کارکرد اجتماعى مساجد
مسجد به عنوان یک مکان، از دو جلوه متفاوت برخوردار است. به عبارت دیگر، دوگونه رفتارى در این مکان ویژه متجلى مىگردد که در امر تعلیم و تربیت و جهتدهى رفتارهاى فردى و جمعى افراد بسیار مؤثر است. دو جلوه ظاهرى مساجد، رفتارها و اعمال و روابط پسندیده دینى و مذهبى و مقبول شرع و دین رخ مىنماید و این در حالیست که در جلوه پنهانى مساجد، رفتارهاى شخصى، غیرجمعى و کنترلى رخ مىدهد. هنگامى که انسانها به صورت جمع در حال
برگزارى مناسک و انجام فرایض دینى هستند، رفتارهاى جمعى مقبول و عمومى ظاهر مىگردد. هنگامى که افراد به صورت غیرجمعى و به صورت فردى در مسجد ظاهر مىشوند خود به خود به محاسبه، کنترل و بررسى رفتارهاى شخصى و فردى خود مىپردازند. ویژگى مساجد به عنوان مکانهاى مقدس در مقابل سایر اماکن در این است که مسجد ماهیتا علاوه بر این که محلى براى تجمع و همبستگى جمعى است و انسانها با حضور گروهى خود در آن به همبستگى رفتارهاى جمعى مىاندیشند، بلکه به طور مکانى و موقعیتى و با عنایت به نگاه خاص فردى که در آن مکان حضور مىیابد، خود به خود فرد را به درون خود ارجاع داده و آن چه را که در جمع از طرح آن پرهیز مىنمود، در حالت انفرادى به طرح آن مىپردازد. گفتنى است که طرح موضوعات و مسایل رفتارى و فکرى بیشتر حالت اصلاح کنندگى، ترمیمى و کنترلى دارد. براین اساس مىتوان پذیرفت که هم حضور جمعى و هم حضور فردى در مساجد مىتواند رفتارهاى مطلوب فردى و جمعى را در فرد برانگیزاند و این در حالى است که سایر اماکن ممکن است تنها یکى از این حالات تأثیرى را بر جاى گذارند.
به عنوان مثال حضور در مدرسه، ماهیتاً و به لحاظ موقعیتى که دارد، حضورى جمعى است و اثرات احتمالى آن تنها با حضور جمع معنادار مىگردد. به عبارت کلى، مدرسه جایى نیست که افراد بخواهند بهطور انفرادى در آن جا حاضر شده و به فعالیت بپردازند. بدین ترتیب براى مساجد نیز مىتوان نقشى دوگانه قایل شد. نقش نخست، کمک به اصلاح و انجام رفتارهاى جمعى افراد است؛ چرا که افرادى که در مساجد گرد هم مىآیند، از طریق دین و آیینها و مناسک جمعى به یکدیگر متصل مىگردند و این از آن روى است که عقاید مذهبى درونى بوده و نیاز به آیینها و شرکت در مناسک را در پى دارد. افراد با حضور در این مراسم و انجام فعالیتهاى عبادى، هویت جمعى خود را سامان مىبخشند. اگر چنانچه به رابطه میان دین و مذهب و ماهیت روابط و نهادهاى اجتماعى توجه کنیم، در این صورت کارکرد اصلى دین (تنظیم نیازها و کنشهاى انسانى از طریق جلب اعتماد به امور مقدس و اتصال افراد از طریق آیینها و مناسک جمعى به گروه) خواهد بود. به هر حال مساجد مىتوانند به ایجاد و تقویت رفتارهاى مقبول کمک کنند. رفتارهایى که ممکن است انجام آن در جامعه معمول باشد، ممکن است در مسجد پسندیده و مقبول نباشد. از اینرو، کارکرد مهم مساجد، ایجاد تمایز میان رفتارهاى بطن جامعه با رفتارهاى داخل مسجد است.
به عبارت دیگر، براى ظهور و تجلى برخى رفتارها، لاجرم به موقعیتى مکانى بهنام مسجد نیاز است.[1]
مساجد و تعاون اجتماعى
مساجد، پایگاه عمومى مسلمانان و محل حضور اقشار مختلف اجتماع به شمار مىآیند. از اینرو، مسجد جایگاه مناسبى براى تعاون اجتماعى مسلمانان و مشارکت آنان در برطرف نمودن نارسایىها و آسیبهاى اجتماعى است. مسجد در جایگاه اصیل خود، یک الگوى ارزشگذارى است؛ به عبارتى ارزشهاى فراموش شده مجددا در مساجد مطرح مىگردد. از دیگر نقشهاى اجتماعى مساجد. مىتوان به کارکرد مسجد در پرورش نیروهاى متعهد اشاره نمود که حکومت اسلامى به آنها نیاز دارد، زیرا مسجد بار هدایت فکرى و تربیتى نیروهاى جامعه را بر دوش دارد. در سایه رفت و آمد افراد به مساجد، اخلاق، آداب و خطمشى آنان تا حدود زیادى هویدا مىگردد که این خود در روابط افراد با یکدیگر سازنده و مؤثر است. حاکمیت اسلامى نیز مىتواند از این رهگذر، نیروهاى متعهد مورد نیاز خود را جهت تحقق
فریضه امر به معروف و نهى از منکر شناسایى کند. در این راستا، در سایه تجمع و انسجامى که مؤمنان در مساجد مىیابند مىتوان بهترین تشکل مردمى را جهت مبارزه با منکرات و مفاسد و آسیبهاى اجتماعى پىریزى نمود.
مساجد و برقرارى عدالت اجتماعى
برقرارى امنیت و رفاه اجتماعى در جامعه، دامنه وسیعى از فعالیتها و برنامههاى پیشگیرانه، حمایتى و امنیتى و خدمات اجتماعى خاص را شامل مىگردد که تحت نظارت و کمک دولتها و نهادها و گروههاى مردمى نظیر مساجد، کانونهاى اجتماعى ـ فرهنگى، بهمنظور حفظ سلامت تمامى افراد جامعه، صورت گرفته و از دو رویکرد در جهتگیرى عام و خاص برخوردار مىباشد. در رویکرد عام، براى برقرارى امنیت اجتماعى با محوریت قرار دادن سلامت و با تأکید بر اصول پیشگیرى از ارتکاب جرم براى ارتقاى کیفیت زندگى آحاد مردم و مشارکت همه جانبه آنان، برنامههاى ارتقایى پىریزى و به مورد اجرا گذارده مىشود. در رویکرد خاص، ارایه خدمات اجتماعى به افراد به خصوص افرادى که در معرض خطر بیشترى نسبت به آحاد جامعه هستند، به ویژه در سطح خرد (محلهاى) مد نظر قرار مىگیرد. در این راستا، اصول راهنمایى جهت تحقق امنیت اجتماعى به شرح ذیل مد نظر مىباشند:
1 ـ تأکید بر سلامت و سلامت محورى جامعه و ارتقاى مستمر کیفیت زندگى آحاد جامعه.
2 ـ تأکید بر ارایه خدامت امنیتى علاوه بر ارایه خدمات حمایتى.
3 ـ محور قرار دادن آسیبهاى اجتماعى و جرایم در مقابل افراد آسیب دیده و پیشگیرى از بروز آنها.
4 ـ بهبود و شناخت علمى و سیستماتیک آسیب اجتماعى و انجام برنامههاى اجرایى پیش گیرانه در این خصوص.
5 ـ تأکید بر تسهیل شرایط مشارکت و رقابت مردم با نهادهاى مرکزى نظیر مساجد و تکایا در برنامههاى امنیتى به ویژه امنیت محلهاى.
ستادهاى حفاظت اجتماعى مساجد و برقرارى امنیت اجتماعى
همانگونه که مساجد از صدر اسلام تاکنون به عنوان مردمىترین پایگاه اعتقادى و اجتماعى و مرکز نشر فرهنگ اسلام مطرح بودهاند، امروز نیز در مبارزه با تهاجم فرهنگى و تقویت فریضه امر به معروف و نهى از منکر پیش قدم مىباشند. با تشکیل ستادهاى حفاظت اجتماعى در مساجد به ویژه مساجد محلهاى و اداره آنها در قالب تشکلهاى مردمى و سازمان یافته، کارکرد امنیتى و پیش گیرانه مساجد از بروز و گسترش جرایم و آسیبهاى اجتماعى پررنگتر شده و به همان نسبت امنیت اجتماعى افراد جامعه به ویژه در سطح محلهاى افزایش مىیابد. با تشکیل هستههاى ستاد حفاظت اجتماعى به عنوان نهاد حفاظت اجتماعى صددرصد مردمى در بیش از یکصد هزار محله کشور، برقرارى امنیت اجتماعى در سطوح شهرى و محلهاى هرچه بیشتر تضمین مىگردد.
در حقیقت، ستاد حفاظت اجتماعى عهدهدار نقش کشف و پیشگیرى از وقوع جرم و در نهایت حفاظت از امنیت و نیازهاى اجتماعى جامعه توسط خود شهروندان است. به عبارت دیگر این ستادها به عنوان سیستم دفاعى هر محله در برابر بزهکاران و مجرمین فعالیت مىنمایند. با راهاندازى چنین هستههاى اجتماعى در محلات و اماکن عمومى، آسیبهاى اجتماعى هر محله شناسایى و تحرکات مجرمین و بزهکاران اجتماعى محلات زیر ذره بین اعضاى مردمى ستاد قرار مىگیرد. در اغلب کشورهاى پیشرفته، امور امنیتى و حفاظت اجتماعى، به تشکلهاى مردمى و یا بخشهاى خصوصى نظیر کارآگاهان غیررسمى واگذار مىگردد. به عبارتى، این چنین تفکرى از سالها پیش در جوامع توسعه یافته در حال اجراست. امروزه حفاظت از محیطزیست با تخریبکنندگان طبیعت و محیطزیست به مقابله مىپردازد، حفاظت اجتماعى نیز نقش مبارزه با بزهکاران و خاطیان اجتماعى را برعهده داشته و از آلوده شدن جامعه به جرم و بزه و ناامنى جلوگیرى مىکند. در کشورهاى اسلامى من جمله ایران، هستههاى ستاد حفاظت اجتماعى در مساجد و یا کتابخانههاى محلهاى تشکیل مىیابد. با تشکیل ستاد حفاظت اجتماعى در مساجد محلات، حقوق و آزادىهاى شهروندان تضمین شده و با جلوگیرى از تعرضهاى نابجا به زنان، دختران، پسران و جوانان، امنیت گروههاى سنى و جنسى مختلف تأمین مىگردد.
نقش دین و مساجد در کاهش آسیب پذیرى اجتماعى
عنصر عظیم اجتماعى دین، کارکردهاى ارزشمندى در تحرک و شادابى اجتماعى در عرصههاى مختلف داشته، و عامل مهمى در سلامت جامعه و کاهش آسیبپذیرى اجتماعى محسوب مىگردد. از اینرو بدیهى است که تقویت آن در جامعه به ویژه در سطح محلى و محلهاى، به ارتقاى سطح ارزشهاى اخلاقى و انسانى و سلوک اجتماعى و بالا رفتن ضریب امنیت و مشارکتهاى مردمى و مسؤولیتهاى اجتماعى منجر گشته و کاهش مفاسد اجتماعى و اخلاقى و بسیارى از جرایم را نیز در پى دارد. این کارکرد ارزشمند و منحصر به فرد عنصر دین، آن را در میان سرمایههاى اجتماعى متفوق ساخته و براین اساس باید در صدر کالاهاى عمومى در نظام برنامهریزى کشور قرار گیرد. با نگاهى اجمالى به برخى کشورها از جمله جمهورى ترکیه مىتوان مشاهده کرد که آنها نیز علىرغم تمایلاتشان در پرداخت به مباحث دینى، به لحاظ کارکردها و تأثیرات عمیق دین بر بهبود و سلامت زندگى فردى و اجتماعى و برقرارى امنیت اجتماعى، به انجام سرمایهگذارىهاى کلانى در این بخش مبادرت نمودهاند. مسجد محلى است که مشکلات اجتماعى با امید و وحدت در آن مطرح شده و ارضاى نیازهاى جسمى و روحى در سطوح تصمیمگیرى با نیت خیر در آن منعقد مىگردد. در مساجد مىتوان شاهد بازگشت تمامى طبقات و اقشار مختلف جامعه بود. کدورت طبیعى افراد جامعه در آب زلال مساجد شستشو شده و حب و بغضهاى بیهوده و مظاهر دنیوى به فراموشى سپرده مىشوند، اگر مسجد نقش آفرینى خود در تهذیب روح اجتماع را به درستى انجام ندهد، شدت مشکلات و اضطرابهاى تمدن به ظاهر ماشینى، جامعه را درهم ریخته و انحرافات و آسیبهاى بسیار اجتماعى در جامعه بروز مىنماید؛ از اینرو، مساجد با برخوردارى از کارکرد امنیتى خود، نقش به سزایى در مهار و از میان بردن آسیبهاى اجتماعى به ویژه در سطح محلهاى ایفا نموده و بدین ترتیب موجبات برقرارى امنیت در محلهها و شهرها را فراهم مىآورند. با حضور در مساجد به عنوان مراکز عبادى اسلام، در اصل ظهور یک واکنش و رفتار و نه لزوما در کیفیت آن است. نقش امنیتى مساجد، نقش تکمیلى و تربیتى در جهت ایجاد و تقویت رفتارهاى مطلوب و نه صرفا نقش تثبیت رفتارهایى است که در مساجد رخ مىدهند.[2]
مساجد، حافظ و پاسدار جهان اسلاماند. در جهان اسلام بسیار اندکاند شهرهایى که از دیوارهایى بلند و مستحکم همچون سایر شهرهاى جهان برخوردار باشند. در جهان دژهاى استوارى برپاست که ضخامت و درازاى برخى از آنها به به دیوار معروف چین مىرسد، و برجهایى بلند و مستحکم همچون برجهاى مستقر در شهرهاى اروپایى وجود دارند. این در حالى است که در جهان اسلام، تعداد دژها و دیوارها بسیار اندک است، زیرا در تمامى شهرها و محلات اسلامى، مساجد به عنوان دژهاى اسلام و مراکز مدافع امنیت اجتماعى و ایمان قدرت برتر آن به شمار مىآید. در گذشته امتهاى مسلمان تنها به فضل دین اسلام و وجود مساجد متعدد از فتنههاى کوبنده و ویرانگر و آسیبهاى اجتماعى در امان ماندهاند. به جرأت مىتوان اذعان داشت، همانگونه که آیین مسیحیت به همت پیروان خود زنده ماند، جهان اسلام و امت مسلمان نیز به فضل وجود مساجد پایدار و زنده ماندند.
نقش مساجد در کنترل کنشهاى نابهنجار محلات شهرى
به راستى آیا هنجارها در حال دگرگونى است؟
آیا بىهنجارى در حال گسترش است؟
آیا به سوى فروپاشى اجتماعى پیش مىرویم؟
بىتردید، یافتن راه حل براى مشکلات اجتماعى، صرفا از توان دولتها خارج بوده و برنمىآید. سیاسى و امنیتى دیدن مسایل اجتماعى نیز که روشى لاپوشانى را تجویز مىکند، به تخریب بیشتر مىانجامد. در این میان مراکز علمى و پژوهشى، نهادهاى مدنى و بهویژه مساجد در جامعه اسلامى و رسانههاى همگانى هستند که در کنار مردم و دولتها یا حتى پیشاپیش آنان به چارهجویى برمىخیزند. بى هنجارى یا نابهنجارى (Anomy) متضمن فقدان، گسست، شکست یا تعارض هنجارهاى اجتماعى است. این اصطلاح از منظر دورکیم، مبین حالتى نابهنجار است که در نتیجهگذار جامعه از انسجام مکانیکى به ارگانیک رخ مىدهد. به عبارت دیگر، بسط تقسیمکار، اگر چه زمینهساز نیل جامعه به انسجام ارگانیک مىگردد، لیکن سبقت گرفتن رشد اقتصادى بر اصول و تنظیمات اخلاقى در فرآیند تفکیکپذیرى ساختهاى اجتماعى و تخصصى شدن وظایف کارکردى، موجبات بروز آسیبهاى نابهنجار را فراهم مىآورد در چنین شرایطى، احساس سرخوردگى اجتماعى و همچنین نبود پیوندهاى جمعى فرد را وا مىدارد تا کنشهاى نابهنجارى را از خود بروز داده و با در گذشتن از نظم اجتماعى، درصدد ارضاى تمایلات خویش برآید. البته انجام این اعمال نیز چیزى از بىمعنایى
و احساس آشفتگى درونى فرد نابهنجار نمىکاهد؛ اما با این حال نظم عمومى را مخدوش مىنماید. این مفهوم، اما از نظر مرتن، نارسایى فشارهاى ساختى جامعه درهم نوایى با ارزشهاى فرهنگى و دینى بازگشته و بروز انحراف را ناگزیر مىسازد. به عبارت دیگر، اگر افراد براى نیل به اهداف مطلوب فرهنگى و دینى، نتوانند از ابزار مناسب اجتماعى بهره گیرند، ناچار به تأکید یک سویه به اهداف ساختى یا ارزشهاى فرهنگى و دینى بسنده کرده و یا به جاى چنین تأکیدى، راه انزوا و طغیان در پیش گرفته، و در نهایت سر از انحرافات اجتماعى در مىآورند. از آنجا که بحرانها و انحرافات اجتماعى محصول عدم تراز مبادلات داده ـ ستانده خرده نظامهاى اجتماعى بوده و تنشهاى اجتماعى، از ناتوانى خرده نظامهاى اجتماعى در ایفاى کارکردهاى ساختى آنها حکایت دارد، از اینرو اگر چنانچه خرده نظامهاى اقتصادى و سیاسى جامعهاى نتوانند پول، قدرت، نفوذ و تعهد ایجاد کرده و یا خرده نظامهاى ارگانیستى شخصیتى، اجتماعى و رفتارى، از تولید نقش به تعلق، هنجار و ارزش باز مانند، بر این سیاق، بروز بحرانها و تنشهاى اجتماعى حتمى است. در اینجاست که نقش تربیتى و امنیتى کانونهاى عبادتى اسلام (مساجد) محلهاى به عنوان خرده نظامهاى ارگانیستى و اجتماعى در از میان بردن احساس سرخوردگى اجتماعى و برقرارى ارتباطات گروهى، فرد یا افراد جامعه (بهویژه در سطح محلهاى) را وا مىدارد تا به کنترل کنشهاى نابهنجار خود پرداخته و با رعایت نظم اجتماعى، از ارضاى تمایلات خویش که برخلاف مصالح اجتماعى آنان است، پرهیز نمایند. نقش امنیتى مساجد با نقش تربیتى این مراکز در ارتباط متقابلاند. منظور از نقش تربیتى مساجد، نقشى است که این نهادهاى مقدس در زمینههاى روحى ایفا مىنمایند. آنگاه که مؤمن به مسجد وارد مىشود، در فضاى آکنده از قداست و طهارت، کانونى ساده و عارى از پیرایههاى مادى اما انباشته از جلوههاى معنوى و الهى، قرار مىگیرد. با آن که گناه در همه جا نکوهیده و زشت است، اما در مسجد قباحتى دو چندان دارد؛ از اینرو، مؤمن باید تلاش و کوشش بیشترى در جهت آلوده نشدن به گناه، به زبان نیاوردن سخنان ظالمانه، تجاوز نکردن به حقوق دیگران، عدم ارتکاب به جرایم و آسیبهاى اجتماعى در چنین اماکن مقدسى انجام دهد. در حقیقت مراقبت بر به کار بستن چنین امورى، خود نوعى تمرین انجام کارهاى خیر و دورى از بدىها و برقرارى امنیت در اجتماع است. از اینرو، حضور در مسجد، تمرین توجه به خداست. آزمون مبارزه با نفس و ترک گناهان و فعالیتهاى خلاف (جرایم) است. به واسطه برخوردارى مساجد از روحیه گروهى، آثار سازنده و تربیتى حضور در مساجد، به تدریج به دیگر اعمال فرد و عملکرد سایر افراد نیز سرایت مىکند. در مکتب تربیتى اسلام، انزواطلبى و جمعگریزى به عنوان یک بیمارى روحى شناخته شده و در مقابل اجتماعى بودن و جمع گرایى ـ در حد معقول آن ـ نشانه سلامت روح و روان آدمى و تعادل فکرى وى به شمار مىآید. افزون برآن چه گذشت، مساجد معمولاً جایگاه طرح مشکلات و نارسایىهاى اجتماعى مىباشند. بهطور طبیعى حضور در چنین اماکنى، روح تعهد و دردمندى را در فرد و افراد مىدمد. پرورش این خوى پسندیده در اشخاص خود نوعى مبارزه با روحیه بىتعهدى و بىتفاوتى است؛ یعنى روحیهاى که هرگاه در افراد جامعه به ویژه نسل جوان پیدا شود، آسیبهاى اساسى بر پیکره آن جامعه وارد مىگردد.
مساجد و عدم تضییع حقوق شهروندان
از آنجایى که دین مبین اسلام براى تمام شئون زندگى انسان برنامه و هدف دارد، مساجد نیز به عنوان ساماندهندگان رفتار دینى مردم و در قالب نظم رفتارى در حیات اجتماعى مطرح مىگردند. مساجد، پایگاه تبلیغ دین اسلام بوده و بسیارى از آثار اجتماعى نظیر اخلاص و درستکارى، ساماندهى زندگى و نظم و تقوى بر آنها مترتب است. افرادى که بیشتر به مساجد آمد و شد دارند، رفتارشان در تمامى مراحل زندگى به شکل مثبت مشهود است، کمتر حقوق
دیگران را ضایع مىکنند، زندگىشان با نظم و توجه بیشترى توأمان است و آثار رفتار دینى آنان در زندگى اجتماعى آنان نیز به چشم مىخورد. از دیگر سو، نقصان ارزشهاى دینى، سبب بروز بىنظمىها و آشوبهاى اجتماعى و نهایتا عدم برخوردارى شهروندان از امنیت اجتماعى مىگردد. مشکلاتى که بدین وسیله به فرد منتقل مىشود، به خانوادهى وى منتقل شده و سپس این درگیرى و تشنج به محل کار فرد نیز تسرى مىیابد. این سیکل باطل مرتبا تکرار شده و در نهایت نابسامانى فرد و خانوادهى وى را در پى داشته و عدم امنیت در کل جامعه را گسترش مىدهد.[3]
اشخاصى که پیوسته به مساجد آمد و شد دارند، با اهل ایمان و نمازگزاران و افراد منظم و متعبد در معاشرت و رفت و آمد هستند. ایمان و تعهد عملى آنان در معرض دید همگان قرار گرفته، به یک معیار شخصیتى و اعتبار اجتماعى نیز دست یافته و قهرا این جمعیت در روند داد و ستدهاى اقتصادى، خانوادگى و روابط اجتماعى و رفتارى آنان ملاک اعتبار و اطمینان قرار مىگیرد.
نقش امنیتى مساجد در شناخت فقرآلود
افزایش بحران در جهان سوم، اکولوژیستها را در تحقیق بر روى موضوعاتى چون فقر، جرم و جنایت، اعتیاد به مواد مخدر و ناآرامىهاى اجتماعى مصممتر ساخته است. در مطالعه آسیبشناسى اجتماعى، بر تأثیر عامل فقر بیش از سایر عوامل در پیدایش و تشدید مسایل و آسیبهاى اجتماعى شهرها و محلات شهرى، تأکید مىگردد. از اینرو، نقش امنیتى مساجد شهرى در زمینه شناخت مناطق فقرآلود محلهاى و شهرى، میزان درآمد خانواده و برقرارى عدالت اجتماعى در میان اقشار مختلف مردم رخ مىنماید.
نقش تربیتى مساجد و اصل ابشار و انذار
وجه تمایز انسان با دیگر موجودات خلقت در این است که انسان موجودى متفکر و داراى قوه اندیشه و تعقل است. هر شخص در اجتماع و طول زندگى روزمره به افعال و اعمالى مبادر مىنماید که ناشى از تراوشات فکرى و ذهنى وى مىباشد. حال ممکن است هر فعلى که انجام مىگیرد، در راستاى دستورات و فرامین دینى و اعتقادى نباشد. بعضا ممکن است برخى از این اعمال در تناقض با دین باشند؛ در این جاست که مساجد به عنوان کانونهاى محورى دین اسلام، در تأیید اعمال منطبق با دستورات الهى و رد و انکار اعمال غیر منطبق ایفاى نقش مىنمایند. از آن جا که اسلام دین جامعى است، حامل پیام و دستور براى تمام شئونات و مسایل زندگى انسان مىباشد. بالطبع بهترین مکان براى دریافت و پذیرش این دستورات، کانونهاى عبادى دین اسلام (مساجد) مىباشد؛ هم چنان كه یکى از خصوصیات بارز دین اسلام که توسط پیامبر صلىاللهعلیهوآله ابلاغ گردیده، اصل بشارت و انذار است. بشارت در واقع تأیید و تشویق اعمال است که فرد یا افراد جامعه در راستاى دین اسلام و دستورات الهى مطابق با قوانین زندگى اجتماعى به انجام آن مبادرت مىنمایند. در مقابل، انذار (ترسانیدن و هشدار دادن) به انکار و نهى فرد یا افراد جامعه از انجام اعمال خلاف و معصیتزا و جرایم اطلاق مىگیرد.
منابع و مأخذ
1 ـ سجادى، سید مهدى، مسجد و تعلیم و تربیت، ص 31 و 247 .
2 ـ نقیب السادات، مسجد و نقش آن در رفتار دینى مردم، ص 7 .
3 ـ الیاده، میرچا، دین پژوهى، ترجمه بهاء الدین خرمشاهى.
4 ـ جعفرى، محمد تقى، فلسفه دین.
5 ـ هیگ، جان، نقش اجتماعى دین، ترجمه بهزاد سالکى.
[1] . سجادى، سید مهدى، مسجد و تعلیم و تربیت: ص 247 .
[2] . سجادى، سید مهدى، مسجد و تعلیم و تربیت: ص 31 .
[3] . نقیب السادات، مسجد و نقش آن در رفتار دینى مردم: ص 7 .