه بینهم الا تنزلت علیهم سکینه و غشیتهم الرحمه و ذکرهم اللّه فیمن عنده».[32]
«قومى (با یکدیگر) در مسجدى از مساجد خداوند متعال براى تلاوت و آموختن قرآن ننشینند؛ مگر آن که آرامش برایشان نازل و رحمت الهى شامل حال آنها شود و خداوند از آنها در میان کسانى که نزد او هستند یاد مىکند».
در حدیث دیگرى از آن حضرت مىخوانیم که فرمود: «من کانت المساجد بیته ضمن اللّه له بالروح و الراحه و الجواز على الصراط».[33] «هرکس که مسجدها خانهاش باشد، خداوند آسایش و آرامش و عبور از صراط را براى او ضمانت مىکند».
از طرفى اطمینان و آسایش حاصل از حضور در مسجد، توانایى انجام صحیح وظایف و تکالیف شرعى و اخلاقى دیگر را نیز به دست خواهد داد.
بهره و پاداش الهى
در روایات از ثوابها و اجرهاى متعدد براى حاضران در مساجد، فراوان یاد شده است از جمله:
1 ـ «ان فى التوراة مکتوبا: ان بیوتى فى الأرض المساجد فطوبى لمن تطهر فى بیته ثم زارنى فى بیتى و حق على المزور ان یکرم الزائر».[34] «در تورات نوشته شده است که (خداوند مىفرماید:) مسجدها خانههاى من در زمین هستند. خوشا به حال کسى که خود را در خانهاش تمیز کند و در خانه من به زیارتم بیاید و حق زائر این است که میزبان او را محترم شمارد».
2 ـ «قال رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله: المساجد سوق من اسواق الاخره قراها المغفره و تحفتها الجنه».[35] «مساجد بازارى از بازارهاى آخرتند. آمرزش (و بخشش) از وسایل پذیرایى آنها است و هدیه آنها بهشت است».
3 ـ قال رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله سبعه یظلهم اللّه فى ظله یوم لا ظل الا ظله... رجل قلبه متعلق بالمسجد اذا خرج منه حتى یعود الیه».[36] «هفت گروه در قیامت مورد توجه خدا قرار مىگیرند. (که از جمله آنهاست)، شخصى که وقتى از مسجد خارج مىشود تا زمان برگشت، توجهاش به مسجد باشد».
4 ـ «قال الصادق علیهالسلام: لا یرجع صاحب المسجد باقل من احدى ثلاث خصال: اما دعاء یدعو به یدخله اللّه به الجنه و اما دعاء یدعوا به فیصرف اللّه عنه به بلاء الدنیا...». «اهل مسجد به کمتر از یکى از سه ویژگى باز نمىگردد: یا دعایى مىکند که خداوند به برکت آن، او را به بهشت مىبرد یا دعایى مىکند که به سبب آن بلاى دنیا را از او دور مىکند و یا...».[37]
این همه نشان مىدهد، حضور در مسجد، علاوه بر آثار دنیوى، از جنبه اخروى و کمالات معنوى نیز ـ به عنوان عاملى تأثیرگذار ـ مورد توجه است.
نقل است که شیخ الرئیس ابوعلى سینا براى سعید ابوالخیر نوشت: چه لزومى دارد، مردم همه در مسجد اجتماع کنند؛ با اینکه خداوند از رگ گردن به انسان نزدیکتر است. هرجا که باشى اگر رابطهات با خدا برقرار باشد، نتیجه خواهى گرفت. وى در پاسخ نوشت: اگر چند چراغ در یک جا روشن باشد، اگر یکى از آنها خاموش شد، آن اتاق در تاریکى فرو خواهد رفت. انسانها نیز این گونهاند؛ تربیت سیاسى که در مسجد ارائه مىشود، به دلیل ماهیت مذهبى آن مىتواند نسلى را پدید آورد که پشتوانه جامعه دینى باشند و در برابر حوادث سیاسى هوشیارى لازم را داشته باشند.
بعضى گناهکارند، اگر تنها باشند، شاید موفق به کسب فیوضات الهى نشوند، ولى اگر در جمع باشند، شاید خداوند به برکت افراد دیگر، آنها را هم مشمول برکات خود سازد.[38]
نتیجه
حضور در مساجد آثار و برکات و عملکردهاى فردى و جمعى بسیارى دارد. مسجد علاوه بر محل نیایش بودن، منابع اشاعه فرهنگ اسلامى و به عنوان یک مرکز دینى براى عموم، نقش اساسى در شکلگیرى اجتماعات مسلمین دارد.
از جمله آثار و برکات حضور در مساجد همکارى و تعاون است که از عوامل وحدتآفرین و استحکام بخش جامعه به شمار مىرود.
مسجد همواره در کنار کارکرد اجتماعى، عبادى و معنوى خود، کانون سیاسى در جامعه مذهبى نیز بوده است. زنان و مردان با حضور در مساجد، مىتوانند از روابط سالم اجتماع سالم دینى بهرهمند شوند. مسجد کانون اتحاد و همبستگى و انس و الفت مسلمانان است که مردم هر منطقه و محله را روزى چند نوبت در کنار هم در نمازهاى جماعت جمع و با هم مأنوس مىسازد. با تحقیق مىتوان دریافت که نقش مراکز هدایت دینى بخصوص مساجد در پیشگیرى و باز دارندگى از وقوع جرم و گناه بسیار مهم و در خور تأمل است.
با تجدید حضور در نماز جماعت در مساجد پیوند عاطفى و معنوى نمازگزاران نیز تجدید و تقویت مىگردد و از طرفى دوستیهایى که در مسجد آغاز مىشود، دوستى واقعى است و از جرم و جنایت و... سر در نمىآورد، دوستانى که با معیارهاى دینى و آن هم در مسجد برگزیده شدهاند همواره موجب زینت و سرافرازى انسان بوده و غالبا تا اواخر عمر ادامه مىیابد.
اشاعه فرهنگ زیباى اسلامى احترام به علماء، افراد مسن و بزرگترها و محبت به کوچکترها و رعایت ادب در برابر سایر مؤمنین از دیگر ثمرات بیوت الرحمن یعنى مساجد است.
پیشنهاد
براى تبیین اثبات و علمى مسئله آثار و برکات و عملکردهاى فردى و جمعى حضور در مسجد، از دیدگاه جامعهشناسى و مردمشناسى و نیز ادیان و روانشناسى هر یک از موضوعات مطرح شده توسط سایر محققان بصورت میدانى مورد تحقیق قرار گرفته تا نتایج عینى آن نیز اثبات شود.
فهرست منابع و مآخذ
1 ـ قرآن کریم.
2 ـ آمدى، عبدالواحد، غررالحکم، دفتر تبلیغات اسلامى قم، 1366 .
3 ـ عاجى نورى، مستدرک الوسائل، مؤسسه آل البیت، قم، 1366 .
4 ـ حر عاملى، حسن، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت، قم، بىتا.
5 ـ متقى هندى، کنزالعمال، دارالتراث العربى، بىتا.
6 ـ صبحى صالح، شرح نهج البلاغه، انتشارات دار الهجره، قم، بىتا.
7 ـ صدوق، على ابن بابویه، الامالى، انتشارات دارالثقاله، قم 1414 هـ ق.
8 ـ صدوق، محمد، من لایحضره الفقیه، انتشارات جامعه مدرسین، قم 1413 .
9 ـ طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1367 .
10 ـ مازندرانى، محمد بن شهر آشوب، مناقب آل ابىطالب، مؤسسه انتشارات علامه، قم، 1379 .
11 ـ قلببى، محىالدین تونسى، الرباط فى سبیل اللّه، مجله رساله الاسلام قاهره، سال 4 ، ش 3 ، ص 309 .
12 ـ کلینى، ابوجعفر، محمد بن اسحاق، اصول کافى، داراکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1365 .
13 ـ مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء، بیروت، 1404 هـ ق.
14 ـ معتزلى، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ناشر کتابخانه آیهاللّه مرعشى نجفى، قم، 1404 .
15 ـ مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، دفتر تبلیغات اسلامى، قم، 1366 .
[1] . نماز و زندگى، هشتمین اجلاس سراسرى نماز مقالات: ص 112 .
[2] . مستدرک الوسائل: ج 3 ، ص 213 و 359 ؛ کنزالعمال: ج 7 ، ص 448 .
[3] . وسایل الشیعه: ج 3 ، ص 480 .
[4] . من لایحضره الفقیه: ج 1 ، ص 239، باب فضل المساجد و حرمتها و ثواب.
[5] . وسائل الشیعه: ج 5 ، ص 297 ، باب وجوب تعظیم المساجد؛ مستدرک الوسایل: ج 3 ، ص 4 ـ 313 و نیز خانههاى متقیان، همان: ص 359 ؛ مؤمنان کنز العمال: ج 7 ، ص 650 .
[7] . بحارالانوار: ج 77 ، ص 86 ؛ وسایل الشیعه: ج 3 ، ص 86 .
[9] . غرر الحکم، ج 1، ص 363، ح 11.
[10] . وسایل الشیعه: ج 3 ، ص 477 .
[11] . الفقیه: ج 1 ، ص 237 .
[12] . براى مطالعه بیشتر پیرامون حضور سیاسى زنان در مساجد رجوع کنید به بلاغات النساء، بانوانى مثل سوده همدان و... .
[13] . غرر الحکم: ج 1 ، ص 363 ، ح 11 .
[14] . اصول کافى: ج 3 ، ص 269 .
[16] . اسلام در جهان امروز، مارسل بوازار: ص 101 و 102 .
[17] . غرر الحکم: ج 1 ، ص 363 ، ح 9 .
[18] . الکافى: ج 2 ، ص 188، باب ادخال السرور على المؤمنین... .
[19] . المناقب: ج 4 ، ص 75، فصل فى معالى أموره ع... .
[20] . نهجالبلاغه: خطبه 27 .
[22] . تفسیر نمونه، ذیل آیه شفاعت.
[23] . المیزان: ج 5 ، ص 144 .
[24] . تفسیر نمونه: ج 21 ، ص 110 .
[27] . مسجد، آئینه اسلام، تألیف روژه گارودى، از انتشارات ژگوار.
[28] . الرباط فى سبیل اللّه، محىالدین قلببى تونسى، مجله رسالة الاسلام قاهره، سال 4 ، ش 3 ، ص 309 .
[29] . تربیت اسلامى، ویژه تربیت اخلاق: ص 101 .
[32] . مستدرک الوسایل: ج 3 ، ص 482 .
[33] . همان: ج 3 ، ص 361 ؛ بحارالانوار: ج 81 ، ص 4 ؛ امالى طوسى: ص 139 .
[34] . وسایل الشیعه: ج 3 ، ص 482 .
[35] . مستدرک: ج 3 ، ص 361 ؛ بحارالانوار: ج 81 ، ص 4 ؛ امالى طوسى: ص 139 .
[36] . وسایل الشیعه: ج 3 ، ص 481 .
[37] . همان: ج 5 ، ص 193 .
[38] . داستانها و پندها: ج 9 ، ص 58 .